سفرنامه های جزیره قشم

http://www.beinabein.com/post-130.aspx

قرار است در سفری شش روزه به قشم بزرگترین جزیره ایرانی خلیج فارس، با دوچرخه دور جزیره را رکاب بزنیم...

از روز اولی که با مشورت شادی گنجی و امیر یکتا و وسوسه های رکاب زن کوهستان، مینا و احسان و عدالت تصمیم به خرید دوچرخه و وسایل جانبی آن گرفتم، هدفم لمس وجب به وجب این خاک بود و پیدا کردن فرصت بیشتر برای بهتر دیدن...

با توجه به این که پیش از این، چندین بار به قشم سفر کرده بودم و بیشتر جاذبه های طبیعی آن را دیده بودم، تو این سفر هدفم دیدن جزیره با تمام آن چه دارد بود نه فقط یک سری جای مشخص و شناخته شده...

میهمان خانه ای در روستای دولاب

برنامه سفر به این ترتیب است که از تهران با قطار راهی بندرعباس شوم و از آنجا رکاب زدن را شروع کنم. دوچرخه را تحویل انبار توشه راه آهن می دهم و خورجین به دست به درون کوپه خود می خزم. بعد از سال ها گروهی سفر کردن، این بار سفر تک نفره خود را شروع می کنم. حس تازه ای است...

البته این سفر هم، گروهی است ولی گروه ما با فاصله زمانی و مکانی به هم می پیوندند!

بهمن ماه بهترین زمان سفر به جزایر جنوبی ایران است و ما هم در همین زمان راهی جزیره می شویم...

اولین تجربه سایکلتوریسم در یک برنامه چند روزه و یک سفر متفاوت...

برنامه ریزی این سفر را از ماه ها قبل با امیر یکتا و شادی گنجی انجام دادیم و نهایتا تیم 6 نفره ما هر کدام به شکلی متفاوت خود را به جزیره رساندند. سه نفر با هواپیما، دو نفر با اتوبوس و من با قطار...
زمان بندی نفرات و مسیر شروع و پایان حرکت هم متفاوت بود اما نکته مثبت این بود که در دو روز به یادماندنی با هم هم رکاب شدیم و بخشی از جزیره را با هم پیمودیم...

از راه آهن بندرعباس برای انجام ماموریتی که از طرف همسفران به عهده ام گذاشته شده بود، به سمت پلیس راه سیرجان راهی می شوم. همین تغییر مسیر باعث شد مسافتی در حدود 50 کیلومتر را رکاب بزنم و البته 40 کیلومتری را هم کامیون سواری!

حضور فلامینگوها در حومه شهر بندرعباس بسیار جالب و عجیب بود! البته علت آن در حین عکاسی برایم مشخص شد؛ زمانی که مامورین امنیت سپاه مانع ادامه عکاسی شدند.

وقتی بر روی زین دوچرخه می نشینی و پای بر رکاب جاده ها می گذاری دیدنی ها و لمس کردنی ها زیاد می شود...

هر نگاه کنجکاو و مشتاق مصاحبت با تو، می شود یک جاذبه سفر...

در این سفر ۳۹۱ کیلومتر به دور جزیره رکاب زدم...

از شهر قشم شروع می کنیم و با گذر از برکه خلف (Borkah khalaf) و شیب دراز، در اقدامی عجیب! به سمت شمال جزیره تغییر مسیر میدهیم. دلیل آن فقط و فقط تماشای غروب لافت بود

قدیمی ترین برکه (محل ذخیره آب باران) روستای برکه خلف

لافت به بادگیرهایش معروف است و البته لحظات تماشایی آن در غروب اما کافیست کمی در آن بمانی تا دیدنی های دیگر نمایان شود...

چاه های طلا، قلعه نادری و جنگل حراء دیگر جاذبه های لافت هستند...

میهمان غذای دریایی خانه ای در برکه خلف

از لافت به سمت اسکله سهیلی و روستای طبل روانه می شویم. طبل روستایی است که خیلی خوب با پروژه ژئوپارک همراه شده و در آن خانه های محلی و امکانات گردشگری مناسبی پیدا می شود. و البته غذای محلی...

بام قشم با ارتفاع حدود ۱۲۰متری نسبت به دشت های اطراف، در نزدیکی روستای طبل قرار گرفته و از بالای آن دره تندیس ها، جنگل حرا و دریای پارس به خوبی دیده می شود...

و ورود ما به محدوده ژئوپارک قشم ... قشم تنها ژئوپارک ایران زمین است که البته در خطر خروج از لیست جهانی ژئوپارک های یونسکو قرار دارد!

ژئوپارک به منطقه وسیعی گفته می شود که در آن چندین پدیده بارز زمین شناسی وجود دارد. این مرز جغرافیایی باید بتواند در توسعه اقتصادي جوامع پيرامون نقش موثري ايفا نمايد. هدف از ایجاد ژئوپارک توسعه پایدار است...

خیلی خلاصه ژئوپارک یعنی این که با استفاده از آن چه طبیعت در اختیار گذاشته، بتوان اقتصاد مستقل و قوی ایجاد کرد و البته با همان جامعه محلی در جهت حفظ آن طبیعت گام برداشت. یک معامله برد برد بین مردم و طبیعت که هر دو بمانند و به حیات ادامه دهند.

روستای گوری با سد تاریخی آن معروف است اما امروز خبری از آن سد تاریخی نیست...

قبرستان های قدیمی و آب انبارهای زیادی در مسیری می بینیم و در برخی نقاط ساختمان های متروکه...

این سفر برای من یک تور پرنده نگری کامل بود! پرندگان زیبای جزیره هر چند دقیقه یک بار مرا مجبور به توقف می کنند و من هر بار از دیدن این همه زیبایی سر شوق می آیم...

دیدن نقشه بزرگ ایران بر روی دیوار مدرسه ای در روستای چاهو غربی بسیار جالب و انرژی بخش بود

و در هر توقف و دیدار نگاه کنجکاو کودکان جزیره همراه ماست...

از تنگه چاهکوه هم می گذریم و به سمت خلوت ترین قسمت جزیره رکاب می زنیم؛ غرب جزیره قشم... باسعیدو

باسعیدو! همیشه این نام برایم جالب بود و در هر سفر یک کشش ناخواسته به این روستا داشتم اما هنوز دیدار آن میسر نشده بود...

ورود به باسعیدو همزمان می شود با استقبال دهیار باسعیدو و خانواده گرم و صمیمی اش! از این مهمان نوازی آن ها و این که منتظر ورود ما بودند جا می خوریم...

شادی با تمام وجود ما را فرا می گیرد؛ از این که در غربی ترین نقطه خاک جزیره که منطقه مرزی محسوب می شود حتی ذره ای احساس غربت نمی کنیم... این جا هم چنان ایران است...

باسعیدو بندری بسیار قدیمی است و قبرستان انگلیسی های آن در جزیره شهرت دارد. اما من جای دیگری را در باسعیدو کشف کردم... اسمش رو گذاشم ساحل تندیس ها...

کروکودیل!

با خروج از باسعیدو همسفران و هم رکابان از من جدا می شوند و راه بازگشت در پیش می گیرند. با دوستان خداحافظی می کنم و باز تنها می شوم و این بار راهی جنوب جزیره و روستای کانی...

جاده جنوب غربی بیشتر مسیر تورهای طبیعت گردیست و آن هایی که برای دیدن تنگه چاهکوه و غار نمکدان می آیند. بعد از باسعیدو، دومین انگیزه بزرگ این سفر، رکاب زدن در این جاده دور افتاده از جزیره بود...

و لحظه ای که جاده به دریا می ریزد...!

لذتی وصف ناشدنی... آبی زلال و بی پایان پارس...

و لختی آرامش در ساحلی که هیچ دلم نمی خواست از آن جدا شوم...

به خودم می آیم و سریع به راه می افتم. راه ناهموار و من هم تنها و کم تجربه، و البته خورشید هم به زودی خواهد رفت. به هر طرف که نگاه می کنم کسی با من حرف می زند...

این جا میهمانی تندیس هاست...

و قشم، جزیره تندیس هاست...

شما هم مجسمه ابولهول رو کنار دریای پارس می بینید؟

تنها چند شتر موجودات زنده ای هستند که در جاده می بینم و هنوز اضطرابی با من همراه است...

به سلخ (Salakh) می رسم. ماشینی که از کنارم عبور می کند کمی جلوتر می ایستد. باورم نمی شود دو آشنا از آن پیاده می شوند: مرضیه و احسان و شبی به یادماندنی در ساحل شیب دراز...

در روز پایانی سفر و در راه بازگشت به شهر قشم، تصمیم می گیرم مسیر را به سمت شمال جزیره و درگهان تغییر دهم... که دستاورد این تغییر مسیر، تماشای شاهکار ما مردمان و مسافران بود در ساخت جلوه های متفاوت و نا زیبا...

و تعدادی کرکس مصری که در این بهشت زباله ها، ضیافتی برایشان برپا شده بود...

مقایسه کنید این نما را با آن چه می تواند باشد... (بیش از ۱۰۰ کیلومتر دورتر از درگهان)

پیشینه قشم: قشم تا حدود ده هزار سال پیش، منطقه ای پیوسته با سرزمین اصلی یعنی ایران زمین و ادامه رشته کوه های زاگرس بوده است. در کمتر از ده هزار سال پیش با بالا آمدن سطح آب دریا، این جزیره شکل گرفته است. فرم معماری صخره ای و هم چنین وجود چند محوطه تاریخی، پیشینه این جزیره را مربوط به دوره ساسانی و اشکانی می داند.

سپاس از همسفران عزیزم: امیر یکتا، پرویز شجاعی پارسا، مهدی گنجی، علی باقری و اکرم ناصری.

بدرود قشم، جزیره دوست داشتنی؛ زیبا و پاک بمان...

عکس های برنامه اجرایی روز اوّل (19/11/91)

ساعت 12 شب روز 18/11/91 حرکت از یزد با یک دستگاه اتوبوس اسکانیا به رانندگی آقای محمودی و کمک راننده آقای علی سیامکی، رسیدن به شهر حاجی آباد ساعت 8 صبح و صرف صبحانه و زیارت از امامزادگان سید محمّد بن موسی کاظم – امیرنظام الدین ابن محمّد باقر، رسیدن به درگهان قشم و صرف نهار ساعت 4 بعدازظهر، خرید و بازدید از بازارهای درگهان تا ساعت9 شب، رفتن به محل اسکان (دبیرستان شهید مطهری قشم) و پارک ساحلی زیتون قشم و صرف شام و خواب در برنامه روز اوّل.

عکس از دورنما و قلعه شهر حاجی آباد استان هرمزگان در فاصله حدود 150کیلومتری از شهر بندرعباس

عکس جمعی از گروه در حال زیارت در شهر حاجی آباد (بازدید و زیارت ساعت8 الی 9 صبح)

عکس از درخت کهن سال کنار در محوطه امامزاده حاجی آباد

عکس از ماشین ها و مسافرین در حال انتظار عبور از بندر پل به بندر لاف قشم با لندی گراف (قایق)

عکس از جمع گروه و اتوبوس داخل لندی گراف جهت عزیمت به قشم (از ساعت14 الی 14:30)

عکس از منظره زیبای کشتیهای در حال حرکت در کنار اسکله بندرلاف (قشم ) (ساعت 16 الی 16:30)

عکس جمعی از گروه در حال صرف نهار در نزدیکی پاساژ دلفین درگهان

عکس جمعی از گروه در پارک ساحلی زیتون قشم (بازدید از ساعت 22:30 الی23:50)

عکس جمعی از گروه در کنار ساحل پارک زیتون قشم

عکس های برنامه اجرایی روز دوم (20/11/91)

عکس از دورنمای شهر سوزا و تابلو ورود به غار خوربس

عکس از دورنمای غار خوربس

عکس جمع گروه در محوطه و راه ورودی به غار خوربس (بازدید از ساعت 8:40الی 9:40)

عکس جمعی از گروه در تونلهای غار خوربس

عکس جمعی از گروه در کنار تونلهای غار خوربس

عکس از تابلو برکه خلف (دره ستاره ها) بازدید از ساعت 8:50 الی 10:50

عکس از مسیر ورود به دره ستاره ها و جمع گروه

عکس از دورنمای برکه خلف (دره ستاره ها)

عکس از جمع گروه در بالای دره ستاره ها

عکس از خانواده طباطبایی در منطقه دره ستاره ها

عکس از رانندگان و جمع گروه در کنار اتوبوس، دره ستاره ها

عکس از پارک ساحلی شهرداری سوزا (برادران کریمی) بازدید و تفریح از ساعت 11 الی 13:20

عکس از جمع گروه در کنار ساحل پارک شهرداری سوزا

عکس از خانواده طباطبایی و گلدانساز در کنار ساحل پارک شهرداری سوزا

عکس از جمع گروه در کنار ساحل پارک شهرداری سوزا

عکس از تابلو رستوران و تپه های اطراف پارک ساحلی سوزا

عکس از دورنمای سواحل جزایر ناز

عکس جمعی از گروه در کنار ساحل جزایر ناز (از ساعت 13:30 الی 15)

عکس از خانواده سید عباس گلدانساز در کنار ساحل جزایر ناز

عکس از مناظر زیبا و ساحل جزایر ناز

عکس از جمعی از گروه در حال آب تنی در کنار ساحل جزایر ناز

عکس از ورزش زیبای کایت در کنار ساحل جزایر ناز

عکس از منطقه و تابلو سواحل جزایر ناز

عکس از مجسمه امام قلی در یکی از میادین شهر قشم

جمعی از گروه در حال استراحت داخل نمازخانه دبیرستان شهید مطهری قشم

عکس جمعی از گروه در حال در آوردن خار ستاره دریایی از پای خود

عکس از دورنمای دبیرستان شهید مطهری قشم

عکس برنامه اجرایی روز سوم (21/11/91)

عکس جمعی از گروه در کنار ساحل قشم و خانواده آقای بشیری و همداماد ایشان آقای عظمی (توقف از ساعت 7 الی 7:15)

عکس از دورنمای تأسیسات گازی منطقه قشم

عکس از گروه دوچرخه سواری اعزامی از تهران و رکاب زنی آنها دور جزیره قشم

عکس از تابلو خوش آمد گویی به جنگل حرا

عکس از جاده و مسیر ورود به اسکله سهیلی و جنگل حرا در نزدیکی اسکله و روستای طبل (توقف و تفریح در این منطقه از ساعت 9 الی 11:20)

عکس از جمع گروه در کنار اسکله سهیلی و جنگل حرا در حال استراحت و صرف صبحانه

عکس از رانندگان اتوبوس در کنار اسکله سهیلی و جنگل حرا در حال استراحت و صرف صبحانه

عکس از صنایع دستی و موجودات دریایی منطقه

عکس جمع گروه در حال قایق سواری و گشت زنی در داخل جنگل حرا

عکس از پرندگان و منطقه زیبای جنگل حرا

عکس جمعی از خردسالان گروه در حال شترسواری

عکس جمع گروه در حال برگشت از قشم داخل لندی گراف (از ساعت 12:20الی 13)

عکس جمعی از گروه در حال عزیمت به جزیره هرمز داخل اتوبوس دریایی (رفت و برگشت از ساعت 17 الی 20:30)

عکس از غروب خورشید در نزدیکی جزیره هرمز

عکس از تابلو قلعه پرتقالیها در کنار ساحل جزیره هرمز

عکس از اسکلت نمادی داخل بندهای انفرادی زندان قلعه

عکس جمعی از گره در کنار درب ورودی قلعه

عکس از تابلو و دورنمای مجموعه قلعه

عکس از داخل نمایشگاه قلعه و اشیاء باستانی آن

عکس از داخل کلیسای قلعه و معماری آن

عکس جمعی از گروه داخل آب انبار قلعه

عکس از توپ قدیمی درکنار درب ورودی قلعه

عکس از تابلوی یادمان شهدای جزیره هرمز

عکس جمعی از گروه سالار و گروه کوهنوردی و دوچرخه سواری آذرخش شیراز در داخل اتوبوس دریایی (سمت چپ آقای حسن پور سرپرست گروه، وسط آقای قصر فخری روابط عمومی گروه آذرخش و آقای حمیدرضا سالاری سرپرست گروه سالار در سمت راست عکس)