مقاله رهبري موفق آموزشي در مدرسه

بسم الله الرحمن الرحيم

السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

الحمدالله رب العالمین و لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم

تهيه و تحقيق مقاله:

سيد عليرضا نيكوكار

بماند ســالها این نظم و تــرتیب               زما هر ذره خاک اُفتد بجایی

غَرض نقشی است کز ما باز ماند             که هستی را نمی بینیم بقایی

(سعدی)

حقیر پس از 27 سال سابقه کار و انجام وظیفه در امر تعلیم و تربیت و سپید کردن موی در آسیاب مدارس و محافل آموزشی و پرورشی در حوزه های مختلف معاونت و ریاست اداره در سال های دور و 18 سال کار مستمر معاونت آموزشی مدرسه و تدریس، برآن شدم، ماحصل تجربه و تحصیل و تربیت در این سالهای پر دغدغه و حساس زندگی حرفه ای خودم، با نگاهی نقادانه و تحقیقی به رهبری آموزشی و محور اصلی اهداف نظام آموزش و پرورش مقاله حاضر را به پیشگاه شریف همکاران ارجمند فرهنگی و صاحب نظران تقدیم دارم.

بخوبی واقفیم که انسان شدن بر با سواد شدن تقدم دارد و بنا به نص صریح قرآن تزکیه و پالایش نفس از آلودگی ها، از تعلیم سواد و علم آموزی مقدم است و در مسیر زندگی باید بدانیم و بفهمیم تا معتقد شویم و باید معتقد شویم تا عمل کنیم، که عمل مظهر اعتقاد است. معلم در واقع، عملاً به کل زندگی جامعه در حال و آینده، اشراف دارد به این معنا که معلم ها مخزن معرفت نیستند بلکه هدایت گرانی ماهر و متعهد می باشد که نوجوانان را به سمت صحیح تعلیم و تربیت سوق می دهند و تا دانش آموزان نخواهند و نتوانند یاد بگیرند هیچ کس نمی تواند چیزی را به ایشان  یاد دهد بلکه ما بعنوان یک معلم می توانیم به قولی شعار «خواستن – توانستن است» را در آنها زنده نگه داریم و نتیجۀ تلاش و یادگیری آنان، به شکل پیدایش تغییر در رفتار یا افکار یا اعمال و تبحرهای دانش آموزان در کوتاه مدت و یا بلند مدت ظاهر می شود و این امر مستلزم ایجاد ارتباط انسانی و حسی در سایۀ تعلیم الهی و اهداف عالیۀ تربیتی اسلامی است که رمز موفقیت افراد در نظام آموزشی و پرورش نیز در تقویت کرامات انسانی و عزت نفس آنان است و یگانه ابزار در تعالیم اخلاقی و معنوی، محبت و ملاطفت و حب بین ذات است که به تعبیری تنها کلیه ورود به دنیای پاک و معصوم نوجوانان است که تحت عنوان دانش آموز به منزلۀ امانتی بزرگ از جانب مردم به ما سپرده می شوند.

در خاتمه از همۀ عزیزان فرهنگی و طلایه داران و پیش کسوتان آموزش و پرورش ایران عزیز التماس دعا دارم و بقول لسان الغیب حافظ شیرازی؛

همتم بدرقه­ی راه کن ای طایر قدس

                                                که درازست ره مقصد و من نو سفرم

آنچه درباره رهبری موفقیت آمیز مدرسه می دانیم

ظاهر یک مدرسه عالی را بیرون بکشید واحتمال دارد یک مدیرعالی پیدا کنید. درون یک مدرسه ناموفق بررسی کنید و رهبری ضعیفی خواهید یافت. این نکته، حداقل، منطق قراردادی است. تصور می­شود رهبران برای آموزش کیفیت بالا حیاتی باشند. اما در واقع آیا این نکته حقیقتاً درست است – و اگر چنین باشد،  دقیقاً  آیا رهبری  چگونه کار می کند؟

در میان قطعیت ظاهری که رهبری اهمیت دارد، چیزهای زیادی وجود دارد که ما هنوز درباره رهبری آموزشی موثر درک نمی کنیم. بهرحال،  اساس دانش درباره رهبری دایماً  درحال رشد است.  دراین مختصر، ما خلاصه ای از ادراکات اصلی،  بخوبی مستند شده درباره رهبری درسطح مدرسه را ارائه می کنیم.  این دانش می تواند با اطمینان در هدایت اجرای رهبری، خط مشی و پژوهش استفاده شود. این دانش می تواند کمک به رویارویی با  نگرانی ها درباره عملکرد و آمادگی رهبران مدرسه بکند. این دانش همچنین می تواند یک نقطه شروع خوب برای محاوره با مخاطبین مختلف درباره آینده رهبری آموزشی را تامین کند.

چرا تاکید تجدید شده بر رهبری آموزشی؟

پیامدها اساسی هستند.

استانداردهای موفقیت محلی، استاني و كشوري در مورد یادگیری بلند پروازانه برای همه کودکان چشم انداز پاسخگوبودن آموزشی را تغییر داده اند.  فشار بر اقدام کنندگان درهمه سطوح است، ازخود دانش آموزان تا معلمان، مدیران، و ناظم ها (مراقبان).  دراین زمان نگرانی ها بالارفته برای یادگیری دانش آموزان،  رهبران مدرسه باید جوابگو نگهداشته بشوند دراین مورد که معلمان چقدرخوب تدریس می کنند و دانش آموزان چقدر می آموزند. 

محیط پیچیده تراست

رهبران آموزشی باید مدارس شان را ازطریق چالش های مطرح شده توسط یک محیط فزاینده پیچیده هدایت کنند. استانداردهای برنامه درسی، معیارهای موفقیت، الزامات برنامه­ای، و دیگر دستور عمل های، خط مشی ازبسیاری منابع تولید، ضروریات پیچیده وغیرقابل پیش بینی برای مدارس می کنند.  مدیران باید پاسخگوی تنوع فزاینده در خصوصیات دانش آموزان باشند،  شامل سابقه فرهنگی و موقعیت مهاجرت، ناهمخوانی های درآمد، معلولیت های بدنی و ذهنی، وتغییر درظرفیت های یادگیری. آنها باید همکاری های جدیدی با آژانس های اجتماعی دیگری که به کودکان خدمت  می­کنند را مدیریت کنند.  توسعه های سریع در تکنولوژی ها برای تدریس و ارتباطات، نیاز به انطباق ها در کارهای داخلی مدارس دارند.  اینها صرفاً چندتایی از شرایطی هستند که مدرسه را چالش آورتر و رهبری را موفق تر می­کنند.

پژوهش و عقاید براهمیت رهبری تاکید می کنند

تعداد روبه رشدی از شواهد پژوهشی اثرات رهبری رامستند می سازند. بعلاوه، گزارشات حدیثی و مردمی از تجارت و دیگر سرمایه گذاری ها ارزش رهبری را پیدا می کنند. بعضی مشاهده گران استدلال می کنند که این جذبه با رهبری صرفاً منعکس کننده یک تمنای عمومی (کلی) انسان برای درکنترل بودن موقعیت فرد است.  دیگران می گویند که درحالی که ممکن است تعیین رهبری خوب دشوار باشد،  مشاهده اثرات رهبری ضعیف آسان هستند.  درهرمورد،  جذبه با رهبری تعیین کننده حد است.

رهبران آموزشی کارآمد به مدارسشان کمک می کنند که:

نقطه نظرها و بینش ها راتوسعه دهند که بهترین تفکر درباره تعلیم و تعلم را مجسممی کند.

 

 

 

 

 


رهبری چیست؟

مثل دیگر فعالیت های پیچیده انسانی،  ملزم و قطعی کردن رهبری دشوار است. حتی محدود کردن آن بطور غیرضروری هم می تواند نامعقول باشد. با این وجود، یک تعریف کاری می تواند چارچوبی مفید را تامین کند.

در درون بیشترتعاریف رهبری دو نقش وجود دارند : تامین دستورعمل و اعمال نفوذ. رهبران بسیج شده و با افراد دیگر کار می کنند تا به اهداف مشترکی نایل شوند. این تعریف دارای چندین پیامد مهم است :

* رهبران صرفاً اهداف را بر پیروان تحمیل نمی کنند،  بلکه با دیگران کار می کنند تا یک حس مشترک هدف و جهت گیری را بوجود بیاورند. در آموزش همگانی، اهداف بطورفزاینده متمرکز بریادگیری دانش آموز هستند،  شامل هر دو توسعه دانش آکادمیک و مهارتها و یادگیری ارزش های مهم و تمایلات.

* رهبران درابتدا ازطریق و با افراد دیگر کارمی کنند. آنها همچنین کمک به برقراری شرایطی می کنند که دیگران را قادر می سازد کارآمد باشند.  بنابراین،  تاثیرات رهبری براهداف مدرسه غیرمستقیم و مستقیم هردوهستند.

* رهبری یک عملکرد چیزی بیش از یک نقش است.  اگرچه رهبری اغلب در اشخاص در موقعیت های با اقتدار رسمی سرمایه گذاری شده است – یا انتظار آن می رود،  رهبری دربرگیرنده مجموعه ای از عملکردهایی است که می تواند بوسیله بسیاری افراد مختلف در نقشهای متفاوت در سرتاسر یک مدرسه اجرا شود.

* بطورخلاصه،  رهبران مدرسه آن اشخاصی هستند که نقش های مختلفی را در مدرسه اشغال می­کنند، که راهنمائی کرده و اعمال نفوذ می کنند تا به اهداف آن مدرسه دست یابند.  رهبران رسمی- آن اشخاصی هستند که در موقعیت های اقتدار رسمی هستند – رهبران حقیقی هستند  فقط درحدی که این عملکردها را برآورده می کنند.  عملکردهای رهبری می توانند دربسیاری از طریقه های مختلف انجام شوند وآن بسته بر رهبر انفرادی،  زمینه (محتوا)، و ماهیت اهدافی که تعقیب می شوند.

نتیجه گیری ها برمبنای پژوهش  درباره رهبری موفق مدرسه

یافته های اصلی از پژوهش در رهبری مدرسه را می توان در 15 ادعای زیرخلاصه کرد:

1- رهبری دارای تاثیرات قابل ملاحظه بریادگیری دانش آموز است،  ثانیاً فقط برای تاثیرات کیفیت برنامه درسی و آموزش معلمان.

- برای خوب یادگرفتن،  دانش آموزان نیازبه دستیابی برآموزش کیفیت بالا و یک برنامه درسی با مهارت درست شده دارند.  پس ازآن،  بیش ازهمه آنها ازاثرات مثبت رهبری قوی مدرسه منتفع می­شوند.

مطالعات موردی مدارس استثنایی،  بویژه آنهایی که فراترازانتظارات موفق می شوند،  تصاویر مفصل از رهبری تهیه می کنند.  این مطالعات نشان می دهند که مدیران مدرسه بریادگیری تاثیر می گذارند درابتدا بوسیله برانگیختن تلاش پیرامون اهداف بلندپروازانه و با برقراری شرایطی که از معلمان حمایت کرده و کمک به موفقیت دانش آموزان می کنند.

مطالعات کمیتی به مقیاس عظیم مدرسه نتیجه گیری می کنند که اثرات رهبری بریادگیری دانش آموز کم هستند اما از نظر آموزشی قابل ملاحظه می باشند. اگرچه رهبری فقط درباره سه تا پنج درصد ازتنوع در یادگیری دانش آموز در مدارس توضیح می دهد،  این تاثیرعملاً  بطورتقریبی یک چهارم اثرکلی همه عوامل مدرسه است. دراین مطالعات،  مثل مطالعات موردی،  بنظرمی رسد تاثیرات رهبری عمدتاً غیرمستقیم باشند. یعنی،  رهبران بریادگیری دانش آموز تاثیر می گذارند با کمک کردن درارتقاء دید واهداف،  و با اطمینان دادن که منابع و روندها در محل هستند تا معلمان را قادر سازند بخوبی تدریس کنند.

2- در حال حاضر،  اداره کنندگان و رهبران معلم، بیشتر رهبری  را در مدرسه ها تامین می­کنند،  اما منابع بالقوه رهبری دیگر موجود هستند.

- پژوهش زیادی بررهبری  رسمی مدیران مدرسه متمرکزاست.  این پژوهش دریافته است که مدیران رهبری را ازطریق اقداماتی اعمال می کنند که پیرامون  " الگوهای" مختلف رهبری ادغام می­شوند،  شامل رهبری تغییرشکلی، آموزشی، اخلاقی،  یا مشارکتی.

      - پژوهش رو به رشدی اقدامات رهبری معلمان را بررسی می کند،  یا بعنوان رهبرهای غیررسمی بدون یک نقش رهبری رسمی، یا بعنوان رهبرهای رسمی در نقش هایی از قبیل ریاست اداره، هماهنگ کننده یک برنامه بخصوص،  یا رایزن معلم و یا راهنمایان آموزشی.  درحالی که شواهد تجربی محدود شده است،  پژوهش پیشنهاد می کند که رهبران معلم می توانند به معلمان دیگر کمک کنند تا اهداف را درآغوش بگیرند،  تغییراتی را ادراک کنند که برای تقویت تعليم و تعلم مورد نیازهستند، و یا یکدیگر در جهت پیشرفت کارکنند.

- وقتی ساختارهای سازماندهی شده تر،  تیمی، با تصورات خوب از خودشان، شروع به تسلط پیدا کردن برساختارهای سلسله مراتبی در مدارس می کنند، بویژه ازطریق ابداعات مدیریت محلی، توجه بیشتری به انواع رهبری دارد اعمال می شود که می تواند به بسیاری از نقشها وعملکردها درمدرسه منتشر شوند. علاوه بر معلمان و اداره کنندگان،  والدین و دانش آموزان منابع بالقوه مهم رهبری هستند.

هستۀ بیشترین تعریف های رهبری دو عملکرد می باشند:

1) تأمین جهت و راستای مدیریت

2) اعمال نفوذ


3- یک مجموعه، هسته ای از اقدامات رهبری " اصول اولیه" رهبری موفق را تشکیل داده و تقریباً  درهمه زمینه های آموزشی با ارزش هستند.

- سه مقوله گسترده اقدامات مهم برای موفقیت رهبری تقریباً درهمه محل ها و سازمان ها شناسایی شده اند.  آنها عبارتند از  " برپایی دستورعمل ها،  گسترش افراد، و توسعه سازمان.  هرمقوله دربرگیرنده صلاحیت های خاص تر، جهت گرایی ها، و ملاحظات است.

برپایی دستورعمل ها

این بعد از اقدام رهبری شامل اقداماتی بمنظورتوسعه اهداف برای مدرسه و برانگیختن دیگران با تصویری از آینده است.

شناسایی و با صراحت اظهارکردن یک بینش -  رهبران آموزشی کارآمد به مدرسه هایشان کمک می کنند بینش هایی را گسترش داده یا تاکید کنند که دربرگیرنده بهترین تفکر درباره تعلیم وتعلم هستند.  رهبرهای مدرسه دیگران را برمی انگیزند تا به اهداف بلند پروازانه برسند.

بوجود آوردن معانی مشترک – بعلت اینکه مردم عموماً اقداماتشان را بر پایه چگونگی ادراک چیزها قرار می دهند،  رهبرهای آموزشی کمک به بوجود آوردن معانی اشتراکی و ادراک ها برای پشتیبانی از بینش مدرسه می کنند.   مطلوبیت و مشروعیت مدرسه ارتقا داده می شود وقتی که اعضاء داخلی و جامعه گسترده تر هر دو در ادراکات واضحی درباره دانش آموزان، یادگیری و مدرسه مشارکت دارند.

بوجود آوردن انتظارات عملکرد بالا – رهبران کارآ انتظاراتشان را برای کیفیت وعملکرد بالا منتقل می کنند.  آنها به دیگران کمک می کنند تا ماهیت چالش آور اهداف تعقیب شدنی را ببینند.  آنها ادراکات خلاء بین آنچه مدرسه می خواهد انجام دهد و آنچه در حال حاضر دارد انجام می شود را تشدید می کنند. عبارات موثر، انتظارات بالا به مردم کمک می کند ببینند که آنچه انتظارش می رود در واقع امکان پذیر است.

تشویق پذیرش اهداف گروهی - رهبران آموزشی کارآمد همکاری را ارتقا داده و به دیگران کمک می کنند در جهت اهداف مشترک با هم کارکنند.  در گذشته،  معلمان اغلب تحت شرایط خود مختاری نسبی کار کرده اند،  اما الگوهای جدید مدارس بعنوان جوامع یادگیری حرفه ای براهمیت تلاش و اهداف اشتراکی تاکید می کنند.

نظارت برعملکرد سازمانی - رهبران مدرسه کارآمد ارزیابی می کنند تا چه حد بخوبی مدرسه دارد در چندین شاخص عمل می کند و ازآن اطلاعات استفاده می کنند به ویژه وقتی اهداف توسعه داده و مرور شده اند.  این کار نیاز به مهارت های زیرکانه برای جمع آوری و تعبیر اطلاعات ، و همچنین یک عرف استعلام و انعکاس دارد.رهبران موفق مدرسه سوالات منتقدانه و سازنده می پرسند،  براستفاده ازشواهد سیستماتیک تاکید می کنند، و نظارت دقیق پیشرفت معلم (تدریس) و شاگرد هر دو را تشویق می کنند.

برقراری ارتباط - رهبران ماهر توجهشان را بر جنبه های اصلی بینش مدرسه متمرکزکرده و با آن بینش بوضوح و متقاعد کننده ارتباط برقرار می کنند. آنها تبادلات با چندین خیّر و سهامدار را ازطریق راهکارهای راهبردی ارتباطاتی و مشارکتی فرامی خوانند.  آنها مسائل را در راههایی قالب بندی می کنند که منتهی بر مقابله ثمربخش و تصمیم گیری بشوند.

توسعه دادن سطح اشخاص

یقیناً، بیشترکارها در مدارس ازطریق تلاش افراد انجام می شود. رهبران آموزشی کارآمد بررشد ذخایرانسانی در مدارس شان تاثیرمی گذارند.

* ارائه محرک ذهنی - رهبران کارآمد انعکاس را تشویق کرده وکارکنانشان را به چالش وامی دارند تا فرضیه ها درباره کارشان را بررسی کنند و دوباره فکرکنند که این فرضیات چگونه می توانند اجرا شوند.  آنها اطلاعات و ذخایری تهیه می کنند تا کمک کنند مردم تناقضات بین اقدامات جاری و مطلوب را ببینند.  آنها معلمان و دیگران را قادرمی سازند تا استادی بر پیچیدگی های تغییرات لازم را ادراک کرده و آنها را بدست بیاورند.

* تامین پشتیبانی انفرادی -  بیشتر پیشرفت آموزشی نیاز به سطوح قابل ملاحظه تغییر برای افراد درگیر دارد.  رهبران آموزشی موفق به کارکنان احترام گذاشته و درباره احساسات و نیازهایشان نگران هستند.  رهبران انگیزه ها و ساختارهایی تهیه می کنند تا تغییر ، و همچنین موقعیت هایی برای یادگیری انفرادی و وسیله های مناسب برای نظارت بر پیشرفت در جهت توسعه را ارتقا دهند.

* تهیه یک مدل مناسب - رهبران کارآمد مدرسه مثال هایی برای کارکنان ودیگران برای پیگیری برپا می کنند که سازگار با اهداف و ارزش های مدرسه هستند.  با الگوسازی اقدامات وتمایلات مطلوب، رهبران عقاید دیگران درباره ظرفیت های خودشان واشتیاق شان برای تغییر را ارتقا می دهند.

- توسعه دادن سازمان

- رهبران مدرسه درقسمت هایی از مدرسه بعنوان یک سازمان و یک جامعه حضور پیدا می­کنند، با ملاحظه روندهای داخلی و خارجی حضور پیدا می کنند. رهبران کارآمد، مدرسه را قادر می سازند که بعنوان یک جامعه یادگیری حرفه ای همراه با تعاملات و ارتقاء مهارتهای اجتماعی به خوبی ایفای نقش نماید. برای پشتیبانی و حفظ عملکرد همه کارکنان کلیدی، ازجمله معلمان و دانش آموزان.

* تقویت فرهنگ مدرسه - رهبران مدرسه کاری و موثر (کارآمد) کمک به توسعه فرهنگهای مدرسه می کنند که دربرگیرنده هنجارهای مشترک، ارزش ها، عقاید و شیوه ها است و اینکه اعتماد و مراقبت دوطرفه را میان همه اعضاء بالا می برد.  فرهنگ مدرسه یک زمینه برقرار می کند که درآن کارتعهد شده و اهداف تعقیب می شوند.

* اصلاح ساختارسازمانی – رهبران مدرسه بر سازمان ساختاری مدرسه نظارت کرده و آنرا تنظیم می کنند، شامل اینکه چگونه وظایف اختصاص داده شده  اجرا و عمل می شوند، استفاده از زمان و فضا،  اکتساب و تخصیص تجهیزات، عرضه ها ( ذخایر)، و دیگر منابع، و همه روندهای عملیاتی معمول مدرسه. ساختار سازمانی چارچوب اسکلتی است که درداخل آن مردم کارشان را انجام می دهند.  ساختار می تواند عملکرد انفرادی و موفقیت اهداف مدرسه را بالا برده یا به عقب بیندازد.  رهبران آموزشی کارآمد تغییرات ساختاری  را چنان هدایت می کنند که شرایط مثبت برای تعلیم وتعلم را برقرار می کنند.

* ساختن روند های همکاری – رهبران آموزشی عملکرد مدارس شان را بالا می برند با تهیه موقعیت هایی برای کارکنان بمنظور مشارکت در تصمیم گیری درباره مسائلی که برای آن دانش شان اساسی و حیاتی است و بر آنها تاثیر می گذارند.  بدین طریق، رهبران به دیگران کمک می کنند مدرسه را به طریقه هایی شکل دهند که بتوانند به اهداف مشترک نایل شده و با موارد اهمیت انفرادی پر اهمیت هم روبرو شوند.

رهبران در زمینه های کاملاً متنوع کمک به شناسایی و اجرای شکل های تعلیم و تعلمی می کنند که مناسب و موثر برای جمعیت های هستند که در آنها خدمت می کنند.

 

* مدیریت کردن محیط - رهبران کارآمد با نمایندگان ازمحیط مدرسه کارمی کنند،  ازجمله والدین، اعضاء جامعه، تجار و وابسته های دولتی، و افراد با نفوذ دیگر. آنها تعاملات مثبت را تعقیب و با اهداف تقویت معانی مشترک، گرد آوردن ذخایر و پشتیبانی، و برقراری روابط بین سازمانی ثمربخش تلاش می کنند و بمنظور مستقرکردن موثر مدارس شان در داخل محیط­هایشان، و برای پاسخگویی به نگرانی های مشروع والدین و دیگران،  رهبران آموزشی مشتری گرا، پیش گیرانه ( فعال) و تمرکز یافته هستند.

- درحالی که استادی این اصول اولیه هیچ تضمینی نمی کند که کاریک رهبردر یک زمینه مدرسه خاص موفق خواهد بود،  فقدان استادی احتمالاً شکست را ضمانت می کند. یک رهبرموفق باید بیشترانجام دهد اما نمی تواند کمترانجام دهد.

4-  رهبران مدرسه موفق بصورت ثمربخش به چالش ها و موقعیت های ایجاد شده در اثر خط مشی پاسخگو- گرا بودن زمینه ای که درآن کار می کنند پاسخ می­دهند.

- هرمدرسه به طریقی منحصربفرداست، و رهبران موفق بطورمقتضی با خصوصیات    زمینه­هایشان روبرو می شوند.  بهرحال،  تعداد عظیم مدارس در چالش های مخصوص و موقعیتهایی مشارکت دارند که نیاز به پاسخ های موثر از رهبران آموزشی دارند.  یک چنین مثالی برخاسته در انواع مختلف تدابیر طراحی شده برای پاسخگوتر نگه داشتن مدارس است.  اقدامات مدیریتی که کمک به موفقیت مدارس می کنند وقتی آنها با شکل های مختلف مکانیسم های پاسخگویی مواجه می­شوند می توانند برای مثال شامل موارد زیر باشند:

* بوجود آوردن و نگهداری از یک مدرسه رقابتی-  این مورد مهم است وقتی حق انتخاب ها و شرایط بازار، حق های انحصاری روی ثبت نام ها را حذف کرده و الزامی       می­کنند که مدارس برای دانش آموزان رقابت کنند.

* قدرت دادن به دیگران که تصمیمات مهم بگیرند -  وقتی مکانیسم های قابلیت پاسخگو بودن ایجاب می کنند که سهامداران دست اندرکاران، صاحب نظران، امور مهم تعلیم و تربیت دارای یک نظر بیشتر در هدایت مدرسه باشند،  رهبران    راهکارهایی اجرا می کنند که بدیگران کمک بکند بطورموثر مشارکت کنند.

* تامین هدایت آموزشی – وقتی خط مشی های  پاسخگو بودن براستانداردها برای عملکرد حرفه ای معلمان ودیگران درمدرسه تاکید می کنند، رهبران باید در جهت بهترین اقدامات حرفه ای باقی مانده و کمک به خلق شرایطی برای رشد مهارتی بکنند.

* برنامه ریزی راهبردی -  وقتی مدارس باید دارای برنامه های پیشرفت مدرسه برای اهداف پاسخگویی باشند،  معلمان مدرسه توجه خاصی به نظارت برعملکرد مدرسه و توسعه برنامه­های ملموس برای پیشرفت می کنند.

5-  رهبران مدرسه موفق بطورثمربخش به موقعیت ها و چالش های تعلیم و تربیت گروههای مختلف دانش آموزان پاسخ می دهند.

- بسیاری از رهبران مدرسه با جمعیت های دانش آموزانی کارمی کنند که بصورت فزاینده متنوع بوده و ممکن است موفقیت درمدرسه را تجربه نکنند.  این مورد شامل نوجواناني است که از خانواده های کم درآمد بوده یا کسانی که سابقه های فرهنگی شان یا خصوصیات شان یا خط فکری ( روند کلی) تفاوت دارد ( مثلاَ ،  افراد بومی یا مهاجران جدید، کودکان با عقب افتادگی های جسمی)، سوابق عملکرد مدرسه ضعیف همراه با افت تحصیلی برای چنین دانش آموزانی می تواند از مسامحه ازطرف مدرسه و / یا رهبران ناحیه آموزش و پرورش ناشی شود، و همچنین تخصیص معلمان با کمترین توانایی و محدودترین ذخایر و سرانه دانش آموزی به نیازمندترین مدارس و دانش آموزان،  انتظارات پایین، یا فقدان دانش راهکارهای موثر برای کارکردن با انواع خاص دانش آموزان در زمینه های چالش آور را به دنبال خواهد داشت.  شواهد پیشنهاد می کنند که رهبران موفق مدارس در زمینه های کاملاً  متفاوت تلاش هایشان را بر چهار مجموعه از تکالیف متمرکز می کنند:

- درست کردن شکل های قدرتمند تعلیم و تعلمروش های آموزشی که در بسیاری مدارس موفق می شوند ممکن است در همه مدارس، کارآمد نباشند.  رهبران در زمینه­های کاملاً  متغیر کمک به شناسایی و اجرای شکل های تعلیم و تعلمی می کنند که برای جمعیت هایی که خدمت می کنند مناسب و موثرهستند.  این کار نیازبه بررسی دقیق، حساس، اقداماتی دادر که درگذشته ناتوان مانده اند.  این کارهمچنین نیازبه توجه دقیق به گسترش محتوای برنامه درسی دارد که در دسترس و جذاب است،  روش های زیادی ( ازجمله خط مشی های یادسپاری) که هم برعملکرد نظارت کرده وهم دانش آموزان را برمی انگیزند،  و ویژگی های ساختاری سازمانی کلاس ومدرسه،  ازقبیل اندازه مدرسه و کلاس،  اقداماتی چون دسته بندی دانش آموزان، و آرایش های کارکنان، که ازعملکرد بلند پروازانه و معقول دانش آموزان اطمینان خواهد داد.

- بوجود آوردن جوامع قدرتمند در مدرسه - یک حس قوی وابستگی و مراقبت درمیان همه دانش آموزان و بالغین دریک مدرسه برای جذب و برانگیختن دانش آموزان به یادگیری اساسی است.  این نکته بویژه در محل مدرسه ای صحت دارد که اعتماد وهمبستگی پایین بوده اند.  رهبران مدرسه کمک به گسترش یک حس اعتماد اجتماعی در مدرسه هایشان با برپایی فرهنگ های پویا و ساختارهای اجتماعی تعیین شده و راهبردی مانند می کنند، مدرسه های کوچکتر در داخل یک مدرسه ،  یا محیط های یادگیری شخصی که درآنها نیازهای انفرادی کودکان بصورت جدی گرفته می شوند.

رهبران کارآمد، به مدرسه کمک می کنند یک اجتماع یادگیری تخصصی بشود،

تا از عملکرد همه کارکنان اصلی از جمله معلمان و دانش آموزان پشتیبانی کنند.

- همچنین دانش آموزان نفع می برند وقتی که معلمان ودیگران، یک اجتماع یادگیری  حرفه­ای تشکیل بدهند. شورا و اجتماع و رای زنی معلمان، توانایی آنها را بالا برده و بمنظور یادگیری اینکه چگونه به دانش آموزان دارای چالش بطور موثرتر تدریس و فرایند یاددهی را آموزش دهند و اطمینان ( قطعیت) شان را بالا می برد که آنچه آنها انجام می دهند می تواند تفاوتی در تغییر رفتارشان را ایجاد کند، وتعهدشان به آن وظیفه را افزایش دهد.  جوامع یادگیری حرفه ای تمایل به توسعه و رشد دارند و در جاهایی که مدرسه ها کوچکترهستند،  زمان بیشتری برای همکاری معلمان وجود دارد، و معلمان می توانند تصمیمات مهمی درباره آموزش وموضوعات دیگر در مدرسه راهبریت گروهی و شریانی بگیرند. حتی مهم تر ازآنها یک جو آزادی برای نوآوری، اعتماد و مراقبت و رشد و تعالی در میان متخصصان و معلمان، موقعیت هایی را برای رشد حرفه ای، پشتیبانی و رهبری را فراهم خواهد نمود.

توسعه نسبت سرمایه اجتماعی دانش آموزان تعیین ارزش شده توسط مدارس

دانش آموزان دانش و اطلاعات ، ارزش ها و ارجحیت ها،  و عادات رفتاری و تمایلات را به مدرسه می برند.

دانش آموزان اینها را تا حدی از روابط و تعاملات شان با والدین، اعضاء جامعه، و اشخاص دیگر درشبکه اجتماعی شان کسب کرده اند، ازاین رو آنها بعضی اوقات بعنوان شکلهای " سرمایه اجتماعی" شناخته می شوند.

- سرمایه اجتماعی دانش آموزان یک دارایی آموزشی می شود وقتی که این سرمایه آنها را قادر می سازد با زندگی مدرسه جور شده و تکالیف یادگیری  را بصورت موفقیت آمیز اجرا کنند.  ارزش سرمایه اجتماعی تا حدی بستگی دارد براینکه چه چیزی را مردم در مدرسه انتخاب می کنند که آنرا مفید ازنظر آموزش به حساب بیاورند.  دانش و ارزش های تولید شده توسط تنوع  زبانی، قومی، مذهبی،  یا فرهنگی شبکه اجتماعی یک دانش آموز ممکن است نادیده گرفته شده یا آنها را دست کم گرفت در حالی که درواقع آنها دارای بالقوگی قابل ملاحظه برای اثرگذاری بر یادگیری هستند.

- بمنظورموفق شدن با دانش آموزان مختلف،  معلمان ودیگران درمدارس باید این راه را انتخاب کنند که شکل های مختلف سرمایه را بصورت دارایی ها یا ذخایریی بجای کمبودها (نقصها)  ببینند.  رهبران مدرسه نقش مهم دراین روند ایفا می کنند وقتی که آنها کمک به برقراری روابط مثبت تر بین آموزش دهندگان، دانش آموزان، و خانواده هایشان و جوامع بکنند، و وقتی که این روابط بر پایه اعتماد، آشنایی عمیق، و قدردانی عالی ازاموال خانواده یا جامعه درست شوند.  رهبران مدرسه می توانند انصاف و عدالت برای همه دانش آموزان را ارتقا دهند با برپایی جوهای مدرسه ای که درآنها الگوهای تبعیض پیچیده یا عیان مورد چالش قرارگرفته و نفی   شده­اند.

* به ثمر رساندن توسعه فرهنگ های آموزش خانواده ها - یادگیری دانش آموز ارتقا می یابد وقتی که آن یادگیری مورد حمایت مدرسه و خانواده هردو قراربگیرد. برای آنکه این مورد اتفاق بیفتد،  اهداف یادگیری باید برای خانواده ها قابل قبول باشد، و  خانواده ها باید دارای ذخایر،  دانش و تمایل برای کمک کردن باشند.  وقتی که خانواده ها  قادرند پشتیبانی و راهنمایی آکادمیک را برای کودکانشان تامین کنند،  وقتی آنها زمان و ذخایری و مشارکتی تامین می کنند به طوری که کودکان بتوانند کارمدرسه شان را انجام دهند،  وقتی آنها بتوانند اطمینان دهند که کودکان شان سالم بوده و آماده برای یادگیری هستنند، و وقتی آنها انتظارات بالایی برای یادگیری کودکان شان دارند، آنها چیزی دارند که می توان آن را  " فرهنگ های آموزشی خانوادگی "  نامید.

- رهبران مدرسه می توانند کمک به تقویت فرهنگ های آموزشی خانواده بکنند با انجام کارهایی (کلاسهای آموزشی خانواده و مشاوره) ارتباطات که اعتماد و ارتباطات بین خانواده ها و مدرسه ها را ارتقا می دهند و با کمک کردن در تامین ذخایر برای خانواده ها، با آموزش دادن و پشتیبانی از خانواده ها در موضوعات مرتبط با امور والدین و مدرسه، وبوسیله انطباق با اقدامات مدرسه بمنظور  جایگزین سازی فرهنگ های آموزشی که قطعاً خانواده ها دارند.

نتیجه گیری

تلاش ها دربهبود آموزشی بایستی برپایه بنیاد دانش بخوبی مستند شده و بخوبی پذیرفته شده درباره رهبری که هم اکنون موجود است درست شوند.  می دانیم که رهبری مدرسه موفق ترین است وقتی متمرکزبرتعلیم و تعلم باشد،  و آنکه این رهبری درارتقاء مدرسه لازم اما کافی نیست.  ما درک می کنیم که رهبری مدرسه می تواند شکل های مختلفی در    زمینه­های متفاوت بخود بگیرد.  ما بعضی از مکانیسم هایی را می فهمیم که ازطریق آن رهبری آموزشی اثراتش را دارا می باشد.

- هنوز بسیاری خلاء ها در دانش ما درباره رهبری آموزشی کارامد وجود دارد. برای مثال،  چگونه می توانند رهبری آموزشی رهبری و مسئولیت های مدیریتی شان را به    طریقه­هایی متعادل کنند که مدارس شان را به جلو حرکت می دهند؟  اگر نقش های مدیریتی درواقع در بسیاری نقشهای رسمی و غیررسمی دریک مدرسه توزیع می شوند، چگونه آیا این نقش ها هماهنگ شده و چه کسی مسئولیت چه چیزی را بعهده می گیرد؟ چگونه می توان تنوع در رهبری آموزشی را تقویت کرد،  به طوری که افرادی با زمینه های غنی مناسب،  ارزش ها و ارتباطات اجتماعی مدارس مان را هدایت کنند؟  آیا رهبران آموزشی نیازبه پاسخ هایی برای سوالات دیرپا درباره  مدرسه دارند،  یا آیا آنها بیشترین نیاز را درمورد پاسخهای موقتی به نگرانی های بلافصل موضعی دارند؛  در هر مورد،  چگونه با بیشترین احتمال آن پاسخ ها محتمل هستند که توسعه داده شده و به کاربران بالقوه آن دانش منتقل شوند؟

- اینها و بسیاری سوالات دیگر خواستار استعلام بیشتر هستند، و برای مکالمه و مباحثه جدی درمیان اقدام کنندگان،  سیاست گزاران و دانشمندانی هستند که بخشی از ... و پشتیبان ... حرفه رهبری آموزشی می باشند.

آنچه ما درباره رهبری موفق مدرسه می دانیم

در این زمان های، نگرانی بالا رفته درباره یادگیری دانش آموز،  رهبران مدرسه دارند پاسخگونگه داشته می شوند برای اینکه معلمان تا چه حد بخوبی تدریس می کنند و دانش آموزان چقدر یاد می گیرند.  آنها باید به محیط های پیچیده پاسخ داده و بخوبی برای همه دانش آموزان خدمت کنند.

رهبران مدرسه می توانند انصاف و عدالت را برای همه دانش آموزان ارتقاء دهند، با برقراری جوهای مدرسه ای که در آنها الگوهای تبعیض مورد چالش و نقد قرار می گیرند.

 

          این مقاله تحقيقی، بخشي از تحقيقات بر توسعه و  پژوهش در رهبری آموزشی را كه در سطح فیزیک ساختمان يك مدرسه درباره رهبري آموزشي مستند شده مطلوب را ارائه مي نمايد كه اصول اولیه رهبری مدرسه بر برقراری راستا و جهت و هدایت برای مدرسه، توسعه نیروی انسانی و افراد، و گسترش سازمان تمرکز می کند.  این دانش می توند با اطمینان برای هدایت، رهبری آموزشها، خط مشی و پژوهش هم استفاده گردد.  این دانش همچنین می تواند یک نقطه شروع خوب برای محاوره با مخاطبین مختلف درباره آینده رهبری موفق آموزشی را تامین نماید.

 


مطالب مشابه :


مشکلات اجرایی مدیریت مدرسه محوری

مشکلات اجرایی مدیریت مدرسه آموزشی و آموزشگاهی برای به چالش طلبیدن




مشکلات و چالشهای مدیریت آموزشگاهی در مدارس کوچک -

ماهنامه رشد مدیریت مدرسه. این امر در واحدهای کوچک آموزشی به خصوص نویسنده : معاون




طرح اداره يك روزه مدرسه توسط دانش آموزان منطقه انگوت

چالــش انگــــوت روزه مدرسه توسط دانش بخشدار منطقه انگوت و معاون پرورشي و تربيت بدني




شرح وظايف معاون مدرسه

شرح وظايف معاون مدرسه - اداری- آموزشی- تربیتی راجع به مدیریت دردوره شرح وظايف معاون مدرسه




چالش های مدیریت مدرسه محور در ایران و جهان

وب سایت علمی آموزشی. چالش های مدیریت مدرسه محور پیام معاون مدیر کل ومدیر آموزش




مقاله رهبري موفق آموزشي در مدرسه

وظیفه در امر تعلیم و تربیت و سپید کردن موی در آسیاب مدارس و محافل آموزشی مدرسه را چالش




فرصت‏ ها، چالش ها و مشکلات استفاده از فن‏ آوری‏های آموزشی

نرم افزار مدرسه 90-89 پست معاون فناوری آموزشی به های آموزشی . ب) چالش ها، موانع




نمونه درس پژوهی پایه اول

خانم معلم بروجردی ***معاون آموزشی در همان مدرسه و در زنگ نیاز و چالش های فرا




آموزش راهنمایی

شکل گیری نظام های آموزشی در جهان بر اساس فلسفه چالش سوم برنامه آموزشی و مدرسه اینترنتی




برچسب :