تعبیرخواب سیلی زدن

  • حرف س

    ساختمانديدن ساختمان جديد در خواب، بر سودي دنيايي دلالت دارد و نيز، ممكن است برتولدّ فرزند تعبير شود. اگر كسي ديد كه در شهري يا روستايي، ساختماني م ي سازد، بازني از اهالي آن شهر يا روستا ازدواج مي كند.ساربانديدن ساربان در خواب، بر مسافرت يا فوت فردي بيمار دلالت دارد و ممكن است بهناخداو فرمانده كشتي نيز، تعبير شود.ساق پاساق پا در خواب، نشان هي عمر انسان و ستون زندگي و حيات اوست. اگر كس ي درخواب ببيند كه يكي از سا قهايش را دراز و ديگري را بلند نموده است و هر دو ساقشبه هم بسته شده اند، يا اجلش نزديك شده است يا واقعه ي بدي در انتظار اوست. اگرزني در خواب ببيند كه ساق پايش را آشكار نموده، دين و ايمانش روزب ه روز بهتر م يشود. اگر كسي ببيند كه ساقي زيبا و فربه دارد، بر خوبي مركب يا مقصد او دلالت دارد.ممكن است كه ساق پا،بر ناراحتي و گرفتاري نيز، دلالت داشته باشد و آشكار نمودنساق پا،به ترك نماز و ذلتّ نيز،تعبير شود.سايهاگر كسي در فصل تابستان، سايه اي را در خواب ببيند، نشانه خوشي، استراحت و مقاموالا است. اگر كسي در خواب ببيند كه از فرط گرما به سايه اي پناه برده است، از غم وغصه نجات مي يابد و رزق و روزي به دست مي آورد. سايه ي زن، شوهر اوست و اگرزني كه شوهر نكرده است در خواب ببيند كه زير سايه اي رفته است، شوهر مي كند. اگركسي در خواب ببيند كه در سايه، احساس سرما كرده و جلو آفتاب رفته است، از فقر ونداري نجات مي يابد.سبيلاگر كسي در خواب ببيند كه موهاي سبيلش را كوتاه مي كند، پيرو سنت پيامب ر صاست واگر ببيند كه موهاي سبيلش دراز شده است، خواب خوبي نديده است.ستارهستاره در خواب، بر فردي شرافتمند و بسيار بلندمرتبه دلالت دارد. اگر كس ي درخواب، در خانه اش ستاره اي را ديد كه روشنايي نداشت، نشانه اين است كه عده اي ازافراد معتبر و بلندمرتبه به مصيبتي دچارم يشوند.ستمستم در خواب، بر بلا و مصيبت و ويراني دلالت دارد. اگر كسي در خواب ببيند كه بهديگري ستم كرده است و فرد ستم ديده دست به دعا برداشته و از او به خداوند شكايتمي كند، بايد از عذاب الهي بترسد.ستونستون در خواب، نشانه دين است و مجموعه ي چند ستون، نشانه عده اي از مرداناست كه در انجام امور و دست كشيدن از گناهان مي توان به آنها تكيه و اعتماد نمود. اگركسي در خواب ببيند كه ستون مسجد كج شده و در جاي خود نمانده است، او مرد ياست كه از سلطه حاكم و فرمانروا خارج شده و سر به شورش برمي دارد.سجدهاگر كسي در خواب، براي خداوند سجده نمايد، بر دشمنش پيروز گشته و خداوندنيز، از او خشنود خواهد شد و از خطرها رهايي مي يابد و به مقصود خود مي رسد ، امااگر ببيند كه براي غيرخدا سجده مي كند يا بدون هيچ نيت ي سرش ...



  • تعبیر دیدن 'جماع (نزدیکی) ' در خواب

    تعبیر دیدن 'جماع (نزدیکی) ' در خواب ابن سیرین می گوید : اگر کسی در خواب ببیند که با زن خود یا زنی دیگر از راهی غیر معمول جماع می کرد مردی بدعت گزار است و درصدد کار ناروایی بر می اید که به صلاح او نیست و سنت و روش پیغمبر را رعایت نمی کند . اگر دید که با مادر یا خواهر یا کسی دیگر که بر او حرام است مجامعت کرد علاقه خویشاوندی از وی قطع می شود و طرف او چه زنده باشد و چه مرده دلیل غم و اندوه است . دانیال (ع) می گوید : جماع کردن در خواب روا شدن حاجت است . مخصوصا اگر ببیند که نطفه از او بیرون امد . اگر کسی ببیند که با کسی جماع کرد از ان شخص خیر و نیکی به او می رسد و حاجتش براورده می شود و اگر ببیند کسی با او جماع کرد خاندان او ثروتمند می شوند و اگر ببیند با زن خود جماع کرد و در حال جماع زن روی او بود و او در زیر قرار داشت زنی دیگر می گیرد و از او خیر و منفعت می بیند . کرمانی می گوید : اگر در خواب ببیند که بکارت دختری را برداشت در ان سال با زنی ازدواج می کند یا کنیزی می خرد و اگر ببیند به حرم پادشاه رفت و جماع رفت بر دشمن پیروز می شود و اگر ببیند با حیوان درنده ای جماع کرد تعبیرش همین است و وضعش روبراه می شود و بعضی می گویند از سوی پادشاه به ترس و بیم دچار می شود و اگر ببیند با مرغی جماع کرد از کسی که از نظر تاویل و تعبیر به ان مرغ منسوب است پیروز می شود . اگر ببیند با شخصی مسیحی یا یهودی یا زرتشتی جماع کرد امور دنیوی و مادی او منظم و مرتب می شود . اگر مرد پیری که به کلی شهوت جنسی را از دست داده در خواب ببیند که مثل دوران جوانی شهوت پیدا کرده است شوق و رغبت زیادی به امور و وظایف دینی پیدا می کند و اگر کسی در خواب ببیند که با زنی بدکار و نابکار جماع کرد دنیا پرست می شود و مال حرام به دست می اورد . جابر مغربی می گوید : اگر کسی در خواب ببیند با شتر جماع کرد از سختی نجات می یابد و بر دشمن پیروز می شود و مالش فراوان و نامش مشهور می شود و اگر ببیند با پادشاه جماع کرد محرم و نزدیک پادشاه می شود و اگر ببیند با زن پادشاه جماع کرد از پادشاه به او منفعت می رسد و اگر ببیند با زن حائض جماع کرد وضعش بد می شود و اگر ببیند با زنی جماع کرد که مرده بود وضع و حالش بد می شود تا وقتی که با خویشان او وصلت کند و اگر ان زن زنده باشد  از بستگان او دور و جدا می شود . اسماعیل اشعث می گوید : اگر کسی د خواب ببیند که با کنیزی که زن اوست جماع کرد از پادشاه به او خیر و منفعت می رسد و اگر ببیند با مرد جوان معروف و اشنایی جماع کرد از او خیری به او می رسد و اگر ببیند با مرد جوان مجهول ناشناسی جماع کرد به وسیله پادشاه حاجتش براورده می شود و اگر ببیند با مردی مرده جماع کرد برای ان مرده خیراتی ...

  • تعبیرخواب دیدن ماشین در خواب

    تعبير خوابت اين است که :انواع اتومبيلها مانند اتوبوس و سواري و غيره را زير عنوان اتومبيل مي آوريماگر ببيند با اتوبوس به سفر مي رود ، دليل آن باشد که آرزو دارد در اجتماعات حضور يابد و با احترام با او بر خورد شود ، او خواستار زندگي غير منزوي است و در اين راه موفق مي شوداگر ببيند نتوانست خودش را به اتوبوس برساند ، دليل آنست که جسما و روحا خشته است و توان همپايي با زندگي پر تلاش را ندارد ، او مي خواهد حضوري فعال در زندگي داشته باشد ، اما دلايلي براي دلسرديش وجود دارداگر ببيند سوار اتوبوس عوضي شد ، تعبير آنست که دچار ترديد است و کاري را که در پيش دارد به درستي آن اطمينان ندارد ، رفتن راه اشتباه با اتومبيل نيز چنين تعبيري دارددر توضيح اين قسمت مي توان گفت بخشي از شخصيت خواب بين در زندگي راهي را مي پسندد که بخش ديگر وجودش آن را نمي پسندداگر ببيند بر اتوبوس شلوغي سوار است ، به حرفه اي سود آور اما جنجالي مي پردازد که علي رغم سودي که عايد مي آيد از آن راضي نيست ، او در عرصه اي فعاليت خواهد کرد که پر از رقابت خواهد بوداگر ببيند که مي خواست سوار اتوبوس شود اما پول بيليت را نداشت ، تعبير آنست که به واقعيتهاي زندگي بي توجه است و بايد به حقايق بيشتر بپردازد تا خيالپردازياگر ببيند توانست با اتوبوس خودش را به خانه برساند ، نشانه آن است که خواب بين در طلب چيزي است که به آن مي رسد و در حل و فصل مشکلات خود موفق مي شوداگر درخواب اتومبيل خودش را ببيند ، دليل آنست که آدم خودبيني است و به خودش بيش از ديگران توجه دارداگر ببيند جايي از اتومبيلش نقص پيدا کرده است عارضه اي ايجاد مي شود ، مثلا اگر چرخ اتومبيل خراب بود پاي او دچار ناراحتي مي شود اگر اتومبيل نو وشيکي در خواب ببيند ، چنانچه اتومبيل متعلق به خودش نباشد به خواهر ، همسر و يا معشوقه اي زيبا دلالت مي کنداگر اتاق اتومبيلش را بي عيب و نقص ببيند ، دليل آنست که دچار کسالت روحي است و از لحاظ جنسي مشکلاتي دارداگر ببيند چرخهاي اتومبيلش را پر باد کرد دليلش انست که خواب بين نياز دارد ميل جنسي خود را ارضا کنداگر ببيند بنزين اتومبيلش تمام شد و ايستاد ، دليل آنست که تحرک لازم را براي زندگي و کارهاي مفيد از دست داده استو بايد در فکر ايجاد تحرک باشداگر ببيند فرمان يا ترمز اتومبيلش خوب کار نمي کند ، روياي بد طالعي است که معناي آن پرو بال گرفتن بيش از حد غرايز حيواني است و خاب بين در مهار غرايز خود نا موفق استاگر ببيند اتومبيلش را بيش از حد پر از باد کرده است ، تعبير آنست که خواب بين دست به کارهايي مي زند که نمي تواند همه را به سرانجام برساند و اصطلاحا با يک دست مي خواهد چند هندوانه بردارداگر ...

  • کلمات و اصطلاحات ترکی و فارسی بجنوردی

    زبان بجنوردي زبان اصلي بجنوردي, ترکي است ولي امروزه کمتر با اين زبان صحبت مي کنند و ترکي بجنوردي از بکر بودن خارج شده و بسياري کلمات فارسي در گويش ترکي بکار مي رود. براي مثال  امروزه کمتر کسي موقع گفتن جمله‌ي: " از پله‌ها بالا رفتم " از کلمه‌ي " زينه لردن" استفاده مي‌کنند و بيشتر همان " پله‌ها" را بکار مي‌برند و امثالهم ...همان‌طور که زبان ترکي ما، به دليل نفوذ کلمات فارسي اشکالاتي پيدا کرده, گويش فارسي ما  هم بسيار اشکال دارد، چون فارسي صحبت کردن ما نوعي  ترجمه‌ی ترکي بجنوردي به فارسی است.براي مثال بکار بردن جمله‌ی : از ماشين پايين شدم ( به جاي پياده شدن) يا رفتم بازار ( به جاي  رفتن خيابان يا خريد کردن) يا بکار بردن عنوان " خانه" به " اتاق" ( در قديمي تر‌ها اين  بیش‌تر مرسوم‌ است ) و...يک‌سري کلمات هستند که از گذشته و از پدرومادرهاي ترک زبان‌مان وارد زبان فارسي ما شده و باقي‌ماندهبياييد تمرين کنيم ترکي‌مان را ترکي درست و فارسي‌مان را فارسي درست صحبت کنيم.    پنس (سنجاق سر)                               فارسی سرکن (مداد تراش)                               فارسی ضِمه (زاج سفید)                                  ترکی  زِنج ( هرنوع چسبندگی ازقیل مایعات           ترکی سِنچَه ( ترشح آب به اطراف)                    ترکی شفدير (کاملا خيس شده)                      ترکی                     لوش (لجن)                                       ترکی    توز و دولاخ ( گرد و خاک )                      ترکی توله ( هل )                                      ترکی گل گير ( دروازه بان )                           فارسی چوملي ( نيشگون )                              ترکی  فاسّیگ ( تنبل- fasseg   )                     ترکی در شدن ( خارج شدن )                            ناسوس (تلمبه )                                  روسی                            چرخ زدن ( گشتن و دور زدن )                  فارسی               قُلِي بودن ( راه دست بودن -راحت بودن )     ترکی شِوَلمه ( سرازیری )                             ترکی ريقو ( لاغر )                                      فارسی قرَه زِنتِر ( سياه سوخته )                      ترکی کاجه ( ساده لوح)                              ترکی مخو( گيج )                                      ترکی چرخ سواري (دوچرخه سواري)                 فارسی کخ(کرم)                                          فارسی لگه فش فش ( چاق )                          ترکی توشله  (تيله )                                ...

  • ضرب المثل

     • حرف آ ، ا • آب از آب تکان نمی خورد : همه چیز در نهایت آرامی است • آب از دستش نمی چکد : بسیار خسیس است • آب از دهان سرازیر شدن : بی نهایت شیفته چیزی شدن • آب از سرچشمه گل آلود است : کار از بالا خراب است • آب از سرش گذشت : بدبختی به منتهی رسیده ، کارش اصلاح شدنی نیست • آب به غربال پیمودن : کار بیهوده کردن • آب بر آتش ریختن : فتنه را نشاندن ، غمی را تسلا دادن • آب برای من ندارد نان که برای تو دارد : گویند وقتی حاج میرزا آقاسی به حفر قنات امر داده بود . روزی که برای بازدید چاهها رفت ، مقنی اظهار داشت که کندن قنات در این جا بی حاصل است چون این زمین آب ندارد . حاجی جواب داد : بله ! اگر برای من آب ندارد برای تو که نان دارد . • آب به سوراخ مورچه ریخته اند : عده زیادی ناگهان از جایی بیرون آمده اند • آب در هاون کوبیدن : به کار بدون نتیجه مشغول شدن • آب پاکی روی دست کسی ریختن : کسی را به کلی نا امید کردن • آب در دست داری نخور : ( یا همون آب دستته بزار زمین ) بسیار شتاب کن • آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم : مقصود و مراد در کنار ماست و از آن بی خبر هستیم • آب دست یزید افتاده : کالای فراوان و ارزان قیمت در دست محتکری گران فروش است • آب دهان مرده است : مرکبی کم رنگ است • آب را گل آلود می کند تا ماهی بگیرد : اشاره به کسی است که به کدورت میان دوستان و خویشاوندان دامن میزند تا خود از دشمنی آنان فایده ببرد • آب زیر پوستش رفته : چاق و سر حال شده • آب زیر کاه : مکار ، بد جنس • آبشان از یک جو نمی رود : ( یا همون آبشون تو یه جوب نمیره ) به دلیل اختلافی که دارند ، نمی توانند با هم همراه باشند . • آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب : کار از کار گذشته ، دیگر امیدی به اصلاح کار نیست • آب که سر بالا می رود ، قرباغه ابوعطا می خواند : جاهلی را گویند که با گفتاری اظهار فضل کند • آب نطلبیده مراد است : وقتی ناخاسته برای کسی آب بیاورند به فال نیک است • آب نمی بیند و گرنه شناگر قابلی است : ذاتا شرور است ، اگر خطا و شرارتی مرتکب نمی شود ، وسیله و دسترس ندارد • آدم از کوچکی بزرگ می شود : برای رسیدن به مقام عالی و فرماندهی ، باید از اطاعت و فرمانبرداری آغاز کرد • آدم بد حساب دو دفعه می دهد : بد حساب غالبا بدهی را با خسارت می پردازد • آدم به کیسه اش نگاه می کند : آدمی باید به اندازه درآمدش خرج کند • آدم چرا روزه شک دار بگیرد : کاری که احتمال ضرر و زیان در آن است نباید مرتکب شد • آدم حسابش را پیش خودش می کند : قبل از آنکه صاحب حق مطالبه کند ، باید حق او را ادا کرد • آدم خوش معامله شریک مال مردم است : مردم از شراکت و همکاری با آدم خوش حساب و با انصاف استقبال می کنند • آدم دست ...

  • روایت جدید از سیلی سیدحسن خمینی و انصاری به سردارمصطفی نجار

    روایت جدید از سیلی سیدحسن خمینی عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) گفت: به‌خاطر اينكه سران فتنه نمي‌توانستند در مراسم ارتحال حضرت امام خميني(ره) حضور فعال داشته باشند، ستاد بزرگداشت مراسم قصد داشت تا مراسم امسال را لغو كند. حجت‌الاسلام والمسلمين محمود نبويان كه چهارشنبه شب و در جمع اصولگرايان اصفهان به مناسبت گراميداشت سالروز 22 خرداد سخن مي‌گفت، در واكنش به رفتار سيدحسن خميني و رابطه‌اش با سران فتنه اظهار داشت: بايد بررسي كرد كه سيدحسن خميني به چه دليلي در مهماني سران فتنه حضور يافت و تصاوير حضور وي در اين جلسات با چه قصد و هدفي در همه جا پخش شده است. وي افزود: حضرت امام(ره) به عنوان بنيانگذار انقلاب اسلامي معتقد بودند كه اگر دشمن از يك نفر تعريف كرد، بدانيد افراد مورد تعريف قرار گرفته منحرف هستند. عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با اشاره به وقايع روز جمعه 14 خرداد و مراسم بزرگداشت امام خميني(ره) تصريح كرد: من اين قضيه را از خود كابينه احمدي‌نژاد و از خود آقاي نجار كه در جريان اين وقايع بود شنيده و نقل مي‌كنم. وي ادامه داد: در اين مراسم قرار بود سخنران پيش از خطبه‌ها ابتدا سيدحسن خميني و پس از وي احمدي‌نژاد باشد و سپس رهبر معظم انقلاب به سخنراني بپردازند. وي با اشاره به اينكه شب 14 خرداد طي يك تماس تلفني تغييراتي در زمان سخنراني پيش از خطبه‌ها به وجود آمد، تصريح كرد: در اين شب يك تماس تلفني گرفته ‌شد كه سخنراني پيش از خطبه‌ها را ابتدا احمدي‌نژاد و بعد سيدحسن خميني انجام مي‌دهند و پس از آن نيز رهبر معظم انقلاب به ايراد سخنراني مي‌پردازند. نبويان بيان داشت: به احمدي‌نژاد اعلام ‌شد كه شما از ساعت 11:30 تا 12:30 به مدت يك ساعت مدت سخنراني داريد، پس از آن در روز سخنراني، آقاي انصاري در پاويون محل سخنراني به طرف احمدي‌نژاد رفت و به وي گفت كه شما بايد سخنراني كنيد. وي با بيان اينكه قرار بود طبق اعلام قبلي احمدي‌نژاد به مدت يك ساعت سخنراني كند، اظهار داشت: هنوز نيم ساعت از سخنراني محمود احمدي‌نژاد نگذشته بود كه ناگهان انصاري به طرف احمدي‌نژاد رفت و اعلام كرد كه زمان شما به اتمام رسيده و اين حركت را دو يا سه بار تكرار مي‌كند و احمدي‌نژاد هم به عمل انصاري اعتراض كرده و تذكر مي‌دهد. عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) ادامه داد: پس از اين موضوع آقاي نجار وزير كشور نيز برگه‌اي را به احمدي‌نژاد داد كه شما طبق برنامه 30 دقيقه ديگر وقت سخنراني داريد. وي با اشاره به سيلي زدن انصاري به وزير كشور افزود: وي يك كشيده محكم زير گوش نجار زد و سيدحسن خميني نيز به ...

  • بجنورد دوست‌داشتنی ما 1

    بجنورد دوست‌داشتنی ما 1

      در هرسفرم به بجنورد تغییراتی را در آن‌جا حس می‌کنم. این تغییرات بیش‌تر تخریب گذشته‌ها و خاطراتی است که از بجنورد داشتم و خیابان‌ها و ساختمان‌های جدیدی که جای آن‌ها ساخته شده و چهره بجنورد را روزبه‌روز برای من غریبه‌تر می‌کند.در یک روز جمعه از خیابان‌های خلوت بجنورد عکس‌هایی به یادگار گرفتم. برای ثبت جاهایی که از گذشته باقی مانده و هنوز تخریب نشده‌اند و هم برای دوستانی که سال‌هاست از بجنورد دور هستند و دل‌تنگ خیابان‌های بجنورد.گردش من از ورودی شهر از سمت غرب به طرف شمال و سپس شرق بجنورد است.ره‌آورد من را از سفرم به بجنورد بپذیرید. خیابان ورودی شهر از سمت غرب ( از سمت تهران به مشهد) که به "خیابان نیروگاه" معروف است. مغازه‌هایی که در ورودی شهر قرار دارند اغلب سوقات بجنورد، یعنی آبنبات‌های( شکرپنیر) معروف و خوش‌مزه بجنورد را به مسافرین عرضه می‌کنند. این نی‌زار، تنها باقی‌مانده از خندق قدیمی بجنورد که در واقع سیل‌گیر بوده است که بزودی آن‌ها هم ازبین می‌روند چون خندق درحال بازسازی است. خندق بجنورد که درحال بازسازی است. قسمتی از این خندق به‌صورت پارک در آمده به نام" پارک آفرینش" . شاید مسئولان شهرداری آن‌قدر اطمینان دارند که شرایط جوی بجنورد دیگر مانند گذشته نخواهد بود و سیلی نخواهد آمد که شهر نیاز به خندق یا سیل‌گیر داشته باشد. ترکمن‌های منطقه جرگلان در خیابان‌های بجنورد به وفور دیده می‌شوند، بخصوص در خیابان چهارشنبه بازار و خیابان نیروگاه میدان دولت اولین میدان ورودی شهر از غرب ( از سمت تهران به مشهد)از سمت جنوب، این میدان به "پارک آفرینش" و "کمربندی قدیم" بجنورد متصل است و از سمت شمال به خیابان جدیدی به نام "خیابان دولت" خیابان دولت میدان استانداریاین میدان از سمت غرب به فرودگاه منتهی می‌شود و از سمت شرق به خیابان طالقانی (ششم بهمن سابق) خیابان نادراین خیابان قدیمی از معدود خیابان‌هایی‌ست که هم نام قدیمی‌اش را حفظ کرده و هم بافت قدیم را. زیرا این خیابان قدیمی تنها خیابان عریضی بود که در گذشته به صورت اصولی ساخته شده و نیاز به عقب‌نشینی و بهم خوردن ترکیب ظاهری خیابان نداشته است. چهاراه ژاندارمری چهاراه امیریهدر گذشته به جای این بیلبورد ساختمان قدیمی شهربانی بجنورد قرارداشت که از ساختمان‌های قدیمی و نمادین شهر بود و متاسفانه تخریب شد. خیابان امیریه جنوبی که به نام شهید رضا امامی نام‌گذاری شده چهارراه چه‌کنم که امروزه به چهارراه مخابرات هم مشهور است.قدیمی‌ترین چهارراه است که در مرکز بجنورد قرار دارد و چندین نسل از این چهارراه خاطرات زیادی دارند. به‌خصوص آقایان. ...

  • خواب های جالب و روشنگر بعضی از مردم که با بنده مطرح کردن و شنیدم

    سلام  قصد دارم خوابهای جالب بعضی از دوستان و مردم که  با بنده مطرح کردن و  روشنگر راهست را برای اطلاع  و عمل کردن دوستان در وب بذارم.. شمام اگر رویای صادقه ای داشتید با ما درمیان بگذارید.. محبت کنید اون خوابی که رو شما تاثیر گذاشته را  در قسمت نظرات برای ما بگید کدوم مورد بوده.. البته خواب حجت شرعی نیست ولی روشنگر است.. عزیزی میفرمود امام خمینی خوابدیدم پرسیدم آقا فرج چه وقت است؟؟ امام فرمود نپرسید نمیتونیم بگیم.. پرسیدم چه کار کنیم برای فرج؟؟ امام فرمود تا میتوانید صلوات بفرستید برای فرج.. خانمی از تهران میگفت مادرمم شب شهادت امام صادق خواب دیدم  با لباس مشکی آمده و گفت چرا شما شیعیان ایام عزای اهلبیت مشکی نمیپوشید  و پرچم سیاه در خونتون نمیزنید... خانمی از تهران میگفت برای مادربزرگم چندسال نمازقضا و روزه خریدم  که بجا بیارن بعد مدتی خوابش دیدم خندان منون بغل کرد گفت هدایات بهم رسید.. قرآن"از اهل جهنم میپرسند چرا جهنمی شدید؟؟ میگن ما اهل نماز نبودیم.. .......................... خانمی میگفت همسرم 6ماه بود نماز خوان شده بود که اجل مهلتش نداد شبی خوابش دیدم در زندانی اسیر و ناله میزد زهره تا میتونی برام نماز بده.. حدیث" بخاطر هر کلام شوخی و صحبت با نامحرم هزارسال شکنجه میکنند..   یکی از دوستانم میگفت رفیقم که سادته در خواب دیدم گفت ابوالفضل  حواست جمع کن اینجا خیلی سخت میگیرن..منو بخاطر 3 کار پوستم کندن مقداری نمازقضا داشتم با زنان نامحرم حرف میزدم و شوخی میکردم  و یک سیلی به بچم زدم حلالم نکرده.. امام جواد علیه السلام" زیارت پدرم امام رضا  از زیارت امام حسین با فضیلت تره..   عزیزی میگفت رفتم حرم امام رضا به حضرت گفتم آقاجان  من به عشق ثواب کربلا هر ماه میام مشهد بعد از برگشت از حرم اومدم خوابیدم خواب دیدم آقا نشسته  و نور شدیدی مثل خورشید از چهره اش میتابه بمن نگاهی کرد و خندید و فرمود همین که یاد ما باشید تحت توجهید  چه برسه به اینکه به زیارت ما بیایید  و نفس ما به شما بخوره و مشمول دعای ما بشید.. برو به همه بگو پیش امام حسین بودم.. مومنی میفرمود حضرت خواب دیدم ازش پرسیدم از ظهور چه خبر؟؟ حضرت خندید 3بارفرمود فرج نزدیک است.. بزودی همه میفهمن من حجت خدا روی زمینم حدیث" هر لحظه از زیر پایتان منتظر فرج باشید عزیزی میفرمود حضرت خوابدیدم ازش پرسیدم چقد به ظهور مانده؟؟ حضرت فرمود ثانیه شمار ظهور شروع شده..دعاکنید فرج نزدیکه   حدیث" برا فرج دعا کنید که این کار گشایش برای شماست.. مومنی میفرمود حضرت خواب دیدم ازش پرسیدم برای ظهور چکنیم؟؟   حضرت گریه شدیدی کرد که زمین و زمان منقلب شد فرمود تا میتوانید دعا کنید..     دوستی دارم ...

  • نامه پسر آيت‌الله حائری به آيت‌الله درباره توجیه حمله به مطهری

    به گزارش ايسنا، متن نامه محمدعلي حائري، فرزند آيت‌الله حائري‌شيرازي به نماينده ولي فقيه در استان فارس و امام جمعه شيراز چنين است؛ بسم الله الرحمن الرحیم محضر مبارک حضرت آقای ایمانی نماینده محترم مقام رهبری در استان و امام جمعه شیراز سلام علیکم امام راحل فرمود: ((خون دلی که از متحجرین خوردم به پای هیچ چیز نمی‌رسد)) از باب مراعات روایت معروفه: ما امر به النبى(ص ) من النصیحة لائمة المسلمین و اللزوم لجماعتهم، بر خود لازم دیدم از جهت ارادت قدیم این مرقومه را خدمتتان انشا کنم باشد که قبول افتد. قریب چند روزی است که شیراز مهد علم و عالم، شهر ادب، تمدن و پایتحت فرهنگی ایران اسلامی، حوادثی را به نظاره نشسته که تلخی آن کام همه عالمان و فرهنگ دوست ادب باوران را تلخ کرده . شیراز میزبان یکی از شهیرترین نمایندگان مجلس ایران و فرزند یکی از شهدایی که از بزرگترین ثمرات امام و انقلاب اسلامی تلقي مي‌شود، بوده که در بدو ورود مورد تعرض چماق داران متحجر متجدد معلوم الحال قرار می‌گیرد و بادلی پریشان و آزرده دیارمان را ترک می‌کند . اما ساختار شکنان متحجر توجیه عمل قبیح خویش را اظهارات ایشان و مع الاسف مصوبه شورای تامین استان می‌دانند !! حضرت آقای ایمانی مگر نه آن است که قانون اساسی برترین میثاق ملی ایرانیان است که هیچ قانون مصوبه هنجاری را نمی‌توان همسنگ آن قرار داد مگر مطابق اصل84 ق . ا : ((هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی كشور اظهار نظر نماید)) و مطابق اصل86 همین قانون: نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمی‌توان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده‌اند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده‌اند تعقیب یا توقیف کرد. هیچ گاه فراموش نمی‌کنم فریاد شهید مطهری را که در رسای ظلمی که به فلسطینیان روا می‌شد این روایت را می‌خواند. ان امام علی( ع): ( خطبه ۲۷ معروف به خطبه جهادیه ) و َ لَقَدْ بَلَغَنِي اءَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْاءَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْاءُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلا بِالاِسْتِرْجَاعِ وَ الاِسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلاً مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لاَ اءُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ اءَنَّ امْرَأً مُسْلِما مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا اءَسَفا مَا كَانَ بِهِ مَلُوما بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيرا شنيده‌ام كه يكى از آنها بر زن مسلمانى داخل شده و ديگرى، بر زنى از ...

  • اصطلاحات تاتی

    تات های خراسان شمالی هنوزدراصطلاحات خودازواژه های دوره اشکانی استفاده می کنندنمونه ای ازواژگان تاتی : بغل /boghl/ کپک کرکید /kerkid/ وسیله ای برای بافتن چادر کله /kelah/ اجاق دقیقه /daghigha/ عبارتی دشنامی به معنی کور شه چشمت زیر /zir/ بوته ای خار دار جرنگ جرنگی/jereng jerengi/ جغجغه نوابر /nevabar/ وردنه گل دین /gal dayen/ قل دادن چاق /chaugh/ سقف، برای انسان به معنی چاق گل بو /gole bew/ گل محمدی کوتک/koottak/ ستون قیتک /fittak/ سوت اوچک /awchak/  آب چکه گال /gal/ رتیل آل /al/ جن حن /han/ حنایی پال بزی /pal bazi/ نوعی بازی با سنگ دیستینه /distinah/ النگو نویه /nevayah/ نوه نقونده /neghoondah/ نتیجه (بچه ی نوه) امبرو /emberew/ گلابی خال مینک /khal minak/ نگین زینتی بینی خلی /khali/ دایی خوریه /khooriyah/ جوانه نورس گیاهان و درختان قیسو /ghisso/ استفراغ بره /berah/ دریچه ای که برای بیرون آوردن خاکستر از تنور استفاده می شده پرچیه /perchiyah/ دلزده چغک /cheghek/ گنجشک حکه /hakkah/ سکسکه سردو /serdaw/ سردابه تیدونه /tidoonah/ توت تیر پوشتی /tir pooshti/ کوله پشتی رسندو /rasndoo/ راه پله قتق /ghategh/ ماست تنر /tener/ تنور نواکنی /nevakeni/ وسیله ای برای کندن نان از تنور دیکو /dikoo/ مغازه، دکان کنرو /kenaraw/ لباس شستن چزمه/choozmah/ نام غذایی که از سرخ کردن خمیر در روغن درست می شود تیار/tiar/ آماده غیو/ghiw/ داد زدن مغز/meghaz/ قورباغه چمه/choommah/ چاق قلبر/ghelber/ سرند قدیفه/ghedifah/ حوله ای نازک که برای خشک کردن بدن استفاده می شود دیره/dirah/ وسیله ای برای کره گرفتن از ماست مسکه/meskah/ کره حیوانی چگلک/cheegalek/ ماست چکیده ای غلیظ فیته/fitah/ لنگ حشی/hashi/ بچه شتر چغل/cheghal/ زبر و زمخت علک/alk/ کثیف لیش/lish/ خیس اله بله/alah balah/ ابلق، سیاه و سفید گمند/gemend/ گیج تلر/tallar/ اسراف، ریخت و پاش، هدر رفتن رونج/reveng/ به محل ایجاد گره خوردگی درخت گفته می شود بش/bash/ قسمت، تکه، اکثرا هنگام درو و کارهای جمعی که سهم هر کس مشخص می شود به آن بش می گویند لونده/loondah/ به چیزهای جمع شده گفته می شود قمچه/ghamchah/ به دسته های گیاهان که هنگام درو جمع می شود گفته می شود. کیود/kiwed/  کبود، سیاه وخچرده/vakhcherdah/ از اب گرفته، خشک شده وچر/vecher/ زل زدن و خیره شدن بورشیه/ boorshiah/ ساقه گیاه پنبه خلشه/khelashah/ تکه چوب اندو/endow/ پوششی از کاه گل که برای پوشاندن پشت بام و جلوگیری از نفوذ باران استفاده می شود دخمه/dakhmah/ حصاری معمولا چوبی برای حیوانات (گوسفند) قیرقا/ghayragh/سنگ چاقو تیزکنی چنگه/chengah/ گیره لباس میره/mirah/ دکمه کلیره/kelirah/اغلب بهبودی بعد از زخمو می گن که ترشحات زخم به صورت سفت در میاناوگردو/awgardoo/ ملاقه بزرگ سرحت/serhat/ محلهجبه/jobah/ کتنیمتنه/nimteneh/ کتهرزگی/herzegi/ شلوغی> بازیگوشیزرترک/zarterak/ کنایه از ترسیدنسر دپی کردن/serte pay kerden/کسی را دنبال کردنشل/shel/ چریشبولک/bolk/ ...