فصل پنجم-درس یازدهم-دوازدهم وسیزدهم فارسی سوم راهنمایی

اخلاق و زندگی

اقوام روزگار به اخلاق، زنده اند

قومی که گشت فاقد اخلاق، مردنی است

دوراندیشی

کــودکی از جمـله ی آزادگان رفت برون با دو سه همـــزادگان

پای چو در راه نهـــاد آن پسـر پویه همـــی کرد و در آمد به سر

پایش از آن پویه در آمد ز دست مهر دل و مهره ی پشتش شکست

شد نفس آن دو سه هم ســـال او تنـــگ تر از حادثــه ی حال او

آن که وُرا دوست ترین بود گفت در بُن چاهیــش بباید نهفــــت

تا نشــــود راز چو روز آشــکار تا نشـــــویم از پدرش شرمســار

عاقبـــــت اندیش ترین کودکی دشمن او بود از ایشــــان شرمسار

گفت: « همانا که درین همراهـان صـــورت این حال نمــــاند نهان

چون که مرا زین همه دشمن نهند تهمــت این واقعه بر من نهــــند»

زی پدرش رفت و خــبردار کرد تا پدرش چاره ی آن کار کــــرد

هر که در او جوهــر دانایی است بر همه چیزیــــش توانــایی است

دشــمن دانا که غـــم جان بود هتر از آن دوســـت که نادان بود

دانش های زبانی و ادبی

نکته ی اول:

به جمله های زیر دقت کنید:

-دوست من آمد.

-خورشید از افق برآمد.

-او از در درآمد.

-معلم کتابی داشت.

-او کتاب را برداشت.

-دوستم مرا از این کار بازداشت.

-دوستم مرا به کار نیک واداشت.

پیش از این آموختیم که یکی از راه های واژه سازی به کارگیری « وند » هاست. در زبان فارسی دوم با وندهایی مانند ور، مند، گر، دان و... آشنا شدیم.

در کلمات «برآمد»، «درآمد»، «برداشت»، «بازداشت»، «واداشت» افزودن پیشوند به فعل های «آمد» و «داشت» کلمات جدید با معنایی متفاوت را پدید آورده است.

آیا می توانید معنی هر یک از این فعل ها و تفاوت آن ها با یکدیگر را بیان کنید؟

نکته ی دوم:

در ادبیات ایران و جهان، داستان گویی و داستان نویسی رواج فراوان داشته است. این داستان ها و حکایات گاه به صورت شعر ( منظوم ) و گاه به نثر ( منثور ) بوده اند. آثار بزرگی چون « شاهنامه » ی فردوسی، « لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین» نظامی، «مثنوی» مولوی، «منطق الطّیر» عطّار، داستان های منظوم زیبا و درس آموزی هستند.

آثار بزرگی مانند کلیله و دمنه، مرزبان نامه و سَمَک عیّار از نمونه های منثور داستانی در ادبّیات ایران به شمار می آیند. معمولاً در داستان های گذشته، رسم بر آن بوده است که شاعر یا نویسنده به نتیجه گیری می پرداخته و در آغاز، میانه یا پایان داستان، منظور خود را از آن داستان، بیان می کرده است. گاه نیز نکته ای را مطرح می نموده و برای فهم بهتر، داستانی را در پی آن می آورده است. نظامی در شعر « دوراندیشی» از این شیوه استفاده کرده است. در اغلب داستان های امروزی هدف و منظور داستان بیان نمی شود و به عهده ی مخاطب یا خواننده ی داستان گذاشته می شود. بر خلاف گذشته که عمده ی داستان ها به شعر بوده، در روزگار ما بیش تر داستان ها به نثر است.

خودارزیابی***************

1- چاره ی کودک عاقبت اندیش چه بود؟

ج: عاقبت اندیش ترین کودک دشمن کودکی بود که در چاه بود به همین خاطر فهمید که باید به پدرش اطلاع بدهد چون اگر این کار را نمی کرد فکر می کردند او این کار را کرده است.

2- این بیت فردوسی با کدام بیت ارتباط معنایی دارد؟ توضیح دهید.

توانا بود هر که دانا بود زدانش دل پیر برنا بود

ج: هر که در او جوهر دانایی است بر همه چیزیش توانایی است.

3-نشانه های دور اندیشی چیست؟

ج: توانایی، دانایی، باهوشی، زیرکی

نوشتن*************

1- پنج نمونه از واژه های غیر ساده را از درس بیابید و آن ها را به اجزایشان تقسیم کنید.

عاقبت اندیش! عاقبت + اندیش

ج: شرمسار! شرم+ سار

همرهان! هم + رهان

همزادگان! هم+ زادگان

آزادگان! آزاد+ گان

2-بیت زیر را به نثر روان برگردانید.

عاقبت اندیش ترین کودکی دشمن او بود از ایشان یکی

ج: دوراندیش ترین کودکی در بین آنها دشمن او بود.

3-با واژه های زیر یک بند بنویسید.

دانایی، توانایی، سربلندی، چاره اندیشی

ج: انسان اشرف مخلوقات است بنابراین بر هر چیزی دانا و تواناست. اگر انسان دانا و توانا باشد بر همه کاری موفق و پیروز خواهد بود انسان باید در تمام مراحل هوش و زکاوت خود را نمایان کند و کسی که دانایی و توانایی دارد همیشه سربلند است و در تمام مراحل سختی چاره اندیش است.

4-با افزودن پیشوند مناسب به هر یک از فعل های زیر، یک جمله بنویسید.

پرسید، زد

گذشت، رفت

ج: بازپرس از متهّم سوالات زیادی را بازپرسید.

جوانه امروز از زیر خاک سر زد.

امروز یکی از افراد محله مان درگذشت.

غذای ناهارمان امروز سررفت.

آداب زندگانی*****

سخن، ناپرسیده مگوی و از گفتار خیره پرهیز کن. چون باز پرسند، جز راست مگوی. تا نخواهند، کس را نصیحت مگوی و پند مده؛ خاصّه کسی را که پند نشنود که او خود اوفتد. در میان جمع هیچ کس را پند مده. از جای تهمت زده پرهیز کن و از یار بداندیش و بدآموز بگریز. به غم مردان شادی مکن تا مردمان نیز به غم تو شادی نکنند. داد ده تا داد یابی. خوب گوی تا خوب شنوی. اگر طالب علم باشی، پرهیزگار و قانع باش و علم دوست و بردبار و کم سخن و دوراندیش.

عمر در پرستش خدای تعالی خرج کن که حساب، او خواهد خواست، برگذشته و شکسته و ریخته افسوس مخور، تمام زیرکی را عاقبت شناسی نام نِه. معیشت تنگ را به توکّل دفع ن، دین را به علم نگاه دار، اگر علم خواهی با تنهایی بساز. فراخ دلی خواهی تن آسانی را بگذار. کم خصمی خواهی، به خود مشغول باش، خلق را دوست خواهی، مال را دشمن گیر. خود را آسوده خواهی، بد مکن. شر نخواهی، بد بگذار. جنگ نخواهی، تحمل کن. دعا را بهتر از سپاه دان. امید را بهتر از گنج دان. هر چه دون خدای است همه را باطل دان. بلا از دوست عطاست، پس، از عطا نالیدن خطاست.

آدمی باید که بسیار نگوید و سخن دیگری به سخن خود قطع نکند و هر که حکایتی یا روایتی کند و او بر آن واقف باشد، وقوف خود بر آن اظهار نکند، تا آن کس آن سخن به اتمام رساند و چیزی را که از غیر او پرسند، جواب نگوید. اگر سؤال از جماعتی کنند که او داخل آن جماعت بود، بر ایشان سبقت ننماید و اگر کسی به جواب مشغول شود و او بر بهتر جوابی از آن قادر بود، صبر ند تا آن سن تمام شود، پس جواب خود بگوید بر وجهی که در متقّدم طعن نکند و در محاوراتی که به حضور او میان دو کس رود، خوض ننماید و اگر از او پوشیده دارند، استراق سمع نکند و تا او را با خود در آن مشارکت ندهند، مداخلت نکند.

دانش های زبانی و ادبی

نکته ی اول:

به مجموعه واژه های زیر توجه کنید:

عالم، معلوم، تعلیم

طالب،مطلوب، مطلب

واقف، وقوف، توقف

با اندکی درنگ در می یابیم که هر مجموعه از این واژه ها ویژگی های مشترک زیر را دارند:

1-ریشه یا حروف اصلی آن ها یکی است. مثلاً در مجموعه ی اول« علم » و در مجموعه ی دوم « طلب » ریشه ی اصلی است. آیا می توانید حروف مشترک گروه سوم را بگویید؟

2-از نظر معنی، کلمه های هر دسته معنای نزدیک به هم دارند.

3-همه ی این واژه ها عربی هستند.به این واژه های هم ریشه که با هم ارتباط معنایی دارند و عربی هستند، واژه های هم خانواده می گویند. شناخت واژه های هم خانواده در عربی، ما را در درست نویسی ( املای ) آن ها و درک بهتر معنای عبارات کمک می کند. از این طریق می توان واژه های فراوانی را تولید کرد و به گنجینه ی واژگانی خود افزود.

نکته ی دوم:

در سال اول راهنمایی خواندیم که یک متن یا نظم است یا نثر. نثر و نظم، انواعی دارند. نثر را به نثر تاریخی و نثر امروزی می توان تقسیم کرد. با نمونه هایی از نثر تاریخی در این درس ( الهی نامه، قابوس نامه، اخلاق ناصری ) و درس های گذشته ( کلیله و دمنه، کیمیای سعادت و گلستان سعدی ) آشنا شدید.

نثر امروزی نیز انواعی دارد؛ مانند نثر روزنامه ای، داستانی، نمایشنامه و فیلم نامه، سفرنامه، خاطره و گزارش که با برخی از آن ها آشنا شده اید و در سال های آینده نیز بیش تر آشنا خواهید شد

خودارزیابی********

1-انسان به هنگام سخن گفتن دیگران، به چه نکاتی باید توجه کند؟

ج: سخن دیگران را به سخن خود قطع نکند.

2-بیت زیر با کدام بخش درس ارتباط معنایی دارد؟

بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند

ج: به غم مردمان شادی نکن تا مردمان به غم تو شدی نکنند.

3- یک زندگی موفق دارای چه ویژگی هایی است؟

ج: 1-دارای هدف و انگیزه باشد. 2-برنامه ریزی شایسته و منطقی داشته باشد تا به هدف برسیم.

نوشتن

1-ده واژه ی جدید از درس انتخاب کنید و بنویسید.

ج: تهمت، بداندیش، قانع، دوراندیش، محاوراتی، معشیت

2-در جمله های زیر، معنای واژه و عبارات مشخص شده را بنویسید.

الف-شر نخواهی، بدی بگذار. واگذار کن

ب-رسول خدا (ص) می فرماید: « حلال نیست از برادر مسلمان بیش از سه روز زبان بازگرفتن ». قهر کردن

پ-از گفتار خیره پرهیز کن. بیهوده

ت-در محاوره ای که به حضور او میان دو کس رود، خوض ننماید.

کنجکاوی

3-پیام بیت زیر و ارتباط آن با درس را در یک بند توضیح دهید.

به اندازه ی بود باید نمود خجالت نبرد آن که ننمود و بود

ج: به آن چیزی که واقعا هستی خود را نشان بده و بالاتر از خود، خود را نشان بدههر کس به اندازه ی توانایی و شایستگی که دارد خودش را نشان دهد حتی کمتر زیر در این صورت با فاش شدن رازش خجالت زده نمیشود.

4-با هر یک از واژه های زیر، جمله ای ادبی بسازید.

عطا، حرمت، نصیحت، بیهوده

ج: بلا از خداوند عطاست پس از اعطای خداوند ناله نکن.

حرمت بزرگان را در زندگی نگه دار.

نصیحت بزرگان را گوش کن تا در زندگی به مشکل برنخوری.

از اندرزهای پدرم شنیدم که سخن بیهوده نگویم.

5-برای هر یک از واژه های زیر، دو هم خانواده بنویسید.

شغل، قادر، جماعت، نصر

اشغال- قدر، مقدر – جمع، مجتمع – ناصر، منصور -

پرتو امید

یوسف گم گشته باز آید به کنعــان غم مخور

کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

ای دل غم دیده، حالت به شــود دل بد مـکن

وین سر شوریده، باز آید به سامان غم مخور

دور گردون،گر دوروزی بر مراد ما نرفـــت

دائماً یکســـان نباشد حال دوران غم مخور

هان، مشو نومید، چون واقف نِه ای از سرّ غیب

باشد اندر پرده، بازی های پنهان غم مخور

ای دل ار سیـــل فنا بنیاد هــــستی بر کند

چون تو را نوح است کشتیبان، ز توفان غم مخور

در بیابان گر به شوق کعبه، خواهـــی زد قدم

سرزنش ها گر کند خار مغیلان، غم مخور

گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید

هیچ راهی نیست کان رانیست پایان، غم مخور

دانش های زبانی و ادبی<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

نکته ی اول:

پیش تر آموختیم که جمله از دو بخش نهاد و گزاره تشکیل می شود و معنا و پیام کاملی را می رساند؛ مانند:

حافظ، شاعر بزرگ ایران است.

نهاد گزاره

اخلاق نیکو، زینت زندگی است.

نهاد گزاره

هم چنین دانستیم مهم ترین جزء جمله، فعل است. اکنون به نمونه های زیر توجه کنید:

ای خدا ( خدایا به تو پناه آورده ام، از تو کمک می خواهم )

هان ( آگاه باش، بر حذر باش)

حافظا ( ای حافظ بدان و آگاه باش )

به به ( چه خوب است )

به نمونه های بالا که جمله نیستند اما معنای کاملی دارند، شبه جمله می گویند؛ چون از نظر معنا شبیه یک جمله اند؛ همان گونه که در مقابل آن ها معنا ذکر شده است؛ اما از نظر ساختار مانند جمله نیستند و نمی توان برای آن ها نهاد و گزاره تعیین کرد.

نکته ی دوم: معمولاً شاعران در پایان شعر خویش، نام ویژه ای را که نام شعری شاعر است به کار می برند. به این نام « تخلص » می گویندو به بیتی که دارای تخلّص است، « بیت تخلّص » می گویند.

تخلّص به معنای خلاص شدن و رهایی یافتن است. گویی شاعر با نوشتن تخلّص، از بند سخن آزاد می شود. تخلّص مانند امضا و نشان است که در پایان شعر می آید.

مثلاً اسم اصلی حافظ، شمس الدین محمد است و نام شهریار، محمد حسین بهجت تبریزی، ولی این دو شاعر در شعر خویش « حافظ » و « شهریار » تخلص کرده اند. گاه کاربرد فراوان تخلص در شعر باعث می شود که نام اصلی شاعر ناشناخته بماند.

حافظا، در کنج فقر و خلوت شـــب های تار تا بوَد وردت دعا و درس قرآن غم مخور

خودارزیابی<?xml:namespace prefix = v ns = "urn:schemas-microsoft-com:vml" />


مطالب مشابه :


خودارزیابی و نوشتن درس چهارم ادبیات سوم راهنمایی

خودارزیابی و نوشتن درس چهارم ادبیات سوم راهنمایی فارسی مدارس راهنمایی خود و تاریخ و




خود ارزیابی و تمرین های زبانی سال دوم

خود ارزیابی ( صفحه ( عامل ) جمع فارسی ( عاملان ) آثار ( اثر درس سوم.




پاسخ خود ارزیابی ها و نوشتن های فارسی دوم راهنمای

پاسخ خود ارزیابی ها و نوشتن های فارسی دوم پاسخ خود ارزیابی ها و نوشتن های درس سوم.




فصل پنجم-درس یازدهم-دوازدهم وسیزدهم فارسی سوم راهنمایی

تا آن سن تمام شود، پس جواب خود بگوید بر وجهی که در وسیزدهم فارسی سوم راهنمایی.




درس آزاد فارسی دوم راهنمایی

درس آزاد فارسی دوم راهنمایی خود ارزیابی: هفته سوم دی




طرح درس چهارم فارسی سوم راهنمایی

طرح درس چهارم فارسی سوم راهنمایی خیانت ، قمار ، اعتیاداز سه چیز خود را دور نگه داریم:




برچسب :