رسیدن خبرمرگ عزیزان به لقمان حکیم

رسیدن خبرمرگ عزیزان به لقمان حکیم 

خبرآمد به لقمان دل افکار

پدر را درجهان دادی توازدست

بگفتا شد چراغ خانه خاموش

چه سازم رسم این عالم چنین است

خبر آمد دوباره  مادرت  مرد

بگفتا بخت این غمدیده برگشت

به او گفتند که فرزندت جوان مرد

بگفتا داغ او بر سینه بنشست

چو گفتندش که گشتی بی برادر

نشست و لحظه ای اینگونه بگذشت

سپس با گریه گفت رحمی خدایا

کمرم خم شد و زین غصه بشکست


مطالب مشابه :


شعر مرگ

جوان امروز - شعر مرگ - مرگ: مرگ در قلب من است. مرگ در ذهن من است. مرگ هم راز و هم آواز من است




سالگرد پرواز قیصر امین پور

دفتر شعر جوان گنجور - آثار سخنسرایان




رسیدن خبرمرگ عزیزان به لقمان حکیم

وبسایت آوای فراق - رسیدن خبرمرگ عزیزان به لقمان حکیم - تارنمای کربلایی وحیدشریفی




پیغام انسان را به انسان باز گفتم ....(مقاله ای در باره زندگی وشعر زنده یاد فریدون مشیری)

درقالب نیمایی انجام داده، توانسته است در روح و احساس و ذهن نسل جوان آن شعرمرگ انسانیت




برچسب :