تکه‌های دانتل، یراق‌های گیپور و کمی خلاقیت

 قرار نیست همیشه انتخاب زیورآلات محدود باشد به طلا و جواهر و منتهی شود به قیمت‌های سرسام‌آور! شما به راحتی می‌توانید زیورآلاتی داشته باشید که در عین زیبایی متفاوتند، تکراری نیستند و مهم‌تر از همه ساخته دست خودتان. زیورآلات پیشنهادی ما، همه این ویژگی‌ها را با هم دارند به علاوه اینکه کاملا به روز هستند. همان‌طور که می‌دانید این روزها لباس‌های ساده با یقه‌های کارشده دوباره روی کار آمده‌اند!

دستبند فقط همین!

این هم یک دستبند که ترکیبی است از یک تکه پارچه دانتل، یک مهره‌شیشه‌ای و 2 حلقه ساده! تنها نکته‌ مهم در مورد ساخت آن هم اینکه وقت انتخاب سراغ تکه‌هایی بروید که بلندی آنها با سایز مچ‌تان هماهنگ باشد.

دست به قیچی شوید

برای ساختن این گردنبد سراغ یک یراق پهن بروید. یادتان باشد این مدل قرار است درست مثل یک گردنبند‌ طوقی شکل  دور گردن‌تان قرار بگیرد بنابراین در انتخاب طول مناسب دقت کنید. بعد یراق را از وسط و کاملا به طور قرینه 2 قسمت کنید. حالا باید دست به قیچی شوید  و تکه‌های اضافی یراق را طوری ببرید که قسمت جلویی پهن و تکه‌های پشتی آن باریک‌تر باشد.  فقط می‌ماند یک مهره برای وسط گردنبد و یک بست ظریف فلزی!


یک نوار زیبا!

این بار باید کمی وقت بگذارید و یک نوار دانتل یک تکه و اتفاقا زیبا پیدا کنید آن هم به شرط اینکه دانتل انتخابی شما یک طرح مرکزی داشته باشد. حالا به یک مهره ترجیحا مروارید نیاز دارید و یک قفل ظریف!

به همین سادگی!

برای ساخت یک گردنبد بلند که روی لباس یقه‌ايستاده​تان می‌افتد باید یک تکه دانتل بلند را در نظر بگیريد، یک مهره بزرگ به رنگ دلخواه‌تان، تعدادی مونجوق و یک روبان ساده بلند به همان رنگ. بعد به همین سادگی که در تصویر می‌بینید شروع کنید به ساختن!

یک حلقه دانتل!

این بار 2 تکه قرینه از یک یراق گیپور را انتخاب کنید. بهتر است نوارها را بلند در نظر بگیرید. دقت کنید که این گردنبند باید کاملا دور گردن‌تان جا بگیرد. با استفاده از یک مهره یا مروارید آنها را به هم وصل کنید. حالا به یک زنجیر ظریف نیاز دارید که پشت گردن‌تان قرار می‌گیرد. می‌توانید چند تکه از این زنجیر را هم به مهره جلوی گردنبند آویزان کنید!

یقه کار شده!

این هم یک مدل متفاوت که می‌تواند نقش یقه شومیز شما را بازی کند. برای ساختن آن هم فقط باید نوار دانتل انتخابی‌تان را طوری برش بدهید که اختلاف عرض داشته باشد و کاملا گوشه‌دار. در مورد زنجیر و حلقه‌های تزئینی هم که فقط باید کمی سلیقه به خرج بدهید!

قلب دانتل!

در مورد گوشواره هم فقط باید به 2 تکه دانتل یک شکل فکر کنید. تکه‌های اضافی را از آن جدا کنید و اجازه بدهید فقط گل اصلی دانتل باقی بماند. بعد هم بروید سراغ حلقه‌های ظریفی که انتخاب کرده‌اید!

فضولی، کنجکاوی یا هر اسمی که رویش بگذارید، از آن حس هایی است که همه تجربه می کنند، بعضی بیشتر، بعضی کمتر! از آنجا که معمولا یاد می گیریم فضولی کار خوبی نست، خیلی با این حس خودمان مبارزه می کنیم، برای مثال توی دلمان به خودمان می گوییم: «آخه به تو چه؟» ولی فضولی همیشه هم بد نیست. بعضی وقت ها اصلا باید فضولی کرد. اگر مثل خیلی ها دائم با حس فضولی خودتان درگیرید.

نزدیک ظهر بود که بالاخره رسیدم به دفتر. از بس عجله کرده بودم فرصت نکرده بودم لباس مرتبی انتخاب کنم و به قیافه ام هم برسم. داشتم برگه های روی میز را ورق می زدم که باز سر و کله خانم فضول دفتر پیدا شد؛ «دیر رسیدی خانوم، کجا بودی؟» با لبخند زورکی جواب دادم: «کار اداری داشتم.» پرسید: «چرا اینقدر آشفته ای؟ نکته خواب موندی؟ ندیدم بیای بری آشپزخونه، باز بی ناهار موندی؟» همکارم را دیدم که از پشت میزش می خواست به من بفهماند که جوابش را ندهم.

در دلم گفتم: «رییس که برگه مرخصی را امضا کرد اندازه این نپرسید کجا بودی!» خیلی جلوی خودم را گرفتم که جواب ندهم. از رو نرفت. بعد از چند دقیقه منتظر ماندن، بالاخره آسانسور رسید. خوشبختانه خلوت بود. طبقه بعدی نمی دانم چه خبر بود که همه به جز یک پیرمرد پیاده شدند. همین که در آسانسور بسته شد، احساس کردم پیرمرد در خودش مچاله می شود. البته سرپا ایستاده بود و چیزی نگفت. خواستم بپرسم حالتان خوبه؟ آن وقت چی فکر می کرد؟ که من از توی آینه زل زدم و رفتار او را چک می کنم. پیشانی اش را گذاشت روی دستش. خب شاید از چیزی ناراحت باشد و نخواهد درباره اش حرف بزند. به خودم گفتم به تو مربوط نیست، کمک لازم داشته باشد خودش می گوید. بعد یادم آمد افراد وقتی دچار حمله می شوند شاید خودشان هم متوجه نشوند. حس دودلی خیلی بدی بود. تا آمدم تصمیم بگیرم، آسانسور ایستاد. صبر کردم اول پیرمرد پیاده شود. پایش را که گذاشت بیرون از آسانسور، روی زمین ولو شد و چند نفر دویدند سمتش. چپ چپ به من نگاه می کردند. اتحساس کردم به نظرشان سردترین و بی تفاوت ترین آدم روی زمین می رسم. واقعا چرا زودتر کاری نکردم؟ اگر دیر شده باشد چه؟

فضولی ذاتی است یا یادگرفتنی؟

فضولی یا کنجکاوی، در واقع یک احساس ذاتی درونی است که آن را به وفور دریچه های کم سن و سال می بینید. همه دوست دارند از آنچه نمی دانند سر دربیاورند. بچه ها هر سوالی ممکن است بپرسند یا به هر چیزی سرک می کشند اما به مرور زمان، قوانین زندگی اجتماعی را یاد می گیریم، حریم خصوصی را درک می کنیم و زندگی خودمان هم جهت دارتر می شود؛ یعنی سعی می کنیم انرژی و وقت مان را صرف چیزهایی کنیم که به هدفمان بیشتر مربوط است. در نتیجه با گذشت زمان بیشتر و بیشتر یاد می گیریم که بیش از اندازه ای که اجتماع و خانواده برایمان تعریف کرده اند، کنجکاوی نکنیم.

از همین تعریف معلوم است که بسته به سبک زندگی خانواده و فرهنگ جامعه، حد فضولی متفاوت است. برای مثال در بعضی فرهنگ ها، اینکه از کسی بپرسی چقدر درآمد دارد خیلی عادی است اما در بعضی فرهنگ ها فضولی و رفتاری زننده است.

مرز باریک خبر گرفتن از یکدیگر و فضولی

در عین اینکه هر روز با مدرنتر شدن زندگی، فضولی را ناپسندیده تر می دانیم، بیشتر و بیشتر هم درگیر شبکه های اجتماعی می شویم که حریم خصوصی خیلی در آنها معنایی ندارد. واقعا دو دلی سختی است که آدم دائم و هر روز دچارش می شود: اگر نپرسم، می گویند صمیمی نیست، برایش مهم نیست، توجه نمی کند و ... اگر بپرسم، فکر می کنند من آدم فضولی هستم، جواب سربالا می دهند، سرسنگین جواب می دهند و ...

در واقع فقط کسی که می خواهد بپرسد بلاتکلیف نیست، کسی که می خواهد جواب بدهد هم گاهی نمی داند به این سوال باید صمیمانه و راحت جواب بدهد یا طوری به طرفش بفهماند که وارد حریم خصوصی من نشو! همین بلاتکلیفی در به اشتراک گذاشتن اطلاعات در دنیای مجازی هم دیده می شود. در نهایت شاید کاربردی ترین جواب این باشد که قانون کلی وجود ندارد.
بسته به فرد، نوع رابطه و موقعیت، تعریف صمیمیت و فضولی می تواند مرتبط باشد. پس قبل از هر چیزی باید سطح دوستی و ارتباطت را معلوم کرد.

چرا سوالات بعضی ها انگار فضولی نیست؟

تعریف فضولی به نوع شخصیت هم ربط دارد. بعضی ها خیلی برونگرا و پرشور و پرهیجانند، همه جا با سروصدا همه چیز را اعلام می کنند و خیلی هم با هیجان حرف می زنند. این افراد معمولا وقتی سوالی می کنند، زیاد به بقیه احساس فضولی کردن نمی دهند. شاید چون خودشان هم چنین تصویری ندارند اما برعکس آدم هایی که خیلی آرام و منطقی به نظر می رسند و بی دلیل حرف نمی زنند، اگر همان سوال را بکنند، هم خودشان عذاب وجدان فضولی کردن می گیرند، هم به بقیه این حس را منتقل می کنند که این سوال سوالی معمول برای پرسیدن نبود. پس اگر آدم فضولی هستید، سعی کنید شلوغ و پرهیاهو و شاد هم باشید!

شاعری به نام فضولی

ملا محمد بن سلیمان بغدادی (1556-1483) از شاعران سده دهم هجری است. او در بغداد پرورش یافت. او سه زبان ترکی، فارسی و عربی را می دانست و به هر سه زبان هم شعر سروده است اما چرا تخلص «فضولی» را انتخاب کرده؟ او این تخلص را به معنای عربی آن به کار می برد؛ یعنی «زبان دراز و مداخله کننده در کاری که به او مربوط نیست». در مقدمه دیوان اشعارش به زبان فارسی می گوید: «خیال کردم اگر تخلص مشترک اختیار نمایم در انتساب نظم بر من حیف رود. اگر مغلوب باشم و بر شریک ظلم شود اگر غالب آیم. فضولی تخلص کردم و از تشویش ستم شریکان پناه به جانب تخلص بردم و دانستم که این لقب مقبول طبع کسی نخواهد افتاد که بیم شریک او به من تشویشی نتواند داد.»

7 گام مدیریت فضولی

1- احساس فضولی تان را کشف کنید

اگر بی قرار شدید چیزی را بدانید، با خودتان روراست باشید و بپذیرید که دارید فضولی می کنید و می خواهید اطلاعاتی را بدانید که مربوط به حریم شما نیست.

2- احساس فضولی تان را بپذیرد

خیلی ها به محض اینکه حس می کنند قرار است فضولی کنند، مثل والدینی که سر بچه شان فریاد می کشند، شروع می کنند در ذهن شان سر خودشان داد زدن، که چرا فضولی می کنی؟ به تو مربوط نیست و ... بنابراین احساس فضولی تان را بپذیرد. برای اینکه بتوانید تصمیم درستی بگیرد، نباید با خودتان مشاجره درونی کنید. زیرا بر رفتار بیرونی تان اثر می گذارد. آن وقت ممکن است زیادی ساکت شوید؛ طوری که در آن جمع خیلی از سوال کردنتان بدتر باشد!

3- حواستان به زبان بدنتان باشد

رفتارها گاهی بیشتر از زبان نشان می دهند که در فکرتان چه می گذرد. زل زدن از آن رفتارهایی است که موقع فضولی خیلی خودش را نشان می دهد.اگر هنوز مشغول ارزیابی هستید، یا اینکه قصد ندارید فضول به نظر برسید، مراقب مدل نشستن و نگاهتان باشید. بهتر است خودتان را به کار دیگری سرگرم کنید. اگر مشغول صحبت با دیگری شدید، هی برنگردید و سوژه فضولی تان را برانداز کنید!

4- موقعیت را بررسی کنید

وقتی توانستید احساس فضولی خودتان را به رسمیت بشناسید، می توانیدبه ارزیابی موقعیت بپردازید. آیا این نوع سوال ها در این جمع مرسوم است؟ آنچه می خواهید بپرسید خیلی شخصی و خصوصی است؟ می توانیدفرض کنید اگر کسی در همین جمع همین موضوع را از شما سوال کند، شما چه احساسی خواهید داشت. اگر رنجیده می شوید، یا بهتان برمی خورد، شما هم نباید بپرسید. همه مثل شما نیستند، پس کمی هم باید به شناختی که از فرد مورد نظر دارید، رجوع کنید.

5- میزان مفید بودن خود را ارزیابی کنید

گاهی موقعیت بین فردی است. برای مثال دو نفر بحث می کنند، در این موارد باید از خودتان بپرسید که مداخله شما چه کمکی می تواند بکند. آیا شرایط را بهتر می کند؟ مداخله شما همه چیز را علنی می کندیا باعث دلخوری می شود؟ اگر آنقدرها مفید نیست، از کنجکاوی زیاد و زل زدن به آنها بپرهیزید و حتی جایتان را هم عوض کنید. مگر اینکه حس کنید خطری در این بحث ها هست که بهتر است در همین نزدیکی باشید!

6- موارد اضطراری را سریع شناسایی کنید

در مواردی عدم مداخله دیگری می تواند سلامت و زندگی یک نفر را به خطر بیندازد. برای مثال وقتی کسی حالش خوب نیست، وقتی دو نفر مشغول دعوا هستند، یا وقتی کسی آنقدر خشمگین است که کنترل رفتارش را از دست داده است، یا ... در این موارد، حتی فکر فضولی را هم نکنید. پای سلامتی یا حتی جان یک انسان در میان است. هر کاری از دست تان برمی آید انجام دهید؛ البته زیاده روی نکنید.

7- بیان و زبان بدن مناسب داشته باشید

اگر با صدای آهسته، با سر خم شده یا دهان کج شده سوال کنید؛ یعنی خودتان هم قبول دارید که در حال فضولی هستید، سریع به دیگری هم این احساس را منتقل می کنید. در عوض اگر خیلی معمولی بایستد، دستانتان از هم باز باشند، احساس راحتی داشته باشید، لبخند بزنید و حتی اگر خیلی صمیمی هستید، چشمگی بزنید، طرف مقابل احساس راحتی می کندو ممکن است بیشتر نیاز فضولی تان برطرف شود!

شاید برایتان پیش آمده است تا عاشق مردی بشوید که او را چند بار ملاقات کرده اید و دوست دارید بدانید آیا او نیز همین حس را به شما دارد؟ آیا دوست دارید در نظر او زیبا، جالب، باهوش و مهربان جلوه کنید تا عاشقتان شود؟ اگر این طور است، باید روی مسایلی تمرکز کنید که مردها بسیار دوست دارند. 

عشق علاوه بر اینکه کاملا قلبی و احساسی است، دلیل منطقی نیز می طلبد. برای عاشق بودن علاوه بر خوب بودن، باید درک بالایی هم داشته باشید تا نیازهای معشوق را تشخیص دهید و در زمان مناسب به آنها رسیدگی کنید. عشق مراقبت می خواهد. اما هستند کارهای ساده ای که باعث ایجاد علاقه در دل طرف مقابل می شوند.

1. هرگز به مردان بیش از آنچه آنها به شما توجه می کنند، توجه نکنید

برای اینکه بتوانید عشق و محبت یک مرد را برای همیشه برای خود داشته باشید مستلزم این است که شما هم از او عشق دریافت کنید. بسیاری از زنان تصور می کنند هر چه بیشتر به یک مرد توجه کنند و نیازهای کوچک و بزرگ او را برآورده کنند، بیشتر در دل او جای خواهند داشت. از آنجا که این کار را بیشتر جامعه زنان در دنیا انجام می دهند، زنان تصور می کنند این مسیر درست است و تخت‌گاز به سمت انتهایی که نمی دانند چیست می تازند. اما هر چه بیشتر در عمق این روش می روند، بیشتر آسیب‌پذیر می شوند و کمتر عشق دریافت می کنند. 

مردها وقتی بیشتر از آنچه به شما می دهند از شما دریافت کنند، دلزده می شوند. خاموش می شوند و ممکن است روش رفتاری خود را تغییر دهند. هنگامی که یک مرد دایما با حجم زیادی توجه، نگرانی، کادو، علاقه، قربان‌صدقه، آماده بودن غذا و تمیز بودن خانه و .... مواجه می شود احساسش به شما عوض خواهد شد. او شما را همچون مادری می بیند که دایما مراقب فرزند خود است تا چیزی کم نداشته باشد. این همه توجه و زحمتی که شما می کشید هرگز به چشمش نخواهد آمد و نمی تواند برای آنها به شما عشق بیشتری بدهد.

برخلاف تصور زنان، توجهات بیش از اندازه نه تنها باعث افزایش علاقه مردان به زنان نمی شود که درست برعکس، احساسات عاشقانه آنها را از بین می برد. مردها به واسطه قوی تر دانستن خود بیشتر دوست دارند دهنده باشند تا گیرنده. آنها می خواهند آنها باشند که نیازهای زن را تامین می کنند. وقتی زن همه کار را انجام دهد، مردها نقش خود را بسیار کمرنگ می بینند و تصور می کنند آن جذبه مردانه را ندارند و این باعث می شود تا زنی که این حس را در آنها به وجود آورده است را دوست نداشته باشند.

2. اگر هنوز با هم ازدواج نکرده اید، به او خیلی اختیار ندهید

بیشتر زنان وقتی وارد رابطه با مرد دلخواه خود می شوند، همه فکر و احساس خود را برای او سرمایه گذاری می کنند. همین باعث می شود تا هیچ گاه متوجه نشوند رابطه کنونی آنها در چه شرایطی قرار دارد و قرار است به کجا برسد. هر چه بیشتر در مورد رابطه خود با مردتان حرف بزنید، او را بیشتر از خود دور خواهید کرد. 

اگر این طور به رابطه نگاه کنید، راحت تر می توانید برای انتخاب گزینه های مختلف ذهن خود را باز بگذارید. به جای اینکه مرد خود را تهدید کنید یا با او اتمام‌حجت کنید که حتما این رابطه را به سرانجام برساند وگرنه شما به خواستگارتان جواب مثبت می دهید، چشمان خود را باز کنید تا مردان دیگر را نیز ببینید. 

ملاقات کردن با مردهای دیگر که طالب ازدواج با چشم هستند نه تنها بد نیست که برای آینده شما بهتر هم هست. می توانید از میان انسان های مختلف، فردی را انتخاب کنید که وافعا ارزشش را دارد. خود را به یک مرد و یک رابطه محدود نکنید تا او نیز اگر نخواست تعهدی را قبول کند، شما سرخورده شوید.  

3. برای او غذا درست نکنید، برایش کادو نخرید و هزینه رستوران و تفریحات را پرداخت نکنید

بله، این کار به نظر بسیار غیرمنصفانه است اما کسی که هزینه رستوران و ... را پرداخت می کند باید میان دوستی و وقت گذرانی با یک دوست معمولی و قرار گذاشتن با یک زن را فرق بگذارد. اگر مرد از اینکه همیشه هزینه ها را او پرداخت می کند به شما شکایت کرد، به او بگویید برایتان مهم نیست او خرج های سنگین انجام دهد، شما فقط دوست دارید در کنار او باشید و می توان این با هم بودن را بدون هزینه پول هم انجام داد. به طور مثال، با هم در خیابان یا فضای سبز قدم بزنید، به کتابخانه بروید، پیک نیک بروید و ... کارهای زیادی وجود دارند که با صرف کمترین هزینه می توان لحظه های شادی را رقم زد. 

اما مراقب باشید برای مثلا پیک نیک رفتن شما غذایی درست نکنید. از بیرون یک خوراکی ساده و ارزان بگیرید و در کنار هم در پارک آن را میل کنید و از بودن در کنار هم لذت ببرید. اگر بی جهت به یک مرد هدیه بدهید در واقع همه توجه و انرژی خود را برای او صرف کرده اید. این معنای خوبی ندارد. در این حالت بیش از اندازه توجه نشان داده اید. این از حس های مردانه ای است که در وجود زنان است هست. این مساله برخلاف تصور شما اصلا برای یک مرد جالب نیست.


مطالب مشابه :


چگونه بپوشیم

و تورهای کارشده ( دانتل- گیپور و ....)میشه نام برد که با توجه به مدل لباس انتخاب میشه.اگر از پارچه های طرح دار استفاده میکنید حتما از جنس حریر یا سیلک و یا ابریشم باشه . چون پارچه های طرح دار نخی فقط مناسب پیراهن راحتی یا پیراهنیه که توی یک ...




مطالب کمک درسی پودمان ۱۰ پوشاک

انعكاس نور روي اين پارچه ها نيز متفاوت است و در انتخاب آن بايد دقت كرد،زيرا پارچه هاى براق به جهت انعكاس نورزياد،اندام را چاقتر از آن چه هست نشان مى دهند. ميزان سن. رنگ اگر متناسب با طرح پارچه، مدل لباس و سن افراد انتخاب شود بر متانت و برازندگي ...




انواع الیاف و تاریخچه خیاطی

از نخ فیلامنت برای تهیه جوراب ساق بلند ، آستری ، مایوی شنا ، لباس ورزشی ، پارچه دانتل ، بارانی ، پوشاک پلیسه دار ، پارچه های کشباف استفاده می شود . · پلی استر - Polyesters: پلی استر کاملاً مصنوعی است . مقامت فوق العاده ای در ...




تکه‌های دانتل، یراق‌های گیپور و کمی خلاقیت

همان‌طور که می‌دانید این روزها لباس‌های ساده با یقه‌های کارشده دوباره روی کار آمده‌اند! دستبند فقط همین! این هم یک دستبند که ترکیبی است از یک تکه پارچه دانتل، یک مهره‌شیشه‌ای و 2 حلقه ساده! تنها نکته‌ مهم در مورد ساخت آن هم اینکه وقت انتخاب سراغ تکه‌هایی ...




نمونه سوالات شب وعروس

21 – برش زدن پارچه گیپور باید با توجه به ................. انجام گیرد. الف ) طرح گل و حاشیه گیپور ب ) مدل لباس و بافت و طرح گل. ج ) طرح گل و تزئینات آن د ) طرح گل ها و حاشیه و مدل لباس. 22 ) برای برش پارچه هایی که رد سنجاق روی آنها می ماند باید از چه وسیله ای استفاده کرد ؟ الف ) وزنه برش ب ) چسب نواری ج ) کوک شل د ) همه موارد. 23 - پارچه های .............. را قطعاً باید با آستر دوبل شود. الف ) گیپور – حریر کش ب ) گیپور – دانتل ج ) گیپور - ساتن د ) دانتل - ساتن. 24 - اوزمان طبیعی از ............ به وجود می اید.




انواع پارچه

4- از نخ فیلامنت برای تهیه جوراب ساق بلند ، آستری ، مایوی شنا ، لباس ورزشی ، پارچه دانتل ، بارانی ، پوشاک پلیسه دار ، پارچه های کشباف استفاده می شود . پلی استر – (Polyesters) : 1- پلی استر کاملاً مصنوعی است . 2- مقامت فوق العاده ای در برابر ...




برچسب :