سیاه مشق:محمد حسام آذربايجاني

 

سیاه مشق نستعلیق (۱۰۰*۷۰)

خوشنویس :محمد حسام آذربایجانی

نام اثر:هارمونی کلمات

شاید بتوان گفت که تمامی هنرها به عبارت مرسوم هنرهای هفتگانه، به هم ٫ راه دارد. پیوند دارد و ارتباطی مأنوس و مألوف را طالب است که البته اینکه سرمنشأ تمامی هنرها در ذوق و آفرینش خلاصه می شود به تعبیر نگارنده پر بیراه نیست. اما اگر به موردی خاص اشاره شود باید که مدبرانه و متخصصانه بدان پرداخت تا منتقدان بر آن خرده ای در خور نگیرند و هنرجویان از آن طرفی بربندند.

در اینکه فی المثل موسیقی و ادبیات، یا نقاشی و مجسمه سازی و سینما و غیره ... در ارتباط اند جای شکی نیست. اما باید این ارتباط تشریح شود تا بر همگان هویدا شود و سودی بر هنر معاصر افزون گردد. اصولاً هنری کاملتر است که بیشترین جنبه از هنرهای مذکور را در خود داشته باشد و لزوماً نه تمامی  شاخه های هنری. اما قرابت شاخه های مختلف هنر، همچون شاخه های تک درختی است که از یک ریشه آب دارد. اما آنچه مورد نظر و بحث این مقال است پیوند موسیقی و خوشنویسی است که در این مجال نگارنده را به سبب سعادتی که نسبت به این دو هنر والامقام داشته _ هرچند مضیق- بر آن داشت تا ارتباطی که از دل بدین شاخه های هنری داشته و همچنان دارد پیش روی مردم صاحبنظر کند. و چنین است که ....

هرگاه خطی را به نظاره ایستاده ای، آن گاه است که حالتی بر انسان مستولی می شود، چرا که زمانی انسان ساکن خطی می شود که خطی روان ببیند و چیزی در خور داشته باشد وگرنه عبوری شتابان خواهی داشت. اما چیست این روانی که تو را ایستا می کند در پیوند چشم و منظره؟

 موسیقی شاخص هایی در خود موجود می بیند که فی الواقع معرف این هنر است که شامل دو سرفصل ذیل می باشد:

1-   نغمه (آهنگ و ملودی)

2-   ایقاع (وزن، ریتم)

وقتی دقیق ازین منظر به خوشنویسی نگاه می کنیم خواهیم دید که هر دو عامل در خوشنویسی موج می زند. به زبان دیگر وقتی اصول دوازده گانه خوشنویسی که اعم است از: کرسی، ترکیب، تناسب، ضعف، قوت، دور، سطح، صعود، نزول، اصول، شأن و صفا، را تدقیق کنیم، خواهیم دید که این اصول در ریتم و ملودی خلاصه شده است.ضعف و قوت، خلوت و جلوت، صعود و نزول را می توان به راحتی در آهنگ و نغمه جستجو کرد و ترکیب و تناسب را در ایقاع. پس هرچه خوشنویسی به موسیقی نزدیکتر باشد، الفت و انس بیشتری با ناظر برقرار خواهد شد و چشم او را نوازشگر خواهد بود.

 از دیدگاه راقم این سطور خوشنویسی موفق تر، که با موسیقی موافق تر؛ و درکش از موسیقی چنان باشد که آن را در خط خویش به تبلور برساند. طرب را بشناسد. پایکوبی بداند و بتواند در خط، ریتم ایجاد کند. وزن خوانی کند. خلوت و جلوت و صعود و نزول کند. آهنگ بشناسد و حسن وضع و حسن تشکیل بداند.

لازم به ذکر است که منظور نگارنده نه این است که خوشنویس باید یک موزیسین متخصص باشد بلکه موسیقی بداند آنهم از فهم عامه بیش، که تفاوت هنرمند و عام در تدقیق جزئیات است. در شعور و حس و حال است.

برای فهم بیشتر مطلب عنوان مصور خواهم آورد از یکی از زیباترین فرمهای خوشنویسی به نام سیاه مشق

سیاه مشق نستعلیق (۱۰۰*۷۰)

خوشنویس :محمد حسام آذربایجانی

نام اثر:بسم اله

 آنگونه که خوشنویسان سلف و خلف معترفند، سیاه مشق سرمنزل مقصود است برای یک خوشنویس آزاد اندیش، بلکه درجه استادی. اما در این فرم چه می بینیم که نگارنده را بر آن داشته است تا قیاسی کند قریب نسبت به موسیقی.

سیاه مشق خلوت و جلوتی دارد همچون سکوت و خوانش یک قطعه موسیقی و ترکیب و تناسبی دارد به مانند کمپوزیسیون یک ارکستراسیون و ضعف و قوتی دارد به مانند پیانو Piano (ضعیف) و فورته Forte (قوی)در موسیقی و همچنین مضرابهای ضعیف و قوی ای که درنواختن به منصه ظهور می رسد. کرشندو  Cres (افزایش تدریجی صدا، دکرشندو  Decresc (کاهش تدریجی صدا)که در سیاه مشق شماره ۱ می توان افزایش تدریجی حروف و یا کاهش تدریجی حروف را مشاهده کرد. یا حرکت از ضعیف به قوی و یا قوی به ضعیف را دید که حاصل ان ریتم خواهد بود. یا قلم گذاری و ارسال که به مانند زینت و تکیه و کندن در نواختن است

سیاه مشق نستعلیق (۱۰۰*۷۰)

خوشنویس :محمد حسام آذربایجانی

طراحی حروف : سیاه مشق مورب

سیاه مشق دارای تم است که اصولاً یک قطعه از یک ایده قابل گسترش است که از یک یا چند موتیف (کوچکترین قسمت مستقل از یک ملودی که قابلیت گسترش نیز دارد) ترکیب شده است. که اصل روایی و مصور این فرم در تطبیق کامل با این تعریف موسیقایی است که هیچگاه سیاه مشق از ابتدا به ساکن فرم مشخص و متد معین نداشته که همچون چلیپا یا قطعه و غیره ... و از یک قسمت کوچک یا موتیف شروع شده و گسترش و بسط می یابد. سیاه مشق می تواند دارای مدولاسیون باشد یعنی می تواند از دانگی به دانگ دیگر رفت و آمد کند بی آنکه چشم بیننده را بیازارد. می تواند کنتراست داشته باشد . می تواند دارای کنترپوان  باشد یعنی حرکت دو یا چند ملودی در مقابل یکدیگر.یک قطعه سیاه مشق می تواند اثری پلی فونیک باشد.(نوعی از بافت در موسیقی که در آن دو یا چند خط ملودیک به صورت همزمان و مستقل از یکدیگر شنیده می شوند)  و یا هموفونیک باشد.(یعنی تک صدا و تک حالت). و نیز هنر پیوند دادن صداها یا هماهنگی اصوات که در خوشنویسی موازی است با هماهنگی کشش ها و دوایر و مفردات که آن را هارمونی می گویند.(که درتمامی قطعات مشاهده میشود)

خوشنویس :محمد حسام آذربایجانی

و سرانجام شأن و صفایی را خواهان است که بداهه نواز و بداهه پرداز باشد تا بتواند تمامی اصول برشمرده از خط وموسیقی را در تار و پود اثر به رخ بیننده بنمایاند و حظّ و بهره ای تام و تمام به ناظر برساند و چشم بر جمال اثر روشن کند.به قول حضرت صائب:

اگر چه هست کدورت میان چشم و غبار   شد از غبار خط او سواد ما روشن


مطالب مشابه :


تزئین کیف با گل بافتنی

کارگاه با گل کاموایی. آموزش بافتنی امروز ما برای خانمهای خوش سلیقه و هنرمند آموزش بافت




آموزش بافت و ساخت گل با موتیف.

آموزش بافت و ساخت گل با موتیف. آموزش بافت و ساخت گل با موتیف. حرفه و فن کارگاه




افتتاحيه نمايشگاه

مرکز آموزش فنی و حرفه ای شماره 3 ساری نام کارگاه آموزشی . بافت موتیف با دستگاه .




آموزش کیف قلاب بافی

معمولا برا ی آستر دوزی ابتدا بافت کامل ی 12 و با ارتفاع از همان موتیف ها استفاده




سیاه مشق:محمد حسام آذربايجاني

خوشنویسی،تحقیق،پزوهش،آموزش،فروش،کتاب،نمایشگاه،کارگاه چند موتیف بافت در موسیقی که




برچسب :