سوالات و پاسخ خط مشی اداری

 

 


دانشگاه آزاد اسلامي اراک

دانشکده مديريت

پاسخ سوالات درس فرآيند خط مشی گذاری

استاد: دکترعلی نوری مطلق

کارشناسي ارشد مديريت دولتي /تحول

 

لطفا در پاسخ به سوالات به موارد ذيل توجه کنيد:

1-نام ببريد يا برشماريد…………… درحد نام بردن هر آيتم.

2-توضيح دهيد يا تعريف کنيد……. در حد نصف صفحه.

3- بيان کنيد ………………………در حد يک خط.

 

 

 

سوال1-  مجموعه تعریفهای تصمیم گیری به چه مفاهیمی تاکید دارند و چه نکاتی در این مورد قابل توجه است؟

-        مجموعه تعريف‌هاي تصميم گيري به سه مفهوم كلي زير تأكيد دارند:

1)       تصميم گيري مستلزم انتخاب يك گزينه از ميان گزينه هاست؛ يعني بايد چند گزينه وجود داشته باشد و اگر تنها يك گزينه وجود داشته باشد، تصميم گيري بي معني است و يا تصميم گيري وجود نخواهد داشت.

2)      تجزيه و تحليل كه منجر به انتخاب راهي از ميان راه‌ها مي‌شود، وعقلاني است. يعني تصميم گيرنده با استفاده از دانش و اطلاعات خود به تحليل را‌هها پرداخته واز ميان آنها بهترين راه را انتخاب مي‌كند.

3)       در تصميم گيري قصد و عمدو هدف وجود دارد. و تصميم گيرنده با اتخاذ تصميم خاصي براي رسيدن به هدف خاصي تلاش مي‌كند. و هدف او نيز عامل شكل دهنده تصميم او نيز مي‌باشد.

- نكات زير در مورد تصميم گيري قابل توجه است.

تصميم گيري يك فرآيند است. يعني داراي فلسفه حركت است.  از وضع موجود به وضع مطلوب كه هدف است. و پس از رسيدن به وضع مطلوب این موقعیت می شودیک وضع موجود جديد براي رسيدن به وضع مطلوب بعدي  و اين كار مداوم تكرار مي‌شود.

 

 

 

 

 


در تصميم گيري وضع مطلوب لزوماً چيزي بغير از وضع موجود نيست . زيرا گاهي حفظ وضع موجود هدف تصميم گيري است و نقطه مطلوب همان حفظ وضع موجود است.

1)       تصميم داراي سه جزء  1. هدف    2. محتوا   3. اثر

2)       هدف همان مقصدي است كه تصميم گيري براي رسيدن به آن صورت مي‌گيرد و در بعضي متون به آن استراتژي مي‌گويند.

3)       محتوا به بخشي از تصميم گفته مي‌شود كه گزينه مطلوب با بهترين گزينه انتخاب مي باشد. يا محتوا راهي است كه تصميم گيرنده را به هدف مي‌رساند و در برخي متون به آن تكنيك يا تاكتيك گويند.

4)       اثر يا نتيجه، به تغييراتي كه با توجه به اجراي تصميم ايجاد مي شود، گفته مي‌شود. و به دو بخش مستقيم و غير مستقيم تقسيم مي‌شود.(كه به آن پيامد گويند)

مثلاً- تصميم به افزايش حقوق كاركنان:

1)       باعث بهبود سطح رفاه و معيشت آنها مي‌شود.(اين يعني اثر مستقيم)

2)       همچنين افزايش حقوق باعث انگيزش و رضايت و بهبود عملكرد نيروي انساني مي‌شود. اين خود باعث افزايش توليد، و سودآوري شركت خواهد شد. (اين يعني اثرغیر مستقيم)

3)       و اينها همه ناشي از تصميم گيري در خصوص افزايش حقوق كاركنان است.

 

 

 

 

 

 

 

سوال 2-  انواع تصمیمات سازمانی را نام برده و به طور مختصر توضیح داده وطبقه بندی های مرحله ای تصمیمات را بیان کنید؟

1)       تصميمات راهبردي – مبتني بر آينده نگري و بلند مدت و مستلزم جامع نگري است.

2)       تصميمات مديريتي – مبتني بر حل مسئله كوتاه مدت و به صورت بخشي است .

3)       تصميمات عملياتي- مبتني بر فعاليتهاي روزانه و انجام امور فني و عملياتي است.

طبقه بندي هاي مراحله‌اي تصميمات :

- تصميمات یک مرحله‌اي يا ايستا

- تصميمات چند مرحله‌اي يا دنباله‌دار

- در تصميمات يك مرحله‌اي فقط به نتايج يك مرحله توجه مي‌شود. و تصميم گيرنده به مراحل بعدي و نتايج حاصل از آن توجه ندارد و قصدش اخذ تصميم در يك مسئله است و آن را ثابت فرض مي‌كند.

-        در تصميم كلي چند مرحله‌اي و دنباله دار تصميم گيرنده به مراحل بعدي و نتايج ناشي از آن نيز توجه دارد. و هدف آن نيست كه فقط در يك مرحله نتيجه خوبي بدست آيد، بلكه هدف آن است كه تصميمات طوري باشد كه نتيجه كلي خوبي از مجموع انتخاب‌ها و كارهاي كلي انجام شده بدست آيد.

 

سوال 3-   انواع چهارگانه تصمیمات را نام برده ویک مورد را توضیح دهید؟

1-تصميمات استراتژيک و عمليلاتي

2-تصمیماتساختارمندوبیساختار

3-تصمیماتمستقلووابسته

 4- تصمیماتاصلیوفرعی

تصمیمات استراتژیک و عملیاتی :

تصمیماتی که در سطوح پایین سازمان مانند سرپرستی اتخاذ میشود و بعد زمانی محدود را در بر می‌گیرد، تصمیمات عملیاتی هستند. و در صورت انحراف از اهداف عالی، حیات سازمان را به خطر نخواهد انداخت. به کمک روشهای آماری می‌توان شرایط مختلفی را پیش بینی کرد. و می‌توان داده‌ها را به ستاده ها تبدیل نمود و در سطوح پایین و میانی اتخاذ می‌شود، بصورت روزمره اتخاذ می‌شوند و برای حل مشکلات مشابه و تکراری بکار می‌روند.تصمیمات استراتژیک چشم اندازی طولانی مدت دارند و جهت آنها متوجه اهداف عالی و آینده سازمان است. و به دلیل تغییرات محیطی، پیشرفت تکنولوژیک منابع موجود و زمان در دسترس معمولاً در شرایط عدم اطمینان اتخاذ میشوند.

 

سوال 4-  فرآیند شناسایی مشکل را نام برده و به طور مختصر توضیح دهید؟

 

فرآیند شناسایی مشکل شامل مراحل زیر است:

1. تعریف مشکل

2. شناسایی مشکلات اصلی

3. محدود نمودن دامنه مشکل

4. توصیف جزئیات مشکل

1)       تعریف مشکل: به منظور تجزیه وتحلیل یک تصمیم، یک مشکل بصورت عملیاتی به عنوان تفاوت بین وضع موجود و وضع مطلوب تعریف می‌شود. از این رو یک تعریف خوب از یک مسئله و مشکل باید حداقل دربرگیرنده سه جزء باشد 1. ماهیت وضع موجود 2. ماهیت وضع مطلوب 3. اهداف اصلی که این دو را از هم متمایز می‌سازد.

2)       شناسایی مشکلات اصلی: در آغاز دهه 1380 مصرف بی رویه قرصهای روان گردان یک مشکل اصلی در بین جامعه جوان ایران بود. این مشکل می‌تواند به عنوان مقایسه وضع موجود (مشکلات جمعی و ارتباطی و بزهکاری در جوانان مصرف کننده قرصهای مذکور) و وضعیت مطلوب عدم مصرف قرصهای روان گردان در نظر گرفته شود، و این یعنی شناسایی مشکل.

3)       محدود نمودن دامنه مشکل: مسئله ممکن است فراتر از آن باشد که تحلیلگر بتواند در زمان در نظر گرفته شده به آن بپردازد. در چنین مواردی تحلیلگر باید روی جنبه‌های خاص و بزرگ تر مشکل تمرکز کند. انتخاب مشکلات جزئی به وسیله اولویت‌‌های تحلیلگر تعیین می‌شود.

4)       توصیف جزئیات مشکل: مهمترین بخش در تعریف مسئله توصیف جزئیات مسئله است. جزئیاتی از قبیل میزان بزرگی(اهمیت) آن، تعداد افراد تحت تأثیر آن، میزان پولی که درگیر است، عواملی که باعث بوجود آمدن مشکل شده است، زمان شروع آن، راه حل‌های موجود و افرادی که مایل به حل مشکل هستند. این جزئیات در گامهای بعدی کمک مهمی به ما می‌کنند.

 

 

سوال 5-  نمودار اثر ودرخت تصمیم را به طور خلاصه توضیح داده ویک نمونه از این فرآیند های تصمیم را به عنوان مثال تبيين کنید؟

       نمودار اثرنمودار اثر بیانگر روابط میان عناصر تصمیم است، نمودار با یک تصمیم اولیه یا اصلی شروع می شود. گزینه‌ای که انتخاب می‌شود ممکن است نتایج گوناگون رویداد غیر قطعی بعدی را تحت تأثیر قرار دهد و نتیجه رویداد غیر قطعی اتفاق افتاده بر تصمیم گیری بعدی اثر می‌گذارد.

تصمیم اولیه

تصمیم دوم

رضایت کلی

رویداد غیر قطعی(1)

رویداد غیر قطعی(2)

هدف 1

هدف 2

هدف 3

 

 

 

 

 

 

 


              

یعنی در این نمودار تصمیم اولیه بر رویداد غیر قطعی (1) تأثیر می‌گذارد و رویداد غیر قطعی (1) بر تصمیم دوم تأثیر می‌گذارد.

             درخت تصمیم : درخت تصمیم بیانگر همه مسیرهای موجود در طول افق زمانی برنامه ریزی بر طبق جایگزینهای هر تصمیم و نتایج ممکن هر رویداد غیر قطعی است.

درخت تصمیم می‌تواند مانند نقشه مسیر راه نگریسته شود. هر خط بیانگر یک مسیر است که باید طی شود و هر نقطه تلاقی بیانگر جایی است که هر یک از مسیرها می‌تواند انتخاب شود.

شروع

 

 

 

 

 


سوال 6 - فرآیند حل مسئله را از نظر جان دیوئی توضیح داده ومراحل شش گانه تصمیم گیری را با ارائه نمودار نشان دهید؟

فرآیند حل مسئله :

همانطوری که گفته شد تصمیم گیری فرآیند یافتن راههایی برای حل مشکل سازمانی است. یافتن راه حل مشکل طی فرآیندی امکان پذیر است. جان دیویی در سال 1910 برای اولین بار فرآیند تصمیم گیری را به شرح زیر معرفی کرد.

1.   رویداد یا جریانی که تصمیم گیرنده را متوجه وجود مسئله می‌کند.

2.   نوع مسئله، ابعاد و ویژگی‌های آن بررسی و شناسایی می‌شود.

3.   جستجو وتجسس برای یافتن راه حلهای مختلف آغاز می‌شود.

4.   عواقب ناشی از انتخاب و به کار بستن هر راه حل، بررسی و بر اساس این ارزیابی، مناسب ترین راه‌حل انتخاب و اجرا می‌شود.

-        در دسته بندی دیگری فرآیند تصمیم گیری در شش مرحله تعریف شده است.

1.   تشخیص نیاز به تصمیم

2.   پیدا کردن راه‌حل‌های مختلف حل مشکل

3.   ارزیابی راه‌حلها در تطبیق با مشکل سازمانی

4.   انتخاب راه‌حل مشکل

5.   اجرای راه‌حل انتخاب شده

6.        ارزیابی اجرای راه‌حل

تشخیص نیاز به تصمیم

پیدا کردن راه‌حل‌ها

ارزیابی راه‌حل‌ها

انتخاب راه‌حل مناسب

اجرای راه‌حل انتخاب شده

ارزیابی اجرایی راه‌حل

 

 

 

 

 

 

 

 


·         تفاوت الگوی بالا با الگوی قبلی افزودن فعالیت اجرا و ارزیابی به فرآیند تصمیم گیری است.

 

 

سوال 7 - پرسشهای اساسی در تجزیه وتحلیل اطلاعات کدامند وزمینه های پاسخگویی به آنها را به طور خلاصه بیان کنید؟

 1) سازمان و تصمیم گیرندگان از چه منبعی و چگونه به اطلاعات لازم دست یابند؟

2) چگونه باید به آن اطلاعات سازمان دهند؟

3) به چه روشی آن را تحلیل نمایند؟

-        پرسش اول معطوف به روش‌های دستیابی به اطلاعات (حجم اطلاعات) است.

-        پرسش دوم معطوف به انجام بخشی به اطلاعات است.

-        پرسش سوم معطوف به تعبیر و تفسیر اطلاعات است.

اگر حجم اطلاعات زیاد و تعبیر و تفسیر از آن درست و صحیح باشد، تصمیمات اتخاذ شده قابل اطمینان است و قابلیت اجرایی بالایی دارد. شقوق دیگری که با توجه به میزان اطلاعات و درجه صحت تفسیر و تعبیر آن شکل می‌گیرد. در نمودار 3-1 مشخص است.

 بنابراین مسئله مهم در خصوص اطلاعات تعیین نوع و حجم اطلاعاتی است که تصمیم گیرنده برای تصمیم گیری به آن نیاز دارد. ریچارد اچ هال معتقد است که هر قدر نوع دانش یا آگاهی از اطمینان بیشتری برخوردار باشد، تصمیم گیری ساده‌تر و بهتر خواهد بود. البته اطلاعات به خودی خود در درون سازمان به چرخش در نمی‌آید. آنچه در درون و برون سازمان می‌گذرد در گرو پنداشتها و برداشتها و تفسیرهای دست اندر کاران و تصمیم گیرندگان است. بنابراین عامل دیگر همان نوع تفسیر و تعبیر از اطلاعات است.

 

 


مطمئن و قابل اجراء

تا حدودی مطمئن

تا حدودی مطمئن

نا مطمئن و غیر قابل اجرا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


سوال 8 - انواع منابع اطلاعات را بیان کرده ودرموردآنها توضیح دهید(مزایا و معایب)؟

1)دادههایثانویه-2)دادههایاولیه

1- داده‌های ثانویه :داده‌هایی هستند که قبلاً جمع آوری شده‌اند و هدف از جمع آوری آنها اجرای پروژه تحقیقاتی کنونی نبوده است. جمع آوری این نوع داده‌ها سریع‌تر و کم هزینه‌تر است و تصمیم گیرنده یا مدیر سازمان با سرعت بیشتر و هزینه کمتر به این داده‌ها دست می‌یابد. روش دستیابی به این نوع اطلاعات آرشیوی و کتابخانه‌ای است و تصمیم گیرنده با بررسی اسناد و مدارک آرشیوی و مراجعه به مستندات سازمانی؛ اطلاعات موردرا نیاز بدست می‌یابد.

نقاط قوت :(سريع بودن و کم هزينه بودن)

نقاط ضعف: (قدیمی بودن  ومفيد نبودن ترکیب این اطلاعات)

2-داده‌های اولیه : داده‌هایی است که بطور مستقیم در رابطه با مسئله سازمانی است و برای اولین بار برای یک پروژه خاص تحقیقاتی (حل مسئله فعلی سازمان) بر اساس اصول روش تحقیق پیمایشی و میدانی جمع آوری می‌شود.

نقاط قوت:1)متناسب با مسئله سازمانی است. 2) روز آمد است. 3) انحصاری و تنها در دست و اختیار سازمانی است که به عنوان آن دست یافته است. 4) گاهی نیز تنها منبع اطلاعاتی است.

نقاط ضعف :( هزینه‌بربودن و زمان‌بر بودن )

سوال 9- انواع نظام پشتیبان مدیریت رانام ببرید وفعالیت های اصلی تحلیل اطلاعات را بيان نمائيد?

-        نظام پشتیبان مدیریت انواع گوناگونی دارد از قبیل:

1.        نظام اطلاعاتی اجرایی یا EIS (Executive Information System)

2.       نظام اطلاعاتی استراتژی یا SIS (Strategically Information System)

3. نظام اطلاعاتی پشتیبان تصمیم- DSS (Decision Support System)

سه فعالیت اصلی برای تحلیل اطلاعات طبق گفته (کیوی و کامپنهود) عبارتند از:

·         آماده سازی داده‌ها (شرح و دسته بندی)

·         تحلیل روابط میان متغیرها

·         مقایسه نتایج مشاهده شده با نتایجی که فرضیه‌ها انتظار داشته‌اند .واین یعنی تحلیل اطلاعات.

استفاده از اطلاعات در فرآیند تصمیم گیری با تجزیه و تحلیل اطلاعات امکان پذیر است. همانطور که گفته شد در اختیار داشتن حجم بسیار زیادی از اطلاعات تأثیر چندانی در کیفیت تصمیمات خواهد داشت و مهم آن است که بتوان این اطلاعات را سازماندهی و تحلیل درست کرد و از آنها برای حل مسائل به نحو درست استفاده نمود. تجزیه و تحلیل، تعبیر، تفسیر و عرضه اطلاعات به مدیران و تصمیم گیران گام پایانی است که فعالیت پشتیبان تصمیم را تکمیل می‌کند.

 

 

سوال 10-الگو را تعریف کرده وانواع الگوهای علمی را با هم مقایسه کنید؟

الگو یا مدل اساساً نمادی از واقیعت است. نمادی که به گونه‌ای ساده می‌تواند عوامل و روابط موجود در یک موقیعت را به اشکال مختلف کلامی، ترسیمی، ریاضی، تجسمی و غیره نشان دهد. به عبارت دیگر الگو یک چارچوب مفهومی یابرداشتی انتزاعی ازدنیای واقعی است که بادربرداشتن ویژگیهای اصلی آن شناخت ما از واقعیت موردنظررا آسان می کندبه عبارت دیگرالگو یک چارچوب مفهومی ایستا یا پویا قلمداد می‌شود که می‌تواند به ما در تشریح، پیش بینی، تجویز و بازسازی واقیعت کمک نماید.

الگو در علم : الگو در علم عبارت است از برقراری یک تمثیل سنجیده بین یک پدیده که قوانین آن معلوم است و پدیده دیگری که در دست تحقیق است. با توجه به ماهیت تمثیلی بودن الگو، آن را به انواع مختلف

 1. کلامی 2. ترسیمی 3. تجسمی و 4. ریاضی تقسیم می‌کنند.

1)       الگوی کلامی : الگوی کلامی به صورت نوشتار و در قالب عبارات و جملات بیان می‌شود و الگوهای تشریحی به شمار می‌آیند و در آنها روابط بین متغیرها به کمک جملات بیان می‌شوند.

2)      الگوی ترسیمی : در الگوهای ترسیمی روابط بین متغیرها در قالب نمودار، شکل و نقشه و جدول و غیره نشان داده‌ می‌شوند.

3)      الگوی تجسمی (سه بعدی) : وضعیت فیزیکی مورد بررسی را در مقیاس معینی مجسم می‌سازند. ماکت ساختمان یا  ماشین آلات نوعی الگوی تجسمی است.

 

سوال 11- انواع الگوهاي تصميم گيري را دردو زمينه نام برده و يک مورد را توضيح دهيد؟

الگوهای مورد استفاده در تصمیم گیری بیشتر جنبه نظری دارد؛ و دو نوع است:

 1. الگوی توصیفی 2. الگوی هنجاری

1.        الگوی توصیفی: در الگوی توصیفی عوامل موجود در یک موقیعت و کنش و واکنشهای آنها آنچنان که هست و به شکلی که می‌باشد، نمایش داده می‌شود. الگوهای توصیفی بیشتر مورد استفاده روان شناسان، جامعه شناسان و اقتصاد دانان است.

2.     الگوی هنجاری: در الگوهای هنجاری نمایش عوامل، روابط و تأثیر آنها بر یکدیگرمي باشد و به تصمیم گیرنده می‌گوید؛ چگونه باید تصمیم بگیرد تا بیشترین و بهترین نتیجه عاید گردد.. الگوی هنجاری بیشتر مورد استفاده مدیران و تصمیم گیرندگان است.

 

 

سوال 12 - الگوهاي غير عقلايي را نام برده و دو مورد را توضيح دهيد:

الگوهای غیر عقلایی یا محدود عبارت‌اند از :

 1. الگوی رفتاری

 2. الگوی باز تصمیم گیری

 3. الگوی رویشی

 4. الگوی مرحله‌ای

 5. الگوی کارنگی

 6. الگوی تصمیم گیری در بحران

 7. الگوی آشوب

1)       الگوی رفتار یا نظریه تصمیم گیری رضایت بخش: عده‌ای از دانشمندان مثل مارچ و سایمون مفهوم عقلایی محدود را پیشنهاد نمودند که به آن (مدل رفتاری تصمیم گیری) می‌گویند و معتقدند که محدودیت عقلانیت انسان ناشی از محدودیت ذهنی و شعوری وی است و عقلانیت را مفهومی مطلق نمی‌دانند و اینان معتقدند که محیط های سازمانی و اجتماعی در شیوه و نحوه تصمیم گیری فرد یا مدیر مؤثر است و در نتیجه راه نیل به هدف تابع شرایط محیطی است و مدیر به جای جستجوی نقطه مطلوب، به حداکثر رضایت بخش - بجای شرایط مطمئن در شرایط نا مطمئن - بجای عینیت عقلانی با ذهنیت عقلانی - بجای اطلاعات کامل و نا محدود با اطلاعات محدود - و بجای تصور امکانات و منابع نا محدود با امکانات محدود موجود به تصمیم گیری می‌پردازد.

2)      الگوی باز تصمیم گیری: بحث در مورد الگوی باز تصمیمم گیری چیزی شبیه نظریه سیستمها ، در رابطه با سیستمهای باز و بسته است؛ مثل ارتباط و عدم ارتباط سیستمها با محیط، لذا در الگوی باز تصمیم گیری رابطه‌ای دو طرفه با تأثیر متقابل میان سیستم تصمیم گیری و محیط پیش بینی شده است. به عبارت دیگر در الگوی باز تصمیم گیری محیط و تمام عوامل محیطی موجود در آن، سیستم تصمیم گیری را تحت تأثیر قرار می‌دهند و تصیم گیری نیز خود بر محیط تأثیر می‌گذارد.

 

 

 

 

 

سوال 13 - انواع سبک هاي تصميم گيري را بيان نمائيد؟

 سبک‌های تصمیم گیری:

 1)سبک هدایت

 2)سبک مفهومی

3)سبک تحلیلی

 4)سبک رفتاری

1. سبک هدایتی: در این سبک تحمل در رابطه با ابهام و تمرکز بر وظیفه و مفاهیمی تکنیکی کم است. در این سبک یا روش تصمیم گیرنده‌گان اهداف عملیاتی را به یک روش مؤثر و نظام مند انجام می‌دهند.

2.سبک تحلیلی: در این سبک ابهام زیاد و تمایل به وظیفه گرایی و مفاهیم تکنیکی، در این روش عملکرد با تجزیه و تحلیل، برنامه‌ریزی و پیش بینی حاصل می‌شود.

3.سبک مفهومی: در این سبک ابهام زیاد و تمایل به مفاهیم اجتماعی، در این روش عملکرد از طریق تمرکز بر افراد و نیازهایشان است، همچنین جستجوی گزینه‌های جدید، شکل گیری استراتژی‌هایی جدید و ابتکار و نوآوری و ریسک پذیری از ویژگی‌های این سبک است.

4. سبک رفتاری: در این سبک ابهام پایین و گرایش به مفاهیم اجتماعی بالا است. در این روش عملکرد از طریق تمرکز بر افراد و نیازهایشان ایجاد می‌شود.

مفهومي

تحليلي

رفتاري

هدايتي

 

 

 

 

 

 

 

 

 


سوال 14 - شش روش تصميم گيري را بيان کردده و يک مورد را توضيح دهيد؟

شش روش تصمیم گیری عبارت‌اند از:

 1. روش تصمیم گیری مستبدانه

 2. روش تصمیم گیری شبه مشورتی

 3. روش تصمیم گیری مشورتی

 4. روش تصمیم گیری شبه مشارکتی

 5. روش تصمیم گیری مشارکتی

 6.روش تصمیم گیری تفویضی

 1. روش تصمیم گیری مستبدانه :  در روش تصمیم گیری مستبدانه تصمیم گیرنده در این روش خود رأساً تصمیم گیری و آن را برای اجرا ابلاغ می‌کند. این روش کاملاً از بالا به پایین است و مدیر بدون هیچ مشورتی با دیگر اعضای سازمان تصمیمی را اتخاذ و برای اجرا به زیر دستان ابلاغ می‌کند.

2. روش تصمیم گیری مشورتی : در این روش تصمیم گیرنده با زیر دستان و اعضای سازمان و نیز با متخصصان و افراد آگاه در این زمینه مشورت نموده .و تصمیمی را بر اساس اطلاعات و عقلانیت اتخاذ می‌کند. تصمیم گیری مشورتی معمولاً به شکل کمیته، شورا، هیأت، کمیسیون، گروه یا تیم صورت می‌گیرد.

 

 

 

 

 

 

سوال 15- تصميم گيري چند معياره را به طور خلاصه توضيح داده و مدلهاي آن را با هم مقايسه کنيد؟

تصمیم گیری چند معیاره : در دهه‌های اخیر محققان در تصمیم گیری‌های پیچیده توجه زیادی به مدل‌های چند معیاره تصمیم گیری داشته‌اند، در این تصمیم گیری‌ها بجای استفاده از یک معیار سنجش(یک تصمیم) ، از چند معیار شنجش به طور همزمان استفاده می‌شود.

مدل‌های تصمیم گیری چند معیاره به دو دسته تقسیم می‌شوند:

 1)مدل‌های چند هدفه

 2) مدل‌های چند شاخصه

·         مدل‌های چند هدفه: مدل‌های چند هدفه مانند مدل‌های برنامه ریزی آرمانی به منظور طراحی به کار گرفته می‌شوند. در این مدل‌ها هدف منعکس کننده خواسته‌های تصمیم گیرنده و نشان دهنده جهتی است که تصمیم گیرنده می‌خواهد انتخاب کند.

·         مدل‌های چند شاخصه: مدل‌های چند شاخصه به منظور انتخاب گزینه در جایی که معیارها معلوم و دست یافتنی و گزینه‌ها نیز مشخص باشند و هدف از ارزیابی اولویت بندی راهکارها، انتخاب بهترین راه باشد، استفاده می‌گردند( شاخصها) ویژگیها، کیفیت‌ها و یا عوامل عملکردی برای انتخاب گزینه‌ها هستند که با دستیابی به آنها مطلوبیت تصمیم گیرنده افزایش می‌یابد.

موارد تفاوت

چند شاخصه

چند هدفه

معيارها

شاخصها

اهداف

اهداف

صريح و آشكار بيان شده است

ضمني و به طور ضعيفي بيان شده است

شاخصها

صريح بيان شده است

بطور ضمني بيان شده است

محدوديت ها

غير مشخص (در داخل معيارها گنجانده شده)

كاملاً مشخص

گزينه‌ ها

تعداد محدود و مشخص است

تعداد نامحدود است

تعامل با تصميم گيرنده

كم

زياد

نحوه استفاده

در انتخاب و ارزيابي

در طراحي

 

 

 

جدول مقايسه دو مدل چند شاخصه و چند هدفه

 

 

 

 

 

 

سوال 16 – روش فرآيند ارزيابي چند عامله را بايک مثال بيان کنيد؟

 روش فرآیند ارزیابی چند عامله: این روش یکی از روش های تصمیم گیری چند عاملی است و زمانی بکار گرفته می شود که بتوان مزیت عوامل مختلف را به راحتی تعیین کرد . در فرایند ارزیابی چند عاملی ابتدا عوامل مختلف را تنظیم و اهمیت نسبی هر یک را با مقیاس صفر تا یک نشان می دهیم و پس از آن با استفاده از اطلاعات بدست آمده از هر یک از عوامل و مقیاس ها ارزیابی موزون کل را به عمل می آوریم و هر یک از گزینه ما که بالاترین ارزیابی موزون را کسب کند تصمیم بهینه خواهد بود .

مثلا: زمانی که مدیری بخواهد فردی را به استخدام شرکت در آورد شاخص های متعددی را مد نظر قرار می دهد از جمله سه عامل تحصیلات ، تجربه و سن بیشترین اهمیت را دارد. از میان این سه عامل مدیر برای تجربه امتیاز بیشتری قائل است چون اهمیت بیشتری برای شرکت دارد. پس از آن تحصیلات را در درجه دوم و در نهایت سن را در درجه سوم قرار می دهد و به هر یک بر اساس اولویت ضرایبی می هد که جمع آنها باید برابر یک باشد .

جدول اولویت گذاری عوامل

عامل

ضرایب اهمییت

تحصیلات

تجربه

سن

3%

5%

2%

مدیر شرکت می تواند عامل جنسیت را وارد معادله کرده و به هر یک از گزینه (مرد و زن) ضریبی بین صفر و یک بدهد.

جدول تعیین ضرایب برای هر یک از عوامل

عامل

جنس الف

جنس ب

تحصیلات

5%

6%

تجربه

8%

9%

سن

4%

4%

با استفاده از فن فرایند ارزیابی چند عاملی مدیر می تواند به راحتی ضرایب عوامل مختلف را تعیین و سپس با استفاده از ارزیابی موزون کل تصمیم بهینه را انتخاب کند.                                                             ارزیابی جنس الف

عامل

ضرایب عوامل

ارزیابی عوامل

ارزیابی موزون

تحصیلات

3%

5%

15%

تجربه

5%

8%

40%

سن

2%

4%

8%

 

63%

ارزیابی جنس ب

عامل

ضرایب عوامل

ارزیابی عوامل

ارزیابی موزون

تحصیلات

3%

6%

18%

تجربه

5%

9%

45%

سن

2%

4%

8%

 

71%

 

سوال 17 – انواع فنون تصميم گيري را نام برده و يک مورد را توضيح دهيد؟

1-   روش درخت تصميم گيري

2-  تجزيه و تحليل نيروي ميداني

3- نظريه بازي

4- ارزش مورد انتظار

نظريه بازي:  نظريه بازي اصولا براي پيش بيني آثار تصميم گيري يك شركت به رقبا  بكار گرفته مي شود ، مدل هاي تهيه شده از نظريه بازي(game theory) بايد واكنش شركت رقيب را در فعاليت هاي مختلفي كه سازمان انجام مي دهد پيش بيني كند براي مثال چنانچه يك بانك تصميم به افزايش نرخ كار مزد خود به ميزان يك درصد بگيرد بايد از طريق مدل نظريه بازي جنبه هاي مختلف اين تصميم مهم را بسنجد و پيش بيني كند. كه بانك رقيب نيز اين تصميم را اعمال خواهد كرد. يا نه، اگر نتيجه بررسي ها و تحقيقات نظريه بازي مثبت باشد بانك تصميم خود را اجرا نمايد ولي در صورت منفي بودن نتيجه وضع موجود ادامه خواهد يافت.

نظريه بازي هنوز به عنوان وسيله مفيدي براي تصميم گيري مورد تاييد واقع نشده است و پيچيدگي هاي دنياي حقيقي همرا با محدوديت هاي اين روش كاربرد آن را محدود  مي كند با اين وجود نظريه بازي چارچوب فكري مفيدي براي تجزيه و تحليل رفتار هاي رقابتي در تصميم گيري مديران است.

 

سوال 18- روشهاي topsis و AHP را بطور خلاصه بيان کنيد؟

 روش فرایندی سلسله مراتبی (AHP) : این فن را توماس ال ساعتی در سال 1980 مطرح کرد و یکی از معروف ترین فنون تصمیم چند منظوره (چند عامله از نوع چند شاخصه) است که مبتنی بر قضاوتهای ذهنی تصمیم گیرنده در خصوص ارزیابی گزینه های مختلف با توجه به معیار های گوناگون است.

اين روش در موقعيتهاي پيچيده تصميم گيري كه چندين عامل دخالت دارند مورد استفاده قرار مي گيرد. تصميم گيري در اين روش بصورت فردي و گروهي انجام مي شود و به علت ساده بودن و كاربرد وسيع آن در رشته هاي مختلف موفقيتهاي بسياري در مراكز تصميم گيري سازمان ها و مراكز علمي و تحقيقي بدست آورده است.

روش Topsis: روش Topsis يكي از متداول ترين فنون MADM( مدل هاي چند شاخصه) است، كه در آن گزينه انتخابي بايد كمترين فاصله را با راه حل ايده آل مثبت و در عين حال بيشترين فاصله را از راه حل ايده آل منفي داشته باشد. و فرض بر اين است كه مطلوبيت هر شاخص بطور يكنواخت افزايشی يا كاهشی باشد. بر اين اساس بهترين ارزش موجود از يك شاخص بيانگر ايده آل مثبت و بدترين ارزش موجود بيانگر ايده آل منفي براي آن خواهد بود.

 

 

 

 

 

سوال 19 – خط مشي عمومي را تعريف کرده و کارکردهاي آن را برشماريد؟

تعريف خط مشي عمومي:

خط مشي عمومي ترجمه واژه PUBLIC POLICY است و POLICY  از ريشه POLITIC به معني سياست است، و بهترين تعريفي كه از آن ارائه شده است" تخصيص اقتدار آميز ارزشهاست"، POLITICSهم ريشه تانيث دارد هم ريشه مذكر، اين واژه با ريشه مذكر آن POLICY به معناي خط ومشي است و در غير اينصورت به معناي علم سياست است. و POLICY خط مشي اگر به همراه كلمه PUBLIC باشد، خط و مشي عمومي را معنا مي دهد.

-  در يك تعريف ديگر، خط و مشي عمومي عبارت است از مجموعه تصميمات و سياست هايي كه مراجع مختلف بخش هاي عمومي مانند مجلس، دولت و قوه قضاييه كه نماينده حفظ منابع عمومي جامعه هستند اتخاذ مي كنند. البته خط مشي عمومي يك الگوي علمي است كه در قالب يك برنامه عمل دولتي در يك بخش يا فضاي جفرافيايي ظاهر مي شود.

كاركرد هاي خط مشي عمومي:

1-راهنماي عمل در بخش عمومي است

2- نقش هماهنگ كنندگي

3- نمايندگي منافع و مصلحت عامه مردم

4- ارزيابي و كنترل

5-روش ساختن روح قوانين

 

 

سوال 20 - ويژگي هاي علم خط مشي گذاري را به طور خلاصه بيان کنيد؟

علم خط مشي گذاري داراي سه ويژگي اصلي ذيل مي باشد.

1- چند رشته اي است

يعني علم خط مشي گذاري مربوط به يك حوزه مستقل نيست و مطالب آن  وام دار و وابسته به حوضه هاي ديگر است. از اين رو علم خط  مشي گذاري بايد چارچوب محدود مطالعه موسسات و ساختار هاي سياسي را در هم شكند و آثار رشته هايي مثل جامعه شناسي، اقتصاد، حقوق و سياست را مورد توجه قرار دهد. البته بعضي معتقدند كه علم خط مشي گذاري يك رشته مستقل ا ست كه بامجموعه روش ها، الگو ها، و فنون به حل مسائل عمومي جامعه مي پردازد.

2- به دنبال حل مشكل است

يعني علم خط  مشي گذاري، علم عمل عمومي است كه درآن براي حل مسائل عمومي تلاش مي شود.  با هدف حل مشكلات دنياي واقعي به اصل موضوعات مي پردازد يعني انتزاعي و نظريه محور نيست.

3- هنجاري است:

يعني اسير ظاهر و شكل (عينيت علمي ) نمي شود. و معتقد است كه اساسا ارزش ها و هنجار ها و اعتقادات جامعه در تعيين خط مشي گذاري و تعيين اهداف تاثير گذار است.

 

 

 

 

سوال 21- نمودار چرخه خط مشي گذاري را توضيح دهيد؟

چرخه خط مشي گذاري عمومي: چرخه خط مشی گذاري عمومي داراي سه مرحله مي باشد:

1- تدوين وتنظيم           2- اجرا                 3- ارزيابي

- مرحله اول: يعني تدوين و تنظيم خود شامل 5 گام است بشرح زير

1- شناخت ، درك و بيان، مسئله يا مشكل 2- تعيين دستور كار 3- تجزيه و تحليل و گزينه سازي 4- انتخاب گزينه 5- طراحي سياست

-مرحله دوم: شامل يك گام، اجرا و بكارگيري خط مشي گذاري است.

- مرحله سوم: نيز شامل يك گام است، یعنی ارزيابي خط مشی مي باشد.

خط مشی گذاري عمومي

 

 

 

 

 

 

 


         

 

 


                                                                    

 

 

تشريح موارد، مرحله اول چرخه خط مشي گذاري عمومي:

1- شناخت، درك وبيان مسله : شناخت صحيح و دقيق مسئله عمومي مستلزم تشريح آن است و در تشريح مسئله خط مشي گذار به چگونگي تناسب مسئله با محيط هاي اجتماعي و چارچوب هاي سازماني مي پردازد..

2- تعيين دستور كار: اين مرحله يكي از اقدامات مهم در چرخه خط مشي گذاري است و خط مشي گذار قرار معین ومشخص میکندکه آیااساسا مسئله بایددردستورکارخط مشی گذاری قرارگيرد. يا خير اگر جواب مثبت باشد. چگونه و با چه روشي بايد به حل مسئله پرداخته شود.

3- تجزيه و تحليل و گزينه سازي: در اين مرحله خط مشي گذار به جمع آوري مجموعه اي از گزينه ها و راه حل هاي مختلف در محدوده زماني خاص و ارزيابي مزايا و منافع ناشي از آن مي پردازد.

4- انتخاب گزينه: مرحله انتخاب از مهمترين اقدامات در خط مشي گذاري است. كه به آن، مرحله تصميم گيري در فرآيند خط مشي گذاري نيز مي گويند، در اين مرحله بايد از ميان بسياري از راه حل هاي بالقوه تنها  يك يا چند راه حل محدود انتخاب و مورد استفاده قرار گيرند. اين مرحله سياسي ترين مرحله است، كه بازيگران در اين عرصه تنها آن گروه از سياستمداران، قضاوت و مقامات دولتي هستند كه صلاحيت اخذ تصميم در زمينه مورد نظر را دارند.

5- طراحي سياست: در اين مرحله سياستها طراحي و تصويب مي شود و در حقيقت در اين مرحله سياست ها و خط مشي ها مشروعيت سياسي مي يابند و به تعبير رايج تر قانوني مي شوند. سياستگذار پس از انتخاب گزينه مناسب مي كوشد. گزينه انتخاب شده را به تصويب نهاد قانوني برساند و به عبارت ديگر خط مشي ها در اين مرحله نهادينه سازي خواهند شد.

تشريح مرحله دوم چرخه خط مشي گذاري عمومي:

اجرا و بكارگيري خط مشي: اين مرحله انجام يافتن و كامل شدن و تحقق خط مشي مي باشد و يكي از مراحل مهم خط مشي گذاري بشمار مي رود كه نمي تواند جدا از خط مشي گذاري ديده شود زيرا شرط موفقيت و اثر بخشي خط مشي در اجراي درست و كامل آن است، اجرا فرآيند پيچيده اي كه در آن خط مشي عمومي  شامل اهداف كلي، اهداف عيني و ابزار هاي آن توسط يك يا چند نمايندگي به اقدامات ويژه تبديل مي شوند،‌خط مشي از طريق برنامه ها،طرحها و پروژه ها اجرا مي شوند از اين رو اجراي خط مشي را مي توان فرآيند عملي شدن برنامه ها يا طرحها دانست.

تشريح مرحله سوم چرخه خط مشي گذاري عمومي:

ارزيابي خط مشي: بطور كلي ارزيابي خط مشي فرآيندي است كه درآن مشخص مي شود.یک خط مشي، در عمل از چه ابزار هايي استفاده كرده، در صدد تحقق چه اهدافي بوده است، و به چه اهدافي دست يافته است .از اين رو ارزياب بايد اهداف ،ماموريتها و مقاصد و استراتژيها سازمان و مشكل احساس شده شهروندان را بطور دقيق احصا نموده، سپس به بررسي مقايسه اي اين دو بپردازد تا شكاف بين نقطه هدف و آنچه كه عملكرد نشان مي دهد مشخص شود.

 

 

 

 

 

 

سوال 22- ويژگي ها و فوايد الگوهاي خط مشي گذاري را برشمرده و انواع آن را بيان کنيد؟

برخي  از ويژگي ها و فوايد الگو ها

1- الگو هاي تعيين خط مشي ، انديشه خط مشي گذران را در مورد خط مشي وساير مسائل اجتماعي به طور ساده و روشن بيان مي كند.

2- الگوها جنبه هاي مهم مشكلات خط مشي را شناسايي مي كنند.

3- با تاكيد بر ويژگي هاي اصلي مسائل و مشكلات، خط مشي گذاران را قادر به ايجاد ارتباط با يكديگر مي سازند.

4- با تشخيص مسائل مهم درك بهتري از خط مشي عمومي فراهم و تلاش هاي خط مشي گذار را در جهت روشن هدايت مي كنند.

5- تعبير و تفسير هايي براي خط مشي عمومي پيشنهاد و پيامد هاي آن را پيش بيني مي كنند.

6- الگوي تعيين خط مشي بايد در حدود امكان باز باشد. تعيين خط مشي در اختفاء و بصورت متمركز با سيستم بسته نتايج مثبتي در پي نخواهد داشت. چون وقتي كه تعين خط مشي بوسيله تعداد معدود و درمحیط بسته انجام گیرد.به سختی می توان به اشتباها ت پی برد وبرای رفع آنها اقدام کرد.

7-الگوی خط مشی باید به روابط دموکراتیک بین کسانی که در مرحله تصمیم گیری شرکت و همکار می‌کند، توجه کند و این روابط  را بخوبی تعریف نماید.

8-الگوی خط مشی باید نه بسیار پیچیده باشد که انسان را سردرگم کند و نه خیلی ساده باشد.انسان را در شناخت واقیعات گمراه کند بلکه باید متعادل باشد، طوری که بتواند حیات و زندگی سیاسی را نظم دهد.

9-الگوی خط مشی باید قادر به شناسایی و تمرکز بر مهمترین  جنبه‌های یک پدیده یا خط مشی باشد؛ بطوری که علت‌ها را مد نظر قرار دهد نه متغیرهای کم خاصیت و بی ربط را.

10-الگو باید ربط با واقیعات داشته باشد یعنی بتواند یک مسئله عمومی را در جامعه تصویر کند، یعنی بصورت  ایده‌آلی و انتزایی موضوعات را مطرح نکند.

11-الگو باید قادر به انتقال مفهومی معنی دار به شکلی همه فهم و عام فهم باشد.

12-الگو باید شماری از روابط قابل مشاهده، قابل اندازه گیری و قابل آزمون را دربر داشته باشد و قابل آزمون به شکل تجربی باشد.

13-الگو باید خط مشی گذاری عمومی را تشریح کند یعنی علاوه بر توصیف، باید تشریح و تحلیل خط مشی هم در آن وجود داشته باشد.

 

 

 

 

 

 

سوال 23 - زيرنظامهاي رويکردهاي خرد گرا و واقع گرا را نام برده و از هرکدام يک مورد را توضيح دهيد؟کدام با محيط کاري شما سازگار است يک خط توضيح دهيد؟

زیرنظام‌های رویکرد خردگرا :

1. الگوی خط مشی گذاری عقلایی کامل

 2. الگوی رضایت بخش

3. الگوی تدریجی «افزایشی»

4. الگوی مختلط

1. الگوی خط مشي گذاری عقلایی کامل : این الگو ریشه در نظریه عقلانیت در مکاتب خردگرایی، روشن فکری و اثبات گرایی دارد. مکاتبی که می‌کوشند با روشی علمی شرایط زندگی انسان را بهبود ببخشند . الگوی عقلایی تصمیم گیری در امور بازرگانی و کسب وکار، کاربرد بیشتری دارد. الگوی خط مشی گذاری عقلایی، شیوه‌ای است که نتیجه آن کسب حداکثر دست آوردهای اجتماعی با کمترین هزینه خواهد بود. از این رو می‌توان یک الگو را زمانی عقلایی فرض کرد که میزان ارزش ها و مقادیری که بدست می‌آورد، از آنچه هزینه می‌کند بیشتر باشد و نتایج حاصل از آن از سایر خط مشی‌های قابل انتخاب مطلوب‌تر باشد.

زیر نظامهای رویکرد واقع گرا :

1-   مدل گروهی

2-    مدل انتخابی عمومی

3-     مدل سیاست بوروکراتيک

4-       مدل سطل زباله (آشفته)

1-     مدل گروهی: در این مدل گروههایی ذی نفوذ و دارای قدرت نقش اصلی‌را در خط مشی‌گذاری ایفا می‌کنند و خط‌مشها حاصل تعادل و‌تعامل بین گروها خواهد بود.در واقع تعامل بین گروهها عامل اصلی تعیین کننده خط مشی می باشد واگر گروههای ذی نفوذ زیاد باشند.معمولاًخط مشیها همسو با مواضع گرههایی است که نفوذ‌ بیشتری دارند.

سوال 24- انواع منابع قدرت را نام برده و به طور خلاصه توضيح دهيد؟

منابع قدرت در دیدگاههای مختلف متفاوت است. و در یک دیدگاه منابع قدرت به انواع 3 گانه  زیر تقسیم میشوند.

1- قدرت سازمانی (مقام و پست)

2- قدرت تخصصی و اطلاعات

3- قدرت اجبار و ترغیب

1- قدرت سازمانی- در قدرت سازمانی اختیار به صورت قانونی به فرد یا گروه تفویض می‌شود. و فرد یا گروه در چارچوب تعیین شده به اعمال قدرت می‌پردازد.

2- قدرت تخصص و اطلاعات- در این نوع قدرت منبع قدرت قابلیتها و شایستگی‌ها‌ شخصی فرد می‌باشد. از این رو به هر مقدار که این قا بلیتها بیشتر باشد، میزان اعمال قدرت و نفوذ در تصمیم‌گیری نیز بیشتر خواهد شد.

2-      قدرت اجبار و ترغیب- در این نوع قدرت، منبع قدرت اجبار،زور و سلطه تعیین کننده میزان قدرت خواهد بودو در حالت اجبار فرد

سوال 25- گروهاي ذينفع با گروه هاي فشار چه تفاوت ها و چه اشتراکاتي دارند و از چه روشهايي براي نفوذ استفاده مي کنند؟

گروه ذینفع به گروههایی گفته می‌شود که بیشتر به منظور دستیابی به منافع گروهی در فرآیند خط مشی گذاری اعمال نفوذ می‌کنند به خط مشی گذاری سمت و سوی خاصی می‌دهند، و معمولا به این گروهها، گروههای ذینفع یا گروههای فشار یا گروههای تحمیل و ..... می گویند

تفاوت گروه ذینفع با گروه فشار

- دو اصطلاح گروه ذینفع و گروه فشار را بجای همدیگر به کار می روند.

- پاتریک گانینگ معتقد است گروه فشار به جمعی از افراد گفته می شود که اهداف سیاسی داشته و می خواهند قوانین را تحت تاثیر قرار دهند، ولی گروه ذینفع به مجموعه ای از افراد اطلاق می شود که دارای علائق مشترک هستند و اهداف سیاسی ندارند.

روشهای اعمال نفوذ گروههای ذی نفوذ

گروههای ذی نفوذ به منظور اعمال فشار بر خط مشی گذاران در جهت دستیابی به اهداف گروهی خود بسته به شرایط محیطی و موقعیت گروه در جامعه خط مشی گذار از استراتژیها و روشهای متفاوتی استفاده می کنند. برخی از این استراتژیها و روشهای نرم و ملامت آمیز و برخی دیگر جنبه سخت و اعتراضی دارند. از نگاه دیگر برخی از این روشها به شکل مستقیم و بدون واسطه متوجه تصمیم گیرندگان امور سیاسی اند و برخی دیگر شکل غیر مستقیم و با واسطه دارندیا نفع شخص، گروه جریان و یا حکومت اند.

 

سوال 26- تعريف اجراي خط مشي و عوامل تاثيرگذار برآن را بيان کنيد؟

- اجرای خط مشی درمفهوم کلی به معنای اجرای قانون است که بلافاصله پس از تصویب و جنبه قانونی یافتن خط مشی اتفاق می افتد و در آن بازیگران و سازمان ها با در هم آمیختن رویه ها و فنون متفاوت می کوشند. اهداف یک برنامه یا خط مشی پیشنهادی را به نتیجه مطلوب و مثبت برسانند. اجرای خط مشی یک فرآیند با یک سری اقدامات و تصمیماتی است که در جهت دستیابی به هدف تعیین می شود. لذا اجرا تعامل بین هدف گذاری و اعمال و اقداماتی است که در جهت دستیابی به هدف طرح ریزی شده است.

عوامل تاثیر گذار بر اجرای خط مشی ها


مطالب مشابه :


پروتكل طراحی برنامه حوادث غیرمترقبه بیمارستانی بر اساس سامانه فرماندهی حوادث اضطراری بیمارستانی

قادر به پاسخ دهی مناسب با موارد اورژانس خط مشی بیمارستان در پاسخ به هر




سوالات و پاسخ خط مشی اداری

سوالات و پاسخ خط مشی اداری لطفا در پاسخ به سوالات به موارد · نحوه سازمان دهی




چک لیست ارزیابی بخش دیالیز

خط مشی ها و *پاسخ دهی در موارد بحران و جدول زمان بندی پاسخ دهی آنها مطابق با فهرست و




روابط‌عمومی و مدیریت بحران

اقدامات درون سازمانی مدیریت بحران شامل موارد براساس خطمشی خبری در پاسخ به بحران نیز




برچسب :