راهکارهایی برای جذب جوانان به نماز و حضور در مساجد

فهرست:

مقدمه 5

جوان کیست؟8

جوانی فصل خودسازی9

جوانان ونماز10

پایبندی جوانان به اقامه ی نماز10

راهکارهایی برای حضورجوانان درمسجد12

راه های جذب جوانان13

راه های شکوفایی16

سازمان های تقویت کننده ی مسجد 19

بسیج وعوامل موثرش برمسجد21 

عوامل موثردرگسترش فرهنگ مسجد23  

مبارزه با تهاجم فرهنگی23

تاثیرمسجددرکاهش جرم افراداهل مسجد26

مفهوم شناسی 32

ضرورت واهمیت موضوع34

جایگاه موضوع35

نتیجه36

منابع وماخذ37

مقدمه:

  نماز يكي از فرائض ديني است كه در تمامي شرايط انجام آن واجب است و نه تنها در شريعت اسلامي بلكه در شرايع ديگر نيز تكليف شده است. تمام انبياء الهي از نماز ياد كرده اند و مردم را بدان سفارش نموده اند. بهترين وسيله ارتباطي انسان با خدا، مجال گفت و گو ، عرصه را و نياز و مشاهده تجلاي او در مهبط دل است و در جوهره آن سازندگي اخلاقي موج مي زند. در توصيف جمال نماز علاوه بر روشنايي بخشي بر جان پيامبر (ص) بعنوان مايه روسفيدي اهل ايمان، طهارت روح عموم مردمان نيز از آن ياد شده است بلكه نماز را بازدارنده گناه و عصيان و پوشاننده خطا و اشتباه دانسته اند.

به چنين دستگيره محكمي هميشه نيازمنديم ولي به گاه بروز خطر و يا در عرصه هايي كه لغزشگاهها در آن زياد است ، محتاج تريم. دوره جواني و هنگامه دانش پژوهي ايام شور است و غرور.

شتاب سني و گاه غرور علمي در هم مي آميزد و در خيال خود براي خود ما را قهرماني بي شكست مي سازد.

اما طوفان حادثه نه با تكانه هاي شديد بلكه با امواج كنار ساحل زورق خيال ما را در هم مي ريزد و قايق غرور هم ترك بر مي دارد از درون مي لرزيم . چه بايد كرد ؟ تا به وقت فراخ و استغنا طغيان نكنيم و به هنگام تنگنا و فشار زار و گريان نباشيم؟

قرآن نماز گزاران را در ميدان رحمت و زحمت شايستگان متعادل مي شناساند.

انما بعثت لا تمم مكارم الاخلاق    پيامبر اكرم (ص)

انسان در عرصه حيات آن سان نيرومند شده كه دنيا را ساخته ، اما در عرصه خودسازي خود را باخته. انسان در جبهه تخريب پيروز است ؛ اما در عرصه تهذيب تيره روز. انسان در سايه تهذيب انسان مي شود نه با سرمايه تذهيب . تهذيب بر نور مي افزايد و تذهيب بر غرور.

إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى ( علق 6-7)

انسان خود را از زنجير برون رهانده اما در تسخير درون وامناده ، دشمنان بروني را سر مي كوبد اما دشمن دروني بر مي آشوبد.

اي شهان ! كشتيم ما خصم برون            ماند خصمي زان بتر در اندرون

كشتن اين كار عقل و هوش نيست          شير باطن سخره خرگوش نيست            مولوي

انسان ها در وادي آرزوها كاخ هايي رفيع برافراشتند و آن را تنها راه ترفيع نداشتند. كاخ هايي ساختند كه سر بر فلك مي سايند. و خود در آن مي آسايند. اين كاخ ها را بر فراز آتشفشان ساخته اند و در سايه آن مايه جان را گداخته اند.

انسان بر اريكه آمال نشسته ، اما از مليكه ملال نرسته . همه قله هاي اميال را پيموده اما از چهره دل گرد ملال را نزدوده. او خود كام است ، اما آرام نيست . به همه آرزوهايش رسيده ، ولي روي آرامش را نديده.

الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ  (رعد 28)

انسان نه تنها خود كه خدا را فراموش كرده ناگزير حلقه اسارت دنيا را به گوش كرده است.

 وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ (حشر19)

از آن کسان نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا خود ایشان را از یادشان برده ، خودشان را فراموش کرده اند .

اي كه در پيكار خود را باخته             

ديگران را تو ز خود نشناخته

تو به هر صورت كه آيي بيستي         

 كه منم اين ، والله آن تو نيستي                مولوي

خود فراموشي معلول خدا فراموشي است.

گر نخواهي خود فراموشت شود    

ياد او كن، ياد او كن ، ياد او

چون به جنگ با خدا شتافته ، دنياي زندگي را تنگ يافته . وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا (طه 124)

بشر تا قله هاي هوش تاخته ولي ميله هاي قفس را نشناخته آن گاه كه از قيد اخلاق رسته به صيد پيوسته . در دنياي بيداد و پولاد ديگر نه كرشمه سپهر آبي است و نه چشمه مهر، آفتابي . بشر پگاه آفرين را از كف داده و به چاه نفرت و نفرين در افتاده . ديگر نه فلق نور دارد و نه شفق شور. انسان با پر و بال دانش به اوج كهشكشان ها شتافته اما هنوز خود را نيافته.

علي (ع) مي فرمايد :

عجبت لمن ينشد ضالته و قد اضل نفسه فلا يطلبها ( غرر الحكم و در الكلم فصل 54، حديث 18)

جسم او در لجنزار هوس مي بالد و روحش از همدمي خار و خس مي نالد . چون از ياد خدا نمي لرزد دردام خود مي لغزد.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ  (انفال 2)

مومنين حقيقي كساني هستند كه چون خدا ياد مي شود ، دل هايشان مي ترسد و از خوف خدا مي لرزد.

جامعه بشري چكادهاي رفيع علم و فن آوري را با شتاب در نور ديده و به بلنداي بام لذت و رفاه رسيده ؛ اما ابرهاي تيره بحران اخلاقي ،آبي آسمان بهرورزي اش را آلوده و روح فراستش را فرسوده.

كشش هاي نفساني رودي است خروشان و مهار آن نه چندان آسان . گرداب سهمگين هواي نفس قايق هاي سست بنيان را سخت در هم شكسته و رشته هاي پيوندش را از هم گسته . اين امواج سركش نه در آوند آرزو آرام مي گيرند و نه با كمند سبو رام مي گردند. تا انتهاي غرور مي تازند و قايق وجود را به كام گرداب گور مي اندازند. آتشفشان هوس ها به ظاهر خموش ، اما در باطن چون توسني چموش است . اين توسن چون سركشي آغازد، تند چون تندر مي تازد و سوار كار غافل و جاهل را به قعر دره وحشتناك رذايل مي اندازد.

جامعه هنگامي بر دروازه هاي زرين آرمانشهر انساني دست مي يابد كه از دام خود به سوي نام خدا شتابد. فرد فرد انسان ها از صميم دل رذايل نكوهيده را بزدايند و آن را به فضايل حميده بيارايند. در مكتب خودسازي آغازين درس، نبرد است و محور آن سازندگي فرد. فرد بايد ديگر سازي را از خود آغاز،کند تا بتواند جامعه را بسازد.

گام آغازين آراستن، پيراستن است . تا انسان بوستان دل را از خار و خس و هرزه گياه هاي هوس نپيرايد، نمي تواند آن را به گل ها و رياحين عطر آگين مكارم اخلاق بيارايد.

ياد خدا اكسير نجات است و آب حيات . نماز بر سينه سپهر مكتب مي درخشد و ياد خدا را استمرار مي بخشد.

نماز باغ زندگي را پر از رياحين مي كند و با شكوفه هاي ياد خدا صحن دنيا را عطر آگين مي سازد. ياد خدا نه تنها در حال نماز، كه در هر لحظه به انسان شرف و به زندگي هدف مي بخشد. ياد خدا زلال حيات بخشي است كه پيوسته جان را طراوت مي دهد و روح را لطافت.

فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلاَةَ فَاذْكُرُواْ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ ( نساء 103)

آن گاه كه از نماز فراغت يافتيد، باز د همه احوال ، ايستاده و نشسته و بر پهلو ( و در هر حال كه
مي توانيد ) خدا را ياد كنيد.

امام علي (ع) در وصاياي خود به امام حسن (ع) مي فرمايد :

و كن لله ذاكرا علي كل حال     ( بحار الانوار 42/202)

در هر حال خدا را ياد كن.

نماز براي مومن معراج است و براي دد خود خواهي ، علاج . در عروج ، نخستين گام خروج است. خروج از حوزه جاذبه خود ، شرط عروج به ملكوت خدا است.

بايد با پر و بال نماز سينه سپهر را پيمود و دريچه مهر را گشود. بايد از اين سراب پريد و در آغوش آفتاب آرميد.

بياييد خماري ديده را با سبويي از سپيده بشوييم، در زلال واژه هاي نماز غوطه ور شويم.

بياييد از واژه هاي نماز وسيله پرواز بسازيم . از وابستگي ها برهيم و دل به دلدار دهيم.

بياييد خدا را در قاب نماز به تماشا بنشينيم.

جوان كيست :

«شما تا جوان هستيد مي توانيد كاير انجام دهيد و تا نيرو و اراده جواني داريد مي توانيد هواهاي نفساني ، مشتهيات دنيايي و خواسته هاي حيواني را از خود دور سازيد ولي اگر در جواني به فكر اصلاح و ساختن خود نباشيد ديگر در پيري كار از كار گذشته است. »   امام خميني (ره)

جواني بهار زندگي است و اوج ارزندگي ، جواني ، آغاز شكوفايي غنچه هاي استعدادهاست . جواني ، چكاد بلند توانمندي است در ميان دو دره ناتواني كودكي و پيري.

اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً ( روم 54)

در جواني نداي فطرت گوياست و پاي پويش او پويا؛ كه هر كه به فطرت نزديك تر ، نيك تر و هر كه دورتر مغرورتر . جواني فصل شور است و شعور ، شعوري كه مقدم بر شعر است و مقدمه شعار.

جواني سراسر سرور است و دوران نشاط و غرور. جوان با تبسم هر غنچه مي خندد و با بغض هر ابر مي گريد . احساسش نرم تر از نسيم است و گرم تر از شميم. دلش به صفاي آيينه است و به صافي آبگينه . ناراستي را بر نمي تابد و به سوي نادرستي نمي شتابد. دوست دارد كه پیوسته راست بگويد و راه درست را بپويد . او شيفته شعر است ؛ اما نه فريفته شعار.

جواني گنجينه ارزشمندي است كه نه كس قدرش را شناخته ، نه بهايش را پرداخته .

امام علي (ع) مي فرمايد : شيئان لا يعرف فضلهما الا من فقدهما الشباب و العافيه   ( غررالحكم ص 449)

دو چيز است كه قدر و قيمتشان را نمي شناسد مگر كسي كه آن دو را از دست داده باشد : يكي جواني و ديگري تندرستي و عافيت است.

جواني يك فرصت است اگر آن را با فراست قدر بدانيم ، با حراست بر صدر مي نشانيم.

مديران جامعه بايد جوان باور باشند و جوان ياور. فرادستي اش را باور كنند و فرو دستي اش را ياوري نمايند.

پيامبر بزرگوار ما مظهر جوان باوري و اسوه جوان ياوري بود . ايشان در موارد متعدد جوانان برومند را بر پيران نژند برتري داد.

جواني فصل خودسازي :

امام صادق (ع) : عليك بالاحداث فانهم اسرع الي كل خير ( روضه كافي ص93)

توجه تبليغي خود را به نسل جوان معطوف دار و نيروي خويش را در راه هدايت آنان به كار انداز؛ زيرا جوانان زودتر حق را مي پذيرند و سريع تر به هر خير و صلاحي مي گرايند.

جواني، غزلي زيباست و غزالي دلربا؛ از همگان دل مي ربايد و بر آستان محبت سر مي سايد. جوان در سينه دلي ساده دارد و كشتزاري آماده ؛ بذر سخن حق را مي پرورد و با پرورش آن بر سر هر شاخسار صدها برگ و بار مي آورد.

دوران نوجواني و جواني بهترين دوران سازندگي و خودسازي است زيرا در اين سنين شخصيت انسان هنوز شكل ثابتي نگرفته و صفات زشت در زمينه روحي آنان رسوخ كامل پيدا نكرده است ، پس مي توان با تلاش كمتر ريشه هرزه گياهان اخلاقي را از كشتزار دل بركند و صفحه دل را از پليدي رذايل پير است . هر چه بر عمر بشر افزوده مي شود اراده و توان خودسازي نيز فرسوده مي گردد. مولوي براي بيان اين حقيقت تمثيل گويايي دارد.

بوته خار مزاحمي بر سر راه كسي بود. عابر به خاطر كم همتي كندن آن بوته را هر روز به بهانه اي به تاخير مي انداخت. هر چه زمان مي گذشت توان و قدرت مرد رو به كاهش مي رفت ، در حالي كه ريشه هاي بوته خار قوي تر و استوار تر مي شد.

پس جواني مناسب ترين دوران پيراستن دل از زذايل و آراستن آن به فضايل است و غفلت از آن موجب حسرت و اندوه هميشگي خواهد بود. جواني كه پند پيران را بپذيرد و تجارب سالخوردگان را به كار گيرد ، مي تواند با قدت سرشار جواني فرصت ها را در يابد و به سوي شكوفا كردن استعدادهاي مثبت خود بشتابد. چنين انساني رستگار است.

البته جوان در عين اينكه فطرتاً به نيكي تمايل دارد ، اگر در پرتو تعاليم خودسازي قرار نگيرد ، آمادگي انحراف و لغزش نيز بيشتر از ديگران دارد.

نداي ارزش هاي اخلاقي به هيچ وجه اين معني را ندارد كه رفتار جوانان آميخته به تقدس و تقوا باشد ، بلكه اين را مي رساند كه او براي تمايل به نيكي حساس تر است.  آنان در عين حال كه بعدها براي يك زندگي اخلاقي شخصي آماده هستند ، براي پستي و زذالت نيز قابليت دارند. [1]

جوانان و نماز:

توجه به نماز

نماز یکی از مهمترین واجباتی است که اهمیت دادن به آن تا حد زیادی می تواند ما را بسوی راههای موفقیت سوق دهد.

بزرگان و برجستگان راه طریقت،یکی از بزرگترین راههای موفقیت خود را ، توجه به نماز دانسته اند . حضرت امام خمینی (ره) کسی بود که در حساسترین لحظات و با وجود امر خطیری که به عهده ایشان بود، هرگز از وقت نماز خود کم نگذاشت و دیدیم و شنیدیم که حتی که در آخرین لحظات عمر پر برکتشان چگونه به بر پاداشتن نماز همت گماشت.

پای بندی جوانان به اقامه نماز:

یکی از واجبات نماز این است که مسلمانان در پنج وعده در شبانه روز آن را به جا می آورند ؛ اما آیا جوانان به نماز – که یک ستون دین است و ملاک قبولی سایر اعمال انسان می باشد – پای بندند و برایشان چقدر اهمیت دارد که در شرایط گوناگون زندگی و مشکلات فراوان ، نمازشان را ترک نکرده و به جا آورند ؟ برای عده ای اگر شرایط به همان شکل عادی باشد ، زاهدترین افراد بوده و نه تنها نماز واجب را به نحو احسن می خوانند که نمازهای مستحب را هم تا حدود زیادی به جا می آورند ؛ اما همین که مشکلی یا شرایطی ویژه ای به وجود آید دیگر حاضر به خواندن نماز نیستند ( یعنی می ترسند ، خجالت می کشند ، ملاحظه دوستان را می کنند و ...) .

برای سنجیده شدن میزان پای بندی به نماز نیز گویه هایی را که نماز خواندن را در شرایط گوناگون اندازه می گیرد طراحی کردیم و نتایج بدست آمده را در اینجا تشریح می کنیم :

گویه شماره یک : باید احکام نماز طوری باشد که بتوان هنگام شرایط سخت زندگی موقتاً نماز نخواند و بعداً آن را قضا کرد .

در پاسخ به این گویه ، 9/31 درصد پاسخ گویان کاملاً مخالف ،6/43 درصد مخالف ، 8/10 درصد موافق ، 2/2 درصد کاملاً موافق بوده اند . در نتیجه 74 درصد جوانان معتقدند نماز را ترک و بعداً آن را قضا کرد .  گویه شماره دو : قضا شدن نماز صبح طبیعی است و نیازی به حساسیت زیاد ندارد . در پاسخ به این گونه 6/58 درصد خیلی مخالف ، 3/33 درصد مخالف ، 4/4 درصد بی نظر ، 1/3 درصد موافق و 7 درصد کاملاً موافق بوده اند . بنابراین 9/91 درصد جوانان معتقدند که نباید در برابر قضا شدن نماز صبح بی توجه بود .

گویه شماره سه : حتی اگر بدانم به دلیل نماز خواندن جانم در خطر است نمازم را ترک نمی کنم .

در پاسخ به این گویه ، 1/39  درصد کاملاً موافق ،1/39 درصد موافق ، 11 درصد بی نظر ،3/12 درصد مخالف ،7/5 درصد کاملاً مخالف بوده اند . بنابراین 71 درصد جوانان در هنگام خطر نماز را ترک نمی کنند .

گویه شماره چهار : در صورتی که مکان مناسبی برای نماز خواندن پیدا نکنم در کنار خیابان نماز خواهم خواند .

در پاسخ به این گویه 2/18 درصد کاملاً موافق ، 9/42 درصد موافق ، 5/18 درصد بی نظر ، 5/16 درصد مخالف ، و 4 درصد کاملاً مخالف بوده اند و این بدان معنا است که در شرایط مذکور در گویه شماره چهار ، 5/20 درصد جوانان نماز نمی خوانند .

گویه شماره پنج : در جمع کسانی که نماز نمی خوانند ، لازم نیست انسان خودش را با نماز خواندن انگشت نما کند .

در پاسخ به این گویه ، 1/31 درصد جوانان کاملاً مخالف ، 8/32 درصد مخالف ، 2/11 درصد بی نظر ، 7/17  درصد موافق بوده اند و2/7 درصد کاملاً موافق بوده اند و این بدان معنا است که در شرایط مذکور در گویه شماره پنج ،9/24 درصد جوانان نماز نمی خوانند .

در نتیجه گیری اولیه از مجموع پنج گویه می توان گفت 68/72 درصد جوانان در هر شرایطی نماز را ترک نکرده ، آن را به جا می آورند و 16 درصد هم نماز نمی خوانند . اما همان گونه که گفتیم ، شاید بتوان با استفاده از بعضی گویه های ویژه در میان پنج گویه یاد شده ، نتایج واقعی تر را ارائه کرد . گویه های چهار و پنج به دلیل در برداشتن شرایط خاص می توانند چنین رسالتی را انجام دهند ؛ بنابراین با بهره گرفتن از نتایج دو گویه مذکور می توان گفت بیش از 62 درصد جوانان به نماز پای بند بوده و در شرایط حساس و ویژه هم آن را به جا می آورند . ملاحظه می شود این میزان از درصد بدست آمده از نتایج هفت گویه حدود 10 درصد کمتر است ، ولی با این حال میزان پای بندی به نماز به مراتب از پای بندی جوانان به جهاد ، انفاق و خمس بیشتر است .

لازم به ذکر است از کل نمونه تحقیق تنها 3/34 درصد آنها در نماز جمعه و 5/41 درصد هم در نماز جماعت شرکت می کنند . این میزان حدود یک سوم کسانی است که پای بند به نماز بوده و آن را به جا می آورند

 .

راهكارهايي براي حضور جوانان در مسجد:

1- بحران هویت دینی :

بحران هویت از سالهای نوجوانی آغاز می شود و بخشی از سالهای آغازین جوانی را نیز در بر می گیرد. بحران هویت، واژه ای است که برای توصیف ناتوانی نوجوان در پذیرش نقشی که جامعه از او انتظار دارد به کار می رود و سبب مشغولیت بی هدف هیجانهای جانشین و ایجاد شخصیت منفعل در جوان می شود. با توجه به آنچه هویت دینی در اختیار نسل جوان قرار می دهد اختلال و آشفتگی در آن سبب ضعف دینداری در میان جوانان می گردد؛ زیرا تعهد و مسؤولیت پذیری فرد را در قبال گزاره های دینی کاهش می دهد و این گونه ضمانت اجرایی احکام دینی کاهش می یابد. تخریب نظام ارزشی دینی سبب می شود بسیاری از افراد که دچار بحران هویت دینی هستند، در پی هویت منفی باشند و هویتی بر خلاف آنچه اولیای دین در نظر گرفته اند، برگزینند. مسؤولیت گریزی، دلزدگی و بی تفاوتی هرکدام از آثار نبودن هویت هستند. بنابراین بحران هویت دینی سبب تضعیف باورهای دینی، اختلال نظام ارزشی مذهبی و بی توجهی به احکام دینی می شوند. مسجد که از مهمترین مفاهیم و موضوعات دینی است که بحران دینی جوانان، سبب پایین آمدن اعتقاد به آن و ضعف گرایش به حضور در جمع نمازگزاران می شود.

 2- تهاجم فرهنگی :

فرهنگ ملی ایران با ارزشهای مذهبی گره خورده است به گونه ای که مذهب، جزء جدایی ناپذیر هویت مردم ایران است و دشمن، تهاجمی گسترده را به فرهنگ و هویتی ما برنامه ریزی کرده است و آن را پشتیبانی می کند و می کوشد فرهنگ ضد ارزشی غرب را در میان جوانان که قشر آسیب پذیر هستند، گسترش دهند و آنان را نسبت به مفاهیم و احکام دینی بی عقیده کند. بنابراین مسجد پایگاهی است که در راه مبارزه با تهاجم فرهنگی می تواند در این جدال نابرابر فرهنگی، جوانان را جذب کند و این قدم بلندی در راه مبارزه با تهاجم فرهنگی است.

 3- روحیات و خوسته های جوان و مسجد :

جوانان، روحیات و خواسته هایی دارند که مسجد می تواند با برنامه های گوناگون و پر شور و هیجان انگیز جوانان را به سوی فطرت پاکشان بکشد. مثلاً برخی جوانان در مراسم دینی شور و هیجان بیشتری دارند مثل مراسم سینه زنی و زنجیز زنی.

 4- ناهنجاریها :

جوانان معمولاً با محیط اطراف و بزرگترها، مشکلات رفتاری، عقیده ای و سلیقه ای دارند. این اختلاف گاهی سطحی و زودگذر است که در شخصیت و رفتار جوان تأثیر زیادی ندارد ولی گاهی این اختلافها به ناهنجاری و ناسازگاری جوان می انجامد و به این ترتیب امنیت روحی و روانی لازم برای دین داری از بین می رود. در این میان مسجد نمی تواند کار مهمی را انجام دهد. چون عوامل ظهور ناهنجاریها در نوجوانان و جوانان چنین است: درک نکردن روحیه جوان، الگوی نامناسب، فاصله طبقاتی، کم توجهی خانواده ها.

 5- دین گریزی :

دین گریزی فقط به سبب تهاجم فرهنگی یا هوا و هوس جوانان نیست بلکه علل گوناگونی دارد و باید به صورت واقع بینانه به آن نگاه کرد. برخی از عوامل دین گریزی جوانان: بیان نامعقول از برخی مفاهیم دینی، توجه نکردن به نیازهای اساسی نسل جوان همچون ازدواج، کار و مسکن. برای برطرف شدن این عوامل باید گروهها و سازمانهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، طرحی اصولی و همه سویه را برنامه ریزی کنند تا مهمترین قشر اثر گذار جامعه در آینده از دین گریزان نشوند.

 راههای جذب جوانان :

1- امام جماعت که می تواند با ایجاد ارتباط صمیمی بین جوانان آنان را جذب دین و مسجد کند.

2- خانواده و دوستان که اگر اهل مسجد باشند و فضای خانه به طور کلی با آموزشها و مفاهیم دینی آشنا باشد بر جوان اثر می گذارد.

3- امکانات فرهنگی و ورزشی برای جوانان در مسجد فراهم باشد.

4- برگزاری مسابقه  و کم هزینه مثل مسابقه قرآن، خطاطی، نویسندگی و مسابقه های حضوری به صورت پرسش و پاسخ در مناسبتهای مذهبی و اهدای جوایز.

5- مسافرت، سبب شادابی روح و روان می شود. اردو و مسافرتهای دسته جمعی جوانان از سوی مسجد که با حضور امام جماعت، برخی از هیأت امناء و جوانان متعهد مسجدی و دیگران جوانان مسجد برگزار می شود.

6- حضور شخصیتهای موجه و محبوب جوانان.

7- نظافت و تزیین مسجد که اگر زیبا باشد، جوانان بیشتر جذب می شوند.

8- برخوردهای اهل مسجد، اگر با جوانان با احترام برخورد شود در جذب آنان مؤثر است.

9- تشویق: تشویق جوانی که در مسجد حاضر شده است باعث تداوم حضور وی می شود.

موانع و راههای شکوفایی مسجد

* موانع:

ــ تراکم کاری (اشتغال فراوان) :

امروزه به علت حجم کار زیاد، افراد بیشتر وقت خود را بر سر کار می گذرانند و بیرون خانه به سر می برند و به علت گرفتاری ناچار به چند کار می پردازند. این تراکم کاری علاوه بر خستگی حجم، سبب کسالت و افسردگی روحی نیز می شود. شهروندان وقتشان به دو بخش تقسیم می شود، قسمتی در خارج از خانه و بقیه وقت را در داخل خانه به استراحت می پردازند و این شرایط جسمی و روحی حوصله ای برای رفتن به مسجد و حضور در میان صفهای نماز جماعت و شنیدن سخنان امام را باقی نمی گذارد. در این حال، سخن از ابعاد سیاسی و اقتصادی و عبادی مسجد شعار بیش نیست و رفتن به مسجد نیاز به امنیت روحی و آمادگی جسمی و روحی دارد.

- همزمانی برنامه های رسانه و مسجد :

یکی از فعالیتهای مسجد برگزاری مراسم در مناسبتهای دینی است و از نقاط قوت مسجد به شمار می رود، کیفیت و چگونگی برگزاری مراسم در تداوم آن نقش  مؤثری دارد. اگر دارای کیفیت مناسبی نباشد با استقبال خوبی روبه رو نمی شود. در این میان، رسانه ها برنامه های درباره مناسبتهای مذهبی پخش می کند که از نظر سطح کمی و کیفی خوبی برخوردار است و افراد با وجود این برنامه در مساجد حاضر نمی شوند.

* اختلافها:

الف) سیاسی :

مسجد جنبه های سیاسی گسترده ای دارد، ولی اختلافات سیاسی، حزب گرایی و تعصب به یک جناح، فضای مسجد را آشفته می کند. در این میان امام جماعت نقش تعیین کننده ای دارد.

ب) اختلافهای مدیریتی :

اختلاف میان اعضای هیأت امناء در مسائل جاری مسجد، گاهی سبب ایجاد دودستگی میان نمازگزاران می شود و فضای مسالمت آمیز مسجد را با نقدهای مخرب آشفته می کند. در اینجا هم نقش امام جماعت در بر طرف کردن این اختلافات، مؤثر است.

* پایین بودن سطح کمی و کیفی فعالیتهای مسجد:

وقتی نماز جماعت را به صورت خشک و بی روح برقرار کنند، نمی توان شکوفایی و حضور همه سویه مردم را انتظار داشت و وقتی مسجدی فعالیت گسترده نداشته باشد، اهالی، انگیزه کمتری برای حضور در مسجد پیدا می کنند و همچنین نبودن امام جماعت همیشگی از مشکلات مسجد است.

* ناآشنایی با فضیلت مسجد:

اطلاع داشتن از فضیلتهای حضور در مسجد در ایجاد انگیزه و گرایش اهالی محل برای حضور در مسجد مؤثر است.

* برخورد نامناسب افراد اهل مسجد:

علاوه بر نمازگزاران، افرادی در مسجد حاضر می شوند که گرایش دینی کمتری دارند، با برخورد افراد مسجد با این افراد، در تداوم حضور آنان در مسجد تأثیرگزار است. اگر برخورد، نامناسب باشد، به خصوص در مورد بزرگسالان با جوانان و نوجوانان رخ می دهد که نسل آینده مسجد را تشکیل می دهند. اجازه ندادن به نوجوانان برای ایستادن در صف اول و کمک نکردن به آنان برای انجام دادن فعالیتهای مسجد، نمونه ای از این بدرفتاری است.

 

 * تنبلی:

در برخی موارد حتی همسایگان مسجد نیز تنبلی می کنند و در مسجد حاضر نمی شوند. خدا در آیه 238 سوره بقره می فرمایند: حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلّهِ قَانِتِينَ

«در انجام همه نمازها به ویژه نماز وسطی (نماز ظهر) کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت برای خدا بپا خیزید و تنبلی نکنید.»

* محیط و اجتماع :

انسان، موجودی اجتماعی است و زندگی در کنار اعضای جامعه و رفع برخی نیازها به وسیله دیگران، با توجه به روحیه اثرپذیری انسان، زمینه مناسبی را برای الگو برداری و شکل گیری شخصیت او بر اساس محیط پیرامونش فراهم می کند.

* نامناسب بودن موقعیت مسجد:

در بافت قدیمی شهرها، مسجدها محور بوده اند و وسعت و موقعیت قرارگیری مسجدها به شکلی بوده که مجموعه محله را در پوشش خود قرار می داده است و همه محل می توانستند به راحتی به مسجد رفت و آمد کنند. اما در امروزه به علت ساخت و سازهای انبوه و پیچیده به موقعیت و ساخت مسجد کمتر توجه شده و کم بودن مساجد یا دور بودن آنها از محل زندگی، مانعی برای حضور در مسجد و رونق آن در شهرهای امروزه به شمار می رود.

* تضعیف باورهای دینی :

جریانهایی که سبب تضعیف باورهای دینی می شوند و باورهای دینی را مورد هجوم قرار می دهند، مانع رونق و شکوفایی مسجد هستند. این جریانها معمولاً پایه و اساس عقلانی ندارند و از بنیان فکری بی بهره هستند.

* راههای شکوفایی :

رونق و شکوفایی مسجد به همکاری و تلاش همه جانبه امام جماعت، هیأت امناء، سازندگان (بانیان) و نمازگزاران مسجد نیاز دارد.

1- امام جماعت :

امام جماعت مهمترین عامل شکوفایی در مسجد است که در صورت نبود موانع، می تواند زمینه رونق و بالندگی مسجد را فراهم آورد. برگزاری مراسم نیایش و جلسه های قرآن با حضور امام جماعت مؤثرتر خواهد بود. چون وی شناخت بیشتری دارد و انحراف معنوی پیش نمی آید. رفتار امام جماعت وارسته و باتقوا در جنبه عبادی نیز الگویی برای نمازگزاران است. همچنین روشن کننده اندیشه نمازگزاران می باشد و ظلمات و آفتهایی که بالقوه و یا بالفعل آنان را تهدید می کند برای آنان بازگو می کند و در راستای وحدت و همدلی جامعه اسلامی تلاش می کند و با شناخت مخاطبان خود که دارای چه روحیات و احساساتی هستند می تواند بر تأثیرگذاری و تربیت ایشان تأثیر بگذارد و همچنین با مدیریت خاص و با ظرافت ویژه و با پرهیز از خودمحوری، نظریه های اهل مسجد را در نظر گرفتند و با آنان مشورت کند تا بتواند مسجد را به سمت شکوفایی سوق دهد و همچنین می بایست غیر از مسجد، خارج از مسجد با مردم ارتباط برقرار کند و در کار و زندگی، آنان را یاری کند. برخوردهایی همراه با مهربانی و گشاده رویی در موفقیت امام جماعت و در نتیجه رونق و گرمی مسجد بسیار مؤثر است و همچنین رعایت حال ضعیفان در نماز و عدم برپایی مجلسهای طولانی و پذیرش اجتماعی، از ویژگیهای امام جماعت است.

2- معماری :

معماری سنتی مسجدها یکی از عوامل رونق و شکوفایی آنهاست که امروزه به دلایل گوناگون، در فرهنگ نوین شهرنشینی کمتر به چشم می خورد. عوامل مؤثر در معماری مسجد در رونق و شکوفایی .

1- جلوه های معنوی معماری مسجد :

مسجد به عنوان برجسته ترین بناهای معماری اسلامی، جلوه هایی از زیباییهای دیداری و نمونه بارزی از آمیختگی و ارتباط شکلهای نمادین با باورهای ژرف اعتقادی است. مسجد، در اصل منسوب به ذات اقدس خداوند است و در بیان معماری هنرمندانه از آسمانی ترین دریافتهای شهری بهره گرفته می شود.

2- تناسب با فرهنگ مردم:

امروزه افکار عمومی رویکرد نوینی به دین و دینداری دارند که از عوامل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برگرفته شده است. زیبایی ظاهری در گرایش افراد به مسجد مؤثر است. طبیعی است یک مسجد با معماری زیبا و هنرمندانه، بسیار عوام پسندانه تر از مسجدی است که بدون رعایت اصول معماری ساخته شده است.

ــ مفاهیم نمادین مسجد :

فضای بیرونی و درونی مسجد، یادآور عدالت است. گنبد، نماد آسمان، صعود بهشت است. محراب به تعبیری قلب مسجد و نقطه تمرکز آن و از سویی مظهر الوهیت به شمار می رود. مناره اشاره به دورازه بهشت و در رحمت الهی دارد و نماد اذان است.

3- برپایی نماز جماعت :

نماز جماعت، آثار فردی و اجتماعی گوناگونی دارد که در رونق و شکوفایی مسجد بسیار مؤثرند. برگزاری نماز جماعت در مسجد، روح معنوی و نشاط ویژه ای دارد که در مسجد فراهم و زمینه مناسبی را برای آغاز و تداوم فعالیت های دیگر مسجد ایجاد می کند.

 

ــ برپایی مراسم دینی :

هر دینی آیینها و مراسم ویژه خود را دارد که ترویج آن دین در جامعه به برقراری منظم و آگاهانه این رفتارهای مذهبی بستگی دارد. برای گسترش مساجد به عنوان معتبرترین مرکز دینی، لازم است مراسم دینی به شکل بسیار مناسب و پیوسته برپا شود.

4- هیأت امناء :

هیأت امناء، هسته مدیریت و برنامه ریزی مسجد است که چگونگی فعالیتهای آن، در گرایش عمومی نسبت به مسجد بسیار مهم است. امام جماعت نیز جزو این گروه است و همگی می توانند مسجد را به اوج برسانند. برای بهتر عملکرد هیأت امناء، باید به نکاتی توجه کرد:

ویژگی اعضا :

اعضای هیأت امناء باید از افراد محلی انتخاب شوند تا از ویژگیهای فرهنگی نمازگزاران و اهالی اطلاع داشته باشند. تدین و تعبد، قدرت مدیریت، مقبولیت اجتماعی، سابقه کارهای اجرایی و مدیریتی، آگاهی لازم از خواسته ها و آشنایی با روحیه اهالی از مهمترین ویژگیهای هیأت امناء است و باید یکی از جوانان متعهد و فهیم مسجدی نیز از اعضای هیأت امناء باشد.

* معاونتهای گوناگون :

برای شکوفایی مسجد، هیأت امناء باید معاونتهای گوناگون فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، سیاسی و عبادی و اقتصادی را تشکیل دهد.

 

* نظرخواهی :

اعضای هیأت امناء برای برنامه های مناسب و مؤثر باید انتقادها و یا پیشنهادهای اهالی محل را در موارد گوناگون جویا شود.

* هماهنگی :

اعضای هیأت امناء، بسیج، امام جماعت، کانون فرهنگی و نمازگزاران باید با هم هماهنگ بوده و تعاملی سازنده داشته باشند.

5- موقعیت جغرافیایی مسجد :

مسجدها برخی در شهرها و برخی در روستاها بنا شده است. در شهرها نیز مسجدها محله ای، بین شهری، منطقه ای و فرامنطقه ای هستند. معمولاً مسجدهای فرامنطقه ای که به کل شهر مربوط می شوند رونق بیشتری دارند. چون سطح فعالیتشان مربوط به کل شهر است.

6- وجود پیش نیازها :

یک سری عوامل، باعث می شود تا فرد نسبت به مسجد دید خوب پیدا کنند، مثلاً برخی از مردم مسجد، را خبر برای مراسم ترحیم از دست دادن عزیزانشان خاطره ای ندارد. بنابراین از نظر روانی، در درون خود برای حضور در مسجد انگیزه قوی نمی یابند. یا بچه ای که احساسات و روحیه دینیشان  رانده شدن از صف اول نماز شکسته شده به نظر می رسد که خاطره خوبی از مسجد نخواهد داشت.

سازمانهای تقویت کننده مسجد

1- سازمان تبلیغات :

سازمان تبلیغات به عنوان نهادی با ماهیت دینی در راستای ترویج فرهنگ اسلامی تأسیس شده است. که در زمینه های گوناگون می تواند به رونق و شکوفایی مسجد کمک کند.

 * تبلیغ:

در جهان امروز، تبلیغ یکی از مهمترین عوامل هدایت افکار عمومی و ترویج یک گونه تفکر ویژه است. سازمان تبلیغات می تواند با تبلیغات منظم و حساب شده و بر اساس مخاطب شناسی دقیق، به رونق و شکوفایی مسجد کمک کند.

عوامل مؤثر بر تبلیغات:

1- نصب پوستر و پلاکارت با موضوع مسجد در قسمتهای پر رفت و آمد شهر :

فرد با دیدن تابلو، بدون اینکه مورد خطاب قرار گیرد، ذهنش با موضوع مسجد درگیر می شود.

2- استفاده از هنر در تبلیغات :

استفاده از هنر در تبلیغات دینی، اثرگذار بوده است و استفاده از شیوه های سنتی تبلیغ به صورت خطاب مستقیم و بدون توجه به زمینه های روانی و فرهنگی مفید نیست. استفاده از هنر مثل: استفاده از تابلو یا برچسب زیبا، قابل نصب در خانه می توان مؤثر باشد.

3- تأمین نیرو :

یکی از ارکان مهم مسجد، امام جماعت است که در جهت دادن فعالیتها مؤثر باشد. اما در سراسر کشور در مسجدها روحانی ثابت و همیشگی وجود ندارد و این یک نقطه ضعف مسجد است. سازمان تبلیغات با همکاری حوزه علمیه می تواند با تأمین امام جماعت، مسجدها را تقویت کند. مثلاً در نزدیکی هر مسجد وسایل زندگی و معیشتی را برای روحانی فراهم آورد تا همیشه وی در آن مسجد باقی بماند.

 4- پژوهش :

پژوهش، یکی از راههای تبلیغات است که با ساختار سازمان تبلیغات کاملاً تناسب دارد. تهیه کتاب، جزوه، بروشور، مجله درباره آثار و اهمیت مسجد در مقاطع سنی گوناگون و ارسال آن به مدارس و مهد کودکها و مراکز پژوهشی در تقویت جایگاه مسجد در نظام دینی بسیار مؤثر است. در پژوهش، باید نیازها و ملاکهای مخاطب به خوبی در نظر باشد و دستاوری مناسب با محیط و شیوه تفکر او شود. برای مثال، در پژوهش برای ارسال به مهد کودک، استفاده از نقاشی با رنگهای شاد و گوناگون در قالب شعر و داستان کودکانه مفید است.

 5- فعالیت فرهنگی :

برای گسترش یک فرهنگ مثل فرهنگ مسجد، علاوه بر پژوهش و تبلیغ، برخی فعالیتهای فرهنگی لازم است. مثل:

- برگزاری نمایشگاه عکس، نقاشی، خطاطی، کتاب و .... با موضوع مسجد. که در داخل یا خارج مسجد و یا در مکانهایی مثل پارک و دانشگاه و ... می توان آن را برگزار کرد.

- مسابقه نقاشی، خطاطی، داستان نویسی در مورد مسجد. در برگزاری می بایست موقعیت زمان، مکان، سن، روحیات افراد در نظر گرفته شود برای مسابقه نقاشی از کودکان و مسابقه خاطره نویسی از بزرگسالان می توان استفاده کرد.

 

  6- سمینار (کنگره) :

برگزاری کنگره در یک موضوع، نشان دهنده اهمیت آن است. سازمان تبلیغات می تواند کنگره ای درباره جنبه های گوناگون مسجد با فراخوان گسترده مقاله از سراسر کشور برگزار کند و نتایج آن را به صورت کتابی چاپ کند.

7- نشریه :

چاپ یک فصلنامه، مجله، با موضوع مسجد که جنبه خبری داشته باشد، مثل بررسی تاریخ و قدمت مسجدها و معرفی مسجدهای کهن و مصاحبه در مورد آن می تواند در شناخت مساجد مؤثر باشد.

2- بسیج :

بسیج، پایگاهی فرهنگی و انتظامی است که در دوران دفاع مقدس، شهادتها و شجاعتهای زیادی از خود نشان دادند. در این میدان، بسیج، عنصری کارآمد در دفاع از حد و مرزهای فرهنگی کشور به شمار می رود.

* بسیج و عوامل مؤثرش بر مسجد:

فضای مسجد :

وجود پایگاههای بسیج در مسجدها، علاوه بر ایجاد آمادگی نظامی در جوانان و امنیت ساکنان محله، در ایجاد تقویت فرهنگ شهادت و جذب افراد به ویژه جوانان مؤثر است. روحیه پرشور و پرتحرک جوانان، با فضای پر نشاط انعطاف پذیری همچون بسیج هماهنگ است و آنان را جذب می کند.

فعالیتهای فرهنگی :

پایگاههای بسیج باید در زمینه فعالیتهای فرهنگی، کارهای حساب شده ای انجام دهند. یکی از این کارها، چاپ مجله است. یعنی هر یک از اعضا، مطلبی را فراهم می کند و به رییس بسیج تحویل می دهد، تا پس از بررسی و موافقت امام جماعت، چاپ شود و با تکثیر در اهالی محل، حس خودباوری در میان جوانان و در افزایش قدرت پژوهش و تقویت بنیه علمی آنان مؤثر می باشد و اوقات فراغت آنان را پر می کند و از تهاجم فرهنگی جلوگیری می شود.

 

 

 

 

 

3- آموزش و پرورش :

کودکان و نوجوانان، ساعتها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با این سازمان در ارتباطند و اینکه یکی از جنبه های مسجد، بُعد آموزشی آن است فعالیت های زیر از سوی آموزش و پرورش، سبب تقویت مسجد می گردد:

- تربیت دینی :

کودکی و نوجوانی، دو مرحله مهم تربیت و شکل گیری شخصیت است. آموزش و پرورش با شیوه های تربیتی زیر می تواند دانش آموزان را در رفتن به مسجد تشویق کند.

الف) کتابهای درسی با بیان مطالبی در مورد مسجد و ثواب و آثار رفتن به مسجد را گوشزد کند.

ب) گفتار و رفتار خوب معلمان و مدیران بر دانش آموزان بسیار تأثیرگذار است.

ج) فضای داخلی مدرسه به طور غیرمستقیم دانش آموزان را به سوی فراگیری آموزشهای دینی هدایت می کند؛ مثل بخش اذان در مدرسه.

- برگزاری نماز جماعت :

برگزاری مناسب و منظم نماز جماعت، زمینه مناسبی را برای ورود دانش آموزان به مسجد را فراهم می کند. همچنین برگزاری مراسم دعاها و نیایش در مسجد محل و برگزاری کلاس قرآن در ماه مبارک رمضان در مسجد از کارهایی است که آموزش و پرورش می تواند در تقویت مسجد انجام دهد و بی توجهی به این مسائل تضعیف مساجد می شود.

4- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی :

با توجه به گستره فعالیتهای این وزارتخانه و گوناگونی ابزار فرهنگی به نظر می رسد نقش مثبتی بر مسجد داشته باشد، چاپ کتاب و رمان، تهیه و پخش فیلم و تهیه سرود و شعر در سنین گوناگون از فعالیت مهم مؤثر این وزارت است. در مقابل تهیه فیلم و نوار غیر مجاز و چاپ کتابهای ضد دینی به گونه غیرمستقیم سبب تضعیف مسجدها می شود.

5- امور مساجد :

امور مساجد، نهادی است که به طور مستقیم با مسجد در ارتباط است و کارهایی از جمله تعیین صلاحیت هیأت اُمَناء و انتخاب اعضای جدید، انتخاب امام جماعت و نظارت بر فعالیتهای مسجد را بر عهده دارد.

* عوامل مؤثر در گسترش فرهنگ مسجد:

الف) برگزاری نماز جماعت :

نماز جماعت از مهمترین فعالیت های عبادی مسجد است. برگزاری نماز جماعت در ادارات، همراه با سخنان کوتاه امام جماعت درباره مفاهیم دینی و اهمیت نماز جماعت، در گرایش افراد به مسجد مؤثر است.

ب) فضای کار :

محیط و فضای کاری با به کار بستن درست اصول و شیوه های تبلیغاتی، به صورت غیرمستقیم می تواند مفاهیم و ارزشهای دینی را تقویت کند؛ مثل قرارداشتن نوشته های زیبا، هنرمندانه و پرمعنا در زیر شیشه میز کار که قابل دیدن باشد در تقویت فرهنگ مسجد مؤثر است.

مبارزه با تهاجم فرهنگی:

یکی از رایجترین نوع تهاجم و راهی مطمئن و سریع برای دستیابی به اهداف استعماری، تهاجم فرهنگی است که بدون هیچ لشکرکشی انجام می شود و کشور مهاجم به هدف خود می رسد. مسجدها به عنوان مهمترین پایگاه تبلیغ و آموزش دینی، در مبارزه با این تهاجم و وظیفه سنگین را بر عهده دارد.

* ایجاد شناخت نسبت به فرهنگ خودی:

برای دفاع از یک فرهنگ، شناخت آن لازم است. مسجد با آموزش فرهنگ دینی، شناخت لازم را برای مسلمانان ایجاد می کند تا آنان قدر فرهنگشان را بدانند. این شناخت، خودباوری لازم برای دفاع از فرهنگ مهاجم را ایجاد می کند. در سایه این آموزشهاست که تعهد مسلمانان افزایش می یابد و سلاح کارگشایی به نام غیرت دینی در مبارزه با تهاجم فرهنگی ایجاد می شود.

* روشنگری نسبت به تهاجم فرهنگی:

یکی از عوامل مهم موفقیت در مبارزه با تهاجم فرهنگی، شناخت جریان تهاجم، شیوه های تهاجم، گونه های تهاجم و راههای مبارزه با تهاجم است. یکی از مهمترین فعالیت های مسجد در جریان مبارزه با تهاجم فرهنگی، آگاه کردن مسلمانان از تهاجم فرهنگی و گونه های آن و راههای جلوگیری از آن است. مجلس ها و تشکلهای مذهبی، از بهترین ابزارهای روشنگری فرهنگی هستند که به خوبی می توانند راه مبارزه را ترسیم کنند و مسجد، پایگاهی از مجلس های مذهبی است در این جلسه ها، مسلمانان از وضعیت سیاسی و تهاجم فرهنگی دشمن باخبر می شوند.

* معماری:

معماری یکی از نمودهای فرهنگی است که در مسجدهای کشور اسلامی یافت می شود تا آنجایی که یکی از راههای شناخت فرهنگ و تمدن مسلمانان در هر دوره ای کاوش در آفرینش های هنری است که در ساخت و ساز مساجد به کار رفته است. این معماری ها علاوه بر جنبه معنوی، از نظر فرهنگی اهمیت دارد.

2- بررسی آثار سیاسی مسجد:

امروزه مسائل سیاسی، یکی از مهمترین مباحث در سطح جهانی است که بر مسائل اقتصادی، فرهنگی و نظامی اثر گذاشته است. در این میان، باید مساجد را به عنوان یک نهاد سیاسی پویا در جامعه اسلامی به شمار آورد. اینک برخی از جنبه های سیاسی را بررسی می کنیم:

 * تحلیل مسائل سیاسی برای افکار عمومی:

بی شک افکار عمومی حجم گسترده و مؤثری از جامعه را تشکیل می دهد و بر جریانهای سیاسی کشور بسیار اثر می گذارند. جهت دهی و هدایت این توده بزرگ در سلامت جامعه و سرعت دهی آن به سمت پیشرفت، نقش تعیین کننده ای دارد. مسجد، به عنوان پایگاه اجتماع مسلمانان و خواص جامعه، همچون امام جماعت، فضای مناسبی برای روشن کردن اندیشه مردم است. پیامبر، در زمان خود وقتی ناهنجاری را ملاحظه می کرد در مسجد حضور می یافت و با ایراد سخنرانی به روش ساختن افکار عمومی پرداخت و این سخنرانی معمولاً پس از نماز جماعت انجام می گرفت. همچنین در جریان کربلا می توان انحراف افکار را ملاحظه کرد و مسجد در این برهه حساس از تاریخ اسلام نیز خودنمایی می کند. سخنان امام سجاد در مسجد کوفه از این قبیل است.

* نقش مسجد در نهضت اسلامی:

مسجد با ایجاد روحیه انقلابی، زمینه مساعدی برای شکل گیری نهضتهای اسلامی بر قدرتهای ضد دینی به وجود می آورند. در طول تاریخ، یعنی در زمان پیامبر و بعد از آن در قرن هشتم هجری نهضت سربداران، نهضت مشروطه و جنبش تنباکو از مسجدها رشد یافت و در طول تاریخ انقلاب اسلامی نیز مساجد خواستگاه تظاهرات مردمی بر ضد طاغوت بود و به حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران انجامید.

* کارکرد نظامی مسجد:

از آغاز پیدایش مسجد در اسلام، این مکان پایگاهی برای فعالیت های عبادی ــ سیاسی، اجتماعی و نظامی، مسلمانان بوده است. حرکتهای جهادی پیامبر همیشه از مسجد صورت می گرفت. بعد از صدر اسلام مسجد، در بسیج عمومی نیروها برای شرکت در جنگ نیز نقش مؤثری دارد؛ مثل، فعالیت در پشتیبانی از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس.

* نقش مسجد در وحدت اجتماعی مسلمانان:

یکی از نیازهای اساسی جامعه اسلامی، همبستگی نیروهای مسلمان بر محور دستورهای الهی است. وحدت از یک سر به اسباب و عواملی نیاز دارد تا هرچه بیشتر پایدار شود و از سوی دیگر، نیازمند مکانی است که در آن حضور یابد، تا دسیسه های دشمنان پیدا و ناپیدا را نقش بر آب کند. برای رسیدن به این هدف، مسجد در جامعه اسلامی نقش اساسی دارد. مسجد، کانونی است که همه نوع قشر، چه فقیر و غنی در آن در یک صف واحد می ایستند و نماز می خوانند و یکسانند و هر روزه این کار را تکرار می کنند. یکی بر دیگری برتری ندارد، جز اینکه مستحب است، آنان که از نظر علم و کمالات انسانی و تقوا بر دیگران برتری دارند، در صف نخست باشند. حضور هر روزه در مسجد از یکسو، دلهای مسلمانان سست ایمان را نیرو می بخشد و از سوی دیگر سبب می شود تا دشمنان دین، یعنی آنان که به انتظار تفرقه و پراکندگی مسلمانان نشسته اند، ناامید شوند.

3- بررسی آثار اقتصادی در مسجد:

امروزه مسایل اقتصادی، مهمترین مسائل دولت و افکار عمومی است که بر سلطه سیاسی، فرهنگی، نظامی کشورها مؤثر است. مسجد، یکی از نهادهای دینی است که جنبه های اقتصادی نیز دارد. در اینجا این جنبه ها را بررسی می کنیم:

الف) کاهش کنترل، کاهش هزینه :

مسجد به عنوان کانون دینی، حس خداباوری را در اهل مسجد بارور می کند. به آنها می فهماند که خدا در تمام مراحل بر کارهای آنان نظارت دارد. کاهش گسترده نظارت و کنترل رسمی در سطح اجتماعی به ابعاد کلان اقتصادی مؤثر است و با کاهش هزینه هایی که دولت صرف نظارت بر نیروی اجرایی می کنند.

ب) فقرزدایی :

فقر یکی از مباحث عمده اقتصادی است که نشانه ضعف مدیریتی و اقتصادی است. مسجد از دو راه می تواند بر براندازی فقر کمک کند:

الف) مالیات رسمی :

زکات و خمس، دو نوع مالیاتی هستند که از آن برای زدودن فقر در سطح جامعه در نظر گرفت. مسجد با تقویت دینداری، نمازگزاران را به شیوه اسلامی تربیت می کند و در نتیجه با پرداخت خمس


مطالب مشابه :


راههای جذب جوانان به مسجد و دین

شجـــره طيبه صـالحين - راههای جذب جوانان به مسجد و دین - پـــايگـاه مقاومت بسيج شهيد مطهري




آشنایی با بسیج

که این ملتها را با هم بسیج کنند از راههای مختلف، اینها را جذب و عضویت فعال بسیج:




راههای جذب افراد بی سواد ش 7

راههای جذب افراد بی این آموزشگاه از سال 1389 تا کنون افتخار عضویت در پایگاه امیدان بسیج را




راهکارهایی برای جذب جوانان به نماز و حضور در مساجد

قرآن؛نسیم زیبایی ها - راهکارهایی برای جذب جوانان به نماز و حضور در مساجد - با محوریت امر به




بررسی و تحلیل بسیج از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای‌

بسیج یک فرهنگ و یک بررسی راههای افزایش سیصد تا پانصد درصدی قدرت جذب و اداره بسیج از جمله




مقاله (تهاجم فرهنگی )

گیلان برای مصالح ملت و ارزشهای اسلامی باید جوانان و نوجوانان را جذب بسیج راههای تهاجم




راههای جذب جوانان به نماز :

فرهنگی-مذهبی-اجتماعی - راههای جذب جوانان به نماز : - تقدیم به منتظران ظهور آقا امام زمان (عج




برچسب :