دادخواست جلب ثالث

  • هزینه دعوای جلب ثالث

    آیا هزینه جلب ثالث با دعوای اصلی برابر است یا نسبت به تقویم خواسته دادخواست جلب ثالث هزینه  مشخص می شود.   چند روز پیش -  بیست و هشت بهمن 88 13 -  در شعبه 33 دادگاه عمومی مشهد جلسه رسیدگی داشتم که در آن دادگاه ایرادی مطرح شد که در  دعوای جلب شخص ثالث می بایست طبق ذیل ماده 137 قانون آیین دادرسی مدنی که اشعار می دارد: «جریان دادرسی در مورد جلب شخص ثالث ، شرایط دادخواست و نیز موارد رد یا ابطال آن همانند دادخواست اصلی خواهد بود » همسان با دعوای اصلی  هزینه دادرسی پرداخت گردد در حالی که من خواسته دعوای جلب ثالث خود را به خواسته استرداد لاشه چک مقوم به پنجاه میلیون و هزار ریال  نموده بودم لذا دفاع نمودم که این ماده در خصوص هزینه دادرسی سخنی به میان نیاورده و تنها شرایط دادخواست را چه از تعداد نسخ و اصحاب دعوا و شرایط رد و ابطال همانند دادخواست اصلی دانسته است و هزینه دادرسی جلب ثالث به نسبت خواسته ای که در آن مطرح می شود باید تقویم و هزینه آن پرداخت شود که ممکن است  خواسته ی مطر در دعوای جلب ثالث غیر مالی، کمتر یا بیشتر از خواسته اصلی باشد در واقع جلب شخص ثالث به خودی خود یک عنوان است برای دادخواست و دعوا مثل دعوای متقابل یا ورود ثالث یا دعوای اضافی است  که همه ی این دعاوی باید به نسبت خواسته یشان هزینه دادرسی داشته باشند و خود این عناوین به خودی خود خواسته محسوب نمی شود  لذا خواسته ما از طرح دعوای جلب ثالث باید مورد تقویم قرار گیرد , صرف نظر از دعوای اصلی، که البته دعوای جلب شخص ثالث باید ارتباط کامل با دعوای اصلی داشته باشد . دادگاه که تمام شد با خودم گفتم ببینم آقای دکتر عبدالله شمس در این باره چه می گوید به جلد سوم کتاب آیین دادرسی ایشان مراجعه کردم و با کمال تعجب دیدم که ایشان قبول دارند که خواسته ی دادخواست جلب ثالث باید مشخص شود و تقویم شود ولی قائل به این مطلب هم هستند که خواسته دادخواست جلب شخص ثالث میتواند مشخص نباشد و در هر حال هزینه دعوای جلب ثالث باید با دعوای اصلی برابر باشد.   تا اینکه یکشنبه شانزدهم اسفند در شعبه 36 همین مسئله ی جلب ثالث پیش آمد وکیل خواهان درپرونده اصلی مطالبه وجه خود ؛ جلب ثالث را به خواسته غیر مالی تعریف نموده بود که بر خلاف نظر باطنی خود به همین ماده 137 ق آدم  استناد نمودم و از نظر دکتر شمس سود بردم  و دادگاه به این ایراد توجه نمود . در حالی که وکیل خواهان با نظرات باطنی من هم نظر بود و می گفت اگر من در دعوای جلب ثالث هزینه دعوای اصلی را بپردازم این به این معنی است که من مطالبه وجه خود را به مجلوب ثالث توجه داده ام  و از دعوای اصلی ام عدول کرده ام در حالی که من از جلب ثالث برای حضور، ...



  • جلب شخص ثالث

    چنانچه هر يك از اصحاب دعوا حضور شخص ثالثي را در پرونده خود لازم دانسته به عبارتي ديگر جلب شخص ثالثي را لازم بدانند و قصد اثبات اين امر را به دادگاه داشته باشند كه فرد ديگري نيز در دعواي مطروحه مي بايستي در دادگاه حاضر شود مي توانند تا پايان اولين جلسه دادرسي جهات و دلايل مربوطه را اعلام  نموده و ظرف سه روز پس از جلسه با تقديم دادخواست از دادگاه جلب شخص ثالث را خواستار شوند چه اينكه پرونده در دادگاه نخستين مطرح باشد و يا در دادگاه استان . بنابراين دقت لازم را در اين خصوص نموده و مبحث ورود شخص ثالث را با جلب شخص ثالث اشتباه نگرفته و به تفاوتهاي موجود دقت نماييد. در جلب شخص ثالث فقط مي توانيد تا پايان اولين جلسه اين امر را به اطلاع دادگاه رسانده و ظرف سه  روز پس از جلسه نيز دادخواست جلب شخص ثالث را تقديم دادگاه نماييد لكن در دعواي ورود شخص ثالث تا زماني كه دادرسي به پايان نرسيده مي توانيد به عنوان شخص ثالث وارد پرونده شويد البته در صورت قائل بودن  حقوقي براي خود در دعواي طرفين پرونده. دادخواست جلب شخص ثالث و مدارك پيوست آن نيز به مانند دادخواست ورود شخص ثالث بايد به تعداد اصحاب دعوا به علاوه يك نسخه اضافه باشد. به مانند دعوي ورود شخص ثالث چنانچه براي ابلاغ دادخواست و مدارك پيوست آن براي طرفين دعوا مهلت كافي وجود نداشته باشد، دادگاه وقت دادرسي را تغيير داده و به اصحاب دعوا ابلاغ مي نمايد. شخص ثالثي كه جلب مي شود ( به دادگاه فراخوانده مي شود ) خوانده محسوب شده و تمام مقررات راجع به خوانده درباره او جاري است. چنانچه بر دادگاه اثبات شود كه طرح دعواي جلب شخص ثالث به منظور تأخير در رسيدگي است مي تواند دادخواست جلب را ازدادخواست اصلي جدا نموده و به هر يك جداگانه رسيدگي نمايد. بنابراين در در صورت اطمينان از ورود به پرونده و يا جلب شخص ثالث در پرونده به اين امر اقدام نماييد تا با مشكلاتي مانند اطاله دادرسي و تحمل هزينه هايي در اين زمينه مواجه نشويد. بارها و بارها مشاهده نمودم كه شخص ثالثي در پرونده اي داراي حقوقي بوده و از طرح دعواي طرفين پرونده نيز مطلع بوده لكن از اينكه مي توانسته به عنوان شخص ثالث وارد پرونده شود و حقوق خود را مطالبه نمايد بي خبر بوده و همين عدم آگاهي باعث گرديده كه نتواند به حقوق خود دست يابد و بعدها خود مستقلاً نسبت به طرح دعوي اقدام نموده و با گذشت زمان مواجه با مشكلاتي شده است همچنين از اينكه مي بايستي شخص ثالثي را وارد پرونده نمايند لكن به دليل عدم آگاهي از اين امر آن را به اطلاع دادگاه نرسانده و يا اينكه ظرف سه روز پس ازپايان اولين جلسه دادگاه، دادخواست جلب شخص ثالث را به دادگاه ارائه ...

  • جلب شخص ثالث

    جلب شخص ثالث یکی از حقوق خواهان در جلسه اول دادرسی اینست که اگر حضور شخص ثالثی را در دعوا لازم می‏داند،تا پایان جلسه اول دادرسی،جهات و دلایل آن را بیان کرده و ظرف سه روز از اولین جلسه دادرسی،دادخواست مربوطه را تقدیم نماید.البته این حق مخصوص خواهان‏نیست و خوانده نیز دارای چنین حقی می‏باشد لیکن تقاضای جلب ثالث فقط در جلسه اول‏دادرسی پذیرفته می‏شود و در جلسات بعدی،چنین تقاضایی از طرفین دعوا پذیرفته نمی‏شود.ماده 135 قانون آیین دادرسی در امور مدنی مقرر می‏دارد:«هریک از اصحاب دعوا که جلب‏شخصی ثالثی را لازم بداند می‏تواند تا پایان جلسه اول دادرسی،جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف سه روز پس از جلسه با تقدیم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را نماید چه دعوا در مرحله نخستین باشد یا تجدیدنظر».در مواد 274 و 276 قانون آیین دادرسی مدنی‏سابق نیز حکمی مشابه حکم مذکور در ماده 135 پیش‏بینی شده بود. جلب شخص ثالث یکی از طواری دادرسی است که بررسی جزئیات آن خارج از موضوع‏مقاله حاضر است،لیکن در اینجا یادآوری می‏گردد که معمولا اصحاب دعوا وقتی شخص‏ثالثی را به دادرسی جلب می‏کنند که رأی صادره در دعوای مطروحه بین آنها به‏نحوی باحقوق آن شخص ارتباط داشته و احتمال بدهند که او در آینده اعتبار این رأی را قبول نداشته‏و نسبت به آن اعتراض ثالث نماید.(متین دفتری،همان،ص 326)به عبارت دیگر،با جلب شخص‏ثالث در دادرسی و محکوم شدن یا تشریک او در حکم محکومیت،از گریز او از دایره اعتبار امر مختومه و استفاده از حربهء اعتراض ثالث جلوگیری می‏گردد.(حسینی،مجله حقوقی و قضایی‏دادگستری،شماره 36،ص 38).بنابراین،جلب شخص ثالث جنبهء تأمین و احتیاطی دارد.(صدرزاده افشار، همان،ص 335). طبق نص صریح ماده 135 قانون آیین دادرسی در امور مدنی،هریک از اصحاب دعوا که‏جلب ثالثی را لازم بداند،باید در جلسه اول دادرسی جهات و دلایل جلب ثالث را بیان کرده و حداکثر تا سه روز بعد از جلسه اول با تقدیم دادخواست،جلب ثالث را تقاضا نماید.شخص‏ثالثی که به دادرسی جلب می‏شود،خوانده دعوا محسوب شده و تمام مقررات مربوط به‏خوانده دعوا دربارهء او رعایت می‏شود(ماده 139 قانون مذکور).کسی که شخص ثالثی را به‏دادرسی دعوت می‏کند،جالب ثالث و ثالثی که به دعوا جلب می‏شود مجلوب ثالث نامیده‏می‏شود.(صدرزاده افشار،همان،متین دفتری،همان،ص 327). معمولا جلب ثالث،توسط خوانده دعوا صورت می‏گیرد.به‏عنوان مثال،«الف»قطعه زمینی‏را به«ب»فروخته و«ب»متصرف آن شده است.شخص دیگری با اقامه دعوی به طرفیت‏«ب»ادعای مالکیت نسبت به زمین مذکور را نموده و تقاضای خلع ید او را نموده است.«ب»که خوانده ...

  • ورود شخص ثالث و جلب شخص ثالث

    مبحث پنجم از فصل هشتم از باب سوم قانون آئين دادرسي مدني به ورود شخص ثالث و مبحث ششم از همين فصل و باب به جلب شخص ثالث اختصاص داده شده دعاوي ورود و جلب ثالث از دعاوي ناشناخته اي است كه در قانون آئين دادرسي مدني ذكر شده است ناشناخته نه از اين حيث كه براي محكمه و يا اصحاب دعوا نا آشنا باشد بلكه از اين بابت كه چگونگي طرح اين دعاوي بر مردم روشن نيست به ويژه اين كه قانون هم از ماده 270 تا 283 يعني جمعاً در سيزده ماده آن را عنوان نموده است به همين جهت بحث و گفتگو در اطراف آن شايد بتواند كمي از معضلات و پيچيدگيهاي آن را بگشايد بنابراين تا آنجا كه ممكن بود سعي شده مطلب با زباني ساده و دور از چهارچوب مواد خشك قانون و يا كلمات نامأنوس بيان گردد . <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> ابتدا به تعريف ثالث مي پردازيم ببينيم كيست ؟ و به چه كسي اطلاق مي شود ؟

  • هزینه جلب ثالث

    هزینه جلب ثالث با دعوای اصلی برابر است یا نسبت به تقویم خواسته دادخواست جلب ثالث هزینه  مشخص می شود.   چند روز پیش -  بیست و هشت بهمن 88 13 -  در شعبه 33 دادگاه عمومی مشهد جلسه رسیدگی داشتم که در آن دادگاه ایرادی مطرح شد که در  دعوای جلب شخص ثالث می بایست طبق ذیل ماده 137 قانون آیین دادرسی مدنی که اشعار می دارد: «جریان دادرسی در مورد جلب شخص ثالث ، شرایط دادخواست و نیز موارد رد یا ابطال آن همانند دادخواست اصلی خواهد بود » همسان با دعوای اصلی  هزینه دادرسی پرداخت گردد در حالی که من خواسته دعوای جلب ثالث خود را به خواسته استرداد لاشه چک مقوم به پنجاه میلیون و هزار ریال  نموده بودم لذا دفاع نمودم که این ماده در خصوص هزینه دادرسی سخنی به میان نیاورده و تنها شرایط دادخواست را چه از تعداد نسخ و اصحاب دعوا و شرایط رد و ابطال همانند دادخواست اصلی دانسته است و هزینه دادرسی جلب ثالث به نسبت خواسته ای که در آن مطرح می شود باید تقویم و هزینه آن پرداخت شود که ممکن است  خواسته ی مطر در دعوای جلب ثالث غیر مالی، کمتر یا بیشتر از خواسته اصلی باشد در واقع جلب شخص ثالث به خودی خود یک عنوان است برای دادخواست و دعوا مثل دعوای متقابل یا ورود ثالث یا دعوای اضافی است  که همه ی این دعاوی باید به نسبت خواسته یشان هزینه دادرسی داشته باشند و خود این عناوین به خودی خود خواسته محسوب نمی شود  لذا خواسته ما از طرح دعوای جلب ثالث باید مورد تقویم قرار گیرد , صرف نظر از دعوای اصلی، که البته دعوای جلب شخص ثالث باید ارتباط کامل با دعوای اصلی داشته باشد . دادگاه که تمام شد با خودم گفتم ببینم آقای دکتر عبدالله شمس در این باره چه می گوید به جلد سوم کتاب آیین دادرسی ایشان مراجعه کردم و با کمال تعجب دیدم که ایشان قبول دارند که خواسته ی دادخواست جلب ثالث باید مشخص شود و تقویم شود ولی قائل به این مطلب هم هستند که خواسته دادخواست جلب شخص ثالث میتواند مشخص نباشد و در هر حال هزینه دعوای جلب ثالث باید با دعوای اصلی برابر باشد.   تا اینکه یکشنبه شانزدهم اسفند در شعبه 36 همین مسئله ی جلب ثالث پیش آمد وکیل خواهان درپرونده اصلی مطالبه وجه خود ؛ جلب ثالث را به خواسته غیر مالی تعریف نموده بود که بر خلاف نظر باطنی خود به همین ماده 137 ق آدم  استناد نمودم و از نظر دکتر شمس سود بردم  و دادگاه به این ایراد توجه نمود . در حالی که وکیل خواهان با نظرات باطنی من هم نظر بود و می گفت اگر من در دعوای جلب ثالث هزینه دعوای اصلی را بپردازم این به این معنی است که من مطالبه وجه خود را به مجلوب ثالث توجه داده ام  و از دعوای اصلی ام عدول کرده ام در حالی که من از جلب ثالث برای حضور، وجهی ...

  • اعمال ماده 2"گـزارش اصلاحي "جلب ثالث "ماده 135"ابلاغ حکم"ابلاغ قانوني "دستور موقت

    اعمال ماده 2 قانون نحوه محکوميت‌هاي مالي درخصوص گزارش اصلاحي پرسش: آيا پذيرش اعمال ماده 2 قانون نحوه اجراي مـحـکـومـيـت‌هـاي مـالـي در خـصـوص گـزارش اصلاحي صحيح است؟ پاسخ:  ‌ با توجه به اين که ماده 184 قانون آيين دادرسي مدني مقرر داشته است: <گزارش اصلاحي مانند احکام دادگاه‌ها به اجرا گذاشته مي‌شود>، بنابراين اعمال ماده 2 قانون نحوه اجراي محکوميت‌هاي مالي شامل گزارش اصلاحي هم مي‌شود. دادخواست جلب ثالث خارج از مهلت قانوني پرسش: چـنانچه دادخواست جلب ثالث خارج از مهلت سه‌روزه تقديم شده باشد، آيا دادگاه بايد به ايـن دادخـواسـت بـه ‌عنوان دادخواستي مستقل رسيدگي ‌کند يا اين که مکلف به صدور قرار رد آن است؟ در صورت صحيح بودن صدور قرار رد دادخواست، اين قرار بايد در وقت فوق‌العاده صادر شود يا با تعيين وقت قرار دادرسي؟ پاسخ:  ‌ با توجه به ماده 135 قانون آيين دادرسي مدني و مستفاد از ماده 139 اين قانون، چنانچه خواهان جلب ثـالـث در مـهـلـت مـقـرر قـانـونـي اقدام به تقديم دادخواست ننمايد، به دادخواست او به طور مستقل رسيدگي خواهد شد. ابلاغ حکم پرسش: مأمور ابلاغ به منظور ابلاغ حکم به نشاني اعلامي که از سوي تجديدنظرخواه مشخص شده، مـراجـعـه مـي‌کـنـد؛ اما نامبرده در نشاني مذکور شناسايي نمي‌شود. مأمور مراتب را به دادگاه اعلام مي‌دارد. با توجه به اين که رأي الصاق نشده است، آيا نيازي به الصاق وجود دارد؟ آيا چنين ابلاغي قانوني محسوب مي‌شود؟ پاسخ:  ‌ با توجه به ماده 79 قانون آيين دادرسي مدني و مستفاد از ماده 70  اين قانون، در مواردي‌ که تجديد نظرخواه در محل تعيين شده شناخته نمي‌شود، مأمور ابلاغ بايد ضمن الصاق اعلاميه در محل تعيين شده اوراق مربوطه را به دفتر دادگاه عودت ‌دهد و اين ابلاغ قانوني محسوب مي‌شود. صدور دستور موقت مبني بر جلوگيري از نقل و انتقال در دعواي ابطال سند مالکيت پرسش: در دعـواي ابطال سند مالکيت و تقاضاي صدور دستور موقت مبني بر توقيف و جلوگيري از نقل و انتقال پلاک ثبتي، چنانچه پلاک ثبتي در رهن باشد، آيا امکان صدور دستور موقت ميسر است؟ پاسخ:  ‌ صدور دستور موقت به‌منظور جلوگيري از نقل و انتقال ملک با توجه به‌خواسته خواهان که ابطال سند مالکيت بوده و با رعايت ماده 319 قانون آيين دادرسي مدني  و مستندات خواهان و ضمن حفظ حقوق مرتهن فاقد اشکال است. دادگاه صالح براي رسيدگي به موضوع طلاق  ‌ پرسش: چنانچه محل اقامت اصلي زوج در يک حوزه قضايي باشد؛ اما به جهتي زوج در شهرستان ديگري در حبس به سر برد و زوجه بخواهد دادخواست طلاق ارائه کند، چه شهري صالح به رسيدگي است؟ در صورتي‌که نشاني زوج در دادخواست ...

  • ورود ثالث

      ورود  ثا لث ورود ثالث طبق قانون ایران مبحث پنجم از فصل هشتم از باب سوم قانون آئين دادرسي مدني به ورود شخص ثالث اختصاص داده شده است. مبحث اول:هرشخصي اعم ازحقيقی يا حقوقي كه خود را در دعواي حقوقي بين دو نفرذيحق بدانديادر حاكم شدن يكي از طرفين  خود را ذينفع بداند مي تواند با تقديم دادخواست قبل از اعلام ختم رسيدگي وارد دعوا شود يكي از طرفين وارد دعوا مي شود دادخواست ورود شخص ثالث و رونوشت مدارك و ضمايم آن بايد به تعداد اصحاب دعواي اصلي به علاوه يك نسخه باشد و شرايط آن مانند شرايط دادخواست اصلي و با رعايت تشريفات مربوطه است.  براي مثال وارد ثالث بايد هزينه دادرسي بپردازد يا دادخواست او بدون نقص باشد.  همين كه دادخواست شخص ثالث به دفتر دادگاه رسيد و تشريفات آن رعايت شد وقت رسيدگي به دعواي اصلي به وارد ثالث اعلام مي‌شود و يك نسخه از دادخواست و ضمايم و مدارك آن براي طرفين دعواي اصلي ارسال مي‌شود.در دعاوي مدني و پرونده هاي مربوط علي الاصول خواهان و خوانده شركت دارند كه به آنان طرفين اصلي دعوا گفته مي شود اما گاهي غير از طرفين اصلي دعوا شخص ديگري هم در دعوي حقوقي شركت و مداخله مي نمايد كه چنين شخصي را ثالث گويند كه ممكن است شخص حقيقي يا حقوقي باشد . شخص ثالث گاه رأساً خود در دعواي اصلي دخالت مي نمايد و زماني بدون ميل و اراده خويش به عبارت ديگري يكي از اصحاب دعوا او را به دادرسي مي خواند حالت اول را ورود ثالث و حالت دوم را جلب ثالث مي گويند بنابراين چون ورود ثالث و جلب ثالث از اموري هستند كه در جريان رسيدگي به دعوا پيش مي آيند آنان را در رديف امور اتفاق مثل ايرادات و تأمين خواسته و غيره دانسته اند . چگونگي اقامه دعوي ورود ثالث و تشريفات رسيدگي                                                          دعوي شخص ثالث  بايد به موجب دادخواست اقامه شود و مرجع تسليم دادخواست دادگاهي است كه دعوي اصلي در آن  مطرح است در ستون خواهان نام  ثالث  قيد مي شو د و طرفين دعوي اصلي نامشان در ستون خوانده خواهد  بود و دعوي وارد ثالث به طرفيت آنان خواهد بود خواسته دعواي ورود ثالث يا همان خواسته دعوي اصلي است يا كمتر از آن ولي هيچ گاه خواسته بيشتر از خواسته دعوي اصلي يا مغاير با آن نمي تواند باشد بدين تويض كه اگر ثالث خود را ذينفع  در محق شدن يكي از طرفين  بداند يا  نسبت به تمام خواسته اصلي اداعاي حقي نمايد خواسته دعوي ثالث با خواسته دعوي اصلي مساوي و بي تفاوت است ولي اگر ثالث نسبت به يك قسمت از خواسته اصلي ادعاي حقي نمايد دراين صورت ميزان خواسته كمترازخواسته دعوي اصلي است. واردثالث چون عنوان خواهان راداردبايستي تشريفاتي  ...

  • جلب ثالث

    در نشست قضایی دادگستری محترم تبریز تیرماه سال 87این سوال مطرح گردیده است که آیا خوانده دعوای جلب ثالث فقط مجلوب ثالث است یا اینکه طرف دیگر دعوای اصلی نیز باید به عنوان خوانده در دادخواست جلب ثالث قید گردد؟نظر اکثریت در این نشست قضایی به این شرح می باشد:دعوا بین طرفین اصلی پرونده قبلا شروع شده و در جریان است و بدین جهت طرح یک دعوای دیگر از جانب خواهان علیه خوانده اقدامی بیهوده خواهد بود .اگرخوانده اصلی نیز در صدد طرح دعوا علیه خواهان باشد می تواند با اقامه دعوای تقابل به مقصود خود نایل شود و ماده 137 قانون آد م نیز در مقام تعیین خوانده نبوده بلکه در مقام تعیین تکلیف تعداد اوراق دادخواست و ضمائم تقدیمی در دعوای جلب ثالث است منظور ماده 137 از تعداد اصحاب دعوا نیز تعداد اصحاب دعوای جلب ثالث می باشد نه دعوی اصلی مطروحه بنا به مراتب فوق تقدیم اوراق دادخواست و ضمایم به تعداد اصحاب دعوا ضرورت دارد و نیازی به خوانده قرار دادنطرف دعوای اصلی در دعوای جلب ثالث وجود نداردو نظراقلیت نیز اینگونه بوده است که ماده 137 ق آ د م مقرر داشته که دادخواست جلب ثالث و ضمائم آن به تعداد اصحاب دعوا به علاوه یک نسخه باشد این ماده در مبحث جلب ثالث پیش بینی و درج شده و مراد از اصحاب دعوا در این ماده با توجه اطلاق جلب ثالث یک دعوای طاری و در حقیقت نوعی دفاع در برابر طرف مقابل دعوای اصلی می باشد و بدین جهت ضرورت دارد که طرف مقابل از آن مستحضر شده و هرگونه ایراد و دفاع خود را در برابر آن ابراز کند و با توجه به این که دفاع و ایراد در برابر آن مستلزم طرف دعوا بودن است و طرف دعوای اصلی در صورتی که طرف دعوای فرعی نباشد نمی تواند در مقابل آن دفاع و یا نسبت به آن ایراد نمایدو قانون گذار عبارت ماده 137 را در ماده 131در خصوص دعوای ورود ثالث نیز پیش بینی کرده است و از طرف دیگر قید تعداد اوراق به تعداداصحاب دعوا نمی تواند صرفا جهت اصلاع و استحضار طرف دیگر دعوا باشد بلکه منظور از آن فراهم کردن امکان ایرادو دفاع در برابر دعوای جدید است و ایراد و دفاع نیز فقط در صورتی ممکن خواهد بود که طرف مقابل در دعوای جدید نیز طرف دعوا باشد و ودر آخر اعلام نموده اند که در دادخواست جلب ثالث علاوه بر مجلوب ثالث طرف دیگر دعوای اصلی نیز باید به عنوان خوانده مطرح و دعوای جدید نیز وفق مقررات به نامبرده ابلاغ شودواساتید محترم کمیسیون (5)مدنی تخصصی نشستهای قضایی نیز نظریه اقلیت را تایید نموده اند حال با توجه به موارد مذکور و مفاد هر دو نظریه به نظر اینجانب موردی که به آن توجه نگردیده تفکیک نسبت به خواهان و خوانده اصلی  در طرح دعوای جلب ثالث می باشد در مواردی اتفاق می افتد که ...