توهین پاپ به پیامبر اعظم

چرا توهین صلیبیون به "پیامبر اعظم" این بار از زبان "پاپ واتیکان" صورت می گیرد؟<?xml:namespace prefix = com />"><?xml:namespace prefix = o />

مدتهاست که غربی ها در موارد مختلف و از زاوایای متعدد اهانت به رهبر عالیقدر مسلمانان جهان را به نحو بسیار زننده و زشت، در دستور کار خود قرار داده اند. این گستاخی گاهی در قالب کاریکاتور و گاهی از زبان سردمداران فاشیزم بین الملل و زمان از زبان شیطانی پیر فرتوت واتیکان "پاپ" صورت می گیرد.

راستی چرا غربیها اینگونه گستاخ شده اند و به مقدسات ما هر ازگاهی توهین می کنند و مسلمات تاریخی که بسیار از دانشمندان خود شان به آن معترف بودند و هستند، زیر پا می گذارند؟

پاسخ این سؤال را در سیاست شیطانی و خباثت آلود سردمداران غربی می توان یافت که اینک اسلام و پیروان پیامبر اعظم را همانند خار در چشمان خود می بینند و از افزایش قدرت آن در سطح جهان بیمناکند.

برای اینکه افتضاح یاوه سرائیهای پاپ واتیکان را در یابیم شما را به خوانش اظهارات دانشمندان خود آنان فرا می خوانم و چهره پیامبر را از آئینه آنان به نمایش می گذارم تا "پاپ و امثال" وی که در مقابل این دانشمندان ذره ای بیش نیستند؛ به گفتار خود با دیده حقارت دیده و از آن استغفار نمایند.

1 ـ مسيورنان:

     مورخ نامي غرب مسيورنان، درتاريخ خود مي نويسد:  « تا زمان اين حادثه حيرت انگيز ‹ اسلام › ، كه ناگهان نژاد عرب را به لباس جهانگيري و خلاق معاني به ما نشان داد، هيچ يك از قسمت هاي عربستان نه جزء تاريخ تمدن دنيا شمرده مي شد و نه از حيث علم يا مذهب نشاني از آن بود.»[1]

2 ـ توماس كارلايل:

او مي گويد: « خداوند، عرب را به وسيله اسلام، از تاريكي ها به سوي روشنايي ها هدايت فرمود. از ملت خموش و راكدي كه نه صدايي از آن در مي آمد و نه حركتي از آن محسوس بود، ملتي پديد آورد كه از گمنامي به سوي شهرت، از سستي به سوي بيداري، از پستي به سوي فراز، از عجز و ناتواني به سوي نيرو مندي سوق داده شد. نور شان از چهار سوي جهان مي تابيد، از اعلان اسلام يك قرن نگذشته بود، كه مسلمانان يك پاي در هند و پاي ديگر در اندلس نهادند.» [2]

3- ولتر

او مي گويد:  « در دوران توحش و ناداني، پس از سقوط امپراطوري روم، مسيحيان همه چيز را مانند هيئت، شيمي، طب، رياضيات و غيره، از مسلمانان آموختند و از همان قرون اوليه هجري ناگزير شدند براي گرفتن علوم متداوله آن روزگار به سوي آنان روي آورند. دين اسلام وجود خود را به كشور گشاييها و جوانمردي هاي بنيان گذارانش مديون است. در صورتي كه مسيحيان به ياري شمشير و تل آتش آيين خود را به ديگران تحميل مي كنند… پروردگارا! كاش همه ملت هاي اروپا روش تركان مسلمان را سر مشق قرار مي دادند.»[3]

4 ـ برتراند راسل :

   او مي نويسد: «… فرهنگ ممتاز دنياي اسلام گر چه در سوريه جوانه زد، به زودي در دو انتهاي شرقي و غربي آن، يعني ايران و اسپانيا شكوفه داد دو فيلسوف مسلمان ، يكي ايراني و ديگري اسپانيايي، شايسته توجه خاص هستند. اين دو عبارتند از ‹ ابن سينا› و ‹ ابن رشد ›. اولي در ميان مسلمانان و دومي در ميان مسيحيان بيشتر شهرت دارد. ابن سينا ‹ 1037 ـ 980 م› عمرش را در جاهايي گذارنده است كه انسان مي پندارد فقط در عالم شعر وجود دارند از قرن دوازدهم تا هفدهم آثار او به عنوان راهنماي طب در اروپا به كار مي رفت. اهميت ابن رشد در فلسفه ي مسيحي بيش از فلسفه ي اسلامي است. در فلسفه اسلامي وي بن بستي بيش نيست، و حال آن كه در فلسلفه ي مسيحي مبدأ و آغاز محسوب مي شود.»[4]

5 ـ جورج سارتن:

    « شگفت انگيز ترين حادثه، مسلما پيدايش و رشد انفجاري اسلام بود… در مورد رشد انفجاري اسلام چيزي گوياتر از تثبيت اين تاريخ جديد آن هم تنها 17 سال پس از وقوع، نيست. پنج يا ده قرن طول كشيد تا تاريخ ميلادي تثبيت شود از اواسط سده هشتم تا سده دوازدهم ‹ ميلادي › فرهنگ لاتيني تقريبا به طور مطلق، در پس فرهنگ اسلامي قرار گرفت

ركود فكري كه در نيمه دوم سده هفتم و نيمه اول سده هشتم ميلادي دست كم در مورد اروپا و خاور نزديك محسوس بود، عصر تجديد فعاليت را به دنبال داشت. اين امر تا حدودي كاملا مديون پيشگامي مسلمين بود…

از اين رو كاملا شايسته است به اين فصل، كه نشان دهنده شروع علم اسلامي است، نام عربي ( اسلامی)  بدهيم. گر چه اطلاق اين عصر به نام جابر ابن حيان ، چيزي در حد يك دعوي است، بگذار چنين باشد.»  [5]

  6 ـ ويل درانت:

    «به طوري كه از احاديث نبوي معلوم مي شود، پيغمبر كساني را به طلب علم تشويق مي كرد و اين كار را محترم مي داشت. و از اين جهت با اغلب مصلحان ديني تفاوت داشت…  آغاز تعليم اطفال از آن وقت بود كه سخن توانستند گفت. از همان وقت ‹ شهادتين › را به آن ها ياد مي دادند. نخستين كارگاه كاغذ در قلمرو اسلامي به سال 178 هجري - 791 م به بغداد به دست فضل بن يحيي، وزير هارون الرشيد گشوده شد

    به گفته يعقوبي در ايام او ‹ 178 هج- 791 م› بيشتر از صد كتاب فروشي در بغداد بود كه در آنجا به جز فروش كتاب از كتاب ها نسخه برداري مي كردند. در موصل كتابخانه عموميي بود كه يكي از نيكو كاران تأسيس كرده بود و مطالعه كنندگان به جز كتاب، كاغذ مورد احتياج خود را نيز در آنجا مي يافتند.»[6]

7 ـ حناالفاخوري:

    او مي گويد: « اسلام به اعمال جادوگران و فال گيران در معالجه بيماران خاتمه داد و با آن كه پزشكان صدر اسلام، بيشتر خارج از دين بودند، ولي اسلام از اين علم تمجيد كرد و گفت: ‹ العلم علمان، علم الاديان و علم الابدان›… مسلمانان به فرا گرفتن علوم پزشكي پرداختند و چنان سر آمد شدند تا قرن هفدهم معلم اروپاييان بودند.  پزشكان مسلمان تنها به علم طب نمي پرداختند، بلكه به علوم دبگري چون هندسه و نجوم و كميا و فلسفه و موسيقي نيز اشتغال مي ورزيدند. از اين روبرخي نظريات رياضي و طبيعي و منطقي در اين علم داخل شده است

حكماي اسلام را در كيميا و داروگري سهم به سزاي است. ديديم كه نخستين كتاب هاي كه در عهد دولت فاطمي به زبان عربي ترجمه شد، در كيميا بود. و اول كسي كه به اين علم اشتغال جست ، خالد بن يزيد ملقب به حكيم آل مروان بود. ولي مشهور ترين كسي كه كميا ‹ شيمي › را به طور مطلق پيشه ي خود قرار داد، جابر ابن حيان است. ‹ برتلو › صاحب كتاب « كيميا در قرون وسطي » جابر را در كيميا همطراز ارسطو در منطق مي داند.

از آنچه تا كنون آورديم، برتري مسلمين در نشر علوم و معارف آشكار گرديد. اگر همه كتبي كه مسلمين در زمينه هاي مختلف علوم نوشته اندـ علومي كه بدون بحث در موضوع، به ذكر نام آن ها اكتفا كرديم ـ يگجا گرد آيد ، نيك روشن شود كه آنچه دانشمندان اسلام در راه خدمت به بشريت انجام داده اند، بر آنچه ديگران ـ با وجود سابقه ي بيشتر تاريخي و امكانات فزون تر ـ انجام داده اند بر تري دارد، حتي يونان . ولي متأسفانه هنوز آثار علمي مسلمين ـ چنان كه بايد ـ مورد توجه واقع نشد و حتي قسمت زيادي از آن ها نابود گشته است. و بسياري از آن ها در كتابخانه هاي شرق و غرب به اصطلاح خاك مي خورد. و اگر اين كتاب ها به زبان لاتيني ترجمه نشده بود، و پيشوايان نهضت علمي اروپا اساس و مبادي كار خودرا بر آن ها نمي نهادند و ديگران دنباله تحقيقات آنان را تابه امروز نمي گرفتند، اين نهضت علمي جهاني تا قرن ها به عقب مي افتاد. علماي غرب دانش را از اسلاف خود كه شاگردان  مكتب مسلمين بودند، فرا گرفتند. ولي شاگردان را بلند نام ساختند و استادان را از ياد بردند.» [7]

............................................

[1] ـ فروغ ابديت ج1،ص64                               

[2]ـ همان ص63                                          

[3]ـ دانش مسلمين ، محمد رضا حكيمي،ص105  

[4]- همان منبع، 106  

[5]- همان

[6]همان مأخذ     

[7]- همان


مطالب مشابه :


انواع سبزیجات و تره بار در زبان ترکی استانبولی

آموزش زبان تركي استانبولي به روش بابـــک - انواع سبزیجات و تره بار در زبان ترکی استانبولی




نهضت ترجمه مترجمان توانمندی را به بار آورد

زبان و ترجمه - نهضت ترجمه مترجمان توانمندی را به بار آورد - صفحۀ نخست ::




نگاه سرزنش بار ديگران به كنكور منحصرا زبان

كنكور منحصرا زبان 92 - نگاه سرزنش بار ديگران به كنكور منحصرا زبان - كنكور زبان، زبان كنكور




بيماري‌هاي شايع زبان

پزشکی بالینی - بيماري‌هاي شايع زبان - پزشکی بالینی (با دوز 800 ميلي‌گرم پنج بار در روز)




توهین پاپ به پیامبر اعظم

چرا توهین صلیبیون به "پیامبر اعظم" این بار از زبان "پاپ واتیکان" صورت می گیرد؟ مدتهاست که




بار ماق و مشتقان آن

زبان و ادبیات ترکان خراسان - خوراسان و ايراندا ياشايان توركلرين ديل، تاريخ، مدنيت، فولكلور




بار زبانتان را کم کنید

مجله سیب سبز: حتما برای شما هم پیش آمده که احساس کنید زبان‌تان بار گرفته است و وقتی در آینه




بار فراق دوستان!

بار فراق دوستان بس كه نشسته بر دلم میروم و نمىرود ناقه به زیر محملم. بار بیفكند شتر چون برسد




کتاب "زبان و ذهن" چامسکی برای چهارمین بار تجدید چاپ شد.

زبان شناسی همگانی - کتاب "زبان و ذهن" چامسکی برای چهارمین بار تجدید چاپ شد. -




جملات سوالی در انگلیسی - بخش اول

آموزش زبان انگلیسی دیالوگ - جملات سوالی در انگلیسی - بخش اول - آموزش زبان انگلیسی Dialogue - dialog3




برچسب :