مقاله آموزشی بسیار مفید از کتابهای درسی

مبانی عکاسی مقدماتی مبحث کادر بندی<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

برگرفته از کتاب عکاسی 1 آموزش متوسطه گروه تحصیلی هنر شماره درس: 3436

گردآوری: افشین معماریان

 

مقاله به میزبانی سایت فتو

اصول کادر بندی

کادر ، عامل تعیین حدود فضای عناصر تشکیل دهنده تصویر است و عکاس با در نظر گرفتن روابط خاص بین عناصر و جزئیات ، تصویر را در آن محدود میکند.

در واقع کادر اولین عاملی است که بیننده با آن تماس پیدا میکند، اما شکل کادر نیز در بیان موثر است.

هر چند که در گذشته کادرهای رایج در هنرهای تصویری  مانند نقاشی، مینیاتور، و غیره مستطیل و افقی، دایره، بیضی، و برخی اشکال هندسی دیگر بوده اند، اما امروزه در عکاسی از کادرهای مستطیل عمودی، افقی و مربع استفاده میشود.

 

 

انواع کادرها

هریک از این کادرها تأثیرات بصری ویژه ای دارند که باید از خصوصیات کلی آنها اطلاع یافت.

1-      کادرهای مستطیل افقی: اگر نقطه ای را در داخل کادر مستطیل افقی در نظر بگیریم و حرکتی برای آن تصور کنیم، به نظر میرسد که می تواند به سمت چپ یا راست  حرکت کند این کادر با حالت عناصری که درامتداد خط افق گسترده شده اند، متناسب است. =======تصویر1=========تصویر 2============ کادرهای مستطیل افقی با عناصری که در سطح افق گسترده شده اند متناسبند.

2-      کادر مستطیل عمودی: نقطه مورد نظر در این کادر، فقط میتواند به صورت عمودی حرکت کند. پویاتر از مستطیل افقی است؛ بنابراین، موضوعهادر آن پویاتر و پرجنب و جوش تر به نظر می رسد. این کادر با حالت موضوعهائی که شکل کلی انها عمودی است، همخوانی بیشتری دارد. ==========تصویر 4========تصویر3========= کادرهای مستطیل عمودی با حالت موضوعهای عمودی متناسبند.

3-      کادر مربع: بدلیل تساوی بین اضلاع این کادر، دید بیننده به تساوی به چهار ضلع آن جلب میشود. به بیان دیگر، کادر مربع ساکن،آرام و بی تحرک است. =======تصویر5========تصویر6=======

 

 

 

عوامل تعیین کننده کادر

بطور کلی، عوامل تعیین کننده کادر تصویر، به دو دسته تقسیم میشوند: 1- موضوع 2- عوامل هدایت کننده چشم.

 

موضوع: حالت کلی موضوع در انتخاب کادر موثر است. چشم انسان به مقتضای طبیعتش ، عناصر و عواملی را که در امتداد خط افق گسترده شده است، به صورت افقی می بیند و اشکال و فرمهای عمودی را در کادرهای عمودی تجسم میکند. توجه به این مطلب ساده بسیار مهم است پ. بطور کلی، انتخاب کادر باید با حالت جا افتاده و پذیرفته شده طبیعی موضوع که در نهایت به راحتی مورد پذیرش چشم بیننده قرار می گیرد، متناسب باشد.  ====== تصویر7======

برای عکسبرداری از یک یا چند عنصر عمودی از کادر مستطیل عمودی استفاده میشود؛ اما هنگامیکه عوامل متعدد میشوند و در سطح افق گسترش می یابند، کادر مستطیل افقی، مناسب تر است.

 

عوامل هدایت کننده چشم: عوامل متعددی در یک تصویر وجود دارد که چشم بیننده را به سمت و سوی خاص، هدایت میکند. این عوامل، موجب تعیین کادر نیز میشود. از این نمونه می توان به جهت دید و یا سمت حرکت موضوع، خطها، سطحها، و تاریکیها و روشنائیها اشاره کرد.به عنوان مثال اگر جهت و سمت حرکت موضوع، افقی باشد کادر افقی و اگر حرکت موضوع عمود بر دوربین باشد، کادر عمودی مناسب است. این مسأله در مورد خطها، تاریکیها، و روشنائیها، سطحها و غیره نیز صادق است. در مجموع حالت کلی موضوع و شکل عناصر تشکیل دهنده، که چشم به راحتی آن را بپذیرد و منطبق بر مفهوم عکس باشد، مبنای انتخاب کادر است.

اصولا، مقابل و روبروی سمت حرکت و نگاه موضوع، بیشتر از فضای پشت سر او در حالت کادر افقی در نظر گرفته میشود. ===========تصویر8======= جهت حرکت عامل تعیین کننده کادر تصویر است.

 

زاویه دید: زاویه دید نیز از نکات مهمی است که باید به هنگام عکاسی در نظر گرفته شود، چرا که در صورت بروز هرگونه اشتباه، نمی توان آنها در مراحل ویرایش و چاپ تصحیح کرد. بطور کلی، زاویه دید را به سه دسته تقسیم میکنند:

زاویه دید از روبرو: اگر دوربین در امتداد محور چشم عکاس(یا موضوع) و عمود بر خط افق باشد، زاویه دید روبرو نامیده میشود. در این زاویه دید، تحریف یا اغراق در تصویر بوجود نمیآید و موضوع حالت طبیعی خود را حفظ میکند. ===========تصویر9==========

منظور، تحریف و اغراقی نیست که می توان به کمک ابزار، لنزها و وسایل عکاسی ایجاد کرد. زاویه دید روبرو، بیشتر در عکاسی چهره و آن نوع عکاسی که عکاس قصد دخل و تصرف کمتری در موضوع دارد، بکار میرود.

 

زاویه دید از پائین: اگر دوربین هنگام عکاسی پائین تر از خط چشم موضوع قرار گیرد، در ابعاد موضوع اغراق شده و با عظمت و پایداری بیشتری جلوه میکند؛ اما اگر زاویه دید، بسیارپائین باشد، موضوع حالت مضحک و غول پیکر به خود میگیرد.============= تصویر10=======

 

زاویه دید از بالا: اگر دوربین به هنگام عکاسی، بالاتر از سطح دید موضوع قرار گیرد، تصویر موضوع کوچکتر و حقیرتر به نظر میرسد. ========== تصویر11============

لازم به توضیح است که زاویه دید بسیار بالا (عمود بر صحنه)، موضوع را به شکلهای کاملا هندسی جلوه میدهد، به عبارت دیگر در این موارد، حالت اصلی مورد نظر نیست، بلکه از آن حالتها، اشکال دیگری به وجود میآید.

 

 

 

 

تقسیمات درون کادرها

 

کادر دوربینهای 135 که ابعاد آن 24 در 36 میلیمتر است، جزو کادرهای طلائی محسوب میشود.

کادرهای طلائی، دارای تناسبات هندسی موزون هستند که چشم بیننده آنها را خوشایندتر از تناسبات دیگر می پذیرد.

اگر طول و عرض این کادر را به وسیله خطوط فرضی یه سه قسمت مساوی تقسیم کنیم، خطوط ترسیم شده را «مقاطع طلائی» و نقاط ناشی از برخورد این خطها را «نقاط طلائی» می نامند. اگر قطر یک مربع طول مستطیلی با همان عرض مربع قرار دهیم کادر مستطیل طلائی بوجود میآید. ====== تصویر12==========

 

زیبائی شناسان، پس از آزمایشهای متعدد متوجه شده اند که چشم انسان در اولین برخورد با کادرهای طلائی، به مقاطع و نقاط خاصی توجه میکند، سپس به بقیه فضای کادر می پردازد.این مناطق و نقاط همان نقطه ها و محلهای طلائی هستند.  =======تصویر13=========

 

در الفبای ترکیب بندی (کمپوزیسیون)، گفته میشود که بهتر است عوامل مهم صحنه را بروی خطها و نقطه های طلائی قرار دهند. واقع شدن خطها یا عناصر در وسط تصویر که بصورت خطی مشخص (افقی یا عمودی) دیده میشوند، باعث تقسیم کادر به دو قسمت مساوی می شود که خوشایند نیست. بهتر است که این عناصر بر روی خطوط طلائی قرار بگیرند، مثلا اگر در یک چهره، چشم ها مورد نظر است، سعی کنید که انها را بروی خط طلائی (مقطع یک سوم طول) قرار دهید و یا اگر از یک شاخه گل به تنهائی عکس میگیرید، آن را در وسط تصویر قرار ندهید، بلکه آن را بروی خط طلائی در نظر بگیرید.

 

فضای حاکم بر تصویر: یک عکس، مانند جمله ای است که از زبان تصویرگر جاری میشود. هر عنصری که در تصویر دیده میشود، نقش کلمه ای را دارد که «مفهوم عکس» را بیان میکند و طبیعی است عنصری که حضور آن در تصویر بی معنی و بی توجیه است، مطلوب نیست. ======== تصویر14============= از مهم ترین این عوامل، فضای حاکم بر تصویر است. در هر صحنه، خواه ناخواه، برخی عوامل و عناصر اهمیت بیشتری دارند و بعضی کمتر، مثلا در صحنه ای از یک دشت که آسمان صاف و یکدست استو هیچ اتفاق مهمی در آن رخ نمیدهد و هر چه هست در سطح دشت توجه را جلب میکند، اختصاص دادن نیمی از کادر تصویر به آسمان منطقی نیست، بلکه بهتر است مقدار کمی از آسمان و بقیه فضای تصویر را سطح دشت بپوشاند، اما اگر بر فراز دشت نیز ابرهای زیبائی قرار گرفته و جذابیت ابرها بیش از دشت است، باید فضای بیشتر را به آسمان اختصاص داد. در مجموع عکاس باید فضای مهم صحنه را تشخیص دهد.

در مراسم راهپیمائی، عامل صحنه مردم است و لزومی ندارد مثلا فضای زیادی ازآسمان در تصویر بگنجد مگر آنکه عنصری در آسمان صحنه باشد که به نوبه خود قابل توجه باشد.

 

خط افق در تصویر: وجود خط افق در تصویری از منظره، باعث ایجاد عمق و بعد در آن میشود از طرف دیگر بر جذابیت صحنه نیز خواهد افزود، اما باید دقت کرد که محل آن بر اساس فضای حاکم در تصویر تعیین می شود.هنگامی که فضای حاکم زمین است، خط افق طبعا در بالای کادر قرار میگیرد. توجه بیننده به پائین کادر معطوف شده و احساس سنگینی در تصویر بوجود میآید، اما در نهایت دید بیننده به سمت افق کشیده میشود. اگر حط افق در پائین کادر باشد، سبکی و راحتی در تصویر القا می شود و نگاه بیننده توجه کمتری به پائین کادر میکند.واقع شدن خط افق در وسط کادر در صورتی است که آسمان و زمین به یک نسبت ارزش مطرح شده داشته باشند و عموما سکون و آرامش زیاد را تداعی میکند؛ به شرط آنکه عوامل شلوغ و پرتحرک، در عکس قرار نگیرد.

 

برشهای نامناسب: اغلب، بدلیل کم توجهی یا سهل انگاری و یا هنگامی که به کادربندی و یا نحوه قرار گرفتن عناصر در کادر (کمپوزیسیون) توجه نمیشود، عناصر تصویر در محلهای نامناسبی قطع می شود. ============ تصویر15===========در این شرایط راهی جز اصلاح کادر به هنگام چاپ یا نمایش باقی نمی ماند. هرچند که اینکار اشکالی ندارد، اما خالی از اشکال هم نیست، چرا که باعث تقویت کم توجهی و بی دقتی در عکاس میشود، اما وقتی عکاس با توجه و دقت کامل اجزای تصویر را کادربندی میکند، حداقل از لحاظ قدرت سازماندهی تصویر، موفق تر است. از طرف دیگر هنگام چاپ یا ویرایش و برش، خواه ناخواه، از کیفیت تصویر می کاهد.

برش دادن در محلهائی از تصویر انجام میگیرد که لطمه ای به بیان و زیبائی تصویر نزند. چرا که مثلا اگر از شخصی عکسبرداری شود، این کافی نیست که فقط چهره اش در تصویر دیده شودبلکه باید اعضای بدنش نیز در محلهای مناسبی برش بخورد.

برای عکسبرداری از انسان و حیوان، بهتر است برش در مقاطع مفاصل انجام نگیرد، چشمها، چانه، گردن، کتف، آرنج، مچ دست، کمر، لگن خاصره، زانو، مچ پا و بند انگشتان از جمله این موارد به شمار میروند. توصیه می شود برای برش دادن، محلهای بین مفاصل انتخاب شود.

 

عمق و بعد در تصویر: تصویر سطخی دو بعدی است. ولی برای جذابیت بیشتر آن، لارم است که در آن حجم و بعد صحنه نیز القا شود. علاوه بر تاریک- روشن، عوامل دیگریمی توانند تداعی کننده حجم و بعد در تصویر باشند.

 

1-      خطوط: عناصر مختلف موضوع، در تصویر به اشکال هندسی ظاهر می شوند. به عنوان مثال، جاده ای ممکن است در تصویر بصورت خط دیده شود و یا یک ساختمان مرتفع بصورت سطحی مستطیل شکل. به هرحال، یکی از عوامل القای بعد در تصویر، خطوط منحنی است. اگر به موازات یک جاده، عکسی از آن تهیه شود، عمق کمتری در تصویر حس میشود. اما اگر زاویه دید طوری باشد که جاده در تصویر مایل دیده شود، بر حجم و بعد تصویر می افزاید.خطوطی که کادر را کاملا مستقیم و با زاویه 90 درجه قطع میکنند، القای بعد بسیار کمتری دارند (درصورتی که عرض خط در تصویر مساوی باشد). خطوط پراکنده که در نقطه ای از تصویر همدیگر را قطع میکنند، بیشترین بعد و فاصله را القا میکنند. نمونه روشن این مثال، ریلهای راه آهن است، هنگامی که بر روی آن ایستاده و به دور دست نگاه می کنید، به نظر میرسد که در دور دستها یکدیگر را قطع میکنند و یا هنگامی که در دالانهای پر ستون، به انتهای آن خیره می شوید به نظر میرسد تمامی خطها در یک نقطه به همدیگر میرسند. ===============  تصویر16==============

 

2-  اندازه اجسام: انسان هنگام مقایسه اندازه اجسام مختلف در ذهن خود، بعد و فاصله را تجسم می کند، در عکاسی نیز چنین است. عناصر نزدیکتر، بزرگتر و عناصر دورتر، کوچکتر دیده میشود با استفاده از این خاصیت نیز، میتوان بعد و فاصله را در تصویر ایجاد کرد. اگر عناصری که از لحاظ حجم بزرگترند در پیش زمینه و به صورت واضح دیده شوند و عناصر دیگر در پس زمینه کوچکتر دیده شوند، فاصله و بعد بهتر القا می شود. ============== تصویر17==============

همچنین تا حدودی ناواضح بودن زمینه نیز می تواند در ذهن بیننده بعد و فاصله را القا کند. دقت کنید که زمینه کاملا محو، نمی تواند گویا باشد. سرانجام اگر به دور دستها نگاه کنید، به نظر میرسد که اجسام در فاصله های دورتر، خاکستری تر و اجسام نزدیکتر، دارای تیرگی و روشنائیها و همچنین جزئیات هستند.

 

 

حذف و تعدیل زواید به هنگام عکسبرداری

 

اجتناب از عناصر و اشیائی که وجود آنها در تصویر ضرورتی ندارد، بلکه باعث شلوغ شدن صحنه و گمراهی توجه بیننده میشود، اولین گام برای عرضه یک عکس مناسب است.

همیشه قبل از فشردن دکمه شاتر، به این سئوال پاسخ دهید که آیا وجود تمام عناصری که در صحنه وجود دارد الزامی است؟ اگر جوابی برای این سئوال نیافتید، می توانید اینگونه برخورد کنید که مثلا گر فلان عنصر یا شیء نباشد چه اتفاقی میافتد؟

مثلا اگر از شخصی در پشت میز کارش عکسبرداری میکنید، به سیم تلفنی که از کنار میزش آویزان شده، کتب، مجلات و کاغذهائی که بر روی میز چیده شده و چشم را به خود جلب میکند و یا تابلوی بزرگی که پشت سر او دیده میشود و وسایلی از این قبیل که مجال منعطف شدن چشم بیننده را بر روی موضوع اصلی نمی دهد دقت کنید. ============ تصویر 18===============

 

 

مقاله ای جالب نیز در مورد مبانی نور در این آدرس وجود دارد که مفید خواهد بود.

با پوزش بخاطر کیفیت پائین تصاویر.


مطالب مشابه :


روش حذف کادر آبی دور آیکونهای دسکتاپ ( شفاف نبودن دور آیکونها و نوشته ها )

.qjlqJ. - روش حذف کادر آبی دور آیکونهای دسکتاپ ( شفاف نبودن دور آیکونها و نوشته ها ) -




کادر بندی در عکاسی و تصویر برداری

رهنمودهای زیر از جمله نکاتی هستند که در کجای کادر قرار خود کشانده و از موضوع دور




مقاله آموزشی بسیار مفید از کتابهای درسی

3- کادر مربع: بدلیل جمله ای است که از روی آن ایستاده و به دور دست نگاه می کنید، به نظر




قرار دادن عکس در پاورپوینت و تنظیماتش (قسمت اول)

و این قسمتی است که میتونید تنظیمات مختلف روی عکس انجام بدین از جمله و کادر دور عکس




جمله های قشنگ

جمله های قشنگ سطر راحت باش جانکم ، بخند !دهانت در کادر نیست فرقی نمی کنه دور و برت چقدر




بخش سایت - joojedelan/convertfiles

"و از کادر خارج میشود". این جمله برای کسانی که فضای کلی این انیمیشن ها بسیار ساده و به دور




تمامی کدهای جاوا اسکریپت به صورت یکجا

چرخش متن انتخابي شما به دور حرکت سريع يک جمله در نوار وضعيت با کناره هاي کادر برخورد




حرف های تلخ پرویز سامری و فرهاد داخم در جمع خبرنگاران

کادر فنی و بازیکنان و عدم تحقق قول های حمایت و مساعدت مسئولان از جمله دور بزند گفت




برچسب :