بررسی نسخه های خطی شرح سروری بر بوستان سعدی

بررسی نسخه­ های خطی شرح سروری بر بوستان سعدی

(معرفی نسخ خطی، بررسی مختصّات و رسم الخط نگارشی و اشکالات کاتب آنها)

                                                                                                     دکتر علی دهقان[1]

                                                                                                     دکتر حمیدرضا فرضی[۲]

                                                                                                      جلال سلامی[3]

 

 

چکیده

«بوستان» سعدی با همّت بسیاری از ادیبان و محققان داخل و حتّی خارج ایران شرح و به ترکی، عربی ودیگر زبانها ترجمه شده و نسخ خطی این منظومه بارها تصحیح و تعلیقات و حواشی بر آن نوشته شده است. شرح سروری را اولین شرح بوستان در خارج از ایران می دانند. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی سروری و بیان اهمیّت شرح او بر بوستان سعدی، نسخه های خطی این اثر معرفی می شود. سپس مختصات عمدۀ نوشتاری نسخ خطی آن با ارائۀ شواهد، بررسی و مقایسه می گردد. قدیم ترین نسخۀ موجود این شرح (نسخۀ مجلس شورای اسلامی) که در زمان حیات مؤلف (961 هجری قمری) تحریر شده، مبنای این مطالعه و نقد قرار گرفته و نسخ دیگر با آن مقایسه شده است. نسخۀ کتابخانۀ ملّی کامل تر است و حتّی یک صفحه از آن نیفتاده و اشکالات و افتادگی­های کلمات و حروف آن نسبت به نسخۀ مجلس، کمتر است و به نظر می رسد که کاتب آن دقیق­تر از کاتبان دیگر نسخه­ها بوده باشد. با توجه به این که این نسخه، پس از نسخة اساس، از بقیه قدیم­تر است و   کاستی­ها و ابهامات اندکی دارد، می­تواند کمبودهای سایر نسخه ها را جبران کند. 

  

 

کلمات کلیدی

شرح بوستان سعدی، تصحیح، نسخۀ خطی، رسم الخط، اشکالات، سروری

 

 

 

 

 

1- مقدمه

متون ادبی مانند سایر دستاوردهای تمدن یک جامعه، پیوسته دستخوش دگرگونی­ها و نیازمند دقت و تحقیق و نگهداری از زوال و در نهایت، تصحیح و احیاست. از این رو« بر دانایان و مصححان فارسی زبان فرض مسلم است که در راه احیا و تصحیح نگارش های فارسی، از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نورزند و هیچ مجالی را به عبث از دست ندهند»(مایل هروی، 1380: 379).  نقد و تصحیح متون عبارت است از « به حاصل آوردن نسخه ای که بر اساس عرض دادن و مقابله کردن نسخه های خطی معتبر و موثق آن اثر فراهم آمده باشد؛ به طوری که نسخۀ مذکور، چه از جهت مفهوم و معنی و چه از بابت لفظ و صورت، عین نسخه ای باشد که مؤلف عرضه داشته است و یا هیأتی داشته باشد که مؤلف، اثرش را به مانند آن و یا نزدیک به آن فراهم آورده است.»(جهانبخش،1390: 14)

   هدف در این مقاله آن است که قدیم ترین نسخه و نسخه­های دیگر شرح سروری بر بوستان را (به ترتیب قدمت و  ارزش آنها) معرفی گردد.  مختصات، شیوۀ خط، تفاوت نسخ با یکدیگر و اشکالات کاتبان با شواهد هر کدام ارائه  و نقاط قوّت و ضعف نسخه ها نشان داده شود.  

   اهمّیت این تحقیق بدان است که اوّلین بار است که چهار نسخۀ معتبر شرح سروری با این طول و تفصیل معرّفی می شود. فایدۀ این کار، بیشتر وقتی نمایان خواهد شد که شرح سروری، به طور کامل تصحیح، احیا و منتشر شود تا  مطالعه کنندگان(بخصوص آنان که با زبان ترکی آشنایی دارند)، این شرح آسان و در عین حال مفید را با مقام برازندۀ کتاب ارزشمند شیخ اجلّ، سعدی علیه الرّحمه بسنجند.

در این مقاله، «گ» به جای برگ [نسخۀ خطی]، «ص» برای نشان دادن صفحه و « س» علامت اختصاری سطر آمده است.

 

2- شارحبوستان سعدی و اهمیّت کار او

 شرح بوستان سعدی به فارسی (با بیان واژه ها و تعبیرات به ترکی به صورت موردی) از آثار مهم ادبی درخور توجه و تصحیح، نوشتة مصطفی بن شعبان سروری (897-969هـ.. ق.) دانشمند قرن دهم کشور عثمانی، اهل گلیبولی است. به گفتۀ پاره­ای از محقّقان ایرانی، وی بزرگ ترین معرّف و شارح آثار فارسی است و به سه زبان ترکی و فارسی و عربی مسلّط بوده و علاوه بر شرح بوستان به آثار دیگر ادب فارسی، شرح هایی نگاشته است که از آن میان به شرح دیوان حافظ به ترکی و گلستان سعدی به عربی می توان اشاره کرد. نامبرده معلم شاهزادۀ عثمانی، مصطفی بن سلیمان بوده و این کتاب را برای او تدریس می کرده است و به فرمان همین شاهزاده این اثر را شرح کرده است. (رامین و دیگران،1380: 710-709)

   سروری در آغاز شرح بوستان بدین امر، اشاره کرده است: ...و بعد چنین گوید بندۀ ضعیف، سروری نحیف که چون در خدمت شهزادۀ سرو با غ دولت و گل گلبن روضۀ سلطنت و گزیدۀ ریاحین گلشن رفعت و زبدۀ ازهار حدیقۀ سعادت، السلطان ابن السلطان، مصطفی بن السلطان سلیمان – نَثَرََ اللهُ ازهار وجود هما و اجری انهار      جود هما- بودم، آن جنابِ معارف شعار و حضرتِ عوارف دثار از این بندۀ کمینه و چاکر دیرینه تألیف کتابی چند و آثار دلپذیر طلب فرمود و از جملۀ تألیفات  یکی شرح گلستان بود. چون وقتی از بعض از تصنیفات مأمورٌ بها فارغ گشته بودم و پیش آن حضرت عالیه بر زانوی ادب نشسته، اشارت به تألیف شرح بوستان کردند... .(نسخۀ مجلس سنا، گ2، س14-6)

    علی­الظاهر، شرح سروری اوّلین شرح کامل این اثر به فارسی است و پیش از او کسی بوستان را به صورت کامل به فارسی شرح نکرده است. بدین ترتیب، سروری نخستین شارح کل بوستان است. با توجّه به احاطة  نامبرده به فرهنگ و ادب فارسی و نیز در دست داشتن نسخه های متفاوتی از بوستان، شرح او حائز اهمًیّت والایی است. (ریاحی، 1349: 7)

   سروری در این اثر به طریق شرح مزجی به توضیح ابیات می پردازد؛ به این گونه که کلمه به کلمۀ هر مصراع را توضیح می دهد. حال، این توضیح در پاره ای از موارد، معنای کلمه و عبارت است و گاهی به بیان نکات دستوری و بلاغی آن کلمه اشاره می کند. (بلند، 1390: 4)

    شایان ذکر است که در مواردی، معنی دقیقی که در شرح سروری ذیل بعضی از واژه ها آمده، مؤیِّد نظر محقّقان فقیدی چون مرحوم دکتر یوسفی و شادروان استاد همایی است و در مواردی پرتوی است فرا راه سعدی­ شناسان و خاصانی که «در این ره فرس رانده اند» و گاهی «از تک فرومانده اند.» برای مثال، سروری ذیل کلمۀ «سمیلان»، که تا کنون در ضبط و معنی این کلمه اختلاف هست، فقط یک کلمه نوشته و آن را فقیر معنی کرده است. با مطالعۀ توضیحات دکتر یوسفی و رأی متفاوت محققان مختلف ذیل همین کلمه، که ما را به نتیجه ای نمی رساند، وقتی حدس استاد همایی را از معنی این کلمه می خوانیم←(یوسفی، 1384: 308) و درمی یابیم که در میان نظرهای مختلفی که داده اند معنی استاد همایی و معنی سروری نزدیک به هم و مؤیِّد هم و صحیح ترین وجه ممکن به نظر می رسد، رأی صائب ایشان و دقت نظر سروری را تحسین می کنیم.

   سروری شاعر نیز بوده و در پایان  شرحش بر بوستان چنین آورده است:

   چون عادت شارحان، اتباع مصنفان است، ما نیز گوییم:

   بــه آب دیــدۀ طــفـلان مـعـصـوم                  بــه آه سیـنـۀ پــیــران مـظـلــــوم

   به مقـبــولان خـلـوت بــرگــزیـده                  بـــه مـعـصـومــان آلایـش نـدیــده

   به هر طاعت که نزدیک صواب است                 به هر دعوت که پیشت مستجاب است

   بــده مـا را بـه تـوفـیـقت رفـیـقـی                 هـدایـت کـن به سـوی خـود طریـقی

   به سعدی چون سروری گشت همنام              کـه هـر یـک مـصـطفی بودند در نـام

   بلی چون در تخلص گشت سـعـدی                 کـه نسـبت کـرد او خود را به سعدی

   یکی را هم تـخـلّص شـد ســروری                  تـیـمـن کـرد تــا بـاشـی ســروری

   امیـدسـت آن یـکی دیـده سـعـادت                  نـدیـده در دعــای تــو شـــقـاوت

   ســروری یــار بــاد ایـن یـکـی را                     ز فــضـل تـو بــیــابــد انـدکـی را

   که انـدک فـضـل تـو بسیـار باشــد                  خنـــک آن کـو به فضلـت یار باشد

3-معرفی نسخه­هایخطی شرح سروری بر بوستان

1-3. نسخۀ کتابخانۀ مجلس سنا: نسخهجای است که نگارنده در تصحیح شرح بوستان سروری، اساس قرار     داده ام و در این مقاله با عنوان «اس» از آن یاد شده است. این نسخه دارای مشخصات زیر است:

شماره18303/1507 با مهر مجلس سنا (شمارۀ ثبت 8466 کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی)

نسخۀ مجلس سنا، دارای 199برگ (398 صفحۀ19 سطری1) و بدون جلد است. البتّه 61 برگ از (اوایل، اواسط و اواخر) این نسخه، افتاده است که چشمگیرترین آن، افتادگی برگهای 112 تا 144 است.

آغاز این نسخه چنین است:

حمد محسوب به عدد اوراق ریاض و شکر مسکوب به شمار قطرات حیاض آن خالق الوان بهارستان...

   این نسخه به خط نستعلیق نوشته شده و خط خوانا و مناسبی ندارد، آرایش سطور و صفحات مطلوب نیست و نام کاتب هم در ابتدا یا انتهای آن نیامده است. صفحۀ اول این نسخه، ممهور است به مهری که متن آن چندان خوانا نیست. به احتمال قوی عبارت فوقانی آن، عربی و با حرکات و تنوین است و کلمات «ملک»، «احد» و یا «حد» وضوح بیشتری دارد. عبارت پایین، نام صاحب مهر(مصطفی بن احمد...) است. روشن نیست که صاحب مهر، کاتب نسخه بوده است یا مالک آن و یا... .

   قبل از شروع متن اصلی(در دو صفحۀ جدا) و نیز در حاشیۀ برگ اول، توضیحاتی نحوی(که همه با «و اعلم» شروع می شود») داده شده و در آخر همۀ این توضیحات، شرح گلستان سروری نوشته شده؛ که نشان می دهد که این توضیحات از شرحی است که سروری بر گلستان نوشته است. در حاشیۀ برخی از برگ های این نسخه نیز توضیحاتی آمده است که به نظر می رسد از کاتب نباشد؛ زیرا خط آن متفاوت و در خاتمۀ هر حاشیه که از چند سطر کوتاه بیشتر نیست نام نصراله نوشته شده است و قریب به یقین، نام حاشیه نویس است. عناوین، نام بابها، عنوان حکایات و ابیات شواهد با قلم قرمز نوشته شده و بدین طریق، عناوین و ... در متن نسخه، که سیاه است، مشخّص شده است.

   البته کاتب، عنوان حکایات را درحاشیۀ سطر شروع، مجدّداً مشخص کرده و افتادگی ها را نیز با گذاشتن تیک کوچکی(√) درحاشیۀ همان سطر، اضافه کرده است.

   شایان ذکر است که از برگ 164 به بعد، جای عناوین حکایات و کلمۀ بیت (قبل از ابیات شواهد) خالی گذاشته شده (که بعداً با قلم قرمز نوشته شود) تا اینکه فقط در برگ آخر (گ 199) قبل از ابیاتی که سرایندۀ آنها خود سروری  است، با قلم قرمز، کلمۀ «بیت» آورده شده و این کلمه برای آخرین بار ، بعد از جملۀ « چون عادت شارحان، اتباع مصنّفان است ما نیز گوییم» با قلم قرمز نوشته شده و باز ابیاتی از شارح آمده و شرح با جملۀ زیر به پایان رسیده است:

   قَد وَقَعَ الفراغُ مِن تَنمیقِهِ بِعَونِ اللهِ و توفیقِهِ یوم السّبتِ الثّامنِ و العِشرین مِن شَعبانِ المُعَظَّمِ سَنه إحدَی و سِتّین و تِسعمائَه. ( اس، گ199، س7-6)

  این انجامه نشان می دهد که نسخۀ کتابخانۀ مجلس سنا، اقدم نسخ خطی شرح سروری بر بوستان است و در زمان حیات مؤلف (961 هجری قمری) تحریر شده است.

این نسخه در سال10/08/1354 شمسی، تعمیر اساسی و صحافی شده است.

2-3. نسخۀ کتابخانۀ ملّی: این نسخه با جلد چرمی و با کاغذی که کهنه تر می نماید و به شمارۀ18574-5 (مربوط به سال 970 هجری)؛ و با مهر کتابخانۀ ملّی و رقم410/970 درج شده در بالای سمت چپ صفحه اول، دارای627 صفحۀ 13سطری است. این نسخه (که در این مقاله «مل» نامیده شده) به خط خوش نستعلیق و خوانا تحریر شده است. ابتدای این نسخه عبارتی و نامی نوشته شده و  پایین آن مهری زده شده است که خوانا نیست.        به احتمال قوی عبارت فوقانی آن عربی و عبارت پایین نامی است که چنین خوانده می شود: السیّد احمد نوری غلام حضرت حاجی مرام دلی(؟) قدّس سرّه؛ که احتمالاً نام کاتب باشد. سمت چپ این عبارت نیز، نوشته ای که فقط «العفو الغفور» از آن خوانده می شود، مهر دیگری دارد که عبارتش خوانا نیست.

   این نسخه، کامل تر است و حتّی یک صفحه از آن نیفتاده و اشکالات و افتادگی­های کلمات و حروف آن نسبت به نسخۀ مجلس، کمتر است و به نظر می رسد که کاتب آن دقیق­تر از کاتبان دیگر نسخه­ها بوده باشد. با توجه به این که پس از نسخة اساس، از بقیه قدیم­تر است و کاستی­ها و ابهامات اندکی دارد، می­تواند کمبودهای سایر نسخه ها را جبران کند. 

   در این نسخه نیز عنوان حکایت ها، آیات و احادیث (با اعراب گذاری) و مصراع ها و ابیات شاعران دیگر، که در متن آمده، با حرف «ع» و کلمۀ «بیت» (که قبل از آنها آمده) و با قلم قرمز، مشخّص است.

   نسخۀ مل از نظر اتّحاد متن و رسم الخط با نسخۀ دانشگاه تهران، که در ذیل معرفی خواهد شد، دارای کمال قرابت است و اختلاف بسیار کم و قریب یکسان بودن دارند؛ گویی که از روی یک نسخۀ مادر نوشته شده باشند. جز این که از نسخۀ دانشگاه تهران، صفحات و ندرتاً کلمات و عباراتی از لا به لای سطور افتاده است؛ در حاشیۀ نسخه، معنی لغات و عبارات مشکل و توضیحات و در مواردی، ثبت نسخه های دیگر آورده شده و در پایان همه، کلمۀ «منه» نوشته شده است که معلوم می کند که این نوشته ها از خود کاتب است. آغاز این نسخه، برابر نمونۀ بالاست وتاریخ تحریرش در پایان، آمده:

   قَد وَقَعَ الفِراغُ مِن تَنمیقِ هذِهِ النسخةِِ المفیدةِِ فی الیوم ِالثالثِ عَشَرَ مِن شهرِ صَفَرالمظفرِ مِن شُهُور ِسَنه سَبعین و تِسعمائَه. (مل، ص626، س14-12)

   در حاشیۀ پایین سمت چپ نیز بیت زیر، که به خط کاتب است، به چشم می خورد :

                    نوشتم بر در دیوار حاجی                     بماند از من مسکین خاطی

۳-3. نسخۀ کتابخانه مجلس شورای اسلامی: دارای جلد چرمی مرتّب و با شمارۀ 18574 (شماره ثبت37266)، که شمارۀ این نسخه در کتابخانه دیجیتالی مجلس شورای اسلامی4098 ذکر شده و دارای 192برگ (382 صفحۀ) 19 سطری است. این نسخه (که در این مقاله «مج» نامیده شده) در سدۀ یازدهم با خط نستعلیق کتابت شده و کاتبش نامعلوم است. البتّه در حاشیۀ بالای سمت چپ برگ آغازین (گ2/3)، این نام به چشم می خورد: صاحب مصطفی ابن کورد علی افندی. آغاز این نسخه نیز برابر نمونۀ بالاست ولی افتادگی صفحات دارد و انجامه ندارد و از اواسط باب هفتم تا آخر( بجز گ184، ص اول برگهای184 و 192 و ص دوم برگهای191 و183) افتاده است.

   در نسخۀ مج نیز عنوان حکایت ها، آیات، احادیث و نیز کلمۀ «بیت»، که قبل از شواهد شعری آمده، با قلم قرمز،  مشخّص است. در حاشیۀ برگها و یا صفحات این نسخه، یادداشت و توضیح کمتری دیده می شود.

      این نسخه با نسخۀ اس، که معرفی شد، قرابت بسیار دارد و گویی که اس و مج هر دو از یک نسخۀ اصل نوشته شده اند. آنچه این احتمال را قریب به یقین می کند این است که در بیشتر موارد، حتی افتادگی های حروف و کلمات این دو نسخه نیز مشترک است. با این تفاوت که در اس، بیشتر این افتادگی ها بعداً در بازخوانی نسخه، اضافه شده ولی در مج دست نخورده باقی مانده است.

   البته باید بگوییم که با وجود کمال اشتراک و مشابهت بین این دو نسخه، در مواردی نیز اشتباهات، خط خوردگیها و افتادگی های اس، در نسخۀ مج دیده نمی شود.

   شایان ذکر است که منزوی مشخصات این نسخه را در فهرست نسخه های خطی فارسی آورده است. (منزوی،1351: 3454)

۴-3. نسخه شمارۀ 5763 (مربوط به سال1272) کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران (بخش دیجیتال): با جلد چرمی(پشت جلد کاغذی) به نستعلیق خوش خط و صفحه آرایی زیبا و سطور منظم موازی و با کمترین خط خوردگی ها و اضافات نسبت به دیگر نسخه هاست (با اندازۀ16×22). تاریخ تصویربرداری آن بهمن 89 است. این نسخه (که دراین مقاله «دت» نامیده شده)،241 برگ (482 صفحۀ 15سطری) دارد. برگهایی از (اوایل، اواسط و اواخر) این نسخه نیز افتاده است. در حواشی برگهای این نسخه نیز ثبت نسخه های دیگر و در کنار بعضی سطور، توضیحاتی آمده است که تا اندازه ای کمتر از توضیحات نسخه های مجلس و کتابخانۀ ملّی است.

   همچنین عنوان حکایت ها و کلمۀ «بیت»، که قبل از شواهد شعری آمده، با قلم مایل به قهوه ای (متفاوت بارنگ متن) مشخّص است.

   همانطور که قبلاً گفته شد، این نسخه، کمترین اختلافها را در متن و رسم الخط با نسخۀ مل دارد.

   در پایان این نسخه نیز تاریخ اتمام تحریر آمده است:

   قَد تَمَّتِ الکتابُ بِعَونِ المَلِکِ الوَهَّابِ فی یومِ آدینه هشتم شهر جمادی الأُخری سنۀ 1272(دت،2/241، س15).

 ۵-3. نسخ دیگر: شایان ذکر است که احمد منزوی مشخصات دو نسخۀ دیگر شرح سروری را نیز در فهرست نسخه های خطی آورده است که یکی از آنها دارای صفحات کمتر (120گ) و نسخه ای ناقص  است و نگارنده از طریق نامۀ دانشگاه آزاد تبریز به وزارت ارشاد و پیگیری هایی که برای گرفتن کپی آن نسخه ها داشت، به نتیجه ای نرسید.1  در اینجا فقط به نقل منزوی دربارۀ آن دو نسخه اکتفا می شود:

37267- مدینه، عارف حکمة 16: 120گ [نسخه ها5 : 494].

37268- قاهره، دارالکتب23 ادب فارسی: نستعلیق، بی تاریخ، آغاز برابر نمونه. 200گ 21س [مخطوطات1: 314]. (منزوی، همانجا)

 

4- نقد و بررسی مختصات و رسم الخط نسخه­ها

شیوۀ خط نسخه­ها با شیوۀ نگارش امروز تفاوت هایی دارد. به بعضی از این تفاوت ها که مهم هستند و در نسخه های خطی تا قرن دهم هجری بیشتر نمود دارند، اشاره می شود.

 

۱-4. اسلوب نگارش یای وحدت

   یای وحدت  به صورت های زیر کتابت شده است:

۱-۱-4. آوردن  «ء» به جای «ای» در کلمات مختوم به «ها» ی غیرملفوظ:

مثال1: وزیر اندرین شمّۀ راه برد: وزیرکهن درین حال یک شمّۀ راه برد. (اس، گ21، س8) و (مج، گ27، س17)

   کتابت یای وحدت به صورت مذکور، بعضاً مشکلاتی در خوانش به وجود می آورد؛ به طوری که در مواردی دقیقاً نمی شود گفت که «ء»، یای وحدت و نکره و ... است یا اصلاً خود کلمه، مضاف است:

مثال2: پس از این در باب نفاق، قاعدۀ کلیه بیان کرد. (اس، گ21، س12) یعنی قاعده ای کلیه

   البته در بیشتر موارد به قرینۀ محور همنشینی در جمله، وزن شعر و...مشخص است که یای وحدت، نکره و ... بدین صورت آمده است:

مثال3: ز ابر افکند قطرۀ سوی یم؛ به معنی دریاست.

... آورد نطفۀ در شکم. (اس، گ4، س4) و (مل، ص11، س5) که مسلماً   قطره ای و نطفه ای خوانده می شوند و مطابق سبک و رسم الخط نسخه به صورت مذکور نوشته شده اند.

مثالهای دیگر: افکندۀ؛ به جای: افکنده ای (اس، گ25، سججج 3)/ نظر کردۀ / گستردۀ: نظر کرده ای/ گسترده ای (همان، س 8 و 9)/ سرچشمۀ: سرچشمه ای (اس، گ 27 س 7)/ دیدة/پرسیدة: دیده ای/ پرسیده ای (همان، س17 و 18)/ رنجۀ/ سرپنجۀ: رنجه ای/ سرپنجه ای (مل، ص30، س7-5)/ خواهندۀ: خواهنده ای. (دت، گ71، س14)

2-1-4. کلمات مختوم به یای مصدری، وحدت و ... با یک «ی» نوشته شده و به صورت «ای» و «یی»خوانده می شود:

مثال1: چو حالش شد از بینوای: مراد اینجا از نوا، غنا و رونق حال است؛ تباه. (اس، گ16، س10) یعنی از بینوایی

مثال2: به دریوزه آورده ام دست پیش؛ گدای می کنم. (اس، گ28ت، س12) یعنی: گدایی می کنم.

 مثال3: گدای (مل، ص26، س6) یعنی: گدایی

   البته نسخ مل و دت، در این مورد همیشه با اس یکسان نیست و گاهی امروزی تر است؛ مثالهای زیر و مقایسۀ کتابت اس با نسخ مذکور گواه این مدّعاست:

مثال4: ید ظلم جای که گردد دراز (اس، گ32، س9) یعنی جایی که... . مل و دت: جایی (مل، ص102، س8)

مثال5: ز فرخنده خوی نخوردی بگاه (اس، گ2/59، س1) یعنی: ز فرخنده خویی.

مل و دت: فرخنده خویی (مل، ص199، س2)

3-1-4. گاه در همین کلمات، یاء وحدت و...  به شکل مرسوم در روزگار ما یعنی به صورت «ئی» و «یی» آورده شده است:

مثال1: نه آن ظلم برروستائي بماند (اس، گ35، س10)...روستایی...(دت، گ/43، س10)

مثال2: حکایت پادشاه غور با روستایي( مل، ص143، س9)

4-1-4. گاهی به صورت « ی» آمده است:

مثال1: نه آن شوکت (ساختگی لشکر و) پادشای؛ با حرف یاست؛ تا قافیه راست شود. (اس، گ35، س10)

   در این مثال، پادشایی(که با روستائی قافیه شده) به صورت پادشای آمده است.در مل و دت، پادشایی آمده. (مل، ص112، س9-8)

   نکته: در بعضی موارد، دو نقطه زیر «ی» مشاهده می شود:

مثال1: ملک راني (اس، گ15، س4)

مثال2: نه آن ظلم بر روستائي بماند (اس، گ35، س10)

مثال3: بوستاني (اس، گ 2/37، س2)

مثال4: حکایت پادشاه غور با روستایي ( مل، ص143، س9)

مثال5: ...همي  گفت (مل، ص144، س12)

 

۲-4. هم­شکلی نوشتاری برخی از حروف

حروف «پ»، «چ» و «ژ» در بیشتر موارد و حرف «گ» در تمام موارد به صورت ب، ج، ز، ک آمده اند:

مثال1:کلستان جنان عارفان ... (اس، گ2، س2 )که گلستان به صورت کلستان آمده است.

مثال2: کم به ضم کاف عجمی است...(مل، ص16، س13) و (دت، ص7، س12)

مثال3: یکی بر سر شاخ و بن برید: کسی در بوستاني به بالای شاخی نشست و بن آن شاخ می برید. (اس، گ37، س2)

   در این مثال، پرید با بای عربی و به صورت برید آمده است.

   هم شکلی نوشتاری برخی از حروف به هم شکلی واژه ها، حرف ربط و... منجر می شود و  مشکلاتی را در خواندن به وجود می آورد:

مثال4: این بند دیگر است: ز بیگانه پرهیز کردن نکوست (اس، گ16، س2)... باز بند دیگر گوید...(همان، س 14)

   در این مثال، شاید در نظر اول، کلمۀ مورد نظر، «بند» فهمیده شود؛ اما قراین کلام و حال و هوای کل متن، ما را مطمئن می کند که مثل موارد مشابه دیگر، پند است و این شیوۀ خط مربوط به سبک نسخه­هاست.

مثال5: بترس از زبردستی: قوی کشتن روزگار (اس، گ2/40 س4)

در مثال مذکور، چون گشتن با کاف عربی نوشته شده و در کنار کلمۀ قوی قرار گرفته است، کشتن را به ذهن متبادر می کند.

مثال6: برآر از نهاد بدندیش گرد: بدانکه اشارت غبار کنایت از انتقام است. (اس، گ2/52، س10)

   در این صورت، کلمۀ بدانکه، شاید برای بعضی شبهه انگیز باشد: بدان که یا بدانگه یا بدانکه؟

مثال7: چه خوش گفت کرکین ؛ به ضمّ کاف اولی و کسر ثانیه: نام شخصی است و در بعض نسخ کردی، واقع شده. (اس، گ55 س1). در این مثال نیز ممکن است کلمۀ گردی، کردی(با کاف فارسی) خوانده شود؛ یعنی با یای وحدت یا نکره به معنی یک کرد (فردی از کردان)؛ در حالی که در اینجا، گردی(با کاف فارسی) است به معنی پهلوان و دلیری.

   نکته: جالب است که در نسخه های شرح بوستان، عکس این ویژگی رسم الخطی، که از مختصات اکثر نسخ متقدّم است، نیز در کتابت کلماتی که حرفی چون «ب» و «ج» دارند، مشاهده می شود. بعضاً کلماتی، که در فارسی با حرف «ج» تلفظ می شوند، با حرف «چ» و کلماتی، که با حرف «ب» تلفظ می شوند، با «پ» آمده اند:

مثال8: و گر بنده چاپک نیاید به کار(اس، گ3، س15)؛ چابک را چاپک ضبط کرده است.

مثال9: هر چند که چوهر باشی چنین جوهر و سنگ...(اس، گ2/38، س5)؛ جوهر به صورت چوهر آمده است.

مثال10: از ناتوانان پنچه می زدم. (مل، ص131، س1)؛ پنجه به صورت پنچه آمده است.

مثال11: پنچه: مخفّف از پنچاه است. (مل، ص176س7)

 

۳-4. پیوسته و ناپیوسته نوشته شدن کلمات، حروف و نشانه ها:

1-3-4. نشانۀ نفی (= ن = نه) پیش از افعال، گاهی ناپیوسته می آید:

مثال1: بر کس نه بست. (اس، گ3، س19). مل و مج: نبست.(مل، ص6، س1) و (مج، ص2، س17)                  در نسخۀ دت نیز گاهی این نشانۀ نفی، ناپیوسته آمده:

مثال2: الا تا نه پیچی سر از عدل و رای(دت، گ2/16، س5)

مثال3: که مردم ز دستت نه پیچند پای: که مردان از دست تو و از حکمت، پای را نه پیچند. (همان، س7-6)

   البته در نسخة «اس» در بیشتر موارد، پیوسته است:

مثال4: چون مراد بدان پیدا نباشد به ترکی تعبیر.(اس، گ1، س19)

مثال5: نماند: به فتح دو نون...به سبب عصیان در حبس نماند. (اس، گ7،س1)

2-3-4. «ب» قبل از فعل مضارع و فعل امر و بای زینت جدا نوشته شده است:

مثال1: به بندند بر وی در... : (اس، گ5، س15) و (مج، گ8، س12) مل و دت: ببندند. (مل، ص15، س2)

مثال2: به بخشای (اس، گ2/25، س10) و (اس، گ2/52، س17). مل و دت: ببخشای. ( مل، ص81، س2)

مثال3: زبان همه حرف گیران؛ طعنه زنان به بست.(مج، گ2/26، س7). مل و دت: ببست. (مل، ص64، س1)

   همانطور که دیدیم، برخلاف کاتبان نسخه های اس و مج، که تمایل غالب بر  ناپیوسته نویسی داشته اند، کاتبان نسخ مل و دت ( که به شیوۀ خط امروزی نزدیک ترند) پیوسته نوشته اند.

3-3-4. بای حرف اضافه معمولاً پیوسته است:

مثالها: بعزیزی سر بتافت...(اس، گ2/2، س16-15)/ بفتح خا میجباید خواند. (اس، گ2/52س19)/ به تنها مده جان شیرین بباد (اس، گ53، س6)/ و گر پیش دستی: اگر مبادرت بجنگ کند. (همان، س14)

   و به ندرت بای حرف اضافه جداست که آن موارد نادر هم در دیگر نسخه ها پیوسته است:

مثالها: به شمشیر(اس، گ53، س2). مل و دت: بشمشیر(مل، ص98، س7)

 

۴-4. ضمایرمتصل اغلب جدا و با الف نوشته شده است:

مثالها: مرگ اش(اس، گ18، س12)/ آستین اش(اس، گ 19، س10)/ اصل اش )همان، س14(

   دیگر نسخ چنین نیستند و پیوسته و بدون الف نوشته شده اند.

 

۵-4. کلمات مرکب معمولاً جدا نوشته شده اند:

مثال1: بر اصحاب و بر پی روان تو باد (اس، گ7، س6) به جای پیروان

مثال2: مگر باز گویند صاحب دلان (اس، گ9، س10) به جای صاحبدلان

مثال3: سال خورد (اس، گ2/52، س18) به جای سالخورد

مثال4: از آن سنگ دل، دست گیرد به سیم (اس، گ2/60، س10) به جای سنگدل

   در مل و دت تمامی این کلمات مرکب، پیوسته نوشته شده اند:

مثال6: سنگدل (دت، گ 43، س7-5)

   مگر این که مانند نمونة اخیر پردندانه باشند:

مثال7: پیش بین(مل، ص43، س12)

 

۶-4. بخشی از کلمۀ بسیط یا در حکم بسیط در انتهای سطر و بخش دیگرش در آغاز سطر بعد آمده است:         در نسخ مل و دت، چنین مواردی خیلی کم و انگشت شمار است ← مثال5 همین بند) ولی در اس به وفور دیده می شود. در مج نیز رؤیت می شود:

مثال1: برعایت چنین آورده شده است:

 ... تا که بر

عایت... .(مج، گ2/3، س3-2)

مثال2: کلمۀ بدندیش چنین آورده شده است:

به تدبیر جنگ بدند

یشکوش(اس، گ1/57، س15-14)

مثال 3: که ستر خدایت بود پر

ده پوش (اس، گ58، س19-18)

مثال4: گر او می برد پیش آتش سجود که مذ

هب او بود.(اس، گ60، س3-2)

   در مثالهای4 و3 نیز پرده پوش و مذهب، تقطیع شده است.

مثال5: .. زندان یکسا

عتست. (مل، ص161، س7)

   شاید این اشکالات، ناشی از تسلط نداشتن نسّاخان و کاتبان بر متن و نسخه برداری صِرف آنان باشد.

 

۷-4. آوردن همزه به جای یا در کلمات مختوم به الف و الف ممدوده (اء):

   این کلمات در اضافه شدن به صورت «اء» می آید:

مثال1: چون دعاء دنیوی کرد، پس از این، دعاء اخروی کرد. (اس، گ11، س9)

مثال2: ...یعنی خلق جهان رحمت و دعاء خیر هدیه کنند به قبرش. (اس، گ15،س7)

مثال3: لاجرم در اجراء احکام تأمل می باید. (اس، گ20، س8)

   دیگر نسخ نیز چنین است:

مثال4: از اقتداء رسول الله علیه السّلام برفتند. (دت، گ7، س14)

 

8-4. آوردن جملۀ تحیّت در  صورتهای متفاوت:

علیه السلام به چند صورت آمده؛ که در اکثر موارد به صورت «ع»ِ کوچک و «م» آمده است:

مثال1: ابراهیم( ع م) (اس، گ59، س17) / خلیل (ع م) (اس، گ2/59، س1)

   و در مواردی هم به همان صورت اصلی؛ یعنی علیه السلامآمده است:

مثال2: مراد رسول الله، علیه السلام است. (اس، گ5، س18-17)

   مثال اخیر در نسخۀ دت چنین آمده است:

مثال3: مراد رسول، صلّ اللهُ علیه السلام است. (دت، گ7، س11)

   این مثال فقط یک مورد دیده می شود که به احتمال زیاد، سهو کاتب نسخۀ دت است.

 

9-4. آوردن «می» استمراری به صورت پیوسته و ناپیوسته:

 «می» پیش از فعل در نسخۀ اس (در بیشتر موارد) جدا نوشته شده:

مثال1: ... نمی کند. (اس، گ3، س8)

مثال2: ... می باید خواند. (اس، گ2/52، س19)

و گاهی پیوسته نوشته شده:

مثال3: ... بیان میکند. (اس، گ4، س17)

مثال4: ... میباید خواند. (اس، گ2/59، س10)

   در نسخۀ مل، به ندرت  پیوسته ولی در اکثریت قریب به اتفاق موارد، جداست:

مثالها: نمی کند (مل، ص5، س1)/ می کند(همان، ص11، س13)/ می فرماید (همان، ص14، س3)/ نمی باید ( همان، ص24، س10)

   در نسخۀ دت (که گرایش غالب بر پیوسته نویسی است) در بیشتر موارد، پیوسته است:

مثال1: نه ذکر جمیلش نهان میرود؛ یعنی ذکر جمیلش نهان نمیرود.

که صیت کرم در جهان میرود ( دت، گ10، س3-2)

مثال2: میگوید. (همان، گ11، س3)

   و در مواردی نیز جداست:

مثال3: نمی باید. (گ2/18، س 4)

 

۱۰-4. حذف حروف و نشانه ها:

1-10-4. حذفِ «ها»ی غیر ملفوظ:

سبب این امر، خلط ناشی از الحاق «ها»ی جمع به اسمهای مختوم به «ه» مختفی است:

مثال1: پردهای (اس، گ2/5، س13)، (دت، گ7، س9) و (مل، ص16، س10)

مثال2: پارهای(اس، گ 19، س6) و (مل، ص59، س3)

مثال3: سرچشمهای(اس، گ2/33، س9)، (مل، ص107، س11) و (دت، گ40، س13)

مثال4:که می گفت در روضها می چمید (اس، گ59، س7) و (مل، ص197، س12)

   که کلمات پرده های، پاره های، سرچشمه های و روضه ها، بنا به سبک و شیوۀ خط رایج تا قرون پیشین، بدون های غیرملفوظ نوشته شده اند.

2-10-4. حذف همزۀ فعل:

معمولاً در زنجیرۀ کلام، همزۀ فعل حذف شده است:

مثال1: بدندیش (اس، گ23 ، س5) و (همان، گ2/52، س10)

   که مطابق سبک نسخه، «ا» ازآغاز فعل «اندیش»، حذف شده است. امروزه بدین صورت نوشته می شود: بداندیش

   امّا در نسخ مل و دت این همزه، حذف نشده است.

مثال2: به تدبیر جنگ بد اندیش کوش (مل، ص191، س4)

مثال3: بد اندیش تست آن جگرخوار خلق (دت، گ17، س12)

   همزۀ«است» نیز در همۀ نسخه ها، در زنجیرۀ کلام معمولاً حذف شده است:

مثال4: تو گویی به چشم اندرش منزلست؛ یعنی در چشم منست منزل او        دگر دیده بر هم نهی در دلست

                                                                                                          (اس، گ 80، س4-3)                            

مثال5: سرخوشست. (مل، ص257، س9)

مثال6: بهر طاعت که نزدیک صوابست (اس، گ199، س 19) و (مل، ص626، س4)

   گاهی نیز حذف نشده است:

مثال7: ... و تیغ عطف است بر قلم. (اس، گ55، س19)

3-10-4. «ا» درآغاز کلماتی مانند این و ایشان نیز در زنجیرۀ کلام معمولاً حذف میشود:

مثال1: بمردم درین موج دریای خون (اس، گ5، س18)

مثال2: نرفتم درین مملکت منزلی (اس،گ2/19، س 2)

مثال3: بدنجا (اس، گ2/5، س13) وزنجا (همان، س14)

مثال4: درینجا (مل، ص16، س8) و (دت، گ7، س7)

که در اس، همزۀ «در این»، «بدانجا» و «وزانجا»  و نیز در مل و دت، همزۀ «در اینجا» حذف شده است.

4-10-4. حذف و جابجایی نقطه و نشانۀ مدّ و شدّ:

1-4-10-4. مواردی به چشم می خورد که در نقطه گذاری مسامحه شده است:

مثال1: «ستیر» در بیت زیر، که با «خیز» قافیه شده است:

         چه شبها درین فکر بودم ستیر (و مجد گشته)  که حیرت گرفت آستینم که خیز

                                                                                                (اس، گ4، س10-9)

   دیگر نسخه ها: ستیز(دت، گ2/6، س111-10)

مثال2: در این بیت ( از مثنوی معنوی ) در نسخۀ اساس، حرفهای «ق» و «چ» در قعر چه نقطه ندارد:

                قعرحه بگزید هر کو عاقل است                    زانکه در خلوت صفاهای دل است

                                                                                                   (اس، گ31، س10)

مثال3: ... مرد مشهور است در سطرنج بازی. (اس، گ2/60، س15)

   حرف «ش» در کلمۀ شطرنج، بدون نقطه است.  

مثال4: سمیلان: فقیر...(اس، گ87، س2)

   در این مثال نیز «ی» سمیلان بدون نقطه نوشته شده است.

   با این که نسخه های دیگر بخصوص مل و دت چنین نیستند ولی در آنها نیز مسامحه در نقطه گذاری مشاهده        می شود:

مثال4: پس از پادشایی، گدایی کنی(مل، ص114، س2-1)

   در این مثال، یای اول پادشایی و گدایی بدون نقطه است.

مثال5: دیوسار: سیطان مانند (مل، ص149، س11)  

   شیطان بدون نقطۀ «ش» آمده است.

2-4-10-4. در مواردی نادر، نقطه در جای خودش نیست و یا نقطه یا نقاطی زاید بر نقطههای کلمه (که اگر سهو کاتب نباشد، شاید برای تزئین خط می آورده اند) دیده میشود (در نسخ دیگر، در خور توجه نیست ولی در نسخۀ مل، ندرتاً به چشم می خورد):

مثال1:...و اگر به ذات آفتات نگاه کند چشمش خیره و تیره شود. (مل، ص14، س12) که نقطۀ «ت» در پایین است.

مثال2: روستایی با یک نقطۀ زاید روی «ی» اول آمده است. (مل، ص143، س9)

مثال3: ببست ( مل، ص150، س10) که نقطه ای پایین «ت» گذاشته شده است.

مثال4: سخن در صلاحسب و تدبیر و خوی (مل، ص426، س1)

   حرف «ت» فاقد نقطه است و نقطه ای پایین «ت» گذاشته شده است.

3-4-10-4. «آ» اغلب در نسخه های اس و مج و بعضاً در نسخه های مل و دت، بدون کلاه آمده است:

مثال1: زیرا عزّت از ان اوست (اس، گ1، س17) و (مل، ص4، س2)

مثال2: پس از ان در تحمید شروع کرد (مج، گ3، س8)

مثال3: چو آوازۀ رسم: ایین بد بشنوند (اس، گ15، س17)

مثال4: به دل گفتم از مصر قند اورند ( مل، ص23، س10)

مثال5: یکی را در اغوش داشت...اغوش...(دت، گ2/25، س6-5)

   البته گاهی هم با کلاه آمده است. در مثال زیر که از برگ اول نسخۀ اساس انتخاب شده است به هر دو صورت آمده است. اما در  برگ مذکور، متفاوت با کل نسخه، آ اغلب  با کلاه آمده است: 

مثال6: جان آفرین: وصف ترکیب است. معنیش به ترکی: جان یرادجی. بدانکه لفظ آفرین کلمۀ تحسین است و امر است از آفریدن و وصف ترکیبی باشد در بعض تراکیب و گاهی در افراد. و نیز وصف شود چنانکه درآخرمصراع آخر.

   سخن گفتن اندر زبان آفرین: مضمون این مصراع وصف اوست و در بعض نسخ حکیم سخن در زبان افرین و در بعض نسخ، این بیت چنین واقع شده:

        به نام خدایی که جان افرید                              سخن گفتن اندر زبان آفرید

                                                                                                  (اس، گ2/1، س10-5) 

11-4. آ با کلاه ( «ا» با مدّ روی آن)، که معمولاً جایش آغاز کلمه است، در وسط و در مواردی در پایان کلمه آمده است. (در نسخۀ مل فراوان است و در دیگر نسخه ها، یافت نشد):

مثالها: بدرگآهش(مل، ص4، س11)/ ربآعی (مل، ص96، س 5)/ حکآیت (همان، س12)/ مدارآ (مل، ص171، س6)/ بآشد (مل، ص186، س6)

 

12-4. ندرتاً دال به صورت ذال آمده و این در متون قدیم، سابقه دارد:

مثال1: ز صلب: مراد استخوان پشت پذر است. (مل، ص11، س5)

مثال2: ای براذر... . (مل، ص422، س12)

 

13- 4. در نسخۀ اس، کاتب در نقل عبارات و یا امثال عربی، هر از گاهی به جای حرف تای گرد عربی(ة)، در آخر واژه ها، تای دونقطه (ت) آورده است که شاید ناشی از غلبۀ سیاق فارسی نویسی باشد:

 ای نبی و السّلام (اس، گ2/7، س12) 1مثال1: علیک السلات

مثال2: ... و شابٌ نشأ فی عبادت الله ...(اس، گ35، س14) 

مثال3 : الدُّنیا مزرعةُ الاخرت (اس، گ2/62، س12)

مثال4: ... بلکه مناجات بی بضاعت مزجات باعث شفقت شود. (اس، گ199، س1)

   که در نسخه های دیگر چنین نیستند و به صورت الصّلوة (مج، گ11، س11)، عبادة (مل، ص113، س1)، الاخرة (مل، ص100، س8) و مزجاة (دت، گ248، س8) آمده اند.

 

5- اشکالات کاتب

۱- 5. کلماتی که به علّت کم سوادی کاتب نسخة اس، غلط و بعضاً نابجا منفصل نوشته شده است:

مثال1: حافض تو باد (اس، گ10، س16) مج نیز چنین است. مل و دت: حافظ (دت، گ2/12، س9)

مثال2: درشت: غلیض (اس، گ40، س10)، (اس، گ46س14) و ( مج، گ2/44، س1)، (مج، گ2/50، س6)

مثال3: بر ابروی عابد فریبش خظاب...مراد از خظاب آنست...(اس، گ47، س18-17) و (مج، گ2/53، س8)

   نکته: مثالهای 3 و2 نیز در مل و دت به املای درست کتابت شده اند: غلیظ (دت، گ 2/49، س1)

خضاب (دت، گ2/58، س14-13) و (مل، ص157، س8)

مثال4: ز هر نوع اخلاق او کفش کرد. (اس، گ20، س15 ) در دیگر نسخ، چنین نیست. (مج، گ26، س16)

مثال5:  رنجیده گی (اس، گ21، س13)/ سفرکرده گان) / آسوده گی (اس، گ2/53، س12)

   این کلمات نیز در نسخه های دیگر بدون اشکال و به صورت های صحیح کتابت شده است: رنجیدگی(مج، گ2/26، س6) / سفرکردگان (مل، ص66، س8)/ آسودگی(دت، گ66، س1)

مثال6:بیگان گانش (اس، گ3،س13)/ نه تیجه(اس، گ24،س14)

   این مثال ها هم دردیگر نسخه هابه صورت صحیحآمده اند: بیگانگانش(مج، گ4، س6) / نتیجه (دت، گ19، س3)

  

2- 5. اشکالاتی که ظاهراً ناشی از اشتباهات شنیداری حین نسخه برداری است:

شماری از نسخه برداران به کمک یک خوانندۀ متن، کار می کرده اند؛ در نتیجۀ اشتباهات و خطاهای عدیده ای ناشی از تسلّط نداشتن خواننده یا نسخه بردار بر متن و یا متأثر از لهجۀ خواننده و یا حتّی به وجود آمدن وقفه در سیر تداول کتابت پیش  آمده است.

مثال1: نَصَرَ اللهُ ازهار وجودهما و أجرا انهار جودهما (اس، گ2، س9)

مثال2: کوشتن (اس، گ15، س5)

مثال3: ز خوردان اطفالش؛ در بعض نسخ: ز طفلان خوردیش(اس، گ2/39، س18-17)

مثال4: برو همّت از ناتوانان بخاه (اس، گ57، س12)

مثال5: ... یعنی نداءِ ا لست و بربکم... (اس، گ2/80، س13)

   پنج مثال مذکور نیز در نسخه های مل و دت به املای صحیح کتابت شده اند که به ذکر دو نمونه از آنها بسنده می شود:

   ... أجری انهار جودهما ( مل، ص1، س11)

   ... یعنی نداءِ ا لست بربکم...(دت، گ100، س7)

   واضح است که در این مثالها املای صحیح، به ترتیب، چنین است: أجری، کشتن، خردان و خردیش، بخواه و    ا لست.

   گفتنی است که در بیشتر نسخه های خطی این دوره، از این نوع اغلاط املایی و نگارشی دیده می شود.

 

3- 5. تغییرات و تصحیفاتی که از کم سوادی یا از سهو و بی دقتی نسخه بردار ناشی شده است:

مثال1: از جمله ازهراست رسول الله...(اس، گ2/6، س4). نسخ  مل و دت، ارهاصات آورده (دت، گ8، س5) و قراین معنایی جمله نیز ارهاصات را به معنی خوارق عادتی که از نبی پیش از ظهور، ظاهر شود؛ مثل نوری که در پیشانی آبا و اجداد پیغامبر(ص) لایح بود←(دهخدا، 1328: 1933) کاملاً تأیید و ما را مطمئن می کند که این کلمه نمی تواند چیزی جز این باشد.

مثال2: ...جبرئیل از او بازماند(اس، گ2/6، س13)

   نسخه های مل و دت (دت، گ8، س13) و نیز وزن مصراع، شکی باقی نمی گذارد که جبریل (مخفف جبرئیل) درست است.

مثال3: به راه تکلف مرو سعدیا (به خود، خطاب می کند) اگر صدق داری بیا و بیار(اس، گ12،س19)

   در این بیت، کلمات قافیه (سعدیا و بیا) جایی برای شک نمی گذارد که نسخه بردار دچار خطا شده و جای بیار و بیا را عوض کرده  است.

   در نسخه های مل و دت، مصرع دوم این بیت را چنین است:

   اگر صدق داری بیا و بیا (مل، ص37، س13)، (دت، گ2/14، س5)

   ضبط های این دو نسخه نیز می تواند قابل توجیه باشد.

 

4- 5. به سبب مشابهت شکل حروف، تصحیفاتی در خط به چشم می خورد:

مثال1: تکذذات (اس، گ2/14، س2)

   چنین کلمه ای وجود ندارد و مسلّماً تلذذات درست است و نسخ دیگر نیز تلذذات آورده است (مل، ص46، س8).

مثال2: خدمتگذار (اس، گ2/16، س6) و (همان، گ19، س11-10)، خدمت گذار (مل، ص59، س8) و (دت، گ22، س15)

   واضح است که خدمتگزار درست است. (گزاردن به معنی ادا کردن و بجا آوردن)

مثال3: مبقبض؛ که تصحیف منقبض است. (اس، گ49، س14)

 

 

5- 5. افتادگی حرف و کلمه:

1- 5- 5. افتادگی حرف:

 افتادگی حرف و یا حرفهایی از یک کلمه، در نسخۀ اس خیلی زیاد، در نسخۀ مج، نسبتاً کم و در نسخ مل و دت، بمراتب کمتر است:

مثال1: جوانمرد و خوش خوی هر د صف ترکیبی است (اس، گ18، س3). حرف «و» از کلمۀ دو افتاده است.

مثال2: چهرۀ من همچون ری ایشان گلرنگ بود (اس، گ24، س9). حرف «و» از کلمۀ روی افتاده است.

مثال3: بازرگا (اس، گ33، س17) بازرگان است و حرف ن از آخرش افتاده است.

مثال4: ا قوی(اس، گ2/33، س1) ای حرف ندا و قوی مناداست که «ی» از حرف ندا، افتاده است. مج نیز چنین است(مج، گ36، س14)

مثال5: در کنه خدای تعالی فکر نمی باید کر...(مل، ص14، س10)

حرف دال از فعل «کرد» افتاده است.

مثال7: که دلتنگ بینی رعیت ز شاه: که ضیّق القلب بینی رعا را از پادشاه (دت، گ16، س14)

 رعا؛ رعایاست که هجای آخر آن (یا) افتاده است.

2- 5- 5. افتادگی کلمه:

   بر خلاف حروف افتاده، کلمات افتاده معمولاً در حاشیۀ نسخ، اضافه شده اند. موارد کمی هم هست که کلمات ساقط شده، در حاشیه آورده نشده و از قلم افتاده است:

مثال1: به قامت صنوبر به رخ آفتاب: یعنی قامت و خورشید صورت (اس، گ23، س4) که قبل از کلمۀ قامت، کلمۀ بلند، افتاده است. (نسخ دیگر، کلمۀ بلند را دارند)

مثال2:  مزن بانگ بر شیرمردان: مراد از اینان دین اند... چو با کودکان: مراد از اینان اهل دنیا اند. (مل، ص130، س5)

   در نسخ دیگر، قبل از کلمۀ دین، مردان آورده شده که از این نسخه، ساقط شده است.

 

6- 5. مصرع ها و عبارات جابجا شده و نظم ابیات بر هم خورده است:

مثال: مرا بار غم بر دل ریش نیست (زیرا) که دنیا همین ساعتی بیش نیست (زیرا) که دنیا همین ساعتی بیش نیست

   در بعض نسخ این بیت واقع شده:

غم و خرمی پیش درویش نیست                     نه گر دست گیری کنی خرمم (اس، گ49، س 6-5)

   پرواضح است که در اینجا باید یکی از دو مصرع تکراری بیت بالاتر به سطر پایین آورده شود و در جای خودش(مصرع دوم) قرار داده شود و بنابرین بیت اخیر چنین است:

غم و خرمی پیش درویش نیست                    (زیرا) که دنیا همین ساعتی بیش نیست

   مصرع « نه گر دست گیری کنی خرمم» نیز با بیت بعد (که مصرع اول آن است) خوانده می شود.

6- مقایسۀ نسخه­ها

با بررسی نسخۀ اساس و دیگر نسخ شرح سروری این نتایج به دست می آید:

1-6. نسخ اس و مج که داری اشکالات املایی، تصحیفات، افتادگی حروف و کلمات و ناخوانایی معتنابهی هستند از نظر متن و رسم الخط، قرابت بسیاری با همدیگر دارند و گویی که از یک نسخۀ اصل هستند یا دومی از روی اولی نوشته شده است؛ مثلاً کلمات بیگان گانش، زنده گانی، حافض، نه تیجه، غلیض، خظاب، اعظاء و...در هر دو نسخه به همین صور


مطالب مشابه :


اولین آمبولانس ICU موبایل پیشرفته در استان

دکتر رحیم سروری، رئیس علوم پزشکی و خدمات درمانی استان در مراسم بهره‌برداری از آمبولانس




دکتر محمدحسین سروری از دانشمندان برجسته منتسب به خلخال و گیوی چشم از دنیا فرو بست

خلخال و گیوی (تاریخی، فرهنگی و ) - دکتر محمدحسین سروری از دانشمندان برجسته منتسب به خلخال و




زلزله ی خانم وزیر در دانشگاه های علوم پزشکی

دکتر مرضیه وحیددستجردی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در روزهای دکتر رحیم سروری زنجانی




مباحث پیشرفته

اسلایدهای درس مباحث پیشرفته دکتر عفت پرور در صورت بروز مشکل دانلود لطفا اطلاع دهید. سروری.




قطعه هایی از سخنرانی حاج اقا سروری

اشک انتظار - قطعه هایی از سخنرانی حاج اقا سروری - سخنرانی و کلیپ هایی در زمینه های سیاسی




دانلود کتاب عملیات حرارتی دکتر گلعذار به صورت . pdf

گروه متالورژی دانشگاه آزاد ایلخچی - دانلود کتاب عملیات حرارتی دکتر گلعذار به رضا سروری




بررسی نسخه های خطی شرح سروری بر بوستان سعدی

ادب و ویرایش - بررسی نسخه های خطی شرح سروری بر بوستان سعدی - مطالب مربوط به زبان و ادبیات




سیستم عامل پیشرفته

نوشته شده در تاريخ سه شنبه پانزدهم مهر ۱۳۹۳ توسط آقای سروری. های الگوریتم موازی دکتر




غم آوایی برای «دکتر علی شریعتی» شعری از پروین دولت‌آبادی - 1356

چَمَل۫ گويای نگفتنی های دکتر علی شریعتی به سرت سروری کون و مکان




برچسب :