غزل عروسی

بانو! عروسی

بانو! عروسی من و او جز عزا نبود

حتـی عروس با غم من آشنا نبود

او با تمام عشوه گری ها برای من

يک تار گيسوان بلند شمــــــا نبود

آن شب به گريه نام تو را داد می زدم

امــا بـــرای پاســــخ من يک خدا نبود

هر چند شاعری كه چنين بی صدا شده ست

نسبت بــــه چشمهــــای تـــو بـــی اعتنا نبود،

هرچند مرد خسته ی اين سالهای دور

راضی بــــه سر گرفتن اين ماجـرا نبود،

طوفان سر نوشت مـــــرا از تــو دور كرد

باور نمی كنی گل من! دست ما  نبود؟

شايد خدا نخواست و شايسته ی تو آه

زيبـــــای پـــر تغـــــزل من  ايـن گدا نبود

اين بود سرگذشت من و آن شب سياه

اين حرف ها بــــه جــان خودت ادعا نبود

حالا بيا و در دم مرگم قبول كن

مرد جنوبی غزلت بی وفا نبود

 

جواد ضمیری

 

دارندمی بَرندهمان قد بلند را

 

از ريشـــه مـــی كَنَند درخت بلنـــد را

آن نخل بی شكوفه ی گيسو كمند را

مادر!صدا ،صدای عروسی ست گوش كن

دارند  مــــی بَرند  همـــــان  قد بلنـــد را

مادر! ببين زنان چه جسورانه بسته اند

برجای جای بوســـه ی من دستبند را

مادر مراببخش كـه هنگام رفتن است

وقت است تا رهاكنم اين قيد و بند را

اينك وصيتی ست مرا:«روز مرگ من

آنان كــه تا كنار جسد می رسند را،

-تأكيد كن بگو  كه بخوانند جای «حمد»

اين شعرهـای ساده ی مردم پسند را»

 

جواد ضمیری

 

 

 


مطالب مشابه :


جشن عروسی

از عالم بالا خبر آمد خبری بود در عرش خدا حال و هوای دگری بود در جشن عروسی دوتا دلبر و دلدار




گلچین اشعار عروسی حضرت زهرا و مولا امیرالمومنین

ذاکر جوادالائمه محسن جعفری - گلچین اشعار عروسی حضرت زهرا و مولا امیرالمومنین - گلچین




شعر کارت دعوت عروسی

سایت اشعار طنز جالب انگیزناک - وبلاگی محتوی اشعار ناجلف شاعران شعر کارت دعوت عروسی.




غزل عروسی

:: ۞ شعر های کوتاه وغزل های زیبا ۞:: - غزل عروسی - برای تبادل لینک اول مارو به اسم شعر های کوتاه




اشعار مجالس عروسی

ذاکر کربلا :حاج سید عسگری داداش نژاد - اشعار مجالس عروسی - - ذاکر کربلا :حاج سید عسگری داداش




ازدواج علی وفاطمه شعر

عروسی است و عروس فدایی حیدر است . وجـود او بـا علـی عـروج او تـا علی اشعار عــروســــــــی.




متن اشعار و نوشته های زیبا مخصوص کارت دعوت عروسی

کارت عروسی - متن اشعار و نوشته های زیبا مخصوص کارت دعوت عروسی - کارت عروسی با موضوع دلخواه




برچسب :