تربیت اصفهانی

تربیت اصفهانی

به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد .

به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد . بچه آمد و شکلات را گرفت . به پدرش گفتم من قصد اذیت او را نداشتم .

گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است.
کار تو باعث میگردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند .


حال بیشتر ما چگونه عمل میکنیم . بابا میشینه تو خونه جلوی بچه کوچک به زنش میگه ، فلانی زنگ زد بگو من نیستم . مامانه به بچه میگه...

مرتضی عباسی – همونطوری که خواستی

75

آهنگ زیبا و بسیار با کیفیت و بسیار حرفه ای از مرتضی عباسی به نام همونطوری که خواستی با کیفیت اورجینال

دانلود آهنگ با کیفیت بالا و لینک مستقیم

بهروز عوضی

یه خانومی واسه تولد شوهرش پیشنهاد داد که برن یه رستوران خیلی شیک

وقتی رسیدن به رستوران , دربون رستوران گفت: سلام بهروز جان ... حالت چطوره ؟؟؟

زنه یه کم غافلگیر شد و به شوهره گفت : بهروز , تو قبلا اینجا بودی ؟؟

شوهر: نه بابا این یارو رو توی باشگاه دیده بودم ...

وقتی نشستن , گارسون اومد و گفت : همون همیشگی رو بیارم ؟؟؟

زنه یه مقدار ناراحت شد و گفت : این از کجا میدونه تو چی میخوری ؟؟؟

شوهر : اینم توی همون باشگاه بود یه بار وقت خوردن غذا منو دید ...

خواننده رستوران از پشت بلندگو گفت : سلام بهروز جان ... آهنگ مورد علاقتو میخونم برات ....

زنه دیگه عصبانی شد و کیفشو برداشت از رستوران اومد بیرون.

شوهره دوید دنبالش . زنه سوار تاکسی شد ....

بهروز جلو بسته شدن در تاکسی رو گرفت و خواست توضیح بده که حتما اشتباهی پیش اومده و منو با یکی دیگه اشتباهی گرفتن ....

زنه سرش داد زد و انواع فحشارو بهش داد ...

یهو راننده تاکسی برگشت گفت : بهروز اینی که امشب مخشو زدی خیلی بی ادبه ها
 

محسن یاحقی – بگو آره

65

آهنگ زیبا و فوق العاده شنیدنی محسن یاحقی به نام بگو آره با کیفیت اصل

دانلود آهنگ با کیفیت بالا و لینک مستقیم

داستان همیشگی

1392-2-20%20%283%29.jpg


 

حامد مرادی – حلقه

210

آهنگ محشر و بسیار احساسی حامد مرادی به نام حلقه با کیفیت اصل

دانلود آهنگ با کیفیت بالا و لینک مستقیم


توصیفی از مادر

مامان و بابا داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مامان گفت: "من خسته ام و دیگه دیر وقته، میرم که بخوابم".
مامان بلند شد، به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهار فردا شد، سپس ظرف ها را شست، برای شام فردا از فریزر گوشت بیرون آورد، قفسه ها را مرتب کرد، شکرپاش را پرکرد، ظرف ها را خشک کرد و در کابینت قرار داد و کتری را برای صبحانه فردا از آب پر کرد. بعد همه لباس های کثیف را در ماشین لباسشویی ریخت، پیراهنی را اتو کرد و دکمه لباسی را دوخت. اسباب بازی های روی زمین را جمع کرد و دفترچه تلفن را سرجایش در کشوی میز برگرداند. گلدان ها را آب داد، سطل آشغال اتاق را خالی کرد و حوله خیسی را روی بند انداخت. بعد ایستاد و خمیازه ای کشید، کش و قوسی به بدنش داد و به طرف اتاق خواب به حرکت درآمد، کنار میز ایستاد و یادداشتی برای معلم نوشت، مقداری پول را برای سفر شمرد و کنارگذاشت و کتابی را که زیر صندلی افتاده بود برداشت. بعد کارت تبرکی را برای تولد یکی از دوستان امضا کرد و در پاکتی گذاشت، آدرس را روی آن نوشت و تمبر چسباند؛ مایحتاج را نیز روی کاغذ نوشت و هر دو را در نزدیکی کیف خود قرارداد. سپس دندان هایش رامسواک زد.
باباگفت: "فکرکردم گفتی داری میری بخوابی"
و مامان گفت: "درست شنیدی دارم میرم."
سپس چراغ حیاط را روشن کرد و درها را بست. پس از آن به تک تک بچه ها سر زد، چراغ ها را خاموش کرد، لباس های به هم ریخته را به چوب رختی آویخت، جوراب های کثیف را در سبد انداخت، با یکی از بچه ها که هنوز بیدار بود و تکالیفش را انجام می داد گپی زد، ساعت را برای صبح کوک کرد، لباس های شسته را پهن کرد، جا کفشی را مرتب کرد و شش چیز دیگر را به فهرست کارهای مهمی که باید فردا انجام دهد، اضافه کرد. سپس به دعا و نیایش نشست.
در همان موقع بابا تلویزیون را خاموش کرد و بدون اینکه شخص خاصی مورد نظرش باشد گفت: "من میرم بخوابم" و بدون توجه به هیچ چیز دیگری، دقیقاً همین کار را انجام داد!
(البته اینم بگم که پدرهای عزیز بیرون از خونه خیلی زحمت میکشن و این داستان چیزی از ارزش پدرها کم نمیکنه)

 

علی مولایی – من همینم

Cover-Man-HaminamAli-molaei400

آهنگ زیبا و فوق العاده دلنشین و با کیفیت علی مولایی به نام من همینم با کیفیت اصل

دانلود آهنگ با کیفیت بالا و لینک مستقیم

 

1392-2-20%20%281%29.jpg

 

دوستی با بعضی آدم‌ها

دوستی با بعضی آدم‌ها مثل نوشیدن چای کیسه‌ای است. هول هولکی و دم دستی باید چشید. این دوستی‌ها برای رفع تکلیف خوبند، اما خستگی‌ات را رفع نمی‌کنند. این چای خوردن‌ها، دل آدم را باز نمی‌کند، خاطره نمی‌شود، فقط از سر اجبار می‌خوریشان که چای خورده باشی، به بعدش هم فکر نمی‌کنی.

دوستی با بعضی آدم‌ها مثل خوردن چای خارجی است. پر است از رنگ و بو. این دوستی‌ها و این دوست‌ها جان می‌دهند برای مهمان بازی، برای جوک‌های خنده‌دار تعریف کردن، برای فرستادن پیامك‌های صد تا یک غاز. برای خاطره‌های دم دستی و زود گذر. اولش هم حس خوبی به تو می‌دهند. این چای زود دم خارجی را می‌ریزی در فنجانی بزرگ. می‌نشینی با شکلات فندقی می‌خوری و فکر می‌کنی خوش به حال ترین آدم روی زمینی. فقط نمی‌دانی چرا باقی چای مانده در فنجان، بعد از یکی دو ساعت می‌شود رنگ قیر، یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می‌دهد، که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه چای.

دوستی با بعضی آدم‌ها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است.

باید نرم دم بکشد.
باید انتظارش را بکشی.
باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی.
باید صبر کنی تا آماده شود.
آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی.
باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک و خوب نگاهش کنی.
عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته و جرعه جرعه بنوشی‌اش و از بودنش لذت ببری و با حضورش زندگی کنی. ♥
 

حمید رضا غفاری – داره جاتو میگیره

91

آهنگ شنیدنی و بسیار احساسی حمید رضا غفاری به نام داره جاتو میگیره با کیفیت اورجینال

دانلود آهنگ با کیفیت بالا و لینک مستقیم

 دروغهای مشهور

قلیون خیلی واجبه . مخصوصا اگر تو ترافیک باشه !!

554969_472733882800486_2042057285_n.jpg

 

526499_593227200689013_67329876_n.jpg


 

یعنی داریم کسی رو که تو بچگیش این هنرنمایی ها رو نکرده باشه؟؟

383076_564437770254952_913958965_n.jpg


 

بازم دمشون گرم که تابلو رو داخل تونل نصب نکردند

58898_473484106058797_439179007_n.jpg


 

ایستگاه مترو تجریش

305900_10151526421878711_872610548_n.jpg

البته باید به این مردم حق داد ! عمق مترو تجریش اینقدر زیاده که میگن نزدیک هسته زمین هست. بالا رفتن از 500 تا پله کار راحتی نیست
 

تصویر پر معنی با مفهموم تبعیض

37018_472844846122723_1204878223_n.jpg
 
اگه دقت کنید کلاه نشون دهنده ی اینه که فقیره تحصیل کرده هست و اون پولداره نه، و در مسیر زندگی و کار پولدار با تکیه به پول پدر میتازه در صورتی که بی پول باید جور خانوادشم بکشه و با توجه به شایسته بودنش نمیتونه پیشرفت زیادی بکنه و...
البته این شرایط فقط تو کشورهای عقب مونده غربی هستش و ربطی به مملکت ما نداره

 
چندتا گاو تو عکس میبینی؟
 
547645_472652446141963_1888480502_n.jpg

 

ایستگاه اتوبس تو دبی مجهز به كولر گازی
 
628x471.jpg
 

 
عکسی بسیار زیبا که برنده جایزه سال ۲۰۱۰ شده است. توسط Yolanda Harris گرفته شده
 و قوهای مشکی و ماهی های کپور گلگون را در چین نشان می دهد.

 
561942_472739886133219_705900262_n.jpg
 
  مجری (عنایت فانی-بی‌بی‌سی): شما دو بار از طرف تیم ملی کشتی امریکا دعوت شدید برای مربی‌گری، چرا قبول نکردید؟
عبدالله موحد: نمی‌خواستم چیزی یاد کسی بدم که بعد بره باهاش ایرانی‌ها رو بزنه زمین!
  579510_642793175746107_1761057399_n.jpg


مطالب مشابه :


دوازدهمین قرعه کشی چای محسن

امروز جمعه 3 آبان 92 با کیان رفتم چهار تا چای محسن یعنی امشب و برنده خوش شانس امشب




جدیدترین آلبوم محسن چاوشی با نام پرچم سفید + جامع ترین نقد فنی

بروز ترین پایگاه خبری محسن را ميبوسد و برگ برنده و ماندگاري چای بعد از




چایی

اینجا هیچی کپی نیست،فقط خاطره است اگه دنبال حرف عاشقانه اید اشتباه امدید




سیدعلی ضیا ومحسن یگانه در کنسرت یگانه درشب تولدش

من میخندم و میگویم همیشه برنده کنسرت بهاره محسن یگانه شنبه شب در سالن امشب مهمان




انواع چای و خواص آن

گندمزار (مطالب و تصاویر جالب ،كتاب و ) - انواع چای و خواص آن




جدیدترین آلبوم محسن چاوشی با نام پرچم سفید + جامع ترین نقد فنی

دو سبك با هم و ديگر سبكها دست اين دو يار هميشگي را ميبوسد و برگ برنده و محسن چاوشي چای




۷ دلیل اصلی که شما احساس شادی نمی‌کنید

این متن برنده جایزه beautiful life آلمان شده ღ˙چای با طعم [ محسن ] .:




تربیت اصفهانی

آهنگ زیبا و فوق العاده شنیدنی محسن یاحقی به مثل نوشیدن چای که برنده جایزه




دوازدهمین جشن خانه سینما - 1

نمیدونم که چرا بقیه مهمانان توی صف نمی ایستادند٬تا برای یک لیوان چای برنده از حامد




داستانی از ژان ماری گوستاو لوکلزیو؛ برنده‌ی جایزه‌ی نوبل 2008

داستانی از ژان ماری گوستاو لوکلزیو؛ برنده‌ی جایزه چای یا قهوه شاید امشب، شاید فردا




برچسب :