باز هم خاطره ای برای دوستان سرطانی- نوشته یاسمین

 

سلام. من اسمم یاسمین هستش. 28 سالمه و حقوق می خونم. بعد از گرفتن دیپلم برای ادامه تحصیل رفتم پیش داییم که در آمریکا زندگی می کنن. چند وقتی پیش ایشون بودم اما برای اینکه بیشتر به خودم متکی باشم رفتم و در کانادا اقامت گرفتم. یه آپارتمان جمع و جور دانشجویی دارم. ماجرایی که می خوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به چند ماه پیش. الان هم اتفاقی بعد از اون کارم به دنبال سایت هایی بودم که در مورد کچل کردن زنها و دخترها باشه که با این سایت مواجه شدم و گفتم خاطره ام را برای شماها تعریف کنم.
در آپارتمانی که من هستم اشخاص متفاوتی زندگی می کنن. هر کس سرش به کارش خودش است. چند ماه پیش من با خانواده ای جدید که آلمانی الاصل بودند آشنا شدم که برای ادامه معالجه دخترشون موقتا اومده بودند کانادا. مشکلی که دخترشون داشت این بود که باید شیمی درمانی میشد و طول درمانش را اونجا سپری می کرد . یه دختر خوشگل با چشمهای روشن بود بر اثر شیمی درمانی مویی روی سرش نداشت. بعد که علت را پیگیر شدم دیدم موهاش بر اثر شیمی درمانی ریخته. تصمیم گرفتم باهاش ارتباط برقرار کنم. اون تقریبا هم سن و سال خودم بود با این تفاوت که ازدواج کرده بود و همسرش اون را ترک کرده بود. دلم نمی خواست ترحمی به اون دختر کرده و داشته باشم. فقط می خواستم کمی روحیه او را تغییر بدهم.
یک روز عصر بعد از اتمام دانشگاهم رفتم به دیدنش. پدر و مادرش خیلی ازم استقبال کردن و برای خوردن یه قهوه دعوتم کردن به داخل آپارتمانشون.
بعد از اینکه جویای حال دخترشون شدم فهمیدم که در یه اتاق که مخصوص خودش درست کرده بود روزهایش را سپری می کرد. رفتم در زدم و وارد اتاقش شدم. اتاق کوچکی بود اما با عکسهای خودش و همسرش اون را تزیین کرده بودند. کنار تختش نشستم و باهاش چند کلامی انگلیسی صحبت کردم. دختر خوبی بود اما خیلی دل شکسته و ناامید. وقتی سرش را بالا آورد با نگاه سردی که به موهای من داشت اشک در چشمانش حلقه زد. من موهای بلند مشکی داشتم که ماه پیش رفته بودم آرایشگاه و اونهارو مرتب کرده بودم. بلندیش تا بازوهام می رسید. فهمیدم که از نداشتن مو روی سرش خیلی پیش من خجالت کشیده. باهاش صحبت کردم و فهمیدم که همسرش را خیلی دوست داشته اما بعد از ازدواج دچار مشکلی شده که باید شیمی درمانی می شده.

همسر او هم تحمل دیدنش را در چنین وضعیتی نداشته و او را رها کرده. سعی کردم به او دلداری بدهم. از او خداحافظی کردم. در حالی که اشکهای چشمهام را پاک می کردم از پدر و مادرش جدا شدم و رفتم توی آپارتمان خودم. اون شب را تا صبح خیلی به اون دختر فکر کردم. به نگاهی که به موهای من کرد. به صورت قشنگش که موهای سرش ریخته بود. پیش خودم تصمیمی گرفتم تصمیم من این بود که برای بار دوم که خواستم برم پیشش با سری تراشیده برم تا با او همدردی کرده باشم. خیلی برام سخت بود اما دلم می خواست لحظه ای هم شده لبخندی بر لبهای او ببینم. صبح که برای دانشگاه می رفتم سر راهم از آرایشگاهی در خیابان تورنتو نوبت گرفتم تا ظهر برم و موهایم را بتراشم. ساعت 2 عصر به من نوبت دادن. رفتم و نشستم روی صندلی که برای انتظار مشتریها بود. صاحب آرایشگاه مردی میانسال بود که داشت روی موهای یه دختر جوان کار می کرد. تا لحظه آخر نمی توانستم چشم از اون دختر بردارم. هر از گاهی خودم را در آیینه های بلند که دور تا دور سالن آرایشگاه نصب بود می دیدم و به کچل شدنم فکر می کردم.
بعد از گذشت نیم ساعت متوجه خداحافظی اون دختر جوان شدم که با موهایی مرتب و مدل دار از آرایشگاه خارج می شد.
صاحب آرایشگاه با لحنی مودبانه از من خواست که بروم و روی صندلی بشینم. بعد از بستن پیش بند به دور گردنم مانیتوری را که در مقابلم بود را روشن کرد و انواع مدل مو را به من نشان داد.
من هم بی توجه به اون عکسها نگاه می کردم. دستهام سرد شده بودن. با صدایی گرفته به آقای آرایشگر گفتم که می خوام سرم را بتراشم.
یهویی صحبت های اون آقا قطع شد و از توی آیینه نگاهی متعجبانه به من کرد. اشک در چشمانم حلقه زد اما من تصمیم خودم را گرفته بودم.

خوشبختانه اون آقا به کارش وارد بود. اول یه موزیک ملایم روشن کرد و صدایش را در باندهای بزرگی که در چهارطرف سالن بود رها کرد.
سپس موهای من را محکم با یه کش بست و از پشت قیچیشون کرد. بعد با یه ماشین ریش تراشی که شانه بزرگی روی آن نصب بود شروع کرد به تراشیدن سرم. در عرض چند دقیقه همه موهای بلند من را ماشین کرد و ریخت توی پیشبندم.احساس خوبی داشتم. اون در مرحله بعدی یه ماشین با نمره کوتاهتر برداشت و سرم من را از ته تراشید .سردی ماشین را روی پوست سرم احساس می کردم. حالا دیگه هیچ مویی روی سرم نبود. از دیدن چهره ام در آیینه خنده ام گرفته بود. یک لحظه صورت معصوم اون دختر آلمانی با سری بی مو را در ذهنم تجسم کردم. در همین حین گرمای یه حوله نمناک را روی پوست سرم احساس کردم. اون آقای آرایشگر سر من را با حوله مرطوب کرد و سپس خمیر ریشی که از قبل آماده کرده بود را مالید روی سرم. سپس از پشت گردنم شروع کرد به تراشیدن سرم. صدای تراشیدن سرم و خش خش تیغ اذیتم می کرد. چشمام را محکم به هم فشار می دادم. تا اینکه اون آرایشگر ماهر کارش تمام شد و با شستن سر من در روشور مقابلم. پیشیند را از دور گردنم باز کرد. به خاطر سردی هوا در کانادا من یه کلاه پشمی خوشرنگ به همراه برده بودم. اون را بر روی سرم کشیدم و بعد از تشکر از مغازه اومدم بیرون.

هیچ کس نمی تونست به من شک کنه که چرا کلاه بر سر دارم. چون اونجا اکثریت برای گرم نگه داشتن سرشون کلاهی بر سر دارند. وقتی رسیدم به خونه سریع لباسهایم را عوض کردم و رفتم به دیدن دوستم. اون با دیدن من خیلی تعجب کرد. از من پرسید که چرا کلاهم را بر نمی دارم. و من از او خواستم که او این کار را انجام دهد. نشستم کنارش و با کمک دستهای خودم و دستهای سرد اون دختر کلاه را از سرم برداشتم. با دیدن سر تراشیده من صدای خنده او بلند شد. پدر و مادرش با تعجب به سمت ما آمدند و با دیدن اون صحنه آنها هم لب به خنده باز کردند. حالا من دیگه واقعا به تصمیمم افتخار می کردم. عصر اون روز را تا شب با هم بودیم و حسابی شادی کردیم. وقتی از من علت را پرسیدن با خنده ای گفتم که از موهایم خسته شده بودم.
از اون روز به بعد روحیه اون دختر آلمانی بهتر شد و شکر خدا هر روز حالش رو به بهبودی میره. الان 3 ماه از اون ماجرا می گذره و من هر دو هفته یکبار برای تراشیدن سرم به همان آرایشگاه میروم. الان هم که دارم برای شما خاطره ام را می نویسم موهاس سرم در حدود 2 تا 3 میلیمتر شده اند. راستش حالا حالا تا وقتی اونها همسایه های خوب من هستن و برای درمان دخترشون اینجایند قصد بلند نگه داشتن موهایم را ندارم. از همه شما می خوام برای سلامت و بهبودی روزافزون اون دختر معصوم دعا کنین.

ممنون که داستان فرستادی اگه تمایل داشتی عکس بفرستی من همینجا نشون میدم بستگی به علاقت داره اگه دوست داری که هویتت معلوم نشه می تونم با فتوشاپ کاری کنم که چهرت قابل شناسای نباشه


مطالب مشابه :


شنیون باز..بسته..دخترونه..مدل موی فر

شنیون باز بسته دخترونه مدل موی فر مدل آرایش ، مو




مدل مو زنانه و دخترانه جدید

انواع مدل مو های مجلسی جدید دخترانه و زنانه ۲۰۱۴ – ۹۳. مدل مو فر , مدل مو باز , مدل رنگ مو, مدل




مدل مو (شنیون موی زنانه)

مدل مو (شنیون موی انواع مدل شنیون موی زنانه. مدل شینیون شیك 2012. مدل شنیون باز




باز هم خاطره ای برای دوستان سرطانی- نوشته یاسمین

بهترین وبلاگ در مورد تراشیدن سر.انواع مدل مو زنان و پیشیند را از دور گردنم باز کرد.




جدیدترین مدل موی باز و شینیون باز عروس 2015

جدیدترین مدل موی باز و شینیون باز عروس 2015 - انواع کفش . » جدیدترین مدل مو کوتاه و رنگ مو




انواع مدل شينيون مو عروس و زنانه

انواع مدل شينيون مو عروس و زنانه,مدل شنيون بسته,مدل شينيون موي باز,مدل شينيون مو




انواع مدل مو برای مردان با Hairstyles for Men v1.04

انواع مدل مو برای باز کردن در با این نرم افزار حاوی ده ها تصویر از انواع مدل موی برای




اموزش مرحله به مرحله انواع بافت مو

اموزش مرحله به مرحله انواع بافت مو مدل مو ارايش فرق را از وسط باز کنید و مو را به ۲




مدل مو دخترانه

مدل مو دخترانه تصاویر انواع شینیون اروپایی. مدل شینیون مجلسی و یلند زنان عربی




انواع مدل های لباس اسپرت GAP

وبلاگ ماشین باز انواع مدل های لباس اسپرت gap جدیدترین مدل های مو




برچسب :