مقاله (تهاجم فرهنگی )

پیشگفتـار

مدتی است بحث تهاجم فرهنگی در محافل مختلف اعم از محافل دانشگاهی و حوزوی، علمی و سیاسی و حتی در مجالس عمومی و مردمی و مذهبی به شکلهای مختلف مطرح شده و رهبر معظم انقلاب نیز از آغاز دوران ولایت امری خویش به کرات و به انحاء مختلف آن را به عنوان یکی از خطرات اصولی که در روند تحولات انقلاب اسلامی تاثیر خواهد گذاشت بیان کرده و از آن به هجمه و شبیخون فرهنگی تعبیر فرموده اند و لذا تکلیف الهی آحاد مسلمین به ویژه اهل فکر و اندیشه است که  بررسی مسئله از زوایای مختلف و شناسایی، تجزیه و تحلیل و مطالعه نقاط قوّت و ضعف فرهنگ حاکم و خودی و درجه تهد همراه با تبیین خط مشی ها و برنامه های عملی و کاربردی در حال یا آینده برای مقابله با آن است. در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی که خورشید درخشان ایران اسلامی آن را نامیده اند بسیج به عنوان یکی از نهادهای مردمی و انقلابی که همیشه در صف مقدم مبارزه با دشمنان قرار داشته و دارد و در دوران دفاع مقدس قدرت و توان خود را به دشمنان نشان داده و با ایثار جان و مال خود کشور ما را از تهدید بیگانگان نجات داده بر خود فرض می داند که با تهاجم فرهنگی مقابله نماید.

بسیج استان گیلان به عنوان یکی از استانهای مرزی کشور  باید بیشتر و بهتر آماده مبارزه با تهاجم فرهنگی باشد. چون گیلان بر سر راه کشورهای آسیای میانه قرار داشته و سفرهای زیادی به آنجا انجــام می گیرد بیشتر در معرض تهاجم قرار داشته و دارد و این وظیفه بسیج گیلان را در مقابله با تهاجم فرهنگی بیشتر می نماید. تاکنون در سمینارها و کنفرانسهای مختلف مربوط به تهاجم فرهنگی، ماهیت و ابعاد آن به همراه جلوه های گوناگون و همچنین عوامل روانی، اجتماعی و راههای مقابله با آن در صدها کتاب و مقاله بررسی گردیده از این رو بنده به تهیه این نوشتار پرداختم تا بتوانم تعدادی از راههای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان را در استان گیلان مورد بررسی قرار دهم. در تهیه این مقاله از کتابها و مجلات مختلفی استفــاده شده که قبــلاً از همه نویسندگــان آنها تشـکر و قدردانی نموده و معـذرت می خواهم.

مقدمه:

کشورهای سلطه گر بعد از اینکه حمله مستقیم به کشورها را بی فایده دیدند به این نتیجه رسیدند که تهاجم نظامی دارای سر و صدا و تجهیزات نظامی را کنار گذاشته و از تهاجم فرهنگی برای چپاول کشورهای دیگر استفاده کنند زیرا تهاجم فرهنگی هم بی و سر و صدا بوده و هم به راحتی می توانند انسان ها را فریب داده و آنها را تحت سلطه خود درآورند. برای همین بعد از جنگ جهانی دوم دشمنان مردم آزاده دنیا به خصوص دشمنان دین اسلام به تهاجم گسترده فرهنگی علیه کشورهای مسلمان و آزاده دست زدند و با تبلیغات گسترده و راههای متنوع و گوناگون به تهاجم فرهنگی پرداختند و به این ترتیب نقشه های استعماری خود را در کشورهای دیگر پیاده نموده و می نمایند. در زمان پهلوی تهاجم فرهنگی مؤثرترین وسیله برای تباهی مردم و جوانان مملکت ما بود اما انقلاب اسلامی نقشه آنها را نابود نمود. تا اینکه دشمن بعد از ناکامی در محاصره اقتصادی و جنگ، مجدداً به تهاجم فرهنگی روی آورد و با ابعاد بسیار پیچیده و گسترده و متنوع و ابزارهای پیشرفته مشغول توطئه برای جوانان ما شد. امروزه می خواهند با نابود کردن جوانان، جلوی پیشرفت و ترقی کشور ما را بگیرند برای اینکه جلوی تهاجم فرهنگی دشمنان گرفته شود باید همه افراد جامعه بخصوص بسیجیان تلاش و کوشش کنند و با هوشیاری و آگاهی از نقشه های دشمنان نقشه های آنان را برای مردم آشکار ساخته و روشهای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان را عملاً به همه آحاد جامعه آموزش دهند و در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن سد و مانعی بزرگ ایجاد نمایند و نقشه دشمنان را به خودشان برگردانند. بسیج در مقابله باتهاجم فرهنگی نقش مهمی دارد چون بسیج از متن مردم بوده و همیشه در کنار مردم حضور دارد یک نهاد نظامی مخفی نیست که از مردم جدا باشد بلکه همیشه در میــان مردم است. در همه اقشــار مردم بسیجی وجود دارد و ما می توانیم به کمک آنها در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن سد ایجاد کنیم و دشمن را نابود نماییم.

تعریف فرهنگ:

واژه فرهنگ در معانی مختلفی به کار رفته است. نظیر کتاب لغت، علم، فضل، دانش، عقل و ادب. در قرن هجدهم میلادی نویسندگان آن را به معنی پرورش روانی و معنوی به کار بردند. از این تاریخ، فرهنگ بر اساس تعریف فرانسوی آن به معنی پرورش روح و جسم به کار برده شد و در زبان آلمانی به عنوان پیشرفت فکری و اجتماعی انسان و جامعه و بشریت تلقی شد.

اولین بار اصطلاح فرهنگ به وسیله مردم شناسی انگلیسی، ادوارد بارنت تایلور در سال 1871 در کتابی تحت عنوان فرهنگ ابتدایی به این گونه تعریف شد.

«فرهنگ ... مجموعه درهم تافته ای است که دربر گیرنده دانستنیها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، آداب و رسوم و عادات و هرگونه توانایی دیگری است که انسان به عنوان عضوی از جامعه به دست می آورد.»[1]

ویسلر فرهنگ را تمام فعالیت های اجتماعی به گسترده ترین معنای آن مانند زبان، زناشویی، نظام مالکیت، ادب، مصنوعات، هنر و مانند آن ... تعریف نمود.[2]

 مالینوسکی فرهنگ را کلیت یک پارچه ای از وسایل و کالاهای مصرفی، ویژگی های اساسی گروههای اجتماعی گوناگون، تصورات، پیشه ها، باورها و رسوم بشری می داند.[3]

فرهنگ مبنای اصلی جامعه انسانی است و به معنای تظاهرات مادی و معنوی فعالیت های انسانی برای سازگاری با محیط به کار می رود. فرهنگ راهنمای همه فعالیت های انسانی است. منحصر به انسان می باشد و توانایی خاص بشر است. فرهنگی شدن در حقیقت هماهنگی و انطباق فرد با کلیه شرایط و خصوصیات زندگی اجتماعی می باشد. فرهنگ در همه زمینه های زندگی اجتماعی انسان، از ساختن ابزار گرفته تا تهیه پوشاک و غذا، مبادلات، ارضاء غرایز، قوانین و آداب و عادات امور سیاسی، اقتصادی، حکومتی، فلسفه، عقاید درباره هستی و ماوراء طبیعی، زبان، نماد، تجلی آرزوها، شادیها و شیوه های بیان آنها، ترانه ها، افسانه ها، مثل ها، هنجارها و ارزشهای اجتماعی، آیین ها و پدیده های دیگر حیات اجتماعی انسان وجود دارد.

فرهنگ دو زمینه جدا از هم دارد یکی فرهنگ مادی می باشد که قابل لمس و اندازه گیری و ارزیابی و مقایسه است. و آن شــامل اشیاء مادی، ابزار کار، وسایل صنعتی، کشــاورزی، عکاسی، موسیقی، آموزشی، وســایل و لوازم خانه که در زنــدگی روزمره کاربــرد دارد، می شود مانند: لباس، کیف، قندان، اتومبیل، هواپیما، مسکن، تلویزیون و به طور کلی آنچه از فرهنگ که جنبۀ کمی دارد به شمار می رود و دیگری فرهنگ معنوی که جنبه کیفی دارد و شامل آثار ادبی، هنری، فکری، آداب و رسوم، سنت ها، اخلاقیات، معتقدات، باورها، آموزش و پرورش و به طور کـلی سرمایه معنوی یک جامعه جـزء فرهنـگ معنوی جـامعه به شمــار می رود. بین جنبه های مادی و معنوی فرهنگ کنش های متقابل وجود دارد و تغییر یکی موجب تغییر دیگری خواهد شد. بعضی از جامعه شناسان عقیده دارند که این دگرگونی از اشیاء مادی و ابزار آغاز می شود و سپس تاثیر آن گسترش می یابد و جنبۀ معنوی فرهنگ را در بر می گیرد.

فرهنگ پذیری: فرهنـگ پذیری جریــانی است که فـرد تمام زمینــه های فرهنـگی را می شناسد و بــه طـور ژرف و عمیق می پذیـرد و خـود را بــا آن سازگار می ســازد فرهنگ پذیری به دو شکل انجام می پذیرد.

1ـ فرهنگ پذیری یک سویی: کودکی که متولد می شود فاقد فرهنگ می باشد اما چون در دل جامعه و فرهنگ زاده می شود پدیده های فرهنگی، ارزش های اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، آرمانها، آداب و عادات و بسیاری از خاصیــت های فرهنگی را به طور مستقیم می آموزد و از طریق خانواده ارزشها، نهادها و واقعیت های اجتماعی را یاد می گیرد و به تدریج که رشد می کند و بزرگتر می شود  ویژگیهای فرهنگی جامعه در ذهن او رسوخ پیدا می کند و او را متنــاسب با هنجار جامعه می ســازد. فرهنگ پذیری کودکی از طریق خانواده به دو صورت انجام می گیرد یکی اینکه کودک والدین و اطرافیان خود را الگو قرار می دهد و رفتار آنها را می پذیرد و دیگری اینکه والدین با امر و نهی و تشویق و یا ممانعت او را فرهنگی به بار می آورند.

2ـ فرهنگ پذیری دوسوئی: وقتی شخصیت فرد قوام گرفته باشد، خاصه های فرهنگی جامعه را در خود جمع دارد و شخصیت او بر اساس همین خاصه ها استوار است. از این رو فرهنگ پذیری در مورد چنین افراد بالغ، امری پیچیده است. اگر فرد بالغی از جامعه خود به جامعه دیگری وارد شود، فرهنگ جامعه میزبان که با فرهنگ او بیگانه است نمی تواند به سادگی در او نفوذ کند و او را تحت سلطه خود درآورد.

 مهاجرت گروهی از افراد یک جامعه به جامعه دیگر موجب می شود که پس از سالها اقامت و زندگی در آن سرزمین پاره ای از ویژگیهای فرهنگ جامعه میزبان نظیر زبان، تکنولوژی شیوه های افکار و عقاید و بعضی از جنبه های رفتاری را بپذیرد. اما در مقابل این پذیرش بسیاری از ویژگیهای فرهنگی خود را هم به آن جامعه انتقال می دهند. به طور مثال مردمی که از کشورهای هند و چین به امریکا مهاجرت نموده و سالها در آنجا زندگی نموده اند و هویت امریکایی پیدا کرده اند، با وجود سلطه فرهنگی امریکا، هنوز دلبستگی خود را نسبت به فرهنگ جامعه خود از دست نداده اند و حتی بسیاری از ویژگیهای فرهنگی جامعه خود مانند: غذا، پوشاک و موسیقی را به جامعه امریکا انتقال داده اند.

موضوع دیگر پذیرش فرهنگ از طریق برخورد دو نظام میان اقوام مختلف است. بدین گونه که بسیاری از اقوام مهاجر به علت محدودیت و ضعف فرهنگی خود، حتی پس از غلبه بر جامعه، فرهنگ جامعه مغلوب را پذیرفته اند مثل قوم مغول که فرهنگ اسلام و ایران را پذیرفت و از آداب و رسوم مغولی دست برداشت و فرهنگ ایران را پذیرفت.

و در آخر انتقــال فرهنگ و سلطۀ فرهنگی استعمــارگران که به تهــاجم فرهنگی معروف می باشد بدین گونه است که استعمارگران به منظور از بین بردن فرهنگ جامعه بومی و سلطه استعماری، درصدد هستند که فرهنگ خود را در سرزمین های تحت سلطه اعمال کنند و فرهنگ آنها را نابود سازند و فرهنگ خود را در آنجا حاکم نمایند.

 تعریف تهاجم فرهنگی:

تهاجم از مصدر باب تفاعل و از ریشه هَجَمَ ـ یَهجُمُ است به معنی یورش بردن و به طور ناگهانی و غفلتاً هجوم آوردن و  دخول و ورود بدون اجازه است. (جامع المقدمات، ص53) در فرهنگ لغت دهخدا تهاجم به معنی حمله کردن یکی بر دیگری، به یکدیگر هجوم بردن، حمله کردن به یکدیگر معنی می دهد. (لغتنامه دهخدا، ج14، ص115) فرهنگ، اصطلاحی است جامع و وسیع که عصاره زندگی بشر را در ابعاد گوناگون در خود جای داده و بیانگر خصایص و ویژگیهای جوامع انسانی است. در فرهنگ نفیسی، فرهنگ را نیکویی، تربیت و پرورش و بزرگی و عظمت و بزرگواری و فضیلت و وقار و شکوهمندی و دانش و حکمت و هنر و علم و معر فت و علم فقه و علم شریعت و کتابی که محتوی لغات فارسی باشد معنی کرده اند.

بر این اساس تهاجم فرهنگی هجوم و یورش و تجاوز بیگانگان به حریم فرهنگ یک جامعه می باشد که خواست آن جامعــه به آن تعلق نگرفته است. حال این تهاجم به همه ابعاد و زمینه های فرهنگ آن جامعه یا به برخی از جنبه های فرهنگی جامعه باشد. تهاجم فرهنگی به قصد ویران کردن فرهنگ یک جامعه و بیگانه نمودن آن جامعه از فرهنگ خودی می باشد. در تهاجم فرهنگی تهاجم به فرهنگ مطرح است نه تهاجم یک فرهنگ.

تهاجم فرهنگی را چنین تعریف می کنند: جریانــاتی که در آن، فرهنگ بومی و اصیل یک جامعه چه از طریق داخلی و چه از طریق خارجی مورد حمــله و تسلط نظام فرهنگی دیگران قرار گیرد.

مراد از تهاجم فرهنگی در اذهان، سرازیر شدن و تاختن یک فرهنگ بر فرهنگ دیگر است. و عناصری همچون سلطه و سقوط و انحطاط فرهنگی، تحوّل در ارزشها و باورها و بینش ها و غیره در بحث تهاجم فرهنگی مطرح است.

 تهاجم فرهنگی در آیات، روایات

سابقه تهاجم فرهنگی به درازی عمر بشر می رسد. و در طول تاریخ فرهنگ بشر مطرح بوده است. تهاجم فرهنگی کفر و استکبار بر فرهنگ توحید و عبودیت از همان آغاز آفرینش انسان اتفاق افتاد و از آن پس، بدون توقف و با شیوه ها و ترفندهای مختلف و با تجلیّات گوناگون استمرار یافت تا آن که در شکل معاصر و امروز بیش ظاهر شد. با دقت در تاریخ می توان فهمید که برخی از انسانها دستیاران و همکاران و ابزار کار استکبار برای تهاجم فرهنگی هستند. در بخشی از آیات قرآن، به وجود توطئه تهاجم فرهنگی در ابعاد مختلف از ناحیه دشمنان اسلام از درون و بیرون اشاره شده است. این گروه از آیات به طور روشن و صریح از وجود توطئه های فرهنگی خبر می دهد و آن را به مسلمین گوشزد می نماید.

(و دکثیر من اهل الکتاب لو یردونکم من بعد ایمانکم کفارا)/  بقره، 109

«بسیاری از اهل کتاب آرزو می کنند که شما را بعد از ایمانتان به کفر برگردانند.» این آیه می فرماید، خواست قلبی و میل باطنی کفار، این است که شما را از ایمانتان برگردانده و ایمان شما را سلب نموده و شما را به جاهلیت گذشته برگردانند.

در سوره نساء آیه 44 چنین آمده که (الم تر الی الذین اوتو انصیبا من الکتاب یشترون الضلاه و یریدون ان تضلوا السبیل والله اعلم با عدائکم) آیا نمی بینی کسانی را که به آنها یک قسمت از کتاب را دادیم، ضلالت را خریدند و در مقام برآمدند که شما را از راه مستقیم گمراه کنند و به ضلالت اندازند و خداوند به دشمنانتان عالم تر است. در این آیه خداوند صراحتاً بیان می کند که آنها می خواهند شما اهل ایمان را به گمراهی بیندازند و این جز با از بین رفتن اعتقاد و دین شما و یا ایجاد انحراف در آن عملی نیست.

(و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم ویتخذّها هزواً)لقمان،6

بعضی از مردم سخنان باطل و بیهوده، خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء و سخریه گیرند. در این آیه سخن از جمعیتی است که ســرمایه های خــود را برای بیهودگی و گمراه ساختــن مردم به کار می گیرند. آنهــا می خواهند مردم را گمراه کنند و فرهنگ پستی و ذلت را جانشین فرهنگ توحیدی نمایند.

علاوه بر قرآن کریم در روایات زیادی به تهاجم فرهنگی اشاره شده که برای نمونه تعدادی از آنها را می آوریم.

پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: لیس منا من تشبه بغیرنا لا تشبهوا بالیهود و النصــاری (میزان الحکم، ج5، ص19) از ما نیست کسی که خود را شبیه غیر ما کند به یهود و نصاری شبیه نشوید که هر کس شبیه قومی شود از آنهاست. و از آنان محسوب می شود.

شما نباید در رفتار و اخلاق و عادات و همه مظاهری که شما را شبیه بیگانگان می کنـد و از خصائص امــت اسلام و مبانی اعتقادی و اخلاقی اســلام دور می سازد پیروی کنید بیگانگان نباید شخصیت و روح و اراده شما را از شما بگیرند.

 امام صادق (ع) می فرماید: خداوند به پیامبری از انبیاء وحی کرد که به قومت بگو لباس دشمنان را نپوشید و مثل آنان غذا نخورید و به آنچه شبیه دشمنان من است همشکل نشوید و مانند آنان سلوک نکنید که شما نیز از دشمنان من خواهید بود، همان گونه که آنان دشمنان من هستند. [4]

 تهاجم فرهنگی از دیدگاه امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی

حضرت امام خمینی رحمه الله علیه در بیان و اهمیت جایگاه فرهنگ آن را هویت و موجودیّت جامعه معرفی می نمایند و می فرمایند: «بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیّت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است، اساساً فرهنگ هر جامعه هویّت و موجودیّت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ هر چند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد.

استقلال و موجودیّت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکان پذیر است.  بی جهت نیست که هدف اصلی استعمارگران که در رأس تمام اهداف آنان است هجوم به فرهنگ جوامع زیر سلطه است.[5]

مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی تذکرات خیلی مهم و خوبی داده اند و همیشه به ملت ایــران در مورد تهاجم فرهنـگی سفارشات لازم را می نمایند و آگاهیهــای لازم را ارائه می نمایند.

ایشان می فرمایند: «تهاجم فرهنگی یک سنگر و جبهه شناخته نشده دشمن است. لذا باید آن را شناخت.» معظم له می فرمایند امروزه دشمن بعد از ناکامی در محاصره اقتصادی و جنگ، مجدداً به تهاجم فرهنگی روی آورده اند. آن حضرت تهاجم فرهنگی را تزریق تفاله های دست دوم فرهنگ غرب به ملت ما می دانند و می فرمایند فرهنگ غرب «سلطه طلبی» را با خود همراه دارد و نشانه آن تحمیل این فرهنگ در جریان استعمار ملت هاست. همین خصوصیت، حالت تهاجمی به این فرهنگ داده است. دشمنان نظام دینی که همان استکبار جهانی و در رأس آن امریکا قرار دارد، برای به انزوا کشاندن و خارج ساختن جوانان از صحنه و درنتیجه خالی شدن عقبه انقلاب اسلامی از نیروی با نشاط و پرشور و با ایمان و اثرگذار جوان، نقشه های مختلفی را به اجرا درآورده اند که مجموعه اینها را می توان در تهاجم فرهنگی ملاحظه نمود. مقام معظم رهبری غفلت در برابر تهاجم فرهنگی را به عنوان یک آسیب بسیار خطرناک نام می برند و می فرمایند: «دشمن به شدت مشغول تهاجم فرهنگی است و این تهاجم گاهی با دست عنصر خودی غافل، بی توجه و فاقد بینش صحیح سیاسی انجام می گیرد»

مقام معظم رهبری تهاجم فرهنگی را به دو دسته تقسیم می نماید. یک دسته تهاجم فرهنگی از سوی کشورهای استکباری و دشمن جهانی دین اسلام می باشد دسته دوم تهاجم فرهنگی در جبهه داخلی و درون نظام می باشد. برخی از افراد به خاطر غفلت، عدم توجه، دیرفهمی و کج سلیقگی، در تهاجم فرهنگـی به دشمن خــدمت می کنند و دشمـن را در اجـرای نقشه هایش یاری می دهند و کمک می نمایند و ابزار کار دشمن می شوند و چه بسا از دشمنان خارجی نیز موفق تر عمل می کنند.

 تاریخچه تهاجم فرهنگی:

در سال (1999 م) خانم «فرانسیس استیونر فرساندرس» از متخصصان جنگ جهانی دوم کتابی را با عنوان «جنگ سرد فرهنگی» منتشر و به نقش سازمان سیا در استفاده از روشهای نرم فرهنگی یا تهاجم فرهنگی پرداخت. نویسنده بر این اعتقاد است که پس از جنگ دوم جهانی، «جنگ سرد» که شاخصه های اصلی آن دفاعی، نظامی و استراتژیک بود به عنوان عمده ترین چالش بین دو ابرقدرت امریکا و شوروی تعریف و بازشناسی شد. اما در این رویارویی بزرگ روند مهم وتعیین کننده تری نیز وجود داشت که به دور از چشمان حریف و توسط امریکا شکل گرفت و آن «جنگ سرد فرهنگی» بود از ویژگی های این جنگ علیرغم بزرگی اثر آن، این بود که تصور نمی شد اصلاً چنین جنگی وجود دارد. این جنگ در همه ابعاد فرهنگی از جمله ادبیات و هنر صورت گرفت، سازمان سیا با کنترل روزنامه ها، مجلات، داستان ها، فیلم ها و حتی نفوذ گسترده بر روی نویسندگان، منتقدان و نخبگان برجسته علمی و سیاسی نقش بسیار مهمی را در این زمینه ایفا کرد. این نویسنده فصل بیستم کتاب خود را تحت عنوان تهاجم فرهنگی به رشته تحریر درآورده و تهاجم فرهنگی را استراتژی فرهنگی سازمان پیمان آتلانتیک (ناتو) معرفی می نماید.

 خانم ساندرس می گوید: سازمان سیا در مقام وزارت فرهنگ بلوک غرب عمل کرد و به تاسیس کنگره آزادی فرهنگی پرداخت. از مهمترین اقدامات کنگره آزادی فرهنگی ایجاد نشریات روشنفکری در پاریس، برلین و لندن با صرف پول های کلان بود، مقابله با روحیات ضد امریکایی در میان روشنفکران اروپای غربی با ارائه تصویری زیبا از ایالات متحده امریکا جزء اهداف اصلی آن محسوب می شد که بسیاری از دانشگاههای معتبر کشورهای غربی زیر سیطره سازمان سیا در همین راستا قدم برمی داشتند. همان گونه که می دانید پیمان ناتو از سوی غرب برای مقابله با شرق شکل گرفت ولی چون نظامی بود و سر و صدا داشت غربیها به این نتیجه رسیدند که با پنبه و روش نرم هم می توان با شرق مبارزه کرد و تهاجم فرهنگی را ایجاد نمودند. تا با کشورهای دنیا که مخالف آنها هستند مبارزه کنند.

 اهداف تهاجم فرهنگی

منظور از هجوم فرهنگی آن است که جامعه ای تلاش کند که فرهنگ خودش را بر جامعۀ دیگری که طبعاً دارای فرهنگی خاص می باشد تحمیل کند یا دست کم، نوعی دگرگونی در فرهنگ آن جــامعه به وجود آورد. این دگرگونی ممکن است در سه بخش اساسی ظهور کند.

1ـ در بخش شناختها و باورها، بینش افراد را نسبت به خدا، جهان و انسان تغییر دهند.

2ـ در بخش ارزشها و گرایشها، یعنی کارهای خوب و با ارزش را با کارهای بد و بی ارزش دگرگون کنند.

3ـ در بخش رفتارها و کردارها، یعنی هجوم به الگویهای رفتاری افراد جامعه و تغییر آنها

در کل منظور از هجوم فرهنگی در جامعه ما این است که شناخت مردم جامعه ما را نسبت به جهان و انسان و ارزشهای که به آنها دل بسته ایم و شیوۀ رفتار فردی و اجتماعی مان را، به گونه ای که به نفع خودشان باشد تغییر دهند.

هدف از تهاجم فرهنگی یعنی ایجاد تغییر نامطلوب به وسیله گروهی در جامعه تا ارزشها را به ضد ارزشها تبدیل کنند، باورهای صحیح را از مردم بگیرند، تردید، وسوسه، بی باوری، وارفتگی و وانهادگی در مردم ایجاد کنند، حالت پوچگرایی یا باورهای کاذب و ارزشهای غلط به جامعه تزریق کنند. آنها می خواهند غرور مردم ما را بشکنند. اولین نتیجه ای که از کار خود می گیرند آن است که هویت اجتماعی خود را از دست داده باشند. وقتی ملتی از فرهنگ خود دست بردارد و تابع دیگران شود مانند آن است که غرور مردم را می شکنند. وقتی مردم فرهنگ خود را مردود شمرند مانند آن است که بند اطاعت و بندگی آنها را به گردن خود انداخته باشد. آنها می خواهند غرور و شخصیت مردم ما را خرد کنند و آنان را تــابع خــود سازند هدف اصلی آنها ایــن است که آداب و رسومی را که به مردم تزریـق می کنند بپذیرند و رفتار آنها را مطابق خواست خود عوض کنند آنها می خواهند مردم را مُدپرست به بار بیاورند و با این کارشان منافع اقتصادی خود را تامین کنند.

 راههای تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام در قالب های مختلف صورت می گیرد و یکی از ابزارهای مهم دشمنان اسلام بوده است. برخی از راههای تهاجم فرهنگی به قرار زیر می باشد:

1ـ از طریق زیر سوال بردن اعتقادات و ارزشهای دینی: تمام فعالیت های انسان بر اساس اعتقاداتی است که دارد، بنابراین بهترین راه جلوگیری از فعالیت های انسان، اینست که اعتقاد و انگیــزۀ او را نسبت به عملکرد موردنظرش متـزلزل کنیم. در این صـورت بدون هیچ برخــورد فیزیکی، کـاری کـرده ایم که خــود فرد، خود به خود از فعالیــت خود دست می کشد.

استکبار جهانی نیز دقیقاً بر همین مبنا اقدام به تهاجم فرهنگی نموده است، چرا که اگر اعتقادات دینی و انگیزه های حمایت و دفاع جوانان و عموم مردم از نظام جمهوری اسلامی متزلزل شود، خود به خود جمهوری اسلامی فاقد پشتوانۀ مردمی شده و به تدریج رو به اضمحلال می رود.

2ـ از طریق نفی حرمت و کرامت انسانها: انسانها فطرتاً با کرامت هستند. کرامت انسان منشاء عزت، آزاداندیشی و دیگر فضائل اخلاقی است. کرامت انسان به وی اجازه نمی دهد که اسیر ستمگران و شیطان باشد. اینست که شیطان و استکبار کرامت و حرمت او را نشانه گرفته اند و با مسخ هویت و اصالت و شخصیّت آنها، آنها را به هرزگی و فرهنگ استکباری و اهریمنی گرفتار می کنند.

3ـ تحریف حقایق دینی، سانسور واقعیات، جوسازی، ایجاد التقاط: منظور از تحریف حقایق اینست که حقایق دینی واژگون شده و برعکس جلوه داده می شود. چیزی که در اسلام ارزش هست، ضد ارزش و ننگ معرفی می شود و ننگها ارزش نمایانده می شود. چنین فردی از راه راست منحرف می شود. به بدعت (نوآوری و افکار روشنفکرانه) و عقائد انحرافی (و تحریف شده) علاقمند و آلوده می شود. چنین شخصی، آلت دست دشمنانی است که او را به دام انداخته اند. از مسیر هدایت گذشتگان منحرف شده و خود موجب انحراف افرادی که از او پیروی کرده اند می شود.

4ـ ایجاد بحران، اختلافات قومی و فتنه های سیاسی و فرهنگی: یکی دیگر از راههای تهاجم فرهنگی توسط استکبار جهانی ایجاد اختلافات قومی و سیاسی و فرهنگی است که در جوامع مختلف ایجاد می کند تا فرهنگ خود را بالاتر و برتر نشان دهد و در کشور ما در این بخش به فعالیتهای گسترده ای پرداخته اند.

نقش بسیج در مقابله با تهاجم فرهنگی

دشمن به شدت مشغول تهاجم فرهنگی است و این تهاجم گاهی با دست عنصر خودی غافل، بی توجه و فاقد بینش صحیح سیاسی صورت می گیرد و زمانی به دست عنصر فریب خورده و عاقلی که می داند چه خیانتی انجام می دهد انجام می شود. واقعی بودن تهاجم فرهنگی دشمن، ایجاب می کند که در داخل کشور، مجموعه ای از نیروهای صاحب فکر و اندیشه، خود را مسئول دفاع و مقابله هوشمندانه با آن بدانند. این نیروها باید به تربیت کودکان و نوجوانان این مرز و بوم بسیار بیندیشند و برای آن اهمیت فوق العاده ای قائل شوند. پایه و اساس پیشرفت و زوال تمدن ها به فرهنگ آنان  بستگی دارد.

 اگر فرهنگ جامعه ای رو به اضمحلال رود و فاسد شود، نسلی که در آن فضای مسموم تربیت می شود مفسد به بار می آید. سلاح فرهنگ می تواند جبهه مقابل را از درون تهی کند، تا سلطه بیگانه را بپذیرد. اگر جامعه آلوده به شرور شود و نفس انسان ها منحرف گردد، در اثر انحراف فکری، انحراف در عمل نیز به وجود می آید و فرهنگ آن جامعه رو به اضمحلال و انحطاط می رود. تهاجم فرهنگی نامرئی، گسترده و درنتیجه خطرناک است. برای رویارویی با این نوع تهاجم، آگاهی و شناخت بیشتری لازم است.

 کسانی که مدعی مرزبانی قلمرو تفکر اسلامی هستند باید نخست ایدئولوژی تجاوزگر را خوب شناخته و نوع تاکتیک و برنامه آنان را نیز تشخیص دهند تا با افزایش توانمندی خویش، درست و به موقع، ضربه کاری را وارد نموده و از فرهنگ، تمدن آداب و رسوم ملی و ارزش های والای دینی پاسداری کنند. این کار برعهده بسیج می باشد. بسیج با فراگیری آحاد ملت و جوانان در این سازمان می تواند نیروهای کارآمدی تربیت نماید.

بسیج که در آن، پاکترین انسانها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان مشغول هستند و در راه اهداف عالی این ملت و برای به کمال رساندن و به خوشبختی رساندن این کشور تلاش می کنند. می توانند با برنامه های منسجم و کارآمد و اجرای برنامه های خوب در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن جبهه قوی و مقاومی ایجاد نمایند و دشمن را نابود سازند. بسیج استان گیلان می تواند با جمع آوری افراد متفرق و تنها، یک مجموعه ی عظیم و منسجم و آگاه و متعهد و بصیر و بینا به مسایل کشور و به نیاز ملت تشکیل دهد. مجموعه ای که دشمن را بیمناک، و دوستان را امیدوار و خاطرجمع کند. نقش جوانان بسیجی در آمادگی عمومی و یأس دشمن به خوبی مشهود است. همان گونه که می دانید بسیجی چه در دوران دفاع مقدس و چه پس از جنگ، جایگاهی حیاتی و مهمی دارد. بسیجی همیشه در صحنه بوده و آماده و مهیا با روحیه ی انقلابی خود بر جریانهای غیر انقلابی و ضد انقلابی غلبه داشته و تهدیدهای دشمن را نابود نموده است. بسیج چون در متن جامعه می باشد و در متن ملت قرار دارد می تواند در سایه ی آموزش در وقت مناسب بزرگترین ضربات ممکن را به دشمن وارد سازد و به جای پذیرش فرهنگ دشمن فرهنگ خود را بر دشمن غالب نماید و دشمن را به دوست تبدیل کند و این در تاریخ ملت ایران چند بار اتفاق افتاده است. زمانی که مغولها به ایران حمله کردند ایرانیان بسیاری از آنها را مسلمان نمودند و آنها مسلمان شدند و از فرهنگ خود دست کشیدند و به دین اسلام مشرف گشتند بسیج باید با همان روحیه و شور و قدرت دوران جنگ باقی بماند و جوانان آموزش ببینند و سازماندهی شوند و آمادگی و حضور پیدا کنند. آنها باید قاعده ی اصلی مقاومت در نظام اسلامی را تشکیل دهند و با قدرت و قوت و ایمان راسخ در مقابل دشمن ایستادگی نموده و دشمن را به زانو دربیاورند و کاری نمایند تا دشمن به شکست خود اعتراف کند.

 نقش بسیج استان گیلان در مقابله با تهاجم فرهنگی:

استان گیلان به عنوان استانی که با چند کشور خارجی مرز مشترک آبی داشته و به علت سرسبز بودن و وجود شهر تاریخی ماسوله مورد توجه مهاجمان فرهنگی بوده و هست. افرادی که از کشورهای مختلف دنیا برای گردش به گیلان می آیند، با آمدن خود فرهنگ و باورهای خود را نیز به همراه می آورند و در برخی از مواقع مردم گیلان به طور ناخودآگاه از آنها تبعیت می کنند.

سیمای جمهوری اسلامی ایران و اماکنی که فیلمهای مختلف سینمایی را در سطح جامعه توزیع می کنند نیز در تغییر فرهنگ مردم نقش دارند مترجمان و نویسندگان و مجلات و روزنامه های مختلفی که در سطح استان گیلان توزیع می شود نیز بر فرهنگ مردم تاثیر مستقیم دارد. امروزه در برخی از خانواده ها تصاویر و عکسهایی از بازیگران خارجی و گاهاً ایرانی با آرایش خارجی به چشم می خورد که مورد توجه افراد جامعه بوده و در بعضی مواقع افراد جامعه از مدل آنها استفاده می کنند. و خودشان را به شکل آنها در می آورند. اگر در خیابانهای شهر گردش کنید و به تماشای افراد جامعه بپردازیم بعضی مواقع افرادی را می بینید که خودشان را به سبک و سیاق غربی آرایش نموده و در خیابانها گردش می کنند.

در شهر رشــت فروشگاههایی وجــود دارد که افتخارشان این است که اجنـــاس خارجی می فروشند. در برخی از فروشگاههای پوشاک شهرهای استان گیلان اجناس و لباسهای خارجی با افتخار به فروش می رسد و موارد مختلف دیگری که همه نشــان از تهاجم گسترده فرهنــگی دشمن به ما می دهد. همــان گونه که می دانید تهاجم نظامی با تهاجم فرهنگی تفاوت زیادی دارد. در تهاجم نظامی هم جبهه مشخص و معلوم بوده و هم افراد دشمن با ابزار و وسایلشان شناخته شده هستند و هم خود تهاجم نظامی با سر و صدا همراه بوده و توجه همه را به خود جلب می نماید اما در تهاجم فرهنگی نه تنها جبهه دشمن مشخص نیست بلکه ابزار و وسایل آن نیز نامعلوم می باشد.

 دشـمن در تهــاجم فرهنگی گاهی آنچنان مظلــوم نمایی می کند که دل افراد  برایشــان می سوزد و به آنها کمک نیز می نمایند. تهاجم فرهنگی بی و سر و صدا و خاموش بوده و برخی مواقع سر دلسوزی نیز دارد و با حربه مهر و محبت به جامعه و فرهنگ آن یورش آورده و آن را مورد تهاجم قرار می دهد.

برای همین برخی از افراد خودی نیز غافل شده و فریب خورده می شوند و دست به انتقاد می زنند و بعضی مواقع نظام و بسیج را زیر سوال می برند. در چنین زمانی اهمیت و نقش بسیج در مقابله با تهاجم فرهنگی آشکار می گردد. حال که تهدیدهای فرهنگی با شدّت از سوی دشمنان دنبال می شود و یک تهاجم گستردۀ فرهنگی به ایمان و معنویت مردم شکل گرفته، این بسیجیان پرشور و متعهد هستند که بایستی از ایمان دینی و دست آوردهای نظام اسلامی و فداکاریهای مردم دفاع کنند.

آمادگی برای دفاع و پیشگیری از تهاجم و غافلگیری توسط دشمن، همیشه لازم است و بسیجیان گیلان در این عرصه در صف مقدم قرار دارند. نباید روزی بر ما بگذرد که اهمیت آمادگی عمومی ما فراموش شود. بسیجیان گیلان باید با قوت و قدرت و آمادگی و نشاط راه خودشان را ادامه دهند و مثل گذشته وظیفه ی دفاع از انقلاب و اسلام را برعهده بگیرند بسیجیان باید همیشه آمادگی خود را حفظ کنند و با جذب و عضویت جوانان و نوجوانان در بسیج و آموزش آنها روحیه ی دفاع را برای خودشان نگه دارند و آماده و مستعد دفاع از کشور باشند.

بسیجیان استان گیلان باید با احساس تکلیف و خدمت به مردم و تلاش و کوشش برای کمک به مردم آنها را جذب نموده و با نماز و عبادت و انس با قرآن فرهنگ غنی اسلامی را جانشین فرهنگ مبتذل غرب نمایند. و جوانان مومن، مخلص، سالم، صادق، بی اعتنای به شهوات که دلهایشان متوجه خدا باشد تربیت نمایند. بسیج استان گیلان برای مصالح ملت و ارزشهای اسلامی باید جوانان و نوجوانان را جذب بسیج نماید و این جوانان و نوجوانانی که بالقوه هستند را با آموزشهای لازم به بالفعل درآورد و افرادی مستعد برای دفاع از فرهنگ ناب محمدی بسازد.بسیج استان گیلان باید تلاش نماید که همه افراد را جذب کند.

مقام معظم رهبری در کتاب حدیث ولایت، ج6، ص12 می فرمایند: «هیچ نفری را نباید رها نمود و یا کاری کرد که رها بشوند. همه ی این جوانانی که شما در خیابانها می بینید مشغول زندگیند و دنبال کار خودشانند، باید در دلتان آنها را یک بسیجی بالقوه فرض کنید و بسیج بشوید، برای اینکه آنها را جذب کنید. ما نمی توانیم راضی بشویم که جوان این کشور و جوان مسلمان، از بسیج عمومی مردم بیرون بیاید.»

 دشمن شناسی در تهاجم فرهنگی:

یکی از بزرگترین راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی دشمن شناسی می باشد. همان گونه که در تعریف تهاجم فرهنگی بیان داشتیم گفتیم که در تهاجم فرهنگی دشمن در لباس دوست ظاهر می گردد و شیطان وار حمله می کند. بدیها را خوب جلوه می دهد و رفتارهای نادرست را درست معرفی می کند. با حرفها و سخنان زیبا و فریبنده اما بی باطن و بی مغز افراد را فریب می دهد. فکر  و اندیشه را عوض می کند تا نگذارد ایمان به آخرت، بینش معنوی، ارزشهای والا و فوق مادی برای انسانها مطرح شود.

تهاجم فرهنگی یک سنگر و جبهه شناخته نشده دشمن است. لذا باید آن را شناخت و بسیج استان گیلان در مقابله با تهاجم فرهنگی می تواند دشمن را به مردم معرفی نماید. افکار و اعتقادات صحیح و باورهای اصیل را در مقابل مفاسد، انحرافات، اشتباهات برای مردم و بخصوص نوجوانان و جوانان روشن و آشکار نماید. اصول و ارزشهای دینی را در کلاسهایی که برگزار می کند، نشریاتی که چاپ می شود به مردم معرفی نماید و نقشه های مهاجمان را نابود سازد. آنها می توانند مسائل فکری که در جامعه مطرح می شود را مورد نقد و بررسی قرار داده و در نشستهای  سیاسی و غیر سیاسی خود آنها را نقد نمایند. و تلاش دشمن را برای سست کردن اندیشه ها و افکار و باورهای مردم خنثی نمایند. آنها باید مراقب باشند و از تهاجم فرهنگی دشمن غافل نشوند.

دشمن می خواهد هویّت ما را به عنوان یک ملت، از بین ببرد، دین ما را به عنوان باارزشترین پدیدۀ هستی، از ما بگیرد. اندیشه های اخلاقی ما را از بین ببرد، تر بیت اجتماعی و خانوادگی و فردی ما را تحت تاثیر فرهنگ خود درآورد او می خواهد نسل آینده ما نه ایمان و نه جهان بینی روشنی داشته باشند. پس بر بسیج استان گیلان واجب و لازم است که برای ترویج فرهنگ و ارزشهای اسلامی تلاش کند همان گونه که دشمن برای تهاجم فرهنگی از سخنرانیهای علمی، کتابهای فلسفی، فیلمها، نمایشنــامه ها و چیزهایی از این قبیــل به نام پیشرفت علم و ترقی فرهنــگ استفاده می نماید.

 بسیجیــان استان گیلان نیــز از این راه و روش استفاده نمــایند و دشمن را نابود سازند و نقشه های آنان را از بین ببرند. آنها می توانند با معرفی اسلام و ارزشهای اسلامی به مردم و افراد جامعه آنها را از هجوم فرهنگ بیگانه مصون داشته و پایه های دین مردم را مقاوم نموده و آنها را مستعد دفاع از دین و باورها و ارزشهای جامعه خود نمایند.

 

روی آوردن به عبادت در تهاجم فرهنگی:

یکی از کارهایی که بسیج استان گیلان در مقابله با تهاجم فرهنگی می تواند انجام دهد و در این راه موفق گردد توجه به عبادت مثل نماز و روزه و خمس و زکات می باشد. بخصوص نماز و آن هم نماز جماعت که هم اتحاد و همبستگی را نشان می دهد و نشانه وحدت بین مسلمانان می باشد. و هم همدردی و همدلی و کمک به همنوع را نشان می دهد. وقتی در صف های جماعت افراد با همدیگر دست می دهند و شعار وحدت را زمزمه می کنند. دشمن وحشت نموده و از جماعت مسلمین فرار می کند. دشمنان دینی عقیده دارند که باید نماز بخصوص نماز جماعت را از مسلمانان گرفت تا بتوان در میان آنها تفرقه ایجاد نمود و حکومت کرد.

 شعار دولت انگلیس این است که اتحاد و وحدت مسلمانان را از بین ببرید و تفرقه بیندازید و راحت حکومت کنید. پس بسیجیان باید خودشان در نماز جماعت شرکت کنند و علاوه بر آن فرزندان و جوانان و نوجوانان گیلانی را نیز جهت شرکت در نماز جماعت جذب کنند و با آنها در نماز جماعت  شرکت کنند که هر چقدر تعداد نمازگزاران بیشتر باشد دشمن در تهاجم فرهنگی مایوس خواهد شد. هرچه مسلمانان وحدت بیشتری داشته باشند دشمنان ناموفق بوده و از کشور ما فرار خواهند نمود.

یکی دیگر از عبادتهای خوب که بسیار هم تعریف شده و خواسته شده که آن را ترک نکنند نماز جمعه می باشد. نماز جمعه که به حج سیاسی هفتگی معروف می باشد نیز یکی از راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی دشمنان می باشد بسیجیان استان گیلان باید هر هفته به صورت گروهی از هر پایگاه در نماز جمعه شرکت کنند و حرکت آنها برای مردم الگو باشد حتی در این حرکتهای گروهی افراد مختلف جامعه را نیز دعوت کنند تا با آنها همراهی نموده و در نماز جمعه شرکت نمایند که نماز جمعه خاری در چشم دشمنان است. دشمن که می خواهد با تهاجم فرهنگی باورها و ارزشها را از مردم بگیرد با دیدن نماز جمعه از صحنه خارج شده و فرار می کند و فرهنگ مهاجم تسلیم فرهنگ ناب محمّــدی (ص) می شود و فرهنگ پایدار و اصیل ایران و جهان اسلام به عنوان فرهنگ برتر در جهان نفوذ خواهد یافت.

 حفظ باورها و ارزشهای اسلامی در جلسات مذهبی:

بسیج استان گیلان می تواند با احیای جلسات مذهبی به حفظ باورها و ارزشهای اسلامی بپردازد و از این راه با تهاجم فرهنگی دشمن مقابله نماید. باید به تشکیل مجالس مذهبی در سطوح گوناگون اهتمام داشته باشد و در این مجالس باورها و ارزشهای اسلامی که دو رکن فرهنگ هستند را زنده و احیا نماید.

بسیج گیلان می تواند با تشکیل این مجالس و دعوت از جوانان و نوجوانان بینش آنها را نسبت به اسلام و ارزشهای اسلامی بالا ببرد و آنها را با اسلام و ارزشهای اسلامی آشنا نماید.  برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی دشمن یکی از راهها، تقویت فکری است. باید اعتقادات تقویت شود و جوانان به این راه ایمان پیدا کنند.

بسیج باید سعی کند که باورهای دینی را تقویت نماید. نگذارد که شک به دلهای جوانان و نوجوانان و فرزندان عزیز این آب و خاک راه پیدا کند. در مقام عمل هم، سعی کند ارزشهای اسلامی را احیا نمایید همان گونه که در میدان جنگ از امتحان الهی سربلند بیرون آمد هوشیار باشد و به خطر تهاجم فرهنگی دشمن که مقام معظم رهبری بارها آن را تذکر داده اند توجه نماید همان گونه که در جبهۀ جنگ جان بر کف تلاش و کوشش نمودند و دشمن خارجی را از آب و خاک عزیز ما بیرون راندند امروز هم وقت و  هم فکر خود را در طبق اخلاص بگذارند و در راه حفظ ارزشها و باورهای اسلامی صرف کنند و در راه حفظ ارزشها و باورهای اسلامی تلاش نمایند.

 ایجاد محیط گرم خانوادگی و برخورد دوستانه با مردم

یکی از مشکلات بزرگی که جامعه با آن روبرو بوده و راه را برای تهاجم فرهنگی دشمن هموار نموده و دشمن از آن راه به راحتی نقشه های خود را اجرا می کند عدم محیطی گرم در خانواده می باشد. ما باید به کودکان و نوجوانان و جوانان ما مهارتهای زندگی را بیاموزیم. کلاسهای مهارت آموزی در حوزه ها و پایگاهها برگزار کنیم و افراد را با مهارتهای زندگی آشنا نماییم. ما باید از کودکی یاد بگیریم که با جوانان و نوجوانان برخوردی مناسب داشته باشیم در تربیت آنها به شکلی ظریف عمل کنیم. برخورد تند و کوبنده با نوجوانان صحیح نیست باید به آرامی و با نصیحت و به صورت غیر مستقیم آنها را متوجه کنیم. سوال مطرح کنیم تا خود آنها متوجه پاسخ آن شوند، نه آنکه به آنها القا کنیم، آنها را متوجه کنیم که چنین مشکلاتی وجود دارد و در وجودشان انگیزه مقابله ایجاد نماییم. اگر نصیحت توام با تندی و تحمیل باشد کاری پیش نمی رود، اما اگر با مدارا و روش صحیح تعلیم و تربیت باشد با روح جوان سازگارتر است، نوجوانان در سن بلوغ بیش از حد حساس هستند، لذا نباید به سختی با آنها برخورد کرد. علاوه بر آن نباید آنها را به حال خود رها کرد. صرف اینکه بگوییم بچه ها این طور دلشان می خواهد و ما نباید کاری به آنها داشته باشیم صحیح نیست.

پیامبر گرامی اسلام می فرماید همه نسبت به هم مسئول هستیم. تمام انسانها نسبت به هم مسئول هستند و جامعه اسلامی به خاطر اصل امر به معروف و نهی از منکر در میان جوامع دنیا بهترین و با ارزش ترین جامعه است. با فرزندان و نوجوانان و جوانان استان گیلان عاقلانه، با نرمی و با ملاطفت و منطق رفتار کنیم. بدون اعمال خشونت و درشتی سعی کنیم تا فکر آنها را به خود متوجه کنیم. باید با آموزش خانواده ها به وسیله رسانه ها و کلاسهای خانواده که در مراکز و نواحی بسیج استان تشکیل می دهیم به خانواده ها یاد بدهیم شاد باشند، محیط خانواده را برای اعضای آن گرم نگه دارند و با هم مهربان باشند. کاری کنیم خانــواده ها یــاد بگیرند که با برقراری ارتباط مثبت با یکدیگر جای تلویزیون و برنامه های رسانه ای مثل سی دی و ویدئو را بگیرند و به جای اینکه خود را با فیلم های خارجی سرگرم کنند با همدیگر سرگرم شوند. اگر محیــط خانه محیطی گرم و سالم باشد بچه ها جــذب می شوند و دوست دارند که در کنار پدر، مادر، خواهر و برادر خود بنشینند و با آنها انس بگیرند و کمتر تمایل به کار خلاف پیدا می کنند و زمینه تهاجم فرهنگی را برای دشمنان فراهم می کنند. بسیجیان گیلان باید یاد بگیرند و تلاش کنند تا دوستان خوبی برای مردم گیلان باشند آنها باید در کلاسهای آموزشی مهارتهای برقراری ارتباط را بیاموزند و با آمــوزش این مهارتهــا نوجوانان و جوانــان را جذب نمایند و آنها را از تهاجم فرهنگی نجات دهند.

 آگاهی دادن به مردم نسبت به اهداف تهاجم فرهنگی دشمن در گیلان

باید از راه بحث، گفتگو، منطق و استدلال مردم را از اهداف تهاجم فرهنگ دشمن آگاه نمود اگر بخواهیم ارزشهای اسلامی را در جامعه ترویج کنیم باید دربارۀ هر یک از این ارزشها به صورت منطقی و استدلالی بحث کنیم. یعنی فواید احیای هر ارزش و ضررهای به کارگیری روشهای مخالف آن را در جامعه بیان کنیم. و با نتیجه گیری منطقی بگوییم که فلان ارزش احیا شود یا فلان شیوۀ غلط است. و آن را با استدلال اثبات کنیم.

امروزه آنچه در ترویج هر ارزشی در جامعه از همه مؤثرتر است تبلیغات عملی است که به صورتهای گوناگون و با استفاده از اصول و قواعد روان شناسی و جامعه شناسی، عملاً ارزش را در جامعه احیا می کند. همان گونه که دستگاههای تبلیغاتی غرب برای مبارزه با ارزشهای اسلامی از راه تبلیغات استفاده می کنند. باید برای مردم روشن و آشکار گردد که آنان با شیوه های تبلیغاتی متمرکز برای ارائه عملی الگوها، اهداف خود را تحقق می بخشند و در روزنامه ها، کتابهــا، فیلـم ها، نمایشنامه ها، و امثــال آن به صورت منظم به خواننده تلقین می کنند و برخی از افراد آن را می پذیرند حتی دشمن با استفاده از تخیّلات، عواطف و احساسات، داستان را به شکلی مطرح می کند که احساسات خواننده بر ضدّ موضوعی تحریک شود یا وقتی می خواهند ارزشی را مطرح سازند و آن را به جامعه بقبولانند از این راه استفاده می کنند مردم باید از این راه و روش دشمن آگاهی داشته باشند. دشمن افراد داستانها و فیلم های و. ... خود را طوری انتخاب می کند که مردم را به خود جلب نماید و به او علاقه مند شوند تا اینکه به صفات  ظاهری و باطنی او گرایش پیدا کنند. و خود را مثل آن دربیاورند و این کار دشمن باعث تهاجم فرهنگی می شود. پس باید متوجه باشیم که آنها از چه راههایی در فرهنگ و اعتقادات ما رخنه می کنند و مردم را برای مقابله با آنها آماده و مهیا کنیم و با آگاهی دادن به مردم این نقشه شوم دشمنان را نیز نابود کنیم.

 هجوم فرهنگی بر ضد تهاجم فرهنگی توسط بسیج استان گیلان

امروزه یکی از راههــایی که دشمن با آن تهـــاجم فرهنگی علیه کشورهــای دیگر انجـام می دهد، و او را در این کار موفق می کند از طریق هنر و کارهای هنری مثل فیلم و سریالهای مختلف و نمایشنامه های گوناگون می باشد. همان گونه که آنها برای ترویج ارزشهای خود از این شیوه ها استفاده می کنند. ما باید هنرمندانی داشته باشیم که بتوانند ارزشهای اسلامی را در فیلم، نمایشنامه، کتاب، رمان، داستان و در سایر آثار ه


مطالب مشابه :


راههای جذب جوانان به مسجد و دین

شجـــره طيبه صـالحين - راههای جذب جوانان به مسجد و دین - پـــايگـاه مقاومت بسيج شهيد مطهري




آشنایی با بسیج

که این ملتها را با هم بسیج کنند از راههای مختلف، اینها را جذب و عضویت فعال بسیج:




راههای جذب افراد بی سواد ش 7

راههای جذب افراد بی این آموزشگاه از سال 1389 تا کنون افتخار عضویت در پایگاه امیدان بسیج را




راهکارهایی برای جذب جوانان به نماز و حضور در مساجد

قرآن؛نسیم زیبایی ها - راهکارهایی برای جذب جوانان به نماز و حضور در مساجد - با محوریت امر به




بررسی و تحلیل بسیج از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای‌

بسیج یک فرهنگ و یک بررسی راههای افزایش سیصد تا پانصد درصدی قدرت جذب و اداره بسیج از جمله




مقاله (تهاجم فرهنگی )

گیلان برای مصالح ملت و ارزشهای اسلامی باید جوانان و نوجوانان را جذب بسیج راههای تهاجم




راههای جذب جوانان به نماز :

فرهنگی-مذهبی-اجتماعی - راههای جذب جوانان به نماز : - تقدیم به منتظران ظهور آقا امام زمان (عج




برچسب :