استقلال به کانون وکلا بازگردد ... سید محمود علیزاده طباطبایی

استقلال به کانون وکلا بازگردد

سید محمود علیزاده طباطبایی کد خبر: ۳۸۶۰۹۷ تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۰ - 12 March 2014 دکتر سیدمحمود علیزاده طباطبایی تا به حال وکیل پرونده های مشهور سیاسی زیادی بوده است. وی گله فراوانی از محافظه کاری هیات مدیره کانون وکلا دارد و معتقد است باید هزینه داد تا جایگاه واقعی وکلا مشخص شود. او با انتقاد از رویه های موجود و درنظر نگرفتن شانیت وکلا، یکی از برنامه های آینده اش را خارج کردن کانون وکلا از این همه محافظه کاری و قدرتمند کردن این نهاد غیردولتی است.

متن کامل گفت وگوی تابناک با دکتر علیزاده طباطبایی را بخوانید:

* به نظر شما از ظرفیت وکلا و کانون وکلا برای احقاق حقوق در کشور استفاده شده است؟

علیزاده: در کانون وکلا تقریبا تمام قضات بازنشسته پروانه وکالت می گیرند. فرض کنید می خواهیم ببنیم این ظرفیت چیست، 20 نفر از این قضات در دیوان عالی کشور رای وحدت رویه صادر می کنند که در حکم قانون است. اکنون بیش از 500 نفر قاضی بازنشسته از دیوان عالی کشور و وکیل دادگستری هستند و اینها همه بیش از 40 سال تجربه قضایی داشتند. غیر از اینها هزاران نفر قاضی هستند که با تجربه قضایی متفاوت آمدند و پروانه وکالت گرفتند، که همه این تجربه ها فراموش شده است و این افراد باید تجربیات خود را در پرونده های شخصی خود، به کار گیرند و مملکت از این همه تجربه محروم شده است. تمام اساتید حقوق دانشگاه ها، وکیل دادگستری هستند، در این وضعیت که بالاترین تعداد حقوقدان در کانون وکلا وجود دارد و اصلا قابل مقایسه با هیچ کجا حتی خود قوه قضاییه نیست؛ این ظرفیت بلااستفاده مانده است. نه قوه مقننه از این ظرفیت استفاده می کند، نه قوه مجریه و نه قوه قضاییه. در صورتی که همه نیازمند این تجارب هستند.

*چرا از این ظرفیت استفاده نمی کنند؟

علیزاده: برای اینکه ساز و کار استفاده از آنها نبوده و از ظرفیت جامعه حقوقی استفاده نشده است. به نهادهای منتخب مثل شوراها و مجلس نگاه می کنیم، تعداد ورزشکارها، پزشکان، مهندسان، صنعتگران، بازاریان و معلم ها اصلا قابل مقایسه با تعداد حقوقدانان در این مجامع نیست. چون مردم با حقوقدانان آشنا نیستند و این متاسفانه در فرهنگ ماست. من یک مثال در جمعی زدم و گفتم در اولین انتخاباتی که در کشور بعد از همه پرسی قانون اساسی برگزار شد و انتخاب اعضای مجلس و بررسی نهایی قانون اساسی بود، پیش نویس این قانون اساسی را آقای دکتر کاتوزیان و عده دیگری نوشته بودند. آقای دکتر کاتوزیان هم در این انتخابات کاندیدا بود، ولی مردم به لیستی رای دادند که حزب جمهوری ارایه کرد. نفر اول لیست یعنی مرحوم آیت الله طالقانی دومیلیون و 500هزار رای آورد و نفر آخر لیست که نماینده کارگران بود، یک میلیون و سیصد رای آورد و آقای دکتر کاتوزیان که خود تنظیم کننده این قانون اساسی بود 120هزار رای آورد، این نشان می دهد مردم حقوقدانان را نمی شناسند.

*ببینید اکنون بحث رابطه مردم و حقوقدانان را مطرح کردید و اینکه مردم حقوقدانان را نمی شناسند و در قوای اجرایی، قضایی و مقننه هیچ استفاده ای از تجارب آنها نمی شود. در همین کشور دوست و برادر ایران، پاکستان یکی از بزرگترین سازمان های مردم نهاد و نهادهای مدنی را وکلا دارند که چند سال پیش هم شاهد اثرگذاری آن بودیم. آیا فقط و فقط از نظر کمی بحث می کنیم که چون تعداد حقوقدانان و فارغ التحصیلان ما زیاد است، باید سهم بیشتری در ایفای نقش داشته باشند یا از نظر کیفی هم مد نظر شماست؟

علیزاده: ببینید بحث من همین است. کسانی که مسوولیت اجتماعی می پذیرند، باید دنبال منافع شخصی نباشند و با ایثار و فداکاری مسوولیت اجتماعی خود را انجام دهند. من نمی خواهم مدیران قبلی کانون را متهم کنم، ولی حداقل این است که این احساس مسوولیت اجتماعی خیلی قوی نبوده و از ظرفیت ها استفاده نشده است. اصلا چرا برویم در کشور همسایه؟ کانون وکلا در کشور خودمان قبل از انقلاب یک نهاد مدنی فعال بود و کانون وکلا 60 سال پیش مستقل شده است. جالب است که تشابهی بین امروز و آن روزها وجود دارد. زمانی که یک حقوقدان-مرحوم دکتر مصدق-در راس قوه مجریه قرار گرفت، لایحه اسقلال کانون وکلا را تصویب کرد و امروز دوباره یک حقوقدان در راس قوه مجریه قرار گرفته است و با شعار اینکه من «حقوقدان هستم و سرهنگ نیستم» مردم به او اعتماد کردند. من فکر می کنم از این امکانات می توان استفاده و این کانون را فعال کرد. در سال 57 وقتی درگیری ها شروع شد یکی از مراجعی که به آن مراجعه می کردیم، کانون وکلا بود. من خودم همافر بودم، وقتی تعدادی از همافران وقتی بازداشت شدند ما به کانون وکلا رفتیم و هیات مدیره کانون تصمیم گرفت و وکلا در صحن دادگستری آمدند و فشار آوردند تا همافران آزاد شوند، ولی متاسفانه بعد از انقلاب کانون وکلا ابتدا یک حالت اپوزیسیون به خود گرفت و نظام هم با اپوزیسیون برخورد می کند و بعد هم کانون را منحل و بعد هم پاکسازی کردند. از سال 76 هم به اصطلاح کانون مستقل تشکیل شده و قانون می گوید کانون مستقل است ولی از بعد انقلاب این استقلال به نحوی خدشه دار شد. اینکه صلاحیت کانون وکلا را دادگاه انتظامی قضات باید تایید کند خدشه به استقلال کانون است و آنوقت هیات های مدیره متاسفانه یک مقداری منفعلانه عمل کردند. آقای دکتر کاتوزیان در سالگرد استقلال کانون نکته جالبی را مطرح کردند و گفتند شما می گویید استقلال کانون وکلا از قوه قضاییه. آقایان هیات مدیره شما از دستگاه امنیتی مستقیم عمل کردید؟ وقتی صلاحیت کسی را دستگاه امنیتی رد می کند، آیا شما مقاومت کردید؟ انگیزه ای که من دارم بیشتر در این زمینه هاست، اینکه این ظرفیت را در اختیار نظام و مردم قرار دهیم. مردم این ظرفیت را بشناسند و بدانند که نیاز دارند.

*این پتانسیل ها در کانون وکلا وجود دارد؟

علیزاده: این پتانسیل ها در حقوقدانان وجود دارد.

*چرا تاکنون بالفعل نشده است؟

علیزاده: باید بالفعل شود. به طور بالقوه وجود دارد و این هیات مدیره کانون است که باید آن را بالفعل کند. ببینید فکر می کنم بالاترین مقامات ما به نحوی با امر وکلا ارتباط دارند. افرادی هستند از قدیم مانند آقای سیدمحمد خامنه ای که یک ظرفیت بالقوه در وکلا است. ایشان حدود 50 سال سابقه وکالت دارند و استاد حقوق هستند. من نمی دانم هیچ وقت از تمام ظرفیت ایشان جامعه وکالت خواسته است استفاده کند یا نتوانسته یا نخواسته است. دیگر اساتید حقوق هم هستند. جالب است بدانید تمام دستگاه های اجرایی و مراجع تقلید همه وکیل دارند، صدا و سیما، دستگاه های دولتی، مجلس و دستگاه قضایی وکیل دارند؛ ولی از ظرفیت این وکلا برای ایجاد تعامل بین کانون وکلا و جمع وکلا و این دستگاه ها استفاده نشده است. من یک نمونه خدمت شما عرض کنم، در همین هفته های اخیر در یک فیلم در صدا و سیما اهانتی به قوم لر شد و آنچنان عکس العملی از خود نشان دادند که تمام مسوولین را مجبور به عذرخواهی کردند و آن برنامه را صدا و سیما حذف کرد، ولی از اول انقلاب تا حالا مرتب در فیلم ها به وکلا توهین می کنند و این هیات مدیره است که باید شجاعانه مقابل این توهین ها می ایستاد. این به معنای مقابله با نظام نیست، فرهنگ وکالت باید در مملکت ایجاد شود. من یک آمار به شما می دهم. طبق آماری که قوه قضاییه ارایه کرده است، در طول سال 14 میلیون پرونده در دادگستری و 3میلیون در تعزیرات و 3میلیون هم در شوراهای حل اختلاف رسیدگی می شود. یعنی20 میلیون پرونده و هر پرونده اگر دو نفر رجوع کننده داشته باشد، 40 میلیون نفر به دادگستری مراجعه کردند و این در طول یکسال حداقل است. شاید بگویم 95 درصد آنها بدون وکیل مراجعه کردند و از ظرفیت جامعه حقوقی ما بی اطلاع بودند یا حداقل اعتماد نداشتند و ما این اعتماد را باید ایجاد کنیم.

*چطور می خواهید این اعتماد را ایجاد کنید، این ظرفیت ها را چطور می خواهید بالفعل کنید؟ من نقشه عمل شما را هنوز نمی دانم...

علیزاده: خوشبختانه اکنون یک حقوقدان در راس دولت قرار گرفته است.

*شما می خواهید با دولت وارد تعامل شوید؟

علیزاده: بله! قطعا و به دولت یاد بدهیم چه کار کند. یکی از مشکلات مردم که منجر به سالانه دهها هزار شکایت از دستگاهع های دولتی به دیوان عدالت می شود، این است که مردم با حقوق خود آشنا نیستند، مسوولین دولتی هم با حقوق خود آشنا نیستند. این ساز و کار باید ایجاد شود تا دولت دستگاه ها را ملزم کند که فقط به وکیل دادگستری جواب دهند. مثل همه جای دنیا وقتی فردی با یک اداره کاری دارد، خودش مراجعه نمی کند و یک وکیل می گیرد و او مراجعه می کند.

*یک بحثی هم وجود دارد...

علیزاده: هزینه ها؟

*نه بحث هزینه ها نیست. بحث توجه قضات و تاثیرگذاری وکلا در روند دادرسی و صدور حکم است. به خصوص در پرونده های بزرگ و ملی چه سیاسی و چه امنیتی یا اقتصادی بسیار کم و شاید به ندرت دیده شده است در یک پرونده وکیل برنده شود. برای همین است که مردم ترجیح می دهند از آن هزینه بگذرند و خودشان ورود کنند تا اگر شکست هم خوردند، هزینه مادی ندهند. درست نیست؟

علیزاده: نه این درست نیست. اولا مبنای ما قانون است. قانون می گوید باید آرای دادگاه ها مستدل و مستند باشد و دلیل و استناد قانونی داشته باشد. وکیل می تواند استدلال کند و قانون را ارایه دهد، در عمل هم من خودم تجربه داشتم و حداقل 10-12 نفر را در همین سالهای اخیر از اعدام نجات دادم. درست است انتظار من این بوده، بتوانم موکلم را تبرئه کنم، اما همین که حکم اعدام صادر شده را تبدیل به حبس ابد یا ده سال حبس و حتی کمتر کرده ام، این تاثیرگذار است.

*آقای علیزاده آیا وکلای ما ترسو هستند؟

علیزاده: وکلا را ترساندند، ولی وکلای شجاع هم زیاد هستند. ما می گوییم افراد شجاع و باجسارت باید در هیات مدیره باشند. چرا افرادی که به هر جهت مصلحت اندیشی و محافظه کاری می کنند و از حقوق خود دفاع نمی کنند حضور داشته باشند؟ به استناد قانون، رییس کانون وکلای مرکز هم ردیف دادستان کل کشور است و طبق قانون وکلا از مصونیت و حیثیت و حرمت شغل قضا برخوردارند، ولی اکنون وقتی رییس کانون وکلای ما می خواهد وارد ساختمان دادگستری بشود، از آبدارچی دادگستری بازرسی نمی کنند، ولی رییس کانون وکلا را بازدید بدنی می کنند تا وارد شود. چرا باید اینقدر جامعه وکلا ذلیل شده باشد که رییس شعبه دیوان عالی کشور وقتی زمانی با ماشین وارد ساختمان دادگستری می شده است و همه هم برای او بلند می شدند، امروز که بازنشسته شده است و باید حرمت او بیش از قبل حفظ شود، پیرمرد 70-80 ساله به هنگام ورود به ساختمان دادگستری بازرسی بدنی شود. وکلا ترسو نیستند، ولی متاسفانه این ترس را ایجاد کردند. کسی که در این جایگاه قرار می گیرد بایستی هزینه بپردازد.

*رابطه کانون وکلای کشور با کانون وکلای کشورهای اسلامی چیست؟

کانون وکلای کشور با کانون وکلای کشورهای اسلامی هیچ ارتباطی ندارد، ما می توانیم این ارتباط را احیا کنیم و این فرهنگ حداقل در خود کشورهای اسلامی ایجاد شود. وکلای خودمان بدانند در پاکستان وکیل چه قدرتی دارد، در مصر، افغانستان و هند چه قدرتی دارد. نمی دانم باید خودمان را با کجا مقایسه کنیم که وکیل در این حد از ذلت و خواری قرار داشته باشد.

*آقای علیزاده تاکنون رابطه وکلا و حکومت را بررسی کردیم. از طرف دیگر وکلا به مردم برمی گردند و مهمترین مساله ای که شما اشاره کردید، ابتدا ناآگاهی مردم از حقوق خود و بعد از کارکرد وکیل است. شما به 40میلیون پرونده اشاره کردید و من می خواهم بگویم روزانه شاید هزاران قرارداد اقتصادی بدون حضور وکلا بسته می شود. یعنی من به عنوان پیمانکار یا کارفرما بدون اینکه به معادلات حقوقی آگاه باشم، قرارداد می بندم. حتی فراتر از دعاوی حقوقی نگاه کنیم و مثلث حقوقدان، مردم و حاکمیت را در نظر بگیریم. اخلالی بین مردم و حقوقدانان وجود دارد که آنها وکیل نمی گیرند و به وکلا مراجعه نمی کنند. این اخلال را چطور می خواهید ترمیم و بازسازی کنید؟

علیزاده: این نیاز به فرهنگسازی دارد. حقوقدانان می گویند، قانون عرف پذیرفته شده مردم است که حقوقدان آن را تنظیم و تدوین می کند. بایست مردم امری را بپذیرند و بعد تبدیل به قانون شود. ما نیاز به یک کمیسیون آموزش و رسانه قوی داریم که مردم را با حقوق خود آشنا کند.

*منظور شما رسانه ها اعم از مطبوعات و صدا و سیماست؟

علیزاده: بله! من یک تجربه از خودم می گویم. زمانی من عضو شورای شهر تهران و رییس کمیسیون برنامه و بودجه و امور حقوقی بودم. یک وکیل دادگستری به من مراجعه کرد و گفت شهرداری دفتر من را پلمپ کرده است. گفتم شما مگر دفاع نکردید و مگر نرفتید کمیسیون ماده 100؟ گفت نه! خود شهرداری آمده و پلمپ کرده است. گفتم شما بروید پلمپ را بشکنید. گفت بروم و بشکنم؟ گفتم بله! شهرداری حق ندارد دفتر کسی را پلمپ کند. یعنی این وکیل دادگستری خودش این موضوع را نمی دانست. من مدیر ذیربط شهرداری را پیدا کردم و گفتم دفتر فلانی را پلمپ کردید؟ گفت بله! گفتم مبنای قانونی را بیاورید. گفت ما به او تذکر دادیم که در آن محل دفتر نزند. گفتم مبنای قانونی شما این نیست. گفت ما تا به حال همینطور عمل کرده ایم و من پاسخ دادم، شما نمی توانید. اگر کسی تخلف کرد می توانید بروید کمیسیون ماده 100 شهرداری و از او شکایت کنید. کمیسیون ماده 100 متشکل از نماینده شورای شهر، نماینده دادگستری و نماینده وزیر کشور است و شهرداری هم در آن کمیسیون نماینده ندارد. این سه نفر تصمیم می گیرند و تصمیم آنها در تجدید نظر و در دیوان عدلت اداری قابل اعتراض است. شما حق ندارید دفتر کسی را پلمپ کنید. گفت آقا صدای این را درنیاور! مردم این را بفهمند ما کاری نمی توانیم بکنیم.

*شما صدایش را درآوردید؟

علیزاده: بله! و مصاحبه کردیم. ببینید قانون مسوولیت مدنی وجود دارد که می گوید اگر ماشین شما در چاله بیفتد و در خیابان آسیب ببیند، می توانید دادخواست دهید و شهرداری مسوول است و باید خسارت دهد. چندنفر تا به حال این کار را کردند؟

*اینقدر پروسه دادرسی طولانی می شود که شخص وقت نمی گذارد...

علیزاده: یک نکته ای را راجع به رابطه مردم با حقوقدانان اشاره کنم. حالا متاسفانه معارضه بین وکلا و حکومت هم گاهی پیش آمده است و این 20 میلیون پرونده شاید کمتر از یک درصد درگیری مردم با حکومت است و 99درصد درگیری مردم با خودشان است. این نیاز به فرهنگسازی دارد. نمونه دیگر را می گویم، اصل وکالت بر وکیل دادگستری است و اصل بر این است که فقط وکیل دادگستری می تواند وکیل شود و مراجعه و از حقوق مردم دفاع کند؛ ولی اینقدر این فرهنگ و قانون کنار گذاشته شده است که امروز وکیل دادگستری به ادارات دولتی مراجعه کند، به دارایی، ثبت، شهرداری و به بانک مراجعه کند و قائم مقام موکلش باشد و بخواهدکاری انجام دهد این را نمی پذیرند و می گویند یک وکالت رسمی بیاور. اگر وکیل بخواهد از حساب بانکی موکل پول بردارد و باید در دفتر اسناد رسمی یک وکالت نامه بنویسد و می تواند از حساب موکل خود پول بردارد، اما یک وکیل دادگستری در واقع اگر برای این مراجعه کند نمی تواند. یعنی آن بانک به قانون آشنا نیست، آن محل ثبت، شهرداری و دارایی به قانون آشنا نیست. این فرهنگ را باید ایجاد کرد و امیدوارم بتوانیم. البته قطعا به یک دوره دوساله هیات مدیره این فرهنگ ایجاد نمی شود ولی می تواند شروع شود. اگر یک تعامل سازنده بین کانون وکلا و صدا و سیما برای آموزش حقوق شهروندی به مردم و آشنایی مردم با حقوق ایجاد شود، این قطعا می تواند موثر باشد.

*شما گفتید بیشترین توهین را از سوی صدا و سیما به وکلا می دانید؟

علیزاده: بله! ولی این تعامل مهم است.

*صدا و سیما وکیل داشتن را مسخره می کند…

علیزاده: بله مسخره می کند، اما خود صدا و سیما در همه دعاوی وکیل دارد، چون ضابطه حاکم نیست یک تهیه کننده در فکر و ذهن خود یک برداشتی دارد و ممکن است کینه ای از یک وکیل به دل گرفته باشد. می رود یک فیلم می سازد و مسوولین صدا و سیما هم چون واقعا شناخت ندارند نگاه می کنند و می گویند این فیلم خوب است و مردم را سرگرم می کند. آنها نمی دانند با این فیلم قانون گریزی ایجاد می شود و فرهنگ مقابله با وکیل یعنی مقابله با قانون. اگر مردم با حقوق خود آشنا باشند به خصوص جامعه که اکنون ده میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی دارد، اگر اینها با حقوق خود آشنا باشند قطعا هم مراجعه به دادگستری کمتر و مشکلات کمتر می شود. بسیاری مراجعه می کنند و می گویند قراردادی نوشتند و مشکلی پیش آمده است. به آنها می گوییم اگر قبل تنظیم قرارداد به وکیل مراجعه کرده بودید این مشکل به وجود نمی آمد. خیلی جالب است، مردم می روند در بنگاه و مبایعه نامه می نویسند، مبایعه نامه باید در حضور وکیل دادگستری نوشته شود و در دنیا این فرهنگ است. یک نمونه که قبلا هم گفتم مالیات است که در مملکت ما فرهنگ نشده زیرا اسم آن باج بوده است. یعنی یک قلدری به نام حکومت از مردم باج می گرفته است و این ذهنیت برجامانده است.

*منظورتان خراج است؟

علیزاده: بعدا نام آن خراج شد و ابتدا باج بود. بعد از قانون مداری باج و خراج شد. یعنی مردم هنوز مالیات را به عنوان باج و خراج می شناسند، اما در کشورهای دیگر اینطور نیست. مالیات را به عنوان یک تکلیف می شناسند. تلقی مردم دنیا این است که حکومت مستخدمان ما هستند و ما آنها را استخدام کردیم تا به ما خدمت کنند در نتیجه باید هزینه مستخدم را بدهیم. این فرهنگ باید شکل بگیرد که حکومت خدمتگزار من است، پس من باید هزینه خدمتگزارم را بپردازم. فرهنگسازی باید از نقطه ای آغاز شود و در زمینه وکالت هم همینطور است. در طول 35 سال گذشته رووسای قوه مقننه، مجریه و قضائیه هیچ کدام حقوقدان نبودند. وقتی این روسا حقوقدان نباشند، نه با حقوق مردم آشنا هستند نه با حقوق خودشان.

*اکنون رییس دستگاه اجرایی حقوقدان است...

علیزاده: گفتم این یک استثناست و 60 سال پیش این استثنا هم بود و یک حقوقدان مستقل رییس قوه مجریه شد و کارهای بزرگی کرد. مردم و جامعه حقوقی از آقای دکتر روحانی انتظار دارند که فقط در مصاحبه و مناظره حقوقدان نباشد و در مقام اجرا هم حقوقدان باشد و ملاک و معیار او قانون باشد و در مقابل بی قانونی بایستد.

*آقای علیزاده در رابطه با وکلا و احکام می خواهم بدانم چرا وکلا تعصب ندارند؟ به برخی از آرای صادر شده اشاره کردید. در سال های گذشته پرونده های سیاسی اشتهار پیدا کردند، برای مثال فلان حزب به دلیلی و انجمن صنفی روزنامه نگاران به دلیل دیگری مورد اتهام واقع شدند و در دادگاه حکم گرفتند. در این موارد وکیل پای حکم نمی ایستد و تعصب به خرج نمی دهد. همین که رای را گرفت پیروزی خود را در همین جا تمام می کند. برای این بخش هم می خواهید فرهنگسازی کنید؟


علیزاده: قطعا وکیل باید تکلیف خود را تا آخر انجام دهد. من پس از قضایای 88، بیش از 270 پرونده داشتم و حق الوکاله نگرفتم. در دادسرا حضور داشتم، در دادگاه بدوی و تجدید نظر نیز حضور داشتم. بسیاری از موارد را برای ارایه دادرسی به دیوان عالی کشور مراجعه کردم و ارتباطم را با موکل تا آخرین لحظه حفظ کردم. شاید در همه موارد نتوانستم آنچه خودم می خواستم را به دست بیاورم و انتظار هم نداشتم و موکلم هم انتظار نداشت. من موکلی داشتم که به ناحق متهم به محاربه و به اعدام محکوم شد و که در نهایت حکمش به دوسال حبس رسید.

*آقای علیزاده شما وکیل بیش از ده چهره مشهور سیاسی هستید. وکیل خانواده آقای هاشمی هم هستید؟

علیزاده: بله. از بینشان آنها که پرونده دارند، من وکیلشان هستم. مهدی و فاطمه هاشمی موکل من هستند و من وکالت فائزه خانم را نداشتم، آقای ریاحی داشتند. یاسر و محسن هنوز دادگاهی نشدند.

*آقای خاتمی چطور؟


علیزاده: آقای خاتمی برای شکایت از یکی دو رسانه که به ایشان اهانت کردند و گفتند یک میلیارد دلار از عربستان گرفته است و از خارج برایشان پول آمده و آقای مهندس موسوی برای شکایت از رسانه های هتاک به من وکالت دادند و من شکایت کردم.

*به غیر از آقای خاتمی و خانواده آقای هاشمی و موسوی وکالت کدام چهره مشهور را دارید؟


علیزاده: افراد زیادی بودند، آقای دکتر بهزادیان نژاد که هنوز زندان هستند و آقای عطریان فر. وکالت دختر و خانم آقای عرب سرخی را هم دارم و ابتدا وکالت خودشان را داشتم.


مطالب مشابه :


معرفی جناب آقای دکتر سید محمود طباطبائی

معرفی جناب آقای دکتر سید محمود ششمین کنگره طب اطفال در بزرگداشت دکتر محمد قریب




زندگی نامه دکتر سید محمود طباطبائی چهره ماندگار قاطول

دکتر سید محمود طباطبایی چهره ماندگار جراحی مغز و اعصاب در همایش سوم ، اهل گرمسار(روستای




گزارش تصویری مراسم بزرگداشت دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی و رونمایی از کتاب

::وبلاگ انجمن چارسوق کویر اردکان:: - گزارش تصویری مراسم بزرگداشت دکتر سید محمود طباطبایی




گزارشی از بزرگداشت مرحوم دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی و رونمایی از کتاب واژه نامه گویشی اردکان

مراسم بزرگداشت هفدهمین سالگرد درگذشت استاد فقید مرحوم دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی




ستارگان یونان کوچک | 1

به مناسبت 13 مهرماه، نوزدهمین سالگرد ارتحال دکتر سید محمود طباطبایی اردکانی




استقلال به کانون وکلا بازگردد ... سید محمود علیزاده طباطبایی

دکتر سیدمحمود علیزاده طباطبایی تا به حال وکیل پرونده های مشهور سیاسی زیادی بوده است.




تقدیر وتشکر از جناب آقای دکتر سید محمود طباطبائی

تقدیر وتشکر از جناب آقای دکتر سید محمود جناب اقای دکتر سیدمحمود طباطبایی بابت




دکتر سید محمد حسین طباطبایی حافظ برتر

ابتهال حامد شاکرنژاد; تلاوتی زیبا از استاد محمود شحات انور; ۲۸ تلاوت زیبا با صدای استاد شعیشع




سید محمد حسین طباطبایی

الله شیخ محمود امجد کرد، که دکتر سید حسین نصر و طباطبایی خود




حاشیه های مراسم ختم دکتر صادق طباطبایی

حاشیه های مراسم ختم دکتر صادق طباطبایی محمود علوی وزیر سید صادق طباطبایی که




برچسب :