بخشهایی از مناجاتهای عرفانی مولای متقیان حضرت علی (ع)در کتاب صحیفۀ علویه

 

کتاب صحیفۀ علویه که در مورد آن مترجم ارجمندش آقای سید هاشم رسولی محلّاتی چنین میگوید« کتاب صحیفۀ علویه مجموعۀ ارزشمندی است، مشتمل بر اکثر ادعیه و مناجاتهای مرویه از مولی الموحدین و امام العارفین حضرت علی(ع) است، که میتوان آن را در شمار کتابهای معتبر متقدّمین محسوب داشت و با کتابهای معتبری چون صحیفۀ سجادیه مقایسه نمود.»

حال به برّسی جملاتی از امیرالمؤمنین دربارۀ خداشناسی در کتاب صحیفۀ علویه میپردازیم.

در دعای شمارۀ دوم (ص35) این کتاب ،که ضمناً این دعا در زادالمعاد علّامۀ مجلسی و مهج الدعوات سیّدابن طاووس نیز آمده است، حضرت علی(ع)میفرمایند:

«الحمد لله اول محمود.... ستایش، خاص خداوندی است که نخستین ستوده و آخرین پرستیده شده و نزدیکترین موجودات است، آن پدید آرنده ای که ازلیّت او معلوم نیست(چون شروع نداشته)،و آغاز او انجام ندارد(چون آغاز نداشته)، آنکه پیش از هستی،بی آنکه آفریده شده باشد،بوده، و در هر جا ، بی آنکه دیده شود، موجود است، آنکه به هر راز در گوشی نزدیک است، نه به نزدیکی تن و مکان. هر نادیده ای نزدش عیان و آشکار، دلها در عظمتش حیران و سرگردان، دیده ها به عظمتش پی نبرند، و دلها با اینکه از آنها در حجاب است، نتوانند شناسائیش را انکار کنند.در دلها خود را بنمایاند نه بدانسان که پندارها او را محدود ساخته و اندازه گیری کنند....»

در دعای چهل و دوم (ص170) صحیفۀ علویه، که در ضمن این دعا در مهج الدعوات سِد ابن طاووس نیز آمده است، حضرت علی(ع) میفرمایند:

« اللهم خلقت القلوب علی ارادتک...  خدایا! دلها را روی ارادۀ خویش آفریدی و خردها را بر معرفت و شناسائی خودت خلق فرمودی، پس خردها از ترس تو پریشان و مضطرب گشته، دلها به اشتیاق تو بانگ در آورده ، طاقت قدرت عقول از ثنای بر تو کوتاه آمده، الفاظ از مقدار خوبی های تو منقطع گشته، و زبانها از شمارۀ نعمتهای تو کند گشته است، پس هر گاه در راههای بحث از وصف تو در آید، سرگردانی و حیرت و عجز از ادراک وصف تو بر او چیره گردد و همچنان در کوتاهی خود از گذشتن آن حدّی را که برایش معیّن فرموده بودی سرگردان است، زیرا حق نداشت از آنچه تو دستورش داده بودی تجاوز کند....»

در قسمتی از دعای چهل و چهارم صحیفۀ علویّه (ص185) که در مهج الدعوات سیّد ابن طاووس نیز آمده است، حضرت علی (ع) میفرمایند:

«  ولا خرقت الاوهام حجب الغیوب الیک...پندارها نتواند پرده های نادیده را برای رسیدن به سوی تو از هم بدرد، تا بتواند به حد و اندازه ای در عظمت تو، نه به کیفیّتی در ازلیّت، و نه به امکانی در دیرینه بودنت معتقد شود،همتهای بلند به درک حقیقت تو نرسند، هوشهای غوّاص(و تیزبین) به تو دست نیابد، دید بینندگان چه در جبروت شوکت مندت، و چه در قدرت بزگ و عظیمت به تو نرسد، وصف قدرت تو از بیان و توصیف آفریدگانت برتر و بزرگی عظمتت از آن والاتر است...» ودر ادامۀ همین دعا میفرمایند:

« کلّت الا لسن عن تفسیر صفتک.... زبانها کند است از این که وصف تو را شرح دهند، خردها ناتوان است که به کنه(و حقیقت) شناسائی تو دست یابد. چگونه ممکن است توصیف اینان به حقیقت تو برسد، یا جهات(و حدود) تو را در بر گیرد در صورتی که توئی آن جبّار (قاهر) منزّه، که همیشه بوده ای ، و در عوالم نادیده جاویدان بوده ای ، و کسی جز تو در آن عالم وجود نداشته، و آن عوالم کسی را جز تو ندیده است. در مقام ملکوت تو، راههای عمیقانۀ فکر حیران گشته است، از درک ذات تو چشم بینا ناتوان گردیده،پادشاهان در برابر هیبتت فروتن شده، و رویها به خواری ذلّت در برابر عزّتت خاضع گشته است.هر چیزی در پیشگاه عظمتت فرمانبردار شده، همه در برابر قدرتت تسلیم و رام گشته، گردنها برای پادشاهی تو خاضع و فروتن شده و در اینجا تدبیر و اندیشه در گرداندن توصیفها برای تو گم گشته است، و هر که در این باره به تفکّر پرداخت، دیده اش خسته و ناتوان به سویش باز گشت و عقلش مبهوت و فکرش حیران شد....»

در دعای پنجاه و دوم از صحفۀ علویه، که به دعای صباح معروف است، و در مفاتیح الجنان نیز آمده است،حضرت علی (ع) میفرمایند:

« یا من دلّ علی ذاتهِ بذاته...ای کسی که خودش، به سوی خودش راهنما شد،از مشابهت با مخلوقاتش منزّه است،و از سنخیّت یا چگونگی های عالم خلقت بالاتر است، ای کسی که به گمانهائی (که دربارۀ او) به دل خطور کند ،نزدیک است ، ولی از چشم انداز دیدگان دور است....»

در دعای صد و چهل و پنجم صحیفۀ علویّه (ص427)، که به دعای روز جمعه معروف است، حضرت علی(ع) میفرمایند:

« ستایش خدائی را که نه از چیزی بوده و نه آنچه موجود (کرده) است، آنها را از چیزی به وجود آورده ، با ایجاد موجودات به ازلی بودنش گواه آورده، با مُهر(و علامتی) که از عجز برآنها زده بر قدرتش راهنمائی کرده ،با سرنوشت فنا و نیستی که برای آنها به طور ناچاری، مقرر فرموده، دوام(و جاوید بودن خود را ثابت کرده است.نه جائی از وی خالی است تا از موضع مکانی وی بدو پی برند، نه نمونه وشبیهی دارد تا کیفیّتش به توصیف در آید، نه از چیزی غایب است تا چگونگی اش معلوم گردد، با تمام آن چه (به قدرت خویش) به وجود آورده ، از نظر صفات جدائی دارد ، با تغییراتی که در پدید آوردن اشیاء به کار برده،ادراک وی ممتنع گشته است، به سبب بزرگی و عظمت از همۀ تصرّفات حالات بیرون است (و محلّ حوادث و تغییرات نیست) هوشهای تیزفهم را بر تحدید(و درک حقیقت او ) راهی نیست، اندیشه های عمیق النظر چگونگی اش را ندانند، غوّاصان شناور دریای دقّت و نظر تصویر او را نتوانند، به خاطر عظمتی که دارد هیچ مکانی احاطه اش نتواند، به جهت جلال و شکوهش به وسیلۀ ذرع اندازه گیری نشود، عظمت مقامش آن چنان است که با هیچ مقیاسی سنجش نشود، پندارها به درک کُنه او نرسند، هیچ فهمی نتواند وی را فرا گیرد و هیچ ذهنی قادر نیست نمونه ای برایش تصویر کند.خردهای سرکش از احاطۀ بدو مأیوس گشته، دریای دانش از اشارۀ به کنه و حقیقت وی خشک گردیده، از دست اندازی به وصف قدرتش نفوس دشمنان به خواری و سرافکندگی بازگشته، یکتا است(اما) نه از روی شماره و عدد، جاوید است نه با حساب زمان و مدّت،پابرجاست (اما) نه با تکیه گاه (وستون) جنس نیست تا اجناس برابرش باشند، شبح نیست تا اشباح دیگر شبیه او باشند، مانند چیزها نیست تا متصّف به اوصاف گردد.

خردها در امواج خروشان ادراکش گم گشته، فهم ها از پی بردن به وصف قدرتش باز مانده ، ذهنها در میان اقیانوسهای چرخ ملکوتش غرق گردیده است. به نعمتهای خود مقتدر، به کبریا و عظمتش خود نگهدار و فرمانروای بر همه چیز است، نه روزگاری است که کهنه اش سازد و نه وصفی تواند بدو احاطه پیدا کند.

گردنهای سرکش در آخرین سرحدّ قرارگاه اصلی خود برای وی خاضع گشته و کوههای محکم در منتهی سرحدّ قرارگاه اصلی خود به عظمت او اعتراف کرده است....»

در قسمت دوم صحفۀ علویه که بوسیلۀ محدّث نوری تدوین و جمع آوری شده است در دعای شمارۀ یکم که به نقل از بحارالا نوار علّامۀ مجلسی میباشد، آمده است:

«...الهی! تناهت ابصارالناظرین ... معبودا! دیدۀ بینندگانت با نهفته های دل به تو پایان پذیرد و شنواترین شنوایانت بدانچه در سینه ها پنهان است به تو رو کنند و در نتیجه دیدگانشان را به آنچه میخواهند بازگشتی نیست ، پرده های بیخبری را میان آنها و خود دریده ای و آنها در نور تو سکنا گرفته و به روح تو دم زنند، به همین سبب دلهایشان کشتزار هیبت تو گردیده و دیده هایشان نشیمنگاه قدرت تو گشته، جانهایشان را به مقام قدس خود نزدیک ساخته ای تا آنجا که به وقار هم نشینی و افتادگی در همسخن شدن با نام تو هم نشین گردیده اندو تو همچون دوستی مهربان بدان ها رو آورده و همانند همراهی دلسوز به سخنشان گوش فرا داده ای و همانند دوستان دلداده پاسخشان دادی و همچون رفیقان صمیمی با آنان راز و نیاز کنی....»

دردعای شمارۀ سی و چهارم این کتاب (که از کتاب مکارم الاخلاق طبرسی نقل شده) آمده است:

«... خدایا، ای کسی که دیدگان او را نبینند و گمانها با او در نیامیزند، ای کسی که توصیف کنندگان بیانِ وصفش نتوانند، ای کسی که روزگاران او را دگرگون نسازد، ای کسی که از گرفتاری های روزگار بیم ندارد، ای کسی که مرگ را نچشد، ای که برای از دست رفتن چیزی باک ندارد...» 


مطالب مشابه :


دانلود کتاب مهج الدعوات با اعراب عربی به صورت word

لینک دانلود کتاب مهج الدعوات با اعراب عربی در قالب word




دانلود کتاب,دانلود کتاب کمیاب

دانلود کتاب مهج الدعوات و منهج العنایات (نسخه اول) مهج الدعوات و منهج العنایات تالیف: سید




گنجهای معنوی - داروخانه معنوی

دانلود رایگان کتاب موبایل دانلود کتاب انسان از مرگ تا , مهج الدعوات و منهج




دعای دفع اجنه,دعای باطل سحر,دعای چشم زخم دانلود کتاب مهجدالدعوات و منهج العنایات (نسخه دوم) دانلود

دانلود کتاب مهج الدعوات و منهج العنایات (نسخه دوم) دانلود رایگان کتاب جزوه آموزش زالو




دعا / دعای مهم برای بیرون رفتن از منزل

پایگاه دانلود رایگان کتاب: نقل از مهج الدعوات. پنجشنبه بیست و ششم بهمن 1391 | طبقه بندی:




- مجموعه كتب ناياب ماوراالطبيعه - متافیزیک - علم متافیزیک - متافیزیک - مجموعه كتب ماوراالطبیعه - علو

وبسایت شخصی سيدخليل شاکری (شاکر)سردرود این وبسایت شخصی بوده و وابسته به هیچ نهاد و ارگانی




بخشهایی از مناجاتهای عرفانی مولای متقیان حضرت علی (ع)در کتاب صحیفۀ علویه

که در مهج الدعوات سیّد ابن طاووس نیز آمده است، حضرت علی (ع) دانلود رایگان کتاب




ذکر یونسیه در سجده های طولانی و کسب معرفت

یکسال دانلود رایگان ابن سینا ، مهج الدعوات و منهج دانلود کتاب




وبتر، بندگان، پیامبر اکرم (ص)، سودمندتر/معجزه ذهن برای رسیدن به خواسته ها و آرزو ها/انسان ها دارای د

بن طاوس در کتاب مهج الدعوات جمع آوری دانلود کتاب دانلود رایگان کتاب




دعایی که جبرئیل به پیامبر(صلی الله علیه و آله) آموخت

عرفان ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین(عرفان اسلامی) انجمن اولیاء و مربیان; وظیفه همه دردفاع




برچسب :