پاسخ به چند انتقاد و شبهه - از همه میخواهم اگر فرصت دارند مطالعه کنند

 

سلام دوستان عزیز

یکی از دوستان و بینندگان وبلاگ تحت عنوان "منتقد" اخیرا کامنتی برای من گذاشتند که به نظرم رسید جواب اون رو به صورت یک پست جداگانه بنویسم چون ممکنه انتقاد دیگران هم باشه و بهتره یک پست جداگانه باشه تا افراد بیشتری اون رو ببینند. اول متن انتقاد ایشون رو ببینید:

 

سلام
مدتی هست مطالب شما رو دنبال می کنم. چند مطلب را میخوام تذکر بدم. مواردی که ذکر می کنید درست و قابل انجام ولی تمام و کمال نمی توان به آنها اکتفا کرد. همسر من مدتی است خواننده شماست و از روازاده و ... پیروی می کند. ولی متاسفانه تحت تاثیر توهم توطئه ای قرار گرفته که ایشان تبلیغ می کنند. ما و دخترمان با شیر و عسل در زمستان خود را تقویت می کنیم، ولی به هر دلیلی دخترم سرما خورد. متاسفانه همسر اجازه نداد او را به دکتر ببرم و چندین روز با نسخه های شما و روازاده سعی کرد اورا درمان کنه، تا جایی که عفونت تمام سر و گوشش را گرفت و مجبور شدیم دوهفته تحت درمان با آنتی بیوتیک باشه تا بهتر بشه. حرف من اینه که هر روشی باید در جای خودش استفاده بشه

غیر از موردی که قبلا گفتم نکات متعدد دیگری هم هست. به خاطر شغل دانشگاهی، من هم مثل برخی دوستان کتابهای طبی و به ویژه طب سنتی قدیمی را خوانده ام. اما هیچ وقت خود را متخصص طب سنتی ندانسته ولی در زمان خود از دانسته هایم استفاده کرده ام. متاسفانه مردم ایران آلوده به دگماتیسم شدیدی هستند، فقط خوب و بد را می بینند، فقط صفر و صد، فقط خیر و شر، و حاضر نیستیم حرف مخالف را بشنویم. حالا این شده بساط جدید طب سنتی. اسم طب قرآنی و اسلامی روش میگذاریم که کسی جرات نکنه حرف مخالف بزنه، تا کسی حرف زد انگ بی دینی و اسلام و قرآن ستیزی بهش می زنند. کجای قرآن از قابلمه مسی گفته؟؟ این رو هم گفته که می تونه سرطانزا باشه؟ بوعلی سینا نظرات فراوانی داده که برخی درست و برخی مشخص شده غلط هستند. آیا باید تمام گفته های این عالم بزرگ رو انجام بدیم؟ پس چرا آنجایی که شراب هفت ساله برای محمد خوارزمشاه توصیه می کنه را اشاره نمی کنیم؟ یا شاید مبلغین عزیز و دوست داشتنی چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند؟

 

و حالا پاسخ های من:

اولا از این دوست عزیز تشکر میکنم که این موارد مهم رو مطرح کردند. من در حد بضاعتم توضیح میدهم و باز برای چندمین بار تاکید میکنم که من هم هیچ ادعایی درباره تخصص در طب سنتی ندارم. من فقط یک علاقه مند هستم که سعی میکنم آنچه در تجربه عملی مفید و کارا به نظر می رسد را برای استفاده دیگران در وبلاگ قرار بدهم.

در اینجا به چند مطلب اشاره شده که من یکی یکی توضیح میدهم:

1-در خصوص توهم توطئه ای که فرمودید با نظر حضرتعالی موافق نیستم. یعنی مطالبی که تحت عنوان توطئه استکبار از طرف آقای روازاده و دیگران تبلیغ می شود را نه تنها توهم نمیدانم بلکه معتقدم شدت انتقادات خیلی کمتر از حد درخور توطئه هاست، شاید به دلیل اینکه هنوز افکار عمومی ما این آمادگی را ندارد و هضم بسیاری مسائل هنوز برای جامعه ناممکن است. سبک زندگی ایرانیان، از بدترین و ناسالمترین نوع سبک زندگی است و این فرهنگ غلط بتدریج و با دستهای مرموزی در کشور ما رواج پیدا کرده و آثار خود را هم در سطح پایین سلامت عمومی، مرگ و میرهای ناگهانی و در سنین پایین و غیره و غیره نشان میدهد. من انشالله در این باره بیشتر خواهم نوشت .

فقط اینجا یک مثال مختصر میزنم که انشالله در آینده بیشتر به آن می پردازم. یکی از آشنایان ما دوستی دارند که سالهاست مقیم آلمان هستند. آشنایان ما دوستی دارند که سا آشنایان ما دوستی دارند که سالهاست در آلمان مقیم هستند. مدتی پیش آشنای ما مدتی در آلمان مهمان این هموطن گرامی بوده اند و نکات عجیبی تعریف میکردند که واقعا جای تعجب و جستجو دارد. مثلا میگفتند که به گفته آن هموطن مقیم آلمان در سرتاسر اروپا دیگر چیزی به نام واکسن منسوخ شده و اصلا برای بچه ها واکسن نمیزنند و بچه های آنها هم هیچکدام واکسن نزده اند. خوب ما در ایران اگر بجه هایمان کارت واکسن نداشته باشند کلا در مدرسه ثبت نام نمیشوند. من واقعا دوست دارم هموطنان مقیم اروپا نظرات این هموطن را تایید یا تکذیب کنند. به فرض درستی این ادعا، فکرش را بکنید که ما بخواهیم این مطلب را در جامعه جا بیندازیم. صدالبته جامعه هنوز قدرت هضم این مطلب را ندارد که واکسن بیشتر از حسن برای جسم بچه های ما ضرر دارد.

یا این هموطن گفته اند که در خانه های آلمانیها چیزی به نام فریزر وجود نداره و فقط یک یخچال کوچک به اندازه یخچال هتل برای خنک نگه داشتن آب و نوشیدنیها دارند. برای همین خرید به طور روزانه انجام میشه و البته با هجم بسیار کم. مثلا یک عدد کدو با دو عدد سیب زمینی و ... . به هیچ عنوان غذا فریز نمیشه و غذای فریز شده مصرف نمیشه. شما این را مقایسه کنید با زندگی ما که امروزه اگر کسی هزینه خرید یخچال ساید بای ساید نداشته باشد احساس بدبختی و فقر و احتیاج میکند!!! در منزل دو نفر آدم که از صبح تا شب بیرون منزل هستند، یخچال ساید دایر است، پر از انواع غذاهای فریز شده (که بسیار برای دستگاه گوارش مضر است) و البته آماده برای تحویل دادن یخ به ما به طور مستمر با سایزها و شکلهای جذاب و جالب. یخ در طب سنتی سودازا و باعث غلطت خون است. سودا باعث افسردگی و سرطان و استرس و ... هست. ما از بداخلاقی ایرانیها در خیابان و پریدن به هم به خاطر هر اتفاق کوچکی نالانیم. ببینید حلقه مسائل مختلف چقدر پیچیده است و مسائل مربوط به سلامتی و اخلاق و سبک زندگی و غیره تا چه حد میتواند به هم مرتبط باشد. فعلا به همین حد اکتفا میکنم چون از بحث دور میشویم. انشالله در آینده درباره این به زعم شما توهم توطئه بیشتر خواهم نوشت تا ببینیم واقعا دچار توهم توطئه هستیم یا این توطئه حقیقتا وجود داره.

 

2-نکته دیگری که فرمودید مربوط می شود به بحث شیر و عسل. ببینید اگر همین الان پست مربوط به این مطلب را بخونید شاید به این نکته توجه کنید که  من هم اونجا عرض کرده بودم که این تنها شیوه پیشگیری از سرماخوردگی نیست و حتی تاکید کردم که فکر میکنم درباره فرزندم اثر بیشتر بخاطر حجامت بهاری در بهار امسال بوده چون شیر و عسل رو اقلا سه ساله داره میخوره اما زمستان امسال بود که با سالهای قبل متفاوت بود و بسیار کمتر مریض شد و در صورت مریضی خیلی سرع خوب شد. اصولا سلامتی یک موضوع چند بعدی است که نمیشه فقط با رعایت یک موضوع اون رو به طور کامل تامین کرد. من هم الان نمیتونم بگم تمام رعایتهای لازم رو میکنم. بارها در وبلاگ هم نوشته ام. هنوز هم با اینکه میدونم مرغ ماشینی چیز مزخرفی هست گاهی تو خونه طبخ میکنیم چون فرزندم دوست داره و جاهای دیگه اون رو میبینه و  نمیخوام وقتی جایی این غذا رو دید خیلی هول برش داره!! یا خیلی چیزهای مضر هنوز در زندگی ما هست. ما فقط سعی میکنیم تا میتونیم بهتر و سالمتر زندگی کنیم.

 

3-نکته سوم موضوع دکتر نبردن بچه ها به طور مطلق بود و اینکه هر چیزی باید در جای خودش استفاده بشه. دوست عزیز با این حرفتون کاملا موافقم و ممنونم این تذکر رو دادید. تصور من این بود که درباره این موضوع در طی مطالب وبلاگ و بیان تجربیات خودم آنچه لازم بود رو آنچه آبیان کرده ام  اما تذکر شما باعث شد به این نتیجه برسم که این رو به طورصریح هم اینجا عرض کنم که: عزیزان! بدلیل حساس بودن شرایط بچه ها و اینکه اونها نمیتونن توصیف درستی از وضع سلامت خودشون برای ما بدن لازم هست که اگر دیدیم بچه از نظر جسمی شرایط مطلوبی نداره حتما او رو به یک پزشک نشون بدیم . من خودم در مشکلاتی که برای فرزند خودم پیش میاد اون کاری که از نظر طبیعی و سنتی لازم میدونم رو انجام میدم اما نشان دادن او به یک دکتر قابل اعتماد رو برای اطمینان بیشتر حتما انجام میدم. مثلا در خصوص آبله مرغان وقتی در معرضش قرار گرفت حجامتش کردم و وقتی هم که مبتلا شد دکتر بردمش و یا در خصوص قی چشم همینکار رو کردم که در یکی از مطالب اخیر هم به اون اشاره کرده ام. بچه ها حساس هستن و هرچی بیشتر دقت کنیم جای دوری نمیره. من متاسفم اگر نوشته هام این تلقی رو پیش آوره که مطلقا نباید دکتر رفت. بخصوص در مرحله تشخیص، نظر شخصیم این هست که برای اطمینان، نظر یک دکتر رو جویا بشیم و البته اگر پزشک آشنا به طب سنتی دم دستمون باشه که دیگه عالیه. چون هم تشخیص خودش رو میده و هم اگر داروی سنتی لازم باشه خودش تجویز میکنه. من در مواردی که حال عمومی بچه خوب هست و مثلا آبریزش بینی یا عطسه داره که برای همه بچه ها پیش میاد معمولا بچه رو دکتر نمیبرم ولی در مواردی که موضوع جدی باشه حتما باید اقدام پزشکی هم کرد از نظر من. بخصوص بخصوص وقتی که پای تب به میان میاد. من اینجا فقط از تجربیات شخصیم از طب سنتی مینویسم اما لازمه بخاطر اینکه سوء تفاهمی پیش نیاد این رو هم بگم که به شخصه تب رو جدی میدونم و تنها داروی شیمیایی که همیشه در خونه داریم قطره یا شربت استامینوفن هست. این توصیه من به همه کسانی است که بچه کوچک دارند که حتما برای شرایط اضطراری در منزل استامینوفن داشته باشند. صدالبته استامینوفن داروی مضری هست و برای کبد و کلا بدن زیانباره و خوردن دائم اون هم اصلا توصیه نمیشه، حتی در طب مدرن، اما خطر باقی موندن تب بخاطر احتمال تشنج باعث میشه که ما موقتا از خطر استامینوفن در بچه ها وقتی تب بالای 38.5 درجه دارن چشم پوشی کنیم و تب رو کنترل کنیم تا سر فرصت به درمان بچه بپردازیم. البته اینم بگم که تب سنتی هم داروهایی برای کنترل تب داره. اصلا اولین باری که من اسم آقای روازاده رو از دوستم شنیدم همین موضوع رو بهم گفت که فامیلشون تب بچه رو با دارویی که دکتر روازاده گفته براحتی کنترل کرده؛ ولی راستش این موضوع رو تا به حال خیلی پیگیری نکرده ام، شاید به خاطر اینکه فکر کردم اگر خدای نکرده بچه تب کنه بهتره اولین و ساده ترین راه رو که همیشه دم دست هست یعنی استامینوفن رو استفاده کنیم و ریسک نکنیم.

یک نکته دیگه هم اینجا به مناسبت بگم که تنها داروی شیمیایی (البته در واقع شیمیایی نیست و اون هم ریشه طبیعی داره) که من دیده ام در طب سنتی هم تجویز میشه پنی سیلین هست. من بارها در تجویزات اطبای طب سنتی  دیده ام گاهی که میزان عفونت در بدن بیمار خیلی بالاست اول یک پنیسیلین تجویز میکنن تا این موج عفونت رو کنترل کنه و بعد داروهای گیاهی و سنتی به بیمار میدن.

 اتفاقا این رو اینجا به مناسبت سوال و انتقاد شما برای همه مخاطبین وبلاگ بگم که همین چند روز پیش مجبور شدیم پنی سیلین  رو برای فرزندمون برای اولین بار استفاده کنیم. شاید این اتفاق اصلا پیش اومد تا من اینجا بنویسم و تاکید کنم که وقتی مشکل جدی بود نباید بچه ها رو اذیت کرد و باید سریع بیماری رو کنترل کرد. من در سرماخوردگی های معمولی مطلقا به بچه داروی شیمیایی نمیدم و اجازه میدم خود بدن با کمک عسل و پونه و ... بیماری رو پس بزنه. میزان استفاده از آنتی بیوتیک برای فرزندم تا به حال بسیار بسیار محدود بوده اما به تازگی تو کرج و تهران – و شاید بقیه شهرهای ایران- میکروبی گسترش پیدا کرد که تب ناگهانی و سردرد تنها علامتش بود و بچه ما هم ناگهانی مبتلا شد. بدون اینکه هیچ نشانی از سرماخوردگی در او وجود داشته باشه یا کم کم این میکروب اثر کنه. در عرض نیم ساعت بچه سالم دچار سردرد و تب شد. برای من بسیار باعث تعجب بود چون فرزندم بعد از حجامت دیگه مطلقا تب نکرد حتی در زمان آبله مرغان و مطمئن بودم این بیماری خیلی شدیده که در او تب ایجاد کرده البته تب خیلی شدید نبود اما بخصوص همسرم چون رو تب بچه خیلی حساس هستن سریع استامینوفن دادیم و بخاطر سردردش بچه رو دکتر بردیم. توی مطب یکی از هم مهدکودکیهای فرزندم رو به همراه مادرش دیدیم که میگفت فرزندش همین مریضی رو گرفته و دو هفته با تب در خانه خوابیده و حالا برای ویزیت نهایی پیش دکتر آمده بودند. دکتر به ما گفت یک عفونت شدید در گلوی بچه هست که به احتمال زیاد ویروس نیست و آنفولانزا هم نیست و یک عامل میکروبی داره و ساده ترین راه اینه که با پنی سیلین کنترلش کنید یا ده روز آنتی بیوتیک بخوره. ما با همه دردسرهایی که زدن آمپول به بچه ای که تا به حال چنین تجربه ای نداشته داره، همون پنی سیلین رو انتخاب کردیم. خوشبختانه با تزریق اون که حدود 9 شب در یک درمانگاه اتفاق افتاد، فردا ظهر دیگه خبری از بیماری به طور مطلق نبود. با اینکه این بیماری طبق چیزی که از دکتر و مادرهای دیگر در مطب شنیده بودیم خیلی بیماری سنگینی بود. به هر حال ما برای اولین بار به بچه پنی سیلین زدیم به چند دلیل: یکی اینکه بیماری بسیار ناگهانی بود و امکان این نبود که به تدریج با داروهای طبیعی بچه رو درمان کنیم. دوم اینکه این عفونت ناگهانی بخاطر شدتی که داشت سردرد شدیدی ایجاد کرده بود که بچه حتی نمیتونست بشینه که مثلا بخورش بدیم یا نمیتونست چیزی بخوره که دارو بهش بدیم. فقط کم کم بهش عسل میخوراندیم و چیز دیگه ای نمیخورد. با تزریق یک آمپول خدا رو شکر خوب شد و دیگه نیازی نشد مثل اون هم مهدکودکیش دو هفته بخاطر تب و سردرد تو خونه بمونه. همه اینها رو نوشتم تا به همسرتون و همه کسانی که محبت میکنن اینجا میان و این مطالب رو میخونن عرض کنم که عزیزانم: ما تمام تلاش خودمون رو میکنیم که بدن فرزندانمون قوی تر بشه. با تغذیه بهتر، با حجامت، با شیر و عسل خوردن فراوان، با پرهیز از غذاهای صنعتی و ناسالم تا حد ممکن. با این وجود اگر فرزندمون مریض شد چون ما دقیقا از حال و روز اون و درونش خبر نداریم بهتره که از هر راهی که بخصوص به تشخیص بهتر بیماری به ما کمک میکنه استفاده کنیم و اگر شرایط اضطراری شد حتی از درمان سریع شیمیایی استفاده کنیم. در اتفاقی که اخیرا برای ما رخ داد و اینجا تعریف کردم فکر میکنم بهبود سریع فرزندم نسبت به دیگرانی که پیش پزشک مشابه درمان میشدند، بعد از لطف خدا شاید ناشی از تغذیه طبیعی و بخصوص استفاده از عسل بوده که، قدرت بدنیش بیشتر از هم سن و سالهاش بود که در نصف روز به لطف خدا اون بیماری بسیار شدید رو پس زد. پس خواهش میکنم از حرفهای من بایکوت مطلق پزشکان رو نتیجه نگیرید. در همین وبلاگ هم من بارها و بارها توصیه کرده ام برای حجامت یا درمان با طب سنتی پیش پزشکانی بروید که طب مدرن رو میدونند و در عین حال متخصص در طب سنتی هم هستند.

 

3-در خصوص لزوم نگاه خاکستری داشتن در همه مسائل من حرف شما رو تایید میکنم.این دگماتیسم شدید در ما ایرانیها رو شاید بشه تایید کرد، نه فقط در زمینه طب سنتی بلکه در همه مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و غیره. من مخالف انتقاد به طب سنتی نیستم بلکه هر انتقادی رو اگر واقعا بر پایه های اصیل باشه، باعث رشد و بالندگی میدونم. حتی در آنچه ما از دین میفهمیم هم جای بحث هست. کسی نمیتونه بگه آنچه من از دین میفهمم عین دین هست بلکه به عقیده من حقیر، چیزی تفسیر واقعی دین و قرآن هست که از زبان امام معصوم خارج بشه. من کاری به شیوه ای که دیگران در برابر انتقادات انجام میدن ندارم، عقیده شخصیم این هست که باید اجازه بدیم انتقادات ابراز بشه تا کشور رشد کنه. ولی تا به حال انتقاداتی که به موضوعاتی مثل حجامت و فصد و غیره شنیده ام اغلب بسیار عوامانه بوده. اگر میبینید علی رغم همه انتقادات پزشکان و دانشمندان مدرن، مردم بازهم به طب سنتی رجوع میکنند به دو دلیل هست: یکی اینکه از طب مدرن اون خیری که میخواستند رو ندیده اند و دیگر اینکه نمیتونند اثری که به عینه از طب سنتی میبینند رو به صرف انتقاد دیگران رد کنند. خود من و دیگرانی که در اطرافم میبینم علاقه مند به رعایت توصیه های طب سنتی شده اند به این دلیل بوده که نتیجه دیده اند و مشکلات خود و اطرافیانشون رو با انجام این توصیه ها حل کرده اند.

 

4-در خصوص ادعای سرطان زابودن مس من واقعا مدرک میخواهم. صرف ادعا دلیل نمیشود. در حالی که سرطانزا بودن ظروف تفلون و شبه‌چدنهای موجود در بازار که لایه داخلیشون تفلون هست، سالهاست به اثبات رسیده، و در حالی که استفاده از آلومینیوم و خطراتش از جمله ایجاد کم خونی، آلزایمر و سوء هاضمه توسط تحقیقات علمی مدتهاست ثابت شده، کسی دغدغه ای برای جمع آوری این ظروف از سطح جامعه نداره. اما ادعای سرطان زا بودن مس واقعا منشاءش کجاست؟ کسی در کشور ما در این زمینه تحقیق کرده؟ تحقیق علمی و بیطرفانه؟ اگر گروهی این کار رو بکنند و به این نیجه برسند که مس سرطان زاست من تمکین میکنم اما فعلا یقین دارم مس واقعی و طبیعی که طی قرون و اعصار توسط بشر برای طبخ غذا و ساخت وسایل مختلف استفاده میشده، سرطان زا نیست. راستی یادم افتاد این رو هم بگم که آقای روازاده مدعی است در بسیاری از کشورهای خارجی بدلیل خاصیت ضد میکروبی مس به این نتیجه رسیده اند که باید دستگیره های در و یا ابزاری که زیاد در معرض میکروب هست رو با مس بسازند یا مدعی هستند که در کانادا لوله کشی‌ آب از مس هست. اثبات یا رد این امر کار پیچیده ایست؟ خواهش میکنم کسانی که میتونند تحقیق کنند، به ما هم اطلاع بدند.

 

5- در خصوص ابو علی سینا هم اگر ایشون چنین تجویزی کرده اند، اشتباه کرده اند. مگر ابن سینا معیار و ملاک طب دینی است؟ نه ایشان هم معصوم و مطلق نیست. بسیاری جاها درست و عالی رفتار کرده و ممکن هست بسیاری جاها هم اشتباه کرده باشه و انسان جایز الخطاست. درمان با ماده نجس و حرام، درمان نیست حتی اگر ابن سینا گفته باشه. در جایی حدیثی دیدم از پیامبر به این مضمون که کسی که با حرام بخواهد درمان کند خدا در آن دارو برایش درمانی قرار نمیدهد. امیدوارم به جایی برسیم حقیقت مطلق رو فقط در کسانی ببینیم که خداوند اونها رو به عنوان حق مطلق به ما معرفی کرده.

 

خوب خیلی حرف زدم و عذر خواهی میکنم. باز هم تمام آنچه در ذهن داشتم بیان نشد اما فعلا به همین اکتفا میکنم و در ادامه فقط به کامنت مشابهی که یکی دیگر از دوستان و بینندگان وبلاگ برای من گذاشته بودند و منتقد بودند هم به اشاره پاسخ خواهم داد هرچند که در آنچه تا به اینجا گفتم به نحوی پاسخ ایشان هم بود.

و اما کامنت آن دوست عزیز:

به نظر شما حرفهای دکتری که مدرک دکتری را هنوز کسی ندیده و حرفهایی می زنه که بعضا خنده دار و هیچ نوع مدرک و ادله ای برای اثباتش نیست درست ؟
دوست عزیز ، یک سری به سایت trangia یا تفال بزنید و یا ام وی اف اینها در اروپا تائید شدند و جز ره های برتر هستند . همین ظرف مسی که شما اصرار به استفاده دارید ازش د رخیلی از کشورها با روکش مناسب استفاده می شود اما در ایران معلوم نیست ماده سفید کنند ه استاندارد بوده یا نه برای همین قیمت یک ظرف مسی اروپایی استاندارد کوچک نزدیک 1 میلیون تومان

 وجواب من:

دوست عزیز

من بارها تاکید کرده ام من به حرفهایی توجه میکنم که اثر مثبت اون رو به عینه دیده باشم حتی اگر یک فرد بیسواد اون رو گفته باشه. اینجا وبلاگ تجربیات شخصی من از طب سنتی هست و نه وبلاگ دفاع یا حمایت از فلان آقای دکتر. حرف هیچ کس جز امامان معصوم برای این حقیر قطعیت نداره. اینکه شما از تایید محصولاتی در سایتهای اروپایی مثال می آورید برای من حجت بر صحیح بودن اونها نیست، حتی مقالات به اصطلاح علمی مندرج در نشریات خارجی هم نمیتونه حجت باشه مگر اینکه شاهد علمی و تحقیقات دقیق در خصوص اون انجام بشه و موضوع رو تایید کنه. ماهیت قدرت در جهان بسیار پیچیده است و متاسفانه سودهای مادی و اغراض سیاسی پایه و اصل بسیاری از تاییدیه های مثلا علمی است.

 مس در ایران هم از قدیم با روکش قلع استفاده میشده و هنوز هم اصل بر همین هست. اینکه سودجویانی در ایران به جای قلع از فلز دیگری استفاده کنند، نافی کل مس موجود در بازار ایران نیست. ایران یکی از کشورهایی است که معادن غنی مس رو داره و بخصوص در سالهای اخیر تولید مس در ایران خیلی پیشرفت کرده و زیاد شده. ارزانی دلیل بر بد بودن نیست ضمن اینکه قیمت مطلق بسیاری مواد دیگر در ایران هم با بازارهای اروپا قابل قیاس نیست و بسیار پایین تر هست مثل اقلام خوراکی. مساله مهم قیمت نسبی یعنی قیمت نسبت به درآمد افراد هست. شاید قیمت یک میلیون تومان برای یک قابلمه نسبت به متوسط درآمد در اروپا خیلی بالا نباشه. ضمن اینکه خود نکته ای که شما فرمودید تاییدی بر این هست که ظروف مسی در همان اروپا هم مورد توجه و اهتمام جدی است.

 

خوب سر همه دوستان رو حسابی درد آوردم. از همه بخصوص این دو عزیزی که پیغام انتقادی قرار داده اند تشکر می کنم و ممنونم که حوصله کردید و این مطالب رو خوندید.

به خدای مهربان میسپارمتان


مطالب مشابه :


led جدید 48 اینچ سامسونگ

به نظرم این که دیجی نذاره تلویزیون چند هرتزه خیلی بهتره یخچال فریزر ساید بای




لیست کامل برای خرید وسایل جهیزیه عروس

۱- یخچال فریزر ترجیحا خارجی بخرید اگر بودجه تون میرسه. ساید بای ۱۲-سرویس دم کنی بهتره ۲




لیست جهیزیه

۱- یخچال فریزر ترجیحا خارجی بخرید اگر بودجه تون میرسه. ساید بای ۱۲-سرویس دم کنی بهتره ۲




ضد پسر..!!!!

زن : اگه امشب نیایی بریم خونه مامانم دیگه منو نمی بینی! مرد : برای چی؟ زن : واسه اینکه چشماتو




پاسخ به چند انتقاد و شبهه - از همه میخواهم اگر فرصت دارند مطالعه کنند

یا این هموطن گفته اند که در خانه های آلمانیها چیزی به نام فریزر یخچال ساید بای بهتره که




برچسب :