موزه داري

موزه داري

معناي لغوي و اصطلاحي موزه :

نام موزه از لغت فرانسوي "Musee " گرفته شده و به معناي مكاني است كه مجموعه بزرگي از آثار باستاني و صنعتي و چيزهاي گرانبها را در آن به معرض نمايش مي گذارند و دانشمندان و پژوهشگران و هنرمندان و علاقه مندان از آن استفاده مي كنند. كلمه موزه را فرانسويان از لغت يوناني گرفته اند. موزه نام تپه اي درآتن بوده است كه در آن عبادتگاهي ومعبدي براي خدايان هنر شعر و موسيقي ساخته شده بود.

تعريف موزه :

موزه مؤسسه اي است دائمي وبدون هدف مادي كه درهاي آن به روي همه گشوده است. وبه عمة جوامع خدمت مي كند اهداف آن جمع آوري ،تحقيق وحفظ ونگهداري آثار وبه نمايش گذاشتن آنها است.

تعريف موزه ازنظر سازمان ايكوم:

برمبناي تعريفي كه "ايكوم" ازموزه مي دهد، موزه مكان گردآوري، نگهداري، مطالعه و بررسي كردن و نيز به نمايش گذاشتن نعمتهاي فرهنگي يا طبيعي به منظور آموزش، پژوهش و ارزش دادن به اين مجموعه ها و لذت بردن از آنهاست.

اهداف موزه :

هدفهاي موزه را مي توان به اين صورت خلاصه كرد:

1ـ نگهداري آثار گذشتگان، نمايش و انتقال آنها به آيندگان.

2ـ ارزيابي و قياس ميان پديدارهاي تاريخي، عملي، فني، صنعتي و هنري گذشته و حال .

3ـ ايجاد و تقويت تفاهم ميان ملل و اقوام .

4ـ شناخت و نمايش سهم اقوام و ملل در فرهنگ و تمدن جهاني.

5ـ اعتلا و بهبود دانش محصلان، دانشجويان، پژوهشگران و گروههاي ديگر.

6ـ جلوگيري از انهدام فرهنگ بومي و ايجاد راهي در برابر فرهنگهاي سرگردان .

قوانين وموارد حفاظتي ايكوم :

1.      مؤسسات حفظ ونگهداري وتالارهاي نمايش كه پيوسته كتابخانه ها ومراكز بايگاني ،نگهداري وتأمين مي شود.

2.      اماكن ومحلهاي باستاني ومردمي وتاريخي اين مناطق به علت فعاليت در زمينة گردآوري وحفظ آثار داراي اهميت هستند.

3.      مؤسساتي از قبيل باغهاي جانورشناسي ،گياه شناسي وموجودات آبزي كه نمايشگر زندگي موجودات زنده هستند.

4.      ذخائرطبيعي(جنگلها،كوه ها،درياها) كه در ايران جنگل گلستان (گرگان) با 2ميليون سال قدمت از اين نوع ذخائر مي باشد.

5.      مراكز علمي و نمايشگاه هاي فضائي.

علل شكل گيري ومحلهاي اوليه موزه در جهان :

ازقديمي ترين اسناد در خصوص موزه داري به نبوئيدوس پادشاه بابل باز مي گردد وي از كاوشگران اوليه بشمارمي رود كه هنگام كاوش دربرخي معابد به آثارواشيائي برخورد مي نمايد كه متوجه مي شوداين آثار واشياء به دوره هاي ديگر تعلق دارند.

1.      زيارتگاه ها وقبور : جمع آوري اشياء ونذورات در اين اماكن كه بعدها بوسيله زائرين مورد بازديد قرار مي گرفتند .

2.      سرداران وحاكمان رومي :جمع آوري غنائم بدست آمده وبه نمايش گذاشتن آنهادراماكن عمومي (حمامها، پارك ها)درمعرض ديدعموم كه اين خوديك نوع قدرت نمائي درجنگها و بعدازآن بشمارمي رفت.كه در اين زمينه يكي ازسردارن رومي دركنار يكي ازكاخهااقدام به ساخت موزه نمودكه درآن اشياء وغنام بدست آمده نگهداري وبه نمايش گذاشته شد.

3.      پرستشگاه ها ومعابد يوناني : دراين معبد هدايا واشياء نفيس نگهداري مي شد.

4.      اماكن مذهبي :كليساهاوصومعه هاداراي اشياء نادروكمياب وچشمگير از قبيل : (جواهرات ،سنگهاي گرانبها ، پارچه هاي نفيس ،سلاح ها)وثروت آنها در اين دوره استثنائي بوده است.

5.      ثروتمندان قرون وسطي : در اين قرن ثروتمند شدن ومالكيت اشياء گرانقيمت( جواهرات ، مجسمه ها،منسوجات وغيره) متعارف بوده است ودليل آن هم عدم وجود بانك ومحلي براي سپرده گذاري بودوصرفاً جهت حفظ نمودن سرمايه وپول خود به خريد اين اشياء روي مي آوردند.

قرون وسطي (1500-1450) ميلادي : اين تاريخ ، دوران تاريك تاريخ اروپا معرفي شده است در طول اين مدت كليسا برمردم حكومت واشرافيت داشته است وتمام امورات طبق نظر كليسا پيش مي رفت.

 دورة رنسانس قرن 16 ميلادي :اينقرن باعث تحولات فكري دراروپا شد وصاحبان ثروت با ديدة هنري به اشياء ولوازم خود نگاه مي كردند ودراين دوره (روشنفكري) اين اشياء از نهان بيرون آمدودرمعرض ديد قرار گرفت وازاين رو به ديدهنري به آنها نگاه مي شدودراين دوره افرادي به نقاط مختلف جهان فرستاده شد وبه جمع آوري اشياءپرداختندودراين دوره بيشترين آثار از منطقة شرق وتمدنهاي باستاني (مصر،هند،ايران) به غارت برده وبه كشورهاي مورد نظر فرستاده شد.با جمع آوري اين اشياء به افراد ماهرومتخصص نياز بود ازاين جهت افرادمتخصص وكارشناس دعوت به كارشدند ودراين دوره علم شناخت به آثار واشياء جنبة عموميت پيداكرد.

براي نمايش اين آثاربه علت بزرگي لازم بودجايگاه هاي مناسبي ساخته شودودرنتيجه تالارها وگالري هاي بزرگي كه داراي سقفي بلندوپنجره هاي زيادي به منظورنورپردازي مناسب جهت نمايش بودساخته شدواين مجموعه داران بااستفاده ازاسم خدايMusse نام موزه رابراي تالارهاي نمايش خودانتخاب نمودند.اين تالارها و گالري هاخصوصي ابتداافرادي خاص(طبقة اشراف وروشنفكر) اجازه ، بازديد ازآنها راداشتند كه بعدها درهاي آن بر روي عموم باز شد واين نشئت گرفته از دورة رنسانس وروشنفكري بود.

 اولين مجموعه شخص دنيا با نام موزه آشمولين در سال 1683 ميلادي در آکسفورد انگلستان به عنوان نخستين موزة ملي افتتاح شد.

درسال1750 كاخ لوگزامبورگ درپاريس شمه اي ازمجموعه هاي سلطنتي خودرادرمعرض عموم قرارداد. اوج هنري موزه داري جهان را مي توان در موزه لوور پاريس ديد.اين موزه که هم اکنون به صورت يک مرکز بزرگ پژوهشي درآمده است، بزرگترين موزه دنيا محسوب مي شود.ساختمان اين موزه قبل ازانقلاب کبير فرانسه،يکي ازکاخ هاي سلطنتي فرانسه بودکه درآن آثارباارزش هنري نگه داري مي شد.پس از انقلاب کبيرفرانسه درسال 1789م اين کاخ باآثارش به مردم فرانسه اهدا شدودر سال 1793 م تبديل به موزه ملي فرانسه گرديد. لازم به ذكر است كه درقرون 20-19 تحولات وسيع هنري خصوصاً در جهان سوم صورت گرفت .

درابتداي قرن19موزه هاي مختلفي درنقاط ديگرجهان آغازبه فعاليت نمودند.اين فعاليتها(خريداري اشياء نفيس، فرستادن جهانگرداني جهت كاوش و حفاري به ساير نقاط جهان) را شامل مي شد. و چنانچه اين افراد دركشور مورد نظر با مشكلي مواجه مي شدند با مراجعه به كنسولگري هاي خود در آن كشورها مشكلات خودرابر طرف مي نمودند و يكي از مهمترين وظايف اين كنسولگري ها در اين دوره برطرف نمودن مشكلات اين جهانگردان وكاوشگران و خريداران عتيقه كسب مجوزهاي حفاري وكاوش و خريد اشياء بود. و در نتيجه بيشترين آثار واشياء بدين طريق ازاين كشورها خارج شد.

خصوصيات موزه داري :

1.      لزوم بكارگيري كاركنان كاردان : نيروهاي جزوخدماتي(مستخدم ، نگهبان،) و افراد واردبه امورات تحقيقاتي و پژوهشي .

2.      بكارگيري افراد مطمئن وامين :ازآنجائيكه هرموزه داراي مخازن گنجينه هايي مي باشدومعمولاً اين خزائن وگنجينه هادرزيرزمين موزه ها قرارداردپس نيازاست كه اين خزائن بدست افرادي امين سپرده شود.

3.      آموزش : موزه هادرمدتهاي مختلف تغييروتحولاتي دردرون آنها صورت مي گيردواين تغييروتحولات نيازبه آموزش داردپس ازاين جهت آموزش يك ركن مهم در موزه داري محسوب مي شود.

4.      مرمت گران وكارشناسان : اين اشخاص ازاعضاي مهم در هرموزه به شمار مي رود چراكه ممكن است برخي اشياء نياز به نگهداري درشرايط خاصي ويا نياز به مرمت داشته باشند كه اين كار از عهدة هركس برنمي آيد ونياز به افراد ماهر ومتخصص مي باشدودراكثر موزه ها امورات كارشناسي ،مرمت و نگهداري به اعضاءوكاركنان آن آموزش داده مي شودهمانطوركه امروزه در موزه هاي ايران (موزة آبگينه وسفال) آموزش سفالگري به علاقه مندان داده مي شود.

5.      مولاژ : تهيه وساخت تصاويرونمونه هاي كوچكي جهت معرفي آثار خودودراختيار عموم قراردادن.

تحولات موزه ها :درقرن 19موزه هابه صورت تخصصي اداره مي شدكه اين موزه هادرايران براساس يك شئ خاص(فرش،شيشه وآبگينه) تشكيل مي شدومعمولاً منسوجات وفرش باهم نگهداري ونمايش داده مي شوند. و دليل ماندگاري آثاري چون(فرش،گليم ،منسوجات)اين است كه درموزه ها ومجموعه هاي خصوصي به شكل مناسبي حفظ ونگهداري شده اند.

تحولات در اروپا : بعدازجنگ جهاني دوم تحولات سياسي،اجتماعي،اقتصادي دراروپاشروع شد.اروپابه دو قطب شرقي وغربي تقسيم شد.اروپاي شرقي بارفتن به سمت شوروي باكشيدن ديواري به دورخود،خودرا محصوركرده بودند. اما اروپاي غربي روبه پيشرفت گذاشت وميل به پيشرفت باعث كاربردي شدن موزه ها شد. و دراين راه ازراديو، تلويزيون ،روزنامه ها، مجلات براي آموزش ومعرفي اين برنامه ها استفاده نمودند.

شيوه هاي اطلاع رساني :

1.      برپائي نمايشگاه هاي موقت :دراين نمايشگاه ها،نمايش تصاويروفيلم وبابرپائي سخنراني هاصورت مي گيرد.

2.      امروزه دراكثرموزه هاوبخشهاي آن كامپيوترهاي سخن گويي وجود داردكه به معرفي پيشينة تاريخي اشياء مي پردازد واطلاع رساني بدين شكل صورت مي گيرد.

موزه داري در ايران :

موزة همايوني :

 اولين باربه دستور ناصرالدين شاه قاجاردرسالهاي 1293- 1291 هجري قسمت شمالي کاخ سلطنتي گلستان كه محل نگهداري هداياي سفرا ونمايندگان خارجي بودساخته و به موزه اختصاص يافت که سپس همين مکان با ملحقاتي غني ترشدوبه نام موزه همايوني گشايش يافت.دراين موزه اشيائي ازقبيل:ظروف مجلل،جواهرات ، تابلو وپرده هاي نقاشي شده، بلور وكريستال هايي كه ازشرق اروپا آورده شده بود دركنارهزاران جلدكتابهاي خطي ونفيس نگهداري مي شد. به اين مكان نمي توان موزه گفت بلكه محلي براي نمايش بودكه فقط افرادي خاص(طبقة اشراف وسفراي خارجي) مي توانستند از آن  بازديد نمايند.

موزة ملي ايران يا معارف(1295 هجري شمسي)  :

 دو سال بعد از تأسيس موزة همايوني به دستور وزيرمعارف صنيع الدوله ابتداء دريكي از اتاق هاي مدرسة دار الفنون كه سرپرست آن مرتضي قلي خان ممتازالملك بوده تأسيس مي شود و بعد از مدتي با وجود280 قلم از اشياء به عمارت مسعوديه انتقال پيدا مي كند.

موزة دانشكدة افسري :

  اين موزه در سال 1302هجري تأسيس شد.بيشتر آثار واشياء آن راسلاح هاي مختلف تشكيل مي دادكه جهت آموزش به دانشجويان، وعمدة اين اشياء اسلحه هاي ناصرالدين شاه بود.

موزة هنر وصنايع :

اين موزه درسال 1302 هجري توسط حسين طاهرزاده بهزاد در محل هنرستان كمال الملك فعلي تأسيس شد. كه بعدهااين مجموعه آثاربه عمارت نگارستان كه يكي ازعمارتهاي زيباي متعلق به دورة قاجاراست منتقل شد.

موزة مردم شناسي تهران :

اين موزه در سال 1312 هجري ساخته شد.اين موزه جزءادارة تحقيقات معارف وصنايع مستصلصه بوده كه ابتداء به دايرة انسان شناسي و بعدها به بنگاه و موزة مردم شناسي تغيير نام داد .آثار اين موزه مربوط به مردم و مناسك عزاداري ومحرم ووسايل آن( علم ها،كتل هاوغيره) مي باشد كه در سال 1347 به كاخ ابيض (سفيد) منتقل شد.

موزه هاي بقاع متبركه :

قديمي ترين آن درسال 1114 هجري شمسي افتتاح شد. اين موزه مربوط به آستان قدس رضوي مي باشدكه به فاصلة كمي ازآن موزه آستان متبركه حضرت معصومه نيزگشايش يافت.مجموعه موزه هاي مذكور بيشتر بر اساس نذورات وموقوفات بوده كه اين موقوفات اززمان فوت حضرات ،حاكمان موقوفاتي درنظرگرفته شد و براساس آنان عوايدحاصله از آنها جهت مصارف عمومي وآباداني استفاده مي شد.(اين موقوفات اكثراً سنددار وممهورمي باشند).اشياء موقوفي شامل قرآن،كتب ادعيه كه در مراسمات ديني ازآنها استفاده مي شد. اين كتب قديمي متعلق به قرون 4،3،2هجري مي باشند كه اين كتب طي سالها وقف شده اند.

يكي ديگر از اشيائي كه جزء موقوفات و نذورات بشمار مي رود قالي است كه اين مجموعه از افراد خاص و ارزشمندواين اشياءاز ارزش مادي ومعنوي برخوردارند. اشيائي ازقبيل : ظروف طلا ونقره كه تمامي آنها متعلق به آستان قدس رضوي مي باشند.

موزة ملك آباد مشهد :اين موزه موقوف حاج حسين آقاملك كه به موزة ملك معروف است .

موزه ايران باستان :اين موزه بعنوان اولين موزة علمي است كه دراين مكان ساخته شده است وازمهمترين موزه هاي ايران بشمار مي رود.

دلايل بوجودآمدن موزه درايران :

مظفرالدين شاه قاجاردرسال 900 ميلادي يا1177 ه ش مجوزكاوشهاي علمي را به فرانسوي ها درنقاط مختلف ايران رامي دهد. به مدت 60سال اين حكم اعتبارداشت. درصورتي كه هيچگونه نظارتي بركارآنها نبود.30 سال بعداين قانون لغو مي شود .درسال 1309 مجلس شوراي ملي قانوني را مطرح مي كند كه اشيائي كه دركاوشها بدست مي آيد بين دولت كاوش گر ودولت ايران تقسيم شود.براين اساس10 قطعه ازاشياء نخبه وسرآمد(طلا و نقره)حاصل ازحفاري به ايران تعلق داشته باشدومابقي آثار بين دولت ايران ودولت كاوشگر تقسيم مي شود و آثار معماري نيزدرايران باقي مي ماند.

پيامداين قانون اين بودكه درسال 1308 فردي بنام آندرگردفرانسوي به ايران مي آيدومسئول ساخت طرح موزه مي شود. ساخت این موزه در ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۱3 ه.ش. به دستور رضا شاه توسط معمار فرانسوی، آندره گدار،شروع شد.ساختمان موزه درسال۱۳۱6 به اتمام رسیدو موزه برای بازدید عموم افتتاح شد. زمین اختصاص یافته به این موزه ۵۵۰۰ متر مربع بود که ۲۷۴۴ متر مربع زیربنای آن است.

آشنایی با موزه ملی ایران در نهایت، ساختمان موزه ایران باستان به سبک معمـاری ایرانی با سردر ورودی مشابه ایوان بلند طاق کسری متعلق به دوره ساسانی و با آجرهای قرمز رنگ بر اساس طرح مهندس معمار فرانسوی و بامعماری حاج عباس قلی معمار باشی درسـال 1314 هجـری شمسی آغازشـدوپس از 2 سال مورد بهره برداری قرار گرفت.

هرشئ بعداز كشف شدن بايدازآن شناسنامه اي تهيه شودكه لازمة اوليه اشياءمحسوب مي شود ومعمولاً اشياء بصورت علمي وارد موزه مي شود واز اهميت ويژه اي برخوردار است نسبت به اشيائي كه مشخصات وسابقه اي از آنها در دسترس نباشد.آثارواشيائي كه ازطريق حفاري هابدست مي آيدتحويل موزه ملي داده مي شود و اين موزه به عنوان موزة مادر تلقي شده وموزهاي ديگرراتغذيه مي نمايدومعمولاً اين اشياء بصورت امانت در اختيار موزه هاي ديگر قرار مي گيرد.

واگذاري اشياء وخارج نمودن اشياء ازاين موزه وموزه هاي ديگرپروسه وروش خاصي دارد ازآنجائيكه اين اشياءتحويل امين موزه وخزانه دارمي باشدپس مي طلبد براي خارج نمودن آنها هم برنامه وروش وشيوة خاصي هم درنظر گرفته شود.

اشياء وآثاري كه تحويل موزه داده مي شود :

بخش هايي ازآرامگاه شيخ صفي الدين اردبيلي :

اين بخش به دليل معماري اسلامي درسال 13ومجموعه هايي شامل نُسخ خطي قرآن متعلق به قرون 3 تا 11 هجري،نُسخ مصورشامل منظومه ها وديوان اشعار،منسوجات وظروف ابيانه ، آثار فلزي (اسلحه وشمعدانها).

آرامگاه شاه عباس دوم :

شامل نقوش واشيائي با روكش قلع،1324 قطعات خوش نويسي وخط از كاخ گلستان مربوط به قرن 9هجري.

خريد آثار:

اين آثار منسوجات متعلق به آل بويه ودورة سلجوقي مي باشد.

اشياء ضبط شده :

اين اشياء شامل اشيائي مي شودكه درحفاري هاي غير مجازبدست آمده وياسرقتي بوده ويا متعلق به سران نظام شاهي بوده كه توسط وزارت اطلاعات مصادره شده كه اين اشياءتوسط خودوزارت اطلاعات نگهداري و بعضاً به نمايش گذاشته مي شود.

قطعات ابنيه :

اين اشياء شامل كاشي،سنگ قبر واشيائي مانند :موزائيك هاي بيشاپوركه بعدازحفاري به اين موزه منتقل شده و يا اشيائي كه امكان مرمت درجاي خودرا نداشته باشند.

مجموعة چيني خانه اردبيل :

اين مجموعه درزمان شاه عباس اول سفارش داده شده است.اين نوع چيني درزمان پادشاهي جين رواج داشته است اين چيني ها به رنگهاي سبز،سفيد وآبي وداراي خط چيني مي باشد اين مجموعة به علت تنوع ازويژگي خاصي برخورداراست.اين نوع چيني ازنوع سلادون ،معمولاً تك رنگ وبه رنگ سبز وداراي طرحهاي برجسته مي باشند.خاك استفاده شده دراين چيني ها كائولين ،شيري رنگ وكيفيت آن از خاك رُس بيشتر مي باشد.

 هدايا وموقوفات :

اين مجموعه ها شامل سكه ووسايل شخصي مي باشدكه توسط افراد به عنوان وقف به موزه ها اهدا مي شود.

سايت هاي باستان شناسي:

موزةتخت جمشيد1312هجري شمسي :

 بعلت طولاني بودن كار حفاري ناچاراً اشيائي كه در اين سايت ها و محوطه هاي باستاني كشف مي شد در همان مكان موزه هايي راه اندازي شده واشياء مكشوفه به نمايش گذاشته مي شدند.

 

موزة شوش1345 هجري شمسي:

 اين موزه از6 تالار تشكيل شده است واشياءآن متعلق به دشت شوشان(چغازنبيل،چغاميش،هفت تپه) وهمچنين اشياءكشف شده درايذه نيزنگهداري مي شد.

موزة هفت تپه 1352 هجري شمسي :

 دركنارهفت تپه ساخته شده،شكل معماري آن معماري سنتي منطقه بوده،اين موزه داراي آزمايشگاه،كتابخانه ، و محل استراحت كاوشگران مي باشدوعلت تجهيز اين موزه اين است كه از طريق يونسكو مورد حمايت مالي قرار گرفته است.

موزة فرح پهلوي :

داراي 5 موزة تخصصي بوده وبراساس اشياء گردآوري شده تشكيل شده وعبارتند از: موزة ايران معاصر- موزة نگارستان - موزة فرش - موزة رضاعباسي- موزة آبگينه وسفالينه.درموزه ايران معاصر تابلوهاي زيادي وجود داردكه طراحي هاي غيراسلامي مانع از نمايش دادن آنها شده است.

موزه هاي طبيعي :

1.      دانشگاه تهران درسال 1338 : شامل تاريخ طبيعي وعلوم طبيعي واز قديمي ترين اين موزه ها مي باشد.

2.      دانشكدة دكترفاطمي كرج: اين موزه مختص گياهان داروئي مي باشد وهمچنين بخشهايي ازآن به گونه هاي گياهي، حيواني وفسيل ها تعلق دارد.

موزه داري :

تمامي اموراتي كه منجر به تأسيس وراه اندازي يك موزه باشد را موزه داري مي گويند.كه از دوبخش تشكيل مي شود :

·       گردآوري ونگهداري.

·       بهره برداري وانجام كارهاي پژوهشي.

بنية موزه داري دراروپا ودرقرن 18م درپي علاقة مجموعه داران به پژوهش بود.كه شخصي به نام گاسپر.اف. نايكل ازاين افراداست او بازرگان و مجموعه داري بودكه علاقه به جمع آوري اشياء داشت ودرخصوص جمع آوري اشياء مشورت هايي انجام داد و نتيجة اين مشاوره ها  سبب تشكيل يك جزوة مي شودكه اين جزوه به عنوان اولين راهنماي جمع آوري ونگهداري اشياء شده و موزيوگرافيا نامگذاري مي شود.وتاسالها درفرانسه از لفظ موزيوگرافي ودرسايركشورها موزيولوژي استفاده مي شدكه بعدهاموزيولوژي همه گيرومورداستفاده كلي قرارگرفت.

شوراي جهاني موزه داري :

اين شورا درزمان اتفاقات وجنگ جهاني ودر پي آن تخريب آثار وتهديدات كشورهاعليه يكديگر وغارت اشياء باستاني موزه هاي كشورهاي تسخير شده توانست تاحدودي كشورها را ملزم به اجراي قوانين موزه داري نمايد درسال 1946 به دفتر بين المللي موزه ودر سال 1947به international of museume موزه داري بين المللي با علامت اختصاصي آيكوم تغيير نام داد.

شوراي بين المللي موزه ها- آيكوم :

اين سازمان غير انتفاعي وغيردولتي زير نظر يونسكو توانست به فعاليت موزه داري وموزه داران رابه طريقي سازماني حتي(سنتي،ملي،منطقه اي،بين المللي وغير دولتي)وكارشناساني كه كارشان درارتباط با موزه وموزه داري بود درچهار چوب قوانين وضوابط تحت پوشش قرار دهد.

اهداف آيكوم :

1.      حمايت ،تأسيس وثبت موزه ها.

2.      برقراري همكاري بين اعضاء وموزها وكشورهاي موزه دار.

3.      تأكيدبرنقش موزه هاوحرفه موزه داري درجوامع به منظورشناخت ودرك مردم ازفرهنگ خودو ارسال گزارشات سالانه به آيكوم.

زيادي درتعداداشياءولزوم نگهداري صحيح وبه نمايش گذاشتن آنهاموجب شدكه كميته هايي دراين خصوص بوجود آيد:

  • كميتة باستان شناسي وتاريخ : مربوط به اشياءباستاني وآثار ومدارك دوره هاي گذشته مي باشد.
  • كميتة معماري وفنون موزه داري :  ساختمان موزه ها وساختمانهايي كه علاوه بر ارزش تاريخي وهمچنين اشيائي كه درآنها وجود دارد(كاخ موزه ها،حمام هاي باستاني،كاروانسراها).
  • كميتة هنرهاي كاربردي : بناهايي كه درآنهاگچ كاري،كاشي كاري، چوب كاري، موزائيك كاري، در آنهاانجام شده باشدداراي اهميت هنري وكاربردي هستندواين آثاركه كاربرددوگانه دارنددراين كميته قرار مي گيرند.
  • كميتة هنر هاي زيبا : شامل نقاشي ها، فلزكاري ،منبت كاري،شيشه كاري مي باشد.
  • كميتة هنرهاي مدرن : اشيائي  كه شامل اين كميته مي شوند اشيائي جديدهستند كه درزمان معاصر مورد استفاده قرار مي گيرند .مانند مجسمه هاي غير سنتي.

اين كميته ها ازكارگروه هاي تخصصي تشكيل شده اند و درآن زمينه كارمي كنند و داراي اعضاي مشتركي از سايركشورها مي باشند.درطول يك سال كاري اين كميته ها،اعضاي آن مطالعات ،تحقيقات وگزارشات جمع آوري شده از سراسر جهان را به اين كميته ها ارسال مي كنند.

اين گزارشات شامل : تعداد نمايشگاه هاي دائمي وموقت،همايش ها،سخنرانيها،مطالعات انجام شده وآثار نشر شده را به اين كميته ارسال ودرقالب نشريات به چاپ رسانده وآنهارا در اختيار مردم قرار مي دهند.سازمان هاي ديگري نيزوجود دارند كه به صورت مستقل ووابسته به يونسكو در سراسر جهان فعاليت مي نمايند مانند : انجمن هنرهاي نمايشي،انجمن بين المللي سلاح وتاريخ نظامي.

طبقه بندي موزه ها : براساس آثار به نمايش گذاشته شده كه نمايانگر محيط زيست بشر ومكانهايي كه انسان درآنجازندگي كرده وآثاري كه ازخودبجا گذاشته اندصورت مي گيرد.مانند: (غارها،پناهگاهها،شهرها،كاخ ها و سكونتهاي زمستاني).دركنار اين زيستگاهها آثاري از زندگي بشر مشاهده مي كنيم (دورة پارينه سنگي، اشياء سنگي وابتداي نوسنگي سفال) كه تمامي آنها جزمحيط زيست مي باشند.     

ميراث طبيعي : شامل پوشش گياهي وجانوري، عوارض زمين، دوره هاي زمين شناسي، ديرينه جانورشناسي، ديرينه گياه شناسي وفسيلها مي باشند. مؤثرترين شيوه براي طبقه بندي براساس طبقه بندي مجموعه هاي موزه مي باشد:

  • موزه هاي تاريخي(موزه هاي باستان شناسي).
  • موزه هاي هنري( موزه هاآثار هنري:نقاشي،منبت كاري....).
  • موزه هاي علوم (هرچيزي كه وابسته به علم باشد مانند: سازه هاي آبي).

موزه ها به چند دسته تقسيم مي شوند:

1.      عمومي.

2.      مركزي.

3.      ملي.

4.      منطقه اي.

اغلب اين موزه هاازچندمجموعه ساخته شده اند.موزه هايي كه در نقاط جهان ساخته شده اند بيس آنها متفاوت است .مثلاًموزه هاي آسيا وخاورميانه كاريردي كاوشگرانه داشته اند.

موزة ملي آفريقا،آفريقاي مركزي وآمريكاي جنوبي : مجموعه هاي آن بر اساس مردم شناسي بوده خصوصاً در آمريكاي جنوبي و برخلاف نداشتن قدمت.

موزه هاي منطقه اي: موزه هايي هستنددرمنطقة بسياروسيع،فعاليتهاي خودرابراساس فعاليتهاي فرهنگي،اجتماعي، ملي كه نمايانگرديدگاه هاي انساني وفرهنگي است انجام مي دهد.

قرار است در ايران اين موزه ها در مناطق مختلف كشوركه بيانگر تحولات اقتصادي وفرهنگي آن مناطق است افتتاح گردد.مثال: موزه خوزستان،صرف وبراساس،نفت،فرهنگ اعراب،بختياري هاوطوايف مختلف كه معرف سابقة باستاني اين منطقه مي باشد.

اشياء موزه هاي منطقه اي :

 اين اشياءحاصل از كاوش،مردم شناسي،مردم نگاري،موزه هاي سنتي،گياه شناسي،جانورشناسي وكاني شناسي ( فلزات وسنگها ) مي باشند.

پايگاه شناخت مسائل فرهنگي هر منطقه :

تنها جهت شناخت اشياءنيست بلكه پايگاهي مناسب جهت شناخت منابع فرهنگي منطقه مي باشد. و دركنار اين اشياء: كتب،مدارك،واسناد موجود، ومكان ومنبع مناسبي براي مطالعات وتحقيقات مي باشد.

درموزه ها نوع آثارونحوة به نمايش گذاشتن آنهامتفاوت است.وبرحسب زيادي آثارمي توان آنهارا به مجموعه هايي تبديل نمود مانند: آثاري چون مهرها، سكه ها.

درمكانهايي كه محل استقرار طولاني بوده است مي توان درآن كاوشها وحفاري هاي بيشتري انجام داد .اما در مناطق آبروفتي(خوزستان)پوشش رسوبات باعث مي شودكه آثاردرلايه هاي زيرين پوشيده ودرنتيجه قسمتهاي كمتري از مناطق تحت كاوش وحفاري قرار گيرد.

اماكن باستاني : در ساختمانها،حمام ها، پُلها،بناها،محلهاي استقرارانسانهاي اوليه(غارها)ومحلهاي ديگري كه موردحفاري وكاوش قرارگرفته اندمعمولاً موزه هاي كوچكي به صورت موقت در كنار اين محوطه ها تأسيس مي شود وحتي خود اين محوطه ها مورد بازديد مراجعه كنندگان قرار مي گيرند. به شكلي كه اين اشياء در همان مكان جهت بازديداشخاص درزير پوشش وحفاظي ازشيشه هاي ضخيمي قرار داده مي شوند و ديواره هاي اين محوطه ها براي جلوگيري از ريزش وتخريب احتمالي نيز با شيشه هاي ضخيم پوشيده مي شوند.

موزه هاي انسان شناسي ومردم شناسي : دراين موزه ها معمولاً فسيلها وبقاياي انساني،لباسها،زيورآلات،ولوازم و وسايلي كه درارتباط بافرهنگ انسانهاست به نمايش گذاشته مي شود.

خانه هاي شخصيتهاي مهم تاريخي،سياسي،فرهنگي،اقتصادي ودانشمندان: اين خانه هابنابه اهميت افرادو مالكان آن مد نظرقرارمي گيرندوبنابه اجازة مالكان وياوراث آن ازاين منازل وبه همراه لوازم شخصي آنها بعنوان موزه استفاده مي شود.

موزه هاي تاريخچه علوم مختلف : اين موزه ها بر اساس علوم مختلف(گياه شناسي، جانورشناسي، پزشكي، زيست شناسي) تأسيس مي شوند.

موزه هاي اماكن باستان شناسي :

براساس آثاريافت شده ويانگهداري شده آثاري هستندكه ازراه هاي مختلفي :

1.      كاوشهاي علمي وباستان شناسي.

2.      حفاري هاي تجاري (كه اين مربوط به ده هاي 30-40 مي باشدكه براساس پرداخت مناسب به دولت مجوز اينگونه حفاري ها را به افرادي كه با دربارارتباط نزديكي داشته اند اين مجوزها داده مي شود . اين حفاري ها جنبة علمي نداشت وبعد از كشف اين آثارآنها را مورد فروش قرار مي دادند.

3.      يافته هاي اتفاقي ،اين يافته هاروشهاي مختلفي دارد:1- عوامل طبيعي. 2- توسط قاچاقچي ها.

 

اهداف موزه هاي باستان شناسي:

·       آموزش بازديد كنندگان.

·       پژوهش.

اماكن موزه هاي باستاني :

اين موزه ها معمولاً ازمناطق مسكوني دوربوده ونياز به امكانات خاص دارند.

1.      پرستشگاهها:اين اماكن درزمان خودمورداهميت وپرستش بوده است مانند:آتشكدهها،درختان مقدس، آرامگاه ها.

2.      موزه هاي مردم شناسي وانسان شناسي: اين موزه هابه موزه هاي تاريخ فرهنگ معروفند.اين موزه ها قبل ازرنسانس شروع شده وبه دورة معاصر ختم مي شودكه اين موزه ها درايران كمتر به چشم مي خورد ومعمولاً در كشورهاي اروپائي كه گام به گام درصنعت پيش رفته اند وجود دارند.

اين موزه ها در ايران معمولاً آثاري از جمله فسيل ها وآثارانساني وبا لوازمات مربوط به انسانها وجود دارد . اما در موزه هاي خارج مسير تكامل صنعت بشري را مي توان درآن مشاهده نمود.

برخي ازاين موزه هادرفضاي بازايجادمي شودوبازندگي مستقيم بشرارتباط داردمثل زندگي عشايردر روستاهاي تاريخي درشمال كشوركه ساكنين اين روستا زندگي روزمره خودرا دارندوافراد زندگي روزمره آنان  را مورد بازديد قرار مي دهند.

موزه هاي هنري: مجموعه هايي به دليل زيبايي شناسي هنري جمع آوري مي شوند.ن قاشي،گرافيك، مجسمه سازي كاربردي و صنعتي كه جنبة زيبايي دارند. امروزه داراي بعُد بيشتري پيدا كرده است. فيل، موسيقي، تئاتر و يا هنرهاي نمايشي.

الحاقات به اين موزه ها: كارگاه هاي آموزشي، كار اين كارگاهها اين است كه هنرهاي به تمايش گذاشته شده در موزه ها را به علاقه مندان آموزش مي دهند.معمولاً افراد متصدي اين موزه ها خود مؤسسان اين كارگاهها هستند.

موزه هاي علمي : از فعال ترين موزه ها هستند كه بيشترين بازديد كنندگان را به خود اختصاص داده اندوشامل مجموعه هايي مي باشند:1- طبيعي. 2- زمين شناسي. 3- گياه شناسي وغيره.

1-   موزة ابزاروادوات وماشين آلات:ازقديمي ترين دوره تادورة معاصركه اين شامل علوم محض(رياضي ، فيزيك،شيمي) وعلوم طبيعي مي شود.

2-   موزة نقشه ها،ماكت،مجسمه ها ومدل هاي متحرك يا اوليه.

3-   نمايشگاه وكارگاه هاي فيزيك:در اين موزه ها ابزارهاي فيزيك ( ابزار وادوات مربوط به رصد خانه ها نقشه ها،لنزهاي تلسكوپ)كه كاربرد آنها در فيزيك است به نمايش گذاشته مي شود.

4-   بازديدهاي ميداني: اين بازديدها را خود موزه هاي علمي تدارك مي بينند كه بيشتر در محوطه هاي باستاني توسط كارشناسان انتخاب مي شود ومورد وتوسط علاقه مندان مورد بازديد قرار گرفته مي گيرد.

موزه هاي علوم طبيعي وعلوم وفنون: اين موزه ها چندين عملكرد دارند:

شناخت طبيعت.(فسيلها ،استخوانها).

حراست وحفظ طبيعت: گياهان وحيواناتي كه رو به انقراض هستند وبيشتراين موزه ها در فضاهاي باز قرار دارند.

آشنايي با محيط زيست طبيعي انسان : مناطق حفاظت شدة حيوانات،جنگلها(گلستان)،تالاب ها(تالاب انزلي)،

آشنايي با محيط زيست وزندگي انسان : غارها،پناهگاههاي سنگي، روستاهاي تاريخي(روستاي كندوان).

آشنايي با موزه هاي تكامل انسان : در اين موزه ها روند تكاملي انسان بر اساس يافته ها وآثار وفيلم ها نشان داده مي شود.كه در اين مورد از ساير علوم(زيست شناسي،گياه شناسي،زمين شناسي،انسان شناسي،اكولوژي)كه در اين زمينه فعاليت مي كنند استفاده مي شود.واز دوجهت داراي اهميت هستند: 1- بازديد وآموزش عمومي. 2- مكاني براي تحقيق پژوهشگران.

موزه هاي علوم وفنون: اين موزه هادرخصوص پژوهش وتحقيقات درجوامع بشري فعاليت مي كننداين موزه ها جنبة آموزشي دارندكه ازتعدادي موزهاي:دائمي،موقت،وفصلي تشكيل مي شوند.اين موزه هامعمولاًدر مناطق محروم ومؤسساتي كه فاقد امكانات آموزشي هستندبرگزارمي شوند.واين موزه ها داراي زيرمجموعه هاي خاصي(علوم محض: شيمي،فيزيك،رياضي)هستند.

موزه هاي علوم كاربردي ياپايه: اين موزه ها اصول علمي را به زبان ساده تشريح مي كندكه در اين موزه ها بازديد كنندگان با مستقيماً درگير آموزش مي شوند و از نزديك اين آموزشها را تجربه مي كنند (تركيبات شيميايي ، آموزشهاي  سنتي وكارهاي دستي).

موزه هاي علمي كاربردي درعلوم پزشكي كاربرد دارند.مانندموزه هاي پزشكي ويادندان پزشكي ويا نگهداري  ابزارهاي مربوط به روان درماني وموزه هاي نفت، معدن، كشاورزي، ترابري در رديف موزه هاي علوم طبيعي قرار مي گيرند.

ساختار وعملكرد موزه ها:

·       موزه محلي براي نگهداري،آموزش،ونمايش آثارواشياءتاريخي.

·       موزه محلي براي نگهداري اشياء وشناسائي هويت آنهامي باشد.ومي توان گفت كه هر آثاري كه در موزه نگهداري مي شودداراي هويت واين اشياء وآثاراطلاعاتي درخصوص هويت ملي،تاريخ ساخت ، محل ساخت را  با خود دارند. ومحلي براي هويت بخشيدن به آثار مي باشد.

·       موزه محلي براي نمايش و گذراندن اوقات فراغت وايجاد تفكر مجددبراي بازديد كنندگان.

فضاهاي فيزيكي موزه ها :

·       با توجه به شرايط،نيازها،وامكانات جوامع فضاهاي موزه ها با هم متفاوت است.مقايسه سايرموزه ها با موزه هاي اروپائي متفاوت است .بايد سطح امكانات موزها در جوامع باهم يكسان باشدوممكن است كه خود ساختمان موزه يك اثر تاريخي باشد.

·       ممكن است ساختمان موزه يك بناي معاصر باشد كه براي موزه در نظر گرفته شده است.

·       ساختمانهايي كه مخصوص موزه ساخته مي شوند (ايران باستان،شوش)بايد شرايط ويژة موزه شدن را داشته باشندتا اثرمند واقع شوند.

محل و ساختمان موزه ها :

·       موزها بايد در محلي هايي واقع شوند كه قابل دسترسي براي همه باشند.دركناركتابخانه ها،مؤسسات پژوهشي، مركز دانشگاهي،مؤسسات تحقيقاتي تجربي محلهاي مناسبي براي ايجاد نمودن موزه است. و بعضي از مؤسسات نيازمند ايجاد نمودن موزه هايي براي خود هستند مانند: موزة آب، مركز و مؤسسات تحقيقاتي گياهي.

·       موزهايي كه در فضاي باز احداث مي شود حائز اهميت هستند:

1.      فعل وانفعالات درختان باعث تهوية هواشده واز ورود آلودگي هاي صوتي وهوا جلوگيري مي كنند وفضاي جذابي را براي بازديد كنندگان بوجود مي آورند.

2.      رطوبت لازم براي فضاي موزه ها.

3.      ايجاد نمايشگاه هايي در فضاي باز بصورت دائمي يا موقت(باغ موزهاي: شوش  وبيستون كرمانشاه).

نماي بنا :

نما وتزئينات داخلي موزه بايد با فضاي داخل موزه واشياءوآثارآن منطبق باشد.مصالح بكاررفته درساخت موزه بايدمصالح اقليمي وبومي باشندودراستفاده از مصالح،ازمصالحي استفاده شودكه دوام ومقاومت بيشتر و با صرفه باشد.

تالارهاي نمايش :

محلي براي نمايش است اين مكانها بزرگ ،وداراي فضاي بيشتر واتاق مي باشند.اين تالارها بايدانعطاف پذير بوده تا بتوان فضاي داخلي آن را (به وسيلة ديوارهاي كاذب ومجازي) تغيير داد.زماني اين كارانجام مي شود كه نمايشگاه داراي مجموعه هايي باشد.اين تغييرات : شامل اتاق هاي اصلي، چهارچوب، خروجي و ورودي، سيستم  روشنايي،سيستم امنيتي،تهويه وديوارها در فضاي داخلي مي باشد.

اين تالارها بايد به طوري ساخته شوند كه بازديد كنندگان بتوانند به راحتي درآنجا گردش وبازديد واشياء و آثاررابتواننداززواياي مختلف مشاهده نمايند. ويترينها بايددروسط تالاروكنارديوار قرار مي گيرند و بايد چينش ها به گونه اي باشد كه بازديدكنندگان بتوانند به راحتي آنهارا مشاهده كنند (چينش وسير تاريخي). تالارها بايد داراي يك درب ورودي وخروجي باشد اين روش باعث كنترل بهتر بازديدكنندگان مي شود.

ويترين ها:

·       آنها بايد انعطاف پذير وقابل تغيير باشند.

·       شكل واندازة هاي آن بايد با موارد مورد نياز هم خواني داشته باشد.

·       اشياءريز ودرشت هركدام ويترين خاص ومتناسب باخودرا مي طلبد.

·       نحوة بازديد از مجموعه هاي سكه وكتاب بايد ويترين هاي طوري باشد كه ديد ومشاهدة آنها از بالا انجام شود.

·       شيشه هاي مورداستفاده بايد بلند،محكم،شفاف وروشن باشد.

·       فاقد هرگونه سوراخ بوده تا از ورود گردوغبار و حشرات جلوگيري نمايد.

·       بايدازجنس ورنگ مناسب استفاده شود.

تالار و ورودي موزه :

ورودي موزه يكي از مكانهاي جذاب موزه تلقي مي شود . چرا كه همين ورودي ها مشوق بازديد كنندگان محسوب مي شوند . اين ورودي ها  بايدداراي :

1.      نورپردازي خوب.

2.      نگبان(مسلح).محل فروش بليط.

3.      قسمت انتشارات.

4.      بخش اطلاعات (جوابگويي حضوري ويا بصورت كاتالوگ).

5.      وجود دستگاهاي كنترل و مراقبت (دوربين ،آژير).