شعر چهلم

  • چهلم آمد و یارم نیامد

    چهلم آمد و یارم نیامد وقتی که رفتی تو بوی غم آمد غمت عزیز دل چقدر سنگین است غم دوری تو غم دیرین است تقدیم به شادروان جوان ناکام محروم داداش بهزاد



  • شعر سنگ قبر

    شعر سنگ قبر گوناگون شعر سنگ قبر  ۱ آن  گنج نهان در دل خانه پدرم هم تاج سرم بود همی بال وپرم بود هر جا که زمن نام و نشانی طلبیدند آوازه نامش سند معتبرم بود شعر سنگ قبر ۲ قلبم شده رنجور زهجر تو مادر فکرم شده اینگونه پریشان تو مادر هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس دستم شده کوته زدامان تو مادر شعر سنگ قبر ۳ مادرم فردا که زهرا پا به محشر می نهد در صف خدمتگزارانش ترا جا می دهد باز ان جا هم مرام مادری را پیشه گیر جان مولا پیش زهرا دست ما را هم بگیر شعر سنگ قبر ۴ در چمن هر ورقی دفتر حال دگر است حیف باشد که زکار همه غافل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا بگزاف گر شب وروز دراین قصه مشکل باشی گرچه راهی ا ست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی شعر سنگ قبر مادر شعر سنگ قبر ۵ مادرم ای رفته در خوابی دراز یاس هایت توی ایوان گشته باز گرچه گلهایت همه تنها شدند با شقایق های آن دنیا بساز شعر سنگ قبر ۶ مادر گمان مبر زخیال تو غافلم گر مانده ام خموش خدا داند و دلم شعر سنگ قبر ۷ این چه شمع است که خاموش نگردد هرگز                           مرگ مادر که فراموش نگردد هرگز شعر سنگ قبر ۸ مادر به تو سوگند که در این خانه خاموش                               افسانه شادی وخوشی گشته فراموش شعر سنگ قبر ۹ ای خاک تیره مادر ما را عزیزدار                                               این نور چشم ماست که در برگرفته شعر سنگ قبر ۱۰ مادر امروز جهان بی تو نبیند چشمم                                این منم بر سر خاک تو که خاک بر سرم شعر سنگ قبر ۱۱ اینجا بهشت ارزو در زیر خاک است                                 ارامگاه مادری مظلوم وپاک است شعر سنگ قبر ۱۲ مادرم غم تو.همنفسم شد به جان تو                              با این غم بزرگ چه خاکی بر سر کنم شعر سنگ قبر ۱۳   مادرم رفتی و داغت به دل ماست  هنوز                         هرکجا می نگرم  روی تو پیداست هنوز شعر سنگ قبر ۱۴ این که مرقد عشق وآرزوهاست                               این تربت پاک مادر ماست ای خاک  تو حرمتش نگهدار                                      این رنج کشیده مادر ماست شعر سنگ قبر ۱۵ مادر ای آفتاب هستی بخش                                   زیر پایت بهشت جاوید است دامن پاکت ای فرشته مهر                                       باغ آلاله گون توحید است شعر سنگ قبر ۱۶ امروز هستی ام ز امید دعای توست                       فردا کلید باغ بهشتم رضای توست مادرم بهشت من همه  اغوش گرم توست                گویی سرم هنوز بر بالین نرم  توست شعر سنگ قبر ۱۷ بخواب ...

  • شعر برای مجالس ختم عزیزان

    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 شب چو تنها می نشینم، با خیالت گرم راز هر نوا آید به گوشم، گویم این آوای اوست روزها چون بگذرم از کوچه های خاطرات هر کجا پا می نهم، گویم که جای پای اوست         هر دم که یادش می کنم، اشک بصر ریزد مرا چون یاد رفتارش کنم، خون جگر ریزد مرا آن رفته از پیشم کنون، از خاطرم کی می رود گفتار او چون بنگرم، بغض گلو گیرد مرا         چو رخت خویش بربستیم از این خاک همه گفتند با ما آشنا بود! ولیکن کس ندانست این مسافر چه گفت و با که گفت و از کجا بود؟           یاد سبزش در باغ خاطره ها باقی است و مهریانیش در وجود ما جاودانه هنوز هم رنگین کمان وارستگی و صفایش دیدنی ترین افق برای دلهای ماست         قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود درعزایت جامه اندر تن دریدن زود بود آخر ای دختر من (یار من) ای مظهر لطف و وفا در ديار جاودان منزل گزیدن (خریدن) زود بود به جای سطر سوم در جایی آمده بود: آخر ای جان پسر، میوه جانم رضا     ای خاک چه خانه ها که ویران کردی در ملک بدان تو غارت جان کردی هر دانه قیمتی که آمد به وجود بردی تو به زیر خاک پنهان کردی             گل باغ امیدم رفته از دست غریبانه، شبی بار سفر بست غمش زد آتشی بر قلب خسته که تا روز ابد، دل را شکسته           خداحافظ اي برگ و بار دل من خداحافظ اي سايه سار هميشه اگر سبز رفتي، اگر زرد ماندم خداحافظ اي نوبهار هميشه         تو نيستي که ببيني: چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاريست چگونه عکس تو در برق شيشه ها پيداست چگونه جاي تو در جان زندگي سبز است         هر که باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی، این است اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است خرم آن کس که در این محنتگاه خاطری را، سبب تسکین است   پروانه دور شمع گشت، پرش سوخت آن که از یارش جدا شد، جگرش سوخت من و پروانه و شمع، هر سه عاشق بودیم پروانه پرش، شمع سرش، من جگرم سوخت         صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم؟ تا به  کی در غم تو ناله شبگیر کنم؟ آنچه در مدت هجر تو کشیدم، هیهات در یکی نامه، محال است تحریر کنم؟         من آن گل پرپر شده دست زمانم بر سنگ مزارم بنويسيد، جوانم به مقصد نرسيده به سرآمد سفرم زود اين حادثه شوم کجا بود،‌ندانم؟       ياد ايامي که در گلشن فغاني داشتيم در ميان لاله و گل آشياني داشتيم گرد آن شمع طرب مي سوختيم پروانه وار پاي آن سرو روان، اشک رواني داشتيم         بي همگان به سر شود، بي تو به سر نمي شود داغ تو دارد اين دلم، جاي دگر نمي شود         تو که خاموش شدی، ...

  • به مناسبت چهلمین روز در گذشت شادروان محمد حقوقی

      به بهانه چهلمین روزدرگذشت روانشاد استاد محمدحقوقی بایکی ازکارهای او نقدشعر/دلم گرفته است /ازفروغ فرخزاد به چلِه می نشینیم.روح و روانشان شاد   دلم گرفته است دلم گرفته است   به ایوان می روم وانگشتانم را بر پوست کشیده شب می کشم چراغهای رابطه تاریکند چراغهای رابطه تاریکند   کسی مرا به افتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشگها نخواهد برد   پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است نقد شعر   این شعرمجموعه تصاویری است که در یک لحظه-وقتی که شاعر در نهایت اندوه در شب نشسته و همه راهها را مسدود دیده-نوشته شده است. کوششی صمیمانه و شاعرانه برای ایجاد رابطه و رهایی از شب-ولی بیهوده وبی سرانجام. شعری کوتاه-که گویی تمامی زندگی آن زن عزیز را بازگو می کند. فشرده ای و عصاره ای اززندگی و مرگ-عشق و نومیدی . بازبانی نشانۀ صمیمیت محض: دلم گرفته-پرنده مردنی است-کسی مرابه آفتاب معرفی نخواهد کرد-کسی مرا به میهمانی گنجشکهانخواهد برد... وآیا مگر می شود در شعری ده یازده سطری اینهمه سخن گفت و اینهمه رابطه ایجاد کرد؟ شاعری که به چنین مرتبه ای از تربیت ذهنی می رسد و چنین با روح زمان می آمیزد-وهمواره در شعرش کوشش می کند که راه رهایی را بیابد اگر ناگهان در یک لحظه (وقتی که شبانگاه در اطاقش تنها نشسته است) دلش گرفت اصولن ازآن گروه شاعران نیست که بتواند همانجا بنشیند و به آهی وناله ای اکتفا کند و برای اینکه شعری ساخته باشد شعری بسازد- بلکه وقتی ناگهان با خود زمزمه می کند:   دلم گرفته است دلم گرفته است   حس می کند که تمام روح او تکان خورد و به لرزه در آمد. پس حرکت آغاز می شود-چون چاره ای نیست. باید خود را از این /لحظه/ کند و از اطاق بیرون پرید. چون به بیرون می پرد در جلو چشم خود چه می بیند؟ /ایوان/ . اما ایوان /ظرف/ است ومظروف آن چیست؟ /شب/ و فقط شب. لیکن او شاعری نیست که بخواهد بگوید: شب است-تاریک است-چه بکنم-چه نکنم –غصه بخورم- غصه نخورم. واز انجاکه پایان شب سیه سپید است و برای اینکه شعری گفته باشد سرانجام گریزی هم به صبح بزند و والسلام . بلکه او می خواهد با شب رابطه بر قرار کند. زیرا تنها شب است که در پیرامون اوست ونه کلمه/شب/ که وقتی می گوید   به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیدۀ شب می کشم   در حقیقت از مجموع کلمات /شب/ و /پوست/ و /کشیده/ و... جمله ای را به صورت /شیء/ درآورده است. گویی حجاب کلمه را برداشته و به عبارت دیگر کلمه را شیء کرده است. چرا که او شاعر است و در چشم هر شاعر واقعی کلمات نه به صورت کلمات که به هیئت اشیاءاند. درست مصداق نظر سارتر. و مبین اینکه-درحقیقت این مفهوم همان سطر آغاز شعر است:/دلم گرفته است/ که این چنین به هیئتی ملموس ...

  • بر چسب

    سوگ پدر, سوگ مادر, سوگ فرزند, سوگ همسر, سوگ عزیزانشعر سنگ قبر, در سوگ مادر, سوگ مادر, شعر سنگ قبر مادر, شعر برای سنگ قبر مادرسوگ فرزند, سوگ همسر, سوگ عزیزان, نوشته, سوزناکشعر در سوگ پدر, پدرم, مرگ پدر, سوگ پدر, شعر ترحیم پدرشعر ترحیم + شعر سنگ قبر + شعر سنگ قبر مادر + شعر برای سنگ قبر مادر + متن تسلیت مادرشعر سنگ قبر پدر + شعر ترحیم + سوگ پدر + متن تسلیت پدر + شعر در سوگ پدراعلامیه سالگرد, تشکر از ابراز همدردی, چهلم, متن اعلامیه برای مراسم چهلم, اعلامیه فوتوفاتیه, ابراز همدردی, اشعار ترحیم, شعر سنگ قبر, اعلامیه فوتاعلامیه سالگرد, تشکر از ابراز همدردی, چهلم, متن اعلامیه برای مراسم چهلم, اعلامیه فوتشعر ترحیم + شعر سنگ قبر + شعر سنگ قبر مادر + شعر سنگ قبر پدر + سوگ پدرتقدیر و تشکر + اعلامیه فوت + وفاتیه + ابراز همدردی + اشعار ترحیم +  تقدیر وتشکر + شعر ترحیم + تشکر + شعر سنگ قبر + متن تشکر و اعتذار ترحیم + اعلامیه سالگرد + تشکر از ابراز همدردی + چهلم + متن اعلامیه برای مراسم چهلم +شعر در سوگ پدر + پدرم + مرگ پدر + سوگ پدر + شعر ترحیم پدر + پدر + فوت پدر + آگهی ترحیم پدر +  در وصف پدر +درسوگ پدر + در فراق پدر + شعر در فراق پدر + اشعاری در سوگ پدر  +شعری در سوگ پدر + فراق پدر + اشعار در سوگ پدر + شعر اعلامیه ترحیم پدر + شعر سنگ قبر پدر + سوگ + شعر چهلم پدر + شعر ترحيم پدر + در سوگ مادر +سوگ مادر +شعر سنگ قبر مادر + شعر برای سنگ قبر مادر + نوشته + سوزناک + سنگ نوشته های سوزناک + سوگ پدر + سوگ مادر + سوگ فرزند + سوگ همسر + سوگ عزیزان

  • دانلود آلبوم در فراق پدر و مادر

    دانلود آلبوم در فراق پدر و مادر

    دانلود آلبوم درفراق پدر و مادر آلبوم درفراق پدر و مادر با صدای محمدرضا طاهرخانیدانلود در ادامه......برای دانلود روی اسم فایل ها کلیک کنید سپس در پنجره باز شده روی دکمه "دریافت فایل"(قرمز رنگ) کلیک نمایید :درفراق مادر :دانلود کل آلبوم به صورت یکجادر فراق پدر :دانلود کل آلبوم به صورت یکجا

  • شعری به مناسبت چهلم معلم شهید

    شعری به مناسبت چهلم معلم شهید

    تقدیم به تو که ازکنارتخته سبز کلاس چه آسان وبی صدا به اوج آسمان آبی پرکشیدی : به همان چشمه که می جوشد از آن دلتنگیغم امروز روان نگذرد از بد ننگیغم امروز عجین گشته به دل های بسیگرچه راحت گذرد ازدل هرخار و خسینرود از دل ما قامت سبز قلم  بشکستهگرچه در خاطر بعضی قلمی نشکستهتو و آن شعر روان نقش به دل ها بستیتا هنر هست و ادب هست تو آنجا هستیگرچه پروانه شدن شوق بسی می خواهدبیش در پیله تنیدن نفسی می خواهدگرچه از مرگ غریبانه شمعی نالیمرسم پروانه شدن نیز کمی می دانیمقصه غصه هم دردی هامی رود باز به  آن«چشمه دلتنگی ها »ترسم آن روز که مرداب شود این چشمهبس که غم ریخته خوناب شده این چشمه   معصومه حدادی - دبیر ادبیات دبیرستان های بروجرد

  • رباعی چهلم