گزارش تور یکروزه کاشان

مجددا با مهدی(آقای حجازی) تصمیم گرفتیم یه تور دیگه اجرا کنیم. انتخاب مکان رو به نظرسنجی گذاشتیم،بین دو مکان نظرسنجی آغاز شد...1-تهران-کاخ سعدآباد،بوستان گلابدره..2-کاشان..که با اختلاف قابل توجهی اکثر بچه ها به کاشان رای دادن.
مقدمات کار انجام شد و هماهنگی های لازم هم همینطور.شب قبل از اجرای تور(5شنبه24بهمن) مشغول انجام بقیه کارها شدیم(بیمه بچه ها،بسته بندی باکسهای صبحانه،میانوعده و..)و البته جمع آوری نفرات لازم چون طبق روال همیشه چند نفری دقیقه نود از اومدن منصرف میشن که کار و خیلی سخت میکنه چون وقت کافی برای جایگزینی نفرات نداری. به هر حال نفرات کامل شد برای حدود چهل نفر تدارک دیده شده بود.

فردای آنروز(جمعه25بهمن) ساعت 6:30 همونجای همیشگی(ابتدای خاکفرج) جمع شدیم و البته مثل همیشه منتظر بودیم همه نفرات تکمیل بشن چون معمولا یه تعدادی خواب میمونن یا به هر حال دیر میرسن . بالاخره همه آمدن و 36 نفر در قالب 2 مینی بوس حرکت کردیم .

در بین راه صبحانه را بین بچه ها پخش کردیم تا وقتی رسیدیم هیچ زمانی تلف نشده باشه .

حدود ساعت 8.30 بود که به کاشان رسیدیم. طبق برنامه ابتدا به سمت تپه های تاریخی سیلک حرکت کردیم، ساعت 9 بود که جلوی درب ورودی همه بچه ها پیاده شدن.

با اشتیاق زیاد بچه ها وارد شدن ،تپه هایی که قدمت 7000 ساله داشتن درست جلوی چشمانمان قرار داشت.

عده ای مشغول عکس گرفتن از بنا و خودشون بودن،عده ای هم با کنجکاوی به همه جا سر میزدن.جای جالبی بود بنایی که سابقا جنبه نیایشگاه داشت ویکی از قدیمی ترین محلهای سکونت بشر بود.

یک اتفاق جالب هم برای بنده افتاد،وقتی داشتم از ارتفاعی به پایین نگاه میکردم جلوی پاهامو ندیدم و یک مرتبه دقیقا پاهامو گذاشتم جاییکه با آب شدن برفها خیلی لغزنده شده بود و یهو به پایین لیز خوردم،هرکاری کردم نتونستم جلوی افتادنم رو بگیرمو خلاصه کاملا گلی شدم،اینم عکسش...

بعداز گرفتن عکس دسته جمعی که بیشتر نیمه جمعی بود بسمت باغ فین راه افتادیم.

حدودا ساعت 10:15 به فین رسیدیم.باغی زیبا و تاریخی که قدمت آن به دوره صفویه میرسید که البته برخی اعتقاد دارن به دوران آل بویه مربوط میشه.بهرحال باغی زیبا با درختانی سر به فلک کشیده و حوضهایی پراز آب و فواره هایی که زیبایی خاصی به این مکان داده بود.

حمام فین محل کشته شدن امیر کبیر هم خیلی جالب بود، حمام با دالانهای تودرتو که گاهی آدم ممکنه راهشو گم کنه ،جای قشنگی بودالبته همه قبلا این مکان رو دیده بودن اما در قالب سفر دسته جمعی و گروهی واقعا یه چیز دیگست.

بالاخره زمان رفتن رسیده بود، یه عکس نیمه جمعی گرفتیم و با اومدن همه بچه ها تقریبا ساعت 11:30 سوار ماشین شدیم تا به پارکی بریم و ناهار بخوریم.

بعد از ناهار و بازی والیبال(والیبال کتکی) که واقعا لذت بخش بود به سمت شهر زیر زمینی نوش آباد حرکت کردیم.

فکر کنم تقریبا ساعت 13:30 حرکت کردیم و حدود 2 بعدازظهر رسیدیم ،شخصی که در اصل کاشف این شهر بود(حسین میرزاجانی نوش آبادی) مارو همراهی کردن. اول با یک آب انبار که حدود 20 - 25 متر به داخل زمین میرفت. اونجا در مکانی که کلی صندلی گذاشته شده و مثل سالن کنفرانس بود همه جمع شدیم و آقای میرزاجانی توضیحاتی درمورد چگونگی کشف این مکان برامون دادن.

بعد به سمت دالانها حرکت کردیم که مربوط بود به تقریبا 1500 سال پیش و دوره ساسانیان جایی که جهت پناهگاه و مخفی شدن از دست دشمنان ازش استفاده میشد. دالانهای تودرتو که البته هنوز خیلی جاهاش برای استفاده عموم بسته بود.اما واقعا جای جالبی بود.

یه چاه اونجا بود که به صورت u شکل به بیرون راه داشت،وقتی جلوی این چاه قرار میگرفتی هر چقدر اکسیژن مصرف میکردی به جای اینکه با کمبود اکسیژن همراه بشی اکسیژن بیشتری از طریق چاه برای تنفس پیدا میکردی(به صورت باد خنک از چاه بیرون میومد) این چاه که به نحوی به بیرون راه داشت مثل کپسول اکسیژن عمل میکرد و هوای تازه وارد این مکان میکرد.

فکر کن اونموقع یه همچین خلاقیتی،ما ایرانیها باید به ایرانی بودن خودمون افتخار کنیم.وقتی این تکنولوژی رو مقایسه میکنیم با امکانات اونموقع...
به هر حال جای فوق العاده ای بود و البته شخصی که از چاه خونه خودش تونسته بود به این مکان برسه جلوی شما ایستاده و داره براتون توضیح میده که اینم خودش جالب بود.

تقریبا برنامه تمام شده بود و همه بیرون آب انبار یک عکس دسته جمعی انداختیمو سوار ماشین شدیم.

حرکت کردیم به سمت کاشان ، در پارک بزرگی که کنار جاده بود توقف کردیم و حدودا یکساعت و نیم بچه ها اونجا بازی کردن (والیبال و ...)
بالاخره این تور هم به لحظه های آخرش رسیده بود،یه روز پر از لحظه های قشنگ و شاد و پر از چبزهای جدید که یاد گرفته بودیم.
لحظه هایی پر از هیجان و کلی انرژی تخلیه شده سپری شده بود . وسایل و جمع کردیم و سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم به سمت قم .

با وجود خستگی فراوان بچه ها بازم تو ماشین شاد بودن و لحظه های خیلی شیرین و خاطره انگیزی رو رقم زدن...
امیدوارم به همه بچه ها خوش گذشته باشه و البته امیددارم سفری پربار رو سپری کرده باشن.
در پایان جای همه بچه هاییکه دوستداشتن همراه ما باشن اما نتونسته بودن هم خیلی خالی بود(جاشون سبز)

به امید سفرهای بعدی

گزارش تور یکروزه **کاشان**

مطالب مشابه :

توضیح مختصری درباره رشته برق_مخابرات:

امکان جدیدی در سیستم گلستان پیام نور برای دانشجویان فعال شد