فاصله بانه تا مراغه

  • مشهد به تبريز 1515 كيلومتر، مسير دوم1530 كيلومتر

    مشهد به تبريز 1515 كيلومتر، مسير دوم1530 كيلومتر

    مسیر پیشنهادی اول:مشهد مقدس به تبريز ۱۵۱۵ كيلومتر مسير يابي:مشهدمقدس، ملك آباد،نيشابور، سبزوار، داورزن، ميامي، شاهرود،د امغان، سمنان، گرمسار، ايوانكي،تهران(پل افسريه ) ،ميدان اول شهر كرج ،هشتگرد، آبيك،قزوين،تاكستان،ابهر،زنجان، بستان آباد، تبريز . مشهد به ملك آباد: از عوارضي پليس راه مشهد تاايستگاه عوارضي ملك آباد37 كيلومتر است( آزاد راه باغچه)و فاصله ملك آباد تا شهر تبريز ۱۴۷۸كيلومتر است .( جاده بصورت آزاد راه) ملك آباد به نيشابور: از عوارض ملك آباد تاميدان اول نيشابور ( ميدان باغرود)83 كيلومتر است.كه در نتيجه فاصله نيشابور تا شهر مقدس مشهد 120 كيلومتر است. و فاصله نيشابور تا شهر تبريز ۱۳۹۵كيلومتر است.( جاده بصورت بزرگراه) نيشابور به سبزوار: از ميدان اول نيشابور ( ميدان باغرود) تا اول كمر بندي سبزوار( بلوار امام رضا(ع))110 كيلومتر است كه در نتيجه فاصله سبزوار تا مشهد مقدس230 كيلومتر است . و فاصله سبزوار تا شهر تبريز ۱۲۸۵كيلومتراست.( جاده بصورت بزرگراه) سبزوار به داورزن: از اول كمر بندي سبزوار تا شهر داورزن76 كيلومتراست كه در نتيجه فاصله داورزن تا مشهد مقدس 306 كيلومتر است و فاصله داورزن تا تبريز۱۲۰۹كيلومتر است .( جاده بصورت بزرگراه) داورزن به ميامي: از داورزن تا ميامي 116 كيلومتر است كه در نتيجه فاصله ميامي تا مشهد مقدس 422 كيلومتر است و فاصله ميامي تا تبريز ۱۰۹۳كيلومتر است .( جاده بصورت بزرگراه) ميامي به شاهرود: از ميامي تا ميانه كمر بندي شاهرود 61 كيلومتراست كه در نتيجه فاصله شاهرود تا مشهد مقدس 483 كيلومتراست و فاصله شاهرود تا تبريز ۱۰۳۲كيلومتر است .( جاده بصورت بزرگراه) شاهرود به دامغان: از ميانه كمر بندي شاهرودتا اول كمر بندي دامغان 66 كيلومتراست كه در نتيجه فاصله دامغان تامشهد مقدس 549كيلومتر است و فاصله دامغان تا تبريز ۹۶۶كيلومتراست .( جاده بصورت بزرگراه) دامغان به سمنان : از اول كمربندي دامغان تا اول كمر بندي سمنان 112 كيلومتر است كه در نتيجه فاصله سمنان تا مشهد مقدس 661 كيلومتر است و فاصله سمنان تا تبريز ۸۵۴ كيلومتراست .( جاده بصورت بزرگراه) سمنان به گرمسار: از اول كمر بندي سمنان تا گرمسار 11۹ كيلومتر كه در نتيجه فاصله گرمسار تا مشهد مقدس 7۸۰ كيلومتر است و فاصله گرمسار تا تبريز ۷۳۵ كيلومتر است .( جاده بصورت بزرگراه) گرمسار به ايوانكي: از گرمسار تا ايوانكي ۳۴ كيلومتر است كه در نتيجه فاصله ايوانكي تا مشهد مقدس۸۱۴ كيلومتر است و فاصله ايوانكي تا تبريز ۷۰۱ كيلومتر است .( جاده بصورت بزرگراه) ايوانكي به تهران :  از ايوانكي تا تهران۶۶كيلومتر است كه در نتيجه فاصله تهران(پل افسريه) تا مشهد مقدس ۸۸۰ كيلومتر است ...



  • شهرستان بانه:

    شهرستان بانه:

      امراي بانه:از امراي مشهور بانه « ميرزا بيگ بن مير محمد » وپسر او« بوداق بيگ » بودند، كه پس از كشمكش با برادرانش به شاه طهماسب اول پناهنده شد ودر قزوين در گذشت. پس از مرگ او شاه طهماسب امارت بانه را به برادر اوسليمان بيگ سپرد. سليمان بيگ مردي پارسا ووارسته بود. از حكومت بانه استعفا كرده ودختر خود را به عقد نكاح برادر زاده اش« بدر بيگ » درآورد ودو بار به زيارت حج توفيق يافت. سليمان بيگ امارت بانه را به بدر بيگ واگذار نموده ودر مدينه منوره سكونت اختيار نمود. وفاتش در مدينه اتفاق افتاد. درباره آرامگاه سليمان بيگ بعضي ها معتقد ند كه يكي از دندانهايش جهت تبرك در بانه مدفون است. آرامگاهش در تپه اي واقع در غرب شهر بانه به نام خودش، زيارتگاه مردم مي باشد. در۱۰۱۸ يا۱۰۱۹ شاه عباس اول بانه را كه آن موقع از توابع مراغه بود به اسكندر سلطان از امراي كرد تفويض كرد. ولي پس از مدتي ، كردان مكري شورش كردند ودر۱۰۲۱ شاه عباس اول قزل باشهارا به فرماندهي سارو سلطان بيگدلي براي خواباندن شورش كردهاي بانه وفتح قلعه اسكندر كه از شاه عباس روي برگردانده بود، فرستاد. او نزديك به هفتصد تن از آنان را كشت و قلعه را فتح كرد. به قولي ديگر سارو سلطان « حسن قلعه سي » از توابع بانه را كه كردها در آن اجتماع كرده بودند ، همراه با شش قلعه ديگرمتصرف شد و شورشيان كرد را شكست داد و مير اسكندر نيز فرار كرد. ظاهراً پس از سقوط صفويه در۱۱۴۵نادر شاه به منظور بيرون راندن نيروهاي عثماني از مغرب ايران وارد بانه شد. نادر شاه پس از بيرون كردن عثماني ها، دستور داد در بانه هر روز به وقت غروب آفتاب نقاره بزنند. در جنگ بين عثمانيها محمود پاشا پس از شكست از سليمان بيگ به ايران آمد و وارد بانه شد وعشاير كرد را بر او شوراند. در۱۳۲۶ قشون عثماني وارد بانه ودر قلعه حكومتي ساكن شد وآنرا قشله ناميدند. در جنگ جهاني اول، قشون عثماني اهالي بانه را براي دفاع از خلافت عثماني بر ضد روسها بر انگيختند. اما از آنها شكست خوردند وبه دنبال آن روسها شهر بانه را تسخير كردند وآنرا آتش زدند. در۱۳۳۳ نيروهاي عثماني به فرماندهي ابراهيم بتليسي وارد شهر بانه شدند و محمد خان حاكم آنجا را اعدام كردند. در۱۳۲۰ ش، در جنگ جهاني دوم، ارتش سرخ وارد بانه شد وپس از مدتي آنجا را تخليه كرد. شيوع بيماري طاعون در بانه:گفته مي شود كه هر چند سال يكبار در بانه بيماري طاعون بسياري را به كام مرگ مي كشانيد، منطقه كردستان از جمله بانه كه كانون بيماري مذكور بود گاهگاهي بواسطه بيماري طاعون خالي از سكنه مي شد ودرنتيجه شهر ودهات به ويرانه اي تبد يل مي شد ومردم از ترس ابتلا به بيماري در محل جديدي شهر را بنا مي نهادند ...

  • شهر بانه کجاست؟

    شهر بانه کجاست؟

    سایت بانه بازار  ( کلیک کنید) بانه نام شهری است دراستان کردستان واقع در مرز غربی ایران که در فاصله ی 270 کیلومتری شمال غربی سنندج قرار گرفته ‌است و با شهرستانهای مریوان ، سردشت ، سقز و کردستان عراق هم مرز استجغرافیای بانه      شهرستان بانه . در مغرب استان کردستان قرار دارد. از شمال و قسمتی از مغرب به آذربایجان غربی (شهرستانهای بوکان و سردشت )، قسمتی از مغرب و جنوب به خاک عراق (پیشرفتگی شیلر) و از مشرق به شهرستان سقز محدود است . ناحیه ای کوهستانی است با جنگلهای تُنُکْ، که در قسمت علیای رشته کوه زاگرس قرار دارد. ارتفاعات مهمّ آن عبارت اند از: کوه کاکُرْ با مراتع فراوان (مرتفعترین قله 052 ، 2 متر) ؛ کوه سوورکیو (بلندترین قله 229 ، 2 متر) و قلة کوتهِ رَشْ در دهستان نَنُور (به ارتفاع 842 ، 2 متر). در کوههای جنگلی آن درختان مازو، بلوط ، زالزالک ، گلابی وحشی ، بادام کوهی و گردو یافت می شود.      رودهای این شهرستان از ریزابه های زاب کوچک (زاب صغیر)اند و مهمترین آنها عبارت اند از: رود چومان که از به هم پیوستن دو رود (دو سرشاخة بزرگ ) نیروان و تاژه بان (تاژبان ) تشکیل می شود؛ رود شُوی که از دهستان شوی و از ده کیلومتری مغرب شهر بانه می گذرد و آثار بند قدیمی بر روی آن دیده می شود؛ رود بانه که از کوه خان در حد فاصل سقز و بانه ، در حدود پانزده کیلومتری شمال شهر بانه ، سرچشمه می گیرد و با جهت شمالی ـ جنوبی از شهر بانه می گذرد و سرانجام به چومان می ریزد؛ رود نمشیر که در دهستان نمشیر جریان دارد، قسمتی از رود زاب کوچک است که پس از گذشتن از بانه وارد عراق می شود و در بخشی از مسیر خود، حد طبیعی بانه و سردشت را تشکیل می دهد.      شهرستان بانه چشمه سارهای فراوان دارد که مهمترین آنها کانی ناو، آب احمدآباد، آب شاجو وکانی گُویْز است . این شهرستان دو رشته قنات ، 113 چشمه و 126 چاه نیمه عمیق دارد. سد مخزنی بانه با ظرفیت 4 میلیون متر مكعب در پنج کیلومتری شمال شرقی شهر بانه بر روی رود بانه ، به منظور آبگیری و انتقال آب به شهرجهت جبران كمبود آب در فصل خشك مورد بهره برداری قرار گرفته است. محصولات عمدة شهرستان بانه گندم ، جو و نخود است و توتونکاری محدودی نیز در آن انجام می گیرد. از درختان میوه ، سیب و گلابی در آنجا کاشته می شود. در دوره ناصرالدین شاه ، شکار کبک در مناطق روستایی بانه با مراسم خاصی صورت می گرفت (وقایع نگار کردستانی ، ص 47ـ 48). معادن مرمریت در حدود هفت ـ هشت کیلومتری جنوب شرقی شهر بانه در جادة بانه ـ مریوان ، در شش کیلومتری و همچنین حدود هفت و نیم ـ هشت کیلومتری شمال شرقی شهر بانه ، در جادة بانه ـ سقز استخراج می شود. جادة شهر بانه به شهر سقز در دهستان ...

  • شهرستان بانه

    شهرستان بانه

    پیش از اسلام طایفه‌ای زرتشتی به نام قه‌قو بر بانه حاكم بودند كه در حمله اعراب و بعداز آن، اختیار دینی‌ها حكومت آن را به دست گرفتند. تا اواسط سده سیزدهم هجری نام اصلی شهر بانه به‌روژه (آفتابگیر) بود و قباله هایی نیز وجود دارد كه در همه آنها مركز بانه قصبه به‌روژه نامیده شده است. این شهر یك بار در قبل از جنگ جهانی اول و بار دیگر در جنگ جهانی دوم دچار آتش‌سوزی شدیدی شد. اكنون گورستان شمال شرقی شهر را بانه كهنه یا كهنه بانه می‌نامند. علت تغییر نام و جابجا شدن محل شهر به واسطه شیوع بیماری‌های وبا و طاعون بود كه هر چند سال یك بار شایع می‌شد و چون بازماندگان، محل اولیه را آلوده می‌پنداشتند، مجدداً در جای دیگری به ایجاد شهر و ده می‌پرداختند.آتش‌سوزی و جنگ‌های قبیله‌ای یكی دیگر از عوامل جابجا شدن محل شهر بود. در بانه آبادی‌هایی به نام‌های نیزه دوكهنه، به روژه كهنه، سیاومه كهنه، آرمرده كهنه، توده كهنه و غیره هم شنیده می‌شود، ولی آبادی‌هایی نیز با همان نام‌ها بدون كلمه كهنه وجود دارد.نام بانه را از كلمه كردی Bon به معنی پشت بام و متأثر از ارتفاعات و نحوه استقرار و موقعیت شهر بانه می‌دانند. ارتفاع هزارو پانصد و بیست و پنج متری شهر از سطح دریا و چشم‌انداز ارتفاعات اطراف آن موجب گردیده است كه مردم برای رسیدن به شهر مسیر زیادی را به طرف سربالایی طی كنند. نام بانه را به معنی خانه (منظور اقامتگاه و آبادی و مسكن است) و اردو (منظور اردوگاه سربازان است) و پادگان (شهر دو قلعه بزرگ داشته) نیز تفسیر كرده‌اند وجه تسمیه بانه:وجه تسمیه بانه به معنی محل مرتفع است وصورت املائی آن بان است، های غیر ملفوظ زائد بجای علامت فتحه می باشد كه در دستور زبان كردی استعمال می شود وبه حروف ساكن آخر كلمات حركت می دهد. تسمیه های دیگری هم دارد كه اخیراَ نویسندگان وصاحب نظران كرد بدان استناد كرده اند، مانند بانه مر كه اغنام واحشام را در ماه دوم بهار به قصد چرا به مراتع وارتفاعات می بردند ویا بانه مازو كه چون پانزدهم مرداد فرا می رسد گروه هائی متشكل از زنان ومردان ونیز دختران وپسران برای چند روز آبادیهای خود را ترك می گویند ودسته جمعی چند شبانه روز بدون مراجعه به خانه به چیدن مازو می پردازند. تاریخچه بانه:از تاریخ دوره پیش از اسلام بانه اطلاعات چندانی در دست نیست وبا توجه به اینكه در این منطقه كاوشها وحفاری های باستان شناسی انجام نگرفته، تاریخ منطقه در تاریكی قرار گرفته ونا معلوم است وهمه آثار گذشتگان وآنچه در دل زمین نهفته، ناشناخته و بكر باقی مانده است. تاریخ سلیمانیه می گوید : « هیراكلیوس امپراطور روم به هنگام جنگ با ایران شهر ...

  • مـــعــرفــی شــهــرســتــان بـــانــــه

    مـــعــرفــی شــهــرســتــان بـــانــــه

    جــــغرافــیـــای بـــانــــه شهرستان بانه . در مغرب استان کردستان قرار دارد. از شمال و قسمتی از مغرب به آذربایجان غربی (شهرستانهای بوکان و سردشت )، قسمتی از مغرب و جنوب به خاک عراق (پیشرفتگی شیلر) و از مشرق به شهرستان سقز محدود است . ناحیه ای کوهستانی است با جنگلهای تُنُکْ، که در قسمت علیای رشته کوه زاگرس قرار دارد. ارتفاعات مهمّ آن عبارت اند از: کوه کاکُرْ با مراتع فراوان (مرتفعترین قله 052 ، 2 متر)؛ کوه سوورکیو (بلندترین قله 229 ، 2 متر) و قلة کوتهِ رَشْ در دهستان نَنُور (به ارتفاع 842 ، 2 متر). در کوههای جنگلی آن درختان مازو، بلوط ، زالزالک ، گلابی وحشی ، بادام کوهی و گردو یافت می شود. رودهای این شهرستان از ریزابه های زاب کوچک (زاب صغیر)اند و مهمترین آنها عبارت اند از: رود چومان که از به هم پیوستن دو رود (دو سرشاخة بزرگ ) نیروان و تاژه بان (تاژبان ) تشکیل می شود؛ رود شُوی که از دهستان شوی و از ده کیلومتری مغرب شهر بانه می گذرد و آثار بند قدیمی بر روی آن دیده می شود؛ رود بانه که از کوه خان در حد فاصل سقز و بانه ، در حدود پانزده کیلومتری شمال شهر بانه ، سرچشمه می گیرد و با جهت شمالی ـ جنوبی از شهر بانه می گذرد و سرانجام به چومان می ریزد؛ رود نمشیر که در دهستان نمشیر جریان دارد، قسمتی از رود زاب کوچک است که پس از گذشتن از بانه وارد عراق می شود و در بخشی از مسیر خود، حد طبیعی بانه و سردشت را تشکیل می دهد. شهرستان بانه چشمه سارهای فراوان دارد که مهمترین آنها کانی ناو، آب احمدآباد، آب شاجو وکانی گُویْز است . این شهرستان دو رشته قنات ، 113 چشمه و 126 چاه نیمه عمیق دارد. سد مخزنی بانه با ظرفیت 4 میلیون متر مكعب در پنج کیلومتری شمال شرقی شهر بانه بر روی رود بانه ، به منظور آبگیری و انتقال آب به شهرجهت جبران كمبود آب در فصل خشك مورد بهره برداری قرار گرفته است. محصولات عمدة شهرستان بانه گندم ، جو و نخود است و توتونکاری محدودی نیز در آن انجام می گیرد. از درختان میوه ، سیب و گلابی در آنجا کاشته می شود. در دوره ناصرالدین شاه ، شکار کبک در مناطق روستایی بانه با مراسم خاصی صورت می گرفت (وقایع نگار کردستانی ، ص 47ـ 48). معادن مرمریت در حدود هفت ـ هشت کیلومتری جنوب شرقی شهر بانه در جادة بانه ـ مریوان ، در شش کیلومتری و همچنین حدود هفت و نیم ـ هشت کیلومتری شمال شرقی شهر بانه ، در جادة بانه ـ سقز استخراج می شود. جادة شهر بانه به شهر سقز در دهستان سبدلو از گردنة خان (در ارتفاع 916 ، 2 متری ) می گذرد.از آثار باستانی آن می توان از سنگ قبرهای نقاشی شده در گورستان نمشیر، و خمره هایی حاوی استخوان انسان و مُهره هایی نام برد که در دهستان پشت ...

  • تاریخ بانه

    تاریخ بانه

    قسمتی از تاریخچه ی شهر بانه پیش از اسلام طایفه‌ای زرتشتی به نام قه‌قو بر بانه حاکم بودند که در حمله اعراب و بعداز آن، اختیار دینی‌ها حکومت آن را به دست گرفتند. تا اواسط سده سیزدهم هجری نام اصلی شهر بانه به‌روژه (آفتابگیر) بود و قباله هایی نیز وجود دارد که در همه آنها مرکز بانه قصبه به‌روژه نامیده شده است. این شهر یک بار در قبل از جنگ جهانی اول و بار دیگر در جنگ جهانی دوم دچار آتش‌سوزی شدیدی شد. اکنون گورستان شمال شرقی شهر را بانه کهنه یا کهنه بانه می‌نامند. علت تغییر نام و جابجا شدن محل شهر به واسطه شیوع بیماری‌های وبا و طاعون بود که هر چند سال یک بار شایع می‌شد و چون بازماندگان، محل اولیه را آلوده می‌پنداشتند، مجدداً در جای دیگری به ایجاد شهر و ده می‌پرداختند.آتش‌سوزی و جنگ‌های قبیله‌ای یکی دیگر از عوامل جابجا شدن محل شهر بود. در بانه آبادی‌هایی به نام‌های نیزه دوکهنه، به روژه کهنه، سیاومه کهنه، آرمرده کهنه، توده کهنه و غیره هم شنیده می‌شود، ولی آبادی‌هایی نیز با همان نام‌ها بدون کلمه کهنه وجود دارد.نام بانه را از کلمه کردی Bon به معنی پشت بام و متأثر از ارتفاعات و نحوه استقرار و موقعیت شهر بانه می‌دانند. ارتفاع هزارو پانصد و بیست و پنج متری شهر از سطح دریا و چشم‌انداز ارتفاعات اطراف آن موجب گردیده است که مردم برای رسیدن به شهر مسیر زیادی را به طرف سربالایی طی کنند. نام بانه را به معنی خانه (منظور اقامتگاه و آبادی و مسکن است) و اردو (منظور اردوگاه سربازان است) و پادگان (شهر دو قلعه بزرگ داشته) نیز تفسیر کرده‌اند وجه تسمیه بانه:وجه تسمیه بانه به معنی محل مرتفع است وصورت املائی آن بان است، های غیر ملفوظ زائد بجای علامت فتحه می باشد که در دستور زبان کردی استعمال می شود وبه حروف ساکن آخر کلمات حرکت می دهد. تسمیه های دیگری هم دارد که اخیراَ نویسندگان وصاحب نظران کرد بدان استناد کرده اند، مانند بانه مر که اغنام واحشام را در ماه دوم بهار به قصد چرا به مراتع وارتفاعات می بردند ویا بانه مازو که چون پانزدهم مرداد فرا می رسد گروه هائی متشکل از زنان ومردان ونیز دختران وپسران برای چند روز آبادیهای خود را ترک می گویند ودسته جمعی چند شبانه روز بدون مراجعه به خانه به چیدن مازو می پردازند. تاریخچه بانه:از تاریخ دوره پیش از اسلام بانه اطلاعات چندانی در دست نیست وبا توجه به اینکه در این منطقه کاوشها وحفاری های باستان شناسی انجام نگرفته، تاریخ منطقه در تاریکی قرار گرفته ونا معلوم است وهمه آثار گذشتگان وآنچه در دل زمین نهفته، ناشناخته و بکر باقی مانده است. تاریخ سلیمانیه می گوید : « هیراکلیوس ...

  • سیستم برق رسانی ریل و قرقره( Cریل،C RAIL)در جرثقیل های سقفی و دروازه ای

    اجزاء وقطعات سیستم برق رسانی ریل و قرقره( Cریل،C RAIL)در جرثقیل ها: این سیستم برق رسانی در انوع جرثقیلهای سقفی و دروازه ای در سایز های مختلف و متناسب با تناژ جرثقیل ها بکار برده میشوند. به منظور جلو گیری از سایش،جنس ریل ها از دو نوع آلومینیوم آلیاژی و فولاد گالوانیزه ساخته می شوند.                                 قرقره کابل: جهت حمل وانتقال کابل در طول مسیر حرکت جرثقیل از قرقره  استفاده می شود که شامل ۴ عدد قرقره و کلمپ(گیرنده) کابل می باشد.                                              بست ریل به ریل: ریل ها به طول متعارف ۴ متر ساخته می شوند لذا به منظور اتصال آنها به یکدیگر لازم اس از ابزاری به نام بست ریل به ریل استفاده شود تا لبه ریل ها کاملا در یک خط قرار گیرند.                                              بست ریل به نبشی: ریل های سیستم برق رسانی جرثقیل ها به وسیله نبشی در فواصل ۲ متری به تیر حماله متصل می شوند.لذا به منظوراتصال ریل ها به نبشی از بست ریل به نبشی ساپورت استفاده می گردد.                                                بست ابتدا وانتها: برای جلوگیری از خروج قرقره ها از ابتدا و انتهای ریل بکار برده میشوند.                                              دستک راهنمای کابل: این دستک راهنما بر روی پل جرثقیل نصب شده و کار کشیدن کابل در مسیر حرکت جرثقیل و در راستای ریل را بر عهده دارد.                                شکل مونتاژ ریل های سیستم برق رسانی در جرثقیل ها:                   هنگام مونتاژ سیستم برق رسانی کابل وریل وقرقره در جرثقیل به نکات زیر توجه فرمایید: فاصله بين ساپورتها ( نگهدارنده ريل ) بستگي به طول سالن و وزن كابل دارد از اين جهت در طولهاي كمتر از ٢٠ متر فاصله ساپورتها ٢ متر و از ٢٠ تا ٥٠ مترفاصله ساپورتها 5/1 متر و از٥٠ متر به بالا، حداكثر  2/1 متر باشد. ممكن است هنگام حمل ونقل (ريل كابل )دچار ايراد شده باشد ، لذا بهتر است قبل ا ز نصب كليه ريلها بوسيله عبور دادن يك قرقره كنترل و سپس در صورت عدم وجود هر گونه ايرادي ، استفاده شود. نقاط اتصال بايستي بوسيله پيچهاي ريل به ريل كاملا در امتداد هم باشند لذا هنگام نصب بوسيله پيچهاي بست ريل به ريل بطور دقيق تنظيم شود. براي كاركرد بهتر در ريلهاي آلومينيومي قرقره ها را همراه با كمي گريس در داخل ريل قرار دهيد.