بهداشت روانی و ارتباط آن با محیط کار

 

 

چکیده:دراین مقاله سعی شده است که مطالبی در رابطه با بهداشت روانی یا هوش عاطفی و ارتباط آن با کار بیان گردد واینکه فرد باید چه خصوصیاتی داشته باشد که که اورا به عنوان فردی سالم د ر زمینه ی بهداشت روانی بدانیم نیز مطالبی گفته شده است امیدوارم این مطالب مورد توجه خواننده قرار گیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کلید واژگان:

بهداشت روانی_هوش عاطفی_هنر ارتباط_عزت نفس_منبع کنترل_درون گرایی و برون گرایی

 

 

مقدمه

طی چند سال گذشته پژوهش های زیادی در حوزه ی عاطفی و بهداشت روانی شده است این پژوهش ها به بررسی مقوله هایی چون یافتن روش های  مناسب برای سنجش  هوش عاطفی،ضرورت هوش عاطفی در کارایی و اثر بخشی افراد و همچنین آموزش مهارت های هوش عاطفی دربستر گسترده و متنوعی چون کلاس درس پرداخته اند در این مقاله تمرکز ویژه ای بر کاربرد هوش عاطفی و بهداشت روانی در محیط کار شده است  زیرا محیط کار از جمله موقعیت هایی است که به هوش عاطفی نیاز حیاتی دارد.تحقیقات نشان داده که هوش عاطفی پایین موجب کاهش موفقیت و رشد فردی کارکنان و موسسه می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مفاهیم بهداشت روانی

فرهنگ بزرگ روانشناس لاروس،بهداشت روانی را چنین تعریف کرده است (استعداد روان برای هماهنگ،خوشایند وموثرکارکردن،برای موقعیت های دشوار انعطاف پذیر بودن وبرای بازیابی تعادل خود تونایی داشتن)

سازمان جهانی بهداشت بهداشت روانی را چنان تعریف کرده است(بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می گیردو بهداشت یعنی تونایی کامل ایفای نقش های اجتماعی ،روانی و جسمی.

در جای دیگر بهداشت روانی چنین تعریف شده است مجموعه عواملی که در پیش گیری از ایجاد و یا پیشرفت روند وخامت اختلالات شناختی احساسی و رفتاری در انسان نقش موثر دارد در این تعاریف سازگاری با محیط اهمیت زیادی دارد طبق این تعاریف شخصی که بتواند با محیط خود خوب سازگار شود از نظر بهداشت روانی بهنجار خواهد بود این شخص با تعادل روانی رضایت بخش پیش خواهد رفت تعارض های خود را با دنیای بیرون و درون حل می کند و در مقابل ناکامی های اجتناب ناپذیر زندگی مقاومت خواهد داشت

 

 

 

کاربرد هوش عاطفی در روابط با دیگران

بخش زیادی از اوقات کار روزانه شما صرف روابط و تعامل با دیگران می شود این تعاملات ممکن است با افراد مختلف از قبیل همکار هم اتاقی،رییس اداره،اعضای تیم کاری،مراجعان و مشتریان و یا فروشندگان باشدو همچنین به شکل های مختلف همچون مذاکره با رییس اداره برای جلب موافقت او برای شرکت کردن در یک سمینار ،فروش(عرضه خدمات اداره تان به مشتری )مدیریت با تیم کاری با زیر دستان صورت گیرد.کلید ورمز اصلی برقراری وادامه روابط و تعامل موفقیت آمیز هوش عاطفی یا بهداشت روانب همه ی افراد درگیر در این تعامل می باشد. استفاده از هوش عاطفی جهت شناسایی و تشخیص عواطف و احساسات دیگران و واکنش مناسب به آنها موجب هدایت صحیح عواطف  صحیح عواطف در جهت حل موثر یک موقعیت دشوار می شود.همچنین کاربرد این عواطف به دیگران کمک می کند تا به خودشان کمک کنند . با اطمینان می توان گفت که نوانایی شما در انجام این کار موفقیت شما را در انجام این کار  در محیط کارتان بهبود می بخشد زیا انجام این کار نه تنها موجب جلب همکاری و همراهی دیگران می شود  بلکه باعث می شود تا دیگران شما را به عنوان شخصی که دارای کفایت و شایستگی بالایی است  بشناسند و اما برای این که در برقرای ارتباط به بالا ترین سطح هوش عاطفی برسیم انجام چندین مهارت را باید در دستور کار خود قرار دهیم:

 

1-خود آشکار سازی:گفت و گوی صحیح و روشن در مورد آنچه را که می خواهید  و آن چه که فکر می کنید وآن چه که احساس می کنید

 

2--جرات ورزی:پافشاری بر روی نظرات و اید ها و عقاید و خواسته های خود

                          

3-گوش دادن فعال و پویا: گوش دادن به حرف های شخصیت دیگر جهت پی بردن به منظور اصلی او

4-انتقاد:بیان دیدگاه و تحلیل خود در مورد ایده ها و اعمال شخص دیگر به شیوه ی مفید و سازنده

5-ارتباط تیمی:برقراری ارتباط در موفقیت تیمی.آنچه که هر یک از این مهارت ها را تحت تاثیر خود قرار می دهد وبه کسب اطمینان از اثر بخشی آنه ا کمک می کن چیزی نیست جز حساسیت.

حساسیت شما را به این امر هدایت می کند که بعد از گفتن هر جمله تاثیر آن را بررسی کنید به عنوان مثال ببینید که رییستان حرف شما را چگونه تعبیر و تفسیر می کند و چه واکنشی از خود نشان می دهد آیا به نظر می رسد که عصبانی شده باشد ؟

یکی ازموثرترین روش ها برای یادگیری و تمرین حساسیت سوال کردن از خودتان است در آن

 

موقعیت بهتر بود چه واکنشی از خود نشان می دادم؟چگونه باید با او صحبت می کردم پاسخ شما به سوال مذکور بایستی شما را در انتخاب راهبردهایتان جهت استفاده از مهارت حساسیت در هنگام مواجهه با یک وضعیت ظریف و حساس کمک نماید.

 

 

 

 

 

بهداشت روانی در محیط کار

شخصیت ورفتار درکار: شخصیت از عناصر متعددی تشکیل می شود و می توان مجموعه ای از رفتارهای انسان را محصول شخصیت دانست مثلا وقتی می گوییم فلان مدیر عصبی است (شخصیت پرخاشگر دارد)منظور این است به خاطر کوچکترین اشتباه به زیر دستان خود ناسزا می گوید (رفتار پرخاشگرانه دارد) صفات شخصیتی بر رفتار فرد اثر می گذارد وروان شناسان برای نشان دادن اثر صفات شخصیتی بر رفتا،آزمون هایی را به کار می برند .در اینجا به تعدلدی از این صفات که رفتار سازمانی یا رفتار در محیط کار را تحت تاثیر قرار می دهند اشاره می کنیم.

عزت نفس:یعنی نظر شخص درباره ی خود . این نظر از طریق ارزشیابی هر شخص از رفتارها ،ظاهر،هوش،موفقیت اجتماعی خود واز طریق ارزشیابی دیگران از آنها رشد می یابد بنابراین عقیده درباره ی خوبی یا بدی رفتارها،زشتی یا زیبایی قیافه ،کمی یا زیادی هوش ،موفقیت یا شکست های اجتماعی خود ، با عقیده ای که دیگران درباره ی رفتارها ،شکل ظاهری،میزان هوش و موفقیت ها یا شکست های ما دارند و آنها را منعکس می کنند با یکدیگر کنش متقابل پیدا می کنند و عزت نفس ما را تشکیل می دهند.به طور کلی کسانی که از عزت نفس پایینی برخوردار هستند به استعدادهای خود خیلی اطمینان ندارند و خیلی برای خود ارزش قائل نیستند. عزت نفس بر نوع کاری که شخص جست وجو میکند اثر می گذارد مثلا کسی که عزت نفس بالایی دارد در کار زیاد

خطر می کند و در سلسله مراتب کارها به دنبال کارهای سطح بالا می رود یا کارهایی را جست و جو می کند که به رقابت های زیاد نیاز دارند.عزت نفس بالا این اپر را نیز دارد که شخص به انتقادهای دیگران زیاد حساسیت نشان نمی دهد ،برای خود هدف های بالایی را در نظر می گیرد و برای رسیدن به آنها تلاش های طاقت فرسا انجام می دهد.

2-منبع کنترل:منظور از منبع کنترل این است که شخص تا چه اندازه باور دارد که می تواند بر زندگی خود اثر داشته باشد.منبع کنترل می تواند درونی یا بیرونی باشد .کسانی که منبع کنترل درونی دارند معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند اما کسانی که منبع کنترل بیرونی دارند معتقدند که آنچه بر سر آنها می آید اصولا محصول شانس،تصادف یا نتیجه ی اعمال مردمان دیگر است به عنوان مثال شخصی که منبع کنترل درونی دارد به هنگام شکست در کار ،تمام مسئولیت را بر گردن می گیرد و خود را مقصر می داند اما شخصی که منبع کنترل بیرونی دارد اظهار می دارد که دیگران برای او مشکل می آفرینند یا بدشانسی می آورد.متخصصان معتقدند که در محیط کار، کسی که منبع کنترل درونی دارد بر رفتار خود مسلط است و ازنظر اجتماعی و سیاسی بیشتر فعالیت دارد سعی می کند رفتار دیگران را تحت تاثیر خود قرار دهد و به پیشرفت خودشکوفایی ورسیدن به هدف های خود نیاز شدیدی نشان می دهد.به عکس کسی که منبع کنترل بیرونی دارد ترجیح می دهد زیر نظر مدیران مقرراتی و مقتدر کار کنند این شخص به راحتی تحت تاثیر قرار می گیرد. کسانی که منبع کنترل درونی دارند  معمولا افرادی جسور،فعال و ومقاوم در برابر استرس هستند.

 

درون گرایی و برون گرایی:وقتی یک شخص را باصفت درون گرا و برون گرا توصیف می کنیم در واقع می خواهیم شیوه ی رفتار او،در موقعیت را تو ضیح دهیم.برون گرایی با رفتارهای کلامی یا غیر کلامی رسا و گویا همراه است در حالی که درون گرایی با رفتا رهای نارسا و تام با خجالت همراه است انسان برون گرا برای همه دردو دل می کند هرچه در دل دارد بیرون میر یزد خیلی زود روابط اجتماعی برقرار می کند شاد و خندان است وبا همکاران خود خیلی راحت دوست

 

می شود .در مقابل انسان درون گرا معمولا در  خود فرو می رود اسرار خود را به آسانی فاش نمی سازد،به راحتی روابط اجتماعی برقرار نمی کند و در محیط کار نیز دوستان زیادی بدست نمی آورد. لاذم به ذکر است در دنیای کار معلوم شده است  که مدیران معمولا اشخاص برون گرایند

 جزم اندیشی:

انسان جزمی اندیش یا دگم کسی است که در عقاید و باورهای خود انعطاف ناپذیر است و تمایل دارد زندگی را کلا تهدید کننده درک کند و قدرت قانون را مطلق به حساب آورد .شخصی که خیلی دگم یا جزمی است دیگران را بر حسب معیارهایی که خیلی قضاوت ندارند یا می پذیرد یا طرد می کند .مردمان جزمی وقتی قدرت به دست می آورند و مدیریت سازمان یا رهبر گروهی را برعهده می گیرند بهتر کار می کنند اما برای پیدا کردن اطلاعاتی که به تصمیم گیری منجر می شوند کمتر تلاش می کنند زیا نظر خواهی از دیگران برای تصمیم گیری با ویژگی جزمی آنها سازگار نیست.

انسان های جزمی باید به تنهایی تصمیم بگیرند .آنها در گروههای سازمان یافته بهتر کار می کنند.

از صفات دیگر می توان به اثر بخشی ،نیاز به قدرت،شوق خطر کردن،نگرش و رفتار در کار،رضایت از کار و... اشاره کرد که از توضیحان آن خودداری می کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیری:

با توجه به تو ضیحاتی که در این مقاله داده شد باید به این نتیجه رسید که اگر فرد می خواهد در کار یا به طور کلی در محیط موفق باشد باید از هوش عاطفی مناسبی برخوردار باشد و کسانی از بهداشت روانی یه هوش عاطفی خوبی بر خوردار هستند که:1روابط عمومی خوبی داشته باشند2-عزت نفس خوبی داشته باشند 3-بیشتر برون گرا باشند.به طور کلی کسانی که ارتباط خوبی با دیگران برقرار می کند از نظر تهیه کننده این مقاله حدود 50 درصد کار را رفته است چون در زندگی اجتماعی رابطه و ارتباط حرف اول را می زند

 

 

 

 

فهرست منابع:

 

1-شاملو سعید،بهداشت روانی،صفحات 17الی20                                     2-میلانی فر بهروز،بهداشت روانی،نشر قومس،چاپ یازدهم،

3-گنجی حمزه،بهداشت روانی،نشر ارس باران،چاپ سوم،صفحات 190 الی200

4-نوری امام زاده ای اصغر،هوش عاطفی در محیط کار(بهداشت روانی کار)،انتشارات هشت بهشت،صفحات 137 الی


مطالب مشابه :


بهداشت عمومی

تحقیق درباره ی هرگونه انحراف ازجاده ی بهداشت ودرصورت لزوم فراهم -بهداشت فردی واجتماعی




تحقیق درباره ی بهداشت روان

تحقیق درباره ی بهداشت چنین فردی خالق عواطف خودش است نه قربانی آنها، آفرینش‌گری




بهداشت فردی در سیره ی نبوی

درباره خلوتگاه بهداشت فردی در سیره ی




دندانپزشکی

تحقیق : تحقیق هر فردی لازم و اجتناب ناپذیر و بالا بردن سطح بهداشت دندان پیشگیری از خرابی




اهداف جزیی درس آموزش حرفه وفن

تحقیق درباره ی برخی سیستم های ساده آگاهی از اهمیت اصول بهداشت فردی ومحیطی و




درمان میان فردی برای افسردگی

درمان میان فردی وبلاگ درباره مطالب روانشناسی می باشد.واژه ی پرسونا تحقیق گسترده




تحقیق من درمورد رشته پزشکی عمومی

بعد از اتمام دوره ی 6 ساله ی وزارت بهداشت و بیشتر درباره شغل: پرسش و تحقیق از پزشکان




تحقیق درباره ی ورزش

تحقیق درباره ی روانشناسی ، بهداشت ، جامعه شناسی و روابط میان فردی، کمتر فرصت




بهداشت روانی و ارتباط آن با محیط کار

(روانشناس فردی) فردی سالم د ر زمینه ی بهداشت روانی بدانیم نیز شخص درباره ی




هوش جمعی

اگر درباره هر موضوعی تحقیق لازم فردی افراد ی افراد دربارهی محیط




برچسب :