انشا در باره ي دهه ي فجر

دهه ي فجر

         آن زمان كه ديوِ سياهِ شبِ سردِ ظلمت با چهره ي كريهِ خود، پرده ي وحشتي جانگزا بر پيكره ي نستوهِ ملّت افكنده بود طاغوتيان چون زالويي مايه ي زندگي و شيره ي سرخ مردم را مي مكيدند.آن زمان كه عقربه هاي ساعت زنگار زده ي مردم به سختي از پي هم مي گذشتند. صفحه ي سفيدِ دفترِ زندگيي مردم از جور و جفاي جابرِ زمانه تيره و تار گشته بود و روزها چون شب ،گشته و شب ها چون جامي از شوكران.

               صداي سنگين و سردِ ستم در سرسراي هر كوي و برزن جا خوش كرده بود و سكوتِ جانفرسايي در هر  گوشه كمين.آن زمان كه طاغوتيان چون عنكبوتي بر جامه ي جوانه هاي جامعه تار تيره ي جور مي تنيدند.همه چيز غمين بود و همه جا ظلم.گل هاي بوستانِ خزان زده ي كشور بوي غصه مي داد و درختانِ بلند بالاي باغِ زندگيِ بهاري مردم در اثرِ سوزشِ سرماي بيدادِ بيدادگران، قامت خم كرده بودند.از آسمان ، تگرگِ ظلم مي باريد و از زمين ، خارهاي ستم مي روييد.

           ناگهان ، طوفاني سهمگين وزيدن گرفت.درياي دلِ مردم مواّج شده ، كوه هاي نستوهِ  قامتِ مردم به جنبش درآمدند.آفتابِ جوانمردي و شجاعت از پشت ابرهاي تيره ي درد و غم و غصّه سر درآورد و پهن دشتِ سرما زده ي كشور را گرما بخشيد.چشمه هاي شوق و اميدواري ديدگان مردم روان گشت و غبار تيره ي غم را از چهره ي پژمان و زرد رنگِ مردم ، پاك نمود و گلِ زرد و پژمرده ي رخسار ملّت شاداب گشت و جاي خود را به گلِ سرخِ عشق و جان فشاني داد.خورشيدِ وجودِ رهبر، قامتِ خميده ي مردم را با انوارِ طلايي و هدايت گرِ  خود راستي بخشيدند و با عصاره ي شيرينِ كلامِ خود، كوخِ تاريكِ ذهنِ مردم را به كاخِ روشنِ عشق و اتحاد و همدلي بدل نمودند.

            جادهّ ي ناهموار دلي پر از رسيدن به سر منزل آزادي و و آزادگي را به آن ها نشان دادند.همه جا بوي طراوت و تازگي مي داد.همه ي ساعات مردم بهاري شده بود و از خزان نشاني نبود.آسمان پر شده بود از ستاره هاي ايثار .بر دامنه كوه ها و ديواره ي درّه ها، سبزه هاي فداكاري سر زده بود و بر شاخه هاي سبزِ بيدِ مجنونِ كشور جوانه هاي اميد و آرزو.

          آري او آمد و با تيغِ تيزِ كلامِ الهي خود،طاغوت و طاغوتيان را ريشه كن كرد و از كتابِ كهن و پربارِ تاريخِ كشورمان صفحه اي نو ورق زد.

روز ،روزي بي كران شد/دفتر اسمان صاف و ساده/برگ ها سبز و تازه/فصل، فصل بهار شد


مطالب مشابه :


اگر موضوع انشای شما فصل بهار بود چه می نوشتید ؟

هنگامی که در فصل بهار در خیابان ها قدم میزنم فکر می کنم که نظر خودتون در مورد فصل




موضوعات پیشنهادی انشای فارسی مقطع راهنمایی

(خورشید ، ماه ، ستارگان، طبیعت ، کوه ها زحمات او انشایی در مورد فصل های سال و




خورشیدی برای تمام فصل‏ها!

هر کدام از شاگردان به جز یکی در مورد فرق بین می‌زد، انشایی نوشت همه فصلها




انشا در مورد فصل زمستان ( دو انشاي طنزآلود در مورد زمستان)

انشا در مورد فصل به من اجازه دادند که انشایی بنویسم و بخوانم در مورد فصل ها.




تحقیق درباره بهار و طبیعت تحقیق اینترنتی آماده پرینت (یاهو)

طبیعت در فصل بهار از كه فصل ها مي آيند و مي ببخشد وبطور شایسته مورد




نکات مهم املایی و موضوعات انشا در مقطع راهنمایی

(خورشید ، ماه ، ستارگان، طبیعت ، کوه ها زحمات او انشایی در مورد فصل های سال و




انشایی زیبا

معلم از شاگردان خواست انشایی با یکی در مورد فرق بین خورشید همه فصلها




انشاء فصل بهار

در فصل بهار و عيد نوروز همه لباس مردم در اين فصل کم کم کولر ها را راه مي اندازند و در بعد




انشا در باره ي دهه ي فجر

در مورد نیلوفر روز ،روزي بي كران شد/دفتر اسمان صاف و ساده/برگ ها سبز و تازه/فصل، فصل بهار




برچسب :