حضرت علی

  • مدح و منقبت - امام علی (ع)

      در مدح مولا امیرالمؤمنین جان را به یک اشاره مسخّر کند علی دل را به یک نظاره منوّر کند علی ایجاد گل ز شعلۀ آذر کند علی یک لحظه سیر عالم اکبر کند علی بر کائنات جود مکرّر کند علی **** او را سزد به خلق امیری و رهبری او آورد عدالت و قسط و برابری تیغش رسد به چرخ گه رزم‌آوری با ذوالفقار حیدری و دست داوری یک لحظه فتح قلعۀ خیبر کند علی **** افلاک را مهار کند با نظاره‌ای بی‌مهر او به چرخ نتابد ستاره‌ای نبود به دهر منقبتش را شماره‌ای ابلیس را به بند کشد با اشاره‌ای یک لحظه گر اشاره به قنبر کند علی **** پیغمبری نبوده بدون ارادتش کعبه هنوز فخر کند بر ولادتش مسجد هنوز شاهد شوق شهادتش پروردگار فخر کند بر عبادتش چون بندگی به خالق داور کند علی **** او ناخداست کشتی لیل و نهار را فرمان دهد هماره خزان و بهار را تقسیم کرده روز ازل خلد و نار را نبوَد عجب که خلق خداوندگار را با یک نگاه خویش ابوذر کند علی گردون به پیش تیغ علی افکند سپر از حمله‌اش قضا و قدر می‌کند حذر شمشیر فتح داور و شیر پیامبر روز از سران فتنه بگیرد به تیغ، سر شب در خرابه با فقرا سرکند علی **** هنگام بذل دست بوَد دست داورش گر کوهی از طلا بود و کوهی از زرش اول نهد طلا به کف سائل درش نبوَد عجب به دست غلام ابوذرش این گوی خاک را به جهان زر کند علی **** هر جا خدا خداست علی هم بوَد امیر خورشید را توان کشد از آسمان به زیر از بس که بود دیو هوا در کفش اسیر حتی شکم ز نان جوین هم نکرد سیر با آنکه سنگ را در و گوهر کند علی در آسمان لوای امامت بپا کند در خاک، با خدا دل شب التجا کند در جنگ، حفظ جان رسول خدا کند در رزم تیغ خویش به دشمن عطا کند در مهد، پاره پیکر اژدر کند علی ج **** طاقی که تا قیام قیامت نیافت جفت جان را هماره در ره اسلام ترک گفت از جبرئیل نغمۀ «الا علی» شنفت در لیلة المبیت به جای رسول خفت تا جان خود فدای پیمبر کند علی **** شاهی که هست و بود به دستش مسخر است با یک فقیر زندگی او برابر است از بس که در خلافت خود عدل‌گستر است سهم عقیل را که بر او خود برادر است با سهم یک فقیر برابر کند علی روزی که از خطای همه پرده می‌درند روزی که خلق تشنه به صحرای محشرند دل‌ها ز تشنگی چو شررهای آذرند آنان که مست جام تولّای حیدرند سیرابشان ز چشمۀ کوثر کند علی ج **** دارد ز قلب خاک حکومت بر آسمان بر دستش اختیار مکان داده لامکان گردد به گردش نگهش محور زمان دست خداست با سر انگشت می‌توان افلاک را هماره مسخّر کند علی **** دین یافت از ولادت شیر خدا کمال بی‌مهر حیدر است مسلمان شدن محال عالم به او و او به خدا دارد اتکال در عین بندگی به خداوند ذوالجلال اعجاز، همچو خالق داور کند علی ...



  • مصیبت - امام علی (ع)

    زخم نهان امشب چه سینه‌سوز است بانگ اذان مولا خیزد صدای تکبیر از عمق جان مولا از لحظه‌های افطار در شوق وصل دلدار بر چهره می‌درخشید اشک روان مولا مولا گشوده آغوش بهر وصال جانان قاتل به مسجد آید بر قصد جان مولا زهرا کنار محراب با ذکرِ واعلیّا یا فاطمه است امشب ورد زبان مولا زخم سرعلی را دیدند اهل مسجد دردا که نیست پیدا زخم نهان مولا ای نخل‌ها بگریید ای چاه‌ها بنالید دیگر علی ندارید ای دوستان مولا حق علی ادا شد فرق علی دو تا شد سرهایتان سلامت ای خاندان مولا ای دوستان بیایید با من به شهر کوفه تا سر نهیم امشب بر آستان مولا ریزید ای یتیمان در سفره‌های خالی خون جگر به جای خرما و نان مولا «میثم» دگر امیدی در ماندن علی نیست از دست رفته دیگر تاب و توان مولا   یک زخم به خون شستند بیت ذات پاک حقتعالی را الا ای اهل عالم عاقبت کشتند مولا را چه دیدید از علی جز مهربانی مردم دنیا چرا کشتید آن تنهاترین تنهای دنیا را شما با کشتن مولا امیرالمؤمنین کشتید محمّد را علی را انبیا را بلکه زهرا را بگرد ای ماه از خون جگر اخترفشانی کن خبرکن زین مصیبت چاه و نخلستان خرما را الا ای داغداران علی آیید در کوفه تسلا در غم مولا دهید آن پیر اعما را ز پا افتاد با رخسار خونین بت‌شکن مردی که در بیت خدا بگذاشت بر دوش نبی پا را فلک یک زخم بر فرق امیرالمؤمنین دیدی ندیدی بر دل مجروح او زخم زبان‌ها را؟ طبیبا جای مرهم اشک ریز از دیدگان خود علی از دست رفته کن رها دیگر مداوا را علی روز ولادت بوسه زد بر دست عباسش شب قتل علی عباس بوسد دست بابا را اگر آلوده‌ای «میثم» چه غم داری علی داری خدا بخشد به روی غرقه در خون علی، ما را   زخم جگر قتل علی است خاک مصیبت به سر کنید همچون یتیم گریه برای پدر کنید ای نخل‌‌های کوفه ببارید خون دل شب را به یاد غربت مولا سحر کنید ای خاندان وحی خدا صبرتان دهد امشب به جای خالی مولا نظر کنید اکنون که زخم فرق علی را طبیب بست بر زخم سر نه، گریه به زخم جگر کنید هر چند اشک مرهم زخم سر علی است خواهد که یاد فاطمه‌اش بیشتر کنید آید صدای نالۀ «العفوِ» او به گوش شب کز کنار نخلۀ خرما گذر کنید ای اهل کوفه هر چه علی از شما کشید جبران آن به عترت خیرالبشر کنید فردا اگر رسد ز در و بام، سنگشان خود را برای یاری زینب سپر کنید فردا بر اهل‌بیت تصدّق نیاورید شرم و حیا ز عترت پیغامبر کنید خوانید شعر «میثم» و ریزید خون ز چشم جان را میان آتش دل شعله‌ور کنید   در محضر خدا از غربتت اگر چه سخن‌هاست یا علی دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی گویی هنوز دامن محراب کوفه را آثار خون ز فرق تو پیداست یا علی آثار سجده، زخم جبین، روی غرق خون در محضر خدات چه زیباست ...

  • ولادت حضرت علی (ع) مولود کعبه

    ولادت و حسب و نسب بنا بوشته مورخين ولادت على عليه السلام در روز جمعه 13 رجب در سال سى‏ام عام الفيل (1) بطرز عجيب و بيسابقه‏اى در درون كعبه يعنى خانه خدا بوقوع پيوست،محقق دانشمند حجة الاسلام نير گويد: اى آنكه حريم كعبه كاشانه تست‏ بطحا صدف گوهر يكدانه تست‏ گر مولد تو بكعبه آمد چه عجب‏ اى نجل خليل خانه خود خانه تست پدر آنحضرت ابو طالب فرزند عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود بنا بر اين على عليه السلام از هر دو طرف هاشمى نسب است (2) اما ولادت اين كودك مانند ولادت ساير كودكان بسادگى و بطور عادى نبود بلكه با تحولات عجيب و معنوى توأم بوده است مادر اين طفل خدا پرست بوده و با دين حنيف ابراهيم زندگى ميكرد و پيوسته بدرگاه خدا مناجات كرده و تقاضا مينمود كه وضع اين حمل را بر او آسان گرداند زيرا تا باين كودك حامل بود خود را مستغرق در نور الهى ميديد و گوئى از ملكوت اعلى بوى الهام شده بود كه اين طفل با ساير مواليد فرق بسيار دارد. شيخ صدوق و فتال نيشابورى از يزيد بن قعنب روايت كرده‏اند كه گفت من با عباس بن عبد المطلب و گروهى از عبد العزى در كنار خانه خدا نشسته بوديم كه فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين در حاليكه نه ماه باو آبستن بود و درد مخاض داشت آمد و گفت خدايا من بتو و بدانچه از رسولان و كتابها از جانب تو آمده‏اند ايمان دارم و سخن جدم ابراهيم خليل را تصديق ميكنم و اوست كه اين بيت عتيق را بنا نهاده است بحق آنكه اين خانه را ساخته و بحق مولودى كه در شكم من است ولادت او را بر من آسان گردان ، يزيد بن قعنب گويد ما بچشم خودديديم كه خانه كعبه از پشت(مستجار) شكافت و فاطمه بدرون خانه رفت و از چشم ما پنهان گرديد و ديوار بهم بر آمد چون خواستيم قفل درب خانه را باز كنيم گشوده نشد لذا دانستيم كه اين كار از امر خداى عز و جل است و فاطمه پس از چهار روز بيرون آمد و در حاليكه امير المؤمنين عليه السلام را در روى دست داشت گفت من بر همه زنهاى گذشته برترى دارم زيرا آسيه خدا را به پنهانى پرستيد در آنجا كه پرستش خدا جز از روى ناچارى خوب نبود و مريم دختر عمران نخل خشك را بدست خود جنبانيد تا از خرماى تازه چيد و خورد(و هنگاميكه در بيت المقدس او را درد مخاض گرفت ندا رسيد كه از اينجا بيرون شو اينجا عبادتگاه است و زايشگاه نيست) و من داخل خانه خدا شدم و از ميوه‏هاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بيرون آيم هاتفى ندا كرد اى فاطمه نام او را على بگذار كه او على است و خداوند على الاعلى فرمايد من نام او را از نام خود گرفتم و بادب خود تأديبش كردم و او را بغامض علم خود آگاه گردانيدم و اوست كه بتها را از خانه من ميشكند ...

  • نوخه - حضرت فاطمه (س)

    نوحه شب شهادت دریافت فایل صوتی امشب شب بی مادری زینب کبراست فردا علی و خانة در بستة زهراست امان از دل حیدر امان از دل حیدر  امشب نفس فاطمه شد حبس به سینه فردا ز غمش گریه کند شهر مدینه امان از دل حیدر امان از دل حیدر  امشب بنویسید به دیوار مدینه فردا حسنینند عزادار مدینه امان از دل حیدر امان از دل حیدر امشب رود از دست علی یار غریبش یک خانة بی فاطمه فرداست نصیبش امان از دل حیدر امان از دل حیدر  امشب گل و پروانه و بلبل به خروشند فردا ز غم شمع سیه جامه بپوشند امان از دل حیدر امان از دل حیدر  امشب حرم فاطمه زوار ندارد جز مهدی موعود عزادار ندارد امان از دل حیدر امان از دل حیدر   نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها دریافت فایل صوتی فروغ دیده علی مادر ای مادر اول شهیده علی مادر ای مادر ای حامی حیدر در بین دشمن ها مادر ز جا برخیز باشد علی تنها مظلومه، مظلومه، مظلومه ای مادر ای شمع جمع اهل بیت از چه خاموشی چشمان خود را بسته ای یا که مدهوشی ای چشم ما از تو روشن مرو مادر بی من مرو مادر، بی من مرو مادر مظلومه، مظلومه، مظلومه ای مادر بودی عزادار و عجب یاریت کردند بهر تو جای دسته گل هیزم آوردند از شعله آتش شد خانه ات روشن من بودم و فریاد تو بودی و دشمن مظلومه، مظلومه، مظلومه ای مادر  با آنکه از داغ پدر خون جگر بودی تنهاترین یار علی پشت در بودی تو بودی و دود و باغ خزان دیده یک میوه نارس از شاخه شد چیده مظلومه، مظلومه، مظلومه ای مادر  وقتی که در شد باز تو پشت در بودی در موج دشمن همچنان با پدر بودی من مثل یک جوجه پیوسته لرزیدم دستی که بالا رفت با چشم خود دیدم مظلومه مظلومه مظلومه ای مادر  هم بر سرت آمد بلا هم بلی گفتی جان را گرفتی روی دست یا علی گفتی در آن رخ نیلی نور هدایت بود قانون ایثار و عشق و ولایت بود مظلومه مظلومه مظلومه ای مادر  مادر مدال تربیت از تو دارم من بعد از تو در بیت علی خانه دارم من من زینبم مادر، من زینبم مادر بعد از تو حامی این مکتبم مادر مظلومه، مظلومه، مظلومه ای مادر بی گناه دریافت فایل صوتی از نهاد علی خیزد این زمزمه کشته شد بی گناه، محسن فاطمه فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه نخل گلزار وحی فضه را زد صدا میوه اش با لگد شد ز شاخه جدا فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه یا محمد زخاک سر برآر و ببین پاره پیکرت گشته نقش زمین فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه جای یاری به من یاورم را زدند دست من بسته بود، همسرم را زدند فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه همسرم را در این آستانه زدند با چه جُرمی به او تازیانه زدند فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه تربتت را به اشک شستشو می کنم بی تو مرگ از خدا آرزو می کنم فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمه شمعم و بین جمع بی صدا ...

  • عکس های امام علی ع

    عکس های امام علی ع

    عکس های جالب در مورد امام علی  

  • نوحه - حضرت قاسم (ع)

    نوحه حضرت قاسم علیه السلام(1) دریافت فایل صوتی لاله بیارید از حرم ای بنی هاشم! بعـد عـلی‌اکبرم کشته شـد قاسم واویلتا واویلتا آه و واویلا **** یاسمن سرخ حسن در حرم آمد صـد پـاره مثـلِ پیکرِ اکبرم آمد واویلتا واویلتا آه و واویلا **** لالة پرپر شـده در چمنم قاسم! قــرآن پاره پارۀ حسنم قاسم! واویلتا واویلتا آه و واویلا **** ای بی‌زره سرباز من چشم خود وا کن بــرای غـربت عمــو نالـه بـر پا کن واویلتا واویلتا آه و واویلا تـو بهر من مثل علی‌اکبرم بودی بعد از برادرم حسن، پسرم بودی واویلتا واویلتا آه و واویلا **** لب تشنه دست و پا زدی بر روی دستم خیــز و بــزن مرا صدا من عمو هستم واویلتا واویلتا آه و واویلا **** آب از عمو کردی طلب، تشنه جان دادی مـن گریـه کردم تـا تـو از نفس افتادی واویلتا واویلتا آه و واویلا دودریا اشک 1- غلامرضا سازگار   نوحه حضرت قاسم (2) دریافت فایل صوتی یــوسف گــل پیــرهنم قاسمکشـته خــونین بــدنم قـاسملاله ســرخ حسنــم قــاسمجان عمو جانت شود به قربانت **** شرمنـده‌ام از لـب عطشــانت گریــه کنـم بـه چشم گریانت یـا بـه تـن و زخم فــراوانت جان عمو جانت شود به قربانت **** دیــده گشـا گریـه برایم کن بــا دل بشکسته دعــایم کن بــار دگــر عمـو صدایم کن جان عمو جانت شود به قربانت ز خــون بـه چهره آبرو داری شهـد شهـادت بــه گلو داری زمــزمۀ عمــو عمـــو داری جان عمو جانت شود به قربانت **** ای زرهــت پیـرهنت قـاسمکشته مــرا زخم تنت قـاسمخلـعت شـادی کفنت قـاسمجان عمو جانت شود به قربانت **** تـا کـه بـه گردن کفنت کردم یـاد جراحـات تنـت کـردم گریـه بـه زخم بـدنت کـردم جان عمو جانت شود به قربانت تـو پسـرِ بــرادرم بـودی نور دو چشمانِ ترم بودی مثــل علــی‌اکبرم بــودی جان عمو جانت شود به قربانت دودریا اشک1-غلامرضا سازگار   جانبازی من بسیجی نوجوان کربلایم جان نثار و یادگار مُجتبایم من یتیم ام، من یتیم ام، من یتیم ام «تکرار» من چراغ جان فروز راه عشقم فارغ التحصیل دانشگاه عشقم من یتیم ام، من یتیم ام، من یتیم ام «تکرار» رُخصتم دِه تا نمایم جانفشانی بعد اکبر می نخواهم زندگانی من یتیم ام، من یتیم ام، من یتیم ام «تکرار» ای عمو من قاسم نادیده کامم قرعه ی عشق تو افتاده به نامم من یتیم ام، من یتیم ام، من یتیم ام «تکرار» از عنایت بر یتیمی کن نظاره ای عمو شد قاسم تو پاره پاره من یتیم ام، من یتیم ام، من یتیم ام «تکرار»   آلاله شد قاسم مه لقا، عازم به میدان اهل حرم آورید آیینه قرآن ای مادر قاسم بیا بهر جوانت کن دعا یکساعت دیگر شوی همدرد لیلا آه و واویلا «تکرار» می بوید و می بوسد دست عمو را یاد پدر می کند چون بوسد او را گوید ...

  • مدح و منقبت حضرت محمّد (ص)

      " پيامبر آشنا " سخنان شهید شیخ احمد کافی (ره) : يكبار رسول اكرم صلى الله عليه‏ و آله و سلم‏ براى تجارت به مقصد شام حركت‏ كردند0 در بين راه، كاروان تجار به دِيرى رسيد كه كشيشى در آن زندگى مى كرد و در كنار دِير هم‏ درختى خشكيده و كهنسال وجود داشت‏0 كاروان همانجا اطراق كرد و همه به استراحت پرداختند0 پيامبر هم در پاى آن درخت خشكيده به استراحت‏ نشست‏0 راهب دِير كه مشغول عبادت و قرائت انجيل‏ بود، چشمش از پنجره به جوانى زيبا افتاد كه زير درخت خشكيده اى به استراحت نشسته و درخت هم كم‏ كم در حال سبز شدن است‏0 راهب از دِير بيرون آمد و شروع به پرسيدن مشخصات پيامبر از افراد كاروان نمود0 به او گفتند : اين محمد ( صلى‏ الله عليه و آله و سلم ) است كه پدرش عبدالله، مادرش آمنه و جدش عبدالمطلب است‏0 راهب در نزديكى پيامبر ايستاد و شروع به تطبيق مشخصات‏ آن حضرت با نشانه هاى مذكور در انجيل نمود كه‏ ناگهان پيامبر فرمود : برادر مسيحى ! گمشده تو من هستم، آنكه برادرم عيسى در انجيل وعده اش راداده من هستم‏0   در مدح حضرت رسول اکرم (ص) از بام و در کعبه به گردون رسد آواز کامشب در رحمت به سماوات شده باز بت های حرم در حرم افتاده به سجده ارواح رسل راست هزاران پر پرواز کعبه زده بر عرش خدا کوس تفاخر مکه شده زیبا دل افروز و سرافراز جا دارد اگر در شرف و مجد و جلالت امشب به سماوات کند خاک زمین ناز از ریگ روان گشته روان چشمه ی توحید یا کوه و چمن باز چو من نغمه کند ساز دشت و در و بحر و برو، جن و بشر و حور در مدح محمد همه گشتند هم آواز هر ذره ی کوچک شده یک مهر جهان تاب هر قطره ی ناچیز چو دریا کند اعجاز جبرئیل سر شاخه ی طوبی چو قناری در وصف محمد لب خود باز کند باز جبرئیل چه آرد؟ چه بخواند؟ چه بگوید؟ جایی که خداوند به قرآن کند آغاز خوبان دو عالم همه حیران محمد یک حرف ز مدحش شده ما کان محمد این است که برتر بود از وهم کمالش جز ذات الهی همه مبهوت جلالش رضوان شده دلداده ی مقداد و ابوذر فردوس بود سائل درگاه بلالش والله قسم نیست عجب گر لب دشمن چون دوست ز هم بشکفد از خلق و خصالش هرگز به نمازی نخورد مهر قبولی هرگز، صلوات ار نفرستند به آلش بی رهبریش خواهد اگر اوج بگیرد حتی ملک العرش بسوزد پر و بالش یوسف ببرد حسن خود از یادگر او را یک منظره در خاطره افتد ز خیالش این است همان مهر درخشنده که تا حشر یک لحظه به دامن نرسد گرد زوالش گل سبز شود از جگر شعله ی آتش در وادی دوزخ فتد ار عکس جمالش چون ذات خدای ازلی لیس کمثله باید که بخوانیم فراتر زمثالش ایجاد بود قبضه ای از خاک محمد افلاک بود بسته به لولاک محمد ای جان جهان بسته به یک نیم نگاهت دل گشته چو گل سبز به خاک سر راهت هم بام ...

  • علی که بود؟

    علي (ع) روزي که به نماز ايستاد و مردم نيز به او اقتدا کردند، يکي از خوارج به نام «ابن الکواء» فريادش بلند شد و آيه اي را به عنوان کنايه به علي (ع) بلند خواند:«و لقد اوحي اليک و الي الذين»(1) اين آيه خطاب به پيغمبر (ص) است که به تو و همچنين پيغمبران قبل از تو وحي شد که اگر مشرک شوي اعمالت از بين مي رود، و از زيانکاران خواهي بود، «ابن الکواء» با خواندن اين آيه خواست به علي (ع) گوشزد کند که سوابق تو را در اسلام مي‌دانيم، اول مسلمان هستي، پيغمبر تو را به برادري انتخاب کرد، در ليله‌المبيت فداکاري درخشاني کردي و در بستر پيغمبرخفتي و خودت را طعمه شمشيرها قرار دادي، و بالاخره خدمات تو به اسلام قابل انکار نيست، اما خدا به پيغمبرش هم گفته، اگر مشرک بشوي اعمالت به هدر مي‌رود، و چون تو اکنون کافر شدي، اعمال گذشته‌ات را به هدر دادي، علي(ع) تا صداي مرد به قرآن بلند شد سکوت کرد. آيه که تمام شد علي (ع) نماز را ادامه داد، باز «ابن الکواء» آيه را تکرار کرد، بلافاصله علي (ع) سکوت نمود، علي سکوت مي‌کرد. چون دستور قرآن است که :«هنگاميکه قرآن خوانده مي‌شود گوش فرا دهيد، و خاموش شويد». بعد از چند مرتبه‌اي که آيه را تکرار کرد، و مي‌خواست وضع نماز را به هم بزند، علي (ع) اين آيه را خواند، :«فاصبرو وعدالله‌الحق»(2) صبر کن وعده خدا حق است و فرا خواهد رسيد، اين مردم بي‌ايمان و يقين، تو را تکان ندهند و سبکسارت نکنند». ديگر اميرالمؤمنين (ع) اعتنايي به سخن فرد نکرد، و به نماز خود ادامه داد. 1- : سوره زمر،‌ آيه 65 2- : سوره رم آيه 60 منبع : کتاب جاذبه و دافعه علي (ع) http://www.m-motahari.com

  • رمز جاذبه علی

    سبب دوستی و محبت علی در دلها چیست؟ رمز محبت را هنوز کسی کشف نکرده است،یعنی نمی توان آنرا فرموله کرد و گفت اگر چنین شد چنان می شود و اگر چنان شد چنین می شود،ولی البته رمزی دارد.چیزی در محبوب هست که برای محب از نظر زیبایی خیره کننده است و او را به سوی خود می کشد.جاذبه و محبت در درجات بالا«عشق »نامیده می شود.علی محبوب دلها و معشوق انسانهاست،چرا؟و در چه جهت؟فوق العادگی علی در چیست که عشقها را بر انگیخته و دلها را به خود شیفته ساخته و رنگ حیات جاودانی گرفته است و برای همیشه زنده است؟چرا دلها همه خود را با او آشنا می بینند و اصلا او را مرده احساس نمی کنند بلکه زنده می یابند؟ مسلما ملاک دوستی او جسم او نیست،زیرا جسم او اکنون در بین ما نیست و ما آن را احساس نکرده ایم.و باز محبت علی از نوع قهرمان دوستی که در همه ملتها وجود دارد نیست. هم اشتباه است که بگوییم محبت علی از راه محبت فضیلتهای اخلاقی و انسانی است و حب علی حب انسانیت است.درست است علی مظهر انسان کامل بود و درست است که انسان نمونه های عالی انسانیت را دوست می دارد اما اگر علی همه این فضایل انسانی را که داشت می داشت:آن حکمت و آن علم،آن!284 فداکاریها و از خود گذشتگی ها،آن تواضع و فروتنی،آن ادب،آن مهربانی و عطوفت،آن ضعیف[نوازی]،آن عدالت،آن آزادگی و آزادیخواهی،آن احترام به انسان،آن ایثار،آن شجاعت،آن مروت و مردانگی نسبت به دشمن،و به قول مولوی: در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود که داند کیستی؟ آن سخا و جود و کرم و...اگر علی همه اینها را که داشت می داشت اما رنگ الهی نمی داشت، مسلما این قدر که امروز عاطفه انگیز و محبت خیز است نبود. علی از آن نظر محبوب است که پیوند الهی دارد.دلهای ما به طور نا خود آگاه در اعماق خویش با حق سر و سر و پیوستگی دارد،و چون علی را آیت بزرگ حق و مظهر صفات حق می یابند به او عشق می ورزند.در حقیقت پشتوانه عشق علی پیوند جانها با حضرت حق است که برای همیشه در فطرتها نهاده شده،و چون فطرتها جاودانی است مهر علی نیز جاودان است. نقطه های روشن در وجود علی بسیار است اما آنچه برای همیشه او را درخشنده و تابان قرار داده است ایمان و اخلاص اوست و آن است که به و جذبه الهی داده است. سوده همدانی،بانوی فداکار و دلباخته علی،در مقابل معاویه بر علی درود فرستاد و در وصفش گفت: صلی الاله علی روح تضمنها قبر فاصبح فیه العدل مدفونا قد حالف الحق لا یبغی به بدلا فصار بالحق و الایمان مقرونا درود خداوند بر روانی باد که او را خاک بر گرفت و عدل نیز با وی مدفون گشت.با حق پیمان بسته بود که به جای آن بدلی نگزیند،پس با حق و با ایمان مقرون گشته بود. صعصعة بن صوحان عبدی نیز یکی ...