پسر شجاع در خانه ی ما

آن روز به هیچ‌یک از اعضای این خانواده خوش نگذشت حتی پدر که فکر می‌کرد با این کار ترس را برای همیشه از فرزندش خواهد راند وقتی حال و روز او را دید با قیافه‌ای عبوس آن جا را ترک کرد. اگر شما هم کودکی در خانواده دارید که از چیزی می‌ترسد و می‌خواهید به هر نحوی شده به او کمک کنید تا بر آن غلبه کند شاید اتفاقی مشابه را تجربه کرده باشید. در این مقاله می‌خواهیم راههایی را بررسی کنیم که به ما نشان می‌دهد چطور با کودک رابطه برقرار کنیم تا او بتواند به ایمن‌ترین شکل ممکن با ترس خود روبرو شود.

1.کودک ر ا به تدریج به عامل ترس‌آور نزدیک کنید

اگر کودک شما از شخصیتی خیالی مثل لولوخورخوره می‌ترسد مقدار فاصله‌ای که بین خود و لولو احساس می‌کند بر میزان ترس او تأثیر خواهد داشت. برای مثال اگر او فاصله خود تا لولو را 10 متر بداند نسبت به زمانی که آن را درست مقابل خود ببیند ترس کمتری را تجربه خواهد کرد. به عبارت دیگر به عنوان یک قاعده باید این نکته را در نظر داشته باشید که میزان ترسی که تجربه می‌شود با موقعیت تناسب دارد.

 


در نتیجه بهتر است وقتی می‌خواهیم کودک را با عامل ترس‌آور مواجه کنیم از موقعیتهایی شروع کنیم که ترس کمتری را در او برمی‌انگیزند. با این راهبرد می‌توان کودک را برای مدت زمان بیشتری در آن موقعیت نگه داشت و شرایطی را برای او فراهم آورد که کاهش ترس و افزایش احساس تسلط بر موقعیت را در درون خود احساس کند. اگر می‌خواهید روزی را ببینید که کودکتان بر ترسش غلبه کرده است صبور باشید. غلبه بر ترس یک شبه اتفاق نمی‌افتد

2.با کودک همراه باشید

مجبور کردن کودک به روبرو شدن با عامل ترس آور به نتیجه خوبی نمی‌انجامد. مطمئناً شما هم نمی‌خواهید او را مجبور به این کار کنید بلکه می‌خواهید شرایطی فراهم کنید که کودک احساس کند که می‌تواند بر موقعیت ترسناک تسلط داشته باشد. بهترین راه برای رسیدن به این هدف این است که با کودک همراه شوید. همراه شدن یعنی: 1. از کودک سۆال کنید که آیا می‌خواهد چیزی را امتحان کند که کمی او را می‌ترساند و 2. به او اطمینان دهید که در تمام مدتِ مواجهه با عامل ترس آور در کنار او خواهید ماند.

پدرِ مثالیِ بالا بدون در نظر گرفتن خواست کودک بالاجبار او را با ترس از شنا مواجه کرد و به همین دلیل نه تنها به نتیجه مثبتی نرسید بلکه اعتماد فرزند را هم نسبت به خود مخدوش ساخت (چسبیدن کودک به مادر، بی‌اعتمادی او را نسبت به پدر نشان می‌داد).

3.کودک را تشویق کنید شجاع باشد

از تشویق غفلت نکنید. به کودک بگویید که می‌تواند شجاع باشد چرا که او چیزی از شخصیتهای شجاعی که می‌شناسد کم ندارد. برای او از شخصیتهای شجاع مورد علاقه‌اش مانند شخصیتهای کتابها، کارتونها و فیلم ها به عنوان نمونه‌های شجاعت مثال بزنید (البته شخصیتهایی که با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوان باشند)، این به معنای مقایسه کردن نیست. شما فقط به کودک می‌گویید که قهرمان‌ها شجاعند چون با ترسهایشان روبرو می‌شوند و او هم می‌تواند یک قهرمان باشد. البته نباید طوری رفتار کنید که کودک احساس کند می‌خواهید او را تحت فشار بگذارید. اگر این کار با ظرافت انجام شود کودک از آن استقبال می‌کند. همچنین در طی مدتی که کودک با ترس خود روبرو می‌شود عباراتی مانند "همینه"، "تو خیلی شجاعی"، "می‌دونستم که از پَسِش برمی‌آی"، "من به این همه شجاعت تو افتخار می‌کنم" را نثار او کنید. می‌توانید از سایر پاداشها نیز استفاده کنید.

4.اگر کودک از مواجهه با ترس عقب کشید او را تنبیه نکنید

وقتی کودک با عامل ترس‌آور مواجه می‌شود غرق در اضطراب می‌شود و برای این که بتواند از اضطراب خود کم کند به حمایت شما نیاز دارد. حال اگر شما به دلیل اینکه کودک نیمه‌های راه پا پس می‌کشد او را تنبیه کنید از دو ناحیه به او آسیب می‌زنید: 1. احساس اجبار به روبروشدن با ترس را در او بر می‌انگیزید. 2. حمایت خود را از او می‌گیرید. اگر کودک از روبرو شدن با ترس پشیمان بشود واکنش عجیب و غریبی نشان نداده است. او فقط می‌خواهد یک پیام را به گوش شما برساند: «من هنوز آماده نیستم آنطور که شما انتظار دارید با ترسم روبرو شوم».

پس بهتر است به جای تنبیه کردن، ترسی را بیابید که کودک می‌تواند در آن موقع با آن روبرو شود، برای مثال اگر کودک از شنا کردن در قسمتهای عمیق استخر می‌ترسد او را تشویق کنید در قسمتهای کم‌عمق شنا کند. وارد شدن به استخرهای عمیق بماند برای وقتی که کودک آمادگی کافی پیدا کرد.
 
5.صبر و استقامت پیشه کنید

اگر می‌خواهید روزی را ببینید که کودکتان بر ترسش غلبه کرده است صبور باشید. غلبه بر ترس یک شبه اتفاق نمی‌افتد. اگر می‌خواهید به کودک کمک کنید با ترس مواجه شود و در عین حال نمی‌خواهید او را مجبور به این کار کنید، در هر بار ناکامی به او بگویید "عیبی نداره، فردا بازم فرصت داری". همین چند کلمه این پیام را به کودک می‌فرستد: «من تسلیم نخواهم شد چون از تو ناامید نیستم و مطمئنم تو یک روز با ترست روبرو خواهی شد و من تا آن موقع کنار تو خواهم ماند».
 
6.با کودک همدلی کنید

ترسهای کودک را جدی بگیرید چون آنها برای او بسیار واقعی و جدی هستند. از دید کودک ترس از فلان چیز اصلاً شوخی و کم اهمیت نیست پس لطفاً از جملاتی مانند "تو که دیگه بچه نیستی، این کارها مال کوچولوهاست" اجتناب کنید. اگر ترس او را کم اهمیت بیانگارید کودک احساس می‌کند  که دارید او را مسخره می‌کنید و در نتیجه دیگر در مورد ترس‌هایش با شما صحبت نخواهد کرد. در عوض، گفتن جملاتی مانند این که "می‌فهمم، چیزهایی هم هست که من را می‌ترسونه. مهم این است که اجازه ندهیم ترس ما را شکست بده" به کودک کمک می‌کند تا احساس کند که شرایط او را درک می‌کنید و او تنها نیست.

7.در صورت نیاز از یک متخصص کمک بگیرید

اگر ترسهای کودک طوری است که زندگی او را تحت تاثیر قرار داده و یا در بروز تواناییهای بالقوه او اخلال ایجاد کرده است از یک متخصص کمک بگیرید.


مطالب مشابه :


چرا عاشق می شویم؟

به قول دکتر شیری ما عاشق بخش های زندگی نکرده خودمون خودت شجاع باش تا مجبور نباشی بچسبی به




بعضی ها سیندرلا صفتند! بعضی کمال گرا! بعضی رابین هود! بعضی شکاک

انسانهای شجاع با سایه های خود روبرو می شوند و شجاعت در قلب و شخصیتی دکتر علیرضا شیری




پسر شجاع در خانه ی ما

بچه - پسر شجاع در خانه ی ما - - بچه . بچه . صفحه دکتر شیری.




زندگی نامه دکتر شهید چمران

اشعار فاطمي - زندگی نامه دکتر شهید چمران - سلام من به تو یا صاحب الزمان مهدی(عج) - به آن گل




برچسب :