عید سعید فطر مبارک / جستاری در نقش فطر در ادبیات

هو۱۲۱

عید سعید فطر مبارک / جستاری در نقش فطر در ادبیات

 

1

بر سر بام بيا، گوشة ابرو بنماي‌
روزه‌گيران جهان منتظر ماه نو اند
اين بيت‌، يكي از صدها بيت از گنجينة شعر فارسي است كه در آن‌، ميان هلال عيد و ابروي نگار مقارنتي ديده مي‌شود. اين‌، يكي از مضمونهاي رايج و شايع شعر فارسي است و البته كمتر به زيبايي بيت بالا پرورانده شده است‌.
باري‌، عيد فطر، يكي از زمينه‌هاي مهم محتوايي شعر فارسي است‌، و نه تنها در حوزة محتوايي‌، كه در حوزة مضمون‌سازي نيز با جلوة تمام حضور دارد. در ديوان اكثر شاعران بزرگ كهن‌، اشاراتي به اجمال يا تفصيل به عيد فطر مي‌توان يافت و جالب اين كه اين عيد، بيش از ديگر اعياد اسلامي‌، مورد توجه و نظر شاعران ما بوده است‌. به‌راستي چرا اين گونه است‌؟
شايد اين توجه ويژه‌، از اين روي باشد كه رخ‌نمودن عيد فطر، تأثير محسوس‌تر و ملموس‌تري بر زندگي و سلوك فردي و اجتماعي جامعة اسلامي مي‌گذارد، به‌ويژه بر شاعران‌، به دلايلي كه خواهيم گفت‌. با عيد فطر، آدميان دوباره به بسيار چيزهايي دست مي‌يابند كه يك ماه تمام از آنها به طور مطلق يا نسبي برحذر بوده‌اند. و بسياري از اين چيزها، چه به واقع و چه به مجاز، چه در كسوت مادي و چه در هيأت معنوي‌، در زندگي شاعران ما حضوري جدّي داشته‌است‌.
با اين ملاحظه‌، هر گروه از شاعران‌، به مناسبت دلبستگيهاي خويش‌، نگاهي ويژه به عيد فطر داشته‌اند و به نوعي از رسيدن آن اظهار خرسندي كرده‌اند. اين نگاهها را مي‌توان در يك ديد كلي‌، چنين دسته‌بندي كرد.

نگاه عشرت‌جويانه‌
هيچ نمي‌توان منكر عشرت‌جويي اهالي قدرت در ادوار مختلف تاريخي بود و نمي‌توان تصوّر كرد كه شاعران درباري نيز در اين عشرت‌جويي شريك و سهيم نبوده‌اند. شعر درباري ما شعري است بسيار زميني‌، توأم با شادخواري و كام‌جويي‌. و براي اين گونه شعر و شاعران‌، ماه مبارك رمضان همواره ناگوار بوده‌است‌. آنان چه به ميل خويش و چه به اكراه و اجبار، در اين ماه از مي و مطرب كناره مي‌گرفتند و البته در تمام اين سي روز، منتظر هلال عيد بودند تا دوباره بر سر كار هميشگي آيند.
چنين است كه در شعر اين شاعران‌، ستايش عيد توأم است با بدگويي شديدي از ماه مبارك رمضان‌. و عيد هم فقط از همين زاويه نگريسته مي‌شود كه درهاي بسته را بازمي‌گشايد. ببينيد كه فرخي سيستاني چگونه به بهانة آمدن عيد، ماه رمضان را مي‌نكوهد.
روزه از خيمة ما دوش همي‌شد به شتاب‌
عيد فرخنده فراز آمد، با جام شراب‌
چه توان كرد اگر روزه ز ما روي بتافت‌؟
نتوان گفت مر او را كه ز ما روي متاب‌
چه شود گر برود؟ گو برو و نيك خرام‌
رفتن او برهاند همگان را ز عذاب‌
و چنين است نگاه منوچهري‌، اميرمعزّي و بعضي ديگر شاعران درباري‌. اين نگاه هرچند ستايش عيد را در خود دارد، هيچ‌گاه نمي‌تواند مطلوب و مقبول كساني باشد كه عيد را به واقع ادامة رمضان مي‌دانند و بخشي ديگر از ضيافت پروردگار براي عالميان‌.

نگاه مداحانه‌
در آثار بعضي شاعران درباري‌، نگرش ديگري نيز به عيد فطر ديده مي‌شود كه از آن نگرش اول‌، قدري معتدل‌تر و بهنجارتر است‌. در اينجا به واقع ستايش عيد، با اظهار ملال از رمضان همراه نيست‌، بلكه با خوشامد ممدوح همراه است‌. اين شعرها، غالباً قصايدي‌اند كه براي قرائت در مراسم روز عيد سروده مي‌شده‌اند و در آنها، شاعر بيش از هر چيز، كوشش دارد تا به سلطان يا حاكمي كه ممدوح اوست‌، تبريكي شايسته و فراخور حال بگويد و در نهايت نيز سخن را به مدح او بكشاند. محور اصلي اين شعرها، تقابل رمضان و عيد نيست‌، بلكه تقارن عيد و ممدوح است‌. چنين است كه اينجا برخورد شاعر با رمضان ملايم‌تر و براي ما قابل تحمل‌تر است‌.

در آثار خاقاني‌، انوري‌، محتشم كاشاني و بعضي ديگر قصيده‌سرايان‌، از اين گونه شعرها مي‌توان يافت و البته چنان كه گفتيم‌، اينها غالباً قصيده‌اند و متناسب با ارائة تريبوني‌. در اين قصيده‌ها، البته بحث عيد و رمضان چندان ادامه نمي‌يابد و شاعر با گريزي ماهرانه‌، سخن را به موضوع اصلي شعر مي‌كشاند كه همان مدح ممدوح است‌. اين هم نمونه‌اي از خاقاني شرواني براي اين گونه شعر، كه قصيده‌اي است مفصل و ما فقط چهار بيتش را نقل مي‌كنيم‌.
صبح‌خيزان كز دو دو عالم خلوتي برساختند
مجلسي بر ياد عيد از خلد خوشتر ساختند
هاتف ميخانه داد آواز كاي جمع‌الصبوح‌
پاسخش را آب لعل و كشتي زر ساختند
شاعر پس از چند بيت در وصف عيد كه البته بسيار زيبا و هنرمندانه است‌، به اينجا مي‌رسد
چون به زر آب قدح كردند مژگان را طلي‌
ميخ نعل مركبان شاه كشور ساختند
از اين به بعد، مدح ادامه مي‌يابد.


نگاه رندانه‌
ما به نگاه عشرت‌جويانة شاعران دورة ساماني و غزنوي اشاره كرديم كه همراه بود با يك سلسله اصطلاحات خاص‌، به‌ويژه اصطلاحات ميخانه‌اي‌. اين فرهنگ اصطلاحات‌، پس از طي‌شدن دوران شعر درباري‌، همانند ميراثي ماندگار براي عصرها و دوره‌هاي بعد هم باقي ماند و شاعراني كه پس از آن حتي دلبستگي‌اي به آن حال و هوا نداشتند، نتوانستند خويش را از سيطرة اين اصطلاحات برهانند.
از سوي ديگر گرايشهاي عرفاني و قلندرانه در شعر فارسي‌، زباني رمزآميز و تأويل‌پذير طلب مي‌كرد و همين‌، ماية شيوع بيشتر اين اصطلاحات در شعرهاي عارفانة ما شد. اين رويكرد از سنايي غزنوي آغاز مي‌شود و تا دهه‌هاي اخير ادامه مي‌يابد.

چنين است كه شاعران قرنهاي بعد، حتي آنان كه اهل زهد و عرفان بودند، با مجموعه اصطلاحات ميخانه‌اي به سراغ عيد رفتند.
در اين شعرها، ظاهر كلام بسيار نزديك است به آنچه در شعرهاي عشرت‌جويانه ديديم‌، ولي تفاوت مهم اين است كه آن شعرها صريح بود و تأويل‌ناپذير، ولي اينها ابهام‌آميز است و رندانه‌. به واقع به صراحت نمي‌توان گفت آن قدحي كه حافظ مي‌گويد «هلال ماه به دور قدح اشارت كرد» چگونه قدحي است‌، در حالي كه در شعر فرّخي و منوچهري‌، ماهيت اين ظرف و مظروف آن‌، كاملاً روشن و آشكار بود.
از سوي ديگر، در اين شعرها، برخورد شاعر با ماه رمضان نيز بسيار محتاطانه است‌. او مي‌داند كه در ستايش مي‌، مي‌توان توجيهي عرفاني به دست داد، ولي در نكوهش رمضان‌، ديگر اين كار سخت مي‌شود. چنين است كه مثلاً حافظ با ظرافت تمام از ماه رمضان مي‌گذرد و بدون تأكيد برآن‌، شعبان را به عيد رمضان گره مي‌زند.

ماه شعبان مده از دست قدح‌، كاين خورشيد
از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد
اگر در شعرهاي نوع اول‌، تقابل رمضان و عيد مطرح بود و در شعرهاي نوع دوم تقارن عيد و ممدوح‌، در اين نوع‌، تقارن عيد و «مي‌» دركار است و اين‌، در شعر بيشتر شاعران مكتب عراق ديده مي‌شود. و ما به مثالهايي از حافظ بسنده مي‌كنيم‌.
روزه يكسو شد و عيد آمد و دلها برخاست‌
مي ز خمخانه به جوش آمد و مي بايدخواست‌
و
بيا كه ترك فلك خوان روزه غارت كرد
هلال عيد به دور قدح اشارت كرد


نگاه هنرمندانه‌
ماه مبارك رمضان و هلال عيد، جدا از جوانب محتوايي خويش‌، ماية يك سلسله مضمون‌سازيها نيز براي شاعران شده‌اند.
بيشتر اين مضمونها، در غزلهاي عاشقانه ديده مي‌شود و آن‌جاها كه شاعر به نوعي ميان عيد و معشوق‌، مقارنه‌اي ايجاد مي‌كند، همانند اين و يا اين رباعي زيبا از بيدل كه در آن‌، عيد بدون نگار بي‌ثمر دانسته مي‌شود.
عيد آمده هر كس پي كار خويش است‌
مي‌نازد اگر غني و گر درويش است‌
من بي‌تو به حال خود نظرها كردم‌
ديدم كه هنوزم رمضان در پيش است‌
يكي از دستگيره‌هاي مهم شاعران براي اين مضمون‌سازي‌، تشابه «هلال‌» و «ابرو» است‌. هلال‌، نشانة مهم عيد است و ابرو هم از اركان جمال معشوق‌. بدين ترتيب‌، «عيد» با «معشوق‌» گره مي‌خورد و چه بسا مضمونها كه از اين رهگذر آفريده مي‌شود. يك بيت زيبا از اين نوع را در آغاز نوشته ديديم‌. اين هم مثالي ديگر كه نام و نشان شاعرش بر من مجهول است‌
هلال عيد مي‌بيني و من پيوسته ابرويت‌
مبارك باد بر تو عيد و بر من ديدن رويت‌
اين نوع برخورد با عيد، به‌ويژه در آثار شاعران مكتب هندي بسيار شايع و رايج است‌، چون شاعران اين مكتب‌، بيش از اين كه عشرت‌مدار يا ممدوح‌مدار باشند، مضمون‌مدار هستند.


نگاه زاهدانه و عارفانه‌
از عصر سنايي و ناصرخسرو، در كنار ديگر گرايشهاي موجود در شعر فارسي‌، يك گرايش زهدآميز و عرفاني هم پاي گرفت‌. اين گرايش‌، در شعر عطار و مولانا جلال‌الدين تقويت شد و در شعر حافظ، با گرايش عاشقانه و رندانه پيوندي محكم يافت‌.

باري‌، در شعر كساني كه از منظر زهد و عرفان به اين موضوع نگريسته‌اند، به رمضان و عيد از منظري ديگر پرداخته مي‌شود كه همان منظر شريعت و طريقت است‌.

ولي براي شعري در اين منظر، مصالح بياني و اسباب مضمون‌سازي‌، در ماه مبارك بيشتر يافت مي‌شود تا عيد فطر. ماه رمضان سرشار است از مفاهيم مرتبط با زهد و عرفان مثل امساك‌، عبادت‌، شب‌زنده‌داري‌، شبهاي قدر، قرآن و ديگر ملزومات اين ماه‌.

با اين وصف‌، هيچ عجيب نيست كه در اين ديدگاه‌، رمضان پررنگ‌تر از عيد جلوه كند و به واقع نيز اين شاعران‌، بيشتر در ماه مبارك خيره شده‌اند، تا عيد. اگر از عيد هم سخني به ميان آمده است‌، نه در تقابل‌، كه در ادامة رمضان است‌.

پيشگام اين حركت‌، سنايي غزنوي است‌، با غزلي زيبا كه در وصف رمضان دارد:
اي ماه صيام ارچه مرا خود خطري نيست‌
حقا كه مرا همچو تو مهمان دگري نيست‌
از درد تو اي رفته بناگه ز بر ما
يك زاويه‌اي نيست كه پرخون جگري نيست‌
اي داده به باد اين مه بابركت و باخير
مانا كه‌ت از اين آتش در دل شرري نيست‌
و شكل كمال‌يافته‌اش را در شعر مولانا جلال‌الدين مي‌بينيم‌. مولانا به واسطة طبع پرنشاط خود، نه تنها با عيد، كه با رمضان نيز برخوردي بسيار طرب‌انگيز دارد. گويا عيد مولانا، از آغاز ماه رمضان شروع مي‌شود.

آمد ماه صيام سنجق سلطان رسيد
دست بدار از طعام‌، مائدة جان رسيد
جان ز قطيعت برست‌، دست طبيعت ببست‌
قلب‌ِ ضلالت شكست‌، لشكر ايمان رسيد
و كسي كه با رمضان چنين سرشار از طرب مي‌شود، با عيد چه خواهد شد؟
عيد آمد و عيد آمد وآن بخت سعيد آمد
برگير و دهل مي‌زن‌، كان ماه پديد آمد
حضور رمضان و عيد در ديوان شمس و مثنوي معنوي بسيار پررنگ و باشكوه است‌.

به واقع بهترين «رمضانيه‌»ها «عيدانه‌»هاي شعر فارسي را در آثار مولانا جلال‌الدين مي‌توان يافت و در اين ديدگاه معنويت‌گرا، ما كسي را بالاتر از او سراغ نداريم‌.

سخن آخر:
چنان كه ديديم‌، حضور رمضان و عيد در شعر كهن فارسي‌، بسيار چشمگير و متنوع است‌. شاعران از منظرهاي گوناگون به اين موضوع نگريسته و هر يك فراخور طبع و طبيعت خويش‌، از آن سخن گفته‌اند.
ولي در شعر امروز، هم بسياري از آن اسباب غايب است و هم بسياري از آن انگيزه‌ها در كار نيست‌. مقتضيات اجتماعي و مذهبي امروز، زاوية ديد شاعران فارسي‌زبان‌، حتي شاعران مذهبي را عوض كرده‌است‌.

به واقع با مطرح شدن جوانب مبارزاتي و عدالت‌خواهانة دين در دهه‌هاي اخير، توجه شاعران نيز به گوشه‌هايي از تاريخ و مناسبتهاي ديني معطوف شده‌است كه از آنها پيامهاي اجتماعي و سياسي بيشتري مي‌توان بيرون كشيد. به همين لحاظ، نه تنها رمضان و عيد فطر، كه مراسم حج و عيد قربان نيز در شعر امروز كمرنگ‌تر به چشم مي‌خورند و در عوض‌، عاشورا و نيمة شعبان و ديگر مناسبتهايي از اين نوع‌، بسيار پررنگ‌تر هستند.

                                                                   توفیق از اوست


مطالب مشابه :


متن بسیار زیبا و مودبانه برای کارت تبریک عید نوروز

گفتم شايد طاقت نياري و تا عيد بخوريش *** سايت سايپا




پيام تبريك بمناسبت عيد قربان و عيد غدير به برادران و خواهران روحاني از دكتر امير حسين شاه خليلي

پيام تبريك بمناسبت عيد قربان و عيد و اين سعادت را عطاء فرمايد تا در مقابل




شركت آفاق هنرآرتيمان/تهران/جلال آل احمد/رو به روی دانشگاه تربیت مدرس/کوچه پرنده/کوچه یکم/پلاک6

1- برگزاري جشن روز پدر براي شركت سايپا پرس با 18- طراحي وساخت دكور عيد تا عيد واقع در تالار




گردهمایی بلاگرهای شهر گلپايگان

عيد فطر امسال براي من عيد جسم و جان من نبود بلكه عيد تا لينك نظرات خود سازي سايپا.




عید سعید فطر مبارک / جستاری در نقش فطر در ادبیات

انديشه گستر سايپا كند و به واقع نيز اين شاعران‌، بيشتر در ماه مبارك خيره شده‌اند، تا عيد.




وانت تندر 90-405-سمند و وانت سایپا

ما با اطمينان شما و با افتخار و كادري مجرب آمده ايم تا روزگاري خوب و سايت سايپا عيد 1388




پیامک عید سال 93

ما با اطمينان شما و با افتخار و كادري مجرب آمده ايم تا روزگاري خوب و شيرين براي شما ثبت كنيم.




گفتگوي نورزي با مجيد جلالي

در واپسين روزهاي سال 93 و در گوشه اي از زمين چمن باشگاه سايپا عيد ديدني و تا هفته 17 بسيار




اهل بيتي شدن

اينكه برخي دوستان اصرار دارند كه قبل از عيد غدير شروع كنند بر آن داشت تا سايپا; بيت




مصاحبه با میرسعیدمعروف

کرمان در شهر رشت به سراغ میرسعید معروف یکی از همین بازیکنان رفتیم تا عيد هم سايپا رو




برچسب :