دسر غروب اقیانوس

  • حركت به سوی دكوراسیون مدرن

    قرن بیستم از آغاز، دوره تغییرات سریع بوده است. تغییرات حاصل در سراسر جهان به دنبال دو جنگ جهانی و پیشرفت های چشمگیر در تكنولوژی طی این قرن آهنگ زندگی را سرعت بخشید. حدود دویست سال پیش ده ها سال طول می كشید تا یك سبك دكوراسیونی در میان كشورهای اروپایی گسترش یابد و سپس اقیانوس ها را به سوی باقی جهان طی كند. اما امروز گسترش وسایل ارتباط جمعی كوچكترین تغییرات در مد را ظرف چند روز به اقصی نقاط جهان می‌رساند. از این رو سبك‌های دكوراسیونی تقریباً با سرعت تغییرات مد لباس در حال تغییر و تحول هستند و از آنجا كه مردم قادر به تغییر دادن مبلمان و وسایل منزل و دكوراسیون كلی خانه در زمان‌های كوتاه نیستند امروز اغلب سبك‌های دكوراسیونی دچار تداخل و به عبارتی همپوشانی،حتی در یك خانه واحد، می‌شوند. در ابتدای قرن بیستم در میان طراحان دكوراسیون اروپایی عكس العملی نسبت به تزئینات افراطی اوایل قرن نوزدهم پدیدار شد و آنان را به سوی سبكی از معماری كه بیشتر بر روی فضاهای باز، تناسب و سطوح صاف تكیه داشت سوق داد. در فرانسه «جنبش مدرن» توسط فردی به نام كربوزیر Corbusier (۱۹۶۵- ۱۸۸۷) شكل گرفت. از او كتابی با عنوان «درباره معماری» در سال ۱۹۲۷ به زبان انگلیسی به چاپ رسید كه در آن «نكته هایی از یك معماری جدید» را مطرح می كرد: ردیف های افقی پنجره ها، نقشه ای آزاد، نمای ساده و سقف های مسطح.در ایالات متحده آمریكا، فرانك للوید رایت (۱۹۵۶- ۱۸۶۷) خطوط ساده افقی و اتاق های وسیع و كم ارتفاع در معماری را توسعه داد. خانه های معروف طراحی شده توسط او در اطراف شیكاگو به نحوی چشمگیر بی پیرایه هستند با نمای ساده اما زیبا از تركیب آجر با چوب مرغوب. مدرسه طراحی باهاوس كه در سال ۱۹۱۹ در ویمر آلمان تاسیس شد سردمدار بسیاری از ایده های جنبش مدرن بود. هدف مدیر این مدرسه، والتر گروپیوس (۱۹۶۹- ۱۸۸۳) ایجاد ارتباط میان همه آموزش های هنری، معماری و طراحی بود. معماری حاصل از این تجمع به صورت ساختمان های مكعب مانندی با سقف های مسطح با ردیف های عمودی و افقی پنجره های بزرگ با قاب های فلزی برای راه یافتن نور طبیعی فراوان به داخل بود. نوگرایی، كارایی و بهداشت جوهر اصلی سبك جدید بود. رنگ سفید رنگ ارجح برای دیوارها بود كه عاری از تزئینات، زوارها و گچبری های پیشین، سطوحی صاف و ساده بودند. درها بدون قاب بندی های سنتی و تنها پوشیده از سطوح تخته سه لای رنگ شده بودند. فرم ها بیشتر به سوی آیرودینامیك شدن متمایل و مبله كردن اتاق خواب، اتاق نشیمن و آشپزخانه با وسایل توكار متداول شد.در هلند گروهی تحت عنوان «استایل» (به معنای سبك)، نامی برگرفته از مجله ای با همین عنوان نیز رسالت ...



  • لابستر

    لابستر

         خوراک خرچنگ و لابستر یا صدف بیشتر درسفره های فرنگی باب هست لابسترهایی که در ایران وجود داره بیشتر از دریای خلیج فارس صید میشه که دارای چنگک هایی کوچک هستند و لابسترهایی که از اقیانوس صید میشه چنگک هایی بزرگ دارند پاک کردن لابستر و خرچنگ شیوه های مختلف داره که معمولا بعد از آبپز کردن اون رو به ٢ شقه تقسیم میکنند و سرو میکنند نکاتی که برای سرو خرچنگ و لابستر مهم هست اینه که حتما داخل بشقاب باید از دورچین استفاده بشه و دورچین هایی که در سرو خرچنگ و لابستر مهم هستند و مرسوم تخم مرغ آب پز و سیب زمینی و کاهو تازه هست من در اینجا طرز تهیه لابستر با سس رمولاد که با سسی مخصوص که از خانواده سس هایی هست که با سس مادر تهیه میشه رو به شما آموزش میدم امیدورام خوشتون بیاد مواد لازم: فیله لابستر : ۵ عدد کاهو : به مقدار لازم تخم مرغ آبپز سفت :٢ عدد قارچ : یک بسته کوچک مواد لازم برای تهیه سس : سس مایونز : یک پیمانه تخم مرغ سفت ساطوری شده : ١ عدد جعفری و ترخون : ٣ قاشق غ خیار شور رنده شده : ٣ ق غ خردل : ١ ق م سیر : ١ تا ٢ پر کوبیده در ابتدا آب رو در یک قابلمه به جوش میاریم به اندازه یک قاشق نمک بهش اضافه میکنیم و لابستر رو به مدت ١٠ دقیقه داخل آب میپزیم در این حین سس رو آماده میکنیم سس مایونز رو با تمام مواد گفته شده مخلوط میکنیم و کمی فلفل و نمک بهش اضافه میکنیم قارچ رو اسلایس کرده و تایسینگ میکنیم لابستر رو از آب خارج کرده و حبه قندی خرد میکنیم و بعد داخل قارچ کمی تفت میدیم بعدازینکه تفت دادیم سس رو به لابستر اضافه میکنیم و هم میزنیم در روی بشقابی که لابستر رو سرو میکنیم چند برگ کاهو فرش کرده و خوراک رو روی کاهو میریزیم و دور اون رو با تخم مرغ سفت نصف شده و دورچین های دیگه تزئین میکنیم    

  • بالی؛ جزیره بهشتی خدایان

    بالی؛ جزیره بهشتی خدایان

    بالی؛ جزیره بهشتی خدایان بالی جزیره خدایان، جزیره کوچکی از بزرگترین مجمع الجزایر جهان یعنی کشور اندونزی است. این جزیره دو اقیانوس آرام و هند را به هم پیوند داده است و در نتیجه این وصلت خود از آب و هوای بسیار متفاوتی برخوردارگردیده است و مثل بسیاری از جزایر دیگراندونزی ، دنیای مخصوص به خودش را دارد. دنیائی که این نام این جزیره را در فهرست برترین مقاصد توریستی جهان قرار داده است. این جزیره جمعیتی حدود سه میلیون نفر داشته که قریب به اتفاق ساکنان آن اهل اندونزی هستند اما در سالهای اخیر بدلیل رشد فراوان صنعت توریست بسیاری ازاسترالیا و اروپا هم به این جزیره مهاجرت نموده و در بالی کار و زندگی می کنند. این جزیره که مساحتی بالغ بر ۵۶۲۰ کیلومتر مربع را پوشش داده است، از لحاظ آتش فشانی فعال بوده و خاک آن برای کشاورزی بسیار حاصلخیز. اما سوگولی کوههای بالی کوه آگانگ که «مادر کوه »ها نامیده می شود آتشفشانی فعال بوده که ارتفاعی بیش از ۳۰۰۰ متر دارد. در شمال و جنوب کوه های مرکزی این جزیره زمین های بسیاری حاصلخیزی برای کشاورزی وجود دارد که از آن برای کاشت برنج استفاده می کنند. قطعا بیراه نگفته ایم اگر بگوییم که جزیره بالی پر از خصائل منحصر به فردی است که آن را از تمام جزیره های دنیا متمایز می سازد. بالی زیبا ترین و مشهورترین جزیره اندونزی است که در جنوب خط استوا، بین جاوه در غرب و لومبوک در شرق قرار گرفته است. فواصل هوایی این جزیره تا جاکارتا حدود ۲ ساعت و تا تهران با محاسبه توقف بین پروازی در شهرهای دوحه و کوآلالامپور حدود ۱۵ ساعت می باشد. بزرگترین شهر و مرکز اداری این جزیره، شهر دنپازار است که حدود چهارصد هزار نفر جمعیت دارد. جزیره اندونزیایی بالی دارای گنجینه های بسیاری است: طبیعت زیبا، پوشش گیاهی متنوع ودنیای منحصر به فرد زیر آب، شالیزارها و آبشارها. اما گنجینه ویژه جزیره بالی سنت ها و رسوم این جزیره است. هر فصل از سال که باشد خورشید هر روز حوالی ۶ بامداد در جزیره بالی طلوع می کند. این جزیره کوچک و سرسبز اندونزی یکی از اماکن توریستی بسیار جذاب جهان و قاره آسیا است که در هر زمانی از سال تعداد بسیار زیادی توریست به آن سفر می کنند. ● سفر به بالی رسیدن به بالی بسیار آسان است.علیرغم آنچه شما تصور میکنید سفر به این قطعه از بهشت زمینی پروردگار از انجام یک سفر بین شهری در کشور ما بسیار ساده تر است. شما برای رسیدن به بالی فقط کافیست که گوشی تلفن را برداشته و به یکی از آژانسهای مسافرتی که معمولاً در روزنامه ها آگهی تبلیغاتی دارند زنگ بزنید. مطمئناً اولین پروازی را که بدست بیاورید اگر صبح روز بعد نباشد، غروب پنج شنبه هفته ...

  • هر و کر در محضر اساتید

     هر و کر در محضر اساتید

    اول سلام از قدیم گفتند از این ستون به اون ستون فرجه... حالا چه ربطی داره نمیدونم حتما منظورم اینه که هر لحظه ممکنه چیزی پیش بیاد که حدس نمی زنیم 1:غروب با مامانم صحبت میکردم میگه:چرا احوالی از خواهرت نمی پرسی اونم چند وقتی میشه به سبک گذشته من زندگی مستقلش رو شروع کرده گفتم:تماس میگیرم جواب نمیده و...با خواهرجان تماس گرفتم سرد برخورد کرد... که چی؟ چون چند تا کار داشت که من می تونستم بهش کمک کنم اما وقت نداشتم منم دوباره با مامی تماس گرفتم و کلی غرغر و بعد یه چندتا اشک تمساح..(خواهرم 4سالی ازم کوچیک تره رابطمون یا خوب خوبه یا خرابه خراب همش از طرف اونه بگی نگی درد لاعلاج دمدمه مزاجی داره,بعد از اینکه اعصابه منو بهم ریخته به فاصله یه ربع بعد تماس گرفته آمار فلان کسک رو تو سفارت اسپانیا از من میگیره(جلاالخالق)) 2:شاهوی عزیزتر ازجانم کلی نازم رو کشیده که ناراحت نباش و اصرار که بریم یه لباسی,چیزی خرید کن..واااا این مردا غیرقابل پیش بینی اند یعنی چی؟گفتم:مرسی عمرم ..خلاصه راضیم کرده بیرون شام بخوریم؛ باشه میریم دستش درد نکنه. اما نمیدونم چه کسی گفته هر کس میتونه یه فست فود راه بندازه با این غذاهای اختراعیشون.. غذا اه اه اه با شاهوبه به به 3:خسته بودم شوهری لباسهام رو از تنم کند یه دسر خوشمزه خوردیم. بعد یهو هوس کردم زنگ بزنم(مهندس)از دوستای قدیمی وبا حال خودم پنجاه و خرده ای سن داره ولی آخر خوش گذرونیه؛ شاهو یه جلسه اونو دیده و کلی خوشش اومده بود و قراره احتمالا با هم بیزنس هایی هم بکنند.. مهندس که احتمالا از این به بعد میبینید که درموردش چیزایی می نویسم بسیار جنتلمن,پولدار,باحال,اهل لهو و لعب و.....و همیشه مهمونی داره یهو یه احوالپرسی کوچیک باعث شد که بگه:اگه حال دارید بیاییداینجا دورهم باشیم,چندتا از دوستان هم هستند غزل:شوهر جونم می بینی که من چقدر خسته روحی ام و واقعا نیاز به همچین برنامه ای دارم شاهو:آخه الان دیر وقته غزل: نه تازه ساعت 22:15 شاهو:خب پس بجنب آماده شو منم دوش,میکاپ مختصر,(زیاد درگیر اینکه اینجوری برم نرم نیستم خداییش همیشه هم عالی میشه) ساعت23:15اونجا بودیم از هفت خان رستم باید بگذری که وارد واحدش بشی به به به  آقای"ن" جون هم بود از دوستای خوبم از گوینده های رادیو تلویزیون با اون صدای جذابش,که به شاهو معرفیش کردم  بازم آقای"ن" از هنرپیشه های سر شناس سینما تلویزیون از دوستان خیلی خوبم که ارادتمندشون هستیم خود مهندس جان, دوست عزیزو جوان آقای "ا" "ا" بچه خوبیه خانم"م" از گویندگان و دوبلرهای عزیز رادیو و تلویزیون خانم"س" از عوامل موفق سینمایی آقای"م"از دوستان کافی شاپ و باشگاه دار سر شناس امشب محفل بیشتر هنری ...

  • رمان افسونگر9

    در اتاق باز شد و دنیل فریاد زد:- پس چی شد این شربت؟کرولاین لیوان رو به دست دنیل داد و گفت:- آقا سریع آماده اش کردم ...دنیل لیوان رو از دستش کشید بیرون . کمک کرد من صاف بشینم و بعد لیوان رو گرفت جلوی دهنم. ناچاراً چند جرعه خوردم و شیرینی زیادش کمک کرد نیروی تحلیل رفته رو دوباره به دست بیارم ... دستمو اوردم بالا و دستشو پس زدم، لیوان رو کنار برد و گفت:- خوبی؟- خوبم ... بغضم ترکید و گفتم:- دنی!لیوان رو گذاشت روی میز رو به کرولاین گفت:- برو بیرون ...کرولاین بیچاره سریع از اتاق رفت بیرون و در رو بست ... دنیل چرخید به سمتم، سرمو کشید توی بغلش پیشونیمو بوسید و گفت:- جان دنیل؟- من می ترسم! اون منو می کشه! - اون هیچ غلطی نمی متونه بکنه! چون من کنارت هستم ... نمی ذارم رنگتو ببینه!- ولی اون پیدام می کنه! اون برای آزاد کردن فردریک هر کاری می کنه ... چرا ...چرا اینقدر زود آزاد شده؟ مگه نباید شش ماه دیگه ...دیگه نتونستم ادامه بدم ... دنیل صورتمو از سینه اش جدا کرد ... با کف دستش اشکامو پاک کرد و گفت:- خودم هم هنوز نمی دونم! اما مسلما یه نفر کاراشو سری کرده و اونو کشیده بیرون ... همینجوری خود به خودی نمی شه ... شاید کسی دیه اش رو داده!- دیه رو که باید بدن به ما! - اول به حساب دولت ریخته می شه و دولت به ما تحویل می ده ... باید صبر کنم ببینم چه خبر می شه!- اگه منو بکشه چی؟انگشت اشاره اش رو کشید روی لبم و گفت:- هیسسس! هیچ وقت اینو نگو ... نمی ذارم یه تار از موهات کم بشه ... تو مال منی ... تو عروسک ناز منی! دست هیچ کس بهت نمی رسه! فهمیدی؟یه آرامش خاطر خاصی بهم دست داد ... تکیه ام رو دادم به سینه ستبر دنیل و چشمامو بستم ... همه امیدم بعد از دعاهای مامان و خدا به دنیل بود ... دنیل تکیه گاهم شده بود ... توی این چند ماه چقدر آرامش داشتم ... به غیر از مواقعی که دوروثی می یومد اینجا و من یادم می رفت حکمم تو این خونه چیه بقیه وقت ها خوب و خوش بودم. دنیل هنوز دوروثی رو داشت و من نمی دونستم اون همه عشقی که به من داره رو چطور باید توصیف کنم؟ یعنی منو فقط برای این می خواست که کنارش باشم؟ اما همسرش دوروثی می شد؟ این فکر ها منو از پا در می آوردن! حالا هم که لئونارد شد قوز بالا قوز ...***با ترس نگاهی به این طرف و اون طرف انداختم و گفتم:- جیمز ... نمی شه توی ماشین باشیم ...جیمز از همه جا بیخبر خندید و گفت:- معلومه که نه عزیزم! تو رو آوردم توی بهترین رستوران شهر ... مگه می شه پیاده نشی؟چطور باید حالی جیمز می کردم که من از سایه بابام هم وحشت دارم؟! خدایا خودم رو به خودت می سپارم ... ناچاراً پیاده شدم ، جیمز خواست دستم رو بگیره که اجازه ندادم و گفتم:- خودم میام !با تعجب نگام کرد، حق داشت تعجب کنه، هیچ وقت منو اینطوری ...

  • جاذبه های گردشگری محلات

    جاذبه های گردشگری محلات

    محلات شهر گلها شهرستان محلات دارای ۲ شهر، یک بخش مرکزی و ۲ دهستان به نام‌های دهستان باقرآباد (با ۴۸ آبادی و ۱۵۰۰ خانوار) و دهستان خورهه (با ۱۳ آبادی و ۹۹۲ خانوار) و در مجموع دارای ۶۱ آبادی (در سال ۱۳۷۰) بوده‌ است. یکی از مناطق دیدنی که در نزدیکی شهر محلات واقع شده آبگرم محلات است.         شهر مَحَلّات یکی از خوش آب و هواترین شهرهای ایران است. این شهر در جنوب باختری تهران و در فاصله ۲۶۲ کیلومتری آن قرار داشته و یکی از شهرستان‌های استان مرکزی محسوب می‌شود که در جنوب شرقی آن واقع گردیده‌ است. شهر محلات که به «شهر گل‌ها» نیز شهرت یافته از طرف شمال به قم و آشتیان، از طرف جنوب به اصفهان و گلپایگان، از طرف غرب به خمین و اراک و از طرف شرق به دلیجان محدود می‌باشد.  آبگرم محلات     در میان دیدنی‌های استان مرکزی چشمه آبگرم محلات از شهرتی دیرینه برخوردار است و سالانه گردشگران زیادی را به ویژه در ایام تعطیل و نوروز باستانی رهسپار این شهر می کند.     چشمه آبگرم جوشان محلات با خاصیت درمانی و تفریحی محور اصلی گردشگری در این شهرستان و استان است که می تواند حلقه اتصال چرخه گردشگری، جاذبه های طبیعی و تاریخی و مذهبی این شهرستان باشد.     با توجه به سابقه طولانی این چشمه در میان مردم و علاقمندان، درکتابهای تاریخی به خواص درمانی این چشمه اشاره شده است.     این چشمه در فاصله 15 کیلومتری شمال شرق محلات در کنار ارتفاعات بلند منطقه قرار دارد و مسافران زیادی به امید بهبودی و رفع بیماری به این چشمه روی می‌آورند.      ترکیبات آب این چشمه شامل سولفات کلسیک و از دسته آبهای هیپرترمال است و در درمان بیماری های نقرس و بیماری های کبدی، صفراوی، کلیوی و دستگاه گوارش موثر است.     طرح توسعه آبگرم محلات به تصویب رسیده است و قرار است تله کابین، چشمه و پارک سرچشمه، احداث راهرو برای استفاده بهتر از این آب در فصل سرما، غارها و نواحی ییلاقی است که در صورت تحقق می تواند قطب توانمندی در زمینه گردشگری در استان سامان دهی شود. رصد خانه محلات: شهر محلات یک رصدخانه دارای تلسکوپ در مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی دارد. پیست سوارکاری محلات: شهر محلات دارای یکی از بزرگترین پیست‌های اسب سواری استان مرکزی است. آثار باستانی و گردشگری محلات: ۱-پارک زیبای سرچشمه محلات واقع در شمال شهر محلات     سرچشمه محلات از چشمه‌های پر آب طبیعی استان مرکزی است که در شمال این شهر و در دامنه رشته کوه هفتاد قله قرار داد، این سرچشمه در بلندترین نقطه شهری محلات قرار گرفته و مکانی بسیار مناسب و خوش آب و هوایی را برای گردشگران داخلی و خارجی فراهم آورده است. این ...

  • تحلیل فیلم اطلس ابری- Cloud Atlas

    بسم الله الرحمن الرحیمابرهای تردید بر سر باورهای بشرینویسنده: محمود بلالیبرادران واچوفسکی ( و به تازگی خواهر و بردار!) را باید جزو باهوش ترین کارگردان های عصر حاضر سینما به حساب آورد. آن ها به خوبی با مدیوم سینما آشنایی دارند و خوب می دانند که چگونه مفاهیم مورد نظر خود را در غالب زیباترین صحنه های سینمایی قرار داده و علاوه بر سرگرم کردن مخاطب و جذب او، ایدئولوژی های خود را نیز به آن ها تلقین کنند. تایید این موضوع را می توان در سه گانه متریکس آن ها به وضوح مشاهده کرد؛ سه گانه ای خوش ساخت، جذاب و بسیار ایدئولوژیک. بر اساس همین الگوی موفق، یکبار دیگر واچوفسکی ها دست به کار شده اند و اثری قابل توجه، بسیار خوش ساخت و البته سراسر ایدئولوژیک ارایه کرده اند. فیلم Cloud Atlas جدیدترین فیلم واچوفسکی ها ( و البته تام تیکور- کارگردان و نویسنده اثر قابل توجهی چون Run Lola Run)، اقتباسی و زیبا و در عین حال پیچیده از رمان دیوید میچل است. فیلم به شکلی بی رحمانه مخاطب خود را در چالشی برای درک مضمون روایی خود قرار می دهد و با پراکندگی روایت، سعی دارد ادراک مخاطب را دچار تنش نماید. شاید در نگاه اول داستان فیلم بسیار گنگ و پیچیده به نظر برسد، اما با کمی دقت و کنار هم قرار دادن قطعات پازل گونه سکانس ها، می توان روایت اصلی فیلم را دریافت.  فیلم روایتگر 6 داستان، در 6 دوره زمانی مختلف است که علاوه بر استقلال روایی، هر یک از این داستان ها با خط ظریفی به یکدیگر مرتبط شده اند.  برای درک صحیح ماجرای اصلی فیلم و همچنین نحوه ارتباط داستان ها با یکدیگر، لازم است تا ابتدا هر داستان به صورت مستقل روایت شده و سپس ارتباط ها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند.اولین داستان: سال 1849فیلم با روایت ماجرایی مربوط به سال 1849 میلادی آغاز می شود. "آدام اولینگ"، برای عقد و امضای قراردادی عازم سفری دریایی در اقیانوس آرام می‌شود. "هاسکل مور"-پدر همسر آدام- او را به نیابت از خود برای عقد این قرارداد به دیدار کشیش "هوراکس" فرستاده است. هاسکل مور از جمله شخصیت‌هایی است که با قانون منع برده داری مبارزه می کند و اعتقاد دارد که برده داری امری مقدس است و قانون آن قابل تغییر نیست. کشیش هوراکس درمورد هاسکل و عقاید او دیدگاه عجیبی دارد و صحبت های او درمورد حمایت از برده داری را اینطور مطرح می کند:"هاسکل مور مرد بزرگيه. زندگي نسل‌هاي آينده، به آدم‌هايي مثل اون وابسته است. آدم‌هايي که مي تونن حقايق رو بگن. وقتي که براي اولين بار با نوشته‌هاي هاسکل مور مواجه شدم، روشن بينيش چنان تحت تاثير قرارم داد که انگار به او وحي الهي شده."درواقع صحبت های هوراکس به عنوان یک کشیش و نماینده ...

  • سفرنامه مالزی

     مالزی           Malaysia  دومین سفر،تابستان ۱۳۸۶ برابر با چهارم سپتامبر 2007                                                                                                               1-پرچم ملی مالزی  مالزی سرزمینی است بسیار زیبا با جنگلهای انبوه استوایی و به عبارتی جنگلهای بارانی Rain forests و همچنین انبوهی از درختان روغن نخل Palm Oil   که مهمترین صادراتش را تشکیل می دهد و در جای جای این کشور هم کشت می شود . بخاطر باران فراوان و شدید ،کشوری تر و تمیز و همیشه سبز می باشد هرجایی را که نگاه میکنی گل و گیاه و درخت می بینی حتی بر روی تیر های چراغ برق و پشت بام ها و ..... مردم مالزی معمولا  آدم هایی با لباس های رنگارنگ و شاد  می باشند و با توریستها رفتاری محترمانه و مودبانه دارند و همین عامل باضافه طبیعت بسیار زیبا و آزادی اجتماعی و مذهبی باعث جذب توریست های  بسیار زیاد این کشور می باشد .در ضمن چون نزدیک خط استوا قرار دارد (حدود 5/1 درجه  از آن فاصله دارد ) کشوری یک فصل می باشد  مرطوب و باران بسیار فراوان. شما در آنجا میتوانید از انواع میوه های خوش رنگ ، خوشمزه و بسیار لذیذ استوایی و البته با قیمت بسیار مناسب تهیه نمایید ، اگر هم قصد جنگل نوردی دارید میتوانید همه آنها را مجانا و به وفور بالاخص موزهای جنگلی کوچک و خوشمزه را استفاده نمایید.                                                 ۲- نمونه ای از چند نوع میوه استوایی   جمعیت کشور مالزی  از سه نژاد مالایی ، چینی و هندی تشکیل شده اند . که مالایی ها بیشترشان مسلمان و چینی ها بودایی و هندی ها هندو می باشند . به خاطر آزادی مذهب در انجا همگی دوستانه کنار هم زندگی می کنند .مردم مالزی انسانهایی خونگرم، مهربان، میهمان نواز، شاد و آرام اند. مالزی دارای 13 ایالت به اضافه یک ایالت مرکزی دولت فدرال می باشد که هر ایالت پادشاه و پرچم اختصاصی خودش را دارند و همانطوری که مشاهده می aشود پرچم ملی مالزی از 7 خط سفید و 7 خط قرمز افقی تشکیل شده است که نشانگر تعداد ایالت های چهارده گانه آن می باشند.                                                                                                    3- نژاد هندی - چینی   واحد پول آن رینگت میباشد که یک سوم دلار ارزش دارد که تقریبا ۲۸۵ تومان است  . شهر کوالالامپور پایتخت مالزی دراصل پایتخت اقتصادی آن است که به خاطر برج های دوقلو پتروناس ( پتروناس شرکت عظیم نفتی مالزی است ) شهرت جهانی دارد و بلندترین برج دوقلوی دنیاست. این شهر نیز مانند همه مراکز توریستی جهان دارای امکانات بسیار وسیع برای ارضای سلیقه های مختلف توریستی است . اگر کسی خیلی سفر نکرده باشد حتما چیزهای زیادی برای دیدن ...