آموزش نقاشی آبستره

  • آبستره(Abstract)

    آبستره نگارش یافته توسط فاطمه هاشمی    آبستره(Abstract)آبستره در معنای عام، جدا کردن صفت با خاصیت مشترک میان چند چیز، و تاکید بر این وجه مشترک است.به عنوان مثال می توان دایره را صورت انتزاعی تمامی چیزهای گرد دانست.اساس هنر تجریدی( آبستره) در حقیقت این اعتقاد است که( ارزشهای جهانشناختی در رنگ و شکل خلاصه می شود) و به طور کلی ربطی به مضمون نقاشی یا پیکره سازی ندارد .( نقاشی می تواند ترکیبی از خطوط افقی و عمودی و سطوح یک دست رنگی باشد لزوم داشتن شکل مشخص و همه فهمی نیست) آو به نوعی از هنر می‌گویند که اشیاء و موجودات واقعی را نشان ندهد، بلکه خطوط و رنگهایش از جهان نامعلوم و ذهنی ناشی شده استالبته بعضی وقتها همین هنر آبستره برای یک ایده یا یک فکر به کار می‌آید و بعضی وقتها پشت‌اش فکر خاصی نیست، همین طوری تراوشات ذهنی استهنر آبستره به نقاشی‌هایی گفته می‌شد که اشکال واقعی را تغییر شکل می‌دادند یا ساده‌تر می‌کردند تا فهم بصری مخاطب تقویت شود. مثل نقاشی‌هایی به سبک کوبیسم یا فوتوریسم. این سبکها می‌خواستند مفهومی درونی‌تر از ظاهر اشیاء را نشان دهند.یکی از بانیان این شیوه در قرن بیستم" واسیلی کاندینسکی" هنرمند روسی الاصل بود که اولین اثر خود را ( با نام بدیهه سازی) در سال 1910 به وجود آورد.Kandinskyدر هنر، انتزاع به معنی "زبده گزینی از طبیعت" است و روشهای گوناگون دارد. شاخصه ی بسیاری از روشهای انتزاع این است که سنت بازنمایی واقعیت مشهود و محسوس را کنار می گذارد و یا کم اهمیت می شمارد و ابداع یک کارکرد تازه برای درک بصری را کارکرد اساسی هنر می شمارد.( Abstrection- Creation ) گروهی بودند که در پاریس شکل گرفتند و هنر انتزاعی هندسی را به توجه به اسلوبهای نو در نقاشی و حجم سازی دنبال کردند. و مجله ای به همین نام نیز انتشار دادند.پیشینه هنر آبستره :سبک آبستره در اصل به نقوش اسلامی و یا یهودی برمی‌گردد. در اسلام بخاطر این که کشیدن صورت انسان ممنوع شده بود، نقاشان به طرحهای انتزاعی روی می‌آوردند. طرحهای اسلیمی یا همان پیچ و خمها که شبیه شاخه درخت یا شاخه گل‌اند از همین نوع‌اند.هنر آبستره در جهان امروز :برخی هنرهای جدید خیلی به سمت هنر آبستره رفته‌اند. مثل سینما یا عکاسی و یا مخصوصاً ویدئو کلیپهایی که برای موسیقی‌های انتزاعی ساخته می‌شوند. هنرهای جدید به خاطر باز بودن دستشان در تکنولوژی و همچنین پیچیده بودن پروسه تولید اثر هنری خیلی آمادگی دارند برای نزدیکی به آبستره.عکس‌های ماهواره‌ای یا تابلوهای آبستره؟!سال ۲۰۰۰، دانشمندان ناسا فکر بکری کردند، آنها تصمیم گرفتند ۴۰۰ هزار عکسی را که ماهواره لندست ۷، از زمین زیباترینشان را ...



  • انتزاع در نقاشی کودکان

    هفت سال اول  زندگی ما، گویی رقم  زننده ما بقی عمر ماست، آنچه ازهیجانات، کیفیات و کمیات این دوران مارا احاطه می‌کند درطول عمرما تاثیر گذار است برای همین نقش آموزشها و پرورشهای این دوران و حتی پیش از تولد بسیار با اهمیت و پررنگ است. در کشورهای توسعه یافته به مادران باردار پیشنهاد می گردد تا درزمان بارداری به دیدن آثار نقاشی خوب وخلاقانه بروند یا موسیقیهای خوب بشنوند، این درحالیست که در کشورما اصولاً به نقاشی کودک که میتواند به نوعی باعث بروز و تجلی هیجانات انسانی باشد خیلی سطحی و کم اهمیت نگاه  می گردد. با این توضیحات نقش آموزش نقاشی ( در قالب پرورش خلاقیت دیداری ) اهمیت خاصی پیدا می کند . یکی از بخشهایی که باعث میشود تا والدین ، نقاشی کودکان را ( در گروه الف ) ( سه تا پنج سالگی )جدی نگیرند یا اصولاً آن فرصت  بسیار  طلایی را از دست دهند بخاطر آنست که با مفهوم انتزاع در آثار کودک آشنا نیستند .  متاسفانه  بعضی از معلمان نقاشی نیزنا آگاهانه سعی دارند تا روند انتزاع نگری کودکان  را به نوعی از بین ببرند  که این  کار به حس جستجوگری کودک  لطمه وارد  خواهد کرد. لازمست کارشناس توانمند در بخش خلاقیت دیداری  روشها و طرق مناسب را به والدین گوشزد نماید. مفهومی کلی انتزاع در نقاشی کودکان وبرخورد ما شاید خیلی از والدین درک درستی از نقاشی های درهم و بر هم کودکانشان نداشته باشند و شاید بعضی از ایشان کودکانشان را بدلیل رسم اینگونه نقاشی ها مسخره یا ملامت نمایند. چه بسا بعضی افراد وقتی چیزی را درک نکنند یا با تصاویر و معیار شناخته شده قبلی آنها نخواند آن را مورد سوال قرار داده یا  اصل آن را نیز تکذیب می نمایند. قبل ازهرچیز باید تعریفی از انتزاع در هنرهای تجسمی ارائه نماییم : رویین پاکباز در دایره المعارف هنر در ذیل معنی و مفهوم انتزاع می گوید:  « درمعنای عام ، جداکردن صفت یاخاصیت مشترک میان چند چیز، و تاکید براین وجه مشترک است. به عنوان مثال می توان انتزاع دایره را صورت انتزاعی تمامی چیزهای گرد دانست.  منتقدان معتقدند که انتزاع به نوعی ملموس واستخراجی از طبیعت است، تصور کنید هنرمند نقاش از طبیعتی بیجان با رنگ و روغن نقاشی بکشد ودر زمانی که رنگها خیس هستند روی آن نقاشی را با کاردک پاک کند و سپس فضای  باقیمانده  ناشی از درهم شدن رنگها را ۹۰ درجه بچرخاند وسپس روی تعادل آن از حیث تیرگی وروشنی رنگ کار کند آنگاه بیننده حس می کند این تابلوبرگرفته شده از یک فضای خیالی و نوعی توهم است.  یا تجسم کنید یک عکاس از نورها و سایه ها و ترکیب غبار داخل یک اتاق عکسی تهیه نماید که چون بیننده برای ان منشا واقعی قائل نیست ...

  • معرفی سبک های نقاشی

    معرفی سبک های نقاشی

    3- پست-امپرسیونیسم  از لحاظ شيوه هاي بيان در نقاشي ، هريك از هنرمندان اين مكتب، روش خاص (سبك ) خود را درآثارشان ارائه دادند. گروهي برساختار و سازماندهي عوامل متشكله آثار خويش تأكيد داشته وبه هندسه اثر ومسائل مربوط به قوانين رياضي وتعادل و تناسب ونظم و هماهنگي سطوح و فرمها مي پرداختند وگروهي ديگر هم بدون اعتنا به طراحي و ساختمان فرمها، آزادانه تجربيات رنگيني را مي آفريدند. 4- نئوامپرسیونیسم  نقطه‌های مجزا با رنگهای خالص را به گونه‌ای در نقاشی به کار برده می شوند که در صورت دیده شدن از فاصلهٔ مناسب، حداکثر شفافیت و درخشش را به دست دهند. در چنین نقاشی‌هایی نقطه ها هم اندازه‌اند و به گونه‌ای انتخاب می شوند که با مقیاس تابلو هماهنگی داشته باشند. هنرمندان اين مكتب با استفاده از اين ديدگاه علمي، قصد نمايش ذرات بنيادين (نور و رنگ) را در آثار تجسمي خود داشته اند. 5- اکسپرسیونیسم  کسپرسیونیسم یا هیجان‌نمایی شیوه‌ای نوین از بیان تجسمی است که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگ‌های تند و اشکال کَجوَش (معوج) و خطوط زمخت بهره می‌گیرد.مرجع به وجود امدن سبك اكسپرسيونيسم در حقيقت سبك پست -امپرسيونيسم ونگوك بوده است . 6- اکپرسیونیسم انتزاعی  اکسپرسیونیست انتزاعی نوعی یورش بی پروا علیه تمام قواعد فرم و کمپوزیسون و رنگ است و هیچ قاعده ایی را بر نمی تابد. هر انچیزی که مدرنیسم تعلیم داده بود را زیر پا می گذارد. درحقیقت سبکی است برای نفی تمام سبک های پیشین. 7- کوبیسم  کوبیست ها جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد. آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست. نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود. ولی دستیابی به این کل عملا غیر ممکن بود. بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد.بدین سان، هنرمند کوبیست داعیه واقعگرایی داشت، که بیشتر نوعی واقعگرایی مفهومی بود تا واقعگرایی بصری. 8- فوتوریسم  فتوریستها از گذشته بدشان میاید و مخصوصا از فکرهای گذشته در مورد هنر و سیاست خیلی بدشان میاید. آنها در جنبش فتوریست عشقی به سرعت، تکنولوژی و خشونت نشان می دهند. نقاشان فوتوريست عموما با تكرار حركت شكل ها و خطوط سعي در نمايش حركت و تغيير داعمي شكل ها داشتند 9- ورتیسیسم از شناسه‌های این سبک نگارگری غیر بازنمایی، بکارگیری کمان و ...

  • كارهای سبك آبستره (هنر انتزاعی)

    كارهای سبك آبستره (هنر انتزاعی)

      بارنت نیومن, ستون سنگی  

  • اموزش طراحی ابر ومه a12

            لینک مطلب قبلی اموزش طراحی ابر ومه a11  http://miniatur.blogfa.com/post-57.aspx        تصویر 16               نیز شکلهای بدست امده از ترکیب حروف ابر مه است   (ابر مه تصویر 16مدادی است)      ادامه در لینک زیر    http://miniatur.blogfa.com/post-116.aspx     Rostami _Ablfazle 

  • آشنایی با سبک ها(کوبیسم)

    آشنایی با سبک ها(کوبیسم)

    جنبش هنری که به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذ ترین جنبش هنری سده بیستم به حساب می آید. کوبیست ها با تدوین یک نظام عقلانی در هنر کوشیدند مفهوم نسبیت واقعیت، به هم بافتگی پدیده ها و تاثیر متقابل وجوه هستی را تحقق بخشند. جوهر فلسفی این کشف با کشفهای جدید دانشمندان- به خصوص در علم فیزیک- همانندی داشت.جنبش کوبیسم توسط "پیکاسو" و "براک" بنیان گذارده شد، مبانی زیبایی شناختی کوبیسم طی هفت سال شکل گرفت(1914-1907) با این حال برخی روشها و کشفهای کوبیست ها در مکتبهای مختلف هنری سده بیستم ادامه یافتند. نامگذاری کوبیسم(مکعب گرایی) را به لویی وُسِل، منتقد فرانسوی نسبت می دهند، او به استناد گفته ی ماتیس در باره ی « خرده مکعب های براک» این عنوان را با تمسخر به کار برد، ولی بعدا توسط خود هنرمندان پذیرفته شد.کوبیسم محصول نگرشی خردگرایانه بر جهان بود. به یک سخن، کوبیسم در برابر جریانی که رمانتیسم دلاکروا، گیرایی حسی در امپرسیونیسم را به هم مربوط می کرد، واکنش نشان داد و آگاهانه به سنت خردگرا و کلاسیک متمایل شد. پیشگامان کوبیسم مضمونهای تاریخی، روایی، احساسی و عاطفی را وانهادند و عمدتا طبیعت بیجان را موضوع کار قرار دادند. در این عرصه نیز با امتناع از برداشتهای عاطفی و شخصی درباره چیزها، صرفا به ترکیب صور هندسی و نمودارهای اشیا پرداختند. آنان بازنمایی جو و نور و جاذبه ی رنگ را – که دستاورد امپرسیونیستها بود – از نقاشی حذف کردند و حتی عملا به نوعی تکرنگی رسیدند. با کاربست شکلهای هندسی از خطهای موزون آهنگین چشم پوشیدند و انگیزشهای احساسی در موضوع یا تصویر را تابع هدف عقلانی خود کردند.شاید مهمترین دستاورد زیبایی شناختی کوبیستها آن بود که به مدد بر هم نهادن و درهم بافتن تراز ها(پلانها)ی پشتنما نوعی فضای تصویری جدید پدید آوردند. در این فضای کم عمق، بی آنکه شگردهای سه بعد نمایی به کار برده شود، حجم وجسمیت اشیا نشان داده شد.کوبیست ها – برخلاف هنرمندان پیشین – جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد. آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست. نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود. ولی دستیابی به این کل عملا غیر ممکن بود. بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد. روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سحطهای هندسی و ترکیب ...