نگاه حرام یا ((چشم چرانی))

مقدمه

 

دو چشم در سر داريم كه دو پنجره رو به جهان رنگارنگ و زيبا است ، جز اين دو، چشمي هم در دل داريم كه به روي دنياهاي ديگر باز مي شود ، دنياهايي كه در دل همين دنياست و چهرة باطني اين دنياي تو در تو و شگفت را تشكيل مي­دهد. آنان كه به مسئلة زندگي و خود انسان ، دقيق­تر نگاه مي­كنند ، بسياري چيزهاي ديگر دستگيرشان مي­شود كه از نگاههاي ظاهر بين پنهان است .

 

هاتف در شعر خود مي گويد : چشم دل باز كن كه جان بيني                 آنچه نا ديدني است آن بيني

دنيا اگر چه گذرا و بازيچه است ، ولي زندگي بازي نيست . مي توانيم دنيا را يك ميدان وسيع مسابقه بدانيم كه همة آدمها رقيب يكديگر هستند و همه در يك رقابتي سالم با هم شركت مي­كنند . همه در ميدان و راه زندگي در حركتند ؛ اما ... مگر هر كس مي­دود ، مي­رسد؟ مگر هر كس مي دود ، مي­بَرد ؟

تنها كساني برنده مي­شوند كه جايگاه خود را در دستگاه عظيم خلقت بشناسند ، هدف را هم بدانند و براي رسيدن به آن از همة استعدادهاي خود بهره بگيرند و حركت كنند . زندگي منهاي خدا ، تكرار بي روح روزها و هفته­هاست .

گناه ، ويروس سقوط اخلاقي است ، واكسن آن هم خدا ترسي است .آنان كه از تير نگاههاي مسموم پروا نمي­كنند ، عوارض آن را ديده اند و مي­بينند .

انسان هر چه مي بيند از «دل» و «ديده» است . اين مردمك چشم چه شگفتيها كه ندارد هم مي­تواند پنجره اي رو به بهشت باشد و هم دريچه­اي به روي دوزخ . اگر نگاه در مهار تو باشد ، انتخاب بهشت و دوزخ هم با توست و اگر تو اسير نگاه باشي ، انتخاب هم دست هموست .

گاهي نگاه ، زمينه ساز گناه است و گاهي چشم ، روزنه­اي رو به تيرگي و تاريكي . رابطة چشم و قلب نيز از شگفتیهاي وجود آدمي است بر صفحة دل گاهي همان نقش مي­افتد كه از روزنة ديده مي­بيني . بر دفتر دل گاهي همان خواسته­ها ،آرزوها، رنگها و خطوط نقش مي­بندد كه قلم نگاه مي­نگارد .

 

باباطاهر عريان از ديده و دل مي­نالد كه :

زدست ديده و دل هر دو فرياد                                كه هر چه ديده بيند دل كند ياد

بسازم خنجري نيشش ز پولاد                                 زنم بر ديده تا دل گردد آزاد

دل، كتاب و دفتر چشم است همان را مي­خواهي كه مي­بيني ، همان را هوس مي­كني كه چشمت بدان مي­افتد . اگر ناپاكي نگاه ، آن را به «تيري زهر آگين» تبديل مي­كند فرقي نمي­كند كه اين تير مسموم ، از ما به سوي ديگران رها شود يا نگاه زهرآگين ديگري به سوي ما پرتاب گردد . در هر صورت يكي با تير نگاه بر بسترگناه مي­افتد ، يا آن كه نگاه مي­كند ، يا آن كه در معرض نگاه مسموم قرار مي­گيرد در هر دو حال ، قلعة قلبي مورد هجوم قرار گرفته است . 1

 

انسان به اين عرصه حيات پا گذاشته تا به هدف اصلي خويش برسد .

مولوی در مثنوي می­گوید ابزارها و دامهاي زيادي به شيطان پيشنهاد شد ، اما شيطان آنها را براي به دست آوردن هدف خود كافي ندانست ، تا اينكه در آخر دام زنان به وي ارائه گرديد ، در اين هنگام بسيار خوشحال شد و اظهار سرور كرد .

                 گفت ابليس لعين دادار را                             دام زفتي خواهيم اين اشكار را

ابلیس سوگند ياد كرد تا همه انسانها را به گمراهي بكشاند . قرآن مي فرمايد : « قسم به عزت تو كه تمامي آنها را گمراه سازم ، مگر بندگان مخلصت را » شيطان دام بسيار پيچيده­اي را پيشنهاد كرد ، تا هر كسي در آن بيفتد ، نتواند از آن بيرون رود .[ براهويي ، عبد الغني، آسيب هاي چشم چراني و راههاي درمان آن ،انتشارات احسان، چاپ 1386،مقدمه كتاب .] (1)     

                 زر و سيم و گله اسبش نمود                                          كه بدين تاني خلائق را ربود

خداوند نخست مال را پيشنهاد كرد ، چون انسان به طور طبيعي به مال محبت و گرايش زيادي دارد . خداوند مي­فرمايد : « تزيين داده شده براي مردم محبت شهوتها از قبيل زنان ، فرزندان ، انبارهاي انباشته شده از طلا و نقره ، اسبهاي نشان دار ، دامهاي ديگر و زراعتها »

گفت شاباش و ترش آويخت لنج                      شد رنجيده و ترش همچون ترنج

پس جواهرها ز معدنهای خوش                        كرد آن پس مانده را حق پيش كش

گير اين دام دگر را اي لعين                            گفت : زين افزودن ده، نعم المعين

چرب و شيرين و شرابات ثمين                          دادش پس جامة ابريشمين

گفت : يا رب بيش از اين خواهم مدد                     تا ببندم انس به حبل من مسد

تا كه مستانت كه نر و پر دلند                               مَردوار اين بندها را بگسلند

تا بدين دام و رَسَنهاي هوا                                  مرد تو گردد زِ نامردان جدا

دام ديگر خواهم اي سلطان بخش                           دام مرد انداز و حيلت ساز سخت

خمر و چنگ آورد پيش او نهاد                             نيم خندان زد بدان شد نيم شاد

خداوند اين بار دام شراب و موسيقي را برايش پيشنهاد فرمود . شيطان هم تبسمي كرد و اندكي خوشحال شد ، زيرا اين دام از ابزارهاي قبلي كار آيي بهتري دارد اما باز هم گفت : اين دام براي هدف من كافي نيست .

سوي اضلال ازل پيغام كرد                       كه برار از قعر بحر فتنه گرد

نه يكي از بندگانت موسي است                  پرده­ها در بحر او از گرد بست

آب از هر سو عنان را وا كشيد                  از تك دريا غباري شد پديد

يعني شيطان از بارگاه ازلي در خواست كرد كه درياي فتنه­ها را خشك نموده و از داخل آن گرد و غبار بلند كند تا مردم آن را خشك پنداشته در آن داخل شوند ، تا من پس از اين در آن دريا آنها را غرق نمايم ، همان گونه كه فرعونيان از داخل دريايي كه خشك شده بود غبارها را ديدند و در آن داخل شدند و نتيجتاً در همان دريا غرق شدند ، چون موسي نمادي از هدايت بود ومن سنبل ضلالت هستم ، لذا همان گونه كه دريا براي موسي خشك گرديد تا فرعونيان در آن غرق شدند ، درياي فساد و فتنه را تابع من بگردان تا بتوانم انسانها را در آن غرق نمايم .

دام محكم ده كه تا گردد تمام                           وافگنم در كام ايشان چون لجام

                      در كمند آرم كشم­شان كش­كشان                        تا كه نتوانند سر پيچند از آن

يعني چنان دامي را عنايت كن كه كار انسانها را يكسره تمام كند ، و آن را همچون افساري در دهانشان گذاشته و به هر سمت و سويي كه بخواهم آنها را ببرم . در كوچه و خيابانها بگردانم كه همه مردم شهوت پرستي را تماشا كنند .

چون كه خوبي زنان با او نمود                    كه زعقل و صبر مردان مي­ربود

پس زد انگشتك به رقص اندر فتاد                 كه بده زودتر رسيدم بر مراد

به محض اينكه زيبايي زنان ، كه عقل و خرد و صبر و شكيبايي مردان را از بين مي­برد ، به شيطان ارائه گرديد شيطان به رقص افتاد و مطمئن شد كه همين يك ابزار به تنهايي مي­تواند وسيلة گمراهي همه مردان باشد .

چون بديد آن چشمهاي پر خمار                        كه كند عقل و خرد را در خمار

وان صفاي عارض آن دلبران                           كه بسوزد چون سپند اين دل بران

روي و خال ابرو و لب همچون عقيق                       گوئيا خور تافت از پردة رقيق

قد چون سرو خرامان در چمن                            خدهم چون ياسمين و نسترن

چون كه ديد آن غنج بر جست او سبك                   چون تجلي حق از پرده تنك (2)                                                                                                                    

خداوند منان جهت استفاده بهينه حسن و زيبايي زنان ، برنامه­هايي تدارك ديده و پيامبران را جهت آموختن چنين احكامي فرستاده است . استفاده از زيبايي و جمال همسرِ خود جايز و كار ثوابي است ، اما نگريستن به زيبايي نا محرم ، حرام است . شريعت مطهر اسلام ، نگريستن به خواهر و دختر را به نگاه عفت ، شفقت و محبت مباح دانسته اما نگاه شهوت آلود را حرام قرار داده است .     

عالمي شد واله و حيران و دنگ                      زان كرشم و زان دلان نيك و شنگ

انسانها ناز و كرشمة زنان را ديدند ، سراسيمه و مست و بهت زده شدند ، بدين جهت شيطان بسيار خوشحال شد كه مي­تواند با اين دامها آنها را در منجلاب فساد غرق نمايد .1

اگر دنيا هم بازيچه باشد زندگي بازي نيست زندگي ارزش آن را دارد كه با «چشم باز» و«دل آگاه» به آن نگاه كني و اگر در پي آب هستي گرفتار سراب نشوي .

دل بستن به انديشه­هاي رويايي و زيستن در عالم خيال ، شايستة عاقلان فرزانه نيست . بعضي ندانسته زندگي را به جهنمي سوزان تبديل مي­كنند كه هيزم آن خودشانند اين دوزخ هولناك ، گاهي از يك زاويه كوچك انحراف يا اشتباه آغاز مي­شود وقتي چشم به يك درياچة هوس تبديل مي­شود در آن جز قايق گناه حركت نمي­كند .2

                    

 

 

1- مظاهري ، محمد هاشم ، نگاه حرام در اسلام ، ترجمه عبيدالله ملازهي ، انتشارات پويان فرنگار ، چاپ دوم 1385، مقدمة كتاب  

2- محدثي ، جواد، نگاه تا نگاه، انتشارات عصمت ، چاپ 1382                                        

 

 

 چشم فرو هشتن از ديدگاه قرآن :

از جمله چيز­هايي كه بر عفت و پاكدامني كمك مي­كند چشم فروهشتن از نامحرم و به كار نگرفتن نگاه شهوت­آميز است، زيرا چشم نخستين وسيله­اي است براي برانگيختن كمينگاههاي امور جنسي در وجود انسان .

اسلام با علم وآگاهي به طبيعت بشر ، هشدار مي­دهد كه تمايلات جنسي و كارهاي نامشروع موجب طغيانگري و نا­فرماني او نشود ، بلكه با عفت و پاكدامني و تزكية نفس و تبعيت از دستورهای اسلام خود را بيارايد و پيوسته به آنها متمسك و پايبند شود ، دستورهایي كه انسان را به مقام بالا ، و به سوي خير و صلاح فرد و جامعه رهنمود مي­سازند .1

چشم چراني ، حاصلي جز نگون بختي در بر ندارد و زيانهاي ناشي از آن ، هم در دنيا و هم در آخرت دامنِ خودِ چشم چران را خواهد گرفت . مي­توان گفت كه چشم چراني ، يكي از گسترده­ترين اقداماتي است كه در ساية آن ، احساسات شهواني نسبت به جنس مخالف و غريزة شهواني تحريك مي­شود . لذا چشم چراني خطرناك­ترين سلاح ابليس ، در مبارزه و شكست دادن انسان مسلمان و نخستين پاية ساختار روابط نامشروع عشقي است .

قرآن كريم در اين باره مي­فرمايد «  قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ... * وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ ... » ( نور ، 24/ 31-30 )

« اي پيامبر ، به مردان مؤمن بگو چشمان خود را فرو گيرند و عورتهاي خود را مصون دارند اين براي ايشان پاكيزه­تر و محترمانه­تر است بي­گمان خداوند از آنچه انجام مي­دهند آگاه است و به زنهاي مؤمن بگو: چشمان خود را از نامحرمان فرو گيرندو عورتهاي خود را مصون دارند . »

در اين آيه واژة «ابصار» كه جمع «بصر» است به كار رفته است . لذا فرق است بين واژة «بصر» و واژة «عين» ، چنان كه در فارسي هم بين واژة «ديده» و واژةه «چشم» فرق است . عين كه فارسي آن چشم است نام عضو مخصوص و مشهود است ، با قطع نظر از كاركرد آن ، ولي واژة بصر و همچنين فارسي آن ديده از آن جهت به چشم اطلاق مي شود كه كاركرد مخصوص ديدن از آن سر مي زند از اين روي اين دو واژه اگر چه اسم يك عضواند مورد استعمال آنها متفاوت است .

وقتي شاعري مي­خواهد تناسب و زيبايي چشم معشوق را توصيف كند ، نظر به عمل ديدن ندارد ، واژة چشم را به كار مي­برد و در اين باره استعمال واژة ديده درست نيست زيرا در اين جا عنايت به خود چشم است ، به درشتي و ريزي و مشكي يا ميشي يا خماري بودن آن است . شاعر مي­گويد :

           دو چشم تو خوش مي كشند ناز از هم                       نمي كنند دو بد مست احتراز از هم

ولي وقتي عنايت به كار كرد چشم ، يعني عمل ديدن باشد ، واژة ديده را به كار مي­برند شاعر مي­گويد : « ديده را فايده آن است كه دير بيند » . در آية مورد بحث چون عنايت به كاركرد چشم ‌، يعني عمل ديدن است ، كلمة ابصار به كار رفته است نه واژة عين .

واژة ديگري كه در اين آيه به كار رفته است ، «يغضوا» است كه از ماده «غض» ساخته شده است «غمض» به معناي بر هم گذاردن پلكهاست گويند : غمض عين كن ، كنايه از اينكه صرف نظر كن . چنان كه ملاحظه شد ، اين لغت با واژة عين همراه مي­شود نه با كلمه بصر.

ولي در مورد واژة «غض» مي گويند : غض بصر و يا غض نظر و يا غض طرف . «غض» به معناي كاهش دادن است و «غض بصر» يعني كاهش دادن نگاه فرو هشتن آن .

قرآن كريم در سورة لقمان از زبان لقمان به فرزندش مي­گويد : «  ... وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ ... » ( لقمان ، 31 / 19 ) « صداي خودت را كاهش بده » .

[ دكتر عفيف عبدالفتاح طباره ، گناهان و لغزشها از ديدگاه اسلام ، ترجمه محمد صالح سعيدي ، انتشارات احسان ، چاپ 1386 ، ص 93  ] (4)

                                                                                                                                                      در سوره حجرات مي فرمايد: « إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى ...» ( حجرات ، 49 / 3 )

«آنان كه صداي خود را نزد پيامبرخدا كاهش مي دهند ، كساني اند كه خداوند دلهايشان را براي پرهيزگاري پاكيزه و ناب داشته است . »

از مجموع اين آيات چنين فهميده مي­شود كه معناي « غض بصر » كاهش دادن نگاه است ، خيره نشدن و با دقت تماشا نكردن و به اصطلاح نظرِ استقلالي نيفكندن است .

بنا براين ، معناي « يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ » اين است كه نگاه را كاهش بدهند و خيره نگاه نكنند و به اصطلاح نظرشان آلي باشد نه استقلالي . 1

   شأن نزول :

 در كتاب كافي در شأن نزول اين آيه از امام باقر(ع) چنين نقل شده است كه : جواني از انصار در مسير خود با زني رو به رو شد ( و در آن زمان زنان روسري خود را پشت گوشها قرار مي دادند و طبعاً گردن و قسمتي از سينة آنها نمايان مي­شد ) چهرة آن زن در نظر آن جوان را به خود جلب كرد و چشم خود را به او دوخت ، هنگامي كه زن گذشت ، جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه مي­كرد ، در حالي كه راه خود را ادامه داد ، تا اين كه وارد كوچه تنگي شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه مي كرد ، ناگهان صورتش به ديوار خورد و تيزي استخوان و يا قطعه شيشه اي كه در ديوار بود صورتش را شكافت ! هنگامي كه زن گذشت ، جوان به خود آمد و ديد خون از صورتش جاري است ، و به لباس و سينه اش ريخته ! با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پيامبر مي­روم و اين ماجرا را بازگو مي­كنم، هنگامي كه چشم رسول خدا(ص)به او افتاد فرمود : چه شده است؟ جوان ماجرا را نقل كرد ، در اين هنگام جبرئيل پيك وحي خدا نازل شد و آيه فوق را آورد .2

 چشم چراني از ديدگاه پيشوايان ديني :

پيشوايان ديني ما ، همواره و در همه حال در پي خوشبختي بشر، و رساندن او به سعادت حقيقي بوده­اند و با رهنمودهاي خود كه از منبع لا يزال الهي سرچشمه گرفته ودر قالب احاديث و روايات مي باشد كوشيده­اند تا انسانها را به راه صحيح و راست رهنمون كنند همچنين در مورد چشم چراني و اثرات سوء آن و پرهيز از اين عمل نا پسند ، سخناني فرموده­اند كه به نقل چند نمونه از آنان مي­پردازيم.

پيامبر (ص) مي­فرمايند: هيچ عضوي نيست مگر اين زناي مناسب خود را دارد  ،زناي چشم نگاه كردن، زناي لب بوسه وزناي دستها ،لمس كردن است.

در اين مورد ، پيامبر (ص) نگاه شهوت آميز را كه با تحريك نفس باشد و قصد لذت بردن از آن نگاه در ذهن فرد باشد را يك زنا محسوب مي نمايد ، از آن جايي كه عمل زنا در دين مقدس اسلام عملي بسيار زشت و موجب كيفر در دنيا و عذاب در آخرت است و كه بسيار ناپسندي است كه در اسلام تحريم شده ، نگاه شهوت آلود را نيز در رديف آن قرار داده اند چرا كه گاهي يك نگاه ، مي تواند گناهان وحتي جنايات زيادي را به دنبال داشته باشد.

1- آسيبهاي چشم چراني، ص42-40، غياثي ، عبدالصمد، حجاب زن مسلمان،انتشارات احمد جام، چاپ 1385، ص54، هدايت خواه، ستار، زيور عفاف،چاپ اول 1374،مطهري، مرتضي، مقام زن، انتشارات دانشگاه امام صادق، چاپ چهارم 1381، ص 116

2- زيور عفاف، ص174-حجاب زن مسلمان،ص55  (5)

امام صادق (ع) مي فرمايند: نگاه به مناظر شهوت انگيز، تير زهر آلوده اي از تيرهاي شيطان است و چه بسا كه يك نگاه به نا محرم سبب حسرت و اندوه طولاني خواهد شد، در اين جا امام صادق (ع)به رنجي كه فرد ، براي رسيدن به جنس

مخالف و متا بعت از هواي نفس ، آن هم از طريق چشم و حتي يك نگاه كوتاه و گذرا، براي چشم چران حاصل مي شود اشاره فرموده و از آن با واژة « حسرت طولاني » ياد مي نمايد .

امام علي (ع) مي فرمايند: هر كس چشم چراني كند ، خاطر خود را آزرده ، و كسي كه پيوسته عادتش اين باشد، در حسرت به سر مي برد.در اين روايت امام چشم چراني را يك نوع خود آزاري معرفي كرده است .

امام سجاد (ع) مي فرمايند: هر عضوي ، حقي بر انسان دارد و در مورد حق چشم چنين فرمود: حق چشم آن است كه ،آن را از نگاههاي آلوده و حرام حفظ كني و از بيهوده نظر كردن به برخي مناظر ، نگاه داري و با آن به ديده عبرت بنگري.

حضرت داود(ع) به فرزند خود فرمود: اي فرزند من ، به دنبال شير حركت كن ولي پشت سر زن راه مرو كه شيطان لعين گفته است: « نگاه كردن كمان قوي من است و تيري است كه هرگز به خطا نمي رود»

تمامي اين احاديث و روايات كنايه از اثرات اجتماعي چشم چراني مي باشد ، كه زيان اين عمل فردي نيست ، ممكن است فرد را مورد حسرت و شهوت و....قرار دهد اما زيان آن كه حاصل يك نگاه تحريك شونده و بدون اراده و تحت فرمان هواي نفس ميباشد جنبه اجتماعي دارد، يك نگاه يا به عبارتي يك چشم چراني باعث ايجاد رنجها و شكستهاي اجتماعي مي گردد و در اثر آن فكر مشوش و ذهن مشغول مي شود كه اين مشوش و مشغول شدن فكر و ذهن از دو جنبه براي فرد چشم چران و همين طور جامعه اي كه او ، در آن زندگي مي كند موجب زيان و اثرات نا مطلوب مي شود يكي اين كه فرد را از فكر كردن به مسائلي كه براي خود و جامعه اش مهم وحياتي است باز مي دارد ، يعني شخص به جاي اين كه در فكر حل كردن معضلات و مشكلات اجتماعي باشد و در راه سازندگي و بهتر شدن اوضاع اجتماع و افراد آن باشد ، با يك نگاه تمام فكرش به سوي چگونگي رسيدن به هدف و مقصد نامطلوب و زود گذري كه از تبعيت از فرمان هواي نفس ايجاد شده مشغول مي شود .و ديگر اين كه افراد در اثر اين مشغوليت ذهني ، و براي رسيدن به آن چه براي خودشان در ذهن ،ساخته اند دست به طلاقها ، قتلها، جنايات، اعمال منافي عفت، تجاوز به نواميس مردم و....خواهند زد، بنابراين تنها با يك جو اراده و كمي مخالفت با هواي نفس مي توان از بسياري از زيانهاي اجتماعي، افسردگي ها، نا هنجاريها و فسادهاي اجتماعي جلوگيري نمود.1

 چشم چراني از ديدگاه روان شناسان :

روان شناسان معتقدند كه 75درصد از شناخت حسي ما از جهان خارج از طريق بينايي حاصل مي شود و25درصد ديگر از طريق شنوايي ، بويايي و چشايي مي باشد بنابراين نتيجه مي گيريم كه ميزان تحريك پذيري انسان از طريق چشم بسيار زياد است و اين كه شريعت اسلام حتي نگاه غير شهواني به نامحرم را هم اجازه نمي دهد شايد يكي از حكمت هايش اين باشد كه همان نگاه و تصوير برداري از چهره و اندام نا محرم كه در حافظه انسان نقش مي بندد ممكن است در زمان مناسب ديگر، در ذهن و خيال انسان حاضر شود و او را تحريك كند اين مسئله به اندازه اي مهم است كه برخي از افراد ، حتي تصويرها و صحنه هاي محركي كه در دوران كودكي به حافظه سپرده اند ممكن است در دوران پس از بلوغ آنها را در ذهن و خيال خود حاضر كنند و از اين طريق تحريك شوند و گاه مرتكب برخي از انحرافات زشت شوند.

1-سلطاني، علي، چشم چراني چرا؟، انتشارات انوارالزهراء، چاپ 1380، ص 23- (6)

روان شناسان چشم چراني را نوعي بيماري رواني دانسته اند و گفته اند« محروميت هاي جنسي سبب مي شود كه «لي بيدو» در اعصاب چشم متمركز شود، با اين تمركز بستگي عصب چشم با اعصاب جنسي توسعه يافته و شخص از چشم چراني لذت مي برد واز ديدن اندام برهنه تحريك مي شود و اين تحريك براي شخص بيمار، همان لذت آميزش جنسي در فرد معمولي دارد ».1

يك فرد چشم چران، هرگز با چند ساعت چشم چراني در روز، قانع نمي شود و اين حالت به تدريج دراو افزايش مي يابد و به جايي مي رسد كه مي خواهد از هر تصوير و عكسي كه مي بيند لذت جنسي ببرد و كم كم دچار يك حالت وحشيانه و حيواني خاصي مي شود و اين حالت رفته رفته او را به يك بيماري و انحراف رواني ديگر به نام «Vojeurism» مبتلا مي سازد كه در اين حالت بيمار از تماشاي بدن لخت و بدون هيچگونه پوشش ديگران لذت مي برد در اين حالت خاص، بيمار حتي از ديدن بدن لخت خود نيز احساس لذت مي كند و اين مرحله مقدمه ايجاد انواع ساديسم است.

اصولا اكثر بيماريهاي روحي جوانان،از همين رهگذر آغاز مي شود ، زيرا چشم مي بيند و دل مي خواهد و قلب براي به دست آوردن خواسته ي خود به تكاپو مي پردازد ، ذهن مشوش و فكر مشغول مي شود و مغز كه فرمانرواي بدن است بدون در نظر گرفتن عقل، تمام اعضاي بدن را وادار به فعاليت نموده و روح را تسخير مي كند و چون كار به جايي نمي رسد ، جبر طبيعي و فشارهاي روحي وارده به فرد، اين رشته را پاره مي كند و همين پاره شدن رشته ي لذت،عامل ايجاديك عقده ي روحي-رواني ،خواهد شد و در نتيجه جوان را به همه چيز بدبين ميكند و روحش را متزلزل مي سازد و فكرش را منحرف مي كند و بالاخره جوان را به انجام اعمال غير انساني وادار مي سازد. 2

روان شناسان يكي از انحرافات جنسي و بيماريهاي رواني را كه منشا ارتكاب پاره اي جرائم هست،«نگاه پرستي» (Voyeurtum) يعني كساني كه از ديدن لذت مي برند ، ذكر كرده اند و نوع ديگري از اين بيماري را به نام «في تي شيسموس» يعني كساني كه از ديدن يك قسمت بدن يا لباس و اشياء لذت مي برند، معرفي نموده اند.

اين بيماري خطرناك پي آمدهاي ناگواري دارد كه از جمله آنها :

 1- افكار آدمي را مشوش نموده و از انجام درست كارهاي ديگر باز مي دارد.

2- فرد با نگاههاي حرام خويش ، قواي شهوانيش تحريك شده و چون اين تحريكات ارضاء نمي شود دچار بيماريهاي عصبي و روان تني ديگري مي گردد.

روان پزشكان در كساني كه مدتي گرفتار تحريكات جنسي بدون ارضاء شده اند ، اكثرا ناراحتيهاي عصبي و روان تني ذيل را مشاهده كرده اند:

الف- دشواري در تنفس .ب ) درد اطراف قلب . ج) بالا رفتن تپش قلب. د) ضعف و خستگي و كوفتگي عمومي. ه) درد و مالش رفتن معده. و) سر درد . ز) هراس و دلهره از خطرات غير قابل توصيف .ح) بيقراري و نا آرامي . ط) بي خوابي .ي) كم اشتهايي . س) خستگي فكري و دماغي و دلسردي و بي رغبتي نسبت به مطالعه و كار و تحصيل.

3- علاوه بر موارد مذكور اين بيماري زمينه ساز بسياري از گناهان و انحرافات ديگر از جمله روابط نا مشروع و «زنا»مي گردد. دانشمندان آلماني به وسيله آزمايشهايي ثابت كرده اند كه امواج نا مرئي الكتريكي مثبت از مردان و الكتريسته منفي از زنان ساطع مي شود و بر طبق آن يكديگر را جذب مي كنند.

بر اساس تحقيقاتي كه به عمل آمده بيشترين انحرافات و به دنبال آن اثرات خانمان سوز رواني و جسمي و اجتماعي از يك «نگاه حرام» آغاز مي گردد، تا آن جا كه رذيلانه ترين مرحله ي فساد و زنا نيز از يك نگاه نا مشروع سر چشمه مي گيرد. خانواده ها از هم مي پاشد ، انواع و اقسام امراض مقاربتي شايع مي گردد و عفتها بر باد مي رود و... اينها همه از تبعات سوء چشم چراني مردان و زنان از يك سو، خود نمايي و بي حجابي زنان از سوي ديگر است .3

1- محمدي مقدم، فريد، امين، انتشارات استوار، چاپ اول 1386، ص 78-177-

2- چشم چراني چرا؟، ص 27

3- زيور عفاف ، ص 193  (7                                                                                                 

آثار و تبعات نگاه به نا محرم :

1-عشق كاذب ، اولين اثر نگاه به نا محرم ايجاد و شعله ور شدن عشق كاذب است ، و گاه عشقي سركش از نگاهي مسموم و كوتاه شروع شده است . حضرت علي (ع) مي فرمايند: چه بسا عشقي كه از يك لحظه شروع شده است..

 

2- عوارض رواني ، نرسيدن به معشوق و شكست از عشق از عوامل اساسي بيماريهاي رواني چون عصبانيت، پرخاشگري، افسردگي، و چه بسا جرح وقتل است. امام صادق مي فرمايند: چه بسا نگاهي كه حزني طولاني را به دنبال داشته باشد.

3- حجاب عقل ، عشقي كه زائيده نگاه مسموم است ، پرده اي بر عقل مي افكند تا عاشق را از تفكر باز دارد و نظريه توام با تدبر را ارائه ندهد و از يافتن حقيقت باز بماند. دل عاشق جز به وصال  معشوق نمي انديشد و جز به او فكر نمي كند. حضرت علي (ع) مي فرمايند: وقتي چشم شهوت باز شد ، دل از فهم عاقبت كدر مي گردد.

4- مقابله به مثل ، بي ترديد آن كه مرتكب تعدي در حقوق ديگران شود ،همان را در حق وي روا خواهند داشت و هيچ چيزي بي مكافات باقي نخواهد ماند. پس هر كس به نواميس ديگران چشم بدوزد بدون شك محارمش از نگاههاي حرام ديگران مصونيت نمي يابند. امام صادق (ع) مي فرمايند: ايمن نيست هر آن كس كه از پشت سر به زني بنگرد ، از اين كه از پشت سر به زنش بنگرند.

5-  عدم پذيرش عبادات ، نگاه چنان حجابي بر دل مي افكند كه توان فهم هر چيزي را از آدمي سلب مي كند.عبادت انسان زماني ارزش خود را مي يابد كه در روح و روان عابد موثر گردد اگر روان انسان در پرده حجاب باشد چون نوار كامپيوتري كه ضبط بر آن را قفل كرده اند ، از تاثير عبادت محروم مي ماند.خداوند به پيامبرش داود مي فرمايد: چه بسا بنده اي نماز مي خواند ولي نمازش به صورتش كوبيده مي شود و صدايش به من نمي رسد آيا مي داني چرا؟ سپس خود مي افزايد: اين بنده ، بنده اي است كه به چشم آلوده ، به حرم مومنين نگاه ناروا مي كند.

6-  بسته شدن چشم از رويت حقايق ، چشم جسم و چشم دل چون دو كفه ي ترازو هستند همان طوري كه جسم و روح نيز اين گونه اند. اگر چشم جسم بر هر چيزي باز باشد، به هر جا كه خواست بنگرد از ديدن حقايق باز مي ماند ، پس هر كه مي خواهد با چشم دل واقعيات را بپويد بايد چشم جسم خود را از نگاه حرام باز دارد. پيامبر (ص) مي فرمايند: چشمها را از محرمات ببنديد، عجائب را خواهيد ديد.

7-  عذاب اخروي ، تاثيرات بسيار نگاه مسموم چنان است كه عواقب سختي در اخبار و احاديث براي آن در نظر گرفته شده است. پيامبر (ص) مي فرمايند: كسي كه چشمش را از حرام پر كند، خداوند روز قيامت چشمش را از آتش پر مي كند مگر اين كه توبه كند و برگردد . و طبعا آن كه اين معصيت را ترك گويد خداوند به نيك در آخرت پاسخش را خواهد داد. امام صادق (ع) مي فرمايند: كسي كه چشمش به زني نا محرم بيفتد و به آسمان بنگرد يا چشمش را فرو بند ، پلك بر هم نمي نهد مگر اين كه خداوند حورالعيني را به تزويج او در آورد.1

از ديگر زيانهاي چشم چراني مي توان موارد زير را بيان كرد: 1- آشفتگي رواني، 2- قتل و خود كشي، 3- تير و دام شيطان، 4- ايمن نماندن خانواده و بستگان ، 5- پر شدن چشمها از آتش، 6- به خطر افتادن سلامت نسل، 7- بي ميلي به همسر،نزاع، طلاق و جدايي ، 8- از دست دادن ايمان . 2

1 -  زفاف ، ص 31-27

2- امين ، ص 171  (8)

 

 

فوايد فرو گرفتن چشم :

1- رهايي قلب از حسرت، هر كس چشم چراني كند حسرتش زياد و مداوم مي شود ؛ چون زيان بارترين چيز براي قلب چشم چراني است.

2- در قلب نور و درخشندگي توليد مي كند كه آثار نور و درخشش آن در چشم، چهره و ساير اعضاي تن نمايان مي شود .

3- فراست پديد مي آيد كه خود نتيجه ي نور است هر گاه قلب نوراني باشد، فراست انسان درست و دقيق خواهد بود ؛ قلب به منزله آيينه اي صاف و شفاف مي شود كه حقيقت اشيا را چنان كه هستند به ما نشان خواهد داد نگاه به نا محرم به منزله ي فوت كردن در آن است انسان هرگاه چشم چراني كند، در آيينه ي قلبش نفس عميق كشيده است اين كار حتما نور و شفافيت آن را از بين خواهد برد .

4-  دروازه هاي علم و دانش را به روي انسان مي گشايد و اسباب تحصيل آن را براي او آسان مي سازد هر گاه قلب روشن و نوراني شود، به سان آيينه اي تمام نما حقايق اشيا و معلومات آن آشكار و با سرعت تمام، كليه ي كوره راههاي آن به روشنايي تبديل خواهد شد از يكي به ديگري نفوذ و رخنه خواهد كرد .

5-  قلب را نيرو ، استقامت و شهامت مي بخشد. خداوند قدرت بصيرت همراه با نيرو و حجت به او عنايت مي كند . در حديث آمده كه : كسي كه با هوي و خواهش هاي نفس خويش مخالفت ورزد ، شيطان از سايه ي او خواهد ترسيد .

6-  سرور و خرسندي در قلب ايجاد مي كند سبب سرور اين است كه توانسته دشمن خويش را مغلوب سازد ، شهوت خود را سركوب كند و بر نفس خويش پيروز شود . هر گاه انسان لذت نفس و شهوت خود را براي خدا  كنترل كند، يقينا در اين كار خويش به نفس اماره زيان وارد كرده است.خداوند نيز او را لذت و سروري بالاتر و كامل تر عنايت خواهد كرد .

7-  قلب را از اسارت شهوت رهايي مي بخشد ؛ هيچ اسارتي سخت تر از اسارت شهوت و هوي نفس نيست؛ چون توان و نيرو را سلب و درمان را مشكل مي سازد.

8- دري از دروازه هاي جهنم را در برابر او مي بندد، زيرا چشم چراني دروازه ي شهوتي است كه انسان را وادار به انجام فعلي ناشايست مي كند ، او را وادار مي كند كه در حريم الهي پاي بگذارد . شريعت مطهر الهي، حجاب و منطقه ي ممنوعي است كه انسان را از ورود بدانجا باز مي دارد . لذا هر كس از مرز عبور كند و حرمت الهي را هتك كند، به انجام كار حرام جرات پيدا خواهد كرد.

9-  عقل را تقويت و پايدار مي سازد و مرتب به قوت آن مي افزايد؛ چون چشم چراني ، كم خردي ، سبك سري و كودني است و از ضعف و سستي اراده نشات مي گيرد .

10- قلب را از مستي شهوت و خواب غفلت رهايي مي بخشد . چشم چراني عامل تقويت غفلت از خدا و سراي آخرت مي شود و انسان را در مستي عشق گرفتار مي سازد . چشم چراني جامي از شراب است و عشق و مستي آن شراب است .آفتهاي عشق آدمي را در آستانه ي شرك قرار مي دهد چون عشق، قلب را كه لازم بود خانه ي عبوديت و محبت پروردگار باشد، اسير و برده ي خود مي كند. 1

1-آسيب هاي چشم چراني ، ص 96-92   (9)                                                                                            

كنترل كننده هاي چشم و نگاه :

1- دعا : كسي كه به فكر سلامتي جسم، روح و روان خود مي باشد بايد از راههايي كه ممكن است آسيب ببيند به خوبي مراقبت نمايد و از دام هاي ابليس خود را بر حذر بدارد و شيطان را از طريق ديده و نگاه به نفس و قلب خويش راه ندهد و همواره براي بدست آوردن عفت چشم دعا كند . امام صادق (ع) مي فرمايند: خدايا روزيم نما ديده ام را فرو گيرم و دامنم را پاك نگه دارم.

2-  ياد خدا : يكي ديگر از كنترل كننده هاي چشم آن است كه آدمي دريابد هر لحظه در پيشگاه پروردگار جهان قرار دارد و خداوند جليل را بر همه رفتارها و افكار خويش بصير و آگاه بداند چرا كه خود را در محضر خدا ديدن بهترين عامل پرهيز از گناهان است و به ويژه آدمي را از چشم چراني باز مي دارد امام صادق مي فرمايند: هيچ كس به چيزي همانند

فرو گرفتن چشم ، خود را نگه نداشته است به راستي چشم از حرامهاي الهي فرو افكنده نمي شود مگر اين كه پيش از آن ، عظمت و جلال خداوند را در دل خويش مشاهده كند.

3- ازدواج : ديگر از كنترل كننده هاي چشم ازدواج كردن است . پيامبر(ص) مي فرمايند: هر يك از شما كه مي تواند ازدواج كند بايد ازدواج كند زيرا ازدواج، ديده و دامن را بهتر حفظ مي كند. 1

1- امين ، ص 191 (10)                                                                                                                                                                    

 فهرست منابع و ماخذ :

1- نگاه حرام  در اسلام،محمد هاشم مظاهري، ترجمه عبيدالله ملازهي، انتشارات پويان فرنگار، چاپ دوم 1385

2- چشم چراني چرا؟، علي سلطاني، انتشارات انوار الزهراء، چاپ 1380

3- آسيب هاي چشم چراني و راههاي درمان آن، عبدالغني براهويي، انتشارات احسان، چاپ 1386

4- زيور عفاف، ستار هدايتخواه، انتشارات معاونت پرورشي اداره كل آموزش و پرورش خراسان، چاپ 1374

5- گناهان و لغزشها از ديدگاه اسلام، دكتر عفيف عبدالفتاح طباره، ترجمه محمد صالح سعيدي، انتشارات احسان، چاپ1386

6- مقام زن، استاد شهيد مرتضي مطهري، انتشارات دانشگاه امام صادق (ع)،  چاپ چهارم 1381

7- حجاب زن مسلمان، عبدالصمد غياثي، انتشارات شيخ الاسلام احمد جام، چاپ 1385

8- زفاف، دكتر علي غضنفري، انتشارات نيلوفرانه، چاپ 1383

9- نگاه تا نگاه، جواد محدثي، انتشارات عصمت، چاپ 1382

10- امين( سلسله مباحثي درباره روش هاي عفاف گرايي و كنترل غريزه جنسي)، فريد محمدي مقدم، انتشارات استوار، چاپ 1386 (11)

 

فهرست مطالب                                                                صفحه    

 

 مقدمه..................................................................................... 1

 چشم فروهشتن از ديدگاه قرآن...................................................... 4

 شان نزول................................................................................ 5

 چشم چراني از ديدگاه پيشوايان ديني...............................................5

 چشم چراني از ديدگاه روان شناسان............................................... 6

 آثار و تبعات نگاه به نا محرم.........................................................8

 فوايد فرو گرفتن چشم................................................................. 9

 كنترل كننده هاي چشم و نگاه..................................................... 10

 فهرست منابع و ماخذ............................................................... 11

  

نگاه حراميا‹‹چشم چراني »

« نگاه به نامحرم تيري زهرآلود از ناحية شيطان است . هر كس به پاس حرمت الهي آن را ترك كند ، خدا ايماني به او مي­دهد كه شيريني آن را در دل احساس مي نمايد . »

«پيامبر(ص)»

گرد آوري : خديجه يزداني چهل كمان

دبير الهيات شهرستان سرخس

سال تحصيلي 89-1388

 

 

 


مطالب مشابه :


شعر تو را من چشم در راهم از نیما با تحلیل

شعر تو را من چشم در راهم از داستان هایی که در مورد منجیان وجود دارد اغلب طرحی یکسان دارند.




تحقیق در مورد آب مرواید چشم

تحقیق در مورد آب مرواید چشم - شعر طنز منظره با التهاب‌ و فشار در چشم‌ شود، عدسي‌ چشم




شعر زیبای شهریار در مورد امام حسین (ع)

به تماشا سوگند و به آغاز کلام دوستان عزیزم سلام به خاطر حضورتون تو وبلاگم خوشحالم .




نگاه حرام یا ((چشم چرانی))

دو چشم در سر داريم هاتف در شعر خود مي گويد : چشم دل باز كن همچنين در مورد چشم چراني و




شعری در مورد حجاب

شعری در مورد شعر بسیار زیبا در مورد بیرون مریز در مسیر چشم ها افسون مریز




داستان زیبا در مورد چشم برزخی (حتما بخوانید)

داستان زیبا در مورد چشم به استاد ایراد می گیرد، مرحوم آخوند این شعر را که حافظ گفته




مقاله ای در مورد ساختار چشم

مقاله ای در مورد ساختار چشم شعر اصفهان در چشم سالم، عدسي مي تواند شكلش را تغيير دهد




نکاتی در مورد آرایش چشم در منزل

برچسب‌ها: آرایش, چشم, خط چشم, زیبایی, نکاتی در مورد آرایش چشم در شعر های شاعران مدل




یه شعر در مورد خواهر

عشق يعني سجده ها با چشم یه شعر در مورد




نکاتی در مورد سایه چشم

نکاتی در مورد سایه چشم نکاتی کلیدی در زمینه ی سایه ی چشم : شعر های زیبا. پیرایش




برچسب :