تحقیق در مورد برنج



سابقه کشت برنج در ایران
در ایران و در دوره سلسله هخامنشی در بخش های وسیعی از سرزمین های تحت سلطه خود که در آسیای مرکزی قرار داشت محصولات زراعی و باغی همچون برنج و میوه جات تولید می گردیده است . برنج از کشور هندوستان وارد ایران شده است و نام شلتوک از چلتوک هندی گرفته شده است و در لغت نامه دهخدا می خوانیم که کلمه برنج از زبان بومیان اریس اقتباس شده است که بعدها در زبان سانسکریت ( وربهی ) خوانده شده و سپس به ( وزیری ) تبدیل گشته اند . در زبان سمنانی برنج ( ورنج )می نامند و در لهجه گیلانی ، به آن ( بج ) می گویند. (شلتوک ) چلتوک برنج پوست نکنده از واژه جلتوک چمپا ( گونه ای از چمپای هندی به معنای گُل یاس ، در قیاس با عنبربو، نام گونه ای خوشبو از برنج های گیلان می باشد و شالی ، برنج پوست نکنده از شالی هندی و چلو از لغت چاول هندی به معنای پُلو می باشد. لغت ( پلو ) از لهجه گیلکی به نام (پلا ) یا ( برنج پخته ) اقتباس شده و سپس به صورت لغت ( پلو ) در زبان فارسی درآمده است که احتمالاً از زمان صفویه رواج یافته است . تاریخ کاشت و مصرف برنج در ایران و کشت آن به 2500 سال پیش باز می گردد و ترکان و یونانیان ، زراعت آن را از ایرانیان فرا گرفته اند ) ودر کل سابقه کاشت برنج در ایران را میتوان در سه بخش مورد بررسی قرارداد
بخش پیش از اسلام : (عمدة مطالب این بخش مبتنی بر پورداود، ص 36ـ65، و واتسن ، ص 15ـ19، است ). در ایران دورة هخامنشی (550 ـ330 ق م ) برنج کاشته می شده است . یونانیان روزگار اسکندر مَقدونی (حک : 336ـ323 ق م ) در ایران و درّة سِند با آن آشنا شدند و سپس آن را به دیگر اروپاییان باستان شناساندند. استرابون ، جغرافیانگار یونانی (63 ق م ؟ـ 24م ؟)، ظاهراًبه نقل از آریستو ـ بُلوُس ، یکی از همراهان اسکندردر لشکرکشی به ایران و خاور، می گوید که برنج در ناحیة باکتریا (بَلخ )، بابیلونیا (بابل )، سوزیا (شوش ) و (به گفتة خودِ استرابون ) در «سوریای سُفلی ' » (احتمالاً = درّة رود اُردن ) نیز می رویید ( رجوع کنید به واتسن ، ص 15). دیودُروسِ سیسیلی ، مورّخ یونانی دیگری ، معاصر استرابون ، از فراوانی برنج و خرما در بین النهرین و ناحیة شوش (=خوزستان کنونی ) یاد کرده است . پس از دورة هخامنشی ، سَرداری چینی ، به نام چانگ کی ین ، که پس از سیاحتی طولانی در بخشهایی از مشرق ایران قدیم و جایهای دیگر در روزگار اشکانیان در 126 ق م . به چین بازگشت ، از کاشت برنج در فَرغانه ، پارتیا (تقریباً = خراسان کنونی ) و، به روایت از دیگران ، در ناحیة کَلده خبر داده است . سیّاحان چینی دیگری برنجکاری را در ایران خاوری در دورة ساسانی ، در نواحی کاشغر و خُتن و تاشکند و جز اینها گزارش کرده اند. مع ذلک ، از شواهد موجود رویهمرفته چنین برمی آید که برنج در ایران باستان و بین النهرین و خاورمیانة پیش از اسلام از مواد خوراکی بنیادی اکثریت مردم نبوده است ، و برنجکاری در نواحی مذکور تا پس از ظهور و گسترش اسلام معمول نگردید. در کتاب مقدّس ایرانیان باستان ، اوستا ، و در عَهد عتیق یهود ذکری از برنج نرفته است ، ولی اشاراتی چند در تَلمودِ اورشلیمی نشان می دهد که برنج در فلسطین (احتمالاً در درّة رود اُردن ) در روزگاری میان سده های سوم و هشتم میلادی کاشته می شده است .
بخش دوره اسلامی: در قرون اول اسلام ، کشت برنج هر جا که در قلمرو اسلام آب کافی برای آبیاری شالیزار موجود و دَمای هوا مساعد بود، بتدریج رواج یافت ، هر چند که اهمیت کلّی برنج هرگز به قدر گندم یا حتی ارزن (جاورس ) نرسید (مگر در برخی از نواحی محدود مانند گیلان و مازندران که برنج در آنجا مادّة غذایی بنیادی بود.)

به یاری منابع تاریخی و جغرافیایی قدیم می توان حدود مناطقی را که برنج در آنها کاشته می شد معیّن کرد. در اقالیم شرقی قلمرو خلافت که در روزگار قدیم هم برنج کاشته می شد، در سده های اول دورة اسلامی کشت آن افزایش و گسترش یافت . جغرافیانگاران و مورّخانی ، بویژه از قرن چهارم به این سوی ، اشاراتی به برنج و برنجکاری در برخی از این اقالیم کرده اند، مثلاً (به تلخیص از پورداود، ص 46، 57 ـ 59، و به راهنمایی لسترنج ، فهرست موضوعی موادّ، ص 608): ابن حوقل : خوزستان ، طبرستان ، دیلمان ، گیلان ، مارآباد (در درّة هَریرود در مشرق هرات )، بلخ ، چاچ (از ولایات سیحون )؛ مؤلفِ حدود العالم : دیلمان ؛ اصطخری : عراق ، خوزستان ، مارآباد، بلخ ؛ مقدسی : خوزستان ، طبرستان ، مارآباد، بلخ ، چاچ ؛ ابن اسفندیار: طبرستان ؛ یاقوت حموی : اهواز، و غیره ؛ و حمد الله مستوفی : بشابور/ در خاور نزدیک ، به گفتة مقدسی ، برنج در امتداد رود اردن در منطقة بَیسان کاشته می شد و محصول آن نیاز اردن و فلسطین را تأمین می کرد. در چند مأخذ (ابن رُسته ، مارکو پولو و غیرهم ) اشارتی به برنج در یمن نیز رفته است . در مصر، گرچه امروزه برنج فقط در دلتای نیل کاشته می شود، در قدیم در جایهای بسیار دیگری هم کاشته می شده است ، مثلاً در فَیّوم ، که ، به گفتة ابن حوقل ، مهمترین محصول کشاورزی آنجا بوده ، و در واحه های جنوب مصر و در امتداد درّة نیل عُلیا. در مغرب ، که شاید آب کافی در بیشتر مناطق آن برای برنجکاری موجود نبود، کشت برنج را فقط در جنوب مراکش ذکر کرده اند. در صقلیه (جزیرة سیسیل ) برنجکاری احتمالاً مهم و رایج بود ولی فقط در یکی از مآخذ (ادریسی ) ذکر شده است . در اسپانیای اسلامی ، اشارات بسیاری به برنجکاری در آن اقلیم از قرن چهارم /دهم به بعد وجود دارد.در دورة مغول کشت برنج در مناطق شمالی ایران ، بویژه در گیلان ، ظاهراً توسعه و اهمیت بسیار حاصل کرده بوده ، زیرا در فهرست کالاهایی که رشیدالدین فضل الله * به مباشران خود در گیلان حواله داده است ، دویست خروار «الارز البیاض » (برنج سفید پاک کرده ) دیده می شود (به نقل کتابی ، ص 26). منابع مربوط به دورة ایلخانان ایران در سدة هفتم ، مؤید آن است که برنج در آذربایجان ، فارس ، ناحیة خزر و کهگیلویه ، عراق عجم و قومس کشت می شده است (پطروشفسکی ، ج 1، ص 427ـ431).

رشیدالدین فضل الله در آثار و احیاء بخشی دربارة «معرفت احوال برنج و کیفیت زراعت و عمارت و آنچه بدان تعلق دارد» نگاشته که دربارة شیوه های کشت برنج و ساختن «کندوج » و نگهداری خوشه و دانة برنج در برخی ولایات از جمله گیلان و مازندران است . او برنج گیلان را بهترین و برنج مازندران را پس از آن ذکر کرده است (ص 146ـ149).
بخش سوم دوران معاصر
در 1329 رابینو ولافون (1911، ص 38) اظهار داشته اند: «گرچه برنج گیلان از مازندران و استراباد بهتر است ، دو منطقة اخیرالذکر نیاز پایتخت و مرکز ایران را تأمین می کنند.» نیز ابوت (ص 23) و چرچیل (1878، ص 754) متذکر شده اند که در میانة قرن سیزدهم ، گیلان معمولاً از مازندران برنج وارد می کرد تا پاسخگوی نیازهای محلی خود باشد، زیرا زمینداران گیلان تا پیش از نابود شدن کرمهای ابریشم بر اثر بیماری در 1277، به پرورش کرم ابریشم راغبتر بودند. بعلاوه ، گیلان تا ابتدای قرن چهاردهم از سایر مناطق کشور دور افتاده بود و تنها با گشایش راه رشت ــ قزوین به فلات ایران متصل شد. حال آنکه به سبب وجود امکانات حمل و نقل از معبر آمل ، برنج تهران از مازندران تأمین می گردید (چرچیل ، 1894، ص 5( زراعت برنج مانند بسیاری از فعالیتهای دیگر در گیلان ، در جواب تقاضای بازار روسیه افزایش یافت . در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم ، برنج نامرغوب (چمپا، رسمی ) برای مصارف خوراکی و نیز تولید نشاسته برای آهارزدنِ پارچه های کتانی سبک به باکو صادر می شد (رابینو و لافون ، 1911، ص 16) و از 1291/ 1874 تا 1310/1892 صادرات به روسیه شش برابر گردید (چرچیل ، 1894، همانجا)، و در ثلث اول قرن چهاردهم در حدود سالی پنجاه هزار تن نوسان داشت و در 1334/1915 به حداکثر 000 ، 95 تن رسید (کیهان ، ج 3، ص 95ـ96). برنج از مراکز متعددی در گیلان مانند آستارا، حسن کیاده ، لنگرود، رودسر و بخصوص انزلی حمل می شد (رابینو، ص 16). در 1310 (رابینو ولافون ، 1911، ص 41) گیلان معادل 600 ، 899 ، 8 قران برنج به روسیه صادر کرد لیکن فقط 000 ، 589 قران به «داخل ایران » فرستاد، چون برنج داخله را به طور کلی مازندران تأمین می کرد. به دلیل مخارج گزاف و مشکلاتی که در حمل و نقل محمولات به داخل ایران بود، برنج در جنوب نیز کشت می گردید. تغییر چشمگیر در تولید برنج ایران از زمان جنگ جهانی دوم روی داد. در حال حاضر، برنج تقریباً در تمام استانهای ایران کاشته می شود ( رجوع کنید به جدول 2).

در مناطق خشک که به سبب آب و هوای نامساعد کشت برنج به حوزه های محدودی منحصر می گردد، زراعت این محصول فعالیتی حاشیه ای به شمار می آید: مثلاً در ناحیة سفلای دره های ارس و قزل اوزن ؛ قسمت علیای واحة اصفهان ؛ چند واحه در خراسان و سیستان و بلوچستان ؛ بخشهای مختلف دشت آبرفتی خوزستان و بخصوص نواحی باتلاقی دشت میشان که از آب کرخه آبیاری می شود (نظام مافی ، 106ـ109)؛ دشت مرودشت و سایر حوزه های رودخانه های فارس ، استانی که کشت این محصول در سالهای اخیر در آن به طور چشمگیری توسعه یافته است .

سطح زیر کشت شلتوک در 1375ـ1376 ش در کل کشور 210 ، 563 هزار هکتار و میزان تولید شلتوک کشور 124 ، 350 ، 2 تن بود که بیشترین مقدار عملکرد به استان اصفهان (458 ، 5 کیلوگرم در هکتار) و کمترین عملکرد به استان کردستان (2000 کیلوگرم در هکتار) تعلق داشت (ایران . وزارت کشاورزی ، ص دو ـ سه ).

تولید اصلی برنج در استانهای مجاور دریای خزر است .تنها این استانها آب کافی دارند که معلول بارش سالیانة فراوانی است که در زمینهای پست به 1200ـ1900 میلیمتر می رسد، و نیز به سبب شبکة متراکم رودخانه ها و نهرهای این استانها است . شرایط طبیعی در گیلان و مازندران گرچه مطلوب است اما در حد کمال نیست . از این گذشته ، در نواحی کوچکی نظیر فومنات ، شیوه های سنتی آبیاری قادر به جبران کمبود بارش نیست .تقریباً در تمام زمینهای پست و قابل آبیاری گیلان برنجکاری می شود. دلتای تقریباً تک محصولی سفیدرود در مناطق رشت و لاهیجان 60% محصول استان را تهیه می کند، در صورتی که در جلگه های حاشیه ای شرقی و غربی ، برنج همراه با سایر محصولات اختصاصی کشت می شود. مازندران پس از گیلان با تأمین 35 تا 45% از کل محصول برنج ایران مقام دوم را داشت ، ولی از 1361 ش به بعد به مقام اول رسیده است . در نیمة غربی این استان از رامسر تا چالوس برنج همراه با مرکبات ، تولید عمدة استان است و در مازندران مرکزی ( رجوع کنید به اهلرز، ص 331ـ 334)، آنجا که دو ناحیة آمل و بابل نصف محصول استان را فراهم می سازند، برنج همراه با دیگر محصولات کشاورزی تولید عمده است .

ایران که تا دهة 1340 ش صادر کنندة برنج بود، در این دهه از واردکنندگان عمدة این محصول شد، چنانکه در سالهای 1340ـ1364 ش ، میزان واردات از 11 هزار تن به 540 هزار تن افزایش یافت (فهیمی فر، ص 473؛ برای آگاهی از میزان واردات برنج ایران از 1367 تا 1374 ش رجوع کنید به جدول 3).

امروزه برنج در ایران از لحاظ مصرف ، پس از گندم در درجة دوم اهمیت قرار دارد. مصرف برنج که از دیرباز در مناطق برنج خیز ایران معمول بود، از اوایل دهة 1350 ش تدریجاً در سایر نقاط کشور نیز عمومیت یافت ، زیرا با بالا رفتن درآمد نفت از 1353 ش ، قدرت خرید خانوارهای شهری به میزان قابل توجهی افزایش یافت که در نتیجه به افزایش مصرف برنج بویژه در مناطق شهری انجامید. قسمت عمدة این )

در مناطقی که برنج تولید نمی شود، الگوی مصرفی خانوار از محصول برنج شبیه الگوی مصرفی خانوارهای شهری است . در برخی نقاط روستایی نیز علی رغم کشت برنج در آنها، برنج وارداتی سهم قابل توجهی از مصرف خانوار را به خود اختصاص میدهد.بیشترین مصرف سرانة برنج کشور به ترتیب در مناطق روستایی استانهای گیلان ومازندران بوده است(همان ص 471تا472)
نقش اقتصادی . محصول برنج ایران از جنگ جهانی دوم به طور مشخص افزایش یافت ، ولی افزایش تقاضا سریعتر از رشد تولید بود. تولید برنج در اوایل دورة انقلاب افت شدیدی داشت (000 ، 741 تن در 1357 ش و 000 ، 919 تن در 1358 ش ، آمار کاملی برای سالهای 1359ـ1360 ش موجود نیست )، اما از 1361 ش تولید برنج به بیش از یک میلیون تن بازگشت و در نتیجة به کارگیری ماشین آلات کشاورزی ، کودهای شیمیایی ، بذر اصلاح شده و گونه های پر محصول و سمپاشی تولید افزایش یافته(همان ص 455)
سطح زیر کشت برنج در دهة 60 مرتباً افزایش یافت . احتمالاً یکی از دلایل آن عدم نظارت دولت بوده است . با جلوگیری از افزایش قیمت گندم و جو، به منظور جلوگیری از تشدید تورم ، ارزش ناخالص تولید برنج بیشتر از گندم شده و تولیدکنندگان آن درآمد قابل توجهی یافته اند. بالا بودن نرخ سود این محصول شرایط و مناسبات اقتصادی تولید و نظام کشت را در مناطق شمالی کشور دچار آشفتگی کرده و مزارع سنتی محصولات دیگر به کشت برنج اختصاص یافته است (همان ، ص 456؛ برای آگاهی از پراکنش سطح زیر کشت شلتوک کشوردر 1375ـ1376 ش رجوع کنید به ایران . وزارت کشاورزی ، ص 19، نقشه ).
سازمان اقتصادی اجتماعی . گرچه مناطق کشت برنج در طول کرانه های دریای خزر تابع همان نظام مالکیتی است که در سایر نقاط ایران معمول است لیکن از بسیاری جنبه ها جالب توجه است . پیش از 1339 ش ، مزارع کوچک و شخصی در گیلان و مازندران بسیار نادر و مزارع برنج تقریباً همواره متعلق به زمینداران غایبی بود که نمایندگانی محلّی (مباشر) داشتند. علاوه بر املاک وسیعی که افراد هیئت حاکمه و خانهای محلّی غالباً از اواخر دورة قاجار در اختیار گرفتند املاک کم وسعت تر به بازرگانان و دارندگان مشاغل شهری تعلق داشت . در 1313 ش املاک کمتر از ده هکتار 7ر42 درصد از مساحت زیر کشت برنج را در گیلان تشکیل می داد، درحالی که املاک بیش از دویست هکتاری 7ر9% این اراضی را در بر می گرفت (سهامی ، ص 43(.در این دو استان اکثر کشاورزان مستأجر، بر خلاف کشاورزانی که در مناطق خشک ایران کشت و کار می کنند، سهمی از محصول درو شده نداشتند و اجارة مشخص سالیانه ای به صورت برنج پوست کنده به نسبت وسعت مزارع می پرداختند. متوسط اجاره حدود 660 کیلوگرم در هکتار بود که به شرایط محلّی بستگی داشت : از 225 تا 440 کیلوگرم در هکتار در طالش شمالی ، آنجا که آب فراوان نبود، تا 952 کیلوگرم در هکتار برای زمینهای حاصلخیزتر واقع در دلتای سفیدرود (عطائی ، ص 125؛ بازن ، ج 1، ص 123ـ124).
نظام گروهی کار کشاورزی گرچه برای آبیاری لازم است لیکن به سایر فعالیتها گسترش نیافته است ؛ مسکن کشاورزان در دهکده هایی که مرزهای دقیقی ندارند پراکنده است . هر کشاورز قطعه زمین خود را می کارد و انواع برنج را بر اساس عملکرد تقویم شخصی خود انتخاب می کند. کشاورزان مستقل و پر توان مشتاقانه از خدمات شرکتهای تعاونی روستایی استفاده کرده اند؛ اما به عضویت در شرکتهای سهامی زراعی که در دهة 1350 ش به منظور یک کاسه کردن مزارع تشکیل شد، تمایل نشان نداده اند. در 1355 ش ، فقط دو شرکت در تمام گیلان (نزدیک فومن ) وجود داشت که شامل کمتر از یک درصد مزارع برنج استان میگردید
این نیاز شدید به کار نشان می دهد که چرا حتی قبل از اصلاحات ارضی ، کشاورزان در این مناطق برنج خیز بیش از مناطق کم آب ایران از محصول دروشده سهم می برده اند. بیشتر کارهای سخت را زنان با وسایل ابتدایی یا بدون وسیله انجام می دادند. دستمزد آنان به صورت چشمگیری بیش از مردان بوده است ، به سبب اینکه «کارآیی ایشان را در نشا زدن و وجین کردن از مردان بهتر می دانند» (رشید، ص 13ـ14). علت اینکه وضع اجتماعی زنان در گیلان و مازندران برتر از زنان سایر نقاط ایران است تا حد زیادی مرهون همین نقش مؤثر آنان در تولید برنج است .

مزرعه های نیمه وسیع (بیش از 5ر1 تا دو هکتار) و املاک وسیع که مالکان آنها را اداره می کردند ناچار بوده اند که از کارگران مهاجر استفاده کنند؛ کارگران بی زمین و خرده مالکان بخش کوچکی از نیروی کار را تشکیل می دادند و بقیة کارگران از نواحی خارج از محدودة خزر استخدام می شدند. از نیمة قرن سیزدهم ، هنگامی که مزارع برنج می بایست برای کشت آماده می گردید، دهها هزار نفر از مردم دهکده های آذربایجان شرقی (بخصوص نواحی اطراف اردبیل و خلخال ) برای کارکردن به صورت دسته جمعی در مزارع برنجکاری کرانه های دریای خزر می آمدند (بازن ، ج 2، ص 122، 126). امروزه با به کار بردن ماشینهای نشازنی و نیز جاذبة بازارهای کاری جدید در تهران و سایر شهرهای بزرگ ، از این مهاجرتها کاسته شده است .

علاوه بر زنان کشاورزان برنجکار تهیدست ، هنوز زنانی برای نشاکردن و وجین کردن از مناطق فقیرنشین شهرها یا نواحی پرورش دام در مناطق کوهستانی خزر می آیند. به این زنان کارگر (کِرِچی ) ـ مانند مردانی که برای شخم زدن استخدام می شوند ـ طبق قراردادهای شش تا هفت هفته ای ، مسکن ، غذا، مقدار مشخص برنج و پول نقد، و گاه مقداری پارچه در عوض لباسهاشان که بر اثر کار کثیف و سخت از بین می رود، داده می شود. برداشت برنج کمتر به کارگر خارج از منطقه نیاز دارد، چون مردان و زنان بایکدیگر کار میکنند
بخشی از محصولی که کشاورزان به فروش می رسانند به شبکة بازار بسیار متراکمی در منطقة خزر وارد می شود. سوداگران برنج (علافان ) در بازارهای هفتگی متعدّد و در بازار بزرگ شهرستانها و شهرها موقعیت خاصی دارند و غالباً با خرید محصول قبل از درو (سلف خری)برمنافع خود می افزاید
در سالیان آخر حکومت پهلوی ، کوشش شد که جمع آوری برنج در شرکتهای روستایی متمرکز شود، ولی این اقدامات چندان موفقیت آمیز نبود، زیرا بسیاری از کشاورزان تهیدست به معامله گران خصوصی مقروض بودند، در حالی که کشاورزان نسبتاً مرفه ترجیح می دادند تا با انبار کردن مازاد محصول ، آن را در بهترین موقعیت در بازار آزادبه فروش برسانند
گر چه روش کاشت ، داشت و برداشت برنج در ایران یکسان نیست ، اما کشتِ آبیِ برنجِ معمولی ، شیوة سنتی رایج در گیلان و عمده ترین روش برنجکاری بومی و کهن ایران است . کشتزار برنج را بیجار گویند. دوران کاشت تا برداشت از دهة سوم اسفند تا مهر ماه است . هر ساله شالیکاران ، بی کشتِ چیزی دیگر در فاصلة دو برنجکاری و بدون آیش ، پشت سرهم از بیجار بهره برداری می کنند. مهمترین مشکل در دورة کشت برنج ، وجود آب است و میزان باران سالیانه در حدی است که بارانیترین نقاط هم ابیاری را ضروری میسازد.در کرانه های دریای خزر به طور مرسوم ، آب برای آبیاری مزارع برنج از سه منبع جویبارهای متعدد، چشمه های کنارة دشت و مخازن (استخر، تل ) آب حاصل می شود. شیوه های نوین آبیاری تدریجاً از اواخر دهة 1330 ش در ناحیة سفیدرود آغاز شد. جریان منظم آب از مخزن سدّهای منجیل ، تاریک و سنگر به داخل شبکة متراکم آبراههای دشت مرکزی گیلان می ریزد. به منظور روزآمد کردن آبیاری در مازندران مرکزی و نیز در گیلان غربی و شرقی از اواخر دهة 1350 ش طرحهایی بررسی شد. در هر دو شیوة سنتی و نو یک میرآب به کمک شاگرد خود، تقسیم آب و کارهای نگهداری و نظایرآن را به عهده دارد و زیر نظر سازمان آب کار میکند .در سایر مناطق ایران ، تنها در زمینهایی که از آبیاری خوب برخوردارند می توان برنج کاشت . مثلاً در منطقة اصفهان ، در واحة علیا یعنی در بخش لنجان ، چون از مقررات سنتی توزیع آب از زاینده رود بهره مند است (پلانول ، ص 394)، شلتوک کاشته می شود. در مناطق دیگر، مزارع به طور عمده از نهرها و رودها (ارس ، سفیدرود، زاینده رود، کر، کارون ، دز، کرخه و جزآن ) و گاه از چشمه ها (در بخشهای بیضا و اَبْرَج در حاشیة جلگة مرودشت ) آبیاری می شوند (کُرتم ، ص 213). برنج در سراسر دورة پیچیدة کشت خود، معمولاً هنگام آماده سازی مزرعه و نیز موقع نشا، وجین کردن و شخم زنی آبیاری می شود (رابینو و لافون ، 1911، ص 6).

 
 
 
 
مناطق زیر کشت برنج در ایران

بیشترین کشت برنج با مساحتی بالغ بر 71 درصد در سه استان شمالی کشور یعنی گیلان ، مازندران و گلستان انجاام می گیرد. به غیر از این نواحی در استان های خوزستان ، فارس و اصفهان نیز برنج کشت می شود. در ایران تا 40 سال قبل ، برنج در میان اقشار کم درآمد و متوسط بعنوان غذایی گران قیمت محسوب می گردید و بیشتر در اعیاد و میهمانی ها مورد استفاده قرار می گرفت اما امروزه با تغییر فرهنگ غذایی مردم نقش عمده ای در تامین غذای ما ایرانیان داشته و به غذایی ملی و همگانی تبدیل شده است بیان از مصرف گسترده برنج در کشور دارد. ارقام محلی و بومی دمسیاه در شمال ایران، برنج لنجان اصفهان ، عنبر بوی جیرفت و برنج نورآبادی ، ارقام بومی و محلی هستند که در مناطق مختلف کشورمان کا شت و برداشت می گردند. در استان فارس ، سطح زیر کشت برنج در سال90-89 بالغ بر 34660 هکتار بوده است ودر 13 شهرستان برنج تولید می گردد. ارقام برنج مورد استفاده ارقام محلی و هیبرید پُرمحصول هستند.متوسط تولید برنج ارقام محلی بیش از4800 کیلو گرم در هکتار و متوسط ارقام پُر محصول بیش از 6500 کیلوگرم در هکتار است. پیش بینی می گردد که کُل تولید شلتوک استان در سال 91 بیش از 182 هزار تن گردد. ارقام چمپای لنجانی در شهرستان های مرودشت و سپیدان ، چمپای عنبربو در شهرستان فیروزآباد و ارقام شفق و فجر در شهرستان ممسنی و بخش رستم کاشته می شود..
بخش کامفیروز در شهرستان مرودشت ، قطب تولید برنج در استان فارس محسوب می شود و برنج تولید شده در این بخش از کیغیت بسیار بالایی برخوردار است و بسیار معطر و خوشبو می باشد و از ارقام محلی و بومی کشت می گردد . اخیرا کاشت برنج با دستگاه نشاء کار مرسوم شده است که نشاء برنج را مستقیما در زمین می کارد.وبر اساس آخرين آمارگيري که درسال 81 انجام شده است سطح زير کشت برنج کشورمان 611238 هزار هکتار بوده است، که نسبت به سال گذشته 7/18 در صد افزايش داشته است و در سال 82 سطح زير کشت برنج کشورمان 583،773 هزار هکتار بوده است . با توجه به اينکه محصول برنج براي رشد و نمو و بازدهي، به آب و هوايي مرطوب و نسبتاً گرم و آب فراوان نياز دارد و مساعدترين منطقه براي کشت آن، سواحل جنوبي درياي مازندران است، بنابراين بيشترين سطح زير کشت برنج در استانهاي ساحلي درياي خزر قرار دارد.
بر همين اساس و بر اساس نتايج آخرين طرح آماري اجرا شده در سال 1382، بيشترين سطح در استان گيلان با 196،530 هکتار مي باشد. پس از گيلان که مقام اول را درسطح زير کشت دارا است، استانهاي مازندران، گلستان و خوزستان به ترتيب مقام دوم تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. استان يزد با 13 هکتار کمترين سطح برنج درکل کشور را دارد. مازندران و گيلان جمعاً 5/68 درصد از سطح زير کشت شلتوک کل کشور را داشته و مهمترين مناطق کشت برنج به شمار مي آيند.همچنين مناطق اصلي کشت برنج مازندران، گيلان، فارس، خوزستان و گلستان بيشترين درصد از سطح کل کشور را به خود اختصاص داده اند.
جدول
سطح زير کشت شلتوک کشور در سالهاي 82

استان


سطح
زير کشت شلتوک(هکتار)

کل
کشور

584

،074
آذربايجان
شرقي

2

،285
آذربايجان
غربي

110


اردبيل


157


اصفهان


15

،327
ايلام


1

،778
تهران


-


چهارمحال
وبختياري

4

،099
خراسان


2

،053
خوزستان


50

،022
زنجان


2

،706
سيستان
و بلوچستان

597


فارس


49

،688
قزوين


3

،554
کردستان


39


کرمانشاه


826


کهگيلويه
و بوير احمد

8

،777
گيلان


196

،530
لرستان


3

،286
مازندران


185

،342
گلستان


56

،586
يزد


13


مأخذ: وزارت جهاد کشاورزي (آمار مقدماتي
 
مناطق زیر کشت برنج در دنیا
کشورهای هند،چین،اندونزی،بنگلادش،تایلند و ویتنام از تولید کنندگان عمده برنج در جهان می باشند .جمعیت مصرف کننده برنج در جهان با سرعت بسیار زیادی در حال افزایش است و هر ساله 50 میلیون مصرف کننده جدید به تعداد پیشین افزوده می شود. .جمعیت کشورهای آسیایی بطور متوسط هر سال دو درصد افزایش می یابد و این در حالی است که حدود 87 درصد برنج تولید شده در دنیا ، در این قاره تولید می شود. پیش بینی می گردد که تا سال 2020 میلادی، بیش از 360 میلیون تن برنج اضافی در جهان ، مورد نیاز خواهد بود..
 
سطح زير کشت شلتوک در جهان، ايران و ده کشور عمده توليد کننده در سال 2003
کشور


سطح
زير کشت(واحد هکتار)

جهان

150,938,100


چين


27,398,000


هند


44,000,000


اندونزي


11,600,000


بنگلادش


11,100,000


ويتنام


7,443,600


ميانمار


5,600,000


تايلند


11,000,000


ژاپن


1,680,000


فيليپين


4,095,000


برزيل


3,156,360


ايران


560,000



ویژگی های برنج
ابعاد دانه برنج:به طور کلی، یکی از تفاوت‌های برجسته کولتیوارهای هندی، جاوایی و ژاپنی، شکل دانه‌است. با پیگیری گزارش کاتو ( ۱۹۳۰ ) در باره شکل دانه در هندی و ژاپنی، ماتسو سه گونه دانه: ۱) کوتاه، ۲) بزرگ و ۳) بلند را تأیید کرد. این سه گونه دانه به ترتیب به صورت ژاپنی، جاوه‌ایی و هندی نشان داده شدند. بیش‌تر، دانه‌ی برنج هندی، باریک و جاوایی بزرگ هستند و دانه‌ی برنج ژاپنی دارای دانه‌ی کوچک و کوتاه با مقطع عرضی گرد است. بیش تر کولتیوارهای هند، هندوچین، چین جنوبی، تایوان و فیلیپین از هندی اند ( تیپ
C ). تعداد زیادی از کولتیوارهای جاوا، چین شمالی و غربی، اروپا، آمریکا و بیش تر برنج دیم ژاپنی متعلق به جاوایی ( تیپ B ) است. برنج آبی ژاپن و کولتیوارهای منچوری خیلی شبیه ژاپنی اند ( تیپ A ). وتب و آکی هاما شکل دانه‌های برنج باستانی که در برمه، تایلند و کلمبیا کشت شده بود، بررسی کردند. آن‌ها وجود کولتیوارهای اولیه را در دامنه کوه‌های هیمالیا که به هندی و ژاپنی تمایز نیافتند، پیشنهاد کردند. آن‌ها به منشأ برنج زراعی نیز می‌اندیشید همان طور که در بالا اشاره گردید، در نوع بومی هندی کولتیوارهای دانه کوتاه مانند بورو تأیید شده‌است. یک تئوری وجود دارد که تمایز یابی اختصاصی شکل دانه را در انواع بومی برنج آسیایی نشان می‌دهد که ممکن است در نتیجه پاسخ به اختلاف درجه حرارت در آن‌ها باشد.
ویژگی های گیاه‌شناسی برنج :
برنج گیاهی است که دارای ارقام زودرس (طول دورة رشد ۱۳۰ تا ۱۴۵ روز)، متوسط‌رس (۱۵۰ تا ۱۶۰ روز) و ارقام دیررس (۱۷۰ تا ۱۸۰ روز) می‌باشد. برای شناخت بهتر گیاه برنج به ذکر قسمت‌های مختلف آن از قبیل ریشه، ساقه، برگ و غیره
ریشه :
ریشة برنج سطحی و افشان بوده و حداکثر در عمق ۲۰ تا ۲۵ سانتی‌متری خاک نفوذ می‌نماید. در این گیاه بغیر از ریشه‌های جنینی از محل گره‌ها نیز ریشه بوجود می‌آید. هر چقدر رشد برگها بیشتر باشد بر رشد ریشه‌ها هم افزوده شده و در نتیجه می‌توان گفت که با افزایش تعداد پنجه‌ها تعداد برگی بیشتر شده و در نتیجه رشد ریشه‌ها نیز زیادتر می‌گردد.در زمان باز شدن گلها و به خوشه رفتن برنج رشد ریشه حداکثر مقدار خود را دارد.
ساقه:
ساقة برنج بندبند و تو خالی بوده و در فواصل مختلف ساقه جداره‌های سختی قرار دارد که در آن قسمت‌ها ساقه توپر می‌باشد و گره نام دارد. فاصلة بین دو گره را میان گره می‌نامند.بین سلول های ساقه فضایی بین سلولی زیادی وجود دارد که باعث می شود قسمتی ازاکسیژن مورد نیاز ریشه از طریق منافذ تامین شود . برگهای این گیاه کشیده و دارای رگبرگهای موازی بوده و بدون دمبرگ است و قاعدة برگ پهنتر از سایر نقاط آن می‌باشد. و قسمتی از ساقه گیاه یا تمام محیط آنرا احاطه کرده که آنرا غلاف یا نیام می‌نامند.در قاعده برگ در طرفین غلاف دو صفحة کوچک یا بزرگ بنام گوشوارک (
Stipule) وجود دارد. همچنین در محل اتصال غلاف به ساقه زائدهٔ کوچکی بنام زبانک (Liyule) وجود دارد.همچنین تعداد گره‌ها در این گیاه از ۱۰ تا ۲۰ عدد تغییر می‌یابد. در مقادیر مساوی شاخص سطح برگ (LAI) بوته‌های دارای ساقة بلند از نور بهتر می‌توانند استفاده نمایند ولی به آسانی ورس می‌نمایند. ارتفاع بوته‌های برنج در ارقام مختلف از ۵۰ تا ۱۵۰ سانتی‌متر و گاهی اوقات تا ۲۰۰ سانتی‌متر تغییر می‌یابد.
برگ:
برگهای این گیاه متناوب بوده و در دو جانب متقابل ساقه قرار دارند. تعداد برگها در ارقام مختلف برنج متفاوت بوده، در ارقام زودرس ۱۴ تا ۱۵ برگ، در ارقام متوسط‌رس ۱۶ تا ۱۷ برگ و در ارقام دیررس تعداد برگها ۱۸ تا ۱۹ برگ بر روی هر ساقه می‌باشد.افزایش دمای هوای پیرامونی در زیاد شدن سطح برگ اثر تعیین کننده‌ای داشته و موجب بیشتر شدن تعداد برگها می‌گردد.در مقادیر مساوی شاخص سطح برگ (
LAI) بوته‌هایی که برگهای کوچک و زیادتر دارند از بوته‌هایی که برگهای بزرگ و اندک دارند بهترند.
پنجه‌زنی :
پنجه‌ها به جوانه‌های اولیه گفته می‌شوند که در صورت مساعد بودن شرایط آب و هوایی تبدیل به ساقه می‌شوند. از مرحله ۴ تا ۵ برگی شدن گیاه پنجه‌زنی آغاز می‌گردد. پنجه‌ها در مراحل اولیه رشد برای تأمین مواد غذایی خود از ساقة اصلی استفاده می‌کنند و این عمل تا ظهور حداقل ۳ برگ و ۴ ریشه ادامه می‌یابدموقعی که نشاءها از خزانه به زمین اصلی منتقل شدند پنجه‌زنی شروع شده و تا یکماه بعد نیز ادامه می‌یابد. پس از پایان یکماه رشد پنجه‌ها به حداکثر خود رسیده و پس از آن از تعداد آنها کاسته خواهد شد. شرایط اقلیمی بویژه آب و هوا در رشد پنجه‌ها بسیار مهم و مؤثر می‌باشد. قدرت تولید پنجه در برنج خیلی زیاد بوده بطوری که هر بوته برنج معمولاً ۴ تا ۵ پنجه تولید می‌نماید.
شرایط مناسب برای کشت برنج:دما: میانگین دمای مورد نیاز برنج هنگام رشد باید بین ۲۰ تا ۳۷ درجه سانتیگراد باشد. پایین بودن دما در اوایل فصل زراعی یا آبیاری مزرعه با آب سرد سبب می‌شود که زمان رسیدن دانه‌ها به تأخیر افتد. بالا بودن دما هم موجب کاهش تعداد سنبلچه‌های بارور و وزن دانه‌ها می‌شود. نور: نور هم یکی از عوامل مؤثر در رشد گیاه است. شدت نور در اوایل فصل زراعی شاید عامل محدود کننده‌ای برای رشد برنج به حساب آید. اما با نزدیک شدن به پایان فصل زراعی، بویژه موقع تشکیل خوشه، رقابت برای جذب نور بین بوته‌ها افزایش می‌یابد. رطوبت: مناسب‌ترین میزان رطوبت برای گلدهی گیاه برنج ، ۷۰ تا ۸۰ درصد است. رطوبت کمتر از ۴۰ درصد، عامل بازدارنده‌ای برای گلدهی گیاه به شمار می‌رود. وزش باد و ریزش باران و تگرگ، در زمان گلدهی زیانبار است. همچنین بارندگی موقع برداشت محصول هم عملیات مربوط به خشک شدن محصول را به تأخیر می‌اندازد. برنج، کلا گیاه آب دوستی به شمار می‌رود، ولی آبزی نیست. چون ریشه گیاهان آبزی قادر نیست که تارهای کشنده و ریشه‌های فرعی تولید کند. در حالی که ریشه برنج هم تار کشنده و هم ریشه فرعی دارد. آب: آب مورد نیاز برنج از سایر غلات بیشتر است. هشتاد درصد آب مورد نیاز محصول برنج تولید شده در جهان بویژه در نقاط استوایی، از آب باران تأمین می‌گردد. ۲۰ درصد باقی مانده را از آب رودخانه و آب چاه تأمین می‌نمایند. نتایج بدست آمده نشان داده که اگر دمای آب کمتر از ۱۹ درجه سانتیگراد باشد، زمان رسیدن دانه به تأخیر می‌افتد. اگر هم از ۳۰ درجه بیشتر باشد، گسترش ریشه و میزان عملکرد گیاه برنج به دلیل محدود بودن اکسیژن موجود در آب، کم می‌شود و بازدهی گیاه کاهش می‌یابد. خاک: برنج در خاکهای مختلف، از فقیر تا غنی که تنها آب مورد نیاز گیاه تأمین باشد به عمل می‌آید. البته مقدار آب مصرفی در خاکهای سبک بیش از خاکهای سنگین است. مناسب‌ترین خاک برای کشت برنج، خاک رسی با لایه غیر قابل نفوذ در عمق ۵۰ تا ۱۵۰ سانتیمتری و همراه با مقدار زیادی مواد آلی است. برنج اصولا نسبت به شوری خاک و شوری آب مقاوم است. در صورتی که آب کافی برای شستشوی نمک خاک وجود داشته باشد، می‌توان از برنج برای اصلاح خاکهای شور استفاده نمود.
ویژگی های شیمیایی برنج:
برنج دارای املاح معدنی،آهن،منگنز،ید، بُر،فلور است و همچنین دارای ویتامین های مختلف می باشد و مصرف آن موجب افزایش طول عمر و صحت مزاج می گردد و از ریزش و سفید شدن موهای سر جلوگیری می نماید. برای مثال، مردمان کشورهای چین و ژاپن می باشند که با مصرف برنج یا چلتوک ، دیرتر پیر شده و اغلب موهای سر آنها نمی ریزد و سفید نمی گردد. مصرف سبوس برنج بیماری های پوستی را بر طرف می نماید.
مشتقات برنج:با استفاده از برنج می توان غذای معروف و سنتی ایرانی چون چلوکباب کوبیده ، چلوکباب برگ ، انواع چلوخورشت ها ، فرنی، نان برنجی، شیرینی های برنجی ، شیر برنج و غیره تهیه نمود.خوردن انواع چلوکباب ها به همراه دوغ و سماق بسیار گوارا تر می باشد.این نکته قابل تامل است که چلوکباب یک غذای کاملا ایرانی است و اولین و قدیمی ترین چلوکبابی در ایران مربوط به 140 سال پیش می باشد که توسط شخصی بنام غلامحسین خان نایب که آشپز دربار ناصرالدین شاه قاجار بوده است تاسیس گردید. وی سپس از دربار طرد گردید و برای آنکه شغل خود را ادامه دهد در داخل بازار تهران دکانی باز نموده و اولین بار کباب و کباب خوری را در میان مردم رواج داد و انواع و اقسام چلوکباب از نوع سلطانی ، کوبیده تا چلوکباب برگ و همه اینها را به بهترین نحو طبخ می نمود و بعد از مدتی آوازه چلوکباب نایب در سراسر ایران پیچید . چلوکبابی نایب را فرزندان وی علاوه بر تهران در خارج از کشور و در شهرهای مهم اروپا و آمریکا نیز دایر و مشتریان زیادی را از این کشورها به خود جلب می نمایند.
کنسرو برنج ، کیک ، نشاسته ، غذای کودک ، پفک ، فرآورده های تخمیری و نان برنج و غیره ، محصولات فرآوری متنوعی هستند که از ارقام مختلف برنج با ویژگی های متفاوت تولید می شوند . تولید نشاسته از خرده برنج و ضایعات حاصل از آن در صنایع الکل سازی،کاغذ سازی،پارچه بافی و تولید قارچ ( برای بستر کشت قارچ ) کاربرد دارد .

 
برش عرضی ساقه برنج






برش طولی بذر برنج

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 


ارقام مختلف برنج

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تولید جهانی برنج

برنج یکی از مهمترین تولیدات کشاورزی در مناطق روستایی در جهان محسوب می گردد و امنیت غذایی آنها را تأمین می نماید. بسیاری از بهره برداران در مناطق روستایی کمتر از یک هکتار زراعت برنج دارا می باشند. از برنج ،به عنوان نقدینگی در بخش های غیر کشاورزی و معاملات پایاپای و تهاتری استفاده می گردد و برنج یکی از منابع مهم تغذیه در قاره آسیا ،آمریکای لاتین ، منطقه کارائیب و قاره آفریقا محسوب می گردد و بیش از نیمی از جمعیت جهان از برنج به عنوان غذای اصلی استفاده می نمایند. در کشورهای در حال توسعه، برنج 95 درصد مجموع تولید محصولات کشاورزی را تشکیل می دهد .
در سال 1960 میلادی ، تولید جهانی برنج درحدود 200 میلیون تن و در سال 2009 به حدود 678 میلیون تن افزایش یافته است . کشورهای عمده تولید کننده برنج در جهان در سال 2009 عبارتند از، کشور چین با تولید 197 میلیون تن ،هند با تولید 131 میلیون تن و اندونزی با تولید 64 میلیون تن ، سه کشور عمده تولید برنج در جهان محسوب می گردند .طی سال های 12-2011 ، تولید برنج با افزایش 3 درصدی نسبت به سال قبل از آن روبرو می باشد. قاره آسیا با تولید 635 میلیون تن و آفریقا با افزایش یک درصدی ، تولید آن به 5/25 میلیون تن افزایش خواهد یافت.

جدول شماره یک : وضعیت بازار جهانی برنج طی سال 2007 الی 2008 ا و 2012-2011 میلادی
تولید

سال

2007-2008


2008-2009


2009-2010


2010-2011


2011-2012


آوریل
2012
تولید

1/440


4/458


456


3/467


8/480


4/621


عرضه
جهانی
6/546


0/572


3/584


602


5/621


4/621


مصرف
جهانی
6/434


4/444


6/448


2/460


2/470


5/469


ذخایر
پایانی
7/113


3/128


6/134


0/141


5/151


1/152


تجارت
جهانی
9/29


6/29


4/31


35


2/33


4/33


نسبت
مصرف به ذخایر جهانی
6/25


6/28


3/29


0/30


4/32


5/32


کشورهای
عمده صادر کننده برنج درجهان
8/18


9/22


8/20


0/20


7/22


6/22


منبع :فائو واحد : میلیون تن
تجارت جهانی برنج در دهه گذشته و میزان ذخایر آن در سال 2012 :

فقط 5 الی 6 درصد برنج تولیدی در جهان در بازارهای بین المللی مورد معامله قرار می گیرد که یک درصد از کل محصول کشاورزی مورد معامله در جهان را تشکیل می دهد و در بسیاری از کشورها برنج به عنوان یک محصول استراتژیک تلقی می گردد و دولت ها بر تجارت و خرید و فروش آن کنترل کامل دارند.
کشورهای توسعه یافته از گردانندگان عمده تجارت برنج در جهان می باشند بر طبق آمار و ارقام سازمان جهانی خواربار و کشاورزی ، فائو ،83 درصد صادرات و 85 درصد واردات برنج در جهان ، در کشورهای در حال توسعه انجام می شود و این در حالی است که تعداد اندکی از کشورهای جهان برنج خریداری می نمایند و کشورهای صادر کننده برنج نیز در جهان محدود می باشند . پنچ کشور تایلند ، ویتنام ، چین ،آمریکا و هند صادرات برنج خود در سال 2002 کاهش داده که سه جهانی برنج صادر شده در این سال می باشد . در سال 2010سه کشور عمده صادر کننده برنج در جهان یعنی تایلند ، یتنام و هند در مجموع 70 درصد از صادرات جهانی برنج را در اختیار داشته اند .کشور چین صادرات برنج خود را از سال 2000 آغاز نمود و در سال 2010 ، از خریداران عمده برنج در جهان محسوب می گردد. کشورهای عمده وارد کننده برنج عبارتند از نیجریه ،اندونزی ،بنگلادش ، عربستان سعودی ،ایران ،عراق ،مالزی ، فیلیپین،برزیل و کشورهای آفریقایی وحوزه خلیج فارس از کشورهای عمده وارد کننده برنج در جهان می باشند. همچنین کشورهای چین و هند دو کشور عمده تولید کننده برنج ،از مصرف کنندگان عمده آن محسوب می گردند و مقدار کمی از برنج تولیدی خود را صادر می نمایند .پیش بینی می شود، در سال 2012، ذخایر جهانی برنج تا یک میلیون تن افزایش ، واردات آن کاهش یافته و برداشت محصول در کشورهای وارد کننده برنج بهبود خواهد یافت
.
علمکرد جهانی برنج در هکتار:
میانگین عملکرد جهانی برنج در سال 2010 میلادی ، 3/4 تن در هکتار بوده است استفاده از گونه های جدید برنج و همچنین بکارگیری سیستم های نوین آبیاری و بهره گیری از روشهای جدید مقابله با بیماریها، عملکرد جهانی برنج در هکتار را افزایش داده است . در کشور استرالیا ، 8/10 تن برنج از هر هکتار برداشت می گردد و در کشور چین تا 19 تن در هکتار برداشت شده است . در سال 2010، در منطقه سومنات کومار در هند ، کشاورزان ادعا می نمایند که 4/22 تن برنج در هکتار برداشت نموده اند که ادعای این کشاورزان زمانی قابل قبول خواهد بود که دو سال متوالی تولید و برداشت برنج انجام شود . انجمن جهانی برنج
SRI یا society of rice ، پیش بینی می نماید که روشهای جدید و نوین در زراعت برنج در کشورهای مختلف جهان در ده سال آینده بهبود خواهد یافت.

قیمت جهانی برنج :
در اواخر سال 2007 و ماه مه 2008 میلادی ، قیمت جهانی برنج به شدت افزایش یافت . زیرا که خشکسالی در کشورهای عمده تولیدکننده برنج ، تأثیرات شگرفی بر تولید و عملکرد آن داشته است بعلاوه استفاده از محصول برنج در تولید سوخت های گیاهی و کمبود آن در بازارهای جهانی و هراس کشورهای وارد کننده برنج از کمبود ان در بازارهای جهانی ، موجب بالارفتن قیمت آن گردید و کشورهایی همچون ویتنام و هند ، ممنوعیت صادرات برنج را اعمال کردند و واردات بیش از حد برنج توسط کشور فیلیپین،در افزایش شدید قیمت های جهانی برنج دخیل بوده است. در اواخر ماه آوریل سال 2008 ، قیمت جهانی برنج به ازاء هر پوند به 24 سنت رسید که قیمت آن دو برابر بیشتر نسبت به هفته قبل از آن می باشد. در30 آوریل سال 2008،کشور تایلند طرح تشکیل سازمان کشورهای تولیدکننده برنج
orgahization of rice جهت قیمت گذاری برنج را ارائه نمود که تاکنون این امر محقق نشده است .فائو پیش بینی می نماید که قیمت جهانی برنج در سال 2012 با کاهش روبرو گردد.
جدول شماره2: تولید برنج درایران طی سال 2000 الی 2008 میلادی واحد میلیون تن

 
 
 
منبع :فائو
سال

2008


2007


2006


2005


2004


2003


2002


2001


2000


تولید

2.3


202


207


2.6


2.7


2.5


209


2.9


2


واردات برنج در ایران :

بر اساس آمار مرکز آمار ایران،مصرف برنج در ایران 2 میلیون و 900 هزار تن در سال است که یک میلیون و 600 هزار تن آن در داخل تولید می شود و مابقی ، یعنی یک میلیون و300 هزار تن از طریق واردات تأمین می گردد.
مطابق آمار رسمی اعلام شده از سوی گمرگ جمهوری اسلامی ایران،در سال 1384 یک میلیون و 44 هزار تن و 659 کیلو برنج وارد کشور شده که این میزان واردات ، 345 میلیون و 284 هزار دلار ارزش داشت درسال 85 ، واردات برنج نسبت سال 84 ، به لحاظ وزن 16/4 درصد و به لحاظ ارزش 8/16 درصد رشد داشت . ایران در سال 85 به مقدار 171 هزار تن و 533 کیلو برنج به ارزش 57 میلیون و 904 هزار دلار بیش از سال 84 وارد نمود. شتاب واردات برنج در سال 86 ، کمی فروکش کرد و در این سال بطور رسمی یک میلیون و 62 هزار تن برنج به ارزش 427 میلیون دلار ، وارد کشور شد و با این حال در سال 87 ، واردات برنج ، بازهم روند صعودی به خود گرفت و در این سال با یک میلیون و383 هزار تن به ارزش 790 میلیون دلار وارد کشور شد که نسبت به مدت مشابه سال قبل ، به لحاظ وزنی 30 درصد و به لحاظ ارزش 85 درصد رشد داشته است .
این روند در سال 1388 ابعاد فزاینده ای یافت ،بطوری که با رشد 220 درصدی در سه ماهه اول سال مواجه گردید و در 11 ماهه سال 89، نیز 971 هزار تن برنج به ارزش 809 میلیون دلار وارد کشور شد که عمدتآ از کشورهای پاکستان ، هند و تایلند بوده است و در سه ماهه اول سال ، 368 هزار تن برنج به ارزش 310 میلیون دلار وارد کشور شده است که از نظر وزن و ارزش به ترتیب 3 و 66/2 درصد از کل واردات کشور را شامل می شود و این در حالی است که در سه ماهه اول سال 87 ، 250 هزار تن برنج به ارزش 97 میلیون دلار وارد کشور شده است که 77/2 درصد از وزن و 74/ درصد از ارزش کل واردات کشور را شامل می گردد.
90 هزار تن از برنج های خریداری شده در سال 89، به سال 90 موکول گردید و طی سه ماهه اول ، این امر محقق گردد. در سال 90 شالیکاران ترجیح دادند که با توجه به وضعیت بازار و افزایش قیمت برنج ، برنج های تولیدی خود را در بازار آزاد بفروشند. از نگاه کارشناسان در شرایط کنو.نی اگر دولت بجای حمایت ازکشاورزان و کاهش هزینه های تولید، به استمرار واردات رو بیاورد قطعا تولید برنج دجار لطمات فراوان خواهد شد .

 
قیمت برنج در ایران :
مسائل مربوط به امنیت غذائی وکیفیت برتر برنج تولیدی ایران در مقایسه با برنج های وارداتی باعث گردیده برنج ایرانی گران ترین برنج جهان گردد و قیمت آن سه برابر بازار جهانی است. هزینه های بالای تولید در ایران که ناشی از عدم حمایت مناسب دولت در هدایت تولید آن است ، باعث می گردد قیمت تمام شده محصول برنج نسبت به محصولات مشابه در بازاهای جهانی بیشتر باشد و افزایش قیمت برنج داخلی به زیان کشاورزان و دولت باشد..
افزایش قیمت سکه و طلا بر قیمت کالاهای اساسی از جمله برنج هم تأثیر گذاشته و دراواخر سال 90، واردات برنج نسبت به نیازهای داخلی رشد چشمگیری داشته است و در عین حال ، میزان تولید برنج در سال 90، 15 درصد افزایش یافته و افزایش قیمت برنج را نمی توان ناشی از کمبود این محصول در بازار دانست کما اینکه واردات برنج هم به اندازه کافی انجام شده است و قیمت های فعلی برنج داخلی و وارداتی کاذب است و واسطه ها و دلالان از برخی از شرایط مانند افزایش قیمت سکه و ارز سوء استفاده نموده و روز به روز قیمت اقلام مورد نیاز مردم از جمله بر


مطالب مشابه :


تحقیق در مورد برنج

بیش‌تر، دانه‌ی برنج هندی، باریک و قیمت برنج گرفته مانیل پایتخت فیلیپن




سابقه کشت برنج در ایران

سابقه کشت برنج در دو منطقة اخیرالذکر نیاز پایتخت و مرکز ایران واردات برنج هندی




مواد غذایی سرطان زا

و این فقط شامل غذهای آماده است بلکه شامل برنج و در قلب پایتخت بیشتر باشد قیمت آن




راهنمای حل جدول

شلتوک برنج هندی نتن برهنه صد دروازه پایتخت اوگاندا قیمت گوشی




مالدیو سرزمین ماسه های سفید

مالدیو، مجموعه جزایری‌ست در اقیانوس هند؛ پایتخت آن است و قیمت از برنج و




آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم مردم هند

(هندی: भारत است که پایتخت آن دیگر کشورهای شرق آسیا برنج است واین کشور پس از چین




سفرنامه مالزی (دومین بار)

حدودا 27.000.000 میلیون نفر می باشد که از سه نژاد اصلی مالایی ، چینی و هندی پایتخت مالزی




برچسب :