چگونگی تکثیر یک کتک زن // بحثی در باره تنبیه بدنی دانش آموزان

چگونگي تكثير يك كتك زن

   تصویری از تنبیه کردن دانش آموزی در مکتب خانه ( نام عکاس را پیدا نکردم )

 

بحثي در باره تنبيه بدني دانش آموزان

 ۱چند روز پيش به طور تصادفي وبلاگ يكي از معلمان عزيز را ديدم كه متني تحت عنوان " تنبيه بدني

 " به شرح زير در آن نوشته شده بود:

"ديروز  دو تا از دانش آموزان با همديگر دعوا كرده بودند و يكي از آنها ديگري را تا سر حد مرگ كتك زده بود. وقتي دانش آموز كتك خورده به من  مراجعه كرد ديدم بيچاره دور چشمش كبود شده است و از درد ناله مي كند. اين صحنه را كه ديدم خون جلوي چشمهايم را گرفت و تصميم گرفتم حق اين مظلوم رو ازآن ظالم بگيرم ، رفتم كه تنبيه اش كنم ياد مقررات دست و پاگير اداري افتادم كه  " تنبيه بدني "را ممنوع اعلام كرده است.  صبر كردم و جلوي در دفتر به پدرش زنگ زدم .  پدرش بعد از چند ساعت آمد. جالب اينجا است كه برخورد او با من  خيلي مضحك بود،   پدر به جاي دلجويي از طرف مقابل از پسرش حمايت كرد و ... ياد دوران قديم افتادم كه معلمان ما را به خاطر خطا هايمان تنبيه بدني هم مي كردند و اگر تنبيه آنها نبود شايد هرگز من معلم نمي شدم. پدرم مي گفت:  گوشتش مال شمااستخوانش مال من، اگر خطايي كرد بزنيدش. من به خاطر آن تنبيه ها  از معلمان گذشته ام ممنون هستم هر چند بعضي از آن تنبيه ها ناحق بود. "

       با توجه به اهميت موضوع " تنبيه بدني دانش آموزان " و پيامد هاي منفي آن، متن اين معلم عزيز را نقطه شروعي قرار دادم تا در باره اين مسئله ياداشت كوتاهي بنويسم.

  • • •

 ۲به نظر مي رسد فردي كه انساني را تنبيه بدني مي كند قصد دارد كه باعث تغيير رفتار يا تغيير ذهنيت او در موردي خاص يا عام شود، تا ديگر آن رفتار را تكرار نكند و آن افكار و انديشه را در سر نداشته باشد، ولي پژوهش هاي روانشناسي نشان مي دهد توسط تنبيه بدني رفتار و يا افكار مورد نظر از بين نمي روند بلكه به شكل موقتي خاموش مي شوند.

    معمولا تنبيه بدني موجب ترس فرد مي شود و او اين ترس را به اشياء و عناصري كه همراه با تنبيه بوده است تعميم مي دهد. اگر تنبيه توسط معلم انجام شده باشد او اين ترس را به معلم و عناصري كه در ارتباط با معلم هستند مثل آموزش، درس، كتاب،‌مدرسه و ... نيز تعميم مي دهد. حتي اين تعميم مي تواند در ارتباط با صداها و يا رنگها موجود در موقعيت هم بوجود آيد. براي مثال اگر معلم در هنگام تنبيه پيراهن زرد روشني  پوشيده باشد با ديدن آن رنگ نيز به جاي شادي و نشاط كه براي آن رنگ تعريف شده است، در دانش آموز حسي از ترس، نفرت و انزجار از درس، كتاب، مدرسه و ... بيدار مي شود. اين واكنش در باره بقيه عناصري كه در موقع تنبيه نيز حضور داشته اند صادق است.

    انسان به طور طبيعي از چيزي كه موجب اذيت و آزار او مي شود مي گريزد. كودكان و دانش آموزاني كه از خانه و مدرسه فراري شده اند بيش از آنكه دنبال چيزي باشند از چيزي مي گريزند. در نتيجه دانش آموز از چيزي كه او را مورد اذيت و آزار قرار دهد فراري خواهد شد و در صورت تكرار و ادامه آن انزجار و گريز از مدرسه پيامد آن خواهد بود و اگر امكان گريز فيزيكي وجود نداشته باشد گريز ذهني به كمك او خواهد آمد هر چند به نظر مي رسد در مورد آسيب هاي شديد رواني هر دو مورد فرار فيزيكي و فرار ذهني از عنصر آزار دهنده و عناصر مرتبط با آن وجود خواهد داشت.

    تنبيه بدني ظاهرا در جهت اقتدار معلم در محيط آموزشي اجرا مي شود ولي تنبيه بدني نشانه اقتدار نيست بلكه نشان از ضعف معلم در موقعيت هاي متفاوت و يا مشابه دارد.

    بسياري مواقع معلماني كه از دانش كافي برخوردار نيستند براي ايجاد جو اقتدار و عدم پرسشگري دانش آموزان در باره مواد درسي و يا موارد ديگر به اين روش يا روشهاي عدم توجه و منزوي كردن فرد روي مي آورند تا دانش آموز پرسشگر را خاموش كنند.

    بعضي از معلمان و يا خانواده ها به دليل عدم توانايي و درماندگي در حل مشكل و موقعيت هاي ايجاد شده در محيط آموزشي و يا محيط خانوادگي به سوي تنبيه بدني، خجالت دادن، تحقير و شرمنده كردن دانش آموزان و يا كودكان در مقابل جمع و يا به شكل خصوصي روي مي آورند در حالي كه آسيب هاي فراوان رواني را به فرد مورد نظر وارد مي كنند.

    عدم اعتماد به نفس در كنترل يا فراهم كردن مشاركت جمعي دانش آموزان در فعاليت هاي كلاسي دليل ديگري است كه بعضي از معلمان را به سوي تنبيه بدني دانش اموزان سوق مي دهد تا موقعيت كلاسي را  كنترل كنند.

    استفاده از روشهاي تدريسي كه از نظر ماهيت شرايط مناسب تري را جهت سوء استفاده و تنبيه دانش آموزان فراهم مي كند. در روشهاي انتقال دانش ( اطلاعات، پيام ) با توجه به اينكه معلم متكلم وحده است و حالت تعاملي مناسبي نيز ندارد و مخاطب همچون ظرفي در نظر گرفته شده است كه بايد به هر طريق توسط معلم ( يا رسانه هاي جايگزين آن ) پر شود  نسبت به  روشهاي فعال و روشهاي كار گروهي كه ماهيت آن فعال بودن دانش آموز ، كار در گروه، انتخاب يادگيري و ساخت دانش توسط دانش آموزان است شرايط مناسب تري را در اختيار معلمي كه قصد تنبيه داشته باشد قرار مي دهد. هر چند اين مطلب نفي كننده آن نيست كه در هر كدام از اين روشها امكان دارد معلمي به تنبيه بدني روي آورد يا از آن استفاده نكند.

    مواقعي تنبيه بدني جنبه " ديگر آزاري " يا به نوعي شباهت به  " ساديسم " دارد يعني با تنبيه دانش آموز، تنبيه كننده دچار رضايت و ارضاء عاطفي مي شود در اين حالت با تنبيه كردن و يا دست انداختن و تحقير روحي و جسمي فرد در جمع يا به طور خصوصي، به تنبيه كننده احساس لذت و ارضاء روحي دست مي دهد.

   بيشتر مواقع تنبيه بدني با بد رفتاري و خشونت عاطفي همچون تحقير كردن، تهديد كردن، مقايسه كردن، بي توجهي كردن، تبعيض قائل شدن، خجالت دادن، شرمسار كردن، محروم كردن از محبت، منزوي كردن و ... همراه است كه تاثير مخرب تنبيه بدني را افزايش مي دهد.

    هنگامي كه كودك و يا دانش آموزي تنبيه بدني مي شود ياد مي گيرد كه در شرايطي مي تواند به ديگران صدمه بزند. كودكان و دانش آموزاني كه در خانه و يا مدرسه تنبيه بدني شده اند به احتمال زياد اين روش را براي تغيير رفتار و افكار ديگران نيز به كار خواهند برد و آن را از نسلي به نسل ديگر منتقل خواهند كرد.

    چنين كودكي اگر بعدها در موقعيت هاي اجتماعي و شغلي بالاتري قرار گيرد در هنگام برخورد با مشكل و مسئله، احتمالا به جاي استفاده از روشهاي حل مسئله با ترفند تنبيه با آن روبرو خواهد شد، چون هم در خانواده و هم در مدرسه مشاهده كرده است كه پدر و معلم مشكلات را با تنبيه بدني حل كرده اند.

 

تصويري از فلك كردن در محيط اجتماعي ( نام عكاس را پيدا نكردم )

     به همين دليل مشاهده مي شود با اينكه قانون تنبيه بدني را ممنوع كرده است ولي انگاره هاي بازمانده تربيتي و نوع رفتاري كه با بعضي از مجريان و معلمان شده است اين احساس را در آنها زنده مي كند كه قانون دست و پاي آنها رابسته و نياز است در شرايطي بچه ها را تنبيه بدني كنند. انگاره هاي تربيتي كه دستورالعمل هاي اجرايي آن را در ضرب المثل هاي زير مي توان يافت:

" گوشتش مال تو، استخونش مال من " (در مواقعي كه پدر كودك را به معلم مي سپرد)

" چوب معلم گل است ، هر كس نخورد خل است "

" تا نباشد چوب تر  فرمان نبرد  گاو  و  خر "

 

                                                                                     خرداد ماه ۱۳۸۹

                                                                                        انتشار در شماره دهم فصلنامه تخصصی مدارس کارآمد

 ====================================

- پژوهش: تأثير فيلم آموزشي مفاهيم علوم ابتدايي سال پنجم بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان

- سینما نان دارد یادکیری نان ندارد ( بحثی در باره فیلمهای آموزشی از منظر تکنولوژی آموزشی )

- چینش لنگ حمامی یا چگونه یاد گرفتم مخاطب را مورد حمله قرار دهم

 


مطالب مشابه :


چگونگی تکثیر یک کتک زن // بحثی در باره تنبیه بدنی دانش آموزان

بدني هم مي كردند و اگر تنبيه آنها نبود فلك كردن در محيط " چوب معلم گل است ، هر كس




معلم نقاشی

تركه‌ي تنبيه, تركه‌ي انار بود. كه در شهر من درختش فراوان بود. در مدارس آتن چوب و فلك بود.




خاطرات 5

تنبيه ديگر زدن چوب به روي فلك را بياورند را به دفتر مدير بردم و ناظم و مدير مشغول تنبيه




مکتب خانه هاي تهران به روايت «محمود كتيرايي»

از ابزارهاي مكتب داري چوب و فلك(14) و از واجبات آن تنبيه و كتك بود.




خاطره از سهراب

تركه‌ي تنبيه, تركه‌ي انار بود. كه در شهر من درختش فراوان بود. در مدارس آتن چوب و فلك بود.




مكتب خانه ي « دزك » به روايت «علي رحم شايان دزكي»

هيزم ، چوب و يا تنبيه شاگردان تنبل و پر شيطنت به وسيله ي چوب و فلك كه




اعمال فشار و استرس در مدارس از تنبیه بدنی مشکل ساز تر است !

ناظم جلو همه دانش آموزان او را به چوب و فلك مي بست نادري از تنبيه بدني جاي چوب و فلك




رعايت حقوق کودکان در عهد قاجاريه!

فلك كردن يك اين نوع تنبيه تا سالهای منتهی می‌خواباندند و با ترکه چوب نازكي كه از قبل




مكتب خانه هاي دهكرد[شهرکرد]به روایت«سیّدکریم نیکزاد امیر حسینی دهکردی»

تنبيهات بدني سخت از قبيل چوب و شلاق زدن و حبس و فلكه نمودن و غيره از تنبيه فلك اجرا مي




برچسب :