استاد مرتضی آقاتهرانی

در چند روز گذشته مطلبی در مورد فردوسی و بی اهمیت جلوه دادن زبان فارسی به نقل از استاد آقاتهرانی در شبکه های اجتماعی منتشر شد. پس از مشاهده مطلب و بررسی منبع اصلی آن، معلوم شد که این مطلب اصلاً از ایشان نبوده و فرد دیگری گوینده این سخن می باشد و با توجه به تشابه اسمی، و یا هر انگیزه دیگری این مطلب به نام استاد آقاتهرانی منتشر شده است. بازتاب این مطلب و نظرات ذیل آن که گاه به تهمت و توهین های بسیار زشت منجر شده بود، استاد را بر آن داشت تا دست به قلم برده و چند سطری در این باب بنویسند. 

70793654569212899351.jpg

مطلب منتشر شده در شبکه های اجتماعی به نقل از استاد آقاتهرانی

دفتر استاد آقاتهرانی ضمن تکذیب این مطلب و دعوت از فعالان سایبری به رعایت اخلاق در انتشار مطالب، اعلام می دارد که مواضع رسمی ایشان تنها از طریق پایگاه اینترنتی دفتر به آدرس aghatehrani.com منتشر می شود. متن زیر نوشته استاد در این باره است:

............................................... 

بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها مطلبی را درباره فردوسی از قول بنده در شبکه اجتماعی +Google آورده بود، که آن را مطالعه کردم. توجه شما خواننده و یا نویسنده را به چند نکته جلب می کنم:
1. به هیچ وجه گوینده آن مطالب و سخن درباره فردوسی و زبان فارسی بنده نبوده و نیستم.
2. گوینده آن گفتار، شخص دیگری است که با مراجعه به منبع اصلی آن، صدق گفتارم بر شما آشکار خواهد شد. از این روی، سایت دفتر بنده می تواند مرجع مناسبی برای آگاهی از نظرات این جانب باشد، تا که از سوء برداشت و نسبت های غلط جلوگیری شود.
3. تأسف نیست که این همه بر پایه‌ی چند خلاف واقع و دروغ، وقت کاربران ضایع گردد؟
4. عزیزان جوانم:
فردوسی از شعرای بنام فارسی‌زبان است، که از این زبان، برترین عرفان و تمدن اسلامی به عالم انتشار یافته است. آری، همگونی زبان پارسی و عربی فرهنگ جدیدی را ایجاد کرده که از آن غزل سرائی چون حافظ، حماسه سرائی چون فردوسی، شاعر عارفی چون مولانا، واعظ و اندرز گوئی چون سعدی، فیلسوف و طبیبی چون بوعلی، و فقیهی مجاهد، چون امام خمینی (ره)، امکان بروز یافته اند. فراموش نشود که محبت ما ایرانیان به اسلام و به ویژه اهل بیت رسول (علیهم السّلام)، چنان افتخار آمیز خود را نشان داده که همیشه بر احیاء کلمه الله تلاش کرده ایم.
در هر حال، بنده به مسلمانی خویش می بالم، نه چون اویم که به زبان تازی بتازد، و نه از پارسی زبانانی که ناسپاس به نعمت ها و ارزش ها باشد.
5. دوستان جوان! بیائید قدری دقیق تر و با تأمّلی بیشتر بنویسیم! تلاش کنیم که نوشته مان همراه فکر و اندیشه باشد، که گفته و نوشته گویای ژرف اندیشی ما است.

مرتضی آقاتهرانی

17 خردادماه 1391


شرح زندگی نامه استاد مرتضی آقاتهرانی به روایت یکی از نزدیکان ایشان
فرزند اول خانواده اصفهاني

مرتضی آقا تهرانی اولین فرزند حاج اکبر آقا تهرانی و دختر عمه اش بود که بنا بر نقل مادر و تاریخ مندرج در شناسنامه 1/1/1336 متولد شد. پدرش تاریخ تولد او را 1334 می داند . حاج اکبر کاسب جوانی بود که به شغل سماور سازی در بازار اصفهان مشغول بود ولی با ورود دستگاه های سماور سازی که چند برابر یک انسان بازدهی داشت، تصمیم به تغییر شغل گرفت. این تصمیم، تقریبا مقارن با تولد مرتضی بود. او سنگ تراشی را انتخاب نمود و مراحل شاگردی تا استادی را در این رشته طی کرد. حاج اکبر به همراه دو برادر خود در یکی از باغ هایی که از جدشان به ارث رسیده بود اتاق هایی ساخته بودند و هر کدام در یک اتاق زندگی می کردند. وضع معیشتی حاج اکبر در آن روزها خیلی خوب نبود .   

دوران طفوليت

مرتضی دوران طفولیتش را در خانه باغی در محله «تل واسگان» و به همراه پسر عموهایش سپری کرد. در آن روزها، به جای مهد کودک، بچه ها را به نزد افراد با ایمان، با حوصله، قدری با سواد، با تجربه، و سالخورده می فرستادند و اصطلاحا می گفتند: بچه ها می روند «کار». مرتضی هنوز به یاد دارد که با زیر انداز صورتی رنگش نزد زن سالخورده ای می رفته است. او در مکتب خانه اصول دین، قرائت نماز، اسامی امامان و حروف ابجد و.... را آموخت .
هنوز به سن مدرسه نرسیده بود که به «دبستان تعلیمات دینی» رفت . در زمان شاه، این دبستان ها در کل ایران زیر نظر یک روحانی به نام آقای شیخ عباس اسلامی اداره می شد. مدیر مدرسة مرتضی، حاج شیخ حسین خادمی بود. در این مدرسه تعلیمات دینی و قرآن بیشتر از مدارس دیگر رونق داشت. صبح ها به جای سرودهای ملی، وطنی و دعا به جان بی مقدار شاه، ذکر شریف: رضیت بالله ربا و بالإسلام دینا ... را می خواندند و به کلاس می رفتند .تا سال ششم ابتدایی را در مدرسه تعلیمات دینی گذراند. در سالهای دبستان و دبیرستان معمولا سر صف قرائت قرآن می کرد. صدای خوبی داشت و به قرآن هم مسلط بود.

کلوپ ديني در دبيرستان

مرتضی پس از آن به دبیرستان نشاط رفت که بنابر قول خودش با اینکه کادر دبیرستان خوب بودند اما ادارة دبیرستان خوب نبود. با دبیرستان صارمیه هم در ارتباط بود و برخی از امتحانات متفرقه را در دبیرستان سعدی می داد. در دبیرستان، کلوپ دینی داشتند که مرتضی از فعالان این کلوپ بود. معلم دینی آنها آقای فشارکی، فرزند آیت الله حاج شیخ حسین فشارکی (رحمه الله) بود. مرتضی هم در مسجد و هم در کلوپ دینی، قرآن یاد می داد .
با آغاز دوره دبیرستانِ مرتضی، تحولاتی در محله زندگی آن ها رخ داد. در محله مسجدی بود به نام «مسجد خاکی»، که بعدها نامش به مسجد شجره تغییر کرد. حاج اکبر به همراه چند نفر از بزرگان محله به نزد آیت الله حاج آقا رحیم ارباب (رحمه الله) رفتند. ایشان، از مراجعِ به نام اصفهان، و از شاگردان مرحوم میرزا جهانگیر خان قشقایی (رحمه الله)، و مرحوم آخوند کاشی (رض) بودند. وی صاحب رساله عملیه و هم چنین دارای نظرات فلسفی بود و عالمی عارف و پرنفوذ در اصفهان به شمار می رفت . مردم محله تل واسگان از حاج آقا رحیم ارباب یک روحانی می خواستند. یک روحانی با تقوی، ملا، با سواد، با تجربه و مهم تر از همه آشنا به برخورد با جوانان، تا بتواند جوانانشان را به دین جذب نماید. حاج آقا رحیم پیشنهاد کردند در شب نیمه شعبان در مسجد جشنی بگیرند تا ایشان یک روحانی مناسب را به مردم معرفی نمایند، به شرط آنکه قدرش بدانند .
بنابر فرموده ایشان جشنی بر پا شد و حاج آقا رحیم، آیت الله شیخ حسین فاضل کوهانی (رحمه الله) را معرفی نمودند. آیت الله فاضل کوهانی، استاد بزرگانی همچون: شهید مظلوم آیت الله بهشتی (رحمه الله) و آیت الله جنتی (حفظه الله) و ...بودند. انتخاب ایشان بسیار با برکت بود. وقتی از دنیا رفتند حدود 10-12 طلبه تنها از محله ما تربیت شده و عازم قم شده بودند. وی یک روحانی مدبر و با تقوی بود که با حسن رفتار و دقَت نظر توانست بچه های محل را به مسجد جذب کند.

استاد برجسته

آیت الله فاضل (رحمه الله) از جمله اساتید مرتضی است که نقشی اساسی و کلیدی در سرنوشت وی داشته است. خاطرات مرتضی از آن روزها بسیار شنیدنی است. هنوز هم با یاد استاد اشک در چشمانش حلقه می زند. مرتضی در کنار درس های دبیرستان برخی از درس های طلبگی، مثل «تبصره المتعلمین» (فقه عربی از علامه حلی)، «عوامل فی النحو»، «عوامل جرجانی »، قدری از «جامع المقدمات»، «شرح الامثله»، «صرف میر» و «رسالة توضیح المسائل» را هم نزد آیت الله فاضل (رحمه الله) به پیشنهاد خود ایشان خواند .
مرتضی در سال یازدهم دبیرستان، دبیرستان را رها کرده، و با تحریک و تشویق آیت الله فاضل (رحمه الله)، و به قصد ورود به حوزه، عازم قم شد. البته، حاج اکبر معتقد بود که بچه ها باید کار یاد بگیرند. به همین دلیل هم، مرتضی روزهای تعطیل نزد پدر می رفت تا کار کردن بیاموزد. وقتی قصد رفتن به قم را داشت، در سنگ تراشی و سنگ کاریِ ساختمان فردی زبردست، و کمک خوبی برای پدر بود و همین امر قدری اجازه ترخیص را برای پدر دشوار می کرد. بعدها حاج اکبر از اجازه ترک کار و رفتنِ مرتضی به قم به عنوان سخت ترین سرگذشت عمرش یاد می کرد.

مناظره با مجاهدين و کمونيست ها

مرتضای جوان وارد قم شد، چند سالی به پیروزی انقلاب مانده بود. حدود سیصد نفر در امتحان ورودی مدرسه حقانی شرکت کردند و تنها سی نفر طلبه پذیرش می شد که مرتضی در میان پذیرفته شدگان نفر سوم بود. مدرسه حقانی تحت نظارت شورایی متشکل از حضرات آیات: قدوسی، بهشتی، مصباح و جنتی اداره می شد. مرحوم شهید قدوسی (رحمه الله) ناظم مدرسه هم بودند مرتضی مشغول درس شد. از سال دوم طلبگی تبلیغ را شروع کرد. توسط یکی از روحانیون اصفهانی حجت الاسلام ابراهیمی برای بار اول به بویر احمد و ایل بختیاری رفت. جایی که شیخ مرتضی کارش را شروع کرد محلی بود به نام «تنگه رواق»، «بنستان»، «لردگان»، «چاه گاه»، «میمند»...  هنوز آدم های آن روزها را به یاد دارد، زبانشان را می شناسد، و با برخی از آنها رفت و آمد دارد. اوائل انقلاب، چون از اصول دیالکتیک آگاهی داشت بیشتر به شهر های شمالی کشور، همچون صومعه سرا، ضیابر، رضوان شهر، رشت، و... می رفت تا با مجاهدین و کمونیست ها مناظره کند .
در سال چهارم طلبگی، از مدرسه حقانی بیرون رفتند؛ به علت یک سری اختلافات فکری و اعتقادی در بین طلاب حقانی، مسئولین مدرسه تصمیم گرفتند به منظور حفظ آرامش، عده ای از طرفین دعوا را بیرون کنند، شیخ مرتضی یکی از آنها بود. از حقانی که بیرون آمد با حدود بیست و پنج نفر از دوستان در ساختمانی زندگی می کرد که تحت نظارت آیت الله مصباح (حفظه الله) بودند .

ازدواج در زمان مبارزه

شیخ مرتضی در سال آخری که در مدرسه حقانی بود تصمیم به ازدواج گرفت. در طی سفری که به مشهد مقدس داشت، در حرم مطهر از آقا خواست مقدمات ازدواج او با دختری با هفت ویژگی را؛ برایش فراهم کنند و هرکدام از ویژگی ها هم که غلط است خودشان اصلاح کنند. بیش از دو دقیقه طول نکشید که با پیرمردی برخورد کرد که بعدها پدرخانمش شد. جالب آنکه پیرمرد هم درست در همان لحظات از امام هشتم داماد شایسته ای طلب کرده بود و آقا حاجت هر دو زائرشان را همزمان روا کردند .
کم کم مقدمات ازدواج فراهم شد. در سال 57 پس از مدت زیادی که بعلت تنگدستی و مشکلات مالی زیاد عقد بسته مانده بودند، با توکل فراوان و با کمک و مساعدت آیت الله فاضل همسرش را به قم آورد، تا زندگی مشترکشان را آغاز کنند. شیخ مرتضای جوان در سال 58 برای اولین بار پدر شد. هیچ چیز، زن و زندگی و حتی فرزند، مانع از فعالیت های او خصوصا در آن سالهای بحرانی انقلاب نشد. وی با زن جوان و فرزند شیرخوارش به شمال کشور می رفت تا مردم را آگاه کند و تفکرات پوچ و بی پایه و اساس مجاهدین و کمونیست ها را به آنها بشناساند. در سال 61 وقتی منتظر تولد فرزند دومش بود، به همراه پدر و چند تن از بستگان نزدیکش عازم سفر حج شد. چند روز پس از بازگشت، فرزند دومش هم بدنیا آمد.


حضور در عمليات هاي مختلف 8 سال دفاع مقدس

در آن سال ها از طلاب پر تلاش مؤسسه در راه حق بود که تحت اشراف حضرت آیت الله مصباح (حفظه الله)، برخی علوم روز را بصورت تخصصی می خواندند. حاج شیخ مرتضی در فراگیری علم جدیت داشته و حتی حاضر نبود یک روز از عید نوروز را هم تعطیل کند. آن سال ها مقارن با جنگ تحمیلی هم بود با وجود تکلیف سنگین دفاع، و با وجود این جدیت در امر تحصیل، بارها بنابر وظیفه در جبهه های نبرد حاضر شد، و به عنوان روحانی در عملیات های مختلفی چون نصر 4 فتح ماووت، والفجر 8 و ... شرکت کرد. در همان سال های ابتدای جنگ دو برادرش را از دست داد؛ شهید مصطفی ردانی پور، که همدرس و هم فکر و رفیق صمیمی اش بود و شهید مصطفی آقا طهرانی، که برادر کوچک تر او بود و در فراق هردوی آنها بسیار سوخت.

در سال 65 فرزند سومش هم بدنیا آمد.

تلاش براي کسب مدارج بالاي علمي

وی گذشته از فقه و اصول در حوزه تفسیر قرآن را خدمت آیات خزعلی، جوادی آملی و بیش از همه استاد مصباح تلمذ کرده است. فلسفه را به طور عمده نزد آیت الله مصباح (حفظه الله) خواند. آموزش فلسفه (که بعدها کتاب شد) و اسفار اربعه را تحت نظر ایشان خواند و بحث کرد. جلد 9 اسفار را که بحث علم النفس است (با توجه به رشته مورد علاقه اش که روانشناسی بود) چندین بار خواند و بحث کرد. کلام را در شرح تجرید نزد مرحوم آقا طه کافی (رحمه الله) خوانده و خارج فقه را محضر آیت الله مظاهری (حفظه الله) بهره برد. از محضر بسیاری دیگر از فضلا همچون آیت الله بهجت (قدَس سرَه)، آیت الله صافی اصفهانی(رحمه الله)، آیت الله کشمیری (رحمه الله)، آیت الله پهلوانی (رض) و ... بهره ها برد. فوق لیسانس روانشناسی را از مؤسسه امام خمینی (که آن روزها به نام بنیاد باقر العلوم (ع) شناخته می شد) گرفت.

سفر به غرب براي تحصيل

سپس در غالب یک گروه، با نظر حضرت آیت الله مصباح (حفظه الله) برای کسب علوم روز، به همراه زن و فرزند عازم غرب شد. قصه پشت کار وی در آنجا از زبان خانواده اش واقعا شنیدنی است. توکل و توسل، در آن بلاد کفر بیش از پیش به یاری پشت کار حاج شیخ مرتضی آمدند. سال اولی که به کانادا هجرت کرده بود، خبر فوتِ شهادت گونه پدرش، او را به ایران خواند. حاج اکبر در بازگشت از سفر مشهد مقدس طی سانحه تصادف جان به جان آفرین تسلیم کرده بود. شاید حاج اکبر سواد آن چنانی نداشت، اما یک مسلمان و شیعه واقعی بود که می توان وی را اولین معلم و استاد فرزند به حساب آورد (بعد از آن که شیخ مرتضی حالات پدر را برای استادش، آیت الله بهجت (رحمة الله) بازگو کرده بود، ایشان فرموده بودند: «ناراحت نباش او با شهدا است، این گونه افراد به افسانه می مانند»). حاج شیخ مرتضی هنوز هم موفقیت هایش را مرهون دعای خیر و رضایت قلبی و الدینش می داند.
به مراسم تشییع و تدفین پدر نرسید. برای چهلّم پدر چند روزی به ایران آمد و دوباره در میان نگاه های نگران و پر از غم و غصه مادر به کانادا بازگشت. وی از دانشگاه مک گیل مونترال مدرک فوق لیسانس عرفان گرفت، سپس به آمریکا مهاجرت کرد و از دانشگاه سونی بینگ همتون مدرک فوق لیسانس فلسفه غرب گرفت. در کنار مطالعه سنگین و شبانه روزی، مسئولیت امامت جمعه و جماعت، اداره مؤسسه اسلامی نیویورک را هم به عهده داشت. مؤسسه اسلامی نیویورک در زمان حضور حاج شیخ مرتضی بسیار زنده و پررونق بود. جلسات بین الادیان، بین المذاهب، پرسش و پاسخ، مسابقات قرآنی، سخنرانی های هفتگی، نظارت بر امور مدارس مؤسسه، دعای کمیل، ندبه، مراسم عزاداری محرم، مراسم ویژه ماه مبارک رمضان و ... با حضور ایرانیان مقیم نیویورک برگزار می شد. با اخذ مدرک دکترای فلسفه عرفان، کار درسی اش در آنجا تمام شد و علی رغم اصرار شدید مردم و برخی مسئولین، مؤسسه را رها کرد و به قم بازگشت. مهاجرت او به غرب حدود هشت سال و نیم طول کشید (79-71 ).

بازگشت از غرب و حضور فعال در مؤسسه امام خمینی(ره)

پس از بازگشت به قم، با راه اندازی واحد تربیت مربی اخلاق در مؤسسه امام خمینی (ره) فعالیت خود را آغاز کرد و در کنار آن به امر تألیف نیز پرداخت. وی همچون قبل امر تعلیم و تعلم را اصل در زندگی قرار داد. او همچنین مسؤلیت تربیت و تدریس آن را، در جامعه الزهرا (ع) را چند سالی  پذیرفت.

معلم اخلاق دولت نهم و دهم

در سال 1384 به دعوت ریاست جمهوری اسلامی ایران و به امر اساتید خود و تشخیص تکلیف معلم اخلاق هیأت دولت شد. پس از آن در دوره دهم هیئت دولت نیز به دعوت جناب آقای احمدی نژاد بار دیگر در درس اخلاق دولت شرکت کرد.

 استاد حوزه قم

در دیداری که با استاد بزرگوار آیت الله مظاهری (زید عزَه) داشت، حضرت ایشان از تدریس در حوزه سراغ گرفته و پس از آن فرموده بودند که :«حکم می کنم که یک خارج فقه در حوزه تدریس کنی!» پس از آن، با همه اشتغالات، شرکت در این درس را بر خود ضروری می بیند.

مسؤلیت نمایندگی مردم

بر مبنای تشخیص تکلیف و مشورت با اساتید و به ویژه استاد معظم حضرت آیت الله بهجت (قدس سره)  علی رغم میل باطنی خود و خانواده اش،در سال 1386، برای حوزه نمایندگی تهران کاندیدا شد و در انتخابات مجلس شرکت کرد. او هم اکنون در مجلس شورای اسلامی مشغول انجام وظیفه است.

 پایان کار

دکتر حاج شیخ مرتضی آقا تهرانی، حالا دیگر یک پدر بزرگ شده است، و هیچ چیز حتی نوه های شیرینش نتوانسته اند او را از درس و کار و تلاش باز دارند .

دکتر حاج شیخ مرتضی آقا تهرانی، هنوز همان مرتضی است، با همان صفا و صمیمیت. عناوینی که در جلو اسم او آمده و یا پیش از این از آن یاد شده هیچ حُسنی از اخلاق او نکاسته، بلکه هر روز بر تواضع و مهربانی او می افزاید. زندگی بر طبق برنامه، عمل به وظیفه، تعبد و تعهد نسبت به کار، بارزترین خصیصه های اوست. همه حسن ها به یک طرف، و این حُسن که، شیخ مرتضی یک روضه خوان دلسوخته اهل بیت (ع) است یک طرف.

آثارذیل از استاد به چاپ رسیده است
از استاد مرتضی آقا تهرانی آثار مختلفی وجود دارد که این موارد پیش روی شماست، به زودی آثار دیگر ایشان به شما عزیزان معرفی خواهد شد.


دولت کریمه

32.jpg

سودای روی دوست

729.jpg

اهمال کاری

730.jpg

روانشناسی رشد (1) 

 731.jpg

روانشناسی رشد (2) 

732.jpg

مناظره امام رضا (علیه السلام) با جمعی از علمای ادیان مختلف 

733.jpg

این است بهشت (سفرنامه کربلا)

34.jpg

لذت حضور

35.jpg

از خود تا خدا

36.jpg

659.jpg
مطالعه شرح حال انسان های ره یافته و مهاجر إلی الله دارای برکات متعددی است که توجه به این برکات،ضرورت پرداختن به شرح حال این بزرگان را بیش از پیش بر ما روشن می کند. این امر گذشته از ارائه شناخت بهتر ایشان، اراده قوی آنها و درک حالاتشان، فایده دیگری نیز دارد و آن این است که آگاهی از حالات این بزرگان، محرّک و مشوّق خوبی برای تازه سفران خواهد بود.
در صورت آگاهی از حالات و زندگی ایشان، از جهت روانی به نوعی خود تلقینی دست می یابیم، با این موضوع که دیگران، این راه ناهموار را به سلامت گذرانیدند، پس چرا من نتوانم؟
کتاب باعرشیان با بیان حالات، شیوه ها و دستورالعمل های سلوکی، تربیتی، اخلاقی و عرفانی سیدالسالکین آیت الله کربلایی (ره) سعی در روشن تر کردن این مسیر دارد.

 ------------------------------------------------------------------

 

663.jpg

آن «خواستن، توانستن است» گو این که این جمله از واقعیّت بی بهره نیست، امّا گاه به حقیقت نمی پیوندد و انسان به آن چه می خواهد، نمی رسد.

آن چه انسان را از رسیدن به خواسته هایش باز می دارد، چیست؟

و چگونه انسان می تواند به خواسته های خویش دست یابد؟

رسیدن به خواسته ها، چه نتایجی در پی دارد؟

و مباحث دیگر در همین رابطه محتوای کتاب «اراده، بازبینی و درمان ضعف آن؛ تلاش بر بازیابی و قوّت»می باشد که به خواننده کمک می کند تا عوامل ضعف اراده را شناسایی کرده و با راه کارهای مبارزه با اراده ضعیف آشنا شود که نتیجه آن نیل به اراده قوی و خودباوری، دست یابی به هدف خواهد بود.

-------------------------------------------------------------

664.jpg
كتاب "خانواده و تربيت مهدوي"با بررسي سیمای خانواده در نظام هستی، سیره نبوی و در آخرالزمان؛ به نقش خانواده و بسط اهميّت خانواده در تربيت فرزندان پرداخته و به بيان راهكارهاي تربيت نسلي مهدي ياور و منتظر مي‏پردازد.

بررسي جايگاه خانواده در سيره نبوي ،دكترين تربيتي مهدويت ،عوامل تاثيرگذار در فرآيند تربيت مهدوي، انتخاب همسر مهدوی، تقاضای فرزند مهدوی، مراقبت های دوران جنینی، دوران عشق آفرینی و نوجوانی و شیوه های تربیت، خدا محوري وموحد پروري و انتخاب الگوهاي خانوادگي همه از موضوعاتي است كه در اين كتاب به آن پرداخته شده است.

دربخشي از اين كتاب آمده است: چه بسيار اوقات كه ما خود را معلم و مربي فرزندانمان مي پنداريم، اما هرگز درباره رفتار و گفتار خود نمي انديشيم. چه بسا كه از تمام اعضاي خانواده رفتار و گفتاري مؤدبانه را توقع داريم، اما هيچ گونه مراقبه و محاسبه اي را بر رفتار و گفتار خويش انجام نمي دهيم.

گاه تمام هوش و حواس خود را صرف وقت بر اعمال ديگران و ايرادگيري از عيوب ايشان مي نماييم، در حالي كه خود در حصار عادت هاي غلط و خواسته هاي نفساني خويش زنجير و از عيوب نفس خويش غافل گشته ايم. در حاليكه از منظر قرآن، در نظام تربيتي خانواده، بيش از هر چيز بر 'شروع از خود ' و مراقبت در رفتار و گفتار خويش تأكيد مي شود.

این كتاب نوشته حجج اسلام و المسلمین مرتضي آقا تهراني و محمد باقر حيدري كاشاني، توسط انتشارات "كتاب يوسف" منتشر شده شد.

------------------------------------------------------------------

661.jpg
کم و بیش دیده ایم که برخی از عالم‌نماها می‌گویند: انسان باید ریسک‌پذیر باشد و چون نظم، زندگی انسان را خط کشی می‌کند و با ریسک پذیری نمی‌سازد، پس نظم، چیز خوبی نیست. اما آیا رابطه ریسک‌پذیری با نظم رابطه‌ای متضاد و یا متناقض است؟! و یا برخی که در حد استاد محافل علمی هستند، می‌گویند: نظم یک دستور دینی نیست و در هیچ آیه و روایتی مطرح نشده!. به واقع عدم دقت عقلی و ضعف ما از نظر مطالعه منابع دینی عامل مهمی برای بیان این سخنان بی‌اساس شده است؛ که در مباحث کتاب، به این اشتباه پاسخ داده شده است.

این در حالی است که مولای متقیان امام علی (علیه‌السّلام)، در حالی که در بستر شهادت افتاده بودند، آن هم در شرائط حساس احتضار، به مسئله نظم در امور توصیه می‌کنند، و به فرموده حضرت استاد مصباح یزدی (دامت‌برکاته): "هر عاقلی به ارزش و اهمیت این مسئله واقف است... ما خود بر ارزش و اهمیت مسئله نظم و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی واقفیم، از مسائل و امور ساده فردی گرفته تا مسائل و قضایای پیچیده اجتماعی می‌توان نقش نظم را به روشنی مشاهده کرد... بدیهی است بدون نظم و برنامه همه چیز به هم می‌ریزد و بسیاری از اوقات، انسان از رسیدن به هدف مطلوب خویش باز‌می‌ماند." 

کتاب "نظم؛ آن چه همه دوست دارند ولی ..." اثر حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرتضی آقاتهرانی، به راه کارهای ایجاد نظم و برنامه ریزی در زندگی پرداخته و موانع برنامه ریزی و عوامل مؤثر در آن را مطرح می کند. در ضمن مباحث کتاب سعی شده است تا پاسخ سوالات مربوطه در ضمن پنج فصل بیان شود.

-----------------------------------------------------------

برای تهیه این آثار می توانید به سایت www.emad.ir مراجعه فرمائید.

نخستین کنگره شعر ملی شهید زنده (جانباز شهید)

نخستین کنگره شعر ملی شهید زنده (جانباز شهید)

نخستین کنگره شعر ملی شهید زنده (جانباز شهید)

نخستین کنگره شعر ملی شهید زنده (جانباز شهید)

نخستین کنگره شعر ملی شهید زنده (جانباز شهید)

نخستین کنگره شعر ملی شهید زنده (جانباز شهید)



منبع : خبرگزاری فارس


مطالب مشابه :


ورود به سیستم گلستان....

23 ژانويه 2011 ... دوستان عزیز. از آنجایی که سایت دانشگاه کلا خرابه برای ورود به سیستم گلستان دانشگاه بیرجند از آدرس زیر استفاده نمایید: از قسمت پیوندهای




خروس اصيل آقا بابك بيرجند

CaspianRooster - خروس اصيل آقا بابك بيرجند - A Place to Introduce Unique Persian Roosters. ... آقا بابك بيرجند · آقا مهدی گلستان · آقاي ايلي · آقاي زماني تبريز




اعضای هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه بیرجند

24 جولای 2013 ... دانشگاه بیرجند - دانشکده روانشناسی دانشگاه بیرجند. ... دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه بیرجند ... سیستم جامع گلستانبیرجند.




دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه بیرجند

15 آوريل 2013 ... ... فعالین علمی فرهنگی دانشجویی و ... دانشگاه بیرجند - دانشکده روانشناسی دانشگاه بیرجند. ... سیستم جامع گلستانبیرجند · دانشگاه علوم پزشکی




سعدي شيرازي

مدرسه رنگين كمان بيرجند - سعدي شيرازي - آموزش و پرورش ابتدایی اساس توسعه ... آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات وی است .




تاریخچه دانشکده علوم تربیتی و روان­شناسی دانشگاه دولتی بیرجند

11 مه 2012 ... دانشکده روانشناسی دانشگاه بیرجند - تاریخچه دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه دولتی بیرجند - فعالین ... سیستم جامع گلستانبیرجند.




المپیاد ورزشی دانشجویان دختر بیرجند

8 جولای 2012 ... دانشگاه بیرجند - دانشکده روانشناسی دانشگاه بیرجند. ... دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه بیرجند ... سیستم جامع گلستانبیرجند.




دکتر محمدرضا اسدی یونسی

3 دسامبر 2013 ... دانشکده روانشناسی دانشگاه بیرجند - دکتر محمدرضا اسدی یونسی - فعالین علمی فرهنگی دانشجویی و ... دانشگاه ... سیستم جامع گلستانبیرجند.




سفرنامه خراسان جنوبی قسمت اول (بیرجند)

قصّه گو - سفرنامه خراسان جنوبی قسمت اول (بیرجند) - كوله باري از قصّه و سفر - قصّه گو. ... رامیان طبیعت سبز گلستان · سرک - لیلی حکیم · کوله پشتی نارنجی.




دانشگاه بيرجند رتبه نخست مسابقات علمي كشور را كسب كرد

سیستم گلستان دانشگاه بیرجند ... تيم دانشجويي دانشگاه بيرجند در سومين مرحله برگزاري مسابقات ‏علمي، فرهنگي و ورزشي دانشگاههاي سراسر کشور که بصورت




برچسب :