تدريس در مدارس غيرانتفاعي

  • رویای دانشگاه در مدارس غیر انتفاعی

    مدارس غيرانتفاعي از آن دسته نام‌هايي است که هر کس را به ياد رتبه برتر در درس و دانشگاه و موفقيت مي‌اندازد؛ و شايد خيلي‌ها که گذرشان به آن نيفتاده است، حسرت به دل مي مانند.اما اگر قرار باشد زير و بم واقعي اين مدارس را از زبان کساني که توفيق درس خواندن در آن‌ها را داشته‌اند، جويا شويم، آن وقت به جاي تعريف، بيشتر اعتراض و شکايت به گوش مي‌رسد و اين سئوال که واقعاً سر کدام يک بي کلاه مانده است: غيرانتفاعي نرفته‌ها، يا رفته‌ها؟دريافت هزينه‌ها و شهريه‌هاي کلان، بدون هيچ توجيه قانوني و منطقي، اجرا نشدن بسياري از برنامه‌ها و وعده‌ها، بي تجربه و بي‌تخصص بودن در آموزش، دريافت هزينه‌هاي دوباره با عنوان کمک‌هاي مردمي و برنامه‌هاي فوق العاده، افت تحصيلي و نداشتن پيشرفت برخي از دانش آموزان تا مقدار تعيين شده و... از جمله مشکلات اين مدارس است.برنامه آنچنانييکي از والديني که فرزندش را در يکي از دبيرستان‌هاي معتبر غيرانتفاعي ثبت نام کرده و بعد از گذشت چند ماه، به آموزش و پرورش آن منطقه شکايت کرده است؛ در باره علت شکايت خود مي‌گويد: «روز اول که براي ثبت نام به اين مدارس مي‌رويم، يک برنامه بلند بالا پيش روي بچه‌ها و پدر و مادرها مي‌گذارند؛ که فلان دبير ديفرانسيل را مي‌آوريم، هر روز کلاس فوق العاده حل تمرين مي‌گذاريم، کلاس‌هاي مخصوص آمادگي کنکور و تست زني خواهيم داشت، هفته‌اي سه روز کلاس زبان و يک روز کلاس شنا در نظر گرفته شده است، آزمون‌هاي اختصاصي برگزار مي‌شود، بچه‌ها در پايان هر فصل به اردوي درسي مي‌روند و... مسلم است وقتي ما چنان برنامه‌هايي را مي‌بينيم، وسوسه مي‌شويم که براي آينده بچه‌هايمان هم که شده، زير بار هزينه‌هاي ميليوني آنها برويم. اما آخر سال مي‌فهميم كه بيشتر برنامه‌ها فقط روي کاغذ باقي مانده است.»گزينش شده‌هايکي ديگر از مشکلات مدارس غيرانتفاعي که هم دانش‌آموزان و والدين و هم کارشناسان آموزش نسبت به آن معترض هستند، نحوه گزينش اين مدارس است. معمولا شرط ورود، داشتن معدل بسيار بالا و قبولي در آزمون‌ها و مصاحبه‌هاي ورودي آنهاست. مادر يکي از دانش آموزان در اين باره مي‌گويد: «معدل پسر من بالا بود، اما وقتي که براي ثبت نام به مدرسه رفتيم، قبول نکردند و در نهايت با تعهد و شرط، ثبت‌نام کردند. اما بعد از چند ماه متوجه شديم که وضعيت درسي فرزندم روز به روز ضعيف‌تر مي‌شود. و فهميديم دبيراني که بيشتر دانشجو هستند، تدريس دروس مهم را انجام مي‌دهند و خيلي از کلاس‌ها هم به بطالت و بي‌کاري مي‌گذرد.»سودگرايي حدود 7 هزار مدرسه در تهران وجود دارد که 30درصد از آنها غيرانتفاعي است و به ...



  • مدارس غیر دولتی

    مشاركت مردم در آموزش وپرورش در ساير كشورهاي جهان آلمان.« نظام آموزش وپرورش آلمان كاملاً غير متمركز است.در اين كشور مردم از طريق شورا هاي مختلف در همه امور آموزش وپرورش مشاركت دارند. والدين دانش آموزان هم به طور انفرادي و هم به صورت گروهي و از طريق نمايندگان خود در انجمن هاي اوليا و امور مدرسه مشاركت دارند.نظرات اولياء در امور مربوط به كلاسها.امورعمومي مدرسه دخالت دارد.در سطوح بالاتر نيز شوراي انجمن محلي والدين كه در سطح شهرداريها ، نواحي و يا گروههاي اجتماعي،تشكيل مي شود،در امور مدرسه مشاركت دارند و بالاخره در بالاترين سطح يعني   در ايالات ،شوراهاي ايالتي والدين بر امور مدرسه نظارت دارند.»[1] استراليا.« در استرالياكه نظام ‎آموزش وپرورش آن غير متمركز است،كليه مدارس توسط شورا يا هيات امنا اداره مي شوند و اولياي دانش آموزان نيز بر امور مدرسه نظارت مستقيم دارند.مدير مدرسه به وسيله همين شورا انتخاب مي شود.مشاركت در امور برنامه ريزي آموزشي و درسي و سياستگذاريهاي آموزشي از طريق شوراها وكميته هايي كه نمايندگان اوليا مدارس خصوصي در آن عضويت دارند،صورت مي گيرد.بخش خصوصي در ادره كردن مدارس در استراليا نقش عمده اي ايفا مي كند .تقريباً 25 درصد مدارس در استراليا به طور خصوصي         (غير دولتي) اداره مي شوند و اين نسبت دائماً رو به افزايش است. مدارس غير دولتي از لحاظ كيفيت بهتر از مدارس دولتي هستند.حدود 40درصد دانش آموزان مدارس دولتي تا پايان سال دوازدهم به تحصيل ادامه            مي دهند،در صورتي كه در مدارس غير دولتي اين نسبت حدود 65درصد است.»[2] اسپانيا:«مشاركت مردم در آموزش وپرورش اسپانيا امري ضروري است زيرا در نظام آموزشي غيرمتمركز   اين كشور علاوه بر اين كه قدرت تصميم گيري بين ايالات ،مناطق و مقامات محلي به منظور سهيم  نمودن مردم در آموزش وپرورش ،تقسيم شده است بلكه مدارس نيز با سهيم كردن اوليا و دانش آموزان (به طور مستقيم يا از طريق انجمنها) در تصميم گيري،موجبات مشاركت هرچه بيشتر مردم را فراهم مي آوردند.در واقع شوراهاي                 آموزش وپرورش در اسپانيا نمايندة بخشهاي وسيعتر جامعه خود مي باشند.طبق قانون اساسي اين  كشور ،شوراهايي در سطوح مختلف مديريت آموزش وپرورش به منظور تضمين مشاركت همه بخشهاي نظام آموزشي تشكيل مي شود.سرمايه غير دولتي آموزش وپرورش بخشي از سرمايه كلي آموزش وپرورش به شمار  مي رود كه بخش عمده آن توسط خانواده ها و درصد كمي از آن توسط مؤسسات خصوصي تامين مي شود. اين سرمايه به مدارس خصوصي اختصاص داده شده است.كمكهاي مالي والدين به مدارس خصوصي كه به آنها يارانه تعلق        ...

  • مقايسه اثربخشي مدارس دولتي با مدارس غير انتفاعي

    مقايسه اثربخشي مدارس دولتي با مدارس غير انتفاعي

    مقايسه اثربخشي مدارس دولتي با مدارس غير انتفاعي - مقاله "> وبلاگ شخصی اوستا طحانی شهرضا - مقايسه اثربخشي مدارس دولتي با مدارس غير انتفاعي وبلاگ شخصی اوستا طحانی شهرضامقاله مقايسه اثربخشي مدارس دولتي با مدارس غير انتفاعي دوشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۸۴ 21:20 مقايسه اثربخشي مدارس دولتي با مدارس غير انتفاعي در مورد نكات مثبت ومحاسن مدارس غير انتفاعي دركشور ما به خصوص در وضعيت فعلي كشور مي توان موارد زير را مد نظر قرار داد:1- اين مدارس در شرايط فعلي كشور ما ودر زمان تصويب قانون تأسيس مدارس غيرانتفاعي يعني سال 67 بـه علت محدوديت منابع مالي آموزش وپرورش كه ناشي از افزايش جمعيت دانش‌آموزان، تورم ناشي از هشت سال جنگ تحميلي وكاهش درآمد دولت، بر پا شده راهي بـراي جلب منابع مالي از جانب مردم مي باشد، گرچه جلب منابع مالي براي آموزش وپرورش مي‌تواند راه‌هاي ديگـري هم داشته باشد ولــي مدارس غيــرانتفـاعي نيــز خــود يك راه حل علمي وممكن است.2- مدارس غيرانتفاعي با پذيرش مسئووليت آموزش وپرورش فرزندان خانواده‌هاي مرفه به هزينه خود آنان، منابع مالي جامعه را درجهت رسيدگي وتوجه هرچه بيشتربه فرزندان خانواده‌هاي غيرمرفه آزاد مي كنند بنا بر اين به موازات فراهم‌آوردن امكانات بهتر براي فرزندان خانواده‌هاي مرفه به هزينه خود آنان، دولت مي تواند امكانات مالي آزاد شده را در خدمت آموزش وپرورش دانش‌آموزان غيرمرفه بكارگيرد واز اين طريق سطح آموزش وپرورش كل فرزندان كشور را در شرايط ناگوار بالا ببرد.3- مدارس غيرانتفاعي به خاظر كسب منابع مالي مورد نيازفعاليتهاي آموزش وپرورش طبق تقاضاي والدين ودانش‌آموزان مي‌توانند خدمات متنوعي ارائه دهند. به عبارت ديگر اين مدارس مي توانند درصورت درخواست والدين ودانش‌آموزان ونيز تامين منابع مالي لازم، خدمات مـورد نيـاز مـراحل مختلف رشد دانش‌آموزان را اعم از خدمات آموزشي وپرورشي ارائه نمايند.4- از مدارس غيرانتفاعي مي‌توان جهت بناي الگوي تغييرات مناسب براي شكستن روال عادي وسنتي نامطلوب موجود در مدارس مطابق اهداف تعليم وتربيت جديد، اعمال مديريت آموزشي مناسب براي ارزشيابي وسنجش رشد دانش‌آموزان، اجراي روش‌هاي جديد مناسب تدريس وهمياري، جهت ارتقاء سطح علمي وآموزشي دانش‌آموزان وهدايت تحصيلي وشغلي مناسب استفاده كرد.ـ مدارس غيــرانتفاعي بــا انتقادهاي مختلف از جانب والــدين، مربيان ومعلمان مختلف مواجه مي‌باشد كه بعضي از آنها بيانگر نكات جدي وحساس نيز هستند كه از جمله آنها مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد:1- مدارس غيرانتفاعي از آن جهت كه نمي‌توانند در دسترس همه دانش‌آموزان ...

  • هیچ مدرسه ای حق تنبیه روحی و جسمی دانش آموزان را ندارد

    معلمان در صورت تنبيه دانش آموزان از تدريس محروم خواهند شد . هیچ مدرسه ای حق تنبیه روحی و جسمی دانش آموزان را ندارد  تنبیه تنها به موضوعات بدنی بر نمی گردد و چنانچه معلمی به دلیل پاسخگو نبودن دانش آموز در قبال درس، او را بین همکلاسی های خود تحقیر نماید این امر نیز تنبیه  در کلاس های درس محسوب می شود... ابلاغ «ممنوعيت بكارگيري معلمان عصباني در دوره ابتدايي» مشاور وزير ‌آموزش و پرورش و مديركل ارزيابي عملكرد و پاسخگويي به شكايات آموزش و پرورش ضمن تاييد اعمال تنبيه بدني يا روحي از سوي برخي معلمان، تنبيه روحي و بدني در مدارس را ممنوع اعلام و تاكيد كرد: به برنامه‌ريزان نظام آموزشي در استانها ابلاغ شده كه معلمان داراي رفتارهاي تند و عصبي را در دوره‌هاي ابتدايي به كار نگرفته و آنها را به كلاسهاي درس نفرستند. به گزارش آموزش نيوز به نقل از ايسنا عباس رهي در جمع خبرنگاران با اعلام آغاز سال تحصيلي جديد 15 ميليون دانش‌آموز و حدود يك ميليون فرهنگي در 150 هزار نوبت آموزشگاهي از ابتداي مهر ماه گفت: 85 هزار و 455 باب مدرسه در كشور وجود دارد كه بخشي از آنها دو نوبته‌اند. وي با بيان اين كه آموزش و پرورش سال تحصيلي جديد را در 596 هزار و 370 كلاس درس آغاز خواهد كرد به اقدامات لازم در طول تابستان براي آماده‌سازي فضاي مدرسه اشاره كرد و ادامه داد: 12 هزار و 768 مدرسه از ابتداي انقلاب با مشاركت مردم ساخته شده است. رهي با اشاره به اين كه 15 درصد اين مدارس با مشاركت بانوان احداث شده تصريح كرد:www.zibaweb.com          همچنين در سال جاري 634 خير مدرسه‌ساز مقيم خارج از كشور، يكهزار و 99 مدرسه در كشور احداث كرده‌اند؛ به علاوه از اواخر مرداد ماه سال جاري از كل اعتبار 545 ميليارد توماني مورد توافق با سازمان مديريت براي امر مدرسه‌سازي 250 ميليارد تومان به ادارات كل استانها براي مدرسه‌سازي ابلاغ شده است. وي با اشاره به برگزاري جشن شكوفه‌ها در سراسر كشور افزود: در سال جاري آموزش و پرورش پذيراي يك ميليون و 200 هزار دانش‌آموز كلاس اولي است كه حدود نيمي از آنان دوره پيش‌دبستاني را گذرانده‌اند. مديركل ارزيابي عملكرد و پاسخگويي به شكايات آموزش و پرورش با تاكيد بر اين كه كودكاني كه پيش ‌دبستاني را طي مي‌كنند افت تحصيلي كمتري خواهند داشت، تصريح كرد: تلاش آموزش و پرورش آن است كه دوره پيش دبستاني را در كشور با رويكرد قرآني و با استفاده از روشهاي مدرن، دلپذير و جذاب در آموزش قرآن توسعه دهد. وي خاطرنشان كرد: سهم هنرجويان پايه‌هاي دوم و سوم شاخه فني و حرفه‌اي از مجموع دانش‌آموزان پايه‌هاي دوم و سوم متوسطه از 8/13 درصد به 16 درصد در پايان برنامه سوم توسعه رسيده ...

  • کلیاتی درباره قرآن پایه ی دوم ابتدایی

    وظيفه و هدف اصلي درس قرآن در دوره ي ابتدايي آموزش مهارت خواندن قرآن كريم است. بي ترديد اگر دانش آموزان در پايان سوم ابتدايي به مهارت روخواني و در پايه ي ششم به مهارت روان خواني نرسند، همه ي ما در آموزش قرآن شكست خورده ايم. بيش از 80 درصد نمادهاي خط قرآن و قواعد روخواني در پايه ي دوم ابتدايي است. ========================= مهم ترين چالش آموزش قرآن در دوره ابتدايي ناتواني برخي معلمان در رفع اشكلات روخواني دانش آموزان است. اين افراد بايد اولاً : خودشان واجد مهارت روخواني و روان خواني حداقل كتاب درسي باشند. ثانياً : بدانند كه مهم ترين هدف آموزش اين درس كسب مهارت خواندن قرآن توسط دانش آموزان است. ثالثاً : با روش آموزش روخواني به شيوه ي ديداري كاملاً آشنا باشند. رابعاً : ار ايتداي سال به دنبال تحقق اين هدف تربيتي – مهارتي باشند كه با چه ميكانيزمي مي توانند انس روزانه ي دانش آموزان با خواندن قرآن را تقويت كنند. ========================= طبق قانون درس قرآن بايد توسط آموزگار پايه ي تدريس شود ولي متاسفانه در بسياري از مدارس غيرانتفاعي، معلمي جداگانه براي تدريس قرآن در نظر مي گيرند که سبب بوجود آمدن مشکلات بسيار شده‌است. به طور مثال در بسياري از اين مدارس، دو زنگ پشت سر هم را به قرآن اختصاص مي‌دهند. در چنين شرايطي نه تنها دانش آموز از درس قرآن خسته مي شود، بلکه ادامه ي اين روند براي معلم نيز خسته کننده خواهد بود. مدارسي که بر خلاف آيين‌نامه هاي آموزش و پرورش، معلم جداگانه براي آموزش قرآن در نظر مي‌گيرند، کار غير قانوني انجام مي دهند و ادارات آموزش و پرورش مي توانند با آنها برخورد کنند. ========================== معلم كلاس دوم بايد با روش اشاره ي به لوحه آشنا باشد يعني با نشان دادن حروف و عبارات از روي لوحه ي قرآني، بدون آن که آن را بخواند، از دانش آموزان بخواهد تا آن کلمه يا عبارت را بخوانند. ========================== دليل اين كه از عبارات آشنا براي آموزش مهارت روخواني استفاده نشده است آن است كه دانش آموزان بايد هر آن چه را که با چشم خود مي بينند، بخوانند؛ نه آن که آن چه را قبلاً يا از معلم و نوار درسي شنيده اند تکرار کند. اگر معلم اين اصل را رعايت نکند و كلمات و عبارات قرآني را براي دانش آموزان بخواند، دانش آموزان از روش شنيداري به جاي ديداري،‌ قرآن را ياد مي گيرند،‌از اين رو نخواهند توانست همه ي  بخش‌هاي قرآن را بخوانند. علت اين كه اكثر افراد آيه الاکرسي را راحت مي خواند ولي آيه ي قبل و بعد از آن را نمي‌تواند بخوانند همين مساله است. معلمان به اين نكته توجه كنند كه نبايد قبل از آن که مهارت نسبي روخواني سوره و عبارات و پيام قرآني را به دانش آموزان ...

  • آسيب‌ شناسي آموزش زبان‌ انگليسي در مدارس ايراني

      زبان دوم: الفبای فراموش شده زهرا باقری شاد :‌تمام ديپلمه‌ها دست‌كم نمره شش سال آموزش زبان انگليسي را در بايگاني كارنامه‌هاي خود دارند اما اين كارنامه‌ها نماد هرچه كه باشند، باسوادي يا بي‌سوادي افراد، حكم كوله‌باري سبك از دانسته‌هاي زبان انگليسي دانش‌آموزان ايراني را دارند. كوله‌باري كه دانش‌آموزان به اتكاي آن نمي‌توانند حتي يك نامه كوتاه به زبان بين‌المللي انگليسي بنويسند و توانايي مكالمه‌اي مختصر در حد يك گفت‌وگوي روزمره را هم ندارند.شش سال آموزش زبان انگليسي در بيشتر مدرسه‌هاي ايراني به اعتقاد بسياري از كارشناسان آموزش و پرورش و زبان‌شناسي تنها صرف وقت و اتلاف زمان محسوب مي‌شود، آن هم در شرايطي كه برخي از دانش‌آموزان پس از فارغ‌التحصيل شدن يا حتي در زمان تحصيل و به موازات برنامه‌هاي آموزشي مدرسه، به يادگيري زبان انگليسي در آموزشگاه‌هاي آزاد مي‌پردازند و به تدريج نيز بر تعداد متقاضيان حضور در اين آموزشگاه‌ها افزوده مي‌شود.بر همين اساس كارشناسان ضعف دانش‌آموزان ايراني را در يادگيري زبان، تنها به فضاي آموزش رسمي مرتبط مي‌دانند و از دانش‌آموزان به عنوان افرادي علاقه‌مند به يادگيري زبان انگليسي نام مي‌برند كه مشكلات متعددي چون ناكارآمد بودن محتواي كتاب‌هاي درسي زبان انگليسي و كم‌بودن ساعت‌هاي تدريس از انگيزه آنها در يادگيري اين زبان كاسته است.آموزش زبان از سال اول راهنمايي، يك كار غيركارشناسانهپس از مخالفت با اجراي طرحي مبني بر تدريس آزمايشي زبان انگليسي در مدرسه‌هاي ابتدايي كه در زمان وزارت مرتضي حاجي به صورت پيشنهادي مطرح شده بود، آموزش اين زبان همچنان با روند هميشگي از سال اول راهنمايي آغاز مي‌‌شود و اين در حالي است كه بسياري از صاحب‌نظران و كارشناسان عرصه تعليم و تربيت، اين دوره را براي آغاز آموزش يك زبان خارجي به دانش‌آموزان زمان مناسبي نمي‌دانند.دكتر احد نويدي، عضو پژوهشگاه تعليم و تربيت يكي از اين كارشناسان است كه نسبت به زمان آغاز تدريس زبان انگليسي در سال اول راهنمايي ديدگاهي منتقدانه دارد و آن را يك كار غيركارشناسي مي‌داند.او مي‌گويد: «توجه داشته باشيم كه هرچه يادگيري از سنين بالاتر شروع شود، بايد در مغز يك حافظه جانبي هم تشكيل شود. تشكيل همين حافظه جانبي يك مشكل اساسي است كه البته امكان آن نيز در روش‌هاي تدريس مدارس ايراني وجود ندارد».شيرزاد عبداللهي، كارشناس آموزش و پرورش نيز معتقد است آموزش زبان انگليسي هرچه از سنين پايين شروع شود موفق‌تر است و تدريس زبان انگليسي را حتي پيش از دبستان هم مفيد ارزيابي مي‌كند.حميدرضا حصاركي، مدرس ...

  • آسيب‌ شناسي آموزش زبان‌ انگليسي در مدارس ايراني

    زبان دوم: الفبای فراموش شده زهرا باقری شاد :‌تمام ديپلمه‌ها دست‌كم نمره شش سال آموزش زبان انگليسي را در بايگاني كارنامه‌هاي خود دارند اما اين كارنامه‌ها نماد هرچه كه باشند، باسوادي يا بي‌سوادي افراد، حكم كوله‌باري سبك از دانسته‌هاي زبان انگليسي دانش‌آموزان ايراني را دارند. كوله‌باري كه دانش‌آموزان به اتكاي آن نمي‌توانند حتي يك نامه كوتاه به زبان بين‌المللي انگليسي بنويسند و توانايي مكالمه‌اي مختصر در حد يك گفت‌وگوي روزمره را هم ندارند.شش سال آموزش زبان انگليسي در بيشتر مدرسه‌هاي ايراني به اعتقاد بسياري از كارشناسان آموزش و پرورش و زبان‌شناسي تنها صرف وقت و اتلاف زمان محسوب مي‌شود، آن هم در شرايطي كه برخي از دانش‌آموزان پس از فارغ‌التحصيل شدن يا حتي در زمان تحصيل و به موازات برنامه‌هاي آموزشي مدرسه، به يادگيري زبان انگليسي در آموزشگاه‌هاي آزاد مي‌پردازند و به تدريج نيز بر تعداد متقاضيان حضور در اين آموزشگاه‌ها افزوده مي‌شود.بر همين اساس كارشناسان ضعف دانش‌آموزان ايراني را در يادگيري زبان، تنها به فضاي آموزش رسمي مرتبط مي‌دانند و از دانش‌آموزان به عنوان افرادي علاقه‌مند به يادگيري زبان انگليسي نام مي‌برند كه مشكلات متعددي چون ناكارآمد بودن محتواي كتاب‌هاي درسي زبان انگليسي و كم‌بودن ساعت‌هاي تدريس از انگيزه آنها در يادگيري اين زبان كاسته است.آموزش زبان از سال اول راهنمايي، يك كار غيركارشناسانهپس از مخالفت با اجراي طرحي مبني بر تدريس آزمايشي زبان انگليسي در مدرسه‌هاي ابتدايي كه در زمان وزارت مرتضي حاجي به صورت پيشنهادي مطرح شده بود، آموزش اين زبان همچنان با روند هميشگي از سال اول راهنمايي آغاز مي‌‌شود و اين در حالي است كه بسياري از صاحب‌نظران و كارشناسان عرصه تعليم و تربيت، اين دوره را براي آغاز آموزش يك زبان خارجي به دانش‌آموزان زمان مناسبي نمي‌دانند.دكتر احد نويدي، عضو پژوهشگاه تعليم و تربيت يكي از اين كارشناسان است كه نسبت به زمان آغاز تدريس زبان انگليسي در سال اول راهنمايي ديدگاهي منتقدانه دارد و آن را يك كار غيركارشناسي مي‌داند.او مي‌گويد: «توجه داشته باشيم كه هرچه يادگيري از سنين بالاتر شروع شود، بايد در مغز يك حافظه جانبي هم تشكيل شود. تشكيل همين حافظه جانبي يك مشكل اساسي است كه البته امكان آن نيز در روش‌هاي تدريس مدارس ايراني وجود ندارد».شيرزاد عبداللهي، كارشناس آموزش و پرورش نيز معتقد است آموزش زبان انگليسي هرچه از سنين پايين شروع شود موفق‌تر است و تدريس زبان انگليسي را حتي پيش از دبستان هم مفيد ارزيابي مي‌كند.حميدرضا حصاركي، مدرس ...