شعری درباره ی پدر

رنج کشیده ی دهر پدرم !

دست های پینه بسته ات

به من امید می بخشد

و در نگاهت شفافیت را می بینم.

دوست دارم

که شب هنگام، وقت آمدنت

چشمانم را زیر پایت

بگذارم

و گُلی از مهربانی ها را

تقدیمت دارم.

سنگ صبور، پدرم!

می خواهم فریاد بزنم

تا کوهها بشنوند

-هان مغرور نباشید

استوارتر از شما نیز کسی هست-

تا دریا بشنود

-که مگویید زیبایم، زیبایم

زیباتر صورت چروکین پدر است.-

می خواهم درختان بشنوند

-مگر شما تنها سبزید

گام های پدرم سبزه های بسیار به دنبال دارد.-

کاش صدایم بلندتر از زمان بود

کاش آوایم را آسمان می شنید

تا احساس بزرگی نکند.

کاش ستاره ها ببینند

ستاره ای به نام برق محبت

در چشمانت موج می زند

و ای کاش ...

جملات زیبا درباره پدر. دخـتــَــر کـه زندگی راز دل مادر من. زندگی پینه ی دست پدر

شعری درباره مادر : تو را بیش از پدر بیچاره روی و سینه ی تنگش بدری دل برون اری از ان

گنجینه ی بهترین شعرها - شعری در باره پدر از مولانا - وبلاگ " گنجینه ی بهترین

همه دانند كه از بهر پدر هست كانون محبّت، دختر پدري را كه خدا دختر داد در محبت ز پسر ـ بهتر داد

شعری درباره ی پدر. رنج کشیده ی دهر پدرم !

گنجینه ی بهترین شعرها - شعری در مورد پدر و مادر از مولانا - وبلاگ " گنجینه ی بهترین

چند شعر درباره ی

درباره ی عقاب ها - شعری درباره ی عقاب - عقاب پدرم از پدر خويش

شعری درباره ی وصف خدا از قیصر امیر زود پرسيدم : پدر، اينجا كجاست