گـزارش برنامه 4 روزه به روستا و دریاچه چورت از توابع کیاسر مازندران

«به نام خـالق زیبایی ها»<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

گـزارش سیاحت 4 روزه به روستا و دریاچه چورت از توابع کیاسر مازندران

     سرپرست برنامه:آقای احسان امین جواهری                               تاریخ سیاحت : 11/8 الی16/8/90

 

نفـرات شرکت کننده:

 خانمها: سارا کیخسروکیانی  شکوه جعفری . منیره دادخواه. ژیلا غزلبیگلو . زهرا عباسی

 آقایان: محمد سلطانی فر، مهرداد شفایی، مهدی دهقان، محمد خدارحمی، محمد صادق عنایت، محسن زارعی، حمید زارعی، امیر اسمایلی .

طبق ایمیلی که سرپرست برنامه برای همه دوستان از قبل فرستاده بودن اطلاعات کاملی در خصوص سفر دریافت کرده بودیم. ساعت 7 شب چهارشنبه به همراه 7 نفر از دوستان از ترمینال کاوه با اتوبوس شرکت لوان از مسیر تهران و جاده فیروز کوه به سمت ساری حرکت کردیم.طبق برنامه قرار بود 6 نفر از بچه های گروه در شهر ساری به ما ملحق شوند. ساعت 9:30 شب اتوبوس برای شام و نماز در دلیجان توقف ای 20 دقیقه ای داشت.حدود ساعت 5:45 به شهر آمل رسیدم و برای نماز توقف 15 دقیقه  ای داشتیم.1 ساعت بعد به ساری رسیدیم و در محل قرارمون منتظر بچه ها موندیم با آمدن بچه ها گروه  کامل و آماده رفتن به روستا  شد.هوای ساری خیلی متفاوت تر از هوای اصفهان بود. هوای سرد به همراه رطوبت مخصوص شهر های شمالی .حدود ساعت 7:30 صبحانه ای  دسته جمعی در فلکه امام ساری خوردیم و بعد با می نی بوس  به سمت روستا به راه افتادیم.طی مسیر 50 کیلومتری ساری تا روستا شاهد مناظری زیبا از روستا ها و جنگلهای اطراف جاده بودیم.ساعت 9:50 پس از گذروندن مسیری حدوداً 7 کیلومتر آخر با شیبی نسبتاً زیاد به روستای چورت رسیدیم. پس از اسکان در منزل راهنما و استراحتی کوتاه ساعت 11 آماده شدیم برای رفتن به دریاچه . به خاطر اینکه قسمتی از مسیر مستقیم روستا تا دریاچه  باتلاقی و همراه با شیب  بود کوله ها را با نیسان به محل دریاچه فرستادیم.با اینکه بدون کوله بودیم راه رفتن در مسیر بخاطر باتلاقی بودن سخت و در عین حال جالب بود .

 

مسیری 5 کیلو متری با زیبایی های غیر قابل توصیف . اما زیبا تر از اون لحظه ای بود که به دریاچه رسیدیم .

بخاطر بارندگیهای هفته قبل آب دریاچه حدود 2 متر بالا آمده بود که این امر خوشحالی مزاعف راهنما را در بر داشت. اعضاء گروه با دیدن زیبایی های  خیره کننده  دریاچه  غرق در مشاهده شدن. ساعت 3 عصر پنجشنبه روز اول سفر بود . بچه ها شروع به زدن چادر ها کردن یکسری برای آوردن آب و یکسری برای آوردن هیزم بّه اطراف رفتن.مکانی که برای استقرار انتخاب شده بود دید کامل به دریاچه و جنگل های اطراف داشت.

 با درست کردن آتش  و تاریک شدن هوا یک شب نشینی خوب و صمیمی تا ساعت 1 بامداد داشتیم.صبح جمعه روز دوم سفر با صدای پرندگان از خواب بیدار شدیم هوای جنگل مه آلود و شبنم همه جارو گرفته بود.

با  خوردن صبحانه تعدادی از بچه ها برای گشت زدن به اطراف دریاچه رفتن و شروع به خاطره سازی و گرفتن عکس از مناطق دیدنی اطراف کردن .با اینکه در فصل پاییز به سر میبردیم اما هوایی آفتابی و رنگارنگ بودن برگهای درختان نمای    زیبا ی اطراف آدمو از کالبد زندگی شهریش بیرون میکشید و به اوج لذت در طبیعت میبرد

اصولا یکی از اهداف سفرها جدا از ماجراجویی فردی به شوق ستیز، با خود درون، یافتن نادیده ها ،از اوج به دره پاییدن ها ،آوردن ارمغان از سفراست که چیزی نیست جزء عکس و خاطرات که هرچه دقیق تر، شیوا تر، جان نشین تر.  به دلیل نزدیک بودن محل به شهر تهران گروه های متعددی از تهران  به دریاچه آمدند و بعد از گذروندن برنام ای یک روزه برگشتند . کم کم هوا رو به تاریکی میرفت  و بچه ها شروع به جمع کردن هیزم برای آتیش کردن . با تاریک شدن هوا صدای مختلفی به گوش میرسید تعدادی از بچه ها با شنیدن  صدای گرگ و بعد دیدن آن متوجه حضور گرگ در اطراف چادرها شدن.که باعث ترس و حراس کل بچه ها شد .با درست کردن یک آتیش بزرگ و سر صدای زیاد سعی بر دور کردن گرگها از محل کردیم . تعدادی  از بچه ها  از سر شب تا سپیدی صبح با ترس و یک نوع حس مسئولیت نسبت به دیگران بیدار موندن . با تمام سختیها صبح  روز شنبه سومین روز برنامه رسید . با بیدار شدن همه شروع به صحبت در خصوص اتفاقات شب قبل کردند . طبق برنامه ما یک شب دیگه در جنگل باید میموندیم .با توجه به دیدن گرگ در شب قبل گروهی موافق ماندن وگروهی موافق رفتن به روستا بودن ؟ با  صحبت راهنما و 2 نفر از جنگلبانان  همه گروه تصمیم به ماندن در جنگل گرفتند. گروه طبق برنامه به گشت زنی در اطراف دریاچه مشغول شدند .با رسیدن شب ودرست کردن یک آتیش بزرگ  یک شب نشینی بیاد موندنی  دیگه داشتیم . بخاطر خستگی شب قبل  همه بچه ها خوابیدن و کسی بیدار نموند !صبح روز یکشنبه وقتی بیدار شدیم متوجه شد یم که دوتا از کوله ها که بیرون از چادر بوده نیست ؟  متاسفانه توی جنگل جایی که کمتر کسی فکرشو میکرد دزدی پیدا بشه مقداری از وسایل دوربین موبایل و کوله 2 نفر از بچه ها رو دزدیدند .خیلی ناراحت کننده بود ولی پندی که به همه بچه ها داد قابل ارزش  و اهمیت بود اینکه در هر شرایط و هر کجا میبایست مراقب وسایل شخصی بود .تا ظهر بچه های گروه برای پیدا کردن وسایل  و یا ردی از دزد  مشغول گشت در اطراف  شدند  که فایده ای هم نداشت! طبق برنامه با آماده وجمع کردن وسایل و چادر ها ساعت 3 عصر با  نیسان  دریاچه را به سمت روستا که مسیری 15 کیلو متری در جنگل بود ترک کردیم . مسیری ماشین رو ولی 3 برابر مسیر قبل . میشه گفت با ماشین توی جنگل  جنگل نوردی کردیم و از مناطق زیبای اطراف لذت میبردیم . 50  دقیقه بعد به روستا رسیدیم و در خانه راهنما استقرار پیدا کردیم .شب را با آرامشی دلچسب به صبح رسوندیم .

 صبح روز دوشنبه روز آخر برنامه .گروهی از بچه ها به گشت زنی دراطراف  روستا پرداختند و گروهی به استراحت و آماده شدن برای برگشت. با خوردن نهار و آمدن می نی بوس ساعت 3 عصر دوشنبه به سمت ساری به راه افتادیم و ساعت 5 به فلکه امام ساری رسیدیم بچه ها به 2 گروه که یکی با همان اتوبوس اسکانیا لوان به اصفهان و گروه دیگه به تهران برگشت اند تقسیم شدند . ساعت 6 با اومدن اتوبوس لوان سوار اتوبوس شدیم و به سمت اصفهان حرکت کردیم . ساعت 5 صبح سه شنبه به ترمینال کاوه  ,  و پایان سفر رسیدیم .  

با اندوختن  دنیای  خاطره و تجربه های بزرگ به زندگی روزمرهه شهری خود بازگشتیم

ای همه مردم درین جهان به چه کارید؟                 عمر گرانمایه را چگونه گذرانید ؟

هرچـه به عالم بود گـر به کف آرید !                    هیچ ندارید اگـر عشـق نـداریـد

وای شمـا دل به عشـق گـر نسپـارید                    گـر به ثریـا رسیـد هیـچ ندارید

عشق بورزید

دوست بدارید

                                    دوست دار شما محمد خدارحمی      

 فایل گزارش برنامه را از اینجا دریافت کنید


مطالب مشابه :


قیمت بلیط قطارهای مسافری در محور تهران- مشهد

قیمت بلیط قطارهای مسافری در محور تهران- درجه ۱ چهارتخته دلیجان بازسازی شده/




اشنایی با استان مرکزی

این استان از شمال به استان‌های تهران و قزوین خمین، ساوه، محلات، دلیجان با اتوبوس.




اندر حکایت سرگردانی مسافران در جاده دلیجان(قسمت اول)

خطم خالی - اندر حکایت سرگردانی مسافران در جاده دلیجان(قسمت اول) - در گویش خوانساری یعنی رنگارنگ




اولین خودروهایی که وارد شهر نراق شدند

+ دومین خودرویی که در نراق پدیدار گشت اتوبوس در دلیجان متوقف و در تهران در




استان مرکزی : توره , خمین , خنداب , داود آباد , دلیجان ...

دلیجان بر سر راه اصلی تهران به اصفهان قرار که کارخانه هایی مثل اتوبوس سازی و




گـزارش برنامه 4 روزه به روستا و دریاچه چورت از توابع کیاسر مازندران

کاوه با اتوبوس شرکت لوان از مسیر تهران و جاده فیروز در دلیجان توقف ای 20




اشنایی با استان مرکزی

این استان از شمال به استان‌های تهران و قزوین، از غرب به استان با اتوبوس. دلیجان




بدهی اتوبوسرانی اراک قیمت بلیتها را افزایش داد

قیمت بلیتهای اتوبوس در اراک از 25 به 40 تهران با مسافتهای آشتیان تفرش دلیجان




دیدار مردم نراق با امام خمینی در سال 1361

( حداقل داخل هر اتوبوس دو عازم تهران شهرستان های محلات ؛ دلیجان ؛ نراق و حومه را




حجت الاسلام علی محمد حیدری نویسنده ای متبحر در شهر علم و فرهنگ ، نراق

به شهر تهران عزیمت و نزد دستگاه اتوبوس و در حوزه دلیجان و محلات




برچسب :